دختر نوجوان: من وارد رابطه پنهانی با مرد سن بالا و متاهل شدم که تجربه...!
سایر منابع:
سایر خبرها
ریحانه پارسا مادرش را له کرد ! / مادر خانم بازیگر با خاک یکسان شد !
را به مخاطبانش داد. ازدواجی که بعد از مهاجرت ریحانه پارسا با ترکیه به اتمام رسید و حرف و حدیث های عجیبی برای هر دوی آن ها به وجود آورد. ریحانه پارسا در ترکیه رو به مدلینگ آروده است و چند وقت یکبار عکس هایی از این حرفه جدیدخود با فالوئر هایش به اشتراک می گذارد. به تازگی تصویری از ریحانه پارسا در کنار مادرش منتشر شده است. او در مصاحبه ای می گوید مادرم جوان بود که از پدرم جدا شد و بسیار تابوشکن بود الگوی مناسبی برای من نبود، و بسیار در زندگی ام تاثیر داشت. تصاویر زننده از ریحانه پارسا کدخبر: 930897 1402/07/01 14:33: ...
هرگز تصور نمی کردم اوایل ازدواج بفهمم که زن من یک......!
یک دختر که با پسری رابطه دوستانه داشت وقتی ازدواج کرد نتوانست از او دل بکند و فراموشش کند. به گزارش وقت صبح به نقل از اعتماد، دختری که به اجبار خانواده اش با پسری 25 ساله عقد کرده بود نتوانست از کسی که دوستش داشت دل بکند. ارتباط پنهانی زن و مرد غریبه 25 سال دارم و در یکی از ادارات دولتی شاغلم 7 سال گذشته به صورت کاملا سنتی با خانمی که 3 سال از من کوچکتر بودازدواج نمودم.6 سال ...
خداوند هر وقت که بخواهد، امانت خود را از شما می گیرد
. مادر الان که شما این وصیت نامه را می خوانید، من در جمع شما نیستم حالا یا اسیر شدم یا مفقودالاثر و یا شهید. فقط این را باید بدانی که ما امانت هایی هستیم در دست شما از طرف خداوند و او هر وقت که بخواهد امانت خود را از شما می گیرد. اما مادرم، من از تو خواهش می کنم که برای من ناراحت نباشی، گریه مکن گرچه می دانم سخت است؛ ولی همیشه به یاد شهدای دیگر باش؛ به یاد مادران دیگر باش و سعی ...
روایتی از حنظله دفاع مقدس/ سردار اسدی عاشقانه به حجله شهادت رفت
امت به پیروزی رسید. تا اوایل سال 1361 در کارگاه و مغازه لوازم خانگی به کار مشغول شد. در کنار مغازه داری جز اولین افرادی بود که تمام اوقات فراغت خود را به فعالیت در بسیج می گذراند. روحیه صمیمی و مدیریت خوب وی موجب جلب نظر بچه های بسیج و فرماندهان قرار گرفت و به عنوان عضو شورای پایگاه فتح المبین انتخاب شد. علی برادر شهید می گوید: فردی امین بود کلید ماشین بسیج همواره تحویل او ...
سیدجواد هاشمی: عامل مصاحبه های ضددولتِ هنرمندان خود دولت است
محکم نگفته است هیچ هنرمندی وجود ندارد که با ما مشکل داشته باشد! این چه حرفی است آخر؟! اصلا نگویید آقا ساکت باش! من از وزیر محترم می خواهم اصلا حرف نزند. ایشان هر وقت حرف می زند یک جای کار خراب می شود. به نظر من سکوت بهترین راه برای امروزِ دولت حداقل از جانب وزیر محترم فرهنگ و ارشاد، آقای اسماعیلی ست. ایشان سکوت کنند. حرفی نزنند و اجازه بدهند هنرمندان هم ساکت باشند. عامل مصاحبه های ضددولتِ ...
شادترین مرد جهان راز های یک زندگی آرام، موفق و رضایت بخش را می گوید
که چنین تصمیمی را چگونه به پدر پولادین و در عین حال روشنفکرم اطلاع دهم؟ من از درگیری های بزرگ متنفر بودم. خوشبختانه هرگز چنین اتفاقی رخ نداد. من تصمیم ام را گرفته و مشتاق بودم به پدرم اطلاع دهم البته به شیوه ای دیپلماتیک، خوب و عاشقانه. پدرم کم حرف زد اگرچه بعدا یکی از دوستان اش به من گفت که گریه کرده بود. پدرم به من تنها این جمله را گفت: "چگونه می خواهی امرار معاش کنی"؟ این سوال خوبی ...
نمی دانم در تیم استراماچونی چه اتفاقی افتاد که در لیست مازاد استقلال بودم | دروغ می گویند اهل حاشیه نیستم
تراکتور می رفتم شرایط بهتر می شد. البته می توانم مثبت هم نگاه کنم و بگویم شاید من در سپاهان به قدری در تمرینات خوب کار می کردم که همین موضوع به سجاد هم انگیزه داد تا تبدیل به ستاره تیم شود. من الان خیلی راحت می توانم بگویم باشگاه هایی که در آن بازی کردم، مقصر هستند اما باید به وجدان خودم رجوع کنم و نمی توانم خودم را گول بزنم. شاید گاهی دیگران هم مقصر بودند اما طبیعتا بیشتر مسائل به خودم برمی گردد؛ من ...
کارآفرینی در تار و پود فرش های پرنقش و نگار
، به صورت شخصی ادامه دهم. وقتی از این تصمیم مطمئن شدم، یک روز به پدرم گفتم قصد دارم حرفه شما را ادامه دهم. پدرتان چه بازخوردی نشان داد؟ پدرم مرا نصیحت کرد که کار فرش دیگر سود چندانی ندارد و به درد تو نمی خورد. او می گفت اصلا کسی در دنیای امروز به دنبال بازار نمی رود؛ برو درس بخوان و کار مناسب پیدا کن. بعد از این که نظر ایشان را شنیدم با اطمینان بیشتری گفتم تصمیم گرفتم وارد همین حرفه ...
پیغام فتح| نتیجه شوخی با فرمانده ای به نام سردار علی هاشمی!
...> چهارراه آبادان، محسن پور را پیاده کردم و رفتم حصیرآباد. پدر و مادرم آن جا زندگی می کردند. خیابان ساکت بود. وقتی پیچیدم توی کوچه مان قلبم داشت از حلقم بیرون می آمد. منتظر بودم جمعیت زیادی دم در جمع شده باشند ولی هیچ خبری نبود. نفس عمیقی کشیدم و قدم هایم را تند کردم. در همان تاریکی پدرم را دیدم. پالتو پوشیده بود و دست هایش را کرده بود داخل جیبش و دم در قدم می زد. دوباره پلک زدم. گفتم ...
حرف های جنجالی خزاعی/ علت سانسور برادران لیلا چه بود؟
مکتب مان چه قبل از انقلاب حتی شما نگاه کنید بعد انقلاب، قبل از اسلام هم نگاه بکنید ایرانی ها صاحب یک تمدن و فرهنگ بودند. چنین رفتاری نداشتند. قوم وحشی نبودند که بگویید دستشویی در ظرفشویی انجام می دهند. این چهار تا اصلاح که...برای برادران لیلا گفتیم سه یا چهار اصلاح را انجام بدهید اما دوستان این را هم نپذیرفتند و گفتند وقت گذشته است. جیرانی – دو تای دیگر چی بود؟ خزاعی – الان حضور ...
دست پرتوان برای پای ناتوان
دل دوست دارم، چون نوعی خدمت به مردم به شمار می آید و از پیامبر(ص) نقل شده که خدمت به مردم بالاترین عبادت است. رسم نانوشته محله کفاش قدیم محله زمانی از خروسخوان صبح وارد مغازه می شده، اما حالا که پا به سن گذاشته، ساعت 9 که می شود، موتور سه چرخش را جلو در پارک می کند، کرکره را با کمک اهالی بالا می دهد و با یاعلی کارش را شروع می کند. در مدت فعالیت تنها همراهش تلویزیون کوچکی است که ...
فخری ملک پور: افتخار می کنم تا به حال یک قِران هم بابت تدریس موسیقی نگرفته ام
نفر را می برم. وقتی از استادش حرف می زند، عِرق او را به محجوبی در لابه لای جملاتش می شود حس کرد: من خیلی به نوازندگان سازهای غربی احترام می گذارم، اما فقط ساز استادم برایم دلنشین بود. همه ی جواب آوازها را هم از ادیب خوانساری یاد گرفتم. پدرم هر وقت به خانه می آمد می گفت، دخترم، برایم پیانو بزن! او با پیانوی من آواز می خواند و من هم جواب آواز را می دادم. اصلا فضای موسیقی آن سال ها خیلی خوب ...
چهره “مریم مومن” بدون گریم رو ببینید / باورنکردنی است!
. او به دلیل بازی در نقش فخرالزمان در سریال بانوی عمارت معروف شده است. ناگفته های زندگی خصوصی مریم مومن مریم مومن درباره جدایی و طلاق پدر و مادرش گفته بود: من یک شبه بزرگ شدم؛ در 9 سالگی و اوج بچگی ام حامی مامانم شدم و سعی کردم کسی به مامانم توهین نکند. من هیچ وقت ترجیح ندادم مادرم یا پدرم را بعد از طلاق انتخاب کنم. زمانی که بردنم دادگاه و گفتند دوست داری با مادرت ...
خبر خوب| دوربُردترین پهپاد جهان از آنِ ایران!
گروه خبر خوب: فرض کنید یک فرد بسیار قدرتمند که هیچ کاری برایش مشکل نیست، همه جا می تواند گره از کارتان باز کند و همه گوش به فرمانش هستند چهار چشمی مراقب شماست و نمی گذارد خم به ابرو بیاورید. آن وقت حال بهتری ندارید؟! انگیزه تان برای زندگی و شروع هرکاری از زمین تا آسمان فرق نمی کند. خب اصلا چرا فرض کنیم وقتی در واقعیت همین است و ما گاهی حواسمان نیست که پشتیبانی این چنین داریم. بله امام زمان عج را ...
قتل در باغ های شهریار ! حکم سنگین برای قاتل نانوای پولدار
بود گفت :پدرم صاحب چند مغازه نانوایی است و وضع مالی خوبی دارد .او امروز روز می خواست به اتحادیه نانوایان برود. به همین خاطر با ماشینم او را مقابل اتحادیه نانوایان رساندم و به خانه برگشتم. اما دیگر پدرم به خانه باز نگشت. چند بار با گوشی موبایل او تماس گرفتم اما گوشی موبایلش خاموش شده است و می ترسم بلایی سرش آمده باشد. با این شکایت تلاش برای افشای راز ناپدید شدن مرد پولدار آغاز شد و ...
ازدواج مهدی طارمی با دختر خاله 34 ساله اش لو رفت! + عکس
از این بازیکن پورتو و دختری بنام سوگند در کنار هم منتشر شده و در خارج از کشور هم چندباری باهم دیده شده اند مهدی طارمی با تایید رابطه عاشقانه خود اعلام کرده بزودی ازدواج خواهد کرد خواهر و برادر استقلالی از ابتدا پرسپولیسی بودم اما خواهر و برادرم استقلالی هستند ، هر وقت با استقلال بازی داریم خواهر و برادرم می گویند امیدواریم پرسپولیس 2 گل و استقلال 3 گل بزند ...
شباهت بی اندازه بازیگر سریال پدر به آهنگساز آهنگ های بهنام بانی و گلزار !
کسی به واسطه آشنایی با پدرش به او پیشنهاد بازیگری ندهد این کار را کرده است . حتی نویسنده و عوامل سریال پدر چندین روز بعد از دورخوانی متوجه این موضوع شده اند که او پسر سعید سهیلی کارگردان سینما است ! کدخبر: 770545 1402/06/31 20:45:00
از برزیل تا ایران، روایت بانوی مسلمان برزیلی از محجبه شدن اش + فیلم
بالای هجده سال سن و رضایت پدر و مادر شرط است، اما آن زمان من 16 سالم بود و پدر و مادرم هم هیچ وقت راضی نشدند که من بودائی شوم؛ به همین خاطر من دین بودائی را ترک کردم و سراغ هیچ دین دیگری نرفتم، تا اینکه [I 1]در سن 18 سالگی مشغول کار در یک فروشگاه دوربین عکاسی شدم که صاحب کارش لبنانی و مسلمان بود. البته به دلیل مشکل مالی مجبور به کار در آنجا شدم، چون اصلاً از مسلمانان و دین اسلام خوشم نمی آمد، اما ...
زنی که 6000 پوند صرف خرید 13 عروسک کرده تا برای مادر شدن آماده شود +تصاویر
بچه دا خواهند شد اما هر دو می دانند که این مسئولیت بزرگی است که هنوز برایش آماده نیستند. او می گوید واکنش های متفاوتی در این باره از خانواده و دوستانش گرفته و بعضی ها متوجه نیستند که او چه چیز این عروسک ها را دوست دارد: مادرم 60 ساله است و بسیار حامی بوده. او حتی یکبار ما را به نمایشگاه عروسک ها برد. اما برای پدر 55 ساله ام عجیب است. با این حال از اینکه من کاری را انجام می دهم که دوست ...
نگاهی به زندگی نامه فریدون مشیری، شاعر شعر کوچه + فیلم
...: سال 1324 استخدام شدم؛ با مدرک سیکل اول دبیرستان. اولین حقوقی که به یک کارمند دون پایه مثل من می داند، صد و یازده تومان و سه ریال و ده شاهی بود. تا سه ماه اول حقوق مرا ندادند. پس از سه ماه، سیصد و سی و چهار تومان و ده شاهی گرفتم و با ذوق و شوق آمدم خانه تا مژده ی گرفتن اولین حقوق را به مادرم بدهم و خوشحالش کنم. مادرم مدتی بود بیماری قلبی داشت و من آن روز خیلی خوشحال بودم که می توانم از این پس ...
خودکشی ملیکا بعد از آزار سیاه دوست صمیمی شوهرش / میهمانی های شیطانی کار دستمان داد + نظر کارشناسی
یاد کردند ولی من اصرار به این ازدواج داشتم و میگفتم من را دوست دارد می توانم درستش کنم تا اینکه بدون توجه به رضایت خانواده ام با وی ازدواج کردم دائما مشروبات الکلی استفاده می کرد و دوستانش را به خانه می آورد و هرچه قدر مخالفت می کردم توجهی نمی کرد و اسرار داشت که دوستانم مثل برادرم هستند و به آنها اطمینان دارم . چندین بار خواستم برای قهر به خانه پدرم بروم ولی روی برگشت را نداشتم تا اینکه یک شب که ...
قتل زن جوان توسط دوست پسرش/ قاتل: دروغ گفت؛کشتم اش!+جزییات
بیرون آمد.هنوز معلوم نبود چه اتفاقی افتاده است اما مرد نقابدار تلاش می کرد به سرعت فرار کند.دقایقی بعد معلوم شد که جنایت هولناکی رخ داده است.مرد غریبه با انگیزه ای نامعلوم به سوی زن و شوهر جوانی که سرایدار خانه ای بودند شلیک کرده بود.در این حادثه زن جوان به قتل رسیده اما شوهرش هنوز زنده بود.با اعلام این خبر به بازپرس دادسرای امور جنایی تحقیقات در این باره آغاز شد. افسران جنایی نخست به ...
دامادی با لباس سبز پاسداری
...؛ یادم هست شبی که فردایش عازم جبهه بودم در پشت بام خانه مان خوابیدم. صبح که از خواب بلند شدم پدرم زیر لب با خودش حرف می زد و ناراحتی خودش را اینگونه ابراز می کرد. خداحافظی من با خانواده در نخستین اعزامم به جبهه زیاد برایم دل چسب نشد چون دوست داشتم هم پدر و هم مادرم هر 2 از رفتنم رضایت قلبی داشته باشند؛ در اعزام های بعدی اما شرایط فرق کرد و خانواده با این موضوع کنار آمده بودند. او که در ...
8 سلبریتی هالیوودی که دلیل تصمیم خود برای بچه دار نشدن را فاش کردند
آن کرد اما او کارهای مهم زیاد دیگری برای انجام دادن دارد: من فکر می کنم که اگر بچه دار شدید خیلی مهم است که بتوانید در کنارش باشید و برایش وقت بگذارید. ولی من کارهای زیادی دارم که باید به آن ها برسم. حالا آمادگی اش را ندارم. وینونا رایدر در سال 2014 وقتی 42 سال داشت در مصاحبه ای گفت: پارسال یک بار که داشتم با پدرم حرف می زدم، پرسیدم اگر نتوانم بچه دار شوم چه می شود. او به من گفت راه های دیگری هم برای بچه دار شدن در زندگی ام دارم. در حقیقت پدر رایدر سعی داشت به دخترش یادآوری کند که هیچ نسخه ی واحدی در مورد نحوه ی زندگی کردن برای همه ی افراد وجود ندارد. منبع: روزیاتو ...
اگر شهادت نصیب من شد، صبر و استقامت داشته باشید
محمدرضا هادیان با سلام از راه دور به خانواده عزیز و دلبندم، پدر، مادر، برادران و خواهران و زن برادران و احسان [..] امیدوارم که حال همه تان خوب باشد و زندگی را به خوبی و خوشی ادامه دهید. حال من خیلی خوب است و هیچ ناراحتی ندارم غیر از دوری شما که امیدوارم همه رزمندگان با پیروزی کامل و با سلامت به اوطان شان برگردند. من از آن جا خبر ندارم؛ ولی مقداری از احوال خودم می نویسم. ...
وظیفه سنگین ملت ایران به روایت شهید محمد بروجردی
خانواده ام می دهم که هرگز از ذهن من خارج نشده اند و فکر نکنند که نسبت به آن ها بی تفاوت بوده ام، ولی مسئولیت ها سنگین تر بود. درخواستی که از همسرم دارم، این است که فرزندانم را خوب تربیت کند و آن ها را نسبت به اسلام، دلسوز بار آورد. از مادرم درخواست بخشش دارم؛ زیرا از دست من ناراحتی ها دیده و هیچ وقت این فرصت پیش نیامد که بتوانم به ایشان رسیدگی لازم را بکنم و از کلیه برادران و خواهران که من ...
بانوی راننده ماشین سنگین در پیچ و خم جاده های زندگی پا بر پدال موفقیت می فشارد
زنجان- مهران ، زنجان- مهران تنها صدایی است که در ترمینال می پیچد، مسافری نیست، سالنی که روزهای گذشته امکان تردد در آن نبود حالا جز صدای کشیده شدن کفش های راننده بر زمین صدایی نمی شنوی. بر روی نیمکت نشسته و عقربه های ساعت را دنبال می کنم، کمی بعد صفحه گوشی را چک می کنم تا شاید خبر از رسیدن دهد، بلند می شوم و به سمت ایستگاه همسفر می روم، پیگیر اتوبوس خانم راننده ام، اتوبوسی به رنگ نارنجی که ...
زن؛ چهره ی مستور دفاع
پیشنهاد کار داد. او به آقام گفته بود نرو خرمشهر بیا تهران، من اینجا بهت یک خانه خوب و وسایل زندگی و امکانات می دهم تا همین جا زندگی کنی. اما آقام به خاطر عرق مذهبی اش گفته بود که از جو تهران و خیابان هایش با آن بی حجابی ها خوشش نمی آید و ترجیح می دهد برود خرمشهر. نظر مامان و فوزیه به عنوان دختر بزرگ خانه هم همین بود. آنها هم خرمشهر را بیشتر دوست داشتند. اصلا همه مان خرمشهر را دوست داشتیم. ...