سایر خبرها
دختری که قربانی اعتیاد پدرش شد
می دهد، یک بار همراه مادرم به گدایی رفتم، خیابان شالیکوبی (ولی عصر) گرگان هنوز برایم یاد آن روزها را زنده می کند، خیلی روزگارمان سخت بود. او ادامه می دهد پنج سال بیشتر نداشتم که مادرم مرا به یک زن خیر سپرد تا شاید من در کنار این خانواده خوشبخت شوم و این سرنوشت شوم دامنگیر من نشود. اما من دلم برای آن اتاق 9 متری که زندانی می شدیم و نون خشکی که مادرم به ما می داد تنگ می شد. کمی ...
شکارچی خونسرد دختران تهرانی
. پدر و مادر؟ مادرم 8 سال پیش درگذشت بعد از آن نیز از پدرم خبری ندارم. چند تا خواهر و برادر هستید؟ 6 تا برادر که یکی از برادرانم نیز درگذشته است. چرا؟ دایی ام را کشته و اعدامش کرده اند. چرا؟ به خاطر اینکه این اواخر اعتیاد داشت، درگیر شد و دایی ام را کشت. از بقیه برادرانت خبر داری؟ هر کدام دنبال زندگی خودشون هستند. شغلت چیه؟ راننده شرکت خصوصی بودم. مواد هم ...
این مرد شیرازی ساندویچ مهربانی عرضه میکند
آنها استفاده می کردم و کیفی که همیشه خالی از مداد رنگی بود. نخستین و بزرگ ترین خاطره تلخ زندگی ام به روز هفده مرداد سال 1370 باز می گردد، روزی که دست سرنوشت مادرم را از من گرفت و به جای اینکه من در آغوش مادر باشم، مادر در آغوش خاک آرام گرفت، روزی که با دو برادر و 4 خواهرم برای همیشه ، مادرم را به خاک سپردیم، روزی که همسن و سالانم به دنبال توپ و هدف و آینده خود می دویدند و من سردرگم این جمله که آیا ...
در اینستای ستاره های خارجی چه خبر است؟ (22)
ریش هایش را بزند تا مبادا کسی به او بگوید از ریش های سفیدت خجالت بکش! 2. سلفی بدون آرایش شکیرا که در هر حالتی دوست داشتنی است؛ پ. ن. این مدل مو برای خانم ها خیلی مد شده است. 3. تا به حال لیدی گاگا را در هیچ عکسی به این زیبایی دیده بودید؟ 4. سارا هایلند زیر این عکس خودش نوشته که خوشحالی راز اصلی تمام زیبایی هاست و بدون آن هیچ زیبایی وجود ندارد، ولی با وجود این که ...
گفتگو با بانوی انتظار همسر آزاده ابوالقاسم علی حسینی
4 سال از اسارت، ابوالقاسم توی یکی از نامه ها مادرش رو وکیل کرد که اگه من خواستم غیابی طلاق بگیرم. مادرشوهرم چنان بااشتیاق بهم این خبر رو داد. طفلی فکر می کرد خیلی خوشحال می شم. ولی من مثل روز اول با همان قاطعیت گفتم: مادر جان! الان 4 سال هست صبر کردم، اگه اهل رفتن بودم همان روز اول می رفتم، ولی اینو بگم و ختم تمام حرف و حدیثا بشه. من تا اومدن شوهرم صبر می کنم. می خواد یه سال دیگه طول بکشه یا 10 ...
حفظ کل قرآن در کمتر از 9 ماه
بیت الأحزان حضرت زهرا(س) آشنا شدید؟ حسینیه ای در استهبان بود که برنامه های ختم صلوات و دعا در آن برگزار می شد که من در آنجا برخی ادعیه را حفظ کرده بودم. یک روز خانمی درباره مؤسسه حفظ بیت الاحزان صحبت کرد و من هم که به حفظ قرآن علاقه بسیاری داشتم با تشویق های مکرر خانواده به ویژه مادرم به آنجا رفتم و پس از آشنایی با حجت الاسلام علیرضا شاهسونی در کلاس های حفظ یک ساله قرآن شرکت کردم. ...
شیردل سپاه؛ که فدای حضرت زینب (س)شد / همسر شهید:همسرم برای ادای دین به ائمه اطهار رفت
اینجا نشستیم عقلمان اینقدر کامل نشده واگرنه اگر اعتقاد داشته باشیم که عمر دست خداست که چه اینجا باشیم و چه آنجا عمرمان که سر برسد از این دنیا می رویم ولی اینها دارند ادای دین می کنند و این خیلی قشنگ است. چگونگی مطلع شدن فرزند شهید از شهادت پدر | دانلود فیلم فرهنگ نیوز: حس و حال خودتان موقع شنیدن خبر شهادت ایشان چگونه بود؟ چون این صبر و عدم ابراز نارضایتی خانواده شهدا در کنار ...
قصه گوی خیابان های پاریس از علایقش می گوید
سخنرانی دسامبر 2014 هنگام دریافت جایزه نوبل گفت: مثل همه آن ها که متولد سال 1945 هستند، من هم فرزند جنگ هستم... سایه آلبرت پدر مودیانو که در دوران جنگ جهانی دوم به عنوان یک یهودی دستگیر شد و به قاچاقچیان و شیادان نسبت داده می شد و مادر بلژیکی اش لوییزا کولپین بازیگر سینما که امسال درگذشت، در صفحه های بسیاری از داستان های او به چشم می خورد؛ او در این باره می گوید: حتی عکس های والدین من ...
از مدال های افتخار شهید احمدی جوان تا مقبره ای که هنوز بدون سنگ مانده+تصاویر
روستای باشی می رفتم. روستای زیبایی بود. به خانه پدری شهید که رسیدیم، با استقبال گرم پدر شهید روبرو شدیم. وارد حیاط خانه که شدم، حس خوبی به من دست داد، حیاطی بزرگ که از سمت راست آن صدای مرغ و خروس می آمد و در سمت چپ حیاط، اتاقی مجزا برای اهالی خانه و در ته حیاط اتاقی بزرگ برای پذیرایی از مهمانان وجود داشت. بعد از ورود به خانه، مادر شهید با همان سادگی، اما به گرمی به استقبالمان ...
چون پرستو به آسمان پیوست
درجه سرتیپی را زودتر از استادانش به دوش گذاشت. سرتیپ دوم خلبان سیاوش مشیری می گوید: خیلی از مواقع صحبت از شهید بابایی و شهادتش پیش می آید و بعضی ها می گویند همان آقایی را می گویی که لباس بسیجی می پوشید. اما ما هرگز نباید صرفا این ویژگی را در مورد او بیان کنیم. زمانی که جنگ شروع شد نیروی هوایی ما نسبت به نیرو های دشمن برتری داشت اما در سال های بعد این شرایط عوض شد. دشمن وقتی نقطه ضعف خود را در قدرت ...
خاطرات سرهنگ علیرضا معمارصادقی، رئیس دفتر ارتشبد فردوست
بسیار کوچک واقع در یکی از کوچه های منطقه سلسبیل بود که من در همان روز به اتفاق راننده تیمسار (علی دوستی) که از قدیم با تیمسار کار می کرد و محل را بلد بود به منزل مزبور رفته بودم تا از چگونگی مراجعه پسردایی همسر رئیس به کلوپ ایران جوان و وضع وی از پدر زنش و مادر همسر رئیس که عمه وی بود جویا شوم. زندگی شخصی رئیس، زندگی بسیار سئوال برانگیز و عجیبی بود. او با همسرش زندگی نمی کرد. همسر وی طلا خانم در یک ...
تنها گروهی که قیامت در امان هستند/کدام امیدواری فریب شیطان است
حفظ کند. بعد فرمود: خدای متعال هم برای او برکت درست کرد. البته قصدش اصلاً چنین چیزی نبوده. پدر مرحوم حاج آقا حلوایی گفته بود: پدرم یک مدتی در زجر بود و در معاش به رنج افتاده بود، چون شغلش را عوض کرده بود. همه هم به او می گفتند: همه به این راه می آیند، امّا تو برعکس کردی و به شغل پایین تر آمدی؟! زرگری را رها کردی و به جایی رفتی که نه انس با آن کار داری و نه بلدی. او هم گفته بود: برای این ...
دکتر یزدی گفت حفاظت از امام به مجاهدین خلق سپرده شود
امام را به ما واگذار کردند. این موضوع سبب ناراحتی مجاهدین خلق شد و کینه ی ما را از همان روزها به دل گرفتند. فردای آن روز که کمیته ی منتخب شورای انقلاب، آن وظیفه را به ما واگذار کرد، بدیع زادگان و موسی خیابانی به مدرسه ی رفاه آمدند و تقاضای عضویت در گروه حافظان جان امام را داشتند. من زیر بار نرفتم تا اینکه مجبور شدند به خلیل الله رضایی پدر رضایی ها متوسل شوند من باز نپذیرفتم و این باعث ...
رای اولی های استان مرکزی و نخستین مشارکت جویی مهم سیاسی
باشند و از دادن وعده دروغ بپرهیزند. این دانش آموز ادامه داد: به علت های مختلف مشکلات جامعه زیاد شده و انتظار دارم نمایندگان با بررسی وضعیت فعلی جامعه برای حل و رفع مشکلات جامعه بکوشند. رضوان قلعه نویی دانش آموز پیش دانشگاهی اراک نیز معتقد است: از کودکی در هر انتخابات به همراه مادر و پدرم در شعب اخذ رای حاضر می شدم و رای والدینم را به صندوق می انداختم اما این بار خودم می خواهم نماینده ...
رای اولی های استان مرکزی و نخستین مشارکت سیاسی
همراه مادر و پدرم در شعب اخذ رای حاضر می شدم و رای والدینم را به صندوق می انداختم اما این بار خودم می خواهم نماینده شهرم را انتخاب کنم و برای رای دادن لحظه شماری می کنم. وی افزود: از اینکه به عنوان یک جوان ایرانی به سن تکلیف سیاسی رسیده ام و حق دخالت در سرنوشت کشور خود را دارم خوشحالم. این رای اولی گفت: رساندن صدای مردم حوزه انتخابیه به مجلس، داشتن تبلیغات صحیح به دور از جو سازی و ...
داوود عابدی و همسرش، زوج محبوب خبری
نوزادشان شیر می دهند و بعد از آن به کودک شیر خشک می دهند و فرزند شان را از یک نعمت بزرگ محروم می کنند اما من با وجود تمام مشغله های کاری سه سال به فرزند دومم شیر دادم . داوود عابدی : پدر بودن برایم خیلی مهم است. همه بچه های دنیا را دوست دارم و دلم نمی خواهد خار در پای یک بچه برود چه برسد به فرزند خودم. همه اینها که می گوییم خبرنگار باید مسلط ، پویا، وظیفه شناس و ... باشد، درست است اما در ...
جواب سحر دولتشاهی درمورد عاشق شدن در نوجوانی و طلاق از رامبد جوان!
...> دولتشاهی در مورد کلمه پدر و مادر گفت: نقطه قوت من هستند و تقریبا شروع و جوانی همه چیزهایی که دنبالش رفتم پدرم برام ایجاد کرد و مادرم حمایتم می کرد و بسیار زن قوی و موفقی بود. وی در مورد سینما گفت: خیلی سینما می رفتم و فیلم می دیدم ولی این تاریکی قبل از فیلم همیشه برای من تپش قلب جذابی دارد. با فرزندان وزرا و وکلا همکلاسی بودم این بازیگر سینما در مورد دوران دبیرستانش گفت ...
پرچم سبز لبیک یا رقیه آخرین هدیه شهید مجیری به همسرش/ امضایی که به کلمه محب المهدی متبرک بود
تقدیر این بود که از او 3 فرزند گل (به نام فاطمه خانم 13 ساله، زهرا خانم 6 ساله و محمد حسین 4 ساله) به یادگار بماند تا راه پدر را ادامه دهند و پرچم عباس بر زمین نماند. آری این چنین شد که سال ها کار و زحمت و تلاش شهید عزیز عبدالرضا مجیری به ثمر نشست و با عنایت خداوند و حضرت زهرا چنان جایزه بزرگی (اجراً عظیما) دریافت کرد که به قول قرآن (و لکن لا یشعرون) ما از درک آن عاجزیم. حقاٌ که ایشان لایق ...
علامه طباطبایی می گفت ما هر چه داریم از آقای قاضی داریم
.... *شما چند سال محضر پدر را درک کردید؟ 12، 13 سالم بود که ایشان فوت کردند. بعد از فوت ایشان به تهران آمدم. مرحوم پدر در سن 83 سالگی فوت کردند. دو تا عکس از ایشان دارم که یکی در مطبوعات چاپ شده و روی جلد کتاب آیت الحق منتشر شده است. عکس دیگری هم هست که زیرش نوشته شده است در سن هشتاد و دو سالگی گرفته شده است. *در دوران کودکی و جوانی و چند سالی که حضور ایشان را درک ...
تزریق آمپولهای زندان ساواک باعث از دست دادن حافظه ام شد
به گزارش دولت بهار، نگارش زندگی کوکب حاتمی بانوی مبارز انقلابی و شاعر 9 کتاب شعر در حوزه مقاومت و دفاع مقدس که زندگی پر فراز و نشیبی را قبل از انقلاب اسلامی تا به امروز داشته است، کاری دشوار است چرا که هر لحظه از زندگی این بانو سرشار از حوادث و وقایع خاصی بوده است.متولد شهر مسجدسلیمان و ساکن شهرستان گچساران از تواب ...
دست های بسته منصور سند افتخار ماست
... از سید ناصر هم بگویید. چطور و چه زمانی به شهادت رسید؟ ناصر دومین شهید خانواده ما بود. متولد 1342 بود. از همان روزهای آغازین جنگ یعنی سال 1359برای رزم و جنگ راهی مریوان شد. 17 سال داشت. ناصر بسیار درسخوان بود. در سال 1362 در دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته شیمی پذیرفته شد و ادامه تحصیل داد. در مدت تحصیل در دانشگاه سه مرتبه به جبهه اعزام شد. برادرم ناصر هفت سال در جبهه حضور داشت و در ...
فرهنگ در رسانه
...: چه شد که سراغ سوژه ای درباره آلزایمر رفتید؟ مادر من حدود 10 سال آلزایمر داشت و خانواده ما درگیر این موضوع بود و این سوژه ذهنم را در همه این سال ها به خود مشغول کرده بود. در همین زمان بود که رمان هنوز آلیس به نویسندگی لیزا جنوا را خواندم و بعد هم فیلمش به کارگردانی ریچارد گلتزر و با بازی جولیان مور که در سال 2014 ساخته شده بود، دیدم که البته فکر می کنم این فیلم نسبت ...
پدر همه را به خانه اش راه داد جز آمریکایی ها و بهائی ها
...، جلوی پدرمان راحت تر بودیم ولی جلوی ناصر دست به عصا راه می رفتیم. مثلاً در خانه ما موقعی که اذان می گفت ما باید همان لحظه نماز می خواندیم شاید در خانه پدر اول ناهار می خوردیم بعد نماز می خواندیم ولی آنجا مقید بودیم که ناصر وقتی که هست اذان ظهر که می گویند نمازمان را اول بخوانیم. یعنی اینقدر آدم متدین و مقیدی بود. این گروه سال 50 همه شان اعدام شدند. رجوی اگر جزو مجاهدین اصلی بود ...
مردم قربانی عملکرد نظام بانکی شده اند
برشما ظلم شود ونه به آن کسی که ازشما قرض کرده ظلم شود. ' چطور ممکن است قرضی بدهیم که نه به قرض دهنده ظلم بشود نه به قرض گیرنده؟ مثلا من ازکسی 10 ملیون تومان قرض می گیرم اگردو سال بعد بخواهم 10 ملیون تومان را به اوپس بدهم او چگونه می تواند بگوید که ضرر نکرده و درحقش ظلمی صورت نگرفته است؟ قدرت خرید این ده ملیون دردوسال قبل چقدربود الان چقدراست واگراوبخواهد به اندازه تنزل قیمت ازمن ...
آشنایی با نخستین فرمانده زنجان در دوران دفاع مقدس
همراه مگردان پروردگارا: بین ما و مردم ما راهی بحق بگشای و تو بهترین گشایشگر خدایا: بر ما پایدرای را فرو ریز و ما را مسلمان بمیران. خداوندا: ما را دستخوش ستمکارن مگردان و به رحمت خویش از شر کافران برهان. پرودگارا: مرا و پدر مادرم را و مؤمنان را در روز حساب بیامرز. پرودگار: مرا بدرستی در آور و به راستی بر آور و از سوی خویش توانائی نیرومند برایم ...
زن جوان: شوهرم اسناد زمین و سهام مرا به نام خواهرش ثبت کرد
تحقیق برنیامدم تا این که پس از اتمام دانشگاه آرمین به خواستگاری ام آمد. پدر و مادرم نیز که همانند من تحت تاثیر چرب زبانی های او قرار گرفته بودند خیلی زود موافقت کردند و ما زندگی مشترک خود را آغاز کردیم.حدود 2 سال از این ماجرا گذشته بود که آرام آرام دخالت های مادر شوهرم در زندگی ما باعث بروز اختلافات خانوادگی شد، مادر شوهرم مرا به عنوان عروس قبول نداشت و ادعا می کرد باید آرمین با دختر ...
شعارهای مورد علاقه مردم در دوران انقلاب چه بود؟ +نمودار
... بیا خمینی وطن انقلابست نقش مخالفین تو بر آبست جان ما فدایت همچو مصطفایت 14 133 سرمایه از روز ازل نبوده سرمایه دار حق ترا ربوده به دست آور این حق جاودانت . 14 26 زیر بار ستم نمی کنیم زندگی جان فدا می کنیم در ره آزادگی سرنگون می کنیم سلطنت پهلوی 15 112 کار شاه تمام است خمینی امام است استقلال و ...
نیکی کریمی، ستاره ای که جنبه شهرت را داشت!
سرگذشت زندگی مارلون براندو را به صورت پاورقی در مجله فیلم و بعد به صورت کتاب منتشر کرد، کتابی که هم برایش به عنوان یک بازیگر درس بود و هم به عنوان یک مترجم و نویسنده. همان سال ها و در اوج سال های اولیه جوانی در اوج شهرت قرار گرفت و با اکثر کارگردان های بزرگ کار کرد اما هیچ گاه گم نشد و گیریم کمی مغرور، اما همین غرور هم زیبنده او بود و باعث شده است برای خود حریمی درست کند تا زندگی توأمان ...
آزاده عبدالرحیم ناظمی:بازگویی خاطرات، یاد اسارت را برایم تازه می کند
پایگاه اطلاع رسانی آزادگان ایران : در ادامه مصاحبه با آزاده ناظمی را می خوانیم: عبدالرحیم ناظمی هستم. در سال 44 در بولخار استان اصفهان به دنیا آمدم. در مرداد ماه سال 65، در صف سربازان لشکر 14 امام حسین علیه السلام اصفهان حاضر شدم. در عملیات های کربلای سه، اسکله امید، پدافند هزار قله کردستان حضور داشتم و در عملیات کربلای 4 در منطقه اروند رود به اسارت درآمدم. البته در رابطه با نحوه اسارتم عرض کنم که من به همراه دوستم در نیزارها پنهان شده بودیم. من از ناحیه کتف چپ مجروح شده بودم و شرایط سختی بود. بعد از گذشت یک روز در نیزار، دوستم طاقت خود را از دست داد و دا ...
دلنوشته دختر شهید مرتضی ترابی کمال برای پدر
هرجا می رفتی نگران مادرم بودی و او را به من می سپردی . حالا که دلم شکسته تنها تسکین من این است که مدافع حرم عمه زینب(س) شیعیان بودی . امیدوارم خداوند تمام دشمنان اسلام را نابود کند . پدرم با تمام وجودم به وجود نازنینت افتخار می کنم و می دانم خون تو و دوستانت راه گشای ظهور آقا امام زمان (عج) است امیدوارم بتوانم راه زیبای تو را ادامه بدهم . ...