یک پسر درس خوان دست به قتل زد؟
سایر منابع:
سایر خبرها
پایان قتل سریالی زنان به دست زوج جوان / آنها خانه فساد داشتند + عکس
به نام چاندراکالا رساند. پلیس متوجه شد این زن هر دو مقتول را در 5 ژوئن به خانه اجاره ای خود در متاگالی دعوت کرده بود. آنها تمام روز را در خانه او بودند و بعد دیگر خبری از هر دو قربانی نبود. بنابراین پلیس چاندراکالا را کرد. چاندراکالا در بازجویی ها اسرار قتل هر دو مقتول را فاش کرد و گفت: این دو زن نقش مهمی در تجارت جنسی زنان داشتند. دختران جوان را فریب می دادند و از آنها می کردند. او ...
اعترافات تکان دهنده عامل 3 جنایت!
...> قاتل که عاشق مار بود رتبه 193 کنکور سراسری که از بچگی عاشق مار بوده، جزئیات قتل مرد جوانی را برملا کرد که با سرنگ حاوی سم مار، او را به قتل رسانده بود. بیشتر بخوانید توصیه پلیسی: جلوگیری از سرقت تلفن همراه 1-در مواقعی که با تلفن همراه در خیابان و معابر صحبت می کنید از هندزفری استفاده کرده و در غیر اینصورت صرفاً در موارد محدود و ضروری از گوشی همراه خود ...
قتل فجیع در پمپ بنزین تهران/سرنوشت مخوف فلافل و همدستش + عکس
که می دانستم همان محدوده است و از او خواستم کارت سوخت برام بیاورد. او چند دقیقه بعد به همراه سهیل رسید اما کارت سوخت همراهش نبود. از انتظار خسته شده بودم و چون اهل دعوا هستم و سرم درد می کند برای دعوا، با عصبانیت به متصدی پمپ بنزین گفتم کارت چه شد؟ او گفت باید منتظر بمانم. عصبانی شدم و کارت سوخت یک راننده تاکسی را برداشتم. مقتول به این کار ما اعتراض کرد و همین باعث شد درگیری میان ما شکل بگیرد ...
اعترافات تکان دهنده قاتل 3 جنایت در مشهد ! + عکس قاتل در محل قتل ها
کشاندم که متعلق به یکی از بستگانم بود.وقتی او فهمید من پولی ندارم تا دستمزدش را پرداخت کنم بهانه گیری کرد که نمی تواند کار کند! من هم که از قبل عصبانی بودم تکه آجری را برداشتم وبه سرش کوبیدم. بعد از آن که متوجه شدم جانش را از دست داده است، پیکرش را به داخل چهار دیواری مخروبه آجری انداختم وفرار کردم. بعد ازچند روز هم به بیمارستان روان پزشکی رفتم و خودم را به عنوان بیمار روانی معرفی کردم چون قبلا هم به ...
اعترافات تکان دهنده عامل 3 جنایت
جوان 35 ساله ای که مرتکب 3 قتل هولناک در مشهد شده است، هنگام بازسازی صحنه های جنایت، درحالی با اعترافات تکان دهنده خود ابعاد دیگری از قتل های بی رحمانه را فاش کرد که تعداد زیادی از اهالی خواجه ربیع مشهد خواستار اجرای احکام قضایی در ملاءعام شدند تا درس عبرتی برای دیگران باشد.
چه بلایی بر سر کودکان میترا استاد و لاله سحرخیزان پس از قتل مادرشان آمد؟
محمدخانی از دیدن جنازه خونین مادر، بسیار دلخراش است. او در هنگام قتل مادر و کشف جنازه، 13 سال بیشتر نداشت. ناگفته ها علی محمدخانی 12 سال پس از دیدن جنازه مادر، علی محمدخانی در مقابل خبرنگار یک هفته نامه ورزشی، ناگفته هایی از تجربه دلخراش زندگی خود بیان کرد. او گفت: آن سال کلاس اول راهنمایی بودم. قرار بود که من آن روز مدرسه نروم. شب قبل از حادثه، خاله مهنوش و خاله ...
پسر معتاد: من مادرم را نکشتم؛ خودش افتاد توی چاه
گذشت می کنیم. برادرمان اعتیاد دارد و پولی هم ندارد که دیه ای بپردازد. به همین خاطر دیه هم نمی خواهیم. اما تقاضا داریم برادرمان از جنبه عمومی جرم مجازات شود. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من مادرم را نکشتم. روز حادثه مادرم در حال انجام کارهای باغ بود که به یکباره متوجه شدم در باغ نیست از آنجا که مواد مصرف کرده بودم در حالت طبیعی نبودم با این حال همه جا را دنبالش گشتم و بعد از مدتی متوجه ...
بدشانسی 12 ساله متهم به قتل در زندان
.... رسیدگی به این پرونده از تابستان 96 و با گزارش یک درگیری خونین در پارک و مجروح شدن پسر جوانی با ضربات چاقو در دستور کار پلیس قرار گرفت. چند روز بعد با مرگ مجروح این حادثه تحقیقات جنایی آغاز شد و مأموران با توجه به اظهارات شاهدان یکی از هم محلی های مقتول را که پس از درگیری متواری شده بود دستگیر کردند.متهم در دادگاه گفت: من را بی گناه به زندان انداخته اند. روز حادثه من در خانه بودم که ...
بازمانده کربلای 4 از لحظات سخت پرپر شدن غواص ها می گوید
که چرا بیرون آمدی و زود به بالای معابر برو که دیگر صدایی نمی شنیدم، در حال کشیدن مسح پا بودم که سوزش عجیبی در دست و پایم نشست. سرما و خونریزی از داخل پوتین که ترکش آن را دریده بود، استخوان هایم را شکسته و سوزش آب شور و سرما تقریباً پایی برایم نگذاشته بود. با وجود خونریزی شدید، کنار معابر بودم. دقایقی که مثل برق می گذشت. شهید هاشم اعتمادی و شیخی و عبدالله زاده و شکیبا را همگی می گفتند ...
دختر 7 ساله در حسرت آغوش مادر زندانی / شلیک مرگ به شوهر در اوج خشم + جزییات
این همه و تنش و دعوا باشم چشمانم را به 12سال زندگی با او بستم تمام خاطراتمان درست ماننده یک فیلم مقابل چشمانم رژه میرفت چند لحظه بیشتر طول نکشید که انگشتم ماشه اسلحه را کشید و مهرداد غرق در خون در جایش خوابیده بود صدای فریاد او را دیگر نمی شنیدم خبری از مشت و لگدهای او نبود لعیا در حیاط بازی می کرد نمی دانستم چکار کنم وقتی پلیس سر رسید گفته بودم او دست به زده اما کمی بعد خودم اعتراف کردم که او را ...
نگاهی به گفته های سازنده نیم تنه کمال اسماعیل بن محمد بن عبدالرزاق اصفهانی
...> محمدی افزود: من کمال اسماعیل را نمی شناختم و فقط به دنبال شخصیت سازی از آدمی بودم که به هیچ راهی حاضر نمی شود که شاعر دربار مغولان باشد و برای آنها شعر بگوید حتی به قیمت جدا شدن سر از بدنش. یعنی دنبال آدمی بودم که دماغ و چشم و گونه هایش به چنین آدمی بخورد؛ ولی وقتی توریستهای فرانسوی از چنین لبخند تمسخرآمیزی حرف زدند و من متوجه شدم که اتفاقاً درست می گویند و گویا کمال اسماعیل در نیم تنه ای که ساخته ام ...
ماجرای خرید انسولین برای پیرزن توسط پلیس
اینها است. نحوه مصرف داروها را برای پیرزن توضیح دادم ؛ راستش وقتی داروخانه بودم، از دکتر آنجا چگونگی مصرف انسولین را پرسیدم که او هم برایم گفت چند مدل انسولین داریم و این مدل انسولین را که گرفته ای می توان سه بار مصرف کرد. پس به پیرزن گفتم داروهایش را چگونه مصرف کند و تا 10 روز دیگر هم نیازی به خرید دوباره ندارد. اتمام مأموریت را با کلانتری در میان گذاشته و با رئیس ...
قاتل نخبه: آرزو داشتم باغ وحش جانوران سمی داشته باشم!
مداربسته نشان داد پسر جوان چند ساعت قبل با موتور سیکلتش داخل خیابانی در حال رانندگی بوده که موتورسیکلتی با دو سرنشین به او نزدیک می شوند و سرنشین موتور با دست شیئی را به پشت او وارد می کند. همچنین در آزمایش های پزشکی قانونی مشخص شد وی بر اثر تزریق سم مار به قتل رسیده است. مأموران در تحقیقات میدانی دریافتند مقتول که پسر مرد ثروتمندی است، از مدتی قبل با عمویش اختلاف داشته و مأموران احتمال دادند ...
قاتلی که عاشق مارها است و با سم مار آدم کشت/ ویدئو
4 شهریورماه سال جاری ماجرای مرگ مشکوک پسر جوان 23 ساله ای در بیمارستان فیروزگر توسط پدرش به کلانتری 107 فلسطین گزارش شد، بر همین اساس ماموران و بازپرس ویژه قتل محمدجواد شفیعی از شعبه 5 دادسرای امور جنایی با حضور در بیمارستان تحقیقات در خصوص این مرگ مشکوک را آغاز کردند. در تحقیقات ابتدایی پدر مقتول به بازپرس شفیعی گفت: ساعت 4 عصر روز 3 شهریور از خانه خارج شد و بعد از چند ساعت به مادرش ...
جزئیات تازه از قتل با زهر مار افعی
دنبالش راه افتادیم. او را گم کردیم و ساعاتی بعد اتفاقی او را یافتیم. متهم به قتل ادامه داد: اول خواستم به او افشانه بزنم تا تعادلش را از دست بدهدو بعد با چاقو زخمی اش کنم تا خانه نشین شود اما سرعت او زیاد بود و نشد. نقشه تغییر کرد، چون سال ها مار افعی داشتم و نحوه گرفتن زهر آن را بلد بودم، افعی پلنگی را از مردی خریدم، زهرش را گرفته و در سرنگ ریختم. در جریان تعقیب با سرنگ آن را به بدنش زدم و فرار کردیم ...
بازداشت مظنون به قتل در مراسم سوگواری
شدم و پایم به یک گروه سارق که از خانه ها سرقت می کردند باز شد. بعد از دستگیری ام با آنها به رد مال وسه سال حبس محکوم شدم. خانواده ام رد مال را پرداخت کردند و یک سال قبل حبسم تمام و آزاد شدم اما دوستان خلافکارم دست از سرم برنداشتند. بوستان مشیریه پاتوقم بود که با دوستانم آنجا می رفتم اما مقتول و دوستش را تا به حال ندیده بودم. با چند نفر اختلاف و درگیری حتی برسر ردمال و سرقت و کری خوانی داشتم و ...
انتقام هولناک مرد کینه جو
برادرزاده اش با همدستی چهار دوستش اعتراف کرد و در تشریح ماجرا گفت: من و مقتول فاصله سنی کمی داشتیم و همین موضوع باعث شده بود باهم رفیق باشیم، رابطه خوبی هم داشتیم تا اینکه چند ماه قبل سر موضوعی با هم به اختلاف خوردیم و او به عمد مقداری مواد مخدر در ماشینم جاسازی کرد تا به جرم حمل مواد مخدر به زندان بیفتم، اما قبل از اینکه پلیس برسد موضوع را فهمیدم و مواد را پیدا کردم. بعد از آن به دنبال فرصتی بودم تا او ...
جنایت با چوب بیسبال بخاطر یک موتور / قاتل فراری دوست قدیمی زمینگیر شد + جزییات
تلفن همراه مقتول با پلیس تماس گرفته بود و خیلی زود مرد جوان دستگیر شد. متهم در تحقیقات ابتدایی به پلیس گفت: من شاهد بودم که رضا و چند نفر از دوستانش در پارک در حال سیگار کشیدن بودند که با اعتراض چند جوان روبرو شدند و بین آنها درگیری رخ داد و درا دامه شاهدان درگیری پلیس را با خبر کردند اما وقتی پلیس وارد پارک شد درگیری آنها پایان گرفته بود و همه چیز به خوبی تمام شده بود ولی پس از رفتن ...
10 عکس سمی از عنکبوت ها
شده و به شدت به گلبول های قرمز خون آسیب می رساند. این زهر به جای این که باعث انعقاد خون شود، باعث روان شدن و بالا رفتن فشار خون خواهد شد و در نهایت به دلیل فساد در ناحیه گزش و جلوگیری از انعقاد خون، قربانی در اثر خونریزی شدید و بزرگ تر شدن زخم جان خود را از دست می دهد. البته انسان ها به ندرت با این گونه مواجه شدند و گزارش هایی از مرگ در اثر گزش این گونه وجود ندارد اما عنکبوت شنی شش چشم ...
پایان 6 سال فرار عامل جنایت مسلحانه در قم
نمی توانند در این ماجرا موفق شوند و خواستند خودم را به آنها برسانم. من هم سریع سوار ماشین شدم و سمتشان حرکت کردم تا به مکان تعیین شده بروم. اختلاف جدیی با مقتولان نداشتیم و فقط قدرت نمایی و کری خوانی باعث شده بود رقیب هم باشیم. در این بین ما می خواستیم ثابت کنیم که در محل، ما از آنها قوی تر هستیم. البته چند وقت قبل سر همین موضوعات با هم دعوا کردیم، اما آن دفعه با قمه بود و یکی هم زخمی ...
بازداشت عامل قتل کارمند پمپ بنزین
منصور فلافل و دختر مورد علاقه اش هم آن روز به مرز رفته بودند، اما وقتی متوجه می شوند بهنام با شلیک گلوله کشته شده از ترس دوباره به تهران برمی گردند و پس از آن منصور به افغانستان می گریزد. بازداشت متهم اصلی با به دست آمدن این اطلاعات، مأموران تلاش برای دستگیری متهم را آغاز کردند تا اینکه چند روز قبل فهمیدند منصور از افغانستان به تهران بازگشته است. بنابراین مخفیگاهش را شناسایی و او را ...
تعبیر خواب
راه چاره بپرسه. نیم ساعت بعد گوشی اتاق زنگ خورد. اون ور خط طرف به فارسی گفت: مشدی! باز گل کاشتی که... سید رضی بود. انگار از یه معادله لاینحل رهایی پیدا کرده بودم. صبح با هم تو میدون مرجه قرار گذاشتیم و سید 300 دلار گذاشت کف دستم و گفت: بلیت هم بگیرم؟ گفتم: بچه ها واسه سه روز بعد بلیت گرفتند برام. همدیگه رو بوسیدیم و خداحافظ تا این که فتنه سوریه در سال 89 شروع شد و من برای مستند فتنه شام باز ...
می خواستم فیلمساز شوم نه خلافکار
این درگیری مرگبار، قدرتنمایی بوده است. وی درباره 6 سال زندگی مخفیانه اش گفت: از این شهر به آن شهر و از این روستا به آن روستا می رفتم و بیشتر وقتم را در پاتوق خلافکاران، معتادان و گاهی اوقات روی صندلی پارک ها می گذراندم. در این 6 سال به تمام معنا آوارگی و بدبختی را تجربه کردم. چه شد دست به قتل زدی؟ فقط حماقت. روز حادثه خارج از شهر بودم که دو نفر از دوستانم با من تماس گرفتند و ...
جامعه نابالغ دست به انقلاب می زند
داشت دستگیر و بعد از 6 ماه آزاد شدم.وقتی آزاد شدم یک ماه بعد به دلیل ارتباط با سازمان مجاهدین دوباره دستگیر شدم. *زندان عادل آباد شیراز و زندان مشهد برای اعمال رفتار خشن علیه زندانی ها ساخته شده بودند. *من شاهد شهادت سید رضا دیباج بودم او زیر شکنجه شهید شد، سلول ها پنجره داشته و می شد دید. *دیدم کسی را لای پتو پیچیدند و بردند و فهمیدم او دیباج است. *من شاهد موارد مشخصی بودم که ...
لذت خوش آمدگویی رو در روی رهبری
بود که هر از چند گاهی به صورت زنده تعزیه اجرا می کردند. سر راه، اطراف اراک اتوبوس خراب شد، دنده اش جا نمی رفت. خدا را شکر که پیش نمازخانه ای که برای نماز مغرب و عشا ایستاده بودیم راننده متوجه این ایراد شد. ایستادیم تا اتوبوس جایگزین بیاید. هوا خیلی سرد بود و ما در نمازخانه از سرمای بیرون پناه گرفته بودیم. البته زمانی هم به دست آوردیم تا موبایل هایمان را شارژ کنیم. همین خرابی اتوبوس باعث شد که ...
مشاور رئیسی: در تحقق دولت اسلامی دچار تاخیریم | گفتمان انقلاب اسلامی، شاخص مهم ارزیابی مدیران است | کپر ...
کشور بودم و از تهران برای محرومیت زدایی رفته بودیم، آن زمان معتقد بودیم که با هزینه کردن می توانیم محرومیت را جبران کنیم آنجا کنار کپر یک پیرزن نشسته بودم و با خود فکر می کردم که من فقیرتر هستم یا این زن، اما بعد متوجه شدم که کپر نماد فقر نیست و این یک شاخص غلط است. وی افزود: کپر یک سازه سبک، ارزان و متناسب با اقلیم جنوب کشور است و بشر بعد از سال ها تجربه به این نتیجه رسیده است که سازه ...
سرنوشت دختر 15 ساله بعد از فرار از خانه
دختر 15 ساله درباره ماجرای فرارش از منزل گفت: 4 سال قبل زمانی که 12 بهار بیشتر از عمرم نگذشته بود، ناگهان مادرم را از دست دادم و به دختری افسرده و گوشه گیر تبدیل شدم. مادرم تنها پناهگاه من در زندگی بود چرا که با پدرم ارتباط صمیمانه ای نداشتم و او هم درگیر امور شغلی خودش بود و توجه زیادی به من نداشت. بعد از مرگ مادرم درس و مدرسه را هم رها و سعی کردم با پرسه زنی در فضای مجازی خودم را از تنهای ...