درگیری خونین شاگرد و صاحبکار بر سر یک زن
سایر منابع:
سایر خبرها
درگیری خونین شاگرد و صاحبکار بر سر یک خانم
مرد جوان زمانی که فهمید شاگرد اخراجی مغازه اش باعث طلاق او و همسرش شده است با قمه به جانش افتاد و بعد هم خودروی او را سرقت کرد. چند روز قبل، رهگذران خیابانی در شرق تهران گزارش یک درگیری شدید را به پلیس اعلام کردند. بدنبال این خبر مأموران راهی محل شده و با [...]
مجازات مرگ برای مردی که به دلیل سوءظن دست به جنایت زد
مرد جوان به نام مهرداد رفتیم. او که موسسه حقوقی داشت به من و همسرم کار و حتی جایی برای زندگی داد. مدتی بعد در گوشی تلفن همراه همسرم عکس هایی از آن مرد دیدم و متوجه رابطه آنها شدم. همسرم گفت فقط در یک کافه قرار کاری با هم داشتند. من با مهرداد تماس گرفتم و به او گفتم چرا با زن من رابطه دارد. زیر بار نرفت و گفت همسر من را مثل خواهر خودش می داند. در یک کافه قرار گذاشتیم از او خواستم تلفن همراهش را بدهد ...
خیانت همسرم را شاید ببخشم اما آن زن خائن خواهرم بود و...
رییس دادگاه گفت: من چهار سال از همسرم کوچکتر هستم. به او علاقه زیادی دارم ولی با او بودن مرا شاد نمی کند و زمانی که کنارش هستم احساس خاصی ندارم. بیشتر بخوانید: عاقبت شوم محبت های همسرم به خواهرم/شوهرم نصف شب رفت اتاق خواب خواهرم! وی ادامه داد: همسرم موقعیت شغلی خوبی داشت و به همین خاطر با او ازدواج کردم. زن جوان عنوان کرد: من از تمام حق و حقوق خودم می گذرم ولی ...
طلاق برای نشُستن جوراب های مَرد
را بشویم. زندگی مان 6 ماه همین طور گذشت. او سعی داشت من را ادب کند و بگوید این کار را بکنم و آن کار را نکنم. چند روز پیش به او گفتم که اگر همین رفتارش را ادامه دهد او را طلاق خواهم داد. اما او فقط خندید. گفتم که جدی می گویم اما باز هم خندید و گفت می خواهی در دادگاه بگویی به چه دلیل قصد داری من را طلاق بدهی؟ به خاطر اینکه من کارهای تو را انجام نمی دهم؟ مرد جوان ادامه داد: چند روز پیش از او ...
کار کثیف این مرد با زن حامله اش خبرساز شد+ عکس
وهمه لوازم زندگی را نیز تعویض کردم اما هیچ کدام از این کارها فایده ای نداشت و در نهایت همسرم از خرداد گذشته منزل را ترک کرد و به خانه پدرش رفت. این درحالی بود که ستاره تحت تاثیر دخالت های پدرش قرار داشت و کاری از دست من ساخته نبود. حتی چند ماه قبل با پدرزنم به خاطر همین دخالت ها درگیر شدیم و با یکدیگر به نزاع پرداختیم. پدر ستاره دوستانی داشت که همواره در اطرافش بودند و ...
قتل مدیر دفتر حقوقی در جنایت ناموسی / مرد مسلح قبل از قتل زنش دستگیر شد
ام می گفت یک مرد وکیل را در تهران می شناسد که به تازگی دفتر حقوقی تاسیس کرده و نیاز به کارمند دارد. من از طریق همسر صیغه ای ام با آرش تماس گرفتم و او قول داد در دفتر کارش برایم کار جور کند. وی ادامه داد: من و نیلوفر با هم به تهران آمدیم و در دفتر حقوقی آرش مشغول به کار شدیم. او حتی اتاقی را در اختیارمان قرار داده بود تا همان جا زندگی کنیم .مدت زیادی نگذشته بود که یکباره در گوشی موبایل ...
سال ها به شوهرم دروغ گفتم تا آخرش مچم را گرفت!
درباره وضعیت اجتماعی و اخلاقی خواستگارم مرا پای سفره عقد نشاندند تا دیر نشده ازدواج کنم. اما هنوز چند ماه بیشتر از مراسم عقدکنان نگذشته بود که متوجه رفتارهای غیرعادی اصغر شدم و تازه فهمیدم او از نوعی اختلالات روانی رنج می برد و بیماری اش را از من پنهان کرده است. با این حال خانواده ام معتقد بودند اگر زندگی مشترک مان را آغاز کنیم رفتارهای همسرم نیز تغییر می کند. به همین دلیل ...
سناریوی ساختگی زن جوان برای قتل شوهر پولدار
حسابم مبالغی واریز کرد. روز تولدم گوشی سامسونگ A24 و روز مرد برایم ساعت مچی گرانقیمت خرید. شوهرش پولدار بود و بنگاه املاک داشت. اول از من خواست سلاح بخرم و او را بکشم که از مجازات قصاص ترسیدم و دنبال خرید سلاح نرفتم و این نقشه، نقش برآب شد. بعد خواست چند نفر را اجیر کنم که در مقابل مغازه و خانه، شوهرش را بکشند که باز هم نشد، بعد قرار شد با دادن قرص او را مسموم کند که با صحنه سازی مرگ او طبیعی باشد ...
اسرار خیانت مرگبار یک زن بعد از 8 ماه فاش شد+ جزییات
همشهری آنلاین؛ سرنخ: این حادثه 27 اسفند پارسال اتفاق افتاد. در آن روز زنی جوان با اورژانس تماس گرفت و گفت شوهرش حالش خوب نیست. آمبولانس اورژانس به محل حادثه که خانه ویلایی در شمال تهران بود اعزام شد اما قلب این مرد از تپش ایستاده بود.نیروهای اورژانس عملیات احیا را روی مرد میانسال که حدودا 47 سال سن داشته انجام دادند اما تلاش ها بی فایده بود و آنطور که مشخص بود چند ساعتی از مرگ وی می گذشت. همسر ...
ماجرای جایزه 220 هزار دلاری برای کتابفروش دوره گرد
... 2 روز بعد تلفن مغازه همسایه زنگ خورد و فردی خود را به عنوان مسئول دفتر دکتر سمیعی از سوئد معرفی کرد و خواستار گفت وگو با محمدحسین امام علی زاده شد. امام علی زاده و دکتر سمیعی این واژه ها را نمی شد کنار هم قرار داد و ارتباطی میان آنها یافت ولی صاحب صدا با زبان فارسی سلیس، تقاضای گفت وگو با کتابفروش خیر را داشت. امام علی زاده درباره این تماس تلفنی می گوید: باور نمی کردم که کسی از آن سوی خط ...
اولین عکس از شوهر اسید پاش زن تهرانی / انگیزه اش چه بود؟
همسرم هرروز غر میزد هر روز دعوا داشتیم تا اینکه رفت و درخواست طلاق داد چون معتاد بودم خیلی زود طلاق اش را گرفت از وقتی جدا شدیم او با دو فرزندم مرا از خانه طرد کردند هر بار که به سراغش می رفتم مرا بیرون می کرد بار ها و بارها از او خواستم تا من را ببخشد به او گفتم که ترک میکنم و دوباره زندگی امان را شروع کنیم اما او می گفت که هرگز تو ترک نمیکنی حرف هایم را قبول نداشت این 3 ماه لعنتی گذشت و من ...
خواندن این مطلب برای افراد زیر 18 سال مفید نیست | کارآگاهان راز اجساد مثله شده را چگونه کشف می کنند؟
را شناسایی کردند و حالا همه چیز برای رفتن به سراغ حمید آماده بود. خانه این مرد در یکی از مناطق شرقی پایتخت بود. نشانی او را به دست آوردیم و به سرعت راهی آنجا شدیم. حمید داخل خانه بود و احتمالا برای اینکه کسی به او شک نکند فرار نکرده بود. مرد میانسال سکوت کرد و به گوشه ای خیره شد. همه جزئیات جنایت را به خوبی به خاطر داشت. بعد از چند لحظه سکوت طوری که انگار با خودش حرف می زد ادامه ...
قتل شوهر مولتی میلیاردر به خاطر رابطه پنهانی
. دستگیری در زندان پس از انکار متهم، مأموران تحقیقات خود را برای شناسایی مرد جوان ادامه دادند و چند روز قبل موفق شدند وی را شناسایی کنند. مأموران در بررسی های فنی دریافتند مرد جوانی که با فتانه ارتباط پنهانی داشته مرد 40 ساله ای به نام شهروز و از سارقان سابقه دار است که بار ها به اتهام سرقت، زورگیری، درگیری و اعتیاد روانه زندان شده است. بررسی ها نشان داد شهروز چند ماه پس از ...
ماجرای عجیب این روحانی که سر از کمپ ترک اعتیاد در آورد!
...، تبلیغ در کمپ. راستش را بخواهید این معاشرت ابتدا برایم صرفاً به عنوان یک کار آخوندی، طلبه گی و تبلیغ بود. بعد که دیدم یک فضایی هست که خیلی جای کار دارد، ادامه دادم، تصمیم گرفتم بمانم و هر کاری برای کمک بهشان از دستم بر می آید، انجام دهم. معتادان خودشان می گویند که اعتیاد یعنی خلأ معنوی، یعنی بی خدایی! ***گفتید که بیشتر پرسش هایشان اعتقادی بود. از خودشان درباره دلیل این ...
به جای نوشتن از من از رشادت های مردم ایران بگویید
نیز از مصاحبان شهید آیت الله سید مصطفی خمینی در نجف به شمار می رود. او درباره نحوه اطلاع امام خمینی از این رویداد تلخ، شاهد صحنه های پی آمده بوده است: ما چند روزی بود که صاحب فرزند شده بودیم و خداوند پسرم (علی) را به ما عطا کرده بود و مادر همسرم برای کمک به خانه ما آمده بودند. صبح برای خرید شیر به مغازه ای در نزدیکی منزل حاج آقا مصطفی رفتم که شیرفروش به من خبر داد حاج آقا مصطفی را به ...
شیخ المعتادین یا شیخٌ للمعتادین؟! / ماجرای یک روحانی که برای ترک اعتیاد برنامه دارد
دریافت کنید. کم کم سه شنبه شب ها به چند کمپ می رفتم و دعای توسل می خواندم و دوستان دیگر هم همین طور بودند، تا این که مسئول کمپی به من می گفت: حاج آقا! شب هایی که دعای توسل در اینجا داریم، نه دعوا و خشونت هست و نه فرار. تو را خدا بیایید. آن مسئول کمپ شاید حتی کاری به دعای توسل و این چیزها نداشت؛ اما می دید که آن شب به راحتی می توانست به خانه اش برود و بخوابد. چه بسا بعضی واقعا ...
فال حافظ امروز | طالعت روشن است | از این خبر خوش جا نمون! +تفسیر دقیق
می کند. بعد از جدایی از شوهرم از من خواست به دیدنش بروم تا عکس ها را به من بدهد، من قبول کردم، اما وقتی سوار ماشینش شدم، مرا به سمت جنگل برد و در آنجا مورد آزار و اذیت قرار داد و عکس ها را هم به من نداد تا اینکه موضوع را به دوستم گفتم و از او کمک خواستم. وقتی با دوستم و فرزندش با او قرار گذاشتیم، مرد جوان خیلی مؤدب با ما برخورد کرد و گفت که عکس ها را در خانه ای ویلایی که ...
پرونده رتیل های خونریز چگونه بسته شد؟/ تهیه فیلم سیاه از تعرض 2 مرد به زن جوان
213 دادسرای عمومی انقلاب تحت تعقیب پلیس قرار گرفت. در همین حال، زن مصدوم پس از بهبود نسبی به افسر پرونده بیان کرد: آن شب در خیابان شهید درودی منتظر تاکسی بودم که 2 جوان با خودروی پراید مقابلم توقف کردند و من به عنوان مسافر سوار شدم، ولی ناگهان یکی از آن ها قمه کشید و با تهدید به مرگ، مرا به آلونکی در پشت بام بردند و پس از بستن دست ها و پاهایم مرا شکنجه کردند و هدف تعرض قرار دادند. آن ...
اعتماد از دست رفته!
کشید اگر کمکش نکنم عکس های شخصی ام را منتشر می کند. دست بردار نبود. برایم خط و نشان می کشید. می خواستم پولی به او بدهم و دهانش را ببندم. می گفت مشکل مالی اش حل بشود می رود و پشت سرش را نگاه نمی کند. به هر جان کندنی بود پولی جفت وجور کردم . قرار بود برود وبرای همیشه فراموشم کند. اما ... . چند هفته بعد دوباره زنگ زد. پول می خواست و تهدیدم می کرد عکس ها و اطلاعاتی که از زندگی ...
شوهرم می گفت صلاحیت تو پخت نان و شستن ظروف است!
اهالی کاظمیه بغداد. اینجا در مخابرات داعش کار می کرد. یک روز ابوعلوش او را به منزل آورد و گفت من عایشه را به عقد او درآوردم... باز هم وقتی من اعتراض کردم گفت که من پدرشان هستم و مسئولیت آنها با من است. تو فقط می توانی در امور داخل منزل نظر بدهی و نهایتاً برایشان مادری کنی. زن حق ندارد برای مرد تعیین تکلیف کند تو مادر هستی و تنها صلاحیت پخت نان شستن ظروف و پاکیزه کردن خانه است. تو هیچ حق ...