سایر منابع:
سایر خبرها
سرنوشت ازدواج پنهانی دختر جوان
ام آمد. مادر او دوست و همسایه خاله ام بود و با یکدیگر معاشرت داشتند اما من هیچ علاقه ای به شاهین نداشتم و یک بار بیشتر او را ندیده بودم. با وجود این در 20 سالگی به خواستگاری او پاسخ مثبت دادم و پای سفره عقد نشستم چرا که فقط می خواستم با این ازدواج از اوضاع آشفته خانه پدری ام فرار کنم. وی افزود: شاهین 15 سال از من بزرگ تر بود و به همین دلیل افکارمان با هم تفاوت زیادی داشت به گونه ای که او ...
ماجرای خودکشی و رابطه نامشروع دختری 13 ساله و پسر 15 ساله
...، اما گوشش بدهکار نبود. حتی دخترم چند بار به بهانه رفتن به خانه دوستانش دیر از مدرسه به خانه برگشت. تا این که به رابطه پنهانی او با یک پسر 15 ساله به نام امین پی بردم. من چند بار از دخترم خواستم تا رابطه اش را با امین تمام کند، اما آویسا می گفت آن ها فقط در فضای مجازی با هم در ارتباط هستند. او ادامه داد: چند روز پیش دخترم از یک مسافرخانه در حوالی میدان شوش با من تماس گرفت و گفت با ...
نجات جان شهروند شیرازی با احیای 20 دقیقه ای پلیس پزشک
فوریت های پزشکی معاونت بهداد فرماندهی انتظامی استان فارس و اهل و ساکن استان چهارمحال و بختیاری. پیرامون این موضوع و کم و کیف ماجرا مصاحبه ای را با وی ترتیب دادم که در ادامه می خوانید: به صورت پیاده در حال بازگشت از محل خدمت به سمت منزل بودم که در یکی از خیابان های شهر شیراز متوجه داد و فریاد یک دختر و کمک برای نجات جان مادرش شدم. بلافاصله به سمت او رفتم و با راهنمایی ...
نقشه عجیب عروس ایرانی برای فرار از پای سفره عقد با مرد افغان
چند روز قبل مردی میانسال پیامی در واتساپ از دخترش دریافت کرد که در آن نوشته بود: مرا ربوده اند و در یک خانه ویلایی در رباط کریم زندانی کرده اند . دختر جوان همراه این پیام لوکیشن محلی که در آنجا گروگان بود را برای پدرش فرستاد و به دنبال آن مرد میانسال که به شدت نگران دخترش شده بود با چند نفر از بستگانش راهی آدرسی شدند که دختر جوان فرستاده بود. 2 ساعت بعد چند مرد میانسال ...
اسارتی که با خوردن بادام شروع شد!
! شاید ایرانی باشند و آستین های خود را برای وضو بالا زده باشند. به نزدیک آنها که رسیدم اسلحه های خود را به سمت من گرفتند و دیگر مطمئن شدم که عراقی هستند، فرماندهانشان کنار ماشین زیر سایه نشسته بودند. یکی از سربازان، تفنگ را به سمت من گرفت و مرا پیش فرمانده برد. آنجا هرچه پول و وسایل داشتم از من گرفتند. یکی از آنها به زبان عربی چیزی به من گفت من متوجه نشدم. چند بار تکرار کرد، فهمیدم می ...
ببینید | وسوسه یک مداح با چک سفید امضا در محرم
بنویسم تا تمام بدهکاری هایم برطرف شود و برای این 6 هیأت هم مداح جور کنم، گفت: خیلی خوشحال بودم از این موضوع و گفتم چَشم! هر میزان دلم می خواست می توانستم در این چک بنویسم؛ زیرا آن ها گفته بودند هر چقدر دلت می خواهد بنویس. ما مشکل مادی نداریم. فقط امسال هیأت ما را بترکان. آن مهمانان را بدرقه کردم و به داخل خانه برگشتم. این مداح اهل بیت(ع) اضافه کرد: به داخل خانه برگشتم و بنا داشتم حساب و ...
روایت لحظه دردناک شهادت جوان فلسطینی از زبان پدرش
، گریه و زاری می کرد. لبخند خداحافظی مادر شهید که ضربه روحی شدیدی دیده به سختی صحبت کرد و گفت: درب خانه را منفجر کردند و ما فکر می کردیم دزد هستند، محمد را با اسلحه که خفه کن داشت، به شهادت رساندند. من به سمت در ورودی بیرون رفتم و دود و نور لیزر را دیدم، سپس چشمم به پسرم محمد افتاد که روی زمین خونریزی می کرد، دستش را گرفتم، اما سرباز صهیونیستی مرا هل داد و بیرونم کرد. با بچه ...
از قتل زن جوان مقابل چشمان دختر 15 ساله تا قتل پدر با چکش
دستورات محرمانه قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد برای دستگیری قاتل مسلح آغاز شد. قتل پیرزن توسط پرستار خانگی روز گذشته زن جوانی با حضور در شعبه پنجم بازپرسی دادسرای جنایی تهران از پرستار خانگی مادرش به اتهام قتل و سرقت پول و طلاهای مادرش شکایت کرد. شاکی در جریان تحقیقات گفت: مادر 75 ساله ام در خانه اش در یکی از محله های شهر ری به تنهایی زندگی می کرد. برایش پرستار ...
سرقت مسلحانه تازه داماد و نو عروس؛ نمی توانستم قسط های وانت را پرداخت کنم! +تصاویر
دچار مشکل نشوند. حدود 15 دقیقه بعد، دختر 19 ساله درحالی که وانمود می کرد از خرید لپ تاپ رضایت دارد، از زن جوان خواست تا لپ تاپ را داخل کارتن بسته بندی کند و متعلقات آن را نیز درون آن قرار دهد. وقتی فروشنده کارتن حاوی لپ تاپ را به دست تازه عروس داد، او ناگهان کارتن را برداشت و از خانه فرار کرد. در این هنگام داماد 24 ساله نیز اسلحه کلت جنگی را بیرون کشید و زن جوان را به همراه شوهر خواهرش ...
7 مرد افغان به یک زن تجاوز کردند / در تهران اتفاق افتاد
.... من بی گناه هستم. در این میان به دنبال اظهارات جدید زن جوان، رئیس شعبه 7 دادگاه کیفری یک استان تهران دستور داد تا ماجرای قتل در خانه باغ پیگیری و با بازرسی تخصصی از آنجا مشخص شود قتلی رخ داده یا آن فیلم ساختگی است. وقتی مأموران تحقیقات خود را برای مشخص شدن موضوع آغاز کردند، فیلمی را که زن جوان مدعی بود متهمان به او نشان داده اند، پیدا نکردند و متهمان نیز دست داشتن در قتل ...
همسران شهدا هر کدام گوشه ای از روضه های کربلا را درک کردند
رفته بودم در حرم حضرت رقیه ایستاده ام و صدایی خطاب به من می گوید: ما به تو یک دختر خوب دادیم! این روزها فقط به یاد آن خواب می افتم و از خود رقیه خاتون می خواهم حواسش به دخترم باشد دختری که حالا مثل او بابا ندارد! وقتی سه ساله سر پدر را نوازش می کند! زمان زیادی از روز وداع نگذشته اما یک تصویر هر لحظه برای مریم تدایی می شود. مرثیه مصیبتی می شود و جانش را به لب می رساند: روز ...
شهید علی شجاع: مردم ایران با این فداکاری ها نشان دادند که پیرو سیدالشهدا(ع) هستند
من غضب تو را بر می انگیخت ولی به ذات مقدست سوگند هیچگاه جز مهربانی از تو ندیدیم و به همین جهت مهربانی تو مرا در مقابل گناه شرمنده می سازد. خدایا من هنوز به خود نمی بینم که با تو می خواهم معامله کنم چون بار گناه بر دوشم سنگینی می کند ولی دوست دارم تو را ای پروردگار من، از تو چیزی نمی خواهم من فقط خود تو را می خواهم و رضایت تو را از این بنده گناه کار. خدایا هم اکنون حدود چند سال ...
از نوشتن نوحه روی کاغذ سیمان تا بوسه بر دستان شکنجه گر
در این منطقه نگه داشتند، تمام حدس ما این بود که ما را خواهند کشت؛ چراکه به بهانه های مختلف کتک می زدند، حتی سه بار خواستند مرا اعدام کنند، اما این اتفاق به دلایل مختلف نیفتاد. پس از یک هفته سخت در شهر الاماره ما را به زندان ابوغریب که یکی از زندان های مخوف عراق و دنیا بود انتقال دادند و قریب به سه ماه نیز در این زندان به سر بردم و هیچ کس از زنده بودن من اطلاعی نداشت، بعد از آن دو سال به ...
تشییع شهید بدون اطلاع خانواده!
دخترت را به کسی نده. با اینکه خواستگار داشتم و یکی از پسران فامیل هم مرا می خواست، ولی وقتی قاسم این حرف را زد پدرم همه خواستگار ها را رد کرد. بدون اینکه همدیگر را ببینیم و چیزی بگوییم عقد کردیم. سن زیادی نداشتم، شاید 13 سالم بود که به خانه بخت رفتم. می پرسم چیزی از شرایط شغلی شهید می دانستید؟ از کارش زیاد حرف نمی زد، فقط شنیده بودند که وقتی انقلاب شد قاسم به پدرش گفته بود می خواهم از ...
سینمایی دور از هویت ملی
انگشت شمار دیگری نیز بوده و هستند که در برخی آثارشان دغدغه هویت ایرانی داشته و دارند. به جز برخی سینماگران دفاع مقدس همچون مرحوم رسول ملاقلی پور و ابراهیم حاتمی کیا و احمدرضا درویش و همچنین مجید مجیدی و... می توان برخی فیلم ها را مصادیقی از سینمای ملی دانست که باور ها و ارزش ها و هویت ایرانی در تک تک تصاویرشان به چشم می خورد؛ فیلم هایی مانند نیاز یا مهمان مامان یا صبح روز بعد و سفرنامه ...
بلایی که عروس عصبانی سر مادرشوهرش آورد
.... عروس 25 ساله ادعا کرد: دقایقی قبل پدرشوهرم عصبانی به منزل آمد و پس از مشاجره با همسرش او را هدف ضربات چاقو قرار داد. من هم که ترسیده بودم فرار کردم، اما او به سراغم آمد و قصد کشتن مرا هم داشت که دستم را مقابل چاقو گرفتم و زخمی شد او سپس مرا با همین وضع رها کرد و از خانه گریخت! در این هنگام دختر مقتول نیز که اولین نفر بعد از وقوع جنایت پا به خانه پدرش گذاشته بود، به مقام ...
همزاد “آقای بازیگر” با چهره ای باورنکردنی پیدا شد/ عکس
سالگی وارد تئاتر شد و تجربه کارگردانی ، نمایش نامه نویسی و طراح صحنه دارد. در جوادیه تهران بدنیا آمده است و اصالتا آذربایجانی و تورک زبان و اهل آجر آباد شهرستان سراب می باشد که سال هاست معلم ریاضی در آموزش و پرورش می باشد. سال 1368 وقتی 17 ساله بودم با چهره هایی مثل رحمان سیفی آزاد ، علی سلیمانی و کیومرث مرادی تئاتر را در پایگاه امام رضا زیر نظر حسین پرستار شروع کردیم. ...
ویژگی های شخصیتی دختران نامناسب برای ازدواج
حفظ شود یا همیشه هزینه چند برابر دادن برای غذای بیرون از خانه در توان مالیتان نیست حتما حواستان به این نکته باشد. دختر تنبل دختری که به جز تلویزیون دیدن یا سرگرم گوشی شدن هیچ کاری در خانه انجام نمی دهد مناسب ازدواج نیست، چون در این صورت تمام کار ها بر عهده خودتان خواهد بود.سیستم زندگی این دختر را به تنبلی عادت داده و نمیتوانید توقع تغییر از او داشته باشید. دختری که تعهد ندارد ...
لغت نامه دهخدا، شمعی که مردنش را به نظاره نشسته ایم
به گزارش خبرگزاری مهر ، مسعود راستی پور پژوهشگر زبان و ادبیات فارسی به تازگی یادداشتی درباره لغت نامه دهخدا و غم مرگ قریب الوقوع میراث دهخدا نوشته که برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است. مشروح این یادداشت را در ادامه می خوانید. مرا هیچ چیز از نام و نان به تحمل این تعب طویل جز مظلومیت مشرق در مقابل ظالمین و ستمکاران مغربی وانداشت، چه برای نان همۀ طرق به روی من ...
بلایی که پدر دختر 7 ساله سر او آورد
زندگی نداشتم. همسرم مردی بسیار عصبی بود و شغل درست و حسابی نداشت. هر کاری پیدا می کرد فقط چند ماه طول می کشید که اخراج شود یا خودش نتواند در آن شغل دوام بیاورد. یک سال بعد از آغاز زندگی مشترک در حالی که دخترم را باردار بودم همسرم سوگند خورد که دیگر مسئولیت پذیر باشد و برای رفاه و آسایش خانواده اش تلاش کند ولی عصبانیت های او پایانی نداشت. همسرم نه تنها مرا زیر مشت و لگد می گرفت و در حالی ...
ماجرای هولناک قتل دختر جوان از زبان متهم
رسیدگی به این پرونده از خرداد ماه پارسال به دنبال کشته شدن دختر جوانی به نام آرشیدا آغاز شد. وی که در خانه مرد پولداری در دربند میهمان بود از سوی یک مرد ناشناس کشته شد و خبر جنایت به ماموران پلیس رسید. به این ترتیب ماموران برای ردیابی عامل جنایت به تکاپو افتادند. مدتی قبل او به اشتباه به جای اسم من، اسم دیگری را صدا زد صاحبخانه که مرد پولداری به نام فرهاد بود گفت :مدتی ...
راننده تاکسی عشق قدیمی زن ثروتمند
طرف من برگشت و گفت: حق داری مرا نشناسی زیبا خانم! راننده تاکسی عشق قدیمی ام بود من که از شنیدن اسمم از زبان یک مرد غریبه شوکه شده بودم وقتی با دقت نگاهش کردم از تعجب خشکم زد. او همان عشق قدیمی ام داود بود. خاطرات گذشته به یک باره در ذهنم جان گرفت. داود که متوجه حال من شده بود، ادامه داد: از روزی که شنیدم پدرت، تو را به خارج فرستاده، چند سالی است به عشق دیدنت صبح تا شب ...
تیراندازی در فرودگاه پایتخت استرالیا
داده اند، یک ترور واقعی که در یک خیابان عمومی در سیدنی اتفاق افتاده است. با هیچ معیاری قابل قبول نیست، واقعاً بی سابقه است و ما مصمم هستیم که برای خانواده ی آنان جواب بگیریم. پلیس معتقد است هدف قاتلین زن 48 ساله بوده است و زن 36 ساله ای که در کنار او نشسته بود صرفاً یک مهمان کاملاً بی گناه و بی خبر از همه اینهاست که فقط جان خود را از دست داده است. علاوه بر این دو زن یک دختر ...
کنجکاوی همسایه از راز قتل دختر جوان پرده برداشت/ قاتل: شیطان درونم رخنه کرد
هیچ کس باز نکرد. من که نگران شده بودم حتی با موبایل دختر خانواده تماس گرفتم اما خاموش است و حالا نگرانی ام بیشتر شده است. چون هر بار که در را می زنم به نظرم از داخل خانه صدای پدرش شنیده می شود که ناله می کند و قادر نیست در را باز کند. کشف جسد پس از این تماس، مأموران پلیس با دستور قضایی راهی محل حادثه شدند و با شکستن قفل در قدم به داخل آپارتمان پدر و دختر گذاشتند. آنها به محض ...
جنجالی ترین توئیت فارسیِ ساعات اخیر
موضع عطا مهاجرانی درباره ماجرای سلمان رشدی با موجی از واکنش ها در شبکه های اجتماعی همراه بوده، عموم واکنش ها قابل انتشار نیستند و ما فقط رشته توئیت خودِ مهاجرانی را اینجا آوردیم. اظهارات اخیر مهاجرانی جنجالی ترین بخش توئیتر فارسی در ساعات اخیر است. یکی از شبکه های فارسی زبان خارج از کشور درباره این اظهارات برنامه مفصلی کار کرده که البته آن هم با واکنش مهاجرانی همراه شده. ...
کمی هم ساده تر باش، مثل دویدن باران
لرزید عشق مهمان ناخوانده بود پشت لبان بسته زندانش کردم و در رستاخیز غمگین گیسوانت گم شدم حالا سلولی سرطانی ام جز مشتی حرف، پشت سرم نیست و شاعر و شاعر و شاعر شدم... =======2======= به تو که فکر می کنم از دهان قلم بیرون می ریزند واژه ها پرنده می شوند می نشینند روی شانه های لخت ...
شوهر معتاد و بی غیرتم از من می خواست رابطه نامشروع داشته باشم!
پای بساط می نشستیم. این را هم بگویم که کوچه ای که در آن زندگی می کردیم وضعیت درستی نداشت. طوری بود که در هر خانه ای را می زدند، مواد داشتند. مامورها به کوچه ما که می آمدند مرا هم می بردند. سر همین مواد حدود 12 بار به زندان رفتم. در مدتی که در زندان بودم، هیچ کس به ملاقاتم نیامد. توی زندان هم سرم به کارم بود و با هیچ کس کاری نداشتم. عرق صورتش را با پَر روسری اش پاک می کند و ادامه می دهد ...
نقد زیدآبادی به نگاه عباس میلانی به ماجرای حمله به سلمان رشدی
خاطراتم از او را در کتاب “بهار زندگی در زمستان تهران” آورده ام و در اینجا فقط تکرار می کنم که از او بسیار آموخته ام. گرچه رعایت حرمت استاد در هر حال وظیفۀ من است اما چه پنهان که آنچه دکتر میلانی در مصاحبه اش گفت؛ با آنچه از وی آموخته بودم شباهت زیادی نداشت. او چنان عصبانی بود که سخنان دقیق و نادقیقی را به هم آمیخت و آنجا که به نوشتۀ من در باب سوءقصد به جان سلمان رشدی اشاره کرد، به نظرم ...
دیدار قشنگ و زیبای کلاه قرمزی و بچه و دوست شدنشان در برنامه مهمونی! + فیلم
هم می کنم مرا آرام میکند و برایم لذت بخش است. شعر سرایی در شعر هم چیزهایی مزخرف دارم ، هم چیزهای جالب ، همه چیز هست هم قدیمی گفتم ، مثنوی گفتم ، رباعی گفتم هم شعر نو. چیزهای مختلفی گفتم که ببینم بلد هستم اینها را بگویم ؟! نسل جدید هم که همه خواننده شعر نو هستند. هنرستان درس خواندم من هنرستان هنرهای زیبا نقاشی می خواندم شاگرد خوبی هم بودم یعنی ...