سایر منابع:
سایر خبرها
به همسرم گفتم برایم آب بیاورد، بی توجهی کرد من هم او را کشتم!
به من بی توجهی کند، به همین خاطر سرش داد زدم و اعتراض کردم. بعد آنقدر خشمگین شدم که به آشپزخانه رفتم و چاقویی برداشتم و دوباره به اتاق برگشتم. همسرم با دیدن من در آن شرایط ترسید و احساس خطر کرد. شروع به التماس و جیغ و فریاد کرد تا مانع کارم شود اما من توجه نکردم و او را زدم. پس از اعترافات متهم پزشکی قانونی هم در گزارشی اعلام کرد که علت فوت مقتول برخورد جسم تیز و برنده با شریان های حیاتی و خونریزی شدید بوده است. بنابراین با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. ...
فیلم افشاگری از طلاق ستاره سادات قطبی ! /سرنوشت ناباورانه خانم مجری مطلقه!
/ بیوگرافی / مجری / عکس / همسر ستاره سادات قطبی ستاره سادات قطبی مجری تلویزیون و همسر شهرام شکیبا دیگر مجری تلویزیون متنی را در رابطه با زندگی قبلی اش منتشر کرد. او در این متن با حال و هوایی درد دل گونه توضیحاتی درباره زندگی اش داد. ماجرای طلاق خانم مجری ستاره سادات قطبی گفت :مهریه ام رو به همسرم بخشیدم و سند آپارتمان را به اسمش زدم فقط حضانت بچه را ازش خواستم که ...
میدونستی انجیر برای بارداری مفیده؟ | خواص انجیر برای زنان
ستاره سادات قطبی همسر شهرام شکیبا و از مجریان تلویزیون در یک مصاحبه از پشت پرده طلاق از همسر اولش گفت. ستاره سادات قطبی همسر شهرام شکیبا مجری قند پهلو که نه تنها در اجرا بلکه سابقه بازی در سریال نوار زرد و گاندو 2 را نیز در کارنامه هنری خود دارد. ستاره سادات قطبی متولد 3 اسفند 1365 در اصفهان، مجری است فارغ التحصیل لیسانس رشته خبرنگاری می باشد، از والیبال به سمت کیک بوکس رفت، بعد از حفظ قرآن به ...
مثله شدن پسر به دست پدر
، تحقیقات مأموران اداره چهارم پلیس آگاهی تهران به دستور بازپرش شعبه هشتم دادسرای جنایی تهران برای یافتن ردی از آرش شروع شد. مأموران در ابتدا به سراغ پدر او رفتند. وی گفت: پسرم چند روز پیش به خانه ویلایی ام آمد و با هم درباره راه اندازی آرایشگاه حرف زدیم و بعد گفت که نزد دوستانش می رود. او قرار بود با دوستانش برای تفریح به شمال کشور برود و پس از آن دیگر از او خبر ندارم. در گام بعدی ...
10 گیاه مقاوم ، گلدار و زیبا برای پرورش در آپارتمان
بسیار زیادی برای انسان دارد. از جمله این خواص می توان به مفید بودن آن برای اتاق خواب اشاره کرد. نگهداری گیاه گاردنیا در اتاق خوابف موجب بهبود کیفیت خواب می شود تا حدی که تأثیر این گیاه با قرص والیوم که در کاهش استرس و خواب آوری است، برابری خواهد کرد. غیرممکن است که بعد از مشاهده و خواندن در رابطه با گیاهان آپارتمانی همیشه گلدار و زیبا، دلتان برای داشتن آن ها غنج نرود و نخواهید که آن ها را داشته باشید. مطلب پیشنهادی: ...
شوهرم متاسفانه با خواهرم رابطه دارد/ نتوانستم باور کنم که خواهرم در حق من خیانت کرده است
رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. بیشتر بخوانید: عاقبت شوم محبت های همسرم به خواهرم/شوهرم نصف شب رفت اتاق خواب وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم. زن جوان عنوان کرد: من از تمام حق و حقوق خودم می گذرم ولی حضانت بچه ام ...
زن خائن از سن و پیری اش خجالت نکشید ! / شلاق بخاطر رابطه سیاه با مرد غریبه !
به گزارش رکنا، چندی قبل مردی 70 ساله با مراجعه به پلیس از همسر 65 ساله اش شکایت کرد و گفت: امروز وقتی با دخترانم به خانه رفتم، مردی غریبه را در خانه ام دیدم که با همسرم در حال صحبت بودند. وی در تشریح بیشتر ماجرا به مأموران گفت: من و همسرم چهل و یک سال قبل با هم کردیم و حالا هم سه دختر و داماد و چند نوه داریم. البته من و همسرم سال هاست اختلاف داریم. چند سال قبل همسرم خواهان دریافت اش شد ...
زندگی آرام و بی دغدغه اش را فدای دفاع از حریم اهل بیت (ع) کرد
. خواب زیارت او در ادامه می گوید: علیرضا در افغانستان در اردوی ملی بود و کار نظامی داشت. نظامی های افغانستان در سال یک مرتبه به مدت یک ماه تا 45 روز به مرخصی می روند. یک روز علیرضا به خانه آمد و گفت پدر جان هر شب که می خوابم خواب زیارت می بینم، من هر شب در زیارت هستم. وقتی مرخصی هایم را گرفتم می خواهم به زیارت بروم. ابتدا مشهد به پابوس امام رضا (ع) و بعد به قم و شاه عبدالعظیم ...
وقتی فهمیدم فتانه قصد ازدواج با مرد دیگری را دارد، چاقو را برداشتم که خودم را بکشم اما او را کشتم!
اینترنتی بود، به خانه اش رفت و آمد داشت. روز حادثه صدای درگیری او را از راه پله ها شنیدم وقتی خودم را به پله های طبقه دوم رساندم با بدن خونین فتانه مواجه شدم در همین موقع مرد میانسال با دیدن من سراسیمه از پله ها پایین رفت و فرار کرد. در حالی که ردیابی ها برای دستگیری مرد میانسال ادامه داشت حدود 4 ساعت بعد از این جنایت خبر رسید که وی خودش را به پلیس معرفی کرده و تسلیم شده است. مرد میانسال به ...
نگاهِ آرامش بخش/ علی آقا ماهانی از برکات گلزار شهدای کرمان است
انقلبای شناخته می شد؛ گفت: مادر شهید می گوید یک روز شمردم دیدم 20 بار به اتاق رفت و آمد کردم و علی آقا هر دفعه از جای خود بلند شد و تمام قد در برابرم ایستاد. امدادهای غیبی در زندگی علی آقا ماهانی وی افزود: از پدر شهید نقل از شبی که علی آقا به دنیا آمد، هیچ چیز در خانه نداشتیم، چادرشبی را برداشتم و به قصد فروش آن بیرون رفتم تا با پول آن چیزی تهیه کنم که در بین راه آقایی 100 ...
از دختری ساده به یک دختر مد روز با لباس های آن چنانی تبدیل شدم، غافل از این که ...
منزل کار می کردند و همه آن ها از فناوری های روز برخوردار بودند همسرم نیز مانند دیگر اعضای خانواده اش دوست داشت من زنی اجتماعی باشم و با حجاب معمولی و پوشیدن مانتو در جامعه حضور یابم. خیلی زود شرایط ظاهری، روحی، رفتاری، و حتی اعتقادی من تغییر کرد احساس می کردم از یک دنیای تنگ و تاریک وارد دنیایی شده ام که می توانم از همه امکانات استفاده کنم دیگر خیلی آزادانه پای فیلم هاو سریال های خارجی ...
این مرد زنش را بخاطر یک لیوان آب کشت / قاتل تهرانی اعدام می شود + عکس و جزییات
...: آن روز خسته از سرکار به خانه برگشته بودم و میخواستم استراحت کنم. اما دل درد شدیدی داشتم و حالم خوب نبود. به همین خاطر به اتاق رفتم و خوابیدم. اما مدام پیامک برداشت وجه از کارت عابر بانکم به گوشی موبایلم ارسال میشد و همسرم در حال خرید اینترنتی از کارت عابربانکم بود.من که حال خوبی نداشتم به همسرم گفتم کارت عابر بانکم را به من بدهد تا به بیمارستان بروم. اما او کارت را به من نداد .من به او گفتم ...
خیانت زن 60 ساله برای انتقام گرفتن از شوهر
به گزارش اقتصادآنلاین به نقل از اعتمادآنلاین، متهم که زنی 60 ساله است برای اینکه شوهرش را ناراحت کند با مرد بنگاهدار 40 ساله ای رابطه برقرار کرده بود. این زن که با حضور ناگهانی شوهر و دخترانش لو رفته بود مدعی شد مرد بنگاهدار برای کمک به او به خانه اش رفته است. شوهر زن که شاکی پرونده است در شکایت خود گفت: مدتی بود که متوجه شده بودم همسرم با کسی رابطه دارد و هربار که به او می گفت جواب ...
زن 31 ساله طعمه هوس های مرد 60 ساله شد
آن مرد شیاد فرار کرده ام که زنان و دختران جوان را فریب می داد و زندگی آن ها را نیز مانند من به تباهی می کشاند. بعد از فرار به خانه مادرم رفتم چرا که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشتم و دچار بیماری های روحی و روانی شده بودم. وقتی می دیدم بسیاری از زنان فریب حیله گری و چرب زبانی های مرد 60 ساله را می خورند و به خاطر سن و چهره ظاهری اش به او اعتماد می کنند، رنج می کشیدم چرا که می دانستم ...
فریب عشوه های اینترنتی زن جوان را خوردم /نقشه پلید همسر صیغه ای برای مرد متاهل!+جزییات
مرد 31 ساله در دایره اجتماعی کلانتری افزود: رابطه با این زن مطلقه وسوسه ام کرد تا او را به عقد موقت خودم دربیاورم و ناهید به خاطر این که عشق و دوستی خودش را ثابت کند یک خودروی سواری پراید خرید و آن را در اختیارم گذاشت. فریب عشوه های اینترنتی زن جوان را خوردم /نقشه پلید همسر صیغه ای... عشق های مثلثی چیست؟روش های پیشگیری از رابطه مثلثی یا سه نفره... وارد منزل شدم ...
روایت بیمارانی که بی هویت، دردشان درمان ندارد
، ولی تا به حال هیچ نتیجه ای نگرفته اند. دستی نیمه جان آفتاب ظهر گاهی وسط حیاطی را نشانه گرفته که این چند پسربچه دور آن می چرخند و از سر و کول هم بالا می روند. از جلو در حیاط تا رسیدن به خانه چند قدم بیشتر فاصله نیست. پرده ای چرک مرده با گل های بزرگ صورتی را کنار می زنیم، اتاقی با چند پشتی و موکتی قهوه ای رنگ که تمام دارایی این خانواده پنج نفره است. با حضور ما در این خانه، صدای ...
امیدوارم شوهرم مرا ببخشد/ بیمار بود و من چند شب پیش دوست پسرم رفتم و..
شده بود که این رابطه برای او نیز جدی می باشد و کلی برنامه توی ذهنم چیدم که چطور طلاق بگیرم و با ندیم ازدواج کنم. بدون احساس تعهد به همسر بیمارم که در خانه بی خبر از همه جا انتظارم را می کشید روزها با ندیم ماندم و تن به خواسته هایش دادم. چند وقتی که گذشت یک روز ندیم به من پیشنهاد داد برای خرید به بازار تهران برویم. من هم با خوشحالی قبول کردم و راهی بازار شدیم. مدتی که در بازار گشتیم ندیم ...
همه گریه می کردند؛ بی اختیار جیغ کشیدم!
... بخشی از این کتاب که روایت خانم شهربانو نوروزیان (همسر شهید) است را برایتان انتخاب کرده ایم که در ادامه می خوانید... آن روز صدایم زد و گفت: بیا تو اتاق کارت دارم. رفتم گفتم: خیر باشه. گفت: خیره. گفتم: بفرما چیزی شده؟ گفت: من دارم میرم سوریه. فقط نگاهش کردم و چیزی نگفتم. ادامه داد: فعلاً صداشو در نیار، نمی خوام کسی با خبر بشه، حتی بچه ها! گفتم ...
قصه جانباز قطع نخاعی که به زودی مدرک دکترا می گیرد
کیف و کتاب مدرسه ام را بر می داشتم و به شاگرد نانوای محل می سپردم، سپس به سراغ کار خودم می رفتم، خانواده فکر می کردند چه پسر سر به راه و درسخوانی دارند. در ادامه جایی شاغل شدم و هم زمان آموزش نظامی دیدم در همان جا در سال 1360 مجروح شدم، از شوک مجروحیت که خارج شدم و وضعیت جسمانی ام ثابت شد به فکر انجام فعالیت های جدیدی از قبیل گویندگی رادیو، قرائت قرآن، قصه گویی و ... افتادم من رشته ریاضی خوانده بودم ...
چرا سکانس مربوط به حضرت ابوالفضل (ع) در سریال مختارنامه حذف شد؟ + فیلم
علاقمند به بازیگری شدم اما اتفاقی نیفتاد تا زمانی که به سربازی رفتم. محمد فیلی: در زمان خدمت سربازی با بچه های هنرمند فعال در موسیقی تئاتر آشنا شدم بعد از خدمت در سال 1349 از طریق آنها برای یادگیری ساز و گیتار به خانه فرهنگ شماره 3 شیراز رفتم آنجا از طریق عباس افشاریان برای بازی در یک تئاتر نمایشی انتخاب شد و در سال 1356 به استخدام این اداره در آمدم و تا قبل از انقلاب 8 سال مشغول کار ...
هفت سال برای شوهرم نقش بازی کردم تا آخرش مچم را گرفت!
همسرم به من روی آورد ولی مدتی قبل سروکله پسرم پیدا شد. او که حالا جوانی 26 ساله است با من تماس گرفت و التماس کرد تا مرا ببیند اما من هیچ احساسی به او نداشتم. در عین حال دلم سوخت و به تماس هایش پاسخ دادم تا این که همسرم به رفتارهایم در خانه و گفت وگوهای مخفیانه با تلفن مشکوک شد و تصور کرد با جوان غریبه ای ارتباط دارم و به همین دلیل دوباره تصمیم به جدایی از من گرفت. در این ...
شوهرم هوسباز است و از من می خواهد دوستانم را به خانه بیاورم تا او...
مادرم جا خوش کرد و آن ها از یکدیگر جدا شدند. آن زمان من 4 سال بیشتر نداشتم و مادرم که سرپرستی مرا به عهده داشت دست مرا گرفت و به خانه مادربزرگم برد 2 سال بعد از این ماجرا مادرم نیز با مرد جوانی ازدواج کرد و به دنبال سرنوشت خودش رفت به همین خاطر من در 6 سالگی در واقع مادرم را هم از دست دادم چرا که ناپدری ام مخالف حضور من در خانه اش بود و این موضوع را آشکارا با مادرم شرط کرده بود در این ...
داستان بدبخت شدن یک آدم معمولی
خوبی داشتم و وقتی کارهایم رو به راه شد، به خواستگاری دختر یکی از اقوام رفتیم. با اعتباری که اسم مادرم داشت خیلی راحت و بی دردسر ازدواج کردم. با کمک مادرم که بعد از درگذشت پدرم من را به دندان کشیده بود، زندگی مشترک خود را در یک طبقه از خانه پدری ام آغاز کردیم. تا این که یک روز فردی شیک پوش و خوش سر و زبان به محل کارم مراجعه کرد. کارش تا آخر وقت طول کشید بعد هم با خودروی مشکی مدل بالایش مرا به خانه ...
پس از این که رتبه ام 2 رقمی شد شوهر کردم، اما پای منقل...
.... صبحت های پدرم هر روز جلوی چشم ام بود که می گفت عجله نکن درس بخوان وبعد ازدواج کن. یک روز صبح که از خواب بلند شدم دیدم پسر 6ساله ام را رامین پای بساطش برده انگار آب داغ بر تنم ریختند. دستش را گرفتم و نمی دانم چطور شد که از آن اتاق بیرون آمدم... در روزهایی که رامین مرا کتک می زد و از درد به خود می پیچیدم او با مخدرهایی که داشت مرا نیز آلوده کرده بود. با این وضع به خانه پدرم ...
قصه جانباز قطع نخاعی که به زودی مدرک دکترا می گیرد
صبح کیف و کتاب مدرسه ام را بر می داشتم و به شاگرد نانوای محل می سپردم، سپس به سراغ کار خودم می رفتم، خانواده فکر می کردند چه پسر سر به راه و درسخوانی دارند. در ادامه جایی شاغل شدم و هم زمان آموزش نظامی دیدم در همان جا در سال 1360 مجروح شدم، از شوک مجروحیت که خارج شدم و وضعیت جسمانی ام ثابت شد به فکر انجام فعالیت های جدیدی از قبیل گویندگی رادیو، قرائت قرآن، قصه گویی و ... افتادم من رشته ریاضی ...
نامزدی اسطوره کشتی کج با یک مربی یوگا
. مفصل هر دو زانویم را تعویض کردند. مفصل لگنم هم تعویض شد. چند تا جراحی هم روی صورتم انجام شد، چون حفره ی چشمم چند بار شکسته بود. و در نهایت شد 25 یا 26 جراحی طی یک دوره ی 10 یا 12 ساله. به گفته ی او این جراحی ها زندگی اش را زیر و رو کرد. هوگان گفت: سبک زندگی ام را به کلی تغییر دادم چون آن زمان با آن همه دردی که می کشیدم و سنم که داشت بالاتر می رفت، نمی توانستم وزن بدنم را تحمل کنم. وقتی تحرک ندارید و دیگر هر شب کشتی نمی گیرید، راحت وزن اضافه می کنید. برای همین تصمیم گرفتم وزنم را کم کنم. پ ...
در پرونده ام نوشته بودند طاغوتی ام/ اوایل انقلاب صاحبان طرح های بزرگ یا دستگیر شدند یا فرار کردند
. این خیلی برخورنده بود ولی با افراد آنجا اصلاً مشکلی نداشتم. خوزستان متفاوت بود؛ وقتی برای بیمه کردن ژن اصیل اسب ایرانی که به عنوان مسئول این پروژه تحقیق می کردم- سه ژن اصیل وجود دارد: اسب عربی، کردی و ترکمن- باید به خوزستان و کردستان و ترکمن صحرا می رفتم. چون خوزستان گرم است آنها بیشتر شب ها بیرون می آیند و قرار می گذارند و طی روز همه در خانه هایشان هستند. وقتی من بیرون می آمدم برایشان حضور یک ...
گفت وگو با خواهر شیخ حسین انصاریان، مادر شهید و بانوی خیّر محله آهنگ | دورهمی های خانوادگی برکت است
درست کرده و با سربلندی روانه خانه بختشان می کند. هر کسی او را می شناسد یقین دارد که هیچ نیازمندی ناامید از در خانه اش بیرون نمی رود. دادرس بودن ارثیه خانوادگی اوست. این را از پدرش دارد. یک روز پاییزی به خانه اش برویم و پای صحبت های اومی نشینیم. قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید همسایه ها بیشتر او را به نام انصاریان می شناسند. برای همین است که وقتی سراغ خانم دباغی را از ...
خاطره بازی با فوق ستاره دهه چهل | امکانات نداشتیم، اما تعصب داشتیم
نداشت اما لحظه ای از صدای پسر بچه ها خالی نمی شد. گاهی توپ نداشتیم و چند تا پارچه کهنه از خانه می آوردیم و شبیه توپ درستش می کردیم و با همان توپ پارچه ای مسابقه می دادیم. 2 تا آجر این طرف و آن طرف زمین گذاشته بودیم و به اصطلاح خودمان تیردروازه درست کرده بودیم. یک جفت کفش ورزشی برای 10 نفر کافی بود. نوبتی می پوشیدیم و بیشتر بچه ها هم پا برهنه وارد زمین بازی می شدند. اصلاً کمبود امکانات را حس نمی ...