از خالی کردن انبار حرم حضرت علی توسط اسرا تا شکنجه های دردناک بعثی ها
سایر منابع:
سایر خبرها
ناگفته ها و خاطرات دوران اسارت، آزاده و جانباز کردستانی
شستشوی دادند، سپس سوار آیفون های نظامی شدیم و داخل شهر العماره ما را چرخاندند، مردم نیز یک سری با چوب و سنگ ما را می زدند و عده ای هم آب و نان می دادند و بعدش با اتوبوس به زندان الرشید عراق به راه افتادیم و به آنجا که رسیدیم به همان منوال با کتک و شکنجه فراوان به استقبالمان آمدند. منطقه عملیاتی زبیدات شرهانی بعد از یک روز از آنجا ما را به اردوگاه الرمادیه ، اردوگاه یک، کمپ 6، قاطع 2 ...
روایتی از 78 ماه اسارت/ بزرگ مردانی که زیر سخت ترین شکنجه ها از آرمان های خود کوتاه نیامدند
بعد از انجام عملیات در خاک عراق وارد فضای اسارت شدیم، اضافه کرد: سخت ترین لحظه برای رزمندگان زمانی بود که دست ها بالا، چشم ها به سمت ایران و قدم ها به سمت عراق بود. آزاده دوران دفاع مقدس با اعلام اینکه در زمان اسارت در چهار اردوگاه رمادی شش، رمادی هفت، موسع و تکریت 17 بودم، بیان داشت: قسمت عمده اسارتم در کمپ رمادی هفت بود به دلیل اینکه شکل گیری این اردوگاه از اسیران کم سن و سال بود و در همین ...
اسیر و اسیرداری
نوع رفتار ایرانیان با اسیران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران اسلامی به گونه ای بود که آنان را به سفیران و فرستادگان صالحی از نحوه رفتار ایرانیان تبدیل نمود. این تعداد پرشمار به همراه خانواده ها و خویشان خود، آئینه ای تمام نما از رفتار نجیبانه ایرانیان هستند که میزان مروت و انسان دوستی ایرانیان را منعکس نموده و قادر است تا در مقابل امواج ایران هراسی، شیعه ستیزی و اسلام گریزی دنیای سلطه، موج دیگری را روی اذهان و مکتب ها بنشانند. ...
5 روز تشنگی 100 اسیر به جرم پرتاب کفش!/ وقتی اسرا اجازه ورود خبرنگاران را ندادند
.... پنج روز در بغداد بودیم و بعد ما را به اسارت گاه های موصل، رمادیه 6 و الانبار منتقل کردند که اتفاقات مفصلی به همراه داشت. باورتان می شد تیم رسانه ای سازمان ملل بی طرف باشد! یکی از فریبکاری های بعثی ها در اردوگاه اسرای ایرانی این بود که می خواستند شرایط عادی و خوبی از نگهداری اسرای ایرانی را به جهان مخابره کنند. در حالی که اسرا در سخت ترین شرایط روزگار را می گذراندند. نصرالله زاده ...
5 سال زندگی در اسارت با گلوله ای عجیب در گردن/ لحظه آزادی نشستیم و خاک وطن را بوسیدیم
قرار بود زمانی که برای بار دوم می خواستم به جبهه اعزام شود، پدرم دست زد به پشت کمرم و گفت عبدالمطلب تا کربلا نرفتی، برنگرد. * تسنیم: با این اوصاف جزو اسرایی بودید که به کربلا رفتند؟ بله، پس از پذیرش قطعنامه، دولت عراق تصمیم گرفت اسرا را برای زیارت عتبات عالیات به نجف و کربلا ببرد. اسرای هر اردوگاه را در چند مرحله با تعدادی اتوبوس به نجف و کربلا فرستادند. در هر کدام از حرم های ...
آزاده شماره 11054/ از آب و نان سهمیه ای تا جشن آزادی با سیب زمینی آب پز
...> روزهای اول اسارتش در بیمارستان الرشید گذشت و چندی بعد به کمپ 9، یکی از اردوگاه های رمادیه منتقل شد و دو سالی در آنجا سر کرد، دو سالی که هشت ماه از آن در گمنامی و بی خبر سپری شد و ثانیه به ثانیه اش با ترانه غربت و چنگ غم در گلویش می گذشت. به تدریج بعثی ها مرحمت کردند و یعقوب وهابی 14 ساله از ایران را در فهرست بلندبالای اسرا ثبت کرده و شماره اسارت دادند یعنی عدد 11054؛ بعد از ثبت عدد و رقم هر ...
خاطرات آزاده لرستانی؛ از تقلا برای جرعه ای آب تا شکنجه به جُرم هیچ
سعید بهاروند، از آزادگان لرستانی است که در سال 1365 از سوی کمیته انقلاب اسلامی سابق(نیروی انتظامی فعلی) به جبهه های جنگ تحمیلی اعزام شد و در عملیات بیت المقدس 7 در شلمچه به اسارت نیروهای بعثی عراق درآمد. این آزاده لرستانی به همراه سه هزار اسیر دیگر مفقودالاثر و بدون اطلاع صلیب سرخ در اردوگاه عراق نگهداری می شدند و هیچ نهادی از وجود آنها اطلاع نداشت. س ...
حکایت ماندگار اسرای ایرانی در عراق/ هدف مقدسی که باعث دوام اسرا شد
سپری کرد، در گفت و گو با خبرنگار فارس در مشهد گفت: هدف مقدس ما که متاثر از فرهنگ عاشورا بود باعث شد تا در اردوگاه های عراق دوام بیاوریم. وی زمینه سازی برای ظهور آقا امام زمان (عج) را بینش حاکم بین رزمندگان و اسرا در دوران دفاع مقدس برشمرد و افزود: ما در امتداد عاشورا حرکت می کنیم و می خواهیم خود را به ظهور امام زمان (عج) نزدیک کنیم و زمینه ساز ظهور مولایمان باشیم. این آزاده ...
اردوگاه اسرای عراقی، مدرسه انسان سازی
به گزارش ایران اکونومیست، اگرچه رژیم بعثی صدام در طول یک دهه به اسارت گرفتن حدود 40000 تن از رزمندگان ایرانی، سعی نمود با انواع و اقسام رفتارهای غیرانسانی و شکنجه های فراوان و آزار و اذیت اسرای در بند، در اراده های پولادین و الهی آنان رخنه وارد کرده و آنان را با یاس و ناامیدی از کرده خویش مواجه سازد که البته در این امر ناکام ماند، اما جمهوری اسلامی بر اساس عمل به آموزه های دینی و مذهبی خود، هرگز ...
خاطرات آزاده دیری از هشت سال شکنجه در زندان های عراق
همه اسرا هر شب اعلامیه می دادند و ما را به آرامش و صبر زینب گونه و تحمل شکنجه ها و استقامت دعوت می کردند. ماجرای برگشت به وطن وی بیان کرد: بیش از هشت سال از اسارت می گذشت و ما با سختی های اسارت کنار آمده و زندگی می کردیم که یک شب یکی از عراقی ها برای ما خبر آورد که عراق و ایران برای تبادل اسرا توافق کرده اند ؛ چند روز بعد ما را به مرز آوردند و نکته جالبی که آنجا دیدم فرمانده ...
روایتی از خاطرات اسرای ایرانی در بند رژیم بعث/ از 6 قاشق جیره غذایی تا جلوگیری از ورود سران منافقین به ...
کربلا و یاد آنان قابل تحمل و لذت بخش برای اسرا می دانست و با اشاره به خاطره ای از آن دوران، می گوید: یک شب که دعای کمیل داشتیم عراقی ها متوجه شدند و حدود 25 نفر داخل اردوگاه آمدند و صورت اسرا را نگاه می کردند و وقتی متوجه می شدند چشمان اسیری اشک آلود است، وی را بیرون می بردند و کتک می زدند. موقع داخل شدن به اردوگاه هم در دو طرف هفت تا هشت سرباز می ایستادند. کسی که سمت راست بود از جلو و کسی هم که از ...
ما فراموش شدگانیم
الرصاص بود که در 19 سالگی جزو اسرای مفقودالاثر شد. رضا نظرنژاد، رزمنده دوران دفاع مقدس، در گفت وگو با ایکنا اظهار کرد: عملیات کربلای 4 لو رفته بود و ما به اسارت دشمن درآمدیم و تقدیر این گونه رقم خورد که 4 سال از جوانی من در اردوگاه 11 صلاح الدین شهر تکریت سپری شود که یکی از مخوف ترین اردوگاه های کشور عراق بود و هزار تن از رزمندگان اسلام در آن به اسارت درآمده بودند. نظرنژاد ...
از تبلیغات علیه صدام در عراق تا یادگیری زبان فرانسه و انگلیسی در دوران اسارت
بعد از قعطنامه 598 صدام می دانست که ایران اسرا را به مشهد می برد، طرف عراقی هم کار فرهنگی انجام داد و ما را به کربلا بردند، البته بچه های ما یک سری کارهای فرهنگی و تبلیغاتی علیه صدام در کربلا و نجف انجام دادند. مرصادنیوز: آن روزی که فهمیدید از اسارت می خواهید آزاد شوید چه حسی داشتید؟ تلویزیون عراق اعلام کرد که از طرف صدام می خواهد اطلاعیه مهمی پخش شود و آن زمان هم قعطنامه 598 ...
10 تصویر ماندگار از کامبک فرزندان ایران به وطن - پایگاه خبری تحلیلی صبح خرد
تحقیقاتی که در سه دهه گذشته و بعد از آزادی اسرای ایرانی، برای بررسی میزان آسیب روحی و جسمی اسارت انجام شد، نشان داد رزمندگان ایرانی اسیر در اردوگاه های عراق، با کوله بار سنگینی از اختلالات روانی، افسردگی، اضطراب، کابوس های شبانه، ترس های خفته و بیدار، جمود عاطفی، زخم معده، کاهش شنوایی و بینایی، دردهای شدید استخوانی و مفصلی به خانه برگشته اند. در ادامه، 10 تصویر ماندگار از آزادی اسرای ایرانی ...
شکنجه اسرا در عراق تداعی کننده حادثه کربلا بود
عراق مورد بازجویی قرار گرفتیم، چند نفر از بچه های آبادان از جمله شاهین، یازع و فوادفرد هم با ما اسیر شده بودند، آنها مراقب بودند بچه های کم سن و سال را برای بازجویی نبرند، خودشان می رفتند و آنها هم خیلی کتکشان می زدند، معلوم بود که جواب درستی به بازجوها نمی دهند. این آزاده لرستانی اظهار کرد: تا دو روز این برنامه ادامه داشت و بعد ما را به اردوگاه بردند، در آنجا زندگی سخت اسیری آغاز شد ...
مقاومت، آغاز یک پایان
بگذارند و تفوق خود را علاوه بر عرصه نظامی، در حوزه جنگ اراده ها نیز بر دشمنان تحمیل کنند. در دوره اسارت رزمندگان شجاع ما، هرگاه که ارتش عفلقی بعث عراق در جبهه ها دچار شکست می شد، خشونت خود را روی اسیران مقاوم ما چند برابر می کرد. بسیاری از اسراء حتی تا روز آخر اسارت، اسامی شان در اختیار صلیب سرخ قرار نگرفت تا اگر در زیر شکنجه به شهادت می رسیدند، از سوی هیچ مجمعی به زیر سئوال نروند. ...
روایت آزاده گلستانی از 100 ماه اسارت در اردوگاه های عراق؛ نمادی از آزادگی و مقاومت
برنامه روزانه و همیشگی ما شده بود. از لحظه آزادی برای مان بگویید؟ 2 سال بعد از پذیرش قطعنامه به ما خبر دادند که آزاد هستیم. 26 مرداد اولین گروه اسرا وارد ایران شدند و سه روز بعد اتوبوس ما از مرز خسروی وارد ایران شد. پس از سجده بر خاک ایران، گریه هایم شروع شد. شکستن بغضم به خاطر پایان دوری از کشورم نبود بلکه بیش از همه دلم برای حضرت امام (ره) تنگ شده بود. در اولین ...
از نوشتن نوحه روی کاغذ سیمان تا بوسه بر دستان شکنجه گر
شدم و بعد از آن 5 سال به اردوگاه تکریت 5 انتقال داده شدم و سپس به اردوگاه عنبر 13 و بعد از آن به اردوگاه مخفی 17 عراق انتقال دادند؛ چراکه از نظر صدامی ها انسان های خوبی نبودیم و اسرای مورددار در این مکان نگهداری می شدند و تقریباً دو سال را در این زندان پشت سر گذاشتم و آخرین گروهی که به ایران وارد شدند ما بودیم و پس از افراد مفقودالاثر به ایران بازگشتند. حدود 2 هزار نفر از اسرا را به صلیب سرخ ...
از رشادت غواصان تا کم توجهی به خاطرات آزادگان
ک از ما فقط سه وجب فضا داشتیم. یکی از سخت ترین شکنجه ها نبود سرویس بهداشتی بود و این مشکل از روز اول تا آخر وجود داشت، هر روز ساعت چهارعصر با سوت نگهبان وارد اردوگاه می شدیم تا فردا ساعت 8 صبح حق بیرون آمدن نداشتیم. حتی نبود سرویس بهداشتی از کتک خوردن ها هم بدتر بود. بچه ها برای رفع این مشکل شلنگی تهیه کرده بودند که با ترفندهایی از آن استفاده می کردند. تعدادی از اسرا به دلیل عدم بهداشت، عفونت و ا ...
وقتی نماز شب یک اسیر را نجات داد/ برگرداندن جانباز در حال شهادت به اسارت
سواد ابتدایی داشتند الان استاد دانشگاه شدند. مطمئنم اگر آزاد بودند آن رشد را در آزادی نداشتند هرچند که اعتقاد دارم سخت ترین حالت برای رزمنده اسارت است. رزمندگان ما در حالی اسیر شدند که اسیرشان کردند، خود به اسارت نرفتند. هرکدام ده ها ترکش و گلوله خورده بود ند، رزمنده ای را دیدم که 20 گلوله کلاش خورده بودند، او را درون گودالی انداختند، اما زنده ماند، یک روز بعد این اتفاق، چون از بالا دستور رسید ...
ایجاد کارخانه مُهرسازی در دل اردوگاه رژیم بعث عراق/ شکل گیری کمیته های متعدد توسط رزمندگان ایرانی در ...
از رزمندگان مجروح و اسیر شدند و تفنگی در دست نداشتند اما نگذاشتند عراقی ها آرام و قرار داشته باشند. اسرا؛ سفیران جمهوری اسلامی ایران بودند/ تلاش رزمندگان برای حفظ معنویات در اردوگاه های رژیم بعث عراق سردار مطهری با بیان اینکه از سوی رزمندگان شاخصِ اردوگاه مدیریت هایی صورت می گرفت تا مباحث معنوی بچه ها حفظ شوند، عنوان کرد: دشمنان ما ارتش حزب بعث عراق با تفکر ضد شیعی و ضد ...
تلخ و شیرین روزهای اسارت
.... اما متأسفانه سرانجام بدی در انتظارشان بود سه تابوت از فرماندهان عراقی آورده و هر کدام از اسرا را در کنار تابوت قربانی کرده و سربریدند. وی با بیان اینکه در طول 6 سال و نیم اسارت شاهد شکنجه و شهادت تعداد زیادی از رزمندگان بوده ام، می گوید: بعد از انتقال ما به اردوگاه اطفال هم، از شکنجه روحی و بدنی در امان نبودیم. یکی از روزها از اسرای اطفال خواسته شد جلوی تلویزیون و رسانه دیگر ...
بی نشانی که نشان دار شد
آمد و خیلی از اسرا در همان پادگان شهید شدند، گفت: روز بعد از ساعت 9 صبح اتوبوس ها برای انتقال ما به اردوگاه دیگری که تکریت 12 نام داشت وارد پادگان شدند، ساعت چهار عصر بود به اردوگاه تکریت 12 رسیدیم فضای آنجا خیلی بزرگ و به شکل مستطیل بود و دور آن دیوار بتنی که روی آن را با سیم خاردار حلقه پوشانده بودند قرار داشت این در حالی بود که در اردوگاه 18 آسایشگاه وجود داشت که عمدتاً اسرای عملیات فاو و ش ...
حدیث سروهای همیشه جاویدان بر پرده نقره ای
از نیروهای صلیب سرخ مخفی نگاه داشته اند. جنگ تمام می شود، همسر علی با امید بازگشت اسرا منتظر علی است، اما هلال احمر و سایر مراکز مربوطه اطلاعی از او در دست ندارند. علی در اردوگاه، نفوذی عراقی ها را بین اسرای ایرانی شناسایی می کند تا به این ترتیب عراقی ها نتوانند از چگونگی عملیات آن ها مطلع شوند. اسرا بعد از شنیدن خبر رحلت امام خمینی (ره) و عزاداری برای ایشان، عملیات فرار چند تن از اسرای ایرانی از جمله علی را به وسیله تانکر آبی که در آسایشگاه تردد دارد، به مرحله اجرا درمی آورند .... کد خبر 596982 ...
از لحظه شنیدن خبر ارتحال امام تا توسل 72 اسیر به امام حسین (ع)
به صورت مفقود نگهداری کند و هیچ آماری از آن ها به صلیب سرخ ندهد؛ لذا در زادگاه خودش شهر تکریت اردوگاهی را در دومین پادگان زرهی عراق ایجاد کرده بود و بعد از آماده شدن اردوگاه این کاروان که اولین اسرای مفقود بودند به این اردوگاه منتقل شدند و این مدت اسارت 4 ساله را در آنجا سپری کردیم. دفاع پرس: چگونه لحظات سخت اسارات را تحمل کردید؟ در آن زمان که بچه های رزمنده در مناطق عملیاتی ...
واکنش شجاعانه اسرای ایرانی به توهین بعثی ها به امام خمینی (ره)/ نحوه اطلاع اسرا از احوال امام (ره)
شدند مرداد سال 69 بود که سرانجام دوران اسارت ما به پایان رسید و پس از سختی های فراوان بار دیگر بوی وطن را استشمام کردیم. تقریبا 40 نفر بودیم که با یک اتوبوس که مربوط به شرکت اتوبوسرانی درون شهری عراق بود بدون هیچگونه تغذیه ای از شهر موصل تا مرز خسروی آمدیم و تنها عشقمان این بود که پس از سال ها دوری سرانجام به وطن می رسیم. به مرز که رسیدیم، اتوبوسی هم از اسرای بعثی رسید که همگی ...
از گچساران تا اردوگاه "رمادیه 13"/ روزهای سخت اسارت در عراق+تصاویر
در 4 تیرماه67 در نبردی نابرابر مقابل دشمن قرار گرفتیم درحالی که دشمن بعثی با چند لشکر و تمام ادوات جنگی رزمندگان استان را مورد تهاجم و محاصره قرار داده بود. پرواز تصریح می کند: سرانجام بعد از 18 ساعت مقاومت با اینکه تعدادی از رزمندگان استان شهید و یا دچار مجروحیت شدہ بودند (از ناحیه دست چپ دچار ترکش شده بودم) به اسارت دشمن بعثی درآمدیم که سپس در استخبارات عراق به مدت یک ماه تمام شکنجه ...
اسارت دانشجویان دانشکده اقتصاد/ماجرای مادری که اشک اسیران را درآورد
گروه زندگی؛ عطیه اکبری: امروز میان همه خاطره ها، در سالگردآزادی اسرا چشمان منتظر آن پیرزن نحیف در قصرشیرین مقابل چشمانش است، با آن پشت خمیده و قامت استخوانی و برگه ای مچاله در دست که نام گمشده اش را روی آن نوشته بود؛ پیرزن تنهایی که هنوز هم رضا امیرسرداری نمی داند در آن روز گرم چطور خودش را به نقطه صفر مرزی رسانده بود. وقتی قرار است دفتر اسارت را ورق بزند و از روز آزادی بگوید از این پیرزن شروع می کند. اینکه چرا میان این همه خاطره و روایت دست گذاشته روی چشمان این پیرزن؟ پاسخش حکایتی است. حکایت هزا ...
کمپ شماره 9 رمادیه بدترین اردوگاه اسرا بود/ آثار شکنجه بعثی ها تا سال ها روی بدنم ماند
... دفاع پرس: وقتی شما را گرفتند به کجا انتقال دادند؟ همان طور که گفتم ابتدا ما را تا ساعت 1 همان جا نگه داشتند که به علت شدت تبادل آتش بین ایران و عراق، وسط درگیری مانده بودیم و نمی توانستند حرکت دهند. بعد به همان پایگاهی که متعلق به خودمان بود، بردند که دیدم آن جا آتش گرفته است. من و یکی دو نفر از بچه ها آرام صحبت می کردیم و می گفتیم هروقت سر عراقی ها شلوغ شد، سریع فرار کنیم به ...