سایر منابع:
سایر خبرها
آتوسا و همسرش در آپارتمانی نزدیک منزل ما زندگی می کرد/ترسیدم ارتباط با آتوسا برایم دردسرساز شود
را در مجتمع مسکونی دیده بودم . وقتی سوار خودروام شد، از مشکلات مالی و سختی های زندگی با همسرش سخن گفت که درآمد اندکی داشت. ناخودآگاه به یاد شرایط خودم در روزهای آغازین زندگی مشترک افتادم و آتوسا را به مقصدش رساندم تا از اتوبوس استفاده نکند . از آن روز به بعد ارتباط تلفنی من و آتوسا نیز شروع شد تا این که یک شب به طور اتفاقی صدای جرو بحث او وهمسرش را شنیدم که فریاد می زد باید ...
رضا حسن زاده: سرباز که بودم، قائم مقام پادگان گفت برای دربی به شرطی می گذارم بروی که دو سه تا سوتی بدهی
دو بازی اخیر به مراتب شاداب تر بوده و این نشان می دهد بچه ها آمده هستند. حواشی استراماچونی باعث نشد استقلال در امتیازگیری استپ کند. آنها خیلی باانگیزه تر بازی کردند و بیشتر گل زدند به خاطر همین شرایط تیم خوب است و یک مقدار باهوش بازی کردند. استقلال می تواند سه امتیاز را بگیرد و برای قهرمانی تلاش کند. * به زمان خودتان اشاره کنیم. شما در یکی از بازی ها روز خوبی مقابل مهدوی کیا نداشتید. ...
جنازه بهمن...
شده با تکه های ذغال قلیان و ته سیگار، نشست. خودم را از دیوار جدا کردم، همانجا رو به رویش نشستم و دست هایم را که می لرزیدند به سمت شانه هایش دراز کردم و محکم چسبیدم شان که نیفتم. لب هایم می لرزیدند وقتی صورت ته ریشی اش را بوسیدم. دستهایم را که از شانه هایش می کَند، گفتم نوکرتم داداش دیگه نمی کشم. می دانست دروغ می گویم مثل... خواستم بگویم سگ . گفت از سگ کمترید، همه تون مثل همید. بعد که ...
چرا شهید سپهبد قرنی در قم دفن شد؟
اردیبهشت سال 58 روزی بود که سرنوشت برای محمد ولی قرنی عاقبت بخیری را رقم زد. محسن شجاعی راننده و محافظ شهید قرنی که شاهد ترور او بوده، ماجرا را اینگونه روایت می کند: یک روز متوجه شدم یک گروه نقاش ساختمان به خانه او آمده تا جاهایی از منزل را رنگ کند؛ به نقاش ها گفتم شما که دارید اینجا کار می کنید، مواظب باشید که یک وقت در حیاط را باز نکنید. کلتم کنارم بود و لب حوض نشسته بودم؛ یکی از نقاش ها روی ...
ناگفته های مادر شهیدی که در خانه 18 متری زندگی می کند/ عیدفطر و تکرار هرساله یک تولد مبارک!
رفتم و با یک سرباز به خانه برگشتم؛ برای دلخوشی به آقا غلام گفتم ببین حسین آمده! آنقدر خوشحال شد که باورتان نمی شود. انگار دنیا را به او داده اند و چشم انتظاری اش به پایان رسیده، طوری که دقیقا فردای همان روز، از دنیا رفت و در زمان حیاتش، هیچ وقت از شهادت حسین مطلع نشد. او رفت و من ماندم با انتظار بازگشت پسری که از سرنوشتش بی اطلاع بودیم اما بعد از فوت آقا غلام، این انتظار خیلی طول نکشید و درست یکسال ...
همسرم را کشتم چون خیانت می کرد/ هر وقت نبودم یک مرد غریبه را خانه می آورد!
خیانتش اعتراف کند .اما جوابم را نداد. من در اوج عصبانیت کاسه آبی آوردم و سر همسرم را داخل آب فرو بردم.من پارچه ای را دور گردنش پیچیدم و او را خفه کردم. همان موقع به خانه پدرم رفتم و ماجرا را به او گفتم و با هم به کلانتری رفتیم. این مرد ادامه داد :باور کنید من وقتی متوجه رابطه پنهانی همسرم با مرد غریبه شده بودم از باجناقم کمک خواستم .اما او نتوانست در زمینه کاری انجام دهد .من از قتل همسرم پشیمان ...
برای زنده ماندن باید خودم را به مُردن می زدم
پیاده شویم گفت بادگیرت را به من می دهی. شلوار و پیراهنم را هم گرفت و مرا به اتاق بازجویی بردند. مرتضایی گفت: در اتاق بازجویی یکسری سوال از من در خصوص مشخصات، اسم لشکر، نام فرمانده گردان پرسیدند، من اسم فرمانده گردان را نگفتم، فرمانده پشت میز نشسته بود یک سرباز هم پشت سر من قدم می زد که زبان فارسی بلد بود و از من سوال می پرسید، بعد از اینکه گفتم نام فرمانده را نمی دانم با گفتن ناسزا از ...
کاپیتان آویژه کفش های بسکتبال را آویخت/ حامد حسین زاده: با آندو، نیکبخت و جباری هم تیمی بودم
را در زندگی حرفه ای ورزشی رفته که از آن پشیمان باشد، خاطرنشان کرد: بله. اگر به گذشته برگردم، سال اول در مشهد بازی می کردم، سال دوم از این شهر می رفتم. اگر من آنجا کسی را داشتم که می گفت برو نترس، وضعم خیلی فرق می کرد. پیشنهاد داشتم اما بعد ها فهمیدم. فهمیدم فلان تیم مرا می خواسته، اما به من نمی گفتند. یا یک بار به تیم ملی نوجوانان دعوت شده بودم، اما آن موقع مثل الان گوشی های موبایل و ...
پهلوان خلیل عقاب درگذشت | لحظه بلند کردن فیل 2 تنی توسط پهلوان عقاب را ببینید
روایتی از فراز و نشیب های 95 سال زندگی خود دهم شهریور ماه 98 به خبرنگار ایرنا گفت: در نخستین روز از عید نوروز 1303 در محله سنگ سیاه شیراز متولد شدم و در حالی که 9 سال داشتم به مادرم گفتم صبح زود مرا بیدار کن تا به نماز جماعت بروم اما مادرم فراموش کرد و وقتی بیدار شدم گریه کردم و مادرم گفت چرا گریه می کنی گفتم برای اینکه به نماز نرسیدم . عقاب با بیان اینکه از آنجا که به خداوند و ائمه اطهار (س ...
شهید برونسی، چطور از دست این زن فرار کرد؟
و استوار به او گفت: این سرباز را خدمت خانم معرفی کنید. وقتی رفتم اتاق خانم، گوشه اتاق، روی مبل، یک زن بی حجاب با یک آرایش غلیظ و حال به هم زن در حالی که پاهایش را خیلی عادی و طبیعی انداخته بود روی هم، دیدم. تمام تنم خیس عرق شد. پا به فرار گذاشتم. زن بی حجاب، با عصبانیت داد می زد برگرد بزمجه! پیرزن گفت: اگه بری می کشنت ها. عصبی گفتم: بهتر. از خانه زدم بیرون، آدرس پادگان را بلد نبودم، ولی ...
شهیدی که هنوز صدای اذانش به گوش می رسد
گرفته بود؛ دویدم در حیاط خانه که ببینم صدای اذان از مناره مسجد است یا نه! متوجه شدم صدای اذان از داخل خانه است؛ وقتی خوب دقیق شدم؛ دیدم اذان از ساک کنار اتاق است. سراسیمه به سمتش رفتم و گوشی تلفن عباس در ساک بود؛ گرفتم، نگاهم به آن خیره شد... روی صفحه نوشته بود: اذان به وقت حلب . هنوز در خانه ما صدای اذان در سه نوبت به افق حلب پخش می شود یکبار بار دست بردم که حذفش کنم دلم نیامد با خود گفتم بگذار هر روز ندای الله اکبر در خانه طنین انداز شود تا مرحمی بر دل باشد. منبع: فارس انتهای پیام/ 134 ...
جدایی از پرسپولیس برای من مرگ زودرس بود
می رفتم مسوول دفتر علی پروین من را صدا زد و من گفتم بیا پول را بگیر. در آن فصل مهاجمان نامدار زیادی در پرسپولیس بودند. به عنوان یک بازیکن جوان از نیمکت نشینی هراس نداشتی؟ آن زمان برای یک جوان شهرستانی رسیدن به پرسپولیس واقعا کار سختی بود. من گفتم تا اینجا آمدم و باید تلاش کنم. زمانی که عضو شموشک بودم، 4 سال هر روز از بابل تا نوشهر می رفتم. سختی زیاد کشیده بودم. می دانستم که ...
عکس عجیب الهام حمیدی تو اینستاگرام غوغا کرد | خانم با عمل زیبایی جدیدش 180 درجه تغییر کرده
حمیدی ماجرای طلاق از همسر اولش را توضیح داد. الهام حمید ی یک ازدواج ناموفق داشته است و بعد از آن چند سالی است که مجدد ازدواج کرده و از زندگی مشترکش بسیار راضی است. الهام حمیدی حالا با همسر دومش به نام علیرضا صادقی توانسته زندگی پایداری داشت باشد. الهام حمیدی عکسی از خودش در فضای مجازی منتشر کرده است که حواشی زیادی بدنبال داشته. تصویری جالب و دیدنی از بارداری دوم الهام حمیدی با ژستی زیبا ...
تجاوز زن رزمی کار به استادش در تهران | تهیه فیلم سیاه از صحنه آزار مرد جوان
میلیون تومان به او آموزش خصوصی دهم و قرار شد جلسات با حضور دایی دختر خانم در منزل او واقع در خیابان پیروزی تهران برگزار شود. امین در ادامه گفت: وقتی برای آموزش به خانه این خانم به نام ناهید رفتم، دایی او به نام جمشید برای من نسکافه ای آورد که بعد از خوردن گیج شدم و دیگر چیزی متوجه نشدم. چند بار با حالت نیمه بیهوش در خانه ناهید چشمم را باز کردم و متوجه شدم که دست و پاهایم طناب پیچ شده و بسته ...
داور جنجالی دربی: استقلالی هستم اما اگر می خواستم، به سود پرسپولیس اشتباه می کردم!
...، حبیب کاشانی معلم ورزش بنده بود. این را روز قبل از مسابقه می دانست که من داور هستم اما حتی یک کلمه چیزی به من نگفت. بعد از بازی هم به من گفت عذرخواهی کن که متاسفانه این کار را نکردم. شرمنده ایشان هم شدم. - به نظر شما کدام داور، داربی شماره 100 را سوت می زند؟ به نظرم وحید کاظمی شانس قضاوت این دیدار را داشته باشد زیرا او هم در هفته های اخیر و هم در فصل جاری عملکرد بسیار ...
همگام با انقلاب و سربلند در آزمون های دشوار
گفتگو بودند. عده ای از آن ها مرا می شناختند و عده ای نه. وقتی وارد اتاق شدم آن هایی که مرا می شناختند از دیدن من تعجب کردند. رفتم و روی صندلی نشستم. قلم و کاغذی برداشتم و نوشتم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد: یک محسن رفیق دوست. برگه را جلوی آن ها گذاشتم، همه با دیدن این صحنه به همدیگر نگاه کردند. گفتم من از سوی شورای انقلاب آمده ام تا عضو سپاه باشم. همان جا یکی دو ساعتی بحث کردیم و قرار شد یک ...
داور جنجالی داربی 69: فتح الله زاده گفت عذرخواهی نکن، درستش می کنم/ اگر می خواستم به سود پرسپولیس اشتباه ...
وقت آن زمان پرسپولیس، حبیب کاشانی معلم ورزش بنده بود. این را روز قبل از مسابقه می دانست که من داور هستم، اما حتی یک کلمه چیزی به من نگفت. بعد از بازی هم به من گفت عذرخواهی کن که متاسفانه این کار را نکردم. شرمنده ایشان هم شدم. - به نظر شما کدام داور، داربی شماره 100 را سوت می زند؟ به نظرم وحید کاظمی شانس قضاوت این دیدار را داشته باشد، زیرا او هم در هفته های اخیر و هم در فصل ...
روایت همسر سیروس قایقران از ماجرای تصادفی که منجر به فوت اسطوره فوتبال ایران شد
راستین هم پیش او بود. وقتی داخل اتاق رفتم دیدم که سیروس دارد درد دل می کند. او به پسرش می گفت: راستین جان، من یک ماه بیشتر مهمان شما نیستم. خبر خوش برای کاربران پارس فوتبال: مشاهده هرگونه محتوایی اعم از خبر ، عکس و ویدئو برای کاربران پارس فوتبال نیم بها خواهد بود. در اینجا در این باره بیشتر بخوانید ...
نقشه شیطانی فروشنده مانتو برای دختر همکارش/ دختر جوان وقتی فهمید باردار است خودکشی کرد!
آنجا آمد. می خواستم وسایلم را بردارم که یکی از دوستان صاحب مغازه که به اتاق پرو رفته بود، مرا صدا زد. من هم به گمان اینکه قصد دارد مانتویی برای بستگانش انتخاب کند به داخل اتاق پرو رفتم اما او دهانم را بست و مرا مورد آزار قرار داد. صاحب مغازه و دوست دیگرش هم که متوجه ماجرا شده بودند به من کمک نکردند و عکس العملی نشان ندادند. به دنبال شکایت دختر جوان، صاحب فروشگاه و دو دوستش بازداشت شدند ...
اینجا خانه ما| پاداش فوری برای روزه داران گنجشکی!
نهانی روی میز واصل شود. کتاب پارچه ای که همراه هدیه پسرها برایش سفارش داده بودم را می آورم توی هوا تکان میدهم. جلنگ جلنگ زنگوله ها توجهش را جلب می کند. خنده شیرینی به پهنای صورت می کند و با چهار تا دندان خرگوشی اش از من دلبری می کند. بعد مثل ماشین کوکی راه می افتد به سمتم تا کتاب زنگوله دار را بقاپد. از دیدن این صحنه، فکری از ذهنم می گذرد. سی روز سفره ای پهن بود و ما هم اندکی بر سر آن نشستیم و لقمه ...
آغاز عصر جدید BOJ در ژاپن پس از یک دهه
کاهش تورم شد و به انتقاد از BOJ دامن زد. دوره چهارم از سال 2013 آغاز شد و تا امروز ادامه دارد. در آن سال، دولت ژاپن و بانک مرکزی بیانیه مشترکی صادر کردند که در آن هدف تورم 2 درصد تعیین شد. هاروهیکو کورودا، مدیر BOJ، در ماه مارس، کار خود را آغاز کرد. کورودا که به زودی از سمت خود کناره گیری می کند، تسهیلات پولی را وارد قلمروی بی سابقه ای کرده است. BOJ مقادیر زیادی از اوراق قرضه ...
روایت روزه اولی ها از یک ماه بندگی خدا؛ تشنه می شدم یاد امام حسین(ع) می افتادم
ا از او می پرسم روزه بودن چه حسی داره ، پاسخ می دهد: یه جوریه حس می کنم یکی از فرشته های خدا شدم و شیطون دیگه گولم نمی زند. وقتی روزه بودم سعی کردم کارهای خوب انجام دهم تا روزه ام قبول شود چون خدا گفته روزه واقعی اونه که گناه نکنی و کار خوب انجام دهی. از فاطمه می پرسم روزه گرفتن برائت سخت نبود؟ در حالی که به چشمان مادرش نگاه می کند و منتظر تائید او است، می گوید: یکم سخت بود ...
گزیده ای از زیباترین اشعار سعدی
دهد ز دوست صاحب خبر بیامد و من بی خبر شدم چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق برشدم گفتم ببینمش مگرم درد اشتیاق ساکن شود بدیدم و مشتاق تر شدم دستم نداد قوت رفتن به پیش یار چندی به پای رفتم و چندی به سر شدم تا رفتنش ببینم و گفتنش بشنوم از پای تا به سر همه سمع و بصر شدم من چشم از او چگونه توانم ...
دنیای ده!!! (10)
...: با لِنجِ شِوِر داشتم می رفتم خانه. یک دفعه به پریش جلویم ترمز زد. محمدو بود با همان قیافه و تیپ: عینکِ ریبن، کت و شلوارِ سرمه ای و باقی ماجرا. هنوز تویِ ماشینِ ملی محمدو جا خوش نکرده بودم که مثلِ برق گرفته ها گفت: "می گویم به خاطر انتقادِ هفته یِ گذشته؛ سکّه ای، مدالی، نشانی از دستِ مبارکِ فرمانده ی آن نهاد عریض و طویل نگرفتی؟"سیگاری آتش زد و ادامه داد: "هر چه گرفته ای؛ نوش جانت ...
این تصاویرِ خلیل عقاب هیچوقت فراموش نخواهد شد
به بانوی سیرک ایران شهرت داشت و پسرش ابراهیم سیرک را در ایران راه اندازی کردند و همسرش در سال 1387 در راه سفر به ایتالیا برای اجرای نمایش در یک سانحه رانندگی جانش را از دست داد. گفتگو با پهلوان پهلوان در روایتی از فراز و نشیب های 95 سال زندگی خود دهم شهریور ماه 98 به خبرنگار ایرنا گفت: در نخستین روز از عید نوروز 1303 در محله سنگ سیاه شیراز متولد شدم و در حالی که 9 سال داشتم ...
گفت و گو با مردی که اولین غنی سازی را در ایران انجام داد
های اول تا ساعت 11 شب در سایت بودم و بعد با کارتابل های زیادی بر می گشتم خانه. آن زمان بحث ویروس ها ما را خیلی اذیت می کرد و مهندس آبنیکی در این زمینه کمک های ارزشمندی کرد و توانستیم ویروس ها را مهار کنیم. یک روز هم دکتر صالحی رئیس جدید سازمان انرژی اتمی از من پرسید توان دستیابی به غنی سازی 20 درصد را داریم؟ من چند روز بررسی کردم و اعلام کردم می توانیم به غنی سازی 20 درصد دست پیدا کنیم ...
دانش آموزانی در مسیر تبهکاری!
من اهل دزدی از مردم نبودم و فقط به مدرسه می رفتم اما یک روز پیشنهاد دستبرد به صندوق صدقات را با شور و هیجان برای یکی از دوستانم مطرح کردم تا او را برای انجام سرقت با خودم همراه کنم. می خواستم در این مسیر تنها نباشم چرا که پدرم سارق بود و... . به گزارش خراسان، این ها بخشی از اعترافات دانش آموز 14 ساله ای به نام سهیل است که به همراه دوست 13 ساله اش، به اتهام دستبرد به منازل مردم دستگیر ...
روایتی تلخ از خیانتی زناشویی!
بعد از آن با تعجب به من و دخترم نگاه می کرد و می گفت: شما غریبه ها این جا چه کار می کنید؟ مدام در توهمش با لوازم استعمال مواد صنعتی اش صحبت می کرد و آن ها را زن و فرزند خود قلمداد و نوازش می کرد. چون در خانه تنها بودم و می خواستم از فکر و خیال در بیایم ادامه تحصیل دادم و تا مقطع کاردانی پیش رفتم اما افسوس که یار با من همراه نبود و گیر شوهر متوهمی افتاده بودم که زندگی را برای ...
پهلوان خلیل عقاب پدر سیرک ایران درگذشت
خلیل طریقت پیما معروف به پهلوان عقاب و پدر سیرک ایران به دیار باقی شتافت.
بازار بیمارِ مانتو و لباس/ تولیدکنندگان: طراح نداریم! فقط از مدل پر فروش کپی می کنیم
به گزارش خبرگزاری فارس از شهرکرد، بالا و پایین کردن پیج ها و سایت های فروش مانتوی با حجاب با پوشش کافی و اینکه دارای طرح ها و رنگ های جذاب باشند فایده ای برای من نداشت چون قیمت ها بالا بود و یا شاید حداقل برای من یکی خیلی بالا بود و همین که نمی توانستم اعتماد کنم و این میزان هزینه را پرداخت کنم. آیا وقتی بسته به دستم می رسد آن چیزی هست که من سفارش داده بودم؟ اگر جنسش متفاوت یا سایزش ...