سایر منابع:
سایر خبرها
خشکسالی شده ای بارش باران برگرد
برگرد من جوان بودم و اندوه غمت پیرم کرد بهر آرام دلِ خسته ی پیران برگرد ای که ویرانگر غربی، دو سه جا مانده هنوز تا شود یکسره آشفته و ویران، برگرد برنگردی تو اگر، پس چه کسی برگردد؟ محض خشنودی شبنامه نگاران برگرد تو که بر موضع ما پای فشاری کردی بر همان موضع خود پای فشاران برگرد اینهمه گفتم و تو باز به من مینگری؟ وقت تنگ است، بیا ، زود ببم جان برگرد... ...
هرچه کنی به خود کنی
...> گزیری به چاهی در افتاده بود که از هول او شیر نر ماده بود بداندیش مردم به جز بد ندید بیفتاد و عاجزتر از خود ندید همه شب ز فریاد و زاری نخفت یکی بر سرش کوفت سنگی و گفت: تو هرگز رسیدی به فریاد کس که می خواهی امروز فریادرس؟ همه تخم نامردمی کاشتی ببین لاجرم بر که برداشتی که بر جان ریشت نهد مرهمی که دلها ز ریشت بنالد همی؟ تو ما ...
ای شرفِ اهل قلم، مرتضی؛ جای تو خالی به سپاه دمشق
را حضور راویِ افسانۀِ مردان مرد – آینۀِ جبهه و جنگ و نبرد بار سفر بست و غریبانه رفت – بال و پرش سوخته، پروانه رفت ای نفست کرده معطر فضا - ای شرفِ اهل قلم، مرتضی اهل قلم را به شهادت نخست – دل همه عُشاق علی، تنگِ توست کاش که می آمدی ای مرد عشق – خاطره سازی تو ز جنگ دمشق باز بگیری تو قلم تا به دست - فاطمیون را کنی از باده مست خون تو روایت ز ...
شهیدی که نحوه شهادتش را پیش بینی کرده بود+تصاویر
و ادب و تواضع او بین همه ما زبانزد بود. به واقع از همان دوره همه ما به اخلاق و ادب فریدون غبطه می خوردیم. به یاد دارم یک سال در مسابقات قرآن کانون میثم واقع در دوراهی قپان شرکت کرده بود، او به سراغ تک تک شرکت کنندگان می رفت و به آنها روحیه می داد و می گفت تو از من بهتر هستی. تقید به نماز شب و توصیه به خانواده در ادامه، مادر شهید درباره فرزندش لب به سخن گشود و گفت: فریدون از ...
سیری در ادب عاشورایی و نگاهی به تجلی آن در ادبیات انقلاب اسلامی
اندیشه فقهی شیعه بی نظیر بود. مرور کوتاهی بر آن کتاب می رساند که روح حاکم بر این اثر بدیع نهضت عاشورا است و لاجرم سنت و ادبی است که از سرچشمه ادب عاشورایی سیراب می شود. این اثر، کتابی است که فرهنگ عمیق عاشورا را به مردم معرفی می کند و خود نیز چنین توصیه ای دارد که: اسلام را عرضه بدارید و در عرضۀ آن به مردم [حرکتی] نظیر عاشورا به وجود آورید. [69] کتاب ولایت فقیه امام، اندیشه ای بود که تفصیل ...
پرتویی از سیره و فضایل باقرالعلوم(ع)
علی بن ابراهیم، از پدرش و محمد بن اسماعیل، از فضل بن شاذان و هم او، از ابن ابی عمیر، از عبد الرحمن بن حجاج، از امام صادق (ع) نقل کرده اند. نگارنده: معنای سخن محمد بن منکدر که گفته بود: می خواستم اندرزت گفته باشم ولی تو به من اندرز دادی این است که وی همچون طاووس یمانی و ابراهیم ادهم و...از متصوفه بود و اوقات خود را به عبادت سپری می کرد و دست از کسب و کار شسته بود و بدین سبب خود را سربار مردم ...
شهدا برترین مولفه های قدرت نرم ما هستند/ همه گرایش ها و سلایق به مقام شهید احترام می گذارند
بگوید به تو چه!،چون همه ما به شهدا احترام می گذاریم، چون همه مردم می دانندواعتقاد دارن وایمان دارند که این شهدا همه هستی شان را درکف اخلاص گذاشتندبرای دفاع ازاین انقلاب واسلام وکشور ناموس جان ومال مردم تقدیم کردند.
تاریکی سپیده
بود که هر دو من بودیم و هیچ کدام کوتاه نمی آمدیم. برای بهرام حرف زدن درباره طلاق خیلی راحت بود؛ گویی قبل از ازدواج هم تصمیم داشت اگر زنش به دردش نخورد، او را طلاق دهد. پیش از به دنیا آمدن سیما بر سر هر موضوعی، حرف از جدایی می زد. سیزده سال از ازدواجمان می گذشت که بالاخره در مقابل رفتارهایش، من هم گفتم طلاق می خواهم. سه بار برای طلاق توافقی اقدام کردیم و هر بار با وساطت خانواده ها دوباره ...
آوینی شهیدی که ندای مولای شهیدان را از اعماق تاریخ شنید
به گزارش قدس آنلاین ب ه نقل از ایرنا، نمیدانم چرا و چگونه دوباره به یاد تو افتادم؟ سید جان نکند تو هم به یاد من وا مانده در دنیا افتاده ای؟ یادت می آید بارها هنگام حضورت در مناطق عملیاتی دفاع مقدس و در جمع رزمندگان دلیر اسلام با خودت نجوا می کردی که شقایق وحشی آزاده است و تعلقی ندارد. در دشتهای دور، لابه لای سنگها می روید و به آب باران قناعت دارد تا همواره تشنه باشد و بسوزد. داغدار است و گلبرگهای ...
سیری در ادب عاشورایی و نگاهی به تجلی آن در ادبیات انقلاب اسلامی
جز خود مردم چیز دیگری نبود؛ به عبارت دیگر شاعر و نویسنده عصر انقلاب نیازی نمی دید که حماسه ای از تاریخ را تصویر کند، یا مردمی را که دور از دسترس او بودند با لسان شعر بشناساند و یا به احساسی اشاره کند که در جهان بالفعل خود او واقعی نداشته باشد. شعر انقلاب اسلامی تصویر خود جامعه و نگارش عاطفه جاری مردم است و نه یک صورت نیازمندِ مضمونی تاریخی یا ذهنی. از این رو بود که شاعر هنگامی که امام(ره) را وصف می ...
اس ام اس ولادت امام محمدباقر (ع)
...> ............. ای به تو از خالق داور سلام از لب جان بخش پیمبر سلام شمس و قمر را به نسب اختری نسل امام از پدر و مادری اختر تابنده ی دانش تویی بلکه شکافنده ی دانش تویی دانش کل نقطه ای از مکتبت علم لدنی سخنی بر لبت هر نفست باغ گلی از کمال هر سخنت پاسخ صدها سؤال میلاد شکافنده ی دانش نبوی و وارث علم علوی، خجسته باد. ............ ...
سرایت لغزش خواص به فرزندان و جامعه(پاورقی)
قتل عثمان حاکی از این است که او هم چنان امام علی(علیه السلام) را متهم ردیف اول قتل عثمان می دانست و حتّی در اظهارت رسمی خود که در جامعه منتشر و در افکار عمومی تأثیر می گذاشت از متهم کردن امام به دخالت در قتل عثمان، ابایی نداشت، لذا وقتی پس از قتل عثمان، عمرو بن عاص طی نامه ای از او پرسید که عثمان چگونه کشته شد؟ وی در پاسخ چنین نوشت: او با شمشیری که عایشه آن را برکشید و طلحه آن را تیز کرد و علی آن ...
دعای قنوتش این بود: اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای
. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش ها، چیز دیگری را نشان نمیدهد. 21 فروردین بهانه خوبی است برای مرور خاطرات صیاد دلها به نقل از دوستان و خانواده اش: اللهم احفظ قاعدنا الخامنه ای دوستش می گفت: ما که توی نماز قنوت میگیریم از خدا می خواهیم که خیر دنیا و آخرت را به ما اعطا کند و یا هر حاجت دیگری که برای خودمان باشد اما صیاد تو قنوتش هیچ چیزی ...
ستوده رفت و یادگارهای ارزشمندش برجا ماند/ خون است دلم برای ایران در آرامستان زمزمه شد
. ستوده رفت و یادگارهایش برجاماندند. یادگارانی که با جان و دل از گوشه گوشه خاک وطن جمع کرد و در دل هزاران برگ جای داد تا آیندگان بدانند فرهنگ و ادب ایران زمین چه وسعت و دامنه ای را در برگرفته بود. ستوده همه جان خود را در قلمی ریخت تا سخنانش را به نسل فردا برساند. قلمی که برای حفظش رنج بسیار کشید و به قیمت تنهایی اش در آن خانه سرسبز تمام شد. مردم از تنهایی و دانش و تواضع استاد ...
اشعار ویژه شهادت امام هادی (ع)
...> شکر خدا که سایه ی این ابر، کم نشد جان میدهم به گوشه ی چشمی که ابرویش جز ذوالفقار با احدی هم قسم نشد گفتم که غم به یاد تو بیرون کنم ولی غم با مرور خاطره، شد بیش و کم نشد این قبله خانه ای که نه، بتخانه بود و بس جز با ولایت تو حرم محترم نشد باید بریزد از عرق شرم بر زمین این آسمان که در غم تو زیر و بم نشد ...
خاطرات رهبر انقلاب از شهید سپهبد صیاد شیرازی
های مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش ها، چیز دیگری را نشان نمیدهد. وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب میدهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت میآید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید در تشییع شهید صیّاد شیرازی چه اجتماعی تشکیل شد! همه ...
نامه تلخ بازیگر کشورمان به پسرش که سالهاست او را ندیده!
در انتظارت هستم. دیروز و امروز راه درازیست، دیروز پدری با احساس و مهربان و امروز شبحی بیش نیستم. زمانی که در آغوش من به خواب می رفتی می گفتم آسمان لحظه ای خاموش شو زیرا فرزند من به خواب رفته. راستی زندگی چیست؟ و هم و خیال زندگی چیست؟ رؤیا و هذیان و مرگ است؟ هر سعادتی ناچیز است زیرا زندگی خود رؤیایی ناچیز بیش نیست و زودگذر. پسرم در نود و سومین سال زندگی ...
سعۀ صدر و زلال بودن آوینی مرا مجذوب او کرد
...> * شما تحت تأثیر چه فیلمسازانی بوده اید؟ من سینما را عمدتاً از طریق دیدن فیلم یاد گرفته ام. فیلم های زیادی هم هست که شیفته آن هستم اما همیشه این را هم گفته ام که من فیلم بازم، نه فیلمساز باز. مثلا نمی گویم جان فورد، بیلی وایلدر، هیچکاک و... مسعود بهنود گفت آوینی در پاسخ به من از ادب روزنامه نگاری هیچگاه دور نشد *چرا؟ من می گویم از بیلی وایلدر مثلا آپارتمان و ...
مردی به تمام معنی مرد
الدین گیلانی بود که به تمام معنا ادب و آداب داشت و با خلوص نیتی بی مانند قلم زد و شعر سرود و سرانجام جان بر سر عقل و علمش گذارد. نسل بعد از او تا به امروز به این مرد بزرگ بدهکار است. چرا نام این پاکمرد روی یک مدرسه، خیابان، کوچه یا محل زندگی او نیست؟ چرا در کتاب های درسی، نامی از او برده نشده و به نقش سترگ او در بیداری افکار عمومی اشاره ای نداریم؟ کدام شاعر و نویسنده را می شناسید که در دوران جهل و ...
اخلاق و فضائل امام محمد باقر(ع)
سلام رسول اکرم(ص) فریاد بر می آورد: یا باقر العلم یا باقر العلم ای شکافنده ی علم، ای شکافندهی دانش. مردم مدینه – که به این راز آگاه نبودند – می گفتند: جابر (بر اثر پیری و ضعف نیروی اندیشه) هذیان می گوید. جابر در پاسخ آنان می گفت: نه به خدا هذیان نمی گویم و لیکن از رسول خدا(ص) شنیدم که می فرمود: تو به زودی مردی از خاندان مرا درک خواهی کرد که نام او نام من و شمایل او شمایل من است ...
سروده های تقدیمی به صیاد شیرازی
اسرار را هست خریدارتر بر در دل حلقه زدن، پاسخ جانان شنو رمز ولا را مگوی جز به نگهدارتر راه شهیدان عشق از همه راهی جداست راهی این خطه راس، دیده بیدارتر در سفر عاشقی ترک سر و جان کند آنکه به پیمان دوست، هست وفادارتر از علوی سیرت و نام نکویت علی چون تو خطر کرده کیست در ره دشوارتر از تو طرازنده شد رهگذر سالکان و از تو فرازنده شد، سنگر استوارتر ...
دولتمردان امروز شجاعت و مقاومت را از سربازان جنگ تحمیلی الگو بگیرند
. آرام گفتم من اون روز خودم را به تصمیمات فرماندهان سپرده بودم و با خود می گفتم : صلاح مملکت خویش را خسروان دانند. اما امروز من بعنوان نویسنده و یک پژوهشگر در زمینه دفاع مقدس هستم یا حداقل منی که دارم کندوکاشی میکنم تا عملکرد خودم را مکتوب کنم برای اقناع خوانندگان باید توضیح بدم. چه چیزی در حفظ این جاده مهم بود.؟ فرمانده بالاخره چاره جز پاسخ و خاموش کردن من نداشت ...
حیف بود صیاد بمیرد
آدم با یک همدست میتواند بکشد؛ چون او شیر همه ی بیشه های مردانگی و شجاعت بود. بنابراین کشتن کسی مثل صیّاد شیرازی، نه دلیل قوّت سازمانی و نه دلیل طرفدار داشتن کسی است. این کار جز خباثت و شقاوت و دوری روزافزون آنها از مردم و ارزش ها، چیز دیگری را نشان نمیدهد. وقتی مردم به این حادثه، این طور جواب میدهند، خیلی چیزهای بزرگ به دست ملت میآید. خون شهید حقیقتاً چیز مبارک و عجیبی است. شما ببینید ...
آوینی در آینه خاطرات / مستندی که دادِ رفسنجانی را درآورد!
کتاب شهید فرهنگ خاطراتی از شهید سیدمرتضی آوینی است که انتشارات دفتر نشر معارف آن را منتشر کرده و در آن خاطراتی از اطرافیان سید شهیدان اهل قلم، گرد آمده است. به گزارش میدان72 ، سیدمرتضی آوینی. همین سه کلمه کافی است تا تصاویر متفاوتی را به دهن شنونده یا خواننده آنها متبادر کند. روایت فتح ، مجله سوره سینما ، فتح خون ، آینه جادو ، هنرمند متعهد به ارزش های انقلاب اسلامی و ... شاید تنها بخشی از تصاویری باشد که به ذهن مخاطب خطور می کند. به بهانه سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم نگاهی به کتاب شهید فرهنگ که از سوی دفتر نشر معارف منتشر شده انداختیم کتابی که می توان اسم دیگری نیز روی آن گذاشت. آوینی در آینه خاطرات هم عنوان مناسبی برای این کتاب است زیرا تصویری که خواننده بعد از مطالعه اش با آن مواجه می شود تصویری برساخته از خاطرات اطرافیان سیدمرتضی آوینی است. با هم بخشی از خاطرات این کتاب را مرور می کنیم. *مستندی که دادِ هاشمی رفسنجانی را در آورد! پس از ساخت [مستند] بشاگرد که بسیار نیز مؤثر واقع شد، آقای رفسنجانی، رئیس وقت مجلس، گفت که چرا از بدبختی و مصیبت حرف می زنید؟ پس این هنرمندان تلویزیون چه کاری انجام می دهند؟ در جهت این انقلاب چه کاری می کنید؟ فقط بدبختی، فقر و فلاکت را می گویید! این حرف ها حاصل چند اثر ساخته شده مرتضی در سال 61 بود، مانند هفت قصه از بلوچستان و بشاگرد . توانست جامعه را تکان دهد... شاید در این مقطع، به نظر مرتضی در جنگ اتفاقاتی نمی افتاد که لازم باشد از آن فیلم ساخته شود... اکنون شاید موضوع عجیب و غریبی نباشد، اما آن زمان، بشاگرد جامعه را بسیار تکان داد. *ترک سیگار به خاطر امام زمان(عج) چند سال از انقلاب گذشته بود که مرتضی سیگارش را ترک کرد. دلیلی که برای این کار ذکر کرد این بود که آقا امام زمان (عج) در همه حال ناظر بر اعمال و رفتار ما هستند. در این صورت من چه طور می توانم در حضور ایشان سیگار بکشم؟ اینگونه بود که دیگر هرگز لب به سیگار نزد. در مورد هر آدم سیگاری این احتمال، هر چند ناچیز وجود دارد که یک روزی سیگار بکشد، ولی در مورد آقامرتضی این امر کاملاً غیر ممکن بود؛ چون اراده اش از اراده حق ناشی می شد. همان موقع باید می فهمیدم که شهید می شود. *نظر رهبر انقلاب در باب روایت فتح اوایل سال 66 پس از شهادت تعدادی از همکاران مان با حضرت آیت الله خامنه ای دیدار داشتیم. ایشان در این دیدار خصوصی حدود یک ساعت درباره برنامه روایت فتح صحبت کردند و بیش از هر چیز روی متن برنامه ها تأکید فرمودند. بعد از ما پرسیدند: نویسنده این برنامه کیست؟ شهید مرتضی آوینی کنار من نشسته بود. از قبل به ما سپرده بود درباره او صحبت نکنیم. ما سعی کردیم از پاسخ به پرسش آقا طفره رویم، اما آقا سؤال را با تأکید بیشتر تکرار کردند. ما ناچار شدیم بگوییم سید مرتضی. آقا فرمودند: این متون شاهکار ادبی است و من آن قدر هنگام شنیدن و دیدن برنامه لذت می برم که قابل وصف نیست. *فریاد بر سر سازندگان یک فیلم به خاطر توهین به مقدسات احتمالاً زمستان سال 68 بود که در تالار اندیشه فیلمی را نمایش دادند که اجازه اکران از وزارت ارشاد نگرفته بود. سالن پُر بود از هنرمندان، فیلمسازان، نویسندگان و... در جایی از فیلم آگاهانه یا ناآگاهانه، داشت به حضرت زهرا (س) بی ادبی می شد. من این را فهمیدم لابد دیگران هم همین طور، ولی همه لال شدیم و دم برنیاوردیم. با جهان بینی روشنفکری خودمان قضیه را حل کردیم. طرف هنرمند بزرگی است و حتماً منظوری دارد و انتقادی است بر فرهنگ مردم، اما یک نفر نتوانست ساکت بنشیند و داد زد: خدا لعنتت کند! چرا داری توهین می کنی؟! همه سرها به سویش برگشت در ردیف های وسط آقایی بود چهل و چند ساله با سیمایی بسیار جذاب و نورانی. کلاهی مشکلی بر سرش بود و اورکتی سبز برتنش. از بغل دستی ام (سعید رنجبر) پرسیدم: آقا را می شناسی؟ گفت: سیدمرتضی آوینی است. *مدیری با چند مسئولیت و دریافتی 15هزار تومان شد سردبیر ماهنامه سوره. یک بار که برای دیدنش به اتاقش رفتیم، در را باز کرد و گفت: به اتاق ته دبیر خوش آمدید! توانایی قلم او که مرهون اندیشه شکل یافته اش بود، در این ماهنامه رخ نمود و آن حس احترامی که گفتم، بی مانع در من اوج می گرفت و بالا می رفت. چندی بعد هم مسئول تصویب فیلم نامه های حوزه هنری شد و یک بار گفت: سه چهار مسئولیت دارم، ولی دریافتی ام همان پانزده هزار تومان است. *نوشتن برای شهدا با وضو و نماز پرسیدم آقاسید این متن ها را چطور می نویسی؟ از کجا می آید؟ گفت: اگر دوست داری برای شهدا بنویسی وضو بگیر، دو رکعت نماز بخوان، سلام را که دادی بنشین به نوشتن. می رسانند به آدم. *یادگاری آوینی برای داوری اردکانی او نظم و ترتیب عجیبی داشت و هیچ وقت خلف وعده نمی کرد. فقط یک بار و برای آخرین بار به وعده وفا نکرد. روز چهارشنبه 18 فروردین از هم جدا شدیم، گفت پنج شنبه به فکه می روم و سه شبنه یا چهارشنبه هفته آینده می آیم، یکدیگر را ببینیم. نوشته ای هم از کیفش درآورد و به من داد و گفت: این نوشته، ناتمام است. آن را بخوان. گفتم: بهتر نیست آن را تمام کنی؟ گفت: خیر، نوشته را به من داد و خداحافظی کرد و رفت و این یادگار او اکنون پیش من است.(راوی: رضا داوری اردکانی) *جذب حداکثری به سبک شهید سید مرتضی آوینی نگاه مرتضی با تمام ابعادش در مطبوعات و نوشته های خودش منعکس نمی شد و تفاوت هایی داشت که به ملاحظات ایشان برمی گشت؛ یعنی راجع به یک فیلم ساز می گفت: این آدم علیه السلامی نیست و عموماً دنبال منافع خودش است و بخش اعظم حرف هایش حقیقت نیست، اما یک مرتبه راجع به یک فیلم همان کارگردان، نقدی می نوشت که آدم برای عزیزترین نزدیکان خود هم نمی نویسد. یادم هست در مورد یکی از همین نقدها به او گفتم: مرتضی آنچه دیشب به من گفتی با آنچه نوشتی زیاد منطبق نیست. ایشان گفت بالاخره این آدم یک درصدی از تفکراتش انقلابی است، اگر من او را به تندی نقد کنم راحت از دست می رود و آن طرفی می شود باید هوایش را داشته باشیم. *برای فهم ترمیناتور باید امام را بشناسی آن زمان، فیلم ترمنیاتور2 تازه آمده بود و واقعاً به آن به عنوان یک فیلم سینمایی نگاه نمی کردند. یک مصداق بارز سینمای هالیوودی است. پای فیلم تقریباً دو و نیم ساعته می نشینی، فکر می کنی چهل دقیقه نشسته ای. ریتم آن چنانی و بازی آن چنانی. این را به عنوان شاخص سینما معرفی می کردند. می گفتند اگر می خواهی همین را بفهمی، باید فلسفه بخوانی. باید امام را بشناسی. باید عرفان یاد بگیری، مقوله های عرفانی را بفهمی و نقد کنی. بفهمی ارزش های آن کجاهاست و سطح ارزش آن تا کجاست. منبع : فارس کد مطلب : سایر اخبار ...
از اهدای موشک های خاص به تروریست ها تا وخامت حال روحانی منتقد آل سعود
سلمان به قاهره برای حمایت از ریاض/ بهره برداری السیسی از برگه ایران عبدالباری عطوان نویسنده و تحلیلگر برجسته جهان عرب در مقاله ای به تشریح شکست عربستان در پرونده های یمن و سوریه و تلاش شاه سعودی در سفر به مصر برای رشوه به السیسی به منظور حمایت از مواضع ریاض پرداخت. (بیشتر بخوانید) جان باختن 9 سوری با گاز خردل در حلب خبرنگار شبکه العالم از کشته شدن 9 نفر در محله شیخ ...
استاد یدالله بهزاد کرمانشاهی، ستاره ای در آسمان فرهنگ و ادب
...، آنرا در جشنواره فجر شرکت دادند که به همراه شعر استاد مهدی اخوان ثالث تو را ای کهن بوم و بر دوست دارم با رأی هیئت داوران، بهترین شعر معاصر دربارۀ ایران شناخته شد، ولی استاد بهزاد، مانند همیشه از پذیرفتن جایزه و وجه نقد سر باززدند و گفتند: من برای وطنم شعر گفته ام و از هیچ کس توقعی نداشته و ندارم. سرانجام، آن عقاب دورپرواز قلعه رفیع شعر و ادب و مردانگی، پس از طی دورۀ کوتاه بیماری، به ...
آخرین ذکر سید
آل سعود و آمریکا در خصوص حجاج بیت الله الحرام اتفاق افتاد سید مرتضی در معرکه بود و روایت کرده است: "توی آن تیر و تیرکشی من در وسط صحنه بودم آمدند سر وقتم و گفتند اگر آماده ای یک یا الله بگو تا برویم! من گفتم اینجا جای شهادت نیست. یکی دو مرتبه این حال و هوا دست داد و رد کردم. شروع به جابه جایی جنازه های حجاج کردیم. به یکباره به خودم آمدم و گفتم صحنه شهادت در بهترین جای کره خاکی، کنار خانه خدا به ...
اول ماه رجب؛ سالروز ولادت آغازگر تولید علم در مکتب اسلام
) گفتم: نظرتان در نزدیک شدن من به سلطان و رفت و آمد به دربار چیست؟ فرمود: این کار را برای تو صلاح نمی دانم. گفتم: گاهی به شام می روم و بر ابراهیم بن ولید وارد می شوم. فرمود: ای عبدالغفار! رفت و آمد تو نزد سلطان سه پیامد منفی دارد: محبت دنیا در دلت راه می یابد، مرگ را فراموش می کنی، و نسبت به آنچه خدا قسمت تو کرده ناراضی می شوی . عرض کردم: ای فرزند رسول خدا! من عیال وارم و هدفم از رفتن به آن ...
یادگیری زبان های جدید
که به واسطه آن ها می توانستند ضمن دفاع از خود و تقویت قوای جسمی و روحی، دست به اعمال شگفت انگیز و خارق العاده ای بزنند که به مرور زمان به فراموشی سپرده شد. یکی از این قابلیت های درونی انسان، موضوع ” رویابینی هشیارانه “ یا ” خواب دیدن در بیداری “ است که در روان شناسی جدید با نام های مختلف تجسم ذهنی و خیال پردازی و تصویرسازی ذهنی و ... از آن ها یاد می شود. اما نکته اساسی این جاست که ” رویابینی ...
سوم رجب، سالروز شهادت امام هادی (ع)
گردید و در رجب سال 254 هجری به شهادت رسید و در سامراء، در خانه خویش به خاک سپرده شد. برخی از سخنان امام هادی علیه السلام * دنیا همانند بازاری است که عدّه ای در آن برای آخرت سود می برند و عدّه ای دیگر ضرر و خسارت متحمّل می شوند. * تواضع و فروتنی چنان است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو آن کنند. *علم و دانش بهترین یادبود برای انتقال به دیگران است ...