عکسی شوکه کننده از مادر تتلو بعد دستگیری پسرش+ تصویر
سایر منابع:
سایر خبرها
گفت وگو با نسیم نوروزی که بی وقفه برای کتاب و ادبیات کودک و نوجوان تلاش می کند /من یک فرمانده بی لشکرم
قول خودش نه دفتری دارد و نه معاونی و نه تشکیلات عریض و طویلی اما به نظرم او اراده ای دارد که می تواند جای خالی همه نداشته ها را پر کند. کار او هم از این نظر مهم است که در حوزه مطبوعات کودک و نوجوان با کمبود نشریات روبه رو هستیم و هم از این نظر که نشان داد عشق به هدف تا چه اندازه مهم است. عشق من ادبیات بود من سال1361 در اصفهان به دنیا آمدم. به جرئت می توانم بگویم زنده ماندنم در هر ...
مدافعی که با زمزمه یا لثارات الحسین به شهادت رسید
ای شهادت او دعا کنند. مزار پدرش کنار قطعه شهدا بود، برای اولین بار که بر سر مزارشان رفتیم رو به من کرد و گفت در قطعه شهدا، یک یا دو جا بیشتر جا نمانده و ان شاءالله جای من آنجاست و لذا از همان ابتدا می گفت مسیری را انتخاب کرده که ختم به شهادت می شود. ایکنا- رابطه شهید با امام زمان(عج) چگونه بود؟ شهید نوروزی عجیب امام زمانی بود. او سعی می کرد روزهای سه شنبه و جمع ...
ادیبستان تابناک ؛ سی ام
شعری از سیدحمید رضا برقعی نوشتم اول خط بسمه تعالی سر بلندمرتبه پیکر، بلندبالا سر فقط به تربت اعلات سجده خواهم کرد که بنده ی تو نخواهد گذاشت هرجا سر قسم به معنی لا یمکن الفرار از عشق که پر شده است جهان از حسین سرتاسر نگاه کن به زمین! ما رایت الا تن به آسمان بنگر! ما رایت الا سر سری که گفت من از اشتیاق لبریزم به ...
اینجا خانه ما| تربیت عاطفی لابه لای عکس های کودک
های خواهرم بودیم. عکس ها مربوط به دورانی بودند که خانواده خواهرم تهران و در همان خیابان خانه ما زندگی می کردند. آن روزها من فقط مادر علی بودم و هنوز سجاد و زهرا به خانه مان اضافه نشده بودند. لابه لای آلبوم کودکی بچه های خاله، سر و کله علی هم زیاد پیدا می شد. اما سجاد! نبود که نبود! مامان! من نیستم؟! ، مامان! پس من کجا بودم؟ ، مامان! علی رو برده بودین، منو نبرده بودین؟! چند ...
طعنه پیشکسوت پرسپولیس: سروش رفیعی در حدی نیست که نصیحت کند
اجازه اینکار را می دهی؟! تو اگر نصیحتی داری باید در زمین انجام بدهی. آن بازیکن برای خودش پست می گذارد .. یعنی شرایط تیم به جایی رسیده که آقای رفیعی باید تیم را به آرامش ببرد؟! این ها اصلا درست نیست. ببخشید اینطور می گویم ولی آقای رفیعی درحدی نیست که بخواهد این کار را در پرسپولیس انجام بدهد. شما به عنوان بازیکن وظیفه دارید، تکل بزنی، پیشانی ات پاره شود، کتفت بشکند؛ مثل قدیمی ها و بعد بیاید حرف ...
20 فیلم برتر کارنامه هنری رابرت دنیرو؛ از The Deer Hunter تا The Godfather: Part II
از اتحادیه ها را در دست داشتند. این احتمالاً آخرین فیلم مافیایی است که از اسکورسیزی و دنیرو خواهیم دید. این بازیگر حدود دوازده سال تلاش کرد تا این داستان را بسازد و حتی دوست قدیمی اش جو پشی را برای آخرین فیلم از بازنشستگی بیرون آورد. او در مصاحبه ای با هالیوود ریپورتر گفته است: کتاب فوق العاده ای است [... ] من آن را خواندم و گفتم، مارتی، تو باید این کتاب را بخوانی چون فکر می کنم شاید ...
آدینه با داستان/ کیک آلبالویی
* مریم رحمَنی - سیگار میکشی؟ - من؟ نه! - گفتم اگه سیگار می کشی با هم بکشیم. - نه شما بکش! من مشکلی ندارم. - پس شیشه رو می دم پایین. - میگم شما چون نویسنده ای نشانه هایی هم که می گید مخصوص خودتونه! - چطور؟ - مثلاً گفتید جلوی خودکار فروشی منتظر باشم. نگفتید مثلاً زیر اون درخت چنار یا جلوی دوچرخه فروشی. - آره... مثلاً اگه ...
شکنجه اسیران فلسطینی از سوی رژیم صهیونیستی
مستقر در ژنو، در پستی در ایکس نوشت که او نیز الحلکوت و مدیر یک مدرسه و یک کارمند سازمان ملل را که در میان بازداشت شدگان بودند، می شناسد. عبده گفت: من به الکحلوت التماس کرده بودم که بیت لاهیا را ترک کند و به جنوب غزه برود، اما او به من گفت: چگونه می توانم مادر پیرم را ترک کنم؟ ادعا های بی اساس و تغییر روایت از سوی رژیم صهیونیستی این نخستین باری نبود که رژی ...
روایتی از شهید بوشهری که با مادرش در غسال خانه صحبت کرد
انداختم که الحمدالله بخیرگذشت. من هم شاید مصلحت بود و یا سعادت شهید شدن را نداشتم از این جریان جان سالم بدر بردم. عبدالرضا سوم دبیرستان بود. من درآشپزخانه بودم که عبدالرضا عکسش را آورد و داد به دستم وگفت: عکسم خوب شده گفتم: بله! فکر می کردم، عکس را برای مدرسه اش گرفته است. بعد از چند روز دیدم، دفترچه ای در دستش است. پرسیدم: این چیه؟ گفت: دفترچه ی سربازی گفتم: پسرم تو الان سوم دبیرستانی، تو ...
از بهار چیزی به منقار ندارم
هم بی گدار می ریزم شنبه ها روز تلخ بعد از توست ، دل من التهاب دارد که تو بیایی همیشه ام باشی من به پایت بهار می ریزم مهربانی شبیه رودی که می رود تا فنا شود در خود می بری با خودت مرا جایی که من آنجا شرار می ریزم گم شدم بین باد و آبادی کوره راهم نشسته در طوفان گاهی از شب چراغ می روید با منی که غبار می ریزم رو به رویم نشسته ای تا باز فکر ...
واکنش مادر یاسین رامین به گفت وگوی فرزندش با بی بی سی
یعنی اخلاق و مرز عمل اخلاق است. خداوند به پیامبر هم می گوید که اگر به تو خلق نیکو نداده بودم یک نفر هم مسلمان نمی شد. انگ های زیادی به ما می زنند حالا اگر با این اصول دینی به قضاوت بنشینم، باید عمل درست از هر کسی، درست دیده شود و عمل غلط از هر کسی غلط است. اما دین حکومتی معمولا این را برنمی تابد لذا از کسانی که نگاه منصفانه دارند با انگ های متفاوت تلاش می کند تا صدایشان را ببندد یا اینکه ...
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام احمد صادقی شهمیرزادی
گردان زرهی عصبانی نمی شد. به کسی تندی نمی کرد و چهره اش بشاش و صمیمی بود. با خویشاوندان بسیار خوش اخلاق بود و از دیگر خصوصیت های باارزش کم حرفی اش بود و همه آشنایان و دوستان او را به عنوان فردی پرکار و کم حرف می شناختند. مادر شهید می گوید: روزی به پسرم گفتم: مادرجان! من جز تو کسی را ندارم. اولش فکر کردم اگر این طور صحبت کنم شاید کمتر به جبهه برود. پسرم روبه من کرد و گفت: مگر ...
وکیلی: درست کردن دالان وحشت در مترو در مسیر براندازی است/ آجرلو: کسی که می گوید مملکت مال حزب اللهی ...
هم این فضای یخ زده و فریز شده به اصطلاح عمومی است که ما اکنون در آن هستیم، بعد هم انتظار داریم انتخابات پررونقی اتفاق بیافتد. خبرفوری: آقای آجرلو شما چطور فکر می کنید؟ آجرلو: من شخصا طرفدار بازگشت به یک رقابت کلاسیک راست و چپ هستم، یعنی رقابت بین اصلاح طلب و اصولگرا، شبیه رقابتی که در سال 76 اتفاق افتاد و در همه دنیا هم مرسوم است یعنی من شخصا مخالف رقابت درون جناحی ام. این ...
مادر امیر تتلو به سیم آخر زد
عکسی از مادر تتلو منتشر شده که بر اساس شنیده ها این عکس مربوط به روز گذشته بعد بازگشت پسرش به ایران است. فریده واثق نوشت: خدا بود من بودم در کوچه پس کوچه های پایین شهر در محله ای که زنها جلوی در باقالی و سبزی پاک می کردند و پشت سر هر که رد میشد حرف می زدند. فریده که آنوقت ها نامش مریم بود باید از کوچه رد میشد تا به محل کارش آنطرف اتوبان می رفت و برمی گشت. روزی ...
دوست پسر شِر هم سن پسر اوست
...، اخیراً از راز خود برای جوان ماندن و رابطه با دوست پسرش پرده برداشته است. در ادامه، سؤالات و جواب های شر در جدیدترین مصاحبه اش آمده اند: یک روز عادی برای شما چگونه است؟ وقتی در خانه هستم، زود بیدار می شوم؛ حدود ساعت 6 یا 7 صبح. بعد از این که الکساندر (دوست پسر 37 ساله شر) بیدار می شود، با هم در ایوان قهوه می خوریم. صحبت می کنیم و او مرا سرگرم می کند؛ الکساندر ...
پیگیری اجرای حساب واحد خزانه
نتیجه را می گیریم که چهار هزار و هفت صد و بیست و یک حساب وجود دارد در محل که در اینها وجوهی ریخته می شود یا برداشت می شود اما خزانه داری کل کشور یا به طور کلی دولت اطلاع دقیقی ندارد؟ برزو زاده : در زمان وصولش ندارد اطلاعاتی ندارد، امکان دارد اینها بعد از یک مدت به موقع به حساب خزانه منتقل نشود. در زمانی که نیاز هست که این اطلاعات را شفاف و برخط بدانیم امکان دارد این را نبینم و در طول سال و ...
کودکان اولین قربانیان فساد طبقاتی
هایت را تایید نمی کنند من چطور باور کنم؟ که سارا با اشاره به صندلی قضاوت پاسخ می دهد: چون تو اونجایی! و دیگری زمانی است که دادستان نزد امیرحسین می آید و بعد از تهدید دوباره او می گوید: تو بلدی چکار کنی! و بازپرس با کنایه در جواب می گوید: نه حاجی اونو دیگه شما بلدی! و در واقع با همین دیالوگ کوتاه منفعت طلبی دادستان را به رخش می کشد. طراحی لباس و انتخاب رنگ بخشی از میزانسن است که مایلم ...
روایتی از شهیدپرورترین روستای ایران؛ ورجوی آبادی شهدا
خبرگزاری فارس_تبریز؛ کتایون حمیدی: دفعه قبل که اینجا آمده بودم، چین های دامن اش، گل های سبز چادرش، زیبایی لبخندش، همه نشان داشت از دلتنگی! یادم است نی نی لرزان چشم هایش را بهم دوخت: میهمان محمدعلی هستی تو! گفتم خدا قبول کند، به خاطر این تابلوی سَر در روستای تان آمده ام، شما مادر یکی از اینها هستی؟ خندید: هوم، پس خیلی خوش آمدی، محمد علی، پسر دردانه ام هم جزو همین 71 نفر است. دست هایش را ...
خوش گذرانی متفاوت دوشنبه با دوقلوها
...، راهپیمایی و... نبرم. ماجرا چه بود؟ دور میدان انقلاب ایستاده به سرود بچه های روی صحنه گوش می دادیم. من دخترک را بغل گرفته بودم که صحنهٔ اجرا را ببیند. پیرزنی از کنارم مدام می گفت: یه چیزی بده بچه ها بخورن. آب نیاوردی؟ میای بیرون کیف تو پر از خوراکی کن! برو براشون یه چیزی بخر بخورن. . گفتم حاج خانم! ما نیم ساعت پیش ناهار خوردیم! بعد از مراسم براشون می خرم! . دست آخر وقتی بین دو ...
عیادت معاون فرهنگی و اجتماعی سازمان اوقاف از استاد سازگار
.... خانواده در منزل روضه امام حسن (ع) برگزار کردند و در حالی که همان شب در مشهد به یک هیئت دعوت شده بودم شفای خود را گرفتم و توانستم مداحی کنم. وی افزود: تخلصم را میثم گفتم چون علاقه خاصی به جناب میثم تمار داشتم و دارم. کسی که در راه محبت امامش مقاوم بود تا به شهادت رسید. استاد سازگار با اشاره به برگزاری کلاس های آموزش های مداحی در روزهای چهارشنبه و صبح جمعه در بقعه متبرکه ...
از آزاده ای که خجالت می کشیدم!
کانال تلگرامی یک حرف از هزاران نوشته ای از علی محمد رمضان زاده را منتشر کرد: از آزاده ای که خجالت می کشیدم نفسای گرم تابستون به شماره افتاده بود. آخرین روزای تابستون سال هزار و سیصد و شصت و نه ، از جنگ دیگه خبری نبود. همه جا صحبت از بازسازی خسارتهای جنگ و بازگشت آزاده ها به کشور بود. از طرفی خوشحال بودم و از طرف دیگه از دیدار با یکی از دوستای آزاده ام خجالت می ...
حمله شاگرد مصباح یزدی به سیدمحمد خاتمی
دارد و آن شهید اسلام است، آن ........ ....... منافق است، منافق از کافر بدتر است، پس من نباید به حرف او اعتنا بکنم باید توجه داشته باشم که اصل در کفار دروغ است، چون فرمان خداست فرمایش خدا است اولئک هم الکاذبون *آقای حکیمی به غلط این حرف آن منافق ........ ...... را که هیچ شبهه ای در این نیست در کتابش آورده است. آخر تو بنده خدا حرف یک آدم منافق در خدمت دشمن را چرا باید در کتابت بیاوری؟ تو ...
اعترافات تازه قاتل نوعروس محله گلشهر مشهد
گلشهر رفتم و او را ندیدم، با آرایشگر محله که همدیگر را می شناختیم، جلو مغازه اش کمی حرف زدیم. بعد به سمت میدان کوچک بازار رفتم که زینب و دوستش را دیدم. صدایش زدم محلم نداد و وارد کوچه شد (اشاره به کوچه محل قتل)، پرسیدم چرا جوابم را نمی دهی، گفت که من از تو طلاق گرفته ام. گفتم چطور طلاق گرفته ای که من خبر ندارم. بعد پشت به من به سمت انتهای کوچه حرکت کرد، بعد از حدود بیست قدم از کنار ...
محمد نادری کیست؟
سال های دور وقتی بازیکن فوتبال بوده در یک سانحه باعث فوت پدر محمد نادری شده است او در تعریف این ماجرا می گوید ماشین رو در منتهای الیه سمت راست جاده نگه داشته بودم و در حدودا 30 درجه باز شده بود.پدر محمد نادری با موتور گازی بوده به هر دلیلی ندیده یا متوجه نشده یا در یهویی باز شده میخوره به در و بعد از 4 روز که در کما بوده فوت میکند. مادر محمد نادری همان شب خواب میبیند همسرش به خوابش اومده و گفته ...
چرخه اقتصاد کتاب، عادلانه نمی چرخد
رویداد ایران - سعید آقایی: شریفه بازیار، متولد 1354 روستای شاوه از توابع شهرستان رامهرمز در استان خوزستان و مادر سه فرزند است. وی آموزش های آرش رجبی زاده، فرحناز فروغیان و سیدمحمد بصام را در کارنامه کاری خود دارد. مجموعه هشت کتاب مشترک در قالب داستان کوتاه و دلنوشته او عبارتند از: درچشم روزگار/ چکیده ی قلم/ رخسارزندگی/ مهره طبابت تو/ فرمول عشق/ حرف عشق/ جادوی سکوت/ تلاطم زندگی . وی ...
سخنگوی جبهه اصلاحات: اگر قرار شد هر کسی فعالیت سیاسی کرد، مثل تاج زاده یا جلایی پور، آنها را به زندان ...
منتشر شده است، آن چیزی که فکر می کنید اتفاق می افتد چیست؟ امام: اتفاقاً همان مانیفست برای ما همه چیز است. ببینید آقا باید تجدید نظر بکنید. ببخشید الان شما می فرمایید که راس شورای نگهبان آقای جنتی است و خداحفظش کند. ولی یک نکته ای وجود دارد، واقعا آقای جنتی الان کارایی دارد؟ آقا ببینید کشور بایستی در واقع پوست اندازی کند متناسب با شرایط روز، متناسب با خواست این جامعه. ما ولی نعمت حکومت ...