عروس عصبانی با کوبیدن مجسمه به سر مادر شوهرش از او انتقام گرفت
سایر منابع:
سایر خبرها
از قتل زن گمشده تا رابطه سیاه راننده با یک دانش آموز
: مادرشوهرم از همان ابتدا مخالف ازدواج من و پسرش بود و خیلی مرا اذیت می کرد. حتی یک بار مرا کتک زد و باعث شد به شدت مصدوم شوم. برای همین از او کینه به دل داشتم تا اینکه روز حادثه برای انتقام جویی به خانه اش رفتم. آن روز مادرشوهرم را به باد کتک گرفتم و طلاهایش را سرقت کردم و وقتی از خانه اش خارج شدم فکر می کردم که او را کشته ام. به همین دلیل با شوهرم یک دعوای صوری راه انداختم و به حالت قهر خانه ...
سرقت از سالمندان با داروی بیهوشی
، تصمیم گرفتیم برایش پرستار بگیریم. تا اینکه در فضای مجازی با آگهی یک پرستار خانگی مواجه شدیم، در تماس با شماره درج شده در آگهی،پس از صحبت های اولیه از او خواستیم به منزل مراجعه کند، پس از مشاهده این زن جوان، او را قابل اعتماد دانستیم و درنهایت او را استخدام کردیم .وی ادامه داد:همه چیز خوب بود تا اینکه روز حادثه با پرستار تماس گرفتم که جویای حال مادرم باشم اما جوابگو نبود ،به خانه مادرم مراجعه کردم ...
زندگی سیاه زن مطلقه بعد از ازدواج با مرد متاهل
دوات آنلاین -از همان دوران کودکی با آرزوهایی بزرگ شدم که هیچ وقت نتوانستم به آن ها برسم. زمانی هم که ازدواج کردم همسرم همه آرزوهای مرا احمقانه و بچگانه می دانست. وقتی از او طلاق گرفتم و با مرد دیگری ازدواج کردم باز هم ... به گزارش روزنامه خراسان، زن 29 ساله ای که برای شکایت از همسرش دست به دامان قانون شده بود با بیان این که اگر همسایگان نجاتم نمی دادند همسرم مرا به قتل می رساند، درباره ...
دختری بودم که تحمل شوهر جوان مادرم را نداشتم / امید هم جوان تر بود هم متاهل!
: من شاید از تو بگذرم اما از همسرم نمی توانم بگذرم به همین دلیل من هم شبانه خانه را ترک کردم و به منزل دوستم رفتم. بعد از چند روز که در منزل دوستم به سر بردم، یک روز صبح متوجه شدم که او به صورت تلفنی آمار مرا به مادرم می دهد چرا که احساس می کردم او نیز از سوی مادرش به خاطر حضور من در آنجا تحت فشار قرار دارد، این بود که منزل آنها را نیز ترک کردم و در خیابان سرگردان بودم. داخل یک ...
اقدام بی شرمانه یک پسر 20ساله با 16 زن
موقع بود که بذر نفرت از جنس زن در دلم رشد کرد. من عامل تمام بدبختی های خود را اقدام مادرم و برخوردهای زننده زنانی می دانستم که مربی نگهداری من بودند. خبری که خواندم متهم افزود: مدام به انتقام گیری از زنان فکر می کردم و به دنبال راهی بودم تا آنها را قربانی نفرت خود کنم. می خواستم به هر وسیله ای شده زنان را تحقیر کنم تا اینکه یک روز که روزنامه ای دستم رسیده بود در آن خبری خواندم ...
فرار زن 17 ساله از چنگ همسایه شیطان صفت
من هم مانند دیگر کودکان خردسال،پدر و مادری داشته باشم که مرا در آغوش بگیرند! حسرت داشتن پدر و مادر، موضوعی بود که در طول زندگی ام مدام با آن دست به گریبان بودم. اگرچه پدران و مادران معنوی زیادی داشتم که به کودکان بهزیستی سر می زدند و از نظر مالی به ما کمک می کردند اما لذت عاطفه و مهر و محبت پدر و مادر را هیچ وقت نچشیدم. خلاصه با همین رویاها و آرزوها در بهزیستی قد کشیدم و بزرگ شدم تا این ...
3 میلیارد تومان پول دزدی همه اش خرج دوا دکتر شد!
به گزارش سایت طلا، از چند ماه قبل پلیس در جریان دستبرد سریالی یک مرد به خانه های پایتخت قرار گرفت. این مرد درحالی که نقاب به صورت می زد، وارد آپارتمان ها می شد و پس از تخریب قفل در، دست به سرقت از آنجا می زد. بررسی های پلیس نشان می داد که سارق مردی میانسال است که در همه سرقت ها کلاه به سر می گذاشت تا شناسایی نشود. با این حال پیدا شدن اثرانگشت وی در صحنه یکی از سرقت ها اسرار پرونده را ...
سارق بدشانس با همسرش به دزدی می رفت
سارق بدشانس که هر بار سر بزنگاه توسط پلیس دستگیر می شد، به پیشنهاد همسرش با او راهی خانه های بالای شهر شد و نقشه سرقت هایش را اجرا کرد. به گزارش ایران، چند روز قبل مرد جوانی زمانی که به همراه همسرش از میهمانی شبانه برگشت با خانه ای بهم ریخته مواجه شد. به غیر از طلا و جواهرات همسرش، وسایل لوکس خانه نیز سرقت شده و قفل ورودی خانه نیز تخریب شده بود. به دنبال تماس مرد جوان در ...
دلارهای بازیگر معروف به سرقت رفت
در صندلی جلو خودروام نشست و ناگهان کلت کمری به پهلویم گذاشت و تهدید کرد کیف دلار ها را به او بدهم. در حالی که شوکه شده بودم، از ترس کیف دلار ها را به او دادم و سارق مسلح هم فرار کرد. پس از سرقت متوجه شدم مرد مسلح وقتی دیده بود من با دوستانم سر قرار رفته ام به بهانه اینکه خودرواش خراب شده مرا تنها به محل دیگری کشاند تا راحت تر دلار های مرا سرقت کند. با شکایت مرد جوان، پرونده به دستور قاضی محمد بیرانوند، بازپرس شعبه هفتم دادسرای ویژه سرقت برای شناسایی و دستگیری سارق مسلح در اختیار مأموران پلیس قرار گرفت. ...
داستان رابطه زن تنها با یک نظامی
زن 70 ساله که با بغضی ترکیده، چون ابر بهاری اشک می ریخت، با بیان این که فرزندانم فقط به خاطر حرف مردم و حفظ آبروی خودشان مرا در تنهایی مرگبار قفس منزلم نگهداری می کنند، درباره سرگذشت خود گفت: مادرم بعد از این که مرا به دنیا آورد ، از دنیا رفت و من از نخستین روز تولد بی مادر شدم اما گویی روزگار همچنان با من سرناسازگاری داشت چرا که در 7 سالگی پدرم را هم از دست دادم و کودکی یتیم شدم. عمویم به خاطر ...
خانه هنر سبا چه خدماتی می دهد؟
بازیگری را در پیش گرفتم و در کنار پدر هم با همین عناوین حضور داشتم. در سال های قبل چند باری در جشنواره بودم، اما در بخش مسابقه ای تا به حال شرکت نکرده بودم و بیشتر در بخش های غیر مسابقه حضور داشتم. وی در رابطه با نقش پدرش در ورود او به مسیر بازیگری نیز عنوان کرد: نمی توانم بگویم به تنهایی به هنر علاقه مند شدم، چون فضایی که در آن بزرگ شدم ایجاب می کرد این علاقه شکل بگیرد. به نظرم هنر هم مثل ...
روایت کارگردان الویس از لحظات خاص زندگی/ وقتی 60 ساله شدم
کارگردان استرالیایی در 60 سالگی از چیزهایی سخن گفته که الهام بخش وی در زندگی اش بوده اند. به گزارش سینماسینما ، باز لورمن سازنده الویس در مصاحبه ای متفاوت از آشنایی با همسرش و تغییر زندگی اش پس از آن و شروع زندگی اش با یک شورش حرف زد. در یک شهر کوچک روستایی بزرگ شدم؛ در نیوساوت ولز که حدود 180 مایل با سیدنی فاصله دارد. زندگی ام مثل زندگی در یک جزیره بود که از 11 خانه، یک پمپ ...
زنی که به شوهرش خیانت کرد اما با کمک او طرف را کشت!
با خواهرزنم تماس گرفتم، اما او گفت چند روز است از الناز خبری ندارد و همسرم هیچ پیامکی به او نفرستاده است. متهم ادامه داد: از شنیدن حرف های خواهرزنم شوکه شده بودم. سراغ زنم رفتم و از او خواستم حقیقت را بگوید. او نیز گفت مدتی است با مرد همسایه در ارتباط است و در این مدت چند بار فرید او را آزار داده است. از شنیدن این حرف ها عصبانی شدم و از زنم خواستم تا بچه هایم را برای خرید از خانه بیرون ...
استفاده از تکنیکی نوین مرا روز به روز ثروتمندتر کرد
مطمئنا در اطرافتان افرادی را می شناسید که روز به روز وضعیت مالی شان بهتر و غنی تر می شود. این افراد دارای هوش مالی بسیار بالایی هستند و از فرصت های پولساز بهترین بهره را می برند. از این رو زمانی که من با فرصت شغلی تجارت اسباب بازی رو به رو شدم، این فرصت را غنیمت شمردم و با کسب آگاهی و دانش پر قدرت در این زمینه فعالیت کردم و به ثروت بزرگی رسیدم. همه کودکان برای طراحی دنیای کودکانه خود ...
پایان تلخ محرمیت موقت دختر 12 ساله با پسرخاله پولدار
من که در این سن و سال نمی توانستم برای آینده ام تصمیم بگیرم در واقع هیچ گونه آگاهی از ازدواج نداشتم فقط تحت تاثیر حرف های خاله ام قرار گرفتم که مدعی بود پدر خواستگارم ثروت زیادی دارد و برای پسرش منزل مسکونی، خودرو و شغل فراهم می کند اما ... دختر 12 ساله درحالی که قطرات اشک پهنای صورتش را پوشانده بود با بیان این که امروز فقط قلبی شکسته برایم باقی مانده است درباره ماجرای ازدواجش به مشاور ...
درخواست قصاص برای موتورسوار خطاکار
نکشد و به او گفتم جای پدرم هستی و نمی خواهم جواب تو را بدهم، اما راننده دست بردار نبود و فحش های ناموسی می داد. بالاخره از ماشین پیاده شد تا مرا کتک بزند. با هم درگیر شدیم و از آنجایی که در حال خودم نبودم دست به چاقو شدم و چند ضربه به او زدم. اصلاً قصد کشتن او را نداشتم و فکر نمی کردم ضربه ها کاری باشد، اما چند روز بعد فهمیدم او فوت کرده است. لحظه ای که مقتول روی زمین افتاد از ترس فرار کردم، اما در ...
محمد، جراحت های ناشی از جنگ را پنهان می کرد/ مال دنیا و مقام دنیا، سرچشمه همه خطاهاست
اما خبری از محمد نشد، رفتم سراغ شان. جواب درست و حسابی نگرفتم. چندروزی گذشت تا محمد هم رسید. ساکش را گذاشت و رفت پایگاه. بعضی از دوستانش روز بعد از آمدنش باخبر شدند. آمدند دم در برای احوالپرسی. خودش خانه نبود از من پرسیدند: پاش خوب شده؟ تو دلم خالی شد. پاش؟! بروز ندادم خبر ندارم گفتم "الحمدلله" . شب که آمد، یکراست رفت توی اتاق و خوابید. به رویش نیاوردم، فرصت را غنیمت شمردم تا ...
ز و ج جو ا ن قتل همسا یه مز احم ر ا گر د ن هم ا ند ا ختند
جایگاه ایستاد و با انکار جرمش گفت: همسرم دروغ می گوید و خودش قاتل است. او در شرح ماجرا عنوان کرد: یک روز در خانه بودم که متوجه شدم همسرم در حال ارسال پیام است. از او سؤال کردم که گفت به خواهرش پیام می فرستد که متوجه شدم دروغ می گوید. بالاخره حقیقت را گفت و متوجه شدم با جهان رابطه دارد. متهم در خصوص روز حادثه گفت: آن روز وقتی صدای جهان را شنیدم با او تماس گرفتم و خواستم با ماشین ما را به جایی ...
اسرارِ قتل دختری که در جست و جوی کار بود
تدریج رابطه ما صمیمی تر و مهشید هم به من علاقه مند شد اما من فکرش را نمی کردم که کار به اینجا کشیده می شود. چون متاهل بودم دچار عذاب وجدان شدم و تصمیم گرفتم به رابطه ام با مهشید پایان بدهم اما او حاضر نبود از من جدا شود. و به همین دلیل بود که جانش را گرفتی؟ اشتباه کردم، خیلی پشیمانم. برگردیم به روز حادثه، آن روز چه اتفاقی افتاد؟ به مهشید زنگ زدم و با او قرار گذاشتم. آن روز ...
آتش تیربار دشمن در کارخانه نمک
خصوص رفتن به خط مقدم برایم رویایی شیرین بود. پدرم دل بستگی عجیبی به من داشت و می دانستم با رفتن من با این سن وسال کم به جبهه موافقت نخواهد کرد، از همین رو دست به دامان مادرم شدم و از علاقه وافر او به اهل بیت (ع) و همچنین امام حسین (ع) استفاده کردم و یک روز او را به مسجد محل بردم تا رضایت نامه اعزام به جبهه را برایم امضا کند. دوره آموزشی یک ماهه را در شهرضا گذراندم و پس از آن از طرف بسیج به جبهه غرب ...
فرازهایی از وصیت نامه شهید رضا پناهی + صدا و تصاویر
که پدر و مادرم ناراحت نباشند، حتی اگر شهید شدم، چون من هدف خود را و راه خود را تعیین کرده ا و امیدوارم که پیروز هم بشوم. پدر و مادر مهربان من! از زحمات چندین ساله شما متشکرم. من عاشق خدا و امام زمان (عج) گشته ام و این عشق هرگز با هیچ مانعی از قلب من بیرون نمی رود، تا اینکه به معشوق خود یعنی الله برسم. و بحق که ما می رویم که این حسین زمان و خمینی بت شکن را یاری کنیم و بحق که خداوند به ...
حمله خونین عروس به مادرشوهر | گریختن عروس فراری از تهران
به گزارش پایگاه اطلاع رسانی دیارمیرزا، به نقل از همشهری آنلاین، چندی قبل مردی جوان راهی اداره پلیس تهران شد و گفت سارقی به مادرش حمله کرده و او را به کما فرستاده است. وی توضیح داد: پس از فوت پدرم، مادرم به تنهایی در خانه اش زندگی می کرد اما امروز (روز حادثه) که برای سر زدن به او به خانه اش رفتم با پیکر نیمه جان مادرم مواجه شدم. سر و صورتش خون آلود و از هوش رفته بود. او را به بیمارستان رساندم اما ...
قتل بی رحمانه دختر 21 ساله به خاطر سکه های طلا!
به گزارش تازه نیوز، اواخر اسفند سال گذشته دختر جوانی با مراجعه به کلانتری 12 شهرک اندیشه شهریار از ناپدید شدن دوست صمیمی اش خبر داد و گفت: دوستم مریم در خانه اش به تنهایی زندگی می کند و من هر روز با او در ارتباط بودم. اما چند روزی است که نه تلفنش را جواب می دهد و نه در خانه اش را باز می کند. به همین خاطر نگرانش شدم و تصمیم گرفتم از پلیس کمک بگیرم. پس از این شکایت مأموران با دستور قضایی و با ...
بلایی که سر دختر 20 ساله مشهدی در خانه شوهرش آمد
پر خودش بگیرد. خلاصه هنوز کودکی بیش نبودم که پدر و مادرم به امید یافتن شغل مناسب روستا را رها کردند و به حاشیه شهر آمدیم پدرم باز هم نتوانست کاری برای خودش دست و پا کند اما مادرم در شرکت ها، کارخانه ها یا خانه های مردم کارگری می کرد تا هزینه های اعتیادش تامین شود. مادرم شب و روز تلاش می کرد اما به سختی روزگار می گذراندیم تا این که موسی به خواستگاری ام آمد اگرچه اختلاف سنی زیادی داشتیم ...
عروس 18 ساله آبروی داماد را برد / از این ماه عسل خون می چکید!
زوج جوان برای آغاز زندگی مشترک خود به آمده بودند. آنها در یک هتل اقامت داشتند. مرد جوان در حال استراحت بود و چشم هایش گرم خواب شده بود که ناگهان تیزی چاقو پهلویش را شکافت. او هراسان و وحشت زده از خواب بیدار شد. باورش نمی شد چه می بیند. همسرش با چاقوی خون آلود بالای سرش ایستاده بود. مرد جوان بلافاصله چاقو را از دست همسرش گرفت و در برابر این حرکت نوعروس 18 ساله مقاومت نشان داد. ...
دزدی و تجاوز از طریق سایت همسریابی
شفاآنلاین سلامت با لباس های شیک آنچنانی و اجاره خودروهای مدل بالا، سوار بر آنها به محل قرار با دختران دم بختی می رفت که آنها را در سایت همسریابی شناسایی کرده بود. به گزارش شفاآنلاین : مرد 35 ساله که تا سوم راهنمایی بیشتر درس نخوانده، خودش را مهندس عمران معرفی می کرد و نه تنها دست به کلاهبرداری از دختران می زد، بلکه برخی از آنها را با تهدید چاقو مورد آزار و اذیت قرار می داد و فرار می ...
نمی خواستم همکارم را بکشم، من را ببخشید
گروه حوادث: مرد جوان می گوید قتل همکارش ناخواسته بود و حالا از اولیای دم طلب بخشش دارد.به گزارش اعتماد، رامین کارگر یک رستوران بود که به جرم قتل همکارش بازداشت شد. او حالا در آستانه محاکمه است و برای تعیین وکیل به دادگاه آورده شده است. این جوان از زندگی خصوصی اش و روز های زندان می گوید: *چند سال داری؟ 30 ساله هستم. *به جرم قتل در زندان هستی. چه کسی را کشتی؟ همکارم ...
فرازی از وصیتنامه شهید محمدصادق بهرامی
.... اگر شهید شدم پدر و مادرم مرا حلال کنند چون که آنان را زیاد اذیت کرده ام و از مادرم می خواهم که هیچ ناراحتی نکند زیرا دشمنان اسلام خوشحال خواهند شد بلکه شاد و خندان بایستند. خدایا مرا بیامرز. خدایا العفو. والسلام به امید پیروزی اسلام بر تمام کفر. خدایا خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار. انتهای پیام/ ...
منافقین اطلاعات آن ها را به بعثی ها دادند
حسین مرتضی زاده برادر شهید شغل پدرتان چه بود، شهید در چه خانواده ای رشد پیدا کرده بود؟ ما پنج برادر بودیم و یک خواهر داشتیم. شهید چهارمین فرزند خانواده بود. پدرم شغلش خرید و فروش دام بود و کشاورزی هم می کرد. خاندان پدرم از چند نسل قبل از روستای آری بندپی بابل به روستای امیرکلا بابلکنار مهاجرت کردند. پدرم سال 1399 و مادرم سال 1398 به رحمت خدا رفتند. رضا متولد 1345 بود. وقتی 18 ساله شد به سربازی رفت. یک سال و چندماه خدمت کرده بود که ترکش به دستش اصابت کرد و به مرخصی آمد. پدرم او را به بیمارستان برد و درمان کرد. دوباره به جبهه رفت و هجدهم دی م ...