سایر منابع:
سایر خبرها
قتل دلخراش پسر جوان تبریزی به دست پدرش
آفتاب نیوز : این مرد درباره انگیزه قتل به پلیس گفت: نمی توانستم در میان فامیل و آشنا سرمان را بالا بگیرم. این مرد درباره روز حادثه توضیح داد: به بهانه اینکه (او را) به بیمارستان رازی می برم و بستری می کنم از خانه بیرون بردم، اما به جای بیمارستان به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و او را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم. ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی
بعداز آن که به دلیل خیانت های همسرم از او طلاق گرفتم و کوهی از نفرت و کینه را در دلم کاشتم اکنون شنیده ام که قصد دارد دوباره مرا به زندگی مشترک بازگرداند در حالی که من زنی زخم خورده از خیانت هستم و نمی توانم مرهم زخم های مردی باشم که بعد از من دو بار دیگر ازدواج کرد و ...
قتل فجیع مرد میانسال به دست دامادش | کشف جسد در بیابان های اطراف تهران
مدعی شد به خاطر مصرف شیشه مرتکب چنین جنایتی شده است. با تکمیل تحقیقات پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در جلسه دادگاه همه فرزندان مقتول غیر از همسر متهم برای وی درخواست قصاص کردند. سپس متهم به جایگاه رفت و گفت: من رابطه خوبی با پدرزنم داشتم. به همین خاطر هر وقت با همسرم به اختلاف می خوردیم با او تماس می گرفتم و او مشکل مان را حل می کرد. روز حادثه هم ...
امام می آید...
زنان و دختران جاری بود. مردم شیرینی می دادند و من تلاش می کردم شیرینی آن لحظه ها را ثبت کنم. از خنده هایشان عکس می گرفتم و با گریه های شوقشان همراه می شدم. منتظر بودیم روح الله خمینی بیاید و کشور رنگ شادی به خود بگیرد. حضور مردم در خیابان ها شب و روز نداشت. مثل موجی بود که می خواست پلیدی ها را بشوید، تا پاکی ها زاده شوند. همه جای کشور تکاپو بود. فریاد الله اکبر از هر طرف به گوش می رسید. تا اینکه لحظه موعود شد. سر تیتر روزنامه ها نوشتند: امام آمد .روسری دیگری خریدم. رسیدم خانه. گره روسری را باز نکردم. حالا می توانستم با بابا صحبت کنم. ...
در موبایل زنم صحنه ای دیدم که سکته ام داد ! / مهشید گردن نمی گرفت !
مقتول بود. دروغگویی شوهر حسام همسر مقتول که در همان دقایق اولیه درصحنه تحقیقات کارآگاهان حاضر بود در حالیکه از کشته شدن همسرش به شدت ناراحت بود مدعی شد من در فرودگاه کار می کنم، ساعت 9 ونیم شب بود که از محل کار به خانه برگشتم وقتی خواستم با کلید درورودی را باز کنم نتوانستم چون در از داخل قفل بود و هر چه در زدم کسی باز نکرد. نگران شدم به همین خاطر به سراغ همسایه ها ...
انتشار داستان زندگی یک آزاده دفاع مقدس در پسر رنج
کشیده بود. محمد رنج پور 2: 30 نیمه شب فروردین 1366 به اسارت عراقی ها در آمد. نگاهی به پشت سرش کرد و آن لحظه فقط یک آرزو داشت:" یک بار دیگر پدر و مادرش را ببیند." شکنجه های او از همان لحظه شروع شد. بعد سلول های انفرادی، اردوگاه الرشید، استخبارات، نهایتاً تکریت 11 مخوف ترین اردوگاه با بی رحمترین شکنجه گران... کتاب پسر رنج خاطرات آزاده گرانقدر محمد رنج پور، به قلم هاجر پورواجد است که خود از همسران شهدای هشت سال دفاع مقدس است. این کتاب به همت نشر 27 به تازگی به چاپ رسیده است. انتهای پیام/ ...
شوهرم می گوید باید آرایش کرده و لباس باز بپوشم
زن 30 گفت: 15 ساله بودم که به طور سنتی با بهزاد ازدواج کردم و زندگی مشترکم در طبقه دوم ساختمان محل سکونت مادرشوهرم آغاز شد. همسرم از سرکار که به خانه بازمی گشت ابتدا ساعتی به دیدار مادرش می رفت و سپس به منزل خودمان قدم می گذاشت. حدود دو سال بعد وقتی اولین پسرم به دنیا آمد او به بهانه این که گریه های فرزندم آزارش می دهد و نمی تواند استراحت کند ، شب ها را بیشتر در خانه مادرش می خوابید و من از این ...
قتل هولناک مرد تهرانی به دست داماد عصبانی اش / کشف جسد پدرزن در امین آباد + جزییات
متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: مدتی بود با همسرم اختلاف داشتم. او آخرین بار قهر کرده و به خانه پدرش رفته بود .من رابطه خوبی با پدر زنم داشتم .به همین خاطر آن روز با او تماس گرفتم و از او خواستم تا با هم ملاقات کنیم.من می خواستم در باره اختلاف با همسرم با پدرزنم صحبت کنم .ما با هم به بیابان های امین آباد رفتیم. اما من مشروب خورده و شیشه مصرف کرده بودم .به همین خاطر حالت طبیعی نداشتم .خواهر زنم با ...
قاب جدید پدر پسری یوسف تیموری و فرزندش
...> یوسف تیموری چند سال پیش در تایلند با خانمی به نام راپان آشنا شد و این آشنایی منجر به ازدواج گشت. این بازیگر در ابتدا اعلام نمود که آرمین پسر واقعی اوست، اما بعد از جدایی در 14 تیر 1399، آرمین را پسر همسر سابقش معرفی کرد و در برنامه ای عنوان نمود که پسر تایلندی همسرش از او نیست و او در واقع پسر خوانده اش است و همسرش برای همیشه به زادگاهش برگشته و فرزندش را بزرگ می کند. بازیگر سریال زیر ...
عمه خشمگین برادرزاده اش را به آتش کشید
به گزارش تازه نیوز، مهر سال 1400 مردی در تماس با کلانتری 181 وردآورد از یک درگیری شدید در خانه همسایه خبر داد. پس از آن مأموران به محل حادثه که آپارتمانی در محدوده دریاچه چیتگر بود رفتند. مرد همسایه در توضیح بیشتر گفت: در همسایگی ما مادر و دختری زندگی می کنند. چند دقیقه قبل صدای داد و فریاد و شکسته شدن وسایل به گوش رسید با چند نفر از همسایه ها به مقابل در آپارتمانشان رفتیم و زنگ در ...
دلیل عجیب قتل دلخراش پسر تبریزی توسط پدرش
به گزارش سلام نو به نقل از رکنا، مردی در تبریز فرزند 17 ساله خود به نام پارسا را به دلیل رفتار و آرایش زنانه و رابطه با همجنس خود به قتل رساند و سپس خود را به پلیس معرفی کرد. این مرد درباره انگیزه قتل به پلیس گفت: نمی توانستم در میان فامیل و آشنا سرمان را بالا بگیرم. این مرد درباره روز حادثه توضیح داد: به بهانه اینکه (او را) به بیمارستان رازی می برم و بستری می کنم از خانه بیرون بردم اما به جای بیمارستان به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و او را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم. ...
ادامه فاجعه شوهرکشی | توطئه کثیف با سیانور
به گزارش شمانیوز : شوهرکشی هنوز ادامه دارد. شوهرکشی در کنار زن کشی یکی از جنایات مرسوم سال های اخیر است. بار دیگر یک زن دست به شوهرکشی زد. این زن در جریان شوهرکشی همسرش را با سم به قتل رسانده است. شوهرکشی احتمالا برای او اعدام به همراه خواهد داشت. ساعت 22 یازدهم آبان امسال زنی با اورژانس تهران تماس گرفت و اطلاع داد همسر میانسالش در خانه بد حال شده است. امدادگران اورژانس به نشانی خانه ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی / مادر نگران به کلانتری رفت!
زن 32 ساله که نگران آینده فرزندانش بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 14 ساله بودم که به طور سنتی با بهزاد ازدواج کردم و زندگی مشترکم در طبقه دوم ساختمان محل سکونت مادرشوهرم آغاز شد. همسرم از سرکار که به خانه بازمی گشت ابتدا ساعتی به دیدار [...]
مخوف، حرفه ای و نترس
، متوجه شدم حضور سه سارق مسلح و پراید سفید در همه سرقت ها نشان از این دارد که سرقت موسسه مالی هم کار همان گروه است. پلاک پراید را استعلام گرفتم که باز هم مشخص شد پلاک چند روز قبل از یک خودرو سمند، سرقت و روی خودرو سارقان نصب شده است. 20 روز بعد بار دیگر سرقت از یک طلافروشی در بلوار مطهری به ما اعلام شد. سارقان این بار ساعت 8 شب دست به سرقت از طلافروشی زده و 5/2 کیلوگرم طلا را سرقت کرده بودند. بررسی ...
عکس| اعتراف عجیب مدافع انگلیسی؛ به همسرم خیانت کردم!
زمان متولد شدن دومین فرزند مشترک آنها فاش شده است. واکر در اعترافاتش گفت: من به همسرم خیانت کردم کاری که انجام داده ام وحشتناک است و مسئولیت کامل آن را بر عهده می گیرم. می دانم که تصمیم های احمقانه ای گرفتم و نمی توانم تصور کنم که کارهای من چه بر آنی (همسرم) آورده اند. من قرار بود او را دوست داشته باشم، از او مراقبت کنم و در کنارش باشم اما این بلا را بر سرش آوردم ...
شهیدی که در 9 سالگی پرونده مبارزات سیاسی داشت
محمدولی تنها پسر خانواده بود و نورچشمی پدر و مادر و 3 خواهرش. در 9 سالگی وارد مبارزات سیاسی شد و در بهمن 1364 و در جریان عملیات والفجر 8 به شهادت رسید. از مدیر مدرسه کتک خورد، اما باز ادامه داد توران مرآتی خواهر محمدولی است؛ وقتی توران 12 ساله بود، محمدولی به دنیا [...]
خلاصه داستان قسمت 337 سریال ترکی خواهران و برادران
برای همه کباب سفارش میده و سرویس دسر و پذیرایی هم میگیره. وقتی برمیگردن سوسن و برک را تو حیاط میبینن که میپرسن ماجرا چیه؟ آنها برای بچه ها تعریف میکنن ماجراهاشونو و سوسن خونه عمر اینا میمونه چون نمیخواد پیش مادرش برگرده ثریا به عمر زنگ میزنه و میگه از سوسن خبر ندارم تو خبر داری؟ عمر میگه پیشم منه نگران نباشین و بعد از قطع تماس سوسن ازش میخواد بلاکش کنه. آکیف حسابی مست شده و زیر آواز میزنه وسط ...
چه کسی گلپا را خواننده کرد؟
. استاد یکرنگی انسانی افتاده و بسیار مردمی بود ولی خب از پشت بام افتاده بود و فلج بود. من در آن زمان شاگرد مدرسه نظام بودم؛ زیرا آنهایی که می خواستند افسر شوند باید سه سال به مدرسه نظام می رفتند و سه سال هم به دانشکده افسری می رفتند تا بتوانند ستوان دوم شوند. من تمام تابستان به همراه پسر آقای یکرنگی و دو سه نفر دیگر از دوستان کمک می کردیم تا صبح ها تخت او را در حیاط خانه بگذاریم چون هوا گرم بود ولی در ...
عقیم کردن 2 پسرخاله توسط 6 مرد بعد عروسی ! / رفتار وحشیانه در هند
به گزارش گروه ترجمه زیرنویس، با تماس کازیرنویسن بیمارستانی در هند مبنی بر آزار و اذیت جنسی دو پسر جوان ماموران پلیس وارد ماجرا شدند. به گفته پزشک معالج، دو پسر جوان از ناحیه اندام های مردانه شان دچار آسیب شده و این اتفاق موجب بیهوش شدنشان شده است و همچنین معاینات پزشکی نشان داده [...]
شهیدنامه ایرنا استان سمنان؛ جاویدنام سیاوش پازوکی
. پدر از شهادت پسر باخبر بود بعد از عملیات خودم را به منزل رساندم، قبل از این که به پدرم چیزی بگویم، گفت: سیاوش شهید شده من خبر دارم. گفتم: کی به شما گفته؟ گفت: شب نوزدهم دی، حدود ساعت 12 و نیم شب، سه بار من رو صدا کرد. من بیدار شدم، ولی صداش قطع شد. من که رودست خورده بودم، همه جریان را گفتم. مادر سیاوش نقل می کند: پانزدهم مهر 1365 به منطقه جنوب اعزام شد. کمک آرپی جی زن بود ...
حرفهای بی شرمانه زن خیانتکار در پرونده قتل استاد دانشگاه / دخترم 12 قرص برنج در غذای شوهرم ریخت
گرفتم شوهرم را بکشم به همین خاطر با کمک دخترم قرص برنج داخل غذای شوهرم ریختیم و وقتی حالش بد شد ساسان به خانه مان آمد و با اسلحه شوهرم را کشت. بعد هم با کمک یکدیگر جسد را به جاده ساوه بردیم و آتش زدیم. با اعترافات این زن همدستش بازداشت شد و به قتل اعتراف کرد. پس از تکمیل تحقیقات پرونده به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران رفت. در ابتدای جلسه دختر مقتول برای قاتل پدرش ...
اسم پسر بهرام رادان قبل به دنیا آمدنش لو رفت | همسر بهرام رادان به لو رفتن اسم پسرش واکنش نشون داد
از سمت پدری اهل اصفهان بوده و 2 خواهر و 1 برادر دارد مادرش خانه دار و پدرش سرهنگ بازنشسته رژیم پهلوی قبل از انقلاب می باشد. بعد از خدمت سربازی وقتی 21 ساله بودم بین آگهی های روزنامه دنبال یک شغل مناسب می گشتم تا اینکه چشمم به آگهی کلاس های بازیگری هیوا فیلم خورد، گوشی را برداشتم و زنگ شدم و بعد هم خیلی سریع سر از کلاس ها در آوردم ...
مادر این شهیدی 30 سال هر روز به زیارت مزار او می رفت
نشیند و با او درد دل و صحبت می کند. او دیگر رمق سابق را ندارد. ما نگران وضعیت جسمی و سلامتی مادر شهید هستیم. شما که همرزم مسعود بودید، بیایید به مادر شهید بگویید شاید کمتر به مزار آقا مسعود برود. بعد از این صحبت های پدر شهید، من طبق فرمایش او به خانه شان رفتم و با گریه از مادر شهید تقاضا کردم اگر شده ولو یک روز در هفته کمتر به مزار شهیدش برود. آن قدر اصرار کردم که مادر پذیرفت دیگر کمتر برود و بیشتر ...
متهم: شوهرم را کشتم چون با دوستم که به خانه ام راهش داده بودم، ارتباط پنهانی داشت
آشپزخانه رفت و چاقویی برداشت و چاقوی ضامن دار شوهرم هم روی میز بود. با پشت چاقو ضربه ای به شوهرم زد که او مرا رها کرد و در این حین چاقوی ضامن دار شوهرم را به من داد. من ضربه ای به گردن او زدم. این کار به خاطر نجات بچه ام بود. چه شد که به مادرت زنگ زدی؟ نمی توانستیم جسد را بیرون ببریم، اگر هم در خانه می ماند بو می گرفت و همه می فهمیدند. به مادرم زنگ زدم و کمک خواستم اما وقتی وارد خانه شد مأموران کلانتری هم پشت سرش وارد شدند. حالا فقط نگران بچه ام هستم. ...
خاطرات بانوی کاراگاه آگاهی از پنج پرونده مهم
دروغ بافی سعی داشت خودش را بیگناه نشان بدهد اما او در آخرین جلسه بازجویی حرف مهمی به من گفت که مطمئن شدم قاتل لاله، خود اوست. آن روز من و شهلا وقتی برای چند لحظه در اتاق تنها شدیم، او رو کرد به من و گفت: من به خاطر علاقه شدید و عشقم به ناصر، هرکاری حاضرم انجام دهم. شهلا این جمله را با لحنی عجیب به من گفت. تا قبل از این تردید داشتم که آیا او قاتل است یا نه، اما پس از گفتن این ...
به خانه مجردی او رفتم و سه روز او من را روی تخت انداخت و ... /از من فیلم سیاه گرفته بود
و سپس آن را شکستم و به جوی آب انداختم.من اتهام سرقت را قبول ندارم. من اگر دزد بودم می توانستم وسایل قیمتی خانه محسن را بدزدم. وقتی قاضی درباره نحوه فرار وی سوال کرد پاسخ داد: من بعد از کشتن محسن ترسیده بودم. به همین خاطر با همسر سابقم تماس گرفتم. او دنبالم آمد و مرا به خانه برد. ما به خاطر دخترمان با هم در ارتباط بودیم و گاهی اوقات که می خواستم به میهمانی بروم او مرا به خانه دوستانم می ...
روزگار سودابه نقد و بررسی می شود
همان روز از مسافرت بصره برمی گشت. کارها تمام نشده بود که هوا تاریک شد. من و سیاوش همیشه بر سر شیشه های بخارگرفته مهمان خانه دعوا داشتیم. من بزرگ ترین پنجره را انتخاب کردم. خانه ای کوچک روی شیشه کشیدم. سیاوش تا خانه من را دید، نق نقش شروع شد. با اینکه به کلاس دوم می رفت ولی مثل بچه کوچولوها لوس می شد. مادر همیشه طرفش را می گرفت: سودابه! برادرت از تو کوچک تر است. باید مواظبش باشی. نه اینکه... ...
آن روی زندگی نابغه جنگ | نامه طنز شهید باقری به خواهرش
مادرم تعریف می کرد که یک بار دفتر و کتابش را در حیاط گذاشت و نفت آورد و گفت: دیگر نیازی نیست مدرسه بروی. او به جای جواب دادن سرش را پایین انداخت. دل مادرم سوخت و گفت: بار آخر باشد. تکرار نشود و کتاب ها را به دستش داد. با همه شیطنت ها، پسر باهوشی بود. سال 1354 در رشته دامپروری دانشگاه ارومیه قبول شد. 3 ترم که گذشت به دلیل فعالیت های سیاسی اخراجش کردند. بعدش به ایلام برای سربازی رفت. چند ...