سایر منابع:
سایر خبرها
اگر دختر دارید، با این اصول پدری کنید
مردانه و زنانه تقسیم می کنند، پرورش ندهید. اگر خودتان آچار به دست هستید و از تعمیر رادیو تا تعویض روغن خودرویتان را در خانه انجام می دهید، این کارها را به دخترتان هم آموزش دهید. قرار نیست بعد از یادگرفتن چنین مهارت هایی، چیزی از زنانگی فرزند شما کم شود؛ بلکه با آموزش دادن این کارها به او، توانایی اش برای راه انداختن کارهای خودش را بالا می برید و به او یاد می دهید که چطور در موقعیت های مختلف خودش را از ...
پروین احیاگر شعر مناظره بود
مضامین تازه بود که زمینه ساز پیدایش شعر نوین فارسی شد. پروین نخستین زن شاعری بود که در بستر زمانی و به مقتضای ضرورت های دوره خود توانست از گفتمان مردانه حاکم بر زبان شعر عبور کند و به زبانی زنانه و خلاقانه در سرودن شعر دست یابد. در یک کلام به تعبیر اعتصام الملک پدر وی،شعر پروین، شعر اوقات و احوال و اشخاص نیست بلکه شهر تربیت و تهذیب و همگانی کردن اخلاق است، ترانه روح فزای مهر و فضیلت و نغمه ...
خاطره نوستالژیک برنج دودی در فل خانه
پدری را ادامه دهند. شب شده و به خانه باز می گردم، لباس هایم همه بوی دود می دهد، بویی که برای من بیشتر خاطره ای نوستالژیک دارد، از شب های چهارشنبه سوری؛ وقتی مادربزرگم یک دیگ بزرگ پلو با برنج دودی می پخت تا به همسایه ها هم بدهد. دخترم می گوید لباس هایت چه بوی خوبی می دهد . او تا حالا برنج دودی نخورده و نمی داند این عطر برنج دودی است. انتهای پیام منبع ...
پسر به دنبال بخشش پدر است/ ممکن آخرین کلام قبل از مرگ
تا کارل را ببیند. کارل می گوید که پدرش با چشمانش او را متهم می کند و می گوید که کارل برادرش آرون را کشته است اما آبرا به کارل پیشنهاد می دهد تا به خانه آن ها برود و لی و پدر کارل را ببیند. آبرا از لی می خواهد تا از آدام بخواهد که کارل را ببخشد. لی شروع به صحبت با آدام می کند و آدام با پلک هایش به او می فهماند که حرف هایش را می شنود. لی به آدام می گوید که کارل گمان ...
یادگارهای جاویدان یک قهرمان
... وحید اهل غیبت و حرف بیهوده نبود و نماز خواندنی داشت که پدر از تماشای آن حظ می کرد. اما وقتی در نماز جماعت از هوش رفت و بعد حال خوش آن لحظه اش را برای بابا تعریف کرد، دل حاج ذبیح الله لرزید و احساس کرد پسرش رفتنی شده. برای همین هم بار آخر که وحید به جبهه رفت، دوری او را تاب نیاورد و خودش ساک سفر بست و به جبهه رفت: بابا جان مادرت بچه کوچک دارد. دست تنها است. من به جای تو جبهه هستم، تو برگرد و ...
فیلم / لقب ملکه مد برای دختر ایرانی / پریا فرزانه جهان مد را تغییر داد + عکس های هوش پران
... پریا فرزانه در سال 1994 میلادی در انگلستان متولد شد. پدر و مادر پریا ایرانی هستند و از همان کودکی پریا را با فرهنگ و هنر ایران آشنا کردند. او در رشته ی فشن و لباس مردانه از دانشگاه Ravensbourne در سال 2016 فارغ التحصیل شد و بلافاصله فعالیتش را به شکل حرفه ای با راه اندازی برندش به اسم خودش ( پریا فرزانه) شروع کرد. بخوانید: آستین پفی؛ لذت بردن از یک ترند ...
خبرچین در انتظار پروانه نمایش
بلند داستانی عرفان احتشامی است که بهمن ماه 1401 در شهر اصفهان ساخته شد. زهره صفوی، حدیث نیک رو، فرید دریامج، مرتضی امینی تبار، حسین بصیری دوست، آیدا پورشمس، حسین باقری، صادق الماسی، بهزاد خداکرم، زهره مختاری گروه بازیگران این فیلم را تشکیل می دهند. فیلم بلند داستانی خبرچین به نویسندگی مریم داوودی، مضمونی اجتماعی دارد و نگاهی به روابط دو خواهر پس از مرگ پدر دارد. در خلاصه ...
چالش آدم ها با خدا و عشق در نوشته های گراهام گرین
است که پدرش یک بورژوای ثروتمند از اهالی پاراگوئه بوده است. اما او با وجود اخراج از کلیسا و کنار گذاشتن لباس کشیشی، همچنان یک کشیش است و پلار هم این جمله را درباره اش دارد که یک کشیش را جان به جانش هم کنی، باز کشیش است. همان طور که اشاره شد، این سوال چندمرتبه توسط پلار از پدر ریواس پرسیده می شود که آیا به خدا اعتقاد دارد یا نه؟ یکی از این سوالات وقتی پرسیده می شود که ریواس مشغول داست : ...
چگونه کودکم را عاشق نماز کنم؟
را برای فرزندانمان انجام دهیم، باید در نظر داشته باشیم که تشویق غیر منتظره تأثیرگذارتر از تشویق منتظره است. به این معنی که اگر به فرزندمان بگوییم شما 40 بار به مسجد برو، من برایت دوچرخه می خرم، این تشویقی است که منتظرش خواهد بود؛ یعنی 40 روز ذهنش درگیر این است که باید 40 تا ستاره بگیرد تا پدرش برای او دوچرخه بخرد. اما تشویق غیر منتظره یعنی اینکه چیزی نگوییم، وقتی چند دفعه خودش به مسجد رفت، یک ...
یک پیشنهاد ویژه، برای سفر یک روزه به فصل بهار!
صورتت تان! البته قرار نیست مسیر دور و درازی را بروید. نسخه ای که این بار برایتان پیچیده ایم یک سفر یک روزه است که فاصله چندانی هم با تهران ندارد. پس بار و بندیل ببندید تا هم تن تب دارتان جانی تازه کند، هم کولر خانه از آخر هفته اش استفاده کند و چندساعتی را استراحت کند. خرج اضافی روی دست خودتان نگذارید! مقصد که مشخص است روستای برگ جهان یکی از بکرترین روستا های ایران در 13 کیلومتری ...
زنی مطلقه در میان مردان عرق خور
کسی از دوستانش با او تماس نگیرد اما به ناچار جواب یکی از دوستانش به نام س را داده بود چون می او می دانست که م در خانه است و در خانه را باز نمی کند بالاخره من هم به خانواده ام دروغ گفتم و راهی منزل م شدم. آن شب علاوه بر س مرد میان سال دیگری هم که او را دایی صدا می زد آن جا آمدند و من برای آن که پای بساط عرق خوری نباشم به داخل اتاق رفتم اما ساعت از 2 بامداد گذشته بود که آن ها از م خواستند ...
دلاورانی که در حادثه تروریستی شاهچراغ گل کاشتند +جزئیات
، از خادمان حرم بود که سابقه خدمت در سپاه فجر استان فارس را داشت و به افتخار بازنشستگی نایل آمده بود. شهید عباسی پس از بازنشستگی، لباس خادمی حرم مطهر احمد بن موسی را به تن کرده بود که وظیفه خدمت رسانی به زائران را برعهده داشت. در شب حادثه او در باب المهدی حرم حضور داشت و ازجمله نخستین افرادی بود که با تروریست تکفیری مواجه شد و به آرزوی دیرینه اش رسید و جام شهادت نوشید. دوستانش می گویند قنوت نمازش ...
بیشترین علل تماس با صدای یارا: ترس از طلاق والدین و مشکلات تحصیلی
...، اقدام به خودکشی، عدم توجه و بیش فعالی، مصرف گل (1 الی 10 مورد)، اعتیاد به تریاک، زودرنجی و حساس بودن، خواب آلودگی بیش از حد، بی نظمی، بحران هویت، اخراج کودک از مدرسه، لکنت زبان، دروغ گویی، دست بلند کردن روی والدین، مشکل در هویت یابی جنسی، افکار خودکشی، والدین سخت گیر، بلوغ دیررس، مشکلات ناشی از طلاق والدین، مشکلات ناشی از سوگ فرزند خانواده، نگرانی از برقراری رابطه فرزند با دوست جنس مخالف ...
ماجرای باورنکردنی کودکانی که در میان حیوانات رشد کردند + تصاویر
. بازگشت به جنگل در فوریه سال 2008 خبری از بازگشت این دختر به جنگل منتشر شد که خانواده اش نیز این خبر را تایید کردند، اما تنها چند روز بعد دوباره پنگینگ به خانه بازگشت. در گزارش بعدی که گاردین در جولای 2008 از او به چاپ رساند، این چنین آمده بود: پنگینگ دیگر می تواند به تنهایی غذا بخورد و لباس های خود را عوض کند. حرف زدن او نیز تا حدی بهتر شده و منظور او قابل فهم است. ...
کلبه وحشت انزلی بوی مرگ می دهد؟ + فیلم
افسانه کلبه وحشت انزلی کمی آسان تر شود. خلق افسانه وجود یک خانه نفرین شده در منطقه ای باستانی که تمام سکنه خود را به علت ابتلا به طاعون سیاه در صدها سال قبل از دست داده است، زیاد هم دور از ذهن نیست. پرسش های متداول درباره کلبه وحشت انزلی کلبه وحشت انزلی کجاست؟ کلبه وحشت انزلی در دل جنگل هفت دغنان قرار دارد. روستا یا منطقه تاریخی هفت دغنان، در 25 کیلومتری غرب صومعه سرا، در بخش ...
روایت زندگی هایی که بازیچه دست بلاگرها می شود
طلاق مواجه می شویم. آن یکی هم عبای پرزرق وبرقی پوشیده و می گوید پرسیده بودید روسری ام را چطور سر می کنم؛ جلوی دوربین می نشیند و مرحله به مرحله پیش می رود و در نهایت در برابر دوربین چرخی می زند تا خوب مدل لباسش را نشانمان دهد، دست آخر هم لبخندی تحویل ما و دوربین می دهد. خدا ارحم الراحمین تر از این حرف ها است! استوری بعدی به تبلیغ لباس های خانگی می رسد؛ انگار که مهم ...
عطر زدن اصولی با شناخت نقاط ممنوعه عطر زدن
مهم و یا مهمانی بزرگ، اتفاق چندان خوشایندی نیست. پیشنهاد می کنیم با مطالعه این مطلب، نشانه های حساسیت به عطر را فرا گرفته و آن ها را به خاطر بسپارید. بیشتر بخوانید: عطرهای زنانه با رایحه خنک مناسب تابستان معرفی عطرهای خنک مردانه 5- زیر بغل: افزایش احتمال حساسیت یکی از رایج ترین نقاط برای استفاده از اسپری های خوش بو کننده بدن، زیر بغل است. با وجود این، استفاده از ...
همه فرماندهان شهید می شوند
چه سریه مادر؛ ولی انگار رزمنده بودن توی خونواده ما از همون اول موروثی بود. الحمدلله، الحمدلله... من که راضی ا م به رضای خدا؛ چهارتا پسر دسته گل دارم و یه دخترِ غنچه باغ. خانه مان را دوست داشتم. حال و هوایی داشت که باجان و دل خریدارش بودم. محسن، با همان لباس نظامی که به تن داشت آمد. کفش هایش را جفت کرد و وارد خانه شد. عطر ریحان مشامم را پر کرد. قدوقامتش را نگاه کردم، زیباتر از همیشه سلام ...
زندگی نامه شهید جهان نژادیان، معلم شهید کهگیلویه و بویراحمدی
زجمله روحیات قابل تحسین عبرت آموز وی نفرت صریح از زالوصفتان بود (خوانین) وقتی خبر شهادت او به منطقه رسید بعضی ها احساس آرامش کرده اند، و از همه بالاتر مصداق سخن امام علی (ع) اشجع الناس من غلب هواه بوده و در جهاد اصغر هم تا گلوله داشت و تا رمق حرکت داشت دست از روی ماشه برنداشت. مسائل اجتماعی و بعد سیاسی دلسوزی آگاه و صادق و بدون تبلیغات بود، تلاش اجتماعی او بر اساس کلّکم را ...
استایل بازیگران جذاب قبل از انقلاب + عکس ها و اسامی
استایل بازیگران قبل از به چه شکل بود. مردان قبل از انقلاب چگونه لباس می پوشیدند؟ بازیگران مرد مشهور ایرانی از چه لباس هایی استفاده می کردند؟ در دهه 50 شمسی، پیراهن های یقه خرگوشی رو کت و شلوارهای پاچه گشاد و کفش های لژدار پهن، بخشی از سبک خوش پوشی مردانه بود. پالت رنگی دهه پنجاه خورشیدی تنوعی بود از رنگ های شاداب که روحیه پر از زندگی آن دوران را منعکس می کرد. رنگ یکی از مهم ...
آنقدر مشتاق شهادت بود که نمی توانستم بگویم نرو!
.... زمان جنگ آموزش های نظامی در سپاه دیدم. فعالیت های بسیجی داشتم و کار های پشت جبهه و بافتنی برای رزمندگان را انجام می دادیم و برای جبهه ها می فرستادیم. همسرتان حرف از شهادت شان می زدند؟ برای آخرین بار که می خواست به جبهه برود از رفتارش کاملاً مشخص بود این رفتن آخر است و برگشتی در کار نیست؛ چون ما در حال ساخت خانه بودیم. هر کدام از مغازه دار ها که حمید می رفت با آن ها تسویه ...
روایتی از متفاوت ترین افتتاح در مناطق زلزله زده خوی
افتتاح خانه سوم می رویم. در فاصله ای که دوستان مشغول افتتاح هستند در کوچه روستا قدم می زنم. چادرهایی که بعد از زلزله توسط نهادهای حمایتی توزیع شده هنوز سرپا هستند و مردم داخل آن زندگی می کنند. خانه های نیمه ساخته به تعداد زیاد به حال خود رها شده اند. تعدادی زیادی از اهالی محل گفتند وام بلاعوض نگرفته اند. فقط تعداد کمی از اهالی مبلغ 60 میلیون تومان وام بلاعوض گرفته اند لباس هایی ...
قصه رضا و مزار شهید گمنام و قسم های مادر
.... حالا بچه های هیئت علمدار نمی دانند جای خالی میاندار هیئتشان را که صدای سینه زدن های مردانه اش در حسینیه می پیچید چطور پر کنند. آقا بیوک جانباز دفاع مقدس که خودش در روزهای خون و حماسه، ایثار جان را به پسرش، رضا یاد داده بود نمی داند چطور سر تسلیم در برابر رضای خدا فرود آورد. سال آینده جای رضا درخیمه سوزان ظهر عاشورای محله دولت آباد خالی است و حالا خانه تازه داماد که یک ماهی بیشتر به عروسی اش ...
این خواننده زن را همایون خرم می ستود
درباره نحوه شکل گیری همکاری پروین با پدرش می پرسم، می گوید: پدرم با خانم دلکش کار می کرد که اختلافاتی بین آن ها به وجود می آید و قطع همکاری می کنند البته بعدها خیلی این دو باهم نزدیک و دوست می شوند. در آن مقطع پدر با مرضیه شروع به همکاری می کند و اولین آهنگ آن ها ای گل جلوه بستان بودی می شود که قرار بود دلکش آن را بخواند؛ آخرین بار هم که ما به خانه خانم دلکش رفتیم، ایشان به پدر گفته بود: ای کاش من ...
1000 کودک در استان بی سرپرست یا فاقد سرپرست موثرند
محل زندگی بچه ها شبیه به یک مرکز یا ساختمان اداری نیست. یک ساختمان 2 طبقه که بوی خانه می دهد. خانه ای که از نظر ما نسبت به خیابان های شهر برای بچه ها امن تر است. اما شاید کودکی که پدر یا مادرش کنارش نباشد مثل ما فکر نکند. طبقه پایین، خوابگاه بچه هاست. یک خانه با 2 اتاق و یک پذیرایی. در مجموعه 16 تخت کنار هم. در کرمان پارسا 16 کودک بین 7 تا 12 سال نگهداری می شود. در ...
ما را به آغوش مادرمان برگردانید!
...، یا هر مسئله دیگری. علیرضا هم کلاس چهارم دبستان است، پسری با موهایی به رنگ طلا، با لبخندی دائمی به پهنای صورت مهربانش. دو سال است در مرکز کرمان پارسا زندگی می کند، ابوالفضل که از روی مبل بلند می شود، علیرضا با لبخند قشنگش می آید و می نشیند کنارم. منم دوست دارم ووشو کار کنم، برادرم هم اینجا بود، اما رفت پیش مادرم، مادرم توی خونه داییم زندگی می کنه و نمی تونه همه ما رو پیش خودش نگه ...
مصرف مشروبات الکلی ژستی برای نمایش مدرن و امروزی بودن / خوشی های زودگذری که عوارض جبران ناپذری دارند
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایسکانیوز ، انگار تو یه دنیای دیگه ای اولش همه غصه هات یادت میره ولی بعدش هرچقدر که می گذره انگار برعکس عمل می کنه کم کم به خودت میای می بینی افسردگی شدیدی گرفتی من وقتی اینجوری می شدم، می خوابیدم تا اثرش بپره این ها تجربیات نرگس از مصرف مشروبات الکلی است؛ وقتی که نرگس 6 سال داشت، مادرش از دنیا رفت، حالا نرگس همراه با برادر و پدرش زندگی می کند. پدر نرگس بعد از مرگ مادرش ...
سی و سه روز مقاومت
کوچه مان بود. صدای اذان همیشه در خانه پخش می شد. یاد ندارم هیچ کدام از اعضای خانواده در خانه نماز خوانده باشیم. همیشه نماز را در مسجد و به جماعت می خواندیم. حمیدرضا تنها برایمان برادر بزرگ تر نبود حکم پدر را برایمان داشت. محبتش به ما کوچک ترها پدرانه بود. اگر یکی از ما بچه ها وسیله ای کم و کسر داشتیم مثل دفتر یا مداد، خودش متوجه می شد و برایمان می خرید. معلم دلسوز ...
تصاویر فرار از زندان واقعی یک ایرانی از زندان صدام / مو به تنتان سیخ می شود !
شد و چند متری آسایشگاه پارک کرد. این خودرو یکی از نقشه های ما برای فرار بود و به موقع رسید. کریم رادیو را برداشت و رفت توی ماشین و روی صندلی خودش را جا داد. می دانستم که می خوابد. 15دقیقه بعد برای اطمینان چند ضربه به شیشه پنجره زدم اما نه دوستان خودمان بیدار شدند و نه نگهبان. به پرویز و مجید نگاهی کردم، با تکان دادن سر اعلام آمادگی کردند. ترس از چهره مان پیدا بود، اما تصمیم خود را گرفته ...