دزدی عجیب دختر دانشجو | پای عشق و عاشقی در میان بود
سایر منابع:
سایر خبرها
اعترافات تکان دهنده عامل سه جنایت!
، اسفند بود و من اولین عید نوروز را باید در کنار خانواده نامزدم جشن می گرفتم و هدیه ای برایش می خریدم ولی بیکار بودم و هیچ پولی نداشتم. نامزدم نیز خیلی فشار می آورد و کسی هم مرا آدم حساب نمی کرد.به همین دلیل قصد داشتم لباس های اقساطی بخرم و چک بدهم اما فایده ای نداشت. از هر کسی پول قرض می خواستم با من قهر می کرد! داشتم دیوانه می شدم تا این که یک روز ساعت 6 صبح از کوچه ای در نزدیکی محل ...
اشک های سرد دختر رشتی در کلانتری مشهد! / جزئیات فرار با جوان شرور
خانه بیرون می رفت اما اجاره منزل و دیگر مخارج را می پرداخت. چند بار دچار تردید شدم و خواستم به رشت بازگردم اما پدرم ازدواج کرده بود و می دانستم جایی درآن خانه ندارم! اما روزگذشته هنگامی که مورد ظن نیروهای کلانتری امام رضا(ع) در یکی از پارک های مشهد قرار گرفتیم، نوروز تلاش کرد تا از چنگ ماموران فرار کند ولی او محاصره شده بود و نیروهای انتظامی مرا نیز به همراه نوروز دستگیر کردند. وقتی به ...
مرگ مشکوک زن جوان در مشهد
می کنیم. دوستش انگار ترسیده بود و قول داد که همسرم را بیاورد و با هم قرار گذاشتیم. برای اینکه به مشکلات بعدی دچار نشویم، از مادرش خواستم تا او هم بیاید. با هم مقابل کلانتری خواجه ربیع رفتیم و او با دوستش آمد. به محض دیدن ما می خواست فرار کند که زمین خورد و هر طور بود او را به خانه برگرداندیم. تا شب همه چیز خوب بود و با هم شام خوردیم. مادر همسرم نیز شب را پیش ما خوابید. صبح که ...
عشق زن صیغه ای مرد همسایه با پسر 17 ساله ! / شیلا پسرم را فریب داد !
گفته است که فقط یک ماه دیگر از مدت عقد موقتش باقی مانده و دیگر دوست ندارد با همسرش به زندگی مشترک ادامه بدهد. وقتی من ماجرا را فهمیدم، نزد آن زن جوان رفتم و التماس کردم که دست از سر بهبود بردارد و به آینده خودش بیندیشد چراکه پسر من فقط 17 سال دارد و باید در آینده با دختری ازدواج کند که حداقل هم سن و سال باشند! اما هنوز به خانه نرسیده بودم که شیلا با پسرم تماس گرفته و حرف های مرا به او انتقال داده ...
چه بلایی بر سر کودکان میترا استاد و لاله سحرخیزان پس از قتل مادرشان آمد؟
من زندگی ام را سورپرایز کرده است. علی درباره اتفاقی که آن روز شاهدش بوده می گوید: من اولین نفر بودم که وارد خانه شدم. کلید داشتم ولی کلیدم داخل قفل نمی رفت. من همیشه شب ها پنجره را باز می گذاشتم. حدود یک ساعت جلوی در بودم، هرچه در می زدم، کسی در را باز نمی کرد. کیفم را گذاشتم و از لبه دیوار بالا رفتم و از پنجره اتاقم وارد خانه شدم. رفتم اتاق خودم دیدم خانه ریخت ...
امتحان زمستونی
محمد رضا شبانی در ضمیمه آفتاب مهتاب امروز روزنامه اطلاعات نوشت: آن شب من و بقیه ی بچه های کلاسِ چهارمِ ب تا صبح بیدار بودیم و چشممان به آسمان بود، آسمان گرفته بود و بوی برف می داد اما خبری از برف نبود، خانم بهاری معلممان، تنها معلم مدرسه بود که در عمرش، حتی یک روز هم نشده [...]
کمال تبریزی: در تلویزیون فرقی بین دوغ و دوشاب نیست
...، از طرف خانه سینما نماینده شدم بروم در شورای پروانه ساخت، اما دو جلسه بیشتر نتوانستم تحمل کنم. جلسه اول رفتم و قدری دچار مشکل شدم و گفتم این بحث ها چیست که با فیلمسازان می کنید؟ چرا الان دارید درباره فیلمنامه اش قضاوت می کنید؟ اینکه خودش آمده می گوید من این فیلم را این گونه می سازم، تو چه کار داری و تو چه می دانی این فیلمنامه ای که نوشته را شاید طوری بسازد که تو نتوانی از آن ایراد بگیری؟ ...
دزدی عجیب دختر دانشجوی عاشق پیشه!
دختر 29 ساله پس از دستگیری به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: اهل طبس هستم و بعد از آنکه در دوران نامزدی از همسرم به خاطر اعتیادش طلاق گرفتم، به مشهد آمدم که ادامه تحصیل بدهم و در خانه یکی از نزدیکانم که برای زمان مسافرت به مشهد در حاشیه شهر خریده [...]
وسوسه شیطانی دختری که عاشق پسر آهنگساز شد
از حدود یک سال قبل به عقد موقت پسری درآمده بودم که به آهنگ سازی اشتغال داشت اما به خاطر مشکلات مالی نمی توانست آهنگ هایش را به بازار عرضه کند که بعد بتوانیم بایکدیگر به صورت رسمی ازدواج کنیم، این بودکه آن شب با دیدن طلاها وسوسه شدم و ... دختر 29ساله ای که به [...]
ماجرای دزدی عجیب دختر دانشجوی عاشق پیشه!
خراسان نوشت: دختر جوانی که به اتهام سرقت دستگیر شده بود، درباره علت این سرقت و سرگذشت خود توضیح داد. دختر 29 ساله پس از دستگیری به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد مشهد گفت: اهل طبس هستم و بعد از آنکه در دوران نامزدی از همسرم به خاطر اعتیادش طلاق گرفتم، به مشهد آمدم که ادامه تحصیل بدهم و در خانه یکی از نزدیکانم که برای زمان مسافرت به مشهد در حاشیه شهر خریده بودند، اقامت کردم. ...
اشک های سرد دختر رشتی در کلانتری مشهد! / جزئیات فرار با جوان شرور
این ها بخشی از اظهارات دختر16ساله ای است که در عملیات مبارزه با سرقت نیروهای انتظامی مشهد به همراه پسر22ساله ای به نام نوروز دستگیر شده بود. این دخترنوجوان با بیان این که دختری فریب خورده است، درباره سرگذشت خود و ماجرای فرارش از منزل به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری امام رضا(ع)مشهد گفت: 4سال قبل [... ...
انتقام هولناک مرد کینه جو
سازی اشتغال داشت، اما به خاطر مشکلات مالی نمی توانست آهنگ هایش را به بازار عرضه کند که بعد بتوانیم بایکدیگر به صورت رسمی ازدواج کنیم، این بودکه آن شب با دیدن طلا ها وسوسه شدم و ... بیشتر بخوانید حکم قصاص برای قاتل تاجر ایرانی در گرجستان مرد ایرانی که 12 سال قبل رئیس اتحادیه تجار ایرانی در گرجستان را به قتل رسانده و پس از پایان دوران محکومیتش در آن کشور به ایران آمده بود، از ...
تصاویر | این دختر آرزو دارد با شهاب حسینی هم بازی شود
باره بیان کرد: من با بازی کردن در نمایش دشمن خدا بیشتر و بیشتر به بازیگری علاقه مند شدم و خیلی دوست دارم این کار را ادامه بدهم، با اینکه مسیر خانه ما خیلی دور است، ولی من سعی می کنم خیلی زود مشق هایم را بنویسم و درسم را بخوانم تا شب به اجرا برسم. این بازیگر کودک ادامه داد: وقتی در سالن نوفل لوشاتو اجرا داشتیم، هرشب از بغل ساختمان بزرگ تئاتر شهر رد می شدیم و من هرشب به مامانم می گفتم آرزویم این است ...
دزدی سفارشی فقط در یک دقیقه!
تهران بزرگ اما هیچ کدام از این حبس ها تاثیری در او نداشته چرا که خودش می گوید 11 سال زندان کشیده ام، اینقدر کتک خورده ام که دیگر از هیچ چیز نمی ترسم. امیر بادی به غبغب انداخته و با چهره ای جدی می گوید: من خودم می دانستم که چه کار دارم می کنم. آگاهانه وارد این کار شدم و خرید و فروش موتور سروقه کردم. خودم هم می دانم که باید تاوان بدهم. پس چرا خودم را گول بزنم و الکی آسمان به ریسمون ببافم ...
نه! آدمی به امید زنده نمی ماند
اولیه امیدوارکننده اند، اما داده های ثانویه با بررسی روی دویست بیمار، نتیجه را رد می کنند. تجزیه و تحلیل های بیشتر نشان داده، این روش در افراد مبتلا به نوع خفیف تر ای ال اس می تواند است سودمند باشد. این اعتراضات نباید عملکرد حرفه ایِ مراقبت های پزشکی و سازمان غذا و دارو را خدشه دار کند. قرار نیست دارو به هر قیمتی تأیید شود یا نوعی از درمان روانۀ بازار شود که گران و احتمالاً بی اثر است. اما ...
شهیدی که در تابوت قرآن تلاوت کرد
کارت دلیل داشتی چرا جواب پدرت را ندادی که شهید مغفوری گفت ایشان پدرم هستند. شما هم همسرم هستید جواب شما را هم نمی توانم بدهم. وی به کتاب "به رنگ خدا" شامل خاطرات همسر شهید مغفوری اشاره کرد و به نقل همسر شهید افزود: یکی از دوستان همسرم به خانه ما آمد در حیاط منزل نشست، خانم ایشان داخل آمد، من موقع رفتن چادر پوشیدم و برای خداحافظی به حیاط رفتم. شب شهید را خواب دیدم که گفت امروز فلانی آمد ...
روایت مردم نهاد از تشکلی فعال در زمینه فرزندآوری و فرزند پروری | بارقه های نور و امید با مهر مادری
سال است که به عنوان مدیر یک موسسه فرهنگی مشغول خدمت هستم. علاقه مندی من به کودکان برای اطرافیانم خیلی واضح است برای همین دغدغه کودکان من را همیشه درگیر با خانواده ها می کرد؛ بنابراین به واسطه شغلم ارتباط نزدیک تری با مادران در جلسات و سمینار های آموزشی گرفتم و با دغدغه های آن ها آشنا شدم، دغدغه هایی از قبیل این که خیلی از خانواده ها دوست داشتند فرزندی داشته باشند، اما موانعی وجود داشت ...
شبهه تقلب در کنکور و خودکشی دو دانشجو
به خاطر اینکه پدرم دارو مصرف می کند، احساس عذاب وجدان دارم. فشاری که سازمان سنجش به ما وارد کرد، بیشتر از این حرف هاست. چه فشارهایی را در این مدت تجربه کردید؟ رای من که آمد و اخراج شدم، یک ماه آمدم تهران در خوابگاه زندگی کردم. آقای پورعباس این طور پخش کرده است که ما آقازاده هستیم، درصورتی که هزینه ی وکیل گرفتن هم نداریم. یک دختر تنها هستم که 14 ساعت از روستاهای محروم لرستان تا ت ...
یادداشت ایرنایی از روزهای اولیه زلزله بم
...، تابلوهای فروافتاده در روی زمین که مُعرف تجارت پرسود مرگ در بازار مکاره زلزله اند، ساختمان های مُطبق درهم تنیده ای که ارتفاعی پَست و مُفرد یافته اند، است. ساعت 10 صبح روز چهارشنبه، محله باغدشت با پدری داغدار که سه عزیزش را در زلزله مهیب بم از دست داده، در محله باغدشت روبه رو شدم. سراغ خانه اش را گرفتم. گفت: بریم و رفتیم . در خانه اش - بخوانید ویرانه اش - همه ...
از قرمز تا لانتوری ؛فیلم های سینمایی ایرانی که بر اساس داستان واقعی ساخته شده اند
اوایل فعالیت خود، آثار خوبی ساخت و در میان منتقدان، تاحدودی جایگاه پیدا کرد. این وضعیت در نیمه دوم دهه 90 که هادی به ورطه تولید کمدی افتاد، خدشه دار شد و این کارگردان جوان، جایگاه معناداری در میان مردم یافت. حالا حدود 8 صبح، بازگشت هادی به خاستگاه اصلی خود یعنی سینمای اجتماعی، پس از 6 سال است. خفاش/1376 به داستان یکی از جنایتکاران مخوف ایران طی سال های اخیر اشاره دارد؛ یعنی ...
چند شعر از فریدون مشیری
عاشقانه فریدون مشیری آخر ای دوست، نخواهی پرسید که دل از دوری رویت چه کشید؟ سوخت در آتش و خاکستر شد وعده های تو به دادش نرسید داغ ماتم شد و بر سینه نشست اشک حسرت شد و بر خاک چکید آن همه عهد فراموشت شد؟ چشم من روشن، روی تو سپید جان به لب آمده در ظلمت غم کی به دادم رسی ای صبح امید؟ آخر این عشق مرا خواهد ...
جایی که با تحقیر به من نگویند: افغانی!
خبرگزاری مهر ؛ گروه مجله: خودش را اولین دختر افغانستانی که توانسته در ایران مجوز کار بگیرد معرفی می کند و می گوید بعد از او، مسیر برای بسیاری از زنان و دختران افغانستانی باز شد تا با مجوز و قانونی کار کنند. حرف هایش را با خواندن شعری که خودش سروده آغاز می کند: بچه بودم که از شهر آواره شدم؛ نمی دانم درست یادم نیست، شاد بودم یا غمگین، آنقدر می دانم، وقتی از شهر خود آواره شدم، شهر من مثل اناری ...
پسر جوانی که به جای هنرپیشگی، دزد شد! + فیلم سارق موتور حرفه که قبلاً بازیگر بود
خواهرم را گرفت و از ایران رفت. آنها هم اکنون در کشور آلمان ساکن هستند و اقامت آنجا را دارند. پس تو چرا نرفتی پیش آنها؟ می خواستم بروم اما در فرودگاه متوجه شدم به خاطر سرقت و رد مال در پرونده های قبلی، ممنوع الخروج هستم. مرا اینجور نگاه نکنید زمانی برای خودم برو و بیایی داشتم. می خواستم بروم آلمان و بازیگری را به صورت حرفه ای ادامه بدهم. راستش من در نوجوانی کلاس های بازیگری ...
قتل هولناک تاجر ثروتمند ایرانی در گرجستان توسط یک شیطان پرست
. دستگیری، محاکمه و حبس در گرجستان نیما پس از دستگیری در تشریح ماجرا گفت: چند ماه قبل از ایران به ترکیه مهاجرت کردم و در آنجا با مراجعه به سفارتخانه های امریکا و کانادا درخواست پناهندگی دادم اما تقاضایم رد شد و به ناچار به گرجستان رفتم و در بازار مشغول کار شدم. مدتی بعد به عضویت یک فرقه شیطان پرستی درآمدم. بعد از مدتی از همکارانم شنیدم که تاجری ایرانی به نام میثم در ...
پیرترین تبهکاران دنیا
فروشنده به او اجازه دهد بدون پرداخت پول لوازمی که برداشته بود، از فروشگاه خارج شود. چارلز مقداری کنسرو، تنقلات و تعدادی گوشت بسته بندی شده برداشته بود که ارزش آنها حدود 215 دلار می شد. او در مصاحبه با آسوشیتدپرس گفت فرزندانم مرا ترک کرده اند و من که هیچ راه درآمدی ندارم، مجبور به سرقت از فروشگاه شدم. زیرا چند روز بود که حتی یک وعده غذایی هم نخورده بودم و هیچ چیز در خانه نداشتم. از ...
گفتگو با نخستین زن اسیر ایرانی که بعد از 2 سال شکنجه به کشور بازگشت | دعایی که بعد از 40 سال مستجاب شد
به اولین اسیر زن ایرانی کمک کرد سلامت باشد. توی استخبارات پتو داشتم و یک زیر انداز و یک وعده غذا. تلاش می کردم روزه بگیرم و تمام روزم را با قرآن می گذراندم شب هایم به نیایش می گذشت و روز ها می خوابیدم. هفته ای یک بار برای پانسمان می رفتم و بازجویی می شدم. سرباز شیعه عراقی امیدوارم کرده بود که در بیمارستان العماره نامم ثبت شده است و نمی توانند در استخبارات برای همیشه مرا ...
ماجرای جعفر پلنگ خادم امام رضا(ع)
و حاشیه شهر مشهد برده و بین فقرا توزیع کنیم (معروف به عذای حضرتی). شبی با خادم مسجد آخر بلوار توس، تماس گرفته و به او گفتم: امشب قرار است که فلان مقدار غذای مشخص، به منطقه شما آورده و توزیع کنیم و آماده همکاری با ما باشید. وقتی به آن مسجد رسیدیم، با جمعیت فراوانی که درب مسجد منتظر بودند مواجه شدیم ، بطوری که امکان توزیع غذا را بخاطر ازدحام شدید و ترس از تلف شدن تعدادی از مردم، نداشتیم! خادم مسجد ...