سایر منابع:
سایر خبرها
عادت نمی کنیم با جزئیات تحسین برانگیز
بسیار سختی است. شما با تصویر رودررو هستید، همراه با مؤلفه های دیگر که پیکره فیلم را شکل می دهند. زمانی که ایده روی کاغذ می آید به دلیل تربیت ذهنی ام، همه چیز را تصویری می بینم. زمان فیلم نامه تقریبا 99 درصد ساختار فیلم برایم بسته می شود. البته شما در فیلم نامه چیزی نمی بینید اما من می دانم اینجا قرار است چه تصویری گرفته و چه چیزی جایگزین شود. این امر کارتان را سر صحنه راحت می کند؟ ...
هدیه ای که خواننده سرطانی به بیمارستان شریعتی داد
گرفت و گفت قرار است در مراسمی که از سوی خادمین امام رضا (ع) برگزار خواهد شد از شما قدردانی شود و برای این منظور دعوت شده اید. این نخستین گام بود که آن را به فال نیک گرفتم. مراسم به پایان رسید و پس از آن سه روز تمام در باب الجواد و رو به روی پنجره فولاد نشستم، دخیل بستم و در دل با حضرت حرف زدم. به یاد طعنه برخی اطرافیان افتادم که با تمسخر می گفتند بیماری ات شدت گرفته و در انتظار معجزه ی ...
چگونه روشنفکران یک جمع را خلق می کنند
بازیگر سیاسی حماسی است که نوشتار خود را نوعی عمل دگرگون کننده می داند؛ یک عمل فکری در جهان. دگرگونی ای که وی در پی آن است می تواند یک تحوّل فراگیر سیاسی، پرورش اخلاق و رفتار یا اصلاح وضعیت بشر باشد. ساعت او ممکن است برای امروز یا فردا کوک شده باشد. اما هدف یا زمان بندی وی هرچه که باشد، روشنفکر عمومی می خواهد نوشته هایش تأثیرگذار باشند و تمام قدرت ممکن را داشته باشند. ولیکن برای داشتن چنین ...
وزیر بهداشت:رئیس جمهوری و تیم هسته ای مظلوم واقع شده اند/جمله ای از رضا رشید پور که به دل هاشمی نشست
جانشان این فرصت را فراهم کردند بگذریم، کسانی که امروز کمتر نام آنها برده می شود. وی اضافه کرد: مجری برنامه آقای رضا رشیدپور جمله جالبی گفتند که به دل من نشست و من هم می خواهم این جمله را تکرار کنم و آن این است که آقای ظریف کسانی که به برجام اعتراض می کنند، اعتراضشان به شما نیست، اعتراضشان به این است که چرا این کار بزرگ را خودشان انجام ندادند. وزیر بهداشت در بخش دیگری از سخنان خود خطاب ...
با صدای بلند می گوییم تأخیر نداشتیم!
سرویس اقتصادی فردا؛ روزنامه وطن امروز نوشت: روحانی روز گذشته حرف های عجیب و غریبی درباره بودجه عنوان کرد که حتی حامیان وی هم نمی توانند درباره آن توضیح بدهند! روحانی با بیان اینکه در ارائه لایحه بودجه سال 95 و لایحه برنامه ششم تأخیری نداشتیم، گفت: امیدواریم نمایندگان مجلس که این روزها خیلی سرشان گرم است و ایام انتخابات بوده، بعد از اینکه از انتخابات برگردند فرصت کافی هم وجود دارد لایحه بودجه را ...
میر کریمی: دختر سفارشی نیست
عنوان مدیرعامل خانه سینما، نظارت بر صندوق جمع آوری آراست. به همین دلیل ترجیح دادم فیلمم در این رقابت ها نباشد. در دو سال گذشته با وجود تلاش خانه سینما برای اینکه جمع آوری آرا درست و حرفه ای انجام شود، حرف وحدیث های زیادی شنیده شد. امسال همه تلاش مان را کردیم تا آرای مردمی شفاف باشد و اولین رفتار که می توانست نشان دهنده تحقق چنین امری باشد، نبودن فیلم بنده در این بخش بود. البته می دانم این فیلم نسبت ...
صوت/ 50 سرود خاطره انگیز انقلاب
ای ارتش دگیر من، دوباره در کنار من| دانلود فایل ای ایران، ای آذر ایزد نشان، ای قله آتش فشان | دانلود فایل ای ایران، ای برزگر که پیغمبر بوسه زد به دست تو | دانلود فایل ای سرباز ایرانی، از خاک دلیرانی | دانلود فایل همپای جلودار | دانلود فایل حرف امام این بود، در سرزمین ایران، پاینده است اسلام، چون هست ایمان | دانلود فایل هوا ...
چگونه یک استراتژی کارآ ایجاد کنیم؟
که هر شرکت آنها را دارا است. برای حفظ موفقیت باید توانمندی هایی داشته باشید که واقعی و متمایز باشد به طوری که دیگران نتوانند آنها را کپی کنند. زمانی که شما چند توانمندی دارید که یکدیگر را تقویت می کنند، خواهید توانست هم خودتان را از سایر رقبا متمایز کنید و هم به طور مداوم بهتر از آنها اجرا کنید. توانمندی های متمایز به سادگی ایجاد نمی شوند. هزینه های ثابت بالا در سرمایه انسانی، ابزارها و سیستم ها ...
سوالاتی که هیچوقت نباید از همسرتان بپرسید
کارهایی که دوست ندارید انجام دهد، درمورد چیزهایی که دوست دارید و حسی که وقتی انجامشان می دهد در شما ایجاد می شود با او حرف بزنید. مثلاً فرض کنیم که همسر تان همیشه عادت دارد در خمیردندان را باز بگذارد. به جای اینکه به او بگویید، مشکلت چیه؟ چرا همیشه این کار رو میکنی؟ می توانید بگویید، عزیزم میشه لطف کنی از این به بعد بیشتر در خمیردندن را ببندی؟ شاید احمقانه به نظرت برسه ولی وقتایی که ...
آیت الله موحدی کرمانی: تصمیم نهایی درباره حضور هاشمی در لیست جامعه روحانیت گرفته نشده
. امام جمعه موقت تهران با اشاره به در پیش بودن دو انتخابات مجلس خبرگان و شورای اسلامی گفت: در خصوص مجلس خبرگان باید بگویم که ما امیدواریم خداوند وجود رهبری را تا ظهور حضرت مهدی حفظ کند تا دیگر نیاز نباشد خبرگان رهبر دیگری را انتخاب کنند. اما اگر در طول این 8 سال اتفاقی افتاد این خبرگان باید برای آن زمان فکر کنند. خود رهبری نیز گفته اند که کلید کشور در دست رهبر است. دبیرکل جامعه ...
جنایت زنانه؛ جنجال هووی قاتل در دادگاه + عکس
آژانس هم تحقیق کنید. نانوایی محله مان هم مرا دید چون برای خرید نان به آن جا رفتم. در این لحظه قاضی اصغرزاده پرسید: چطور می شود که یک راننده و نانوای محله تان پس از گذشت یک سال و نیم شما را به خاطر بیاورند. مگر این که خودتان با زیرکی در مقابل آنها حرف هایی زده باشید که در خاطر آنها بماند؟ زن جوان گفت: در راه رفتن به خانه مقتول خواهرشوهرم مرتب با من تماس می گرفت و ما در مورد آتش ...
صفحاتی که حیا را فدای لایک می کنند
شعار سال: استفاده از شبکه های اجتماعی به همراه فرهنگ وارداتی خود روز به روز در بین جوانان و نوجوانان در حال افزایش است. طبیعتاً بخش عمده فرهنگ اجتماعی حاکم بر فضای شبکه های اجتماعی و تعریفی که سازدگان و طراحان این نرم افزارها برای روابط بین افراد تعریف کرده اند با فرهنگ اسلامی، ایرانی و سنتی کشورمان در تضاد است. اما آیا باید به دلیل این تضاد بزرگ فرهنگی استفاده از این ...
10 خاطره از روزهای پیروزی انقلاب در سال 57
یک چنین داعیه ای را مطرح نکرده اند. 3- روز 22 بهمن 57 آیت الله حسن لاهوتی در پادگان باغشاه و در میانه درگیری ها بود و بعد از سقوط پادگان از مردم می خواست سلاح ها را تحویل او دهند و چون روحانی شناخته شده و مبارزی بود به او اعتماد می کردند و از او حرف شنوی داشتند. جالب این که هواداران مجاهدین و فداییان که اتفاقا مدعی دوستی با این روحانی مبارز بودند از تحویل سلاح خودداری می ...
5 کسب و کار کوچک که با توییتر به رونق رسیدند
بار نوشتن در توییتر، تنها امکان نوشتن 140 حرف وجود دارد. مهم این است که آن چه که می نویسید چه کمکی به کسب و کار شما خواهد کرد، و شما چگونه از ویژگیهای توییتر برای ارتباط با مردم استفاده می کنید. دانستن این ها، نطقه برتری و متمایز کننده کسب و کار هوشمندانه توییتری شما از رقبایتان است. توییتر می تواند از راه هایی که حتی فکرش را هم ممکن است نتوانید بکنید کمک کند تا مخاطبان خود ...
روحانی: یک دستگاه داخلی مانع رشد کشور است
تصریح می کند که حتی یک روز هم در ارائه لایحه بودجه سال 95 به مجلس شورای اسلامی تاخیر نداشتیم! وی اضافه کرد: زمان هم به اندازه کافی برای تصویب این لوایح در اختیار مجلس شورای اسلامی بوده یعنی از زمانی که لایحه را تقدیم کردیم تا عید نوروز 64 روز زمان وجود داشته و بنده و هم آقای نوبخت قبل از اینکه دولتی باشیم مجلسی بودیم و سازوکار مجلس را خوب بلدیم و می دانیم برای تصویب این لوایح چقدر زمان می برد ...
سیانور ؛ عاشقانه سیاسی
تجربه می کردند. ما در همان مقطع شخصیت سیاسی داشتیم که مخاطب امروزی از آنها شناخت بیشتری دارد یا منابع مختلفی درباره آنها حتی برای تحقیق وجود دارد. چرا از بین همه آن افراد به مجید شریف واقفی رسیدید. شخصیتی که البته بسیار نقش تاثیرگذاری در روند سیاسی آن زمان داشته است اما مخاطب درباره آن کمتر شنیده است. آیا این موضوع کار شما را سخت تر نمی کرد. بستر قصه مسعود احمدیان درباره این ...
اگر در لیست اصول گرایان نبودم، مانند دوره هفتم مجلس انصراف می دادم/ پیشنهاد می کنم کسانی که در لیست ...
کسانی که در مجلس حضور دارند، خدمتگزار هستند. بنابراین هر کسی در تهران باید 30 نفر خدمتگزار به مجلس بفرستد. وقتی که قانون به شما این اجازه را داده است که 30 خدمتگزار داشته باشید، چرا می خواهید خدمتگزار کمتری داشته باشید. مردم باید از همه فرصت خود استفاده کنند و به 30 نفر رأی دهند. چون این نمایندگان به کمیسیون های تخصصی می روند و اگر امروز مردم ما مشکل اقتصاد، اشتغال، رکود اقتصادی، بهداشت ...
شهید مدافع حرم: چرا باید در سوریه جنگید؟
به گزارش میبدخبر به نقل از فارس: رضا شاعری؛ شهید سید محمد حسین میردوستی از رزمندگان و مدافعان حرم حضرت زینب(س) بود که در عملیات محرم و در روز تاسوعا توسط تروریست های تکفیری به شهادت رسید. از این رو جهت مصاحبه با این خانواده یه منزل شان رفتیم. در همان لحظات اول با روحیه بالا و قابل ستایش پدر شهید سید محمد حسین میردوستی مواجه شدیم. پارچه سبز روی شانه پدر شهید میردوستی نشان از سادات بودنش داشت. دستی به محاسن سفیدش کشید و ما را با احترام مضاعف به آپارتمان ساده اش دعوت کرد. در بین صحبت هایشان مدام به پیش وند نام شان که همان عبارت سید که آن را شناسنامه خانواده شان می دانستند تاکید داشتند و در لحظه به لحظه مصاحبه، شهیدشان را با نام کامل آقا سید محمد حسین خطاب می کردند. سید محمد یاسا فرزند شهید که در یک سالگی پدر را از دست داده در خانه مشغول بازی بود. چند دقیقه بعد مادر شهید(زینب میرشاهی) و همسرش (راضیه سادات میردوستی) به جمع مان ملحق شدند و مصاحبه ما با این عزیزان شروع شد که در ادامه متن آن را خواهید خواند: *شهید میردوستی اولین شهید دهه هفتادی ما چهار فرزند داشتیم و فاصله سنی همه آن ها بین دو تا سه سال بود. دختر اولمان متولد سال 62، آقا سید قاسم متولد سال 64، دختر بعدی مان متولد 68 و محمد حسین هم آخرین فرزند ما و به قول معروف ته تغاری بود. سید محمد حسین 13 تیر ماه 1370 به دنیا آمد که فکر می کنم پسرم اولین شهید دهه هفتادی مدافع حرم باشد. *شیطنت هایش خاص خودش بود محمد حسین خیلی سرزنده بود و شور و حال خاص و شیطنت های به خصوصی داشت و به خواهرش که یک سال و نیم فاصله سنی داشتند خیلی وابسته بود. یک جورهایی عین خواهر و برادر دوقلو همه جا با هم می رفتند. یک روز در حین بازی وقتی بالای رختخواب ها رفته بودند شهید میردوستی از آن بالا افتاد و زبانش کمی آسیب دید و پاره شد. از همان نوجوانی با همین خواهرش پنج شنبه ها بر سر مزار شهید احمد پلارک و دیگر شهدای بهشت زهرا(س) می رفتند. *دوره کامل پزشک یاری عملیاتی را در هفت ماه گذراند سید محمد حسین بسیار فعال و پر تکاپو بود و در سال 90 به عضویت بسیج ویژه صابرین در آمد. او در کنار آموزش های نظامی آموزش پزشک یاری هم دیده بود و مطالعات آزاد در این زمینه داشت. به قول معروف او یک پزشک یار عملیاتی بود و در طی هفت ماه این دوره را فرا گرفته بود و کارهایی مثل بخیه، حجامت، سرم زدن را به طور کامل مسلط شد. حتی گاهی موارد برخی از بیماری ها را هم به خوبی تشخیص می داد. ما برای دیپلم گرفتن آقا سید قاسم خیلی سختی کشیدیم (خنده) اصلا دل به درس نمی داد اما محمد حسین وقتی در دبیرستان وارد شد و قصد داشت انتخاب رشته کند مدیر دبیرستان خیلی از او تعریف کرد که احساس غرور کردم. اولویت اول انتخاب رشته اش هم ریاضی و فیزیک بود. مسئولین مدرسه تاکید داشتند تا در آنجا بماند و این رشته را بخواند ولی فرزندم به رشته کامپیوتر علاقه وافری داشت و به همین دلیل در دبیرستان فنی و حرفه ای ثبت نام کرد. وقتی هم برای ثبت نام در رشته کامپیوتر به مدرسه رفتیم مدیر مدرسه گفت این پسر که نمراتش خوب است به نظرم ببرید همان ریاضی را بخواند اما با اصرار شهید در رشته کامپیوتر ثبت نام اش کردند. *می گفتم تو برای خودت به ما محبت می کنی پدرش مدتی بود که دائما سرفه می کرد. شب ها این این عارضه حادتر می شد و سید محمد حسین برای آقای میردوستی یک لیوان آب می برد. همیشه می گفت: من موظفم به شما خدمت کنم، وظیفه فرزند این است که به پدر و مادرش خدمت کند این جز مسائل اخلاقی مهم است که نباید ساده از کنار آن بگذریم . می گفت: اگر محبت به پدر و مادر زیاد باشد انسان طول عمر پیدا می کند. من هم به شوخی به او می گفتم پس تو برای طول عمر خودت به ما محبت می کنی. *مادر بزرگش نام او را انتخاب کرد پدر بزرگ همسرم نود و هشت سال سن داشت و در تمام عمر نماز شب اش به نماز صبح متصل بود و از نظر اعتقادی خاص بود. مادر شوهرم تنها فرزند این مرد مومن و اهل خدا بود. وقتی محمد حسین به دنیا آمد از من درخواست کرد اگر اجازه بدهی نام پدرم را روی پسرت بگذارم. من هم با کمال میل و با اشتیاق قبول کردم. او هم روی اسم کاملش یعنی سید محمد حسین خیلی حساس بود و کلا عاشق اسم اش بود، اگر کسی محمد خالی صدایش می کرد حتما تذکر می داد. *این پسر من هم یک خشوی دیگر است محمد حسین برخی از تکه کلام های کودکی اش را حفظ کرده بود و در صحبت هایش به کار می برد. مثلا به خرگوش می گفت خَشو و یا به جریمه کردن می گفت: الان پلیس جمیله اش می کنه. گاهی به محمد یاسا هم می گفت این پسر من یک خشوی دیگر است. *با پودرهای سفید محدودشان می کردم محمد حسین و خواهرش که پشت هم بودند خیلی شیطنت می کردند و بعضی اوقات خیلی خسته می شدم، تنها راه چاره ای که پیدا کردم این بود که آن ها را می نشاندم گوشه ای از خانه و با این پودرهای سفید رنگ، یک دایره دورشان می کشیدم و می گفتم نباید بیرون بیایید با این ترفند در همان جا بازی می کردند و فقط وقت هایی که می خواستند دستشویی بروند بیرون می آمدند(خنده) اما بعد دوباره به محدوده ای که برایشان ترسیم کرده بودم بر می گشتند. وقتی کوچک بود عین چارلی چاپلین راه می رفت، می گفتم محمد یاسا هم عین خودت راه می رود. چند روزی بود که بعد از شهادت پدرش اصلا همان چند کلمه را هم که می گفت ادا نمی کرد. وقتی رفقای پدرش برای سر سلامتی آمدند منزلمان محمد یاسا خوشحال شده بود. حس می کردم پدرش را در جمع دوستانش می بیند، خیلی رفتارش تغییر کرد و سرحال شد. شاید این مطلب خیلی شعاری باشد اما ما غائل به این هستیم که شهدا زنده اند و وقتی رفتار محمد یاسا را بعد از چند روز سکوت دیدم بیشتر به این آیه ایمان آْوردم. *شهادت فرزندم بدترین داغ بود اما مطمئنم بهترین راه است برادرم شهید شد و داغ مادر هم دیده ام اما هیچ داغی مثل داغ اولاد نیست. با این حال افتخار می کنم که فرزندم در راه اسلام به شهادت رسیده است. درست است که شهادت و نبودن فرزندم بدترین داغ است اما مطمئنم بهترین راه را انتخاب کرده ایم. *چرا باید در سوریه بجنگیم پدر شهید میر دوستی در ادامه این مصاحبه گفت: پدرم روحانی و اصالتا اهل استان گلستان بود. او با گروه فدائیان اسلام همراهی می کرد و در دوران انقلاب اسلامی نیز فعالیت های چشمگیری داشت. بنده معتقدم شهادت محمد حسین جان برکتی برای خانواده ماست و این شهید برای عموم ملت ایران و متعلق به اسلام است. برخی در این روزها می گویند چرا ما باید به صورت نیابتی در سوریه بجنگیم و باید در جواب این هم وطنان تاکید کنم که قطعا مرزهای ما امروز مرزهای جهان اسلام است و هر جا اسلام تهدید شود وظیفه ماست که در آنجا حضور داشته باشیم و خدمت بکنیم. بنده خودم پاسدار هستم الحمدالله در زمان جنگ هم توفیق جانبازی داشتم و در آن دوران با شکوه با پدر و برادرانم به جبهه می رفتیم و برادرم آقا سید مجتبی میردوستی در عملیات بازی دراز به شهادت رسید و علی اصغر میرشاهی برادر همسرم نیز قبل از عملیات بیت القدس 6 به شهادت رسید. شوهر خواهرم که از رزمندگان غواص بود نیز در عملیات فاو به شهادت رسید. به نظرم برجسته ترین شاخصه آقا سید محمد حسین اخلاق او بود و سپس بحث تحصیلی او که خداروشکر وضعیت مطلوبی داشت. اما از ویژگی های او علاقه خاص اش به بسیج و هیئت بود. ولایت مداری و پاکار نظام بودن در ایام فتنه 88 هم نباید از قلم انداخت. وقتی درگیری های سال 88 به اوج خود رسیده بود شهید میردوستی آمد و گفت می خواهم با بچه های پایگاه برای سرکوب این آشوبگران بروم و خودم او را به حوزه معرفی کردم و اتفاقا به مسئول حوزه سفارش کردم که محسن از پس درگیری برمی آید و از او در مناطق درگیری که سخت تر است می توانید استفاده کنید. بلافاصله سید محمد حسین برادر بزرگترش هم آمد و به اتفاق هم رفتند. *در راه شهادت گوی سبقت را از من ربود قدیم ها در منزلمان یک هیئت هفتگی داشتیم و پسرانم نوجوان بودند. شهید میردوستی به دلیل اینکه کوچک تر بود به قول بچه هیئتی ها خارج سینه می زد. در همان عوالم کودکی و نوجوانی محمد حسین رفت بیرون هیئت و برادر کوچکش سید محمد حسین را دعوا کرد و گفت: وقتی نمی توانی با جمع هماهنگ سینه بزنی خب سینه نزن. داداشش می گفت ما که تو هیئت منظم سینه میزدیم جا موندیم اما او از ما جلو زد. بنده سال ها سابقه جنگ دارم و همیشه آرزوی شهادت داشته و دارم. به هر حال به لحاظ سن و سال و سابقه هم حساب کنید من از پسرم بیشتر در فضای جنگ بودم. الغرض! آقا سید محمد حسین توی هیئت منظم سینه نمی زد اما به قول آن شعر که حضرت آقا خواند ما مدعیان صف اول بودیم، از آخر مجلس شهدا را چیدند... فرزندم که حدود 30 سال از من کوچکتر بود گوی سبقت را ربود و به این مقام عظیم دست یافت. حکایت محمد حسین و من حکایت آیه السابقون و السابقون اولئک المقربون است. *آقا جان برایت آب آوردم یکی از خاطرات خوبی که از آقا محمد حسین به یاد دارم این است که به علت عارضه ای که داشتم شب ها درخواب سرفه های مکرر داشتم و در آن مدت تا صدای سرفه من را می شنید با یک لیوان آّب بالای سرم حاضر می شد و می گفت: آقاجان برایت آب آوردم . *آرروی شهادت در آخرین روز زندگی محمد حسین جوان و پویا بود و آرزوهای زیادی در سر داشت. برای خانه ای که به تازگی از مسکن مهر گرفته بود برنامه هایی جهت زیبایی نمای داخلی خانه آشپزخانه داشت. آپارتمان جمع و جوری که با هزار مشقت برای رفاه حال خانواده اش تهیه کرده بود وسایلی نظیر کابینت و برخی از وسایل گرمایشی نداشت. قبل از سفرش به همسرش گفته بود وقتی برگشتم آشپزخانه را کابینت می زنم و باقی کارهای که نیمه تمام را تکمیل می کنم. حالا همین جوان که این آرزوها را داشت یک شب قبل از شهادت به رفقایش گفته بود: من دیگر آرزویی جز شهادت ندارم او در آخرین روزها به نقطه ای می رسد که هیچ آرزوی دنیایی نداشت و خدا را شکر همچون مولایش حضرت ابوفاضل در روز تاسوعا به شهادت رسید. موقع رفتن فرصتی برای دیدار نبود و تلفنی زنگ زد و خداحافظی کرد. وقتی پیکرش را آوردند صورتش خیلی سالم بود احساس می کنم برای اینکه ما دوباره ببینیم اش چهره اش سالم مانده بود. نحوه شهادتش هم این طور که می گویند موشک به همسنگرش شهید امجدیان اصابت کرده و پیکر آن شهید عزیز کاملا متلاشی شده بود سپس ترکش هایش به محمد حسین خورده و پیکرش آسیب شدیدی خورده بود. وداع با پیکر شهید امجدیان همزمان با سید محمد حسین ما در تهران انجام شد اما شهید امجدیان را به زادگاهش کرمانشاه بردند و در آنجا دفن کردند. خانواده شهید امجدیان ساکن کیان شهر هستند. *مایه قوت قلب همرزمان همرزمان شهید می گفتند: آقا سید، محمد حسین شما روحیه بالایی داشت صحبت هایش و حضورش باعث قوت قلب بچه ها بود. وقت هایی که می خواستیم با خانواده هایمان تماس بگیریم شهید میردوستی الویت تماس را به دوستانش اختصاص می داد و در این زمینه ایثار می کرد. بنده به عنوان پدر محمد حسین معتقدم که پسرم از من سبقت گرفت و به من نشان داد که هنوز باب شهادت باز است. من در پیچ و خم این دنیا گیر کردم و به این سعادت بزرگ که آرزویش را داشتم نرسیدم. گاهی اوقات هم کارهایی می کرد که جای دعوا کردن داشت اما چون رفتار هایش با شوخ طبع خاصی همراه بود، اصطلاحا دلم نمی آمد و نمی توانستم تنبیه اش کنم. *آماده جهاد هستم در یگان نظامی آن ها بین رزمندگان تی شرت توزیع کرده بودند و به شهید میردوستی ذکر یا اباالفضل(ع) افتاده بود و مثل حضرت عباس(ع) در روز تاسوعا به شهادت رسید. در طول جنگ تحمیلی چند تن از پسرعموها، برادرم و الان هم پسرم را از دست دادم اما هیچ وقت از عملکردم پشیمان نبودم و ان شاءالله به وقت نیاز حتما خودم برای جهاد می روم. *سید محسن خدمتگزار جمهوری اسلامی است با توجه به اینکه جانباز بودم و 36 ماه سابقه جنگ دارم، آقا سید محمد حسین بخش عمده ای از خدمتش را معاف شد. حدودا هفت ماه خدمت کرد. با فرمانده پادگان آشنا بودم. یک هفته بعد از اینکه شهید میردوستی در محل خدمتش مستقر شد زنگ زدم پادگان تا جویای احوالش بشوم. مسئول پادگان که از دوستانم بود گفت: آقا سید اگر زنگ زدی اینجا سفارش محمد حسین را بکنی باید بگویم رفتار و اخلاقش مورد تایید ماست. با اینکه خیلی جوان است اما خیلی مردانه برخورد می کند در همین مدت کوتاه خودش را ثابت کرده و به معنای واقعی کلمه خدمتگزار جمهوری اسلامی است. شهید میردوستی سرباز نمونه تشکیلات بود و از همان جا جذب نیرو ویژه صابرین شد. خیلی مسئولیت پذیر بود و همیشه در تلاش می کرد مسایل و مشکلات زندگی اش را خودش سر و سامان بدهد. بیست ساله بود که گفت می خواهم ازدواج کنم. گفتم کمی تحمل کن اما مصر بود و همان موقع دست به کار شدیم و دخترعمویش را خواستگاری کردیم. *محمد یاسا پاک و دور از گناه همسر شهید میر دوستی: محمد حسین پسرعموی من بود. ما هفتم مهر سال 90 عقد کردیم و یک سال بعد هم به خانه خودمان رفتیم. برای انتخاب نام محمد یاسا کلی تحقیق کردیم. یاسا به معنی پاک و دور از گناه است. همسرم به ندرت عصبانی می شد و اگر هم به آن نقطه می رسید پس از ناراحتی و عصبانیت برای اینکه از دلم در بیاورد هرکاری از دستش بر می آمد انجام می داد و جبران می کرد. اما وقتی عصبانی و ناراحت می شد. کمی طول می کشید تا دلش را به دست بیاوری. او با برادرش آقا سید قاسم باجناق هم بود. سید محمد حسین به شوخی می گفت: من هر کاری بکنم از دست سید قاسم نمی توانم فرار کنم. او برادرم بود حالا چند سال ست باجناق هم شده ایم، اخیرا در سپاه هم همکار شدیم و متاسفانه به هیچ وجه از دست قاسم نمی توانم راحت بشوم . دفعه اولی بود که به سوریه رفت قبل از این سفر در مبارزات و جنگ هایی که با گروهک های تروریستی زاهدان، شمال غرب کشور بود حضور فعال داشت حتی در این عملیات ها دستش آسیب دید و گچ گرفته بود و برای اینکه اختلالی در سفر سوریه اش پیش نیاید گچ دستش را باز کرد. *اگر نروم هزاران کودک یتیم می شوند وقتی گفت می خواهم بروم سوریه خیلی بی قرار شدم. محمد حسین گفت: اگر امثال من برای جنگ نروند هزاران محمد یاسا یتیم می شوند و خدای ناکرده اگر جنگ به اینجا کشیده شود فرزندان ما مثل کودکان سوری قتل عام و آواره می شوند . طبیعی ست که هیچ کس دوست ندارد اول زندگی و در جوانی همسرش را از دست بدهد اما به خاطر این حرف هایش قبول کردم و با این صحبت ها متقاعدم کرد. توی همان دست نوشته مختصرش که چند وقت قبل از شهادتش نوشته با محمد یاسا درد و دل کرده و از نبودنش معذرت خواهی کرده و تاکید داشته که به پسرش بگوییم به چه دلیل این راه را انتخاب کرده است. *خانم ها در معراج الشهدا پیکر شهید را تشییع کردند وقتی رفتیم معراج الشهدا با همه نزدیکانم گفتم وقتی پیکر محمد حسین را آوردند اگر داد و فریاد و ناله بزنید مدیونید. محمد حسین دوست ندارد. لطفا وضو بگیرید و برایش دعا بخوانید. وقتی چهره اش را دیدم احساس کردم از همه زمان هایی که دیده بودمش خوش سیماتر و زیباتر شده بود. رفتیم بالای سرش نشستیم و دعای توسل خواندیم. جالب است که بدانید پیکر و تابوت محمد حسین را در معراج الشهدا خانم ها و محارم اش مانند عمه ها و خواهرهایش تشییع کردند. *درایت و مدیرتش در امورات خانه مایه قوت قلبم بود زمان ازدواج شهید میردوستی بیست سال بیشتر نداشت اما در مسائل اقتصادی خیلی خوش فکر بود. همین که اول راه بودیم و پس انداز خاصی نداشتیم طبیعتا خرید وسایل زندگی و بحث مسکن و تشکیل زندگی کار دشواری بود. اما با درایت و برنامه ریزی همسرم این مسائل حل می شد. همیشه در تنگناهای مالی خیالم از بابت محمد حسین راحت بود با رفتارهای مردانه اش خیلی امیدوارم می کرد به او ایمان داشتم که مشکل را حل می کند و تا جایی که ممکن بود نمی گذاشت شرایط سخت شود. کار در آژانس و یا در سوپرمارکت و کارهای متنوع از جمله این موارد بود. *تاسیس سوپرمارکت برای تامین مخارج در مناسبت های متنوع یک وسیله که نیاز خانه بود می خرید. مثلا وقتی محمد یاسا به دنیا آمد وقتی بیمارستان آمد هدیه برایم نخریده بود و من خیلی ناراحت شدم اما وقتی به خانه رفتیم دیدم یک کارتون بزرگ آوردند و من که متعجب شده بودم دیدم که یک ماشین ظرفشویی خریده است. برای تامین هزینه های خانه در سوپرمارکت، آژانس و دیگر مکان ها کار می کرد. حتی همین چند وقت پیش یک مینی سوپر دم منزل مان باز کرده بود. *بی قراری پسر در شب شهادت محمد حسین خواهر شوهرم که به همسرم خیلی وابسته بود همیشه به من دلداری می دهد. همیشه می گوید حس می کنم داداشم هست اما گاهی دلم برای جر و بحث های خواهر و برادری مان تنگ می شود. محمد حسین به محمد یاسا خیلی وابسته بود برای دندان در آوردنش کلی ذوق کرد و خودش را می زد. (خنده) گوشی هوشمند داشت آن را به من داد و می گفت در طول روز از کارهایش برایم عکس و فیلم بگیر تا ببینم و شب ها با چه لذتی نگاه می کرد. این روزها که همسرم نیست احساس می کنم محمد یاسا خیلی دلتنگی پدرش را می کند. به خصوص وقت هایی که کودکان هم س ...
توصیه هایی برای رفع درگیری فکری
بخواهید تمرینی را روزانه داشته باشید بدنبال تدارک برنامه ای خواهید بود بنابراین شما نیازی ندارید که هرروز زمان با ارزشش تان را به این اختصاص دهید که چه زمانی و چگونه و کجا باید آن تمرین را انجام دهید. طبق آمار فاهینگتون پست، یک چهارم مالکان مشاغل کوچک اعتقاد دارند که یک ساعت اضافه کار در روز بیش از 500 دلار ارزش آوری دارد ! 2- چه چیزهایی را تحمل می کنید (بارهای ذهنی) یک ...
ایران در پسابرجام رابطه سنتی خود با اروپا را بازتعریف می کند
پس از پایان این دوران، اروپایی ها تحرکات گسترده ای برای برخورداری از نوعی سیاست خارجی واحد یا دست کم سیاست خارجی مشترک انجام دادند و گام های مهمی هم در این زمینه برداشتند. این تکاپو با وجود همه نوسان ها هنوز هم ادامه دارد. اگرچه سیاست خارجی اروپا هنوز طرحی ناتمام به شمار می آید. خاورمیانه یکی از مهم ترین میدان های تمرین یا آزمون سیاست خارجی اروپایی بوده است. امروزه سیاست های منطقه ای اروپا ...
مشتریان نفتی ایران آماده پرداخت بدهیهای نفتی خود هستند
به گزارش خبرنگار شانا، بیژن زنگنه صبح امروز (سه شنبه، 20 بهمن ماه) در نشستی با اصحاب رسانه درباره پرداخت یارانه نقدی از سوی وزارت نفت و این که آیا دولت حاضر است در صورت اضافه دریافت از وزارت نفت برای سازمان هدفمندی یارانه ها آن را بازپرداخت کند، افزود: در زمینه پرداخت یارانه، مواضع من همانند مواضع گذشته است، اما در زمینه بازپرداخت از سوی دولت باید گفت، دولت هر پولی بگیرد، دیگر پس نمی دهد. ...
تقاضای اعدام برای سه متهم پرونده نفتی
درخواستی را فقط در قالب چک به بانک مالزی ارسال می کنند. متهم ردیف اول پرونده نفتی ادامه داد: خوشبختانه دوشنبه شب چک ها دریافت شد که این چک ها حدود 6 فقره چک یک میلیاردی است و طی روزهای آینده از سوی بانک مالزی یا کارگزاران اروپایی آنها یا بانک های چینی با بانک هنگ کنگی کارسازی می شود. وی اظهار داشت: امیدوارم بزودی لطف و مرحمتی را که دادگاه به من داشته به نحو احسن انجام دهم و سرافراز از این موضوع بیرون بیایم. بنابراین گزارش ادامه این جلسه به امروز - چهارشنبه - موکول شد. ...
غلامعلی دهقان: اصولگرایان در دریای غافلگیری انتخابات غرق خواهند شد
. به همین دلیل افرادی مانند علی لاریجانی تلاش می کنند حساب خود را از قاطبه اصلی اصولگرایان که جریان های تندرو را نیز در بر می گیرد جدا کنند. همه این دلایل سبب شده گفتمان اعتدال روز به روز در حال فربه تر شدن باشد. هر چه گفتمان اعتدال در ایران فربه تر شود رشد و توسعه بیشتری در کشور به وجود خواهد آمد. دولت آقای روحانی در گفتمان سازی و ارتباط گفتمانی با افکار عمومی موفق عمل نکرده است. آیا حزب ...
به دنیا آمدن ؛ واقع گرا و جذاب
توانم بپذیرم بازیگری که تا دیروز در فیلمی یک جانی خشن بوده، امروز در فیلم دیگری، با دو دور روخوانی فیلمنامه تبدیل به یک روشنفکر هنرمند شود، مگر آنکه خودش هنرمند روشنفکر باشد. همه کسانی که در این فیلم نقش دارند، بارها آمدند و تمرین کردند و پس از آن مقابل دوربین قرار گرفتند. برای من انتخاب بازیگران و تمرین کردن آنها تا زمان اجرا اهمیت بسیاری دارد. اگر بخواهیم قصه را در چند جمله تعریف ...
مطهری: نماینده مجلس نباید در برابر تخلفات سکوت کند
داشتیم و غربی ها احساس خطر کردند و برخی عرب ها از پشت خنجر زدند، حکومت عثمانی شکست خورد و خاورمیانه دست آنها افتاد. مطهری گفت: اروپایی ها بعد از شکست دولت عثماتی، اسرائیل را به دلیل تفرقه مسلمانان در قلب جهان اسلام رسوخ دادند و تمام مشکلات خاورمیانه ناشی از همان داستان است و اگر همان روز مسلمانان متحد بودند و فریب اروپایی ها را نمی خوردند امروز اسرائیلی در کار نبود. ...
از مبادله پایاپای تا تلاش برای ساخت بیمارستان
، البته به دلیل ترافیک کاری دیرتر از زمان برنامه ریزی شده به آنجا رسیدیم، او قبل از رسیدن ما به محل قرار تماس گرفت و گفت که به علت بیماری نمی تواند امروز پذیرای ما باشد، ولی با اصراری که داشتیم، با وجود کسالت شدید ناشی از دیالیز پذیرفت که چند لحظه ای درباره اقدامات انجام شده در شهرستان ساری در سال 60 صحبت کند. خودش را این گونه معرفی کرد که جعفر لشگری هستم، 67 سال دارم، سال 58 در رشته علوم ...
پایان محاکمه سه متهم پرونده فساد نفتی/ قاضی صلواتی: دادگاه در اولین فرصت مطابق قانون حکم را صادر می کند
به امروز پرداخت نکرده است و روز گذشته نیز هندی ها اعلام کردند طبق فرمول روپیه حاضر به پرداخت بدهی هستند. وی مدعی شد: مجموعه نفت آن زمان سر زنجانی کلاه گذاشت؛ زیرا کسی نفت نمی خرید و واقعا حماقت می خواست که کسی نفت بخرد و حمل کند؛ زیرا فشار زیادی بود ولی با این وجود زنجانی این کار را کرد. وی ادامه داد: من هیچ وقت از بار مسئولیت خود شانه خالی نکردم و از الفاظی مانند جهاد در ...
محدودیت ها و ممنوعیت ها ترافیکی پایتخت در 22بهمن
تعطیلی ترمینال مسافربری غرب از ساعت 21 روز چهارشنبه گفت: این تعطیلی تا پایان راهپیمایی 22 بهمن ادامه خواهد داشت و اتوبوس هایی که قصد ورود به این پایانه را دارند، در این زمان با استفاده از مسیر بزرگراه آزادگان به سمت ترمینال جنوب هدایت خواند شد که در این خصوص با پلیس راه و بزرگراه هماهنگی انجام شده است. وی با تاکید بر اینکه پلیس در این روز در آماده باش کامل خواهد بود، گفت: لازم است ...
به عنوان یک صاحب نظرمی گویم این اتمام حجت های شماخطرناک است
شعارسال : بخشی از این مطلب را در ادامه می خوانید: من مکرر به جناب آقای مصباح هم گفته ام. گفته ام دوست عزیز، چرا این بحث هایی که احتیاج به رسیدگی بیشتر دارد، باید این طور مطرح شود؟ ... بحث من در اینجا بحث جناب آقای مصباح نیست. بحث من در اینجا با شما طلاب است. به ایشان هم در این 10، 15روز قبل عرض کردم. گفتم آقا! بحث، بحث روش تربیتی مدرسه است... شما طلاب مدرسه نمی توانید با این اسلوب بار ...
نیم نگاهی به خدمات مرحوم صحفی از زبان خودش
دفتر مذهبی می آمدند، این اقدامات برایشان جالب بود با این کار اوقات فراغت جوانان در تابستان، به بهترین وجه پر می شد. *جلوگیری ساواک از نشر یک روایت در آن دوران اداره مجالس عزاداری ائمه (ع)، برگزاری مراسم ماه مبارک رمضان، اثرات بسیار سازنده ای داشت، آن روز ها ارتباطات مثل امروز نبود، رادیو تلویزیون هم در حد اعلی نبود، چاره نداشتیم جز این که حداقل کاری که آن روز می شد، انجام دهیم ...