شلیک به نگهبان کارگاه برای سرقت گوشی
سایر منابع:
سایر خبرها
شلیک هولناک 3 گلوله به مرد جوان در شمال تهران / انگیزه مردان پژو سوار چه بود؟
به گزارش رکنا، شامگاه 3 آذر مرد جوانی هراسان با اورژانس و پلیس تماس گرفت و از برادرش خبر داد. با حضور امدادگران در محل آنها با پسر جوانی مواجه شدند که 3 به شکمش اصابت کرده بود. پسر جوان که بی هوش شده بود بلافاصله به بیمارستان منتقل شد و تحت درمان قرار گرفت. برادر او در تحقیقات گفت: من و برادرم، نگهبان کارگاه یکی از ادارات دولتی هستیم، برادرم مقابل کارگاه بود که ناگهان صدای شلیک تیر ...
شلیک به نگهبان برای سرقت گوشی تلفن همراه!
شلیک سه گلوله زخمی و برای درمان به بیمارستان منتقل شده است. برادر مرد زخمی گفت: من و برادرم هر دو نگهبان انباری متعلق به سازمان آب و فاضلاب هستیم. دقایقی قبل برادرم جلوی در انبار رفت که ناگهان صدای شلیک چند تیر به گوشم رسید. به سرعت بیرون آمدم و دیدم برادرم خونین روی زمین افتاده است. او بی هوش بود و من هم او را به بیمارستان منتقل کردم و الان هم در کما است. در حالی که مأموران تحقیقات ...
اسرار قتل زن ثروتمند پس از گذشت 5ماه فاش شد/ قاتل، شوهر خواهر معتاد او بود
.... صدای کتک خوردن متوفی را می شنیدم که به نظر می رسید مرد مهاجم با مشت و لگد به جانش افتاده است. او می خواست بداند جای طلا و جواهرات کجاست تا آنها را سرقت کند اما ناگهان صاحبخانه ساکت شد. سارق خشن هم که ظاهرا ترسیده بود به سراغ من آمد و جای پول و طلاها را پرسید اما من خبر نداشتم. بعد از من خواست تا به اورژانس زنگ بزنم و گفت حال پیرزن خوب نیست و جانش در خطر است. مرد سارق که ترسیده بود، موفق به ...
خفت گیری هولناک از زنان کارمند در پراید نقره ای!
به گزارش سلام نو به نقل از ایران، راننده زورگیر که سوار بر پراید نقره ای، به شکار زنان و دختران مسافر رفته و با تهدید چاقو اموال شان را سرقت می کرد، از سوی پلیس دستگیر شد. اوایل امسال خانم دکتر داروسازی از شرکت داروسازی اش در حکیمیه تهران بیرون آمد تا به خانه برود در همین موقع یک پراید نقره ای مقابل پایش ایستاد و خانم دکتر به تصور اینکه پراید مسافرکش است، سوار شد تا به سه راه تهرانپارس ...
شلیک خواهر در انتقام خون برادر؛ او را با همان سلاحی کشتم که متعلق به برادر مقتولم بود!
جلوگیری کردند. دقایقی بعد امدادگران اورژانس، مجروح این حادثه هولناک را به بیمارستان رساندند ولی او بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد و به این ترتیب صدیقه (زن 43 ساله) به پلیس آگاهی هدایت شد و با نظارت قاضی ویژه قتل عمد مشهد، مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت. این زن جوان در حضور قاضی دکتر صادق صفری به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت و در تشریح ماجرا گفت: برادرم (هادی) با حسین – ف اختلاف داشت به ...
فقط از بچه پولدارها سرقت می کردم
.... شش نفر بودیم که هرکس براساس کاری که انجام می داد و از قبل توافق کرده بودیم، درصدش را برمی داشت. من از هرخودرو 15 درصد می گرفتم. به صاحبان این خودروها فکر نمی کردی؟ من ماشین مدل پایین سرقت نمی کردم. لندکروز، ویتارا و هایلوکس سرقت می کردم. کسی که این خودروها را سوار می شود، پولدار است و برایش سرقت این خودرو مهم نبود. من خودرو زیر 300 میلیون تومان سرقت نکردم. البته کسی ...
از قتل با تزریق سم تا چاقوکشی دختر برای مادر
را به بیمارستان رساندند، اما او بر اثر عوارض ناشی از اصابت گلوله جان سپرد و به این ترتیب صدیقه (زن 43ساله) به پلیس آگاهی هدایت شد و با نظارت قاضی ویژه قتل عمد مشهد، مورد بازجویی های تخصصی قرار گرفت. این زن جوان در حضور قاضی دکتر صادق صفری به صراحت ارتکاب قتل را پذیرفت و در تشریح ماجرا گفت: برادرم (هادی) با حسین – ف اختلاف داشت، به طوری که یک روز همین اسلحه وینچستر را برداشت تا او را ...
دعوای قدیمی مادرزن و مادرشوهر، زندگی فرزندانشان را بر باد داد
برادر بیچاره من را عذاب داد او را حتی به خانه خودش راه نمی داد برادرم آنقدر از دست این زن آزار دید تا سکته کرد و مرد حالا می خواهند پسر مرا نابود کنند اما من اجازه نمی دهم.او با این نقشه دخترش را به پسرم داد که من را اذیت کند اصلاً من از این زن شکایت دارم باعث و بانی همه این مشکلات اوست هیچ وقت خودش عروس خوبی برای ما نبود و الان هم دخترش را همان طور تربیت کرده است. در حالی که درگیری لفظی بین ...
گفتگو با عامل 16 ساله خون بارترین سرقت مسلحانه از طلافروشی + جزییات
به گزارش رکنا، نیمه مرداد ماه امسال کسبه ناگهان متوجه شدند که فواره خون در حال پاشیدن به ویترین یک است و چند لحظه بعد نوجوانی کاتر به دست از مغازه بیرون گریخت. سیل جمعیت به سمت طلافروشی ریخت و امدادگران اورژانس بلافاصله از راه رسیده و مرد طلافروش را به بیمارستان منتقل کردند.شواهد اولیه حکایت از آن داشت که فردی با انگیزه وارد مغازه شده و بعد از حمله به مغازه دار، در حالی که در انگیزه ...
قتل پدر 9 فرزند به خاطر فحش ناموسی
هیچ مشکلی هم نداشتیم. آن شب من سر موضوعی از او ناراحت شدم و خواستم از اتاقک نگهبانی خارج شود؛ اما او فحاشی کرد. من اعتراض کردم و از او خواستم فحش ندهد اما قاسم با عصبانیت فحش های ناموسی داد. او گفت: من که عصبانی شده بودم در یک لحظه با میله ای که در گوشه اتاقک افتاده بود به او حمله کردم و چند ضربه به بدنش زدم. می خواستم او را رها کنم؛ اما گمان کردم اگر بلند شود من را می کشد. به همین خاطر ...
گفتگو با 4 تبهکار حرفه ای که به دام پلیس افتاده بودند / کلاهبرداری 2مرد تحصیلکرده در پوشش شرکت لیزینگی
: یکی از روزهای مهرماه بود که از شرکت داروسازی بیرون آمدم تا به خانه بروم. هوا تاریک شده بود و چون اینترنتم دچار اختلال شده بود نتوانستم تاکسی اینترنتی بگیرم و آن شب سوار بر یک خودروی پراید نقره ای رنگ شدم که گمان می کردم مسافربر شخصی است. به جز راننده، پسری جوان در صندلی عقب نشسته بود که تصور کردم مسافر است. روی صندلی شاگرد هم وسیله ای قرار داشت و راننده از من خواست در صندلی عقب بنشینم. هنوز مسافتی ...
سرقت مرگبار یک سینی از خانه خواهر زن!
: شب حادثه زنگ خانه به صدا درآمد و مرد جوانی از پشت در مدعی شد برای خانم مهندس بسته ای از طرف شهرداری آورده است، من هم در را باز کردم اما لحظاتی بعد مرد جوانی در حالی که ماسک به صورت داشت و دستمالی هم دور سرش بسته بود، مقابل آپارتمان آمد و به محض اینکه در را باز کردم ناگهان چاقویی از جیبش بیرون آورد و به سمت من گرفت و با تهدید مرا به داخل یکی از اتاق ها برد و حبس کرد، بعد شروع به کتک زدن خانم ...
بدهکار مهریه، چک 400 میلیونی را قورت داد!
، اما هنگام وصول چک، ناگهان همسرم با ترفندی خاص، آن را مقابل دوربین های مدار بسته بانک از دست خواهرم قاپید و قورت داد... بیشتر بخوانید دستگیری قاتل طلافروش همدانی در بندرعباس مرد جنایتکار که یک طلافروش را در بازار مظفریه همدان به قتل رسانده بود، در بندرعباس دستگیر شد. بیشتر بخوانید عاملان زورگیری از نوجوانان و سالخوردگان به زانو در آمدند دو سارق با 17 ...
قاتل طلافروش همدانی در جنوب کشور دستگیر شد!
به گزارش تازه نیوز، سردار سلمان امیری فرمانده انتظامی استان همدان در تشریح این خبر گفت: در پی وقوع یک فقره سرقت طلافروشی در بازار زرگرهای شهر همدان در روز سه شنبه اول آذر که منجر به قتل صاحب طلافروشی شد، بررسی موضوع و دستگیری قاتل به صورت ویژه در دستور کار کارآگاهان پلیس آگاهی استان قرار گرفت. یکی از بستگان مقتول به پلیس گفت: وقتی متوجه کرکره نیمه باز مغازه شدم به موضوع مشکوک شده و وارد مغازه شدم ...
ماجرای تلخ غرق شدن یک کودک در گودال های پر آب سیستان و بلوچستان
و ته می کند که آب از دهانش خارج شود اما فایده نداشته و سهیب تمام کرده بود. همان موقع برادرم با من تماس گرفت و من سریع خودم را به خانه آنها رساندم و سهیب را به مرکز سلامت روستای مان بردیم. پزشکان در مرکز سلامت گفتند که بچه همان جا در آب تمام کرده است. این طور مواقع پدر و مادر هر قدر هم حواس شان به فرزندان شان باشد یک لحظه غفلت این اتفاق را رقم می زند. در روستای ما حدود 50 تا 60 هوتگ قرار دارد. دو ...
سپید گزارش می دهد وقتی زباله گردی ترس از بیماری را می شکند
، هر روز از شهرری پیاده راه می افتد تا به مرکز شهر بیاید و در میان دور ریختنی های مردم پولی برای خود و خانواده پرجمعیتش پیدا کند. فرید می گوید: ساعت 5 صبح با دو برادرم و پسر عموهایم راه می افتیم هوا که تاریک شد همه کیسه ها را سوار وانت می کنیم و به راه آهن می بریم. گاهی هم وانت نمی آید مجبوریم که خودمان آن را با چرخ دستی هایمان تا راه آهن ببریم. کسی هم ما را سوار نمی کند، حق هم دارند همه می ...
2 پسر خشن زنان را به تله می انداختند
...> روایت یکی از طعمه ها به نوشته همشهری؛ یکی از شاکیان دکتر داروساز است. می گوید: متهمان 2نفر بودند و ظاهرا یکی شان هنوز فراری است. او درباره روزی که در دام متهم و همدستش افتاد می گوید: یکی از روزهای مهرماه بود که از شرکت داروسازی بیرون آمدم تا به خانه بروم. هوا تاریک شده بود و چون اینترنتم دچار اختلال شده بود نتوانستم تاکسی اینترنتی بگیرم و آن شب سوار بر یک خودروی پراید نقره ای رنگ شدم که ...
از کلاهبرداری میلیاردی با تقلید صدای زنانه تا زورگیری از زنان مارک پوش!
و سوار شدم. در صندلی عقب مرد جوانی نشسته بود، به همین خاطر می خواستم روی صندلی جلو بنشینم، اما صندلی شکسته بود بنابراین مجبور شدم روی صندلی عقب کنار آن مرد بنشینم. راننده شروع به حرکت کرد، اما به یک باره تغییر مسیر داد و به جای اینکه وارد یاسینی جنوب شود، وارد یاسینی شمال شد. با اعتراض من، مرد جوانی که کنارم نشسته بود قمه ای بیرون آورد و به طرفم گرفت. او به زور سرم را زیر صندلی ماشین برد و خواست ...
قتل بلقیس؛ برای یک مشت طلا
، آتش سوزی خانه قدیمی و بزرگ بلقیس را خاموش کردند. با خاموش شدن آتش، وارد خانه شدم. آتش تقریبا به همه جا سرایت کرده و هر گوشه از خانه را مورد حمله قرار داده بود.اما قسمت هایی از آن نیز سالم مانده بود. در این میان چشمم به جعبه جواهرات نیمه سوخته پیرزن افتاد. جعبه ای که طبق اظهارات همسایه ها پر بود از طلا، اما آن روز داخل آن اثری از طلا و جواهرات نبود. زمانی که جسد بلقیس را دیدم، طلا و جواهری همراهش ...
گرهی که با بوسه بر پای مادر باز شد
گفتم خدایا این همان محمدآرش سه چهار ماه پیش نیست که می خواست سوریه برود، چقدر تغییر کرده. من فکر می کردم اولین تیری که از کنارش رد شود می ترسد و دیگر پایش را در خاک سوریه نمی گذارد، الان هم تحت تاثیر جو قرار گرفته. وقتی می خواست به سوریه برود، من خیلی راضی بودم و سعی می کردم مادر را هم راضی کنم. به آرش می گفتم: تو هرکاری کنی من همراهت هستم. وقتی گفت مادر راضی شده، خیلی خوشحال شدم. خیلی ...
قتل هولناک یک زن در منطق گیشای تهران / قاتل زن ثروتمند آشنا بود!
مشت و لگد به جانش افتاده است. او می خواست بداند جای طلا و جواهرات کجاست تا آنها را سرقت کند اما ناگهان صاحبخانه ساکت شد. سارق خشن هم که ظاهرا ترسیده بود به سراغ من آمد و جای پول و طلاها را پرسید اما من خبر نداشتم. بعد از من خواست تا به اورژانس زنگ بزنم و گفت حال پیرزن خوب نیست و جانش در خطر است. مرد سارق که ترسیده بود، موفق به سرقت نشد اما همان موقع یک فرش دستباف گران قیمت را روی دوشش گذاشت و از ...
سینی مسی قاتل معاون شهردار اسبق تهران را لو داد
. ساعتی قبل برای خرید دارو از خانه بیرون رفتم و با مردی که ماسک بهداشتی به صورت داشت روبه رو شدم، اما توجهی به او نکردم. پس از خرید دارو وقتی به خانه برگشتم همان مرد را دیدم که به من گفت بسته ای برای صاحبخانه آورده است و خواست وارد خانه شود. من اجازه ندادم و به او گفتم باید از صاحبخانه اجازه بگیرم، اما او پشت سر من به راه افتاد و قرار بود در راهرو منتظر بماند که ناگهان چاقویی زیر گلویم گذاشت و تهدید کرد ...
مصائب فیلم دیدن در سینما
. این فیلم ایتالیایی سروته نداشت یا ما سروتهش را نمی فهمیدیم. این ها (بازیگران فیلم) فقط می رفتند، می رفتند و می رفتند و به هیچ جایی نمی رسیدند. چون ما فیلم را از روی پرده سینما انتخاب می کردیم و معلوم نبود چه دربیاید. یک بار دیگر هم برادرم، ما را با خودش برد سینما. ما چهار برادر از طرقبه راه افتادیم. داوود دوسه سال بیشتر نداشت. محسن شش هفت سال و من نُه سال و احمد یازده دوازده سال. برف ...
اسارت همزمان دو برادر
...> نزدیک تر که شدیم به ما ایست دادند، توقف کردیم. همین که ایستادیم به سمت ما هجوم آوردند و شروع به تیراندازی کردند. ما که در بهت و حیرت فرو رفته بودیم؛ متوجه شدیم این ها نیروهای دشمن هستند و با کمین در اطراف جاده، کسانی که قصد عبور از این مسیر را داشتند دستگیر می کردند. امکان هیچ اقدامی نبود؛ زیرا در محاصره تعداد زیادی از نظامیان بعثی قرار گرفته بودیم. تصور اسارت به دست دشمن برایم سخت بود ...
راز گوشی قاپی های موتورسوار سیاه پوش
همزمان با گزارش های متعدد گوشی قاپی در مناطق مختلف شهری که در فاصله زمانی 24 ساعت صورت گرفت، گروهی از افسران ورزیده دایره تجسس کلانتری شهرک ناجای مشهد با صدور دستوری از سوی سرهنگ احمد نگهبان، فرمانده انتظامی مشهد ماموریت یافتند تا ماجرای سرقت های مذکور را با جدیت پیگیری کنند. به همین دلیل، گشت های محسوس و نامحسوس پلیس تقویت شدند و عملیات اطلاعاتی گسترده ای را در حوزه استحفاظی به مرحله اجرا ...