از نوشتن نوحه روی کاغذ سیمان تا بوسه بر دستان شکنجه گر
سایر منابع:
سایر خبرها
روایت آزاده گلستانی از 100 ماه اسارت در اردوگاه های عراق؛ نمادی از آزادگی و مقاومت
هزار نفر از رزمندگان ایران به اسارت دشمن درآمدند که از 6 ماه تا بیش از 10 سال دوران اسارت خود را در زندان های رژیم بعثی عراق سپری کردند. ارتش بعث عراق 31 شهریور ماه 1359 با حمایت کشورهای غربی خصوصا ایالات متحده آمریکا و تعداد از کشورهای مرتجع منطقه به ایران حمله کرد و پس از حدود هشت سال در برابر رزمندگان اسلام مجبور به عقب نشینی به مرزهای بین المللی و قبول آتش بس شد. ...
خاطرات آزاده دیری از هشت سال شکنجه در زندان های عراق
دفاع مقدس اضافه کرد: چشم ها و دست های ما را بستند و به استخبارات عراق در بغداد حرکت دادند و تا پاسی از شب شکنجه کردند و من 22 روز در بیمارستان اردوگاه الانبار بستری بودم و بعد از آن نیز شکنجه های وحشیانه عراقی ها همچنان ادامه داشت که بعد از آن به اردوگاه موصل منتقل شدم. ترویج افکار ضد اسلامی وی بیان کرد: یک روز قبل از آخرین جمعه ماه مبارک رمضان درخواست برگزاری مراسم روز قدس ...
روایتی از خاطرات اسرای ایرانی در بند رژیم بعث/ از 6 قاشق جیره غذایی تا جلوگیری از ورود سران منافقین به ...
گر آزاده ای بود که در این میزگرد حضور داشت. وی که از طریق بسیج دانش آموزی در سال 65 با سپاه 100 هزار نفری محمد رسول الله(ص) عازم جبهه شده بود، بعد از آموزش به پادگان لشکر 8 نجف در شوشتر اعزام می شود. وی پس از چند ماه حضور در منطقه جنگی، در 22 فروردین ماه سال 66 در عملیات کربلای هشت در شلمچه همراه با عدی از رزمندگان به محاصره دشمن درآمدند که در نتیجه آن 26 نفر از رزمندگان قزوینی به همراه تعدادی ...
از رشادت غواصان تا کم توجهی به خاطرات آزادگان
نشده بود که گل های سرنی تکان می خورد. ایکنا_ خانواده چطور از سلامت شما آگاه شدند؟ سال اول بعثی ها ما را تحویل صلیب سرخ نداد و همه از وجود ما بی خبر بودند. حتی خانواده برخی از اسرا برای آنان مراسم ترحیم گرفته و یادبودی در بهشت زهرا(س) برای عزیز خود در نظر گرفته بودند، اما خانواده از طریق صوتی که پخش شده بود متوجه شده بودند که من زنده ام. در بصره منافقی از پادگان اشرف آمده بود و ...
از خالی کردن انبار حرم حضرت علی توسط اسرا تا شکنجه های دردناک بعثی ها
اسرای کویتی آزاد شود، به همین دلیل هیچ کس نمی تواند منت بر سر آزاده ها بگذارد که ما شما را آزاد کردیم بلکه خداوند ما را آزاد کرد، البته زمانی که عراق به کویت حمله کرد ما در اردوگاه خوشحال شدیم و جشن گرفتیم زیرا در جنگ خیلی به عراق کمک کرد و رزمندگان را آزار داد این را امام خمینی(ره) وعده داده بود. 26 مرداد سال 69 وارد خاک ایران شدیم، البته وقتی اتوبوس های اسرا به مرز رسید مذاکرات دکتر ...
ما فراموش شدگانیم
الرصاص بود که در 19 سالگی جزو اسرای مفقودالاثر شد. رضا نظرنژاد، رزمنده دوران دفاع مقدس، در گفت وگو با ایکنا اظهار کرد: عملیات کربلای 4 لو رفته بود و ما به اسارت دشمن درآمدیم و تقدیر این گونه رقم خورد که 4 سال از جوانی من در اردوگاه 11 صلاح الدین شهر تکریت سپری شود که یکی از مخوف ترین اردوگاه های کشور عراق بود و هزار تن از رزمندگان اسلام در آن به اسارت درآمده بودند. نظرنژاد ...
حکایت ماندگار اسرای ایرانی در عراق/ هدف مقدسی که باعث دوام اسرا شد
...> وی در ادامه به زمان آزادی اسرا اشاره کرد و گفت: نیروهای بعثی اردوگاه ما را از صلیب سرخ پنهان کرده بودند، کسی از وجود ما مطلع نبود و ما به عنوان اسرای مفقودالاثر دوران اسارت را می گذراندیم. بعد از پذیرش قطعنامه 598 و آغاز تبادل اسرا، قرار شد ما با توجه به آنکه جانباز هم بودیم آزاد شویم. به این ترتیب از اردوگاه به مقصد تهران خارج شدیم، اما متاسفانه هواپیما نیامد و ما را به بیمارستان تموز ...
تلخ و شیرین روزهای اسارت
زمانی که دشمن در عملیات ها شکست می خورد بیشتر می شد. بعد از شکنجه های فراوان افراد زیر 20 سال را به اردوگاه اسرای اطفال منتقل کردند. هر چند این اردوگاه هم تفاوتی نداشت و ما مورد عنایت (شکنجه) آنها با هر وسیله قرا می گرفتیم. در جبهه دو بار تحت تأثیر بمباران شیمیایی گاز خردل قرار گرفتم و تمام بدنم زخم شده بود اما دریغ از دوا و درمان. در اروگاه همه اسرا از بیماری های مختلف از جمله شپش رنج می ...
وقتی نماز شب یک اسیر را نجات داد/ برگرداندن جانباز در حال شهادت به اسارت
به گزارش خبرنگار حماسه و جهاد دفاع پرس ، حسین ابوالقاسم گرجی رزمنده و آزاده دوران دفاع مقدس پیش از اینکه به اسارت سربازان رژیم بعث عراق درآید دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران و طلبه حوزه علمیه بود. او پس از اسارت به اردوگاه موصل 2 برده شد و کلاس درس ریاضیات و دروس عربی را برای اسرا تدریس کرد و در نهایت پس از هفت سال به همراه دیگر اسرا به میهن اسلامی بازگشت. گرجی در گفت وگو با ...
مقاومت، آغاز یک پایان
آسایشگاه بود. از اسرا خواستند تا لباس های خود را درآورده و بعد آنها را بدون اینکه لباسی بر تن داشته باشند، شکنجه می دادند. شانه سازان در پایان گفت: دشمنی دشمن بعد از تصویب قطعنامه هم ادامه داشته ولی مقاومت اسرا عامل عزت و سرافرازی تمامی رزمندگان آزاده بود. رزمندگان زیربار شکنجه رفته ولی عزتمند باقی ماندند. اردوگاه های عراق، باشگاه عشق ورزی اسراء یکی از رزمندگان و ...
در دانشگاه اسارت به سن تکلیف رسیدم
وطن بود. من 43 ماه در جبهه حضور داشتم در دانشگاه اسارت به سن تکلیف رسیدم پس از 8 سال که پیروز شدیم سازمان ملل رسماً عراق را به عنوان آغازگر جنگ اعلام کرد و آرامش به وجودمان تزریق شد و در نهایت پنج شهریور 1369 با عزت و اقتدار به وطن بازگشتیم. پس از آزادی مجدد در مدرسه رزمندگان اسلام واقع در چهارراه نظام وفا مشغول تحصیل شدم، بعد از اخذ دیپلم در بانک صادرات مشغول به کار شدم؛ همزمان با کار در ...
حال و هوای مادر وقتی خبر بازگشت پسرش را شنید/ صدای خرد شدن استخوان دوستانم را می شنیدم
اتوبوس های عراقی و ایرانی وجود داشت و در این فاصله نیاز بود پاسداری بیاید و ما را تحویل بگیرد و در همان حین پیشانی بندها را بستیم و عراقی ها تعجب کرده بودند که چطور با این پیشانی بندها اسیر شدیم و با همین ها بازگشتیم. فارس: بعد از 44 ماه بی خبری، خبر بازگشت تان چگونه به خانواده رسید؟ شانظری: در مرز خسروی تبادل اسرا انجام شد، زمانی که وارد مرز شدم یکی از دوستانم مرا دید و شناخت ...
کمپ شماره 9 رمادیه بدترین اردوگاه اسرا بود/ آثار شکنجه بعثی ها تا سال ها روی بدنم ماند
کاری و بازجویی می کردند. وقتی به اردوگاه رسیدیم، اصطلاحا تونل وحشت تشکیل دادند و ما را از 2 طرف به شدت زدند. آن هم با بدن و پای برهنه. روز اول خیلی زیاد ما را زدند، به نحوی که آثار آن تا سال ها روی بدنم بود و حتی بعد بازگشت به ایران نیز به خانواده ام نشان دادم. کلا عرق و خون به هم آمیخته شده بود و از بدن مان سرازیر می شد. مرتب هم می گفتند که باید سرتان پایین باشد. در این هنگام دستم را به ...
شکنجه اسرا در عراق تداعی کننده حادثه کربلا بود
تاج الدین عزیزی، از آزادگان لرستانی است که برای اولین بار در سال 1362 وقتی شانزده سال سن داشت به جبهه اعزام شد و در عملیات عاشورای 2 به اسارت نیروهای رژیم بعث عراق درآمد و در سال 69 بعد از 5 سال و 40 روز از اسارت آزاد قدم بر خاک وطن گذاشت. این آزاده لرستانی با بیان اینکه دوره آموزشی ام در خرم آباد بود و بعد به اهواز منتقل شدم، گفت: در ابتدا به همراه گروه دیگری از سربازان به دبیرستان ...
ایجاد کارخانه مُهرسازی در دل اردوگاه رژیم بعث عراق/ شکل گیری کمیته های متعدد توسط رزمندگان ایرانی در ...
از رزمندگان مجروح و اسیر شدند و تفنگی در دست نداشتند اما نگذاشتند عراقی ها آرام و قرار داشته باشند. اسرا؛ سفیران جمهوری اسلامی ایران بودند/ تلاش رزمندگان برای حفظ معنویات در اردوگاه های رژیم بعث عراق سردار مطهری با بیان اینکه از سوی رزمندگان شاخصِ اردوگاه مدیریت هایی صورت می گرفت تا مباحث معنوی بچه ها حفظ شوند، عنوان کرد: دشمنان ما ارتش حزب بعث عراق با تفکر ضد شیعی و ضد ...
از گچساران تا اردوگاه "رمادیه 13"/ روزهای سخت اسارت در عراق+تصاویر
در 4 تیرماه67 در نبردی نابرابر مقابل دشمن قرار گرفتیم درحالی که دشمن بعثی با چند لشکر و تمام ادوات جنگی رزمندگان استان را مورد تهاجم و محاصره قرار داده بود. پرواز تصریح می کند: سرانجام بعد از 18 ساعت مقاومت با اینکه تعدادی از رزمندگان استان شهید و یا دچار مجروحیت شدہ بودند (از ناحیه دست چپ دچار ترکش شده بودم) به اسارت دشمن بعثی درآمدیم که سپس در استخبارات عراق به مدت یک ماه تمام شکنجه ...
آزادگان در برابر دشمن سر خم نکرده و جوانمردانه در مقابلشان ایستادند
از ده ماه از عمر خود را در زندان های بعثی گذرانده در گفتگو با فراهان خبر گفت: من 20 ساله بودم که به عنوان سرباز از لشکر 16زرهی قزوین به مهران اعزام شدم و در دشت مهران در عملیات مرصاد به اسارت دشمن بعثی درآمدم. آرزومندی اظهار کرد: در مسیر انتقال به اردوگاه عراقی ها یکی از همرزمان من به شدت زخمی شده بود و از شدت درد از من خواست که پایم را روی پایش بیندازم. این رزمنده دفاع مقدس ...
روایتی از 78 ماه اسارت/ بزرگ مردانی که زیر سخت ترین شکنجه ها از آرمان های خود کوتاه نیامدند
عمده اسارتم در کمپ رمادی هفت بود به دلیل اینکه شکل گیری این اردوگاه از اسیران کم سن و سال بود و در همین راستا افراد را دور هم جمع و مباحث تبلیغی را آموزش می دادند. رخشانی تبیین کرد: دو ماه اول اسارتم به دلیل اینکه با فضای اسارت آشنایی نداشتم در بدترین شرایط گذشت و کم کم به شرایط عادت کردم، بعد از گذشت دو ماه وارد اردوگاه رمادی شدم و جو کمی تغییر یافت و رفتار عراقی ها نیز با اسرا کمی نرم ...
پایی که جا ماند
و چهار ماه را در جبهه و دو سال و چهل روز را در اسارت گذرانده است. اسن رزمنده خاطراتی از زمان جنگ و مبارزه در میدان نبرد و جبهه و سپس خاطرات اسیر شدن، آغاز دوره ی اسارت و مدت زمان آن در اردوگاه شماره ی 3 موصل عراق با شماره ی اسارت 14105 را بیان می کند. تصاویر و نیز نامه هایی از این جانباز آزاده در این کتاب قرار گرفته است... نهال های برومند نویسنده این کتاب سید حسن منتظرین است ...
پر کردن دندان با کاغذ سیگار
را ادامه دادم تا پزشکی عراقی و مسلمان به اردوگاه موصل آمد وقتی متوجه این کار من شد، وسایلی را در اختیار من قرار داد و گفت به درمانگاه برای کار بیا.من هم به درمانگاه رفتم و با همان لوازم خودم مشغول شدم. اسیری بود که 17 دندان خراب داشت از صبح که کارم را شروع کردم تا بعد از ظهر درست کردن دندان هایش طول کشید، به طوری که وقتی کارم تمام شد کمرم صاف نمی شد. دندانی بود که بعد از سه سال زرورق آن ...
آزاده ای که در نبود بی سیم خبررسان می شد/ اکثر فیلم ها از واقعیت اسارت فاصله دارند
سیدکریم میرثنایی در آستانه سالروز ورود آزادگان در گفت وگو با ایسنا اظهار کرد: در جبهه پیک گروهان بودم در حقیقت کارم این بود که در زمانی که وسایل ارتباطی مثل بی سیم نیست به خاطر سرعت بالا و چابکی ام،کار انتقال خبر را انجام دهم. وی با بیان اینکه برای اولین بار در 15 سالگی عازم جبهه شدم خاطرنشان کرد: دو سال بای دومین بار در 17 سالگی و در حالی که دانش آموز سوم دبیرستان بودم در قالب طرح ...
رنج اسارت و روحیه ای که رنگ نباخت
حمید حسنوند، آزاده 58 ساله لرستانی اهل روستای سرآستان خرم آباد در گفت وگو با ایکنا از لرستان، با بیان اینکه در دوران دفاع مقدس و در عملیات رمضان به اسارت نیروهای بعثی عراقی درآمدم و مدت 98 ماه در زندان های عراق بودم، گفت: در عراق از اول تا پایان جنگ 23 اردوگاه وجود داشت که اسرا به طور متناوب در این اردوگاه ها اسیر بودند و سخت ترین اردوگاه عراق ابوغریب در بغداد بود که زندانی های خاص و زندانی های ...
حفظ قرآن کریم ارمغانی از دوران اسارت بود
10 نفر بودیم، اما چون بعد از آن عملیات کربلای 5 اجرایی شد، تعداد اسرا هم بیشتر شد و حدوداً هر سلول 30- 35 نفر شدیم. جایی برای خوابیدن نبود. همه اش می نشستیم. دو ماهی در این سلول ها بودیم تا اینکه 5 اسفند ماه همان سال من را به اردوگاه تکریت 11 منتقل کردند. تا تاریخ 6 شهریور ماه سال 69 یعنی سه سال و هشت ماه در اسارت بودم. روز های اسارت تان چطور گذشت؟ در ایام عزای سید الشهدا (ع) چطور مراسم ...
نارنجکی که شهادت را به اسارت تبدیل کرد
و در جایگاهی که از قبل تعبیه شده بود، قرار گرفتیم؛ اما با شروع سرود یکی از رزمندگان اخطار داد که نگهبان عراقی نزدیک آسایگاه است؛ به همین دلیل سرود قطع شد و پس از دور شدن نگهبان، ادامه سرود اجرا شد؛ البته این قطع شدن سرود 2 تا سه بار حین اجرا رخ داد؛ اما با این وجود اجرای سرود برای رزمندگان اسلام که در اسارت به سر می بردند، بسیار دلنشین بود. وی بیان کرد: اواخر جنگ تحمیلی و در سال 1367 ...
تفکر داعشی بعثی ها با تفکر برادران سنی و شیعه عراق متفاوت بود
ام بازگشت و به اردوگاه بازگردانده شدم. امیری با اشاره به یکی دیگر از خاطرات خود در زمان اسارت، عنوان کرد: شبی در خرداد سال 1369 که آتش بس اعلام شده و روابط میان ایران و عراق بهبود یافته بود، در اردوگاه نگهداری اسرای ایرانی گرمای بسیار شدیدی حاکم بود و آب نیز برای آشامیدن در دسترس اسرا قرار نداشت؛ به همین دلیل چندین نفر از رزمندگان ایرانی از شدت تشنگی بی حال شدند. در میان نگهبانان بعثی ...
از اردوگاه موصل تا صحن سقاخانه
اسارت دشمن درمی آید و مدت هشت سال و یک ماه در یکی از ساختمان های اردوگاه حزب بعث در 10 کیلومتری شهر موصل عراق در اسارت بوده است. در 26 مرداد سال1369 در سن 32سالگی جزو نخستین گروه از آزادگان خراسانی دوران دفاع مقدس از زندان های رژیم بعث عراق به میهن اسلامی بازمی گردد. براساس اعلام اسامی 69 تن از آزادگان دلاور خراسانی که در آرشیو روزنامه قدس، نسخه شماره 767 این روزنامه مورخ دوشنبه 29 مرداد سال1369 ...