متهم: شوهرم را کشتم چون با دوستم که به خانه ام راهش داده بودم، ارتباط ...
سایر منابع:
سایر خبرها
شوهرکشی با قهوه مسموم
و بعد برای دقایقی از خانه خارج شدم و سپس برگشتم. فکر می کردم هرگز رازم فاش نمی شود و همه تصور می کنند شوهرم دچار سکته قلبی شده است. آن وقت من راحت تر می توانستم زندگی کنم اما در نهایت دستم رو شد. حالا که آبرویم نزد بچه ها و خانواده ام رفته، خیلی پشیمانم و معتقدم که خیلی اشتباه کردم. این زن پس از اقرار به جنایت، با قرار قانونی و انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار ماموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران قرار گرفت. با عضویت در شبکه های اجتماعی خبرنامه دانشجویان ایران از آخرین اخبار مطلع شوید ...
حل معمای مرگ زنی که نیمه جان جلوی اورژانس رها شد
می کردم. برای همین سهم ارثیه ام را از خانواده ام گرفتم. البته همه این پول را به مهناز دادم تا برایم نگه دارد.آن دختر بچه محل ما بود و او هم معتاد بود، به همین خاطر برای مصرف مواد به خانه برادرم می آمد، بعد هم دوست شدیم و به او اعتماد کردم. او شب آخر در خانه ما مواد مصرف کرد و چهار قرص خواب هم خورد و رفت خوابید. من نصفه شب بلند شدم که دستشویی بروم، به طور اتفاقی متوجه شدم نفس نمی کشد. بعد از آن او ...
عشق اینترنتی زن متاهل بوی مرگ می داد ! / شوهرش دمنوش خوردو مرد !
بیماری اش را تشخیص نمی دادند تا اینکه شب حادثه حال پسرم خیلی بد شد و درنهایت هم فوت کرد. باتوجه به سابقه بیماری مرد میانسال و از آنجایی که خانواده او شکایتی نداشتند، جواز دفن شهاب صادر شد و مرد میانسال در زادگاهش در یکی از شهرهای غربی کشور دفن شد. دو سال بعد چند روز قبل، زمانی که مادر شهاب برای دیدن نوه هایش به خانه پسرش رفته بود، زن همسایه او را صدا کرد و گفت ...
مرد خانه به دوش با پای خود نزد پلیس رفت / عذاب وجدانش چه بود ؟
.... مدتی قبل در یک گرمخانه با مردی میانسال به نام سعید آشنا شدم. سعید گفت که شب ها در پشت بام یک خیاطی می خوابد. او به من مواد می رساند و از من خواست برای خواب به اینجا بیایم که قبول کردم. او بخشی از پشت بام را جدا کرده بود تا من مشکلی نداشته باشم. مدتی که گذشت در یکی از پاتوق ها با پسر فوت شده که بهادر نام داشت، آشنا شدم. بهادر گفت که به من علاقه مند شده است و خواست باهم عروسی کنیم، اما جایی ...
زنان خیابانی، پدیده افزایش فقر و نبود شغل
می کرد خودما را هم در اختیارشان بگذارم. نگاهش به دور دست ها خیره می ماند و می گوید: بعد از مدتی شوهرم با یک خانم آشنا شد. باورت نمی شود از اینجا تا اینجا طلا داشت. دستش را از مچ تا نصف ساعدش بالا می آورد تا نشان دهد النگوهای آن زن زیاد بودند و آرام می گوید: من همه طلاهایش را برداشتم. آهی از سر حسرت از ته دل می کشد و ادامه می دهد که این زن فرشته نجات زندگیم شد: وقتی این زن به ...
فلج شدن زن تهرانی در خیانت شوهرش ! / دست در دست هم دیدمشان !
حامد با مادرش به خانه امان آمدند او بسیار خوش سیما و قد بلند بود و آرزوی هر دختری بود که با چنین پسری ازدواج کند پدر حامد که چند سال پیش به خاطر مشکلاتی که داشتند از مادرش جدا شده بود حامد و یک برادرش که از او بزرگتر بود با مادرش زندگی می کردند، حامد دیپلم فنی داشت و سربازی هم نرفته بود. پدر و مادرم همین موضوع را لحاظ قرار دادند و گفتند باید اول حامد مشخص شود قبل از اینکه حامد به سربازی ...
از خواب در مترو تا رویای حضرت زینب(س)
آقا محمد این را آورده؟! ناراحت شدم؛ پیش خودم گفتم یک وقت نگوید به شوهرم و او را ببرد سوریه.این بنده خدا بعد از دو شب که خانه مان بود، رفت. هیچ خبری از راه سوریه نبود. آقا محمد هیچ وقت نگفت من می روم. تا این که سال 93 راه کربلا و اربعین باز شد و همه می رفتند کربلا. آقا محمد بعدازظهر از سر کار آمد؛ خیلی خسته بود. همین طور که از در آمد گفت یک خبر خوب دارم؛ شما بروید کربلا. من همین طور ماندم و جا خوردم ...
فرمانده عاشق آتش نشان زن شد + گفتگو با اولین زوج آتش نشان ایران
به گزارش اختصاصی رکنا، صدای نم نم باران پشت پنجره شنیده می شد بوی گس زمستان را می شد در خیابان های شهر حس کرد در حالی سردی هوا کمی بیشتر از روزهای قبل احساس می شد به سراغ زوج عاشق پیشه ای رفتیم که ترانه های زندگی عاشقانه خود را در کنار یکدیگر سروده اند و 21 سال در لباس آتش نشانی به مردم کرج خدمت کردند و حالا در انتظار آخرین روزهای بازنشستگی خود هستند. خودتان را معرفی کنید ...
چرا فیلم سازان جوان باید ممنوع الکار شوند؟
کتاب ناصر و فردین نگاه بیندازید. خانه پدر مرحوم فردین پشت سنگلج پاتوق سیاه باز ها بوده. این آدم الکی فردین نشده. ناصر ملک مطیعی خوره اولین مدرسه هنرپیشگی بوده و بعد در تمام جلسات روشنفکری، کافه ها و بحث ها بوده و تئاتر بازی کرده، پس الکی ملک مطیعی نشده. چند گرایش تئاتری قبل از انقلاب وجود داشت؛ مثل تئاتر سنگلج و اداره تئاتر، گروه های دانشگاهی، کارگاه نمایش، واحد نمایش تلویزیون و... همه ...
شهیدی که در 9 سالگی پرونده مبارزات سیاسی داشت
شهربانی تویسرکان بدهند، یکی از معلمان به محمدولی اطلاع داده بود و برادرم از دیوار مدرسه فرار کرده و به خاطر اعلامیه هایی که همراهش داشت، داخل کانال آب پنهان شده و تا نیمه های شب در کانال مانده بود. آن شب خیلی نگران محمدولی بودیم که دیدیم با لباس و کتاب های خیس به خانه آمد. صبح که شد نیرو های شهربانی به منزلمان آمدند و محمدولی را بردند و او را حسابی کتک زدند؛ بعد از این جریان، معلمان مدرسه وساطت ...
من زن سوم شهید سیدرضی موسوی بودم ! / همان روز خواستگاری به من گفت !
...؛ گذشت و ما برگشتیم خانه خودمان. رهبر انقلاب با تسلیت به خانواده شهید و قدردانی از جهاد خستگی ناپذیر شهید سیدرضی موسوی برای این شهید همنشینی با اوصیاء و اولیاء الهی و علو درجات مسئلت کردند. -من تا به حال هر چه از خدا خواسته ام به من داده و گویا این بار هم نجوای درونی مرا شنیده بود. چند سال بعد پدرش و خاله تصمیم می گیرند تا برای سید زن بگیرند، شاید این طور باعث شود او کمتر به ...
ناگفته های پرونده شهلا جاهد | شهلا در آخرین جلسه بازجویی چه گفت؟
همین بازجویی بود که او اعتراف کرد که مادرش را کشته و جسدش را در چاه خانه انداخته و انگیزه اش نیز رسیدن به پول و ارثیه بوده است. به این ترتیب معمای گم شدن زن 85ساله پس از 2سال فاش شد و ما توانستیم بقایای جسد مقتول را در داخل چاه پیدا کنیم. همه پرونده هایی که خانم کارآگاه پرده از اسرار آن برداشته، پرونده های قتل و جنایت نیست. او با هوش و ذکاوتی که دارد توانسته راز یک کلاهبرداری را نیز کشف ...
سعید محمد: در مبارزه با فساد پا روی دُم خیلی ها گذاشتم
پیج اینستاگرام که بچه ها خودشان دلی درست کرده بودند را زدند، ما ابتدا فکر کردیم از خارج کشور بوده اما بعد متوجه شدیم از داخل کشور اینها را زدند. *یعنی چه کسانی؟ چه طیف هایی؟ نمی خواهم وارد این موضوع شوم، اما موضوع دیگری که وجود داشت این بود که وحشتی درباره من به راه انداخته بودند درحالی که من فقط از روی وظیفه آمده بودم چون آن زمان بحث بیانیه گام دوم انقلاب مطرح شده بود، و از سوی ...
شوهرم را کشتم چون با دوستم که به خانه ام راهش داده بودم، ارتباط پنهانی داشت
ساعت 24- حدود یک هفته قبل بود که زن جوانی با مادرش تماس گرفت و از او خواست تا به خانه اش برود و بعد هم از او کمک خواست تا جسد همسرش را از خانه بیرون ببرند.
دوستم آمد در خانه ما زندگی کند اما شوهرم... | او گلوی فرزندم را گرفته بود و می خواست خفه اش کند | روایت ...
عقب افتاده را بتوانیم پرداخت کنیم. زن جوان در ادامه گفت: فریبا دوستم 2 سالی می شد که ازدواج کرده بود اما با شوهرش اختلاف داشت و می خواست از او جدا شود. او به تهران آمده بود تا دوره آرایشگری ببیند و من وقتی به او پیشنهاد دادم تا به خانه ما بیاید پذیرفت. مدتی بعد متوجه شدم که آنها پشت سر من صحبت کرده اند و به همین دلیل تصمیم گرفتم فریبا را از خانه مان بیرون کنم. اما شوهرم اجازه نداد و مرا ...
قتل فجیع شوهر با ضربات چاقوی زن 24 ساله
گیل خبر/ به نقل از هفت صبح، 30 دی ماه امسال زن میانسال در تماس با مرکز فوریت های پلیس 110 ادعای عجیبی را مطرح کرد .این زن گفت: دقایقی قبل دختر جوانم با من تماس گرفت و گفت که با همدستی دوستش، شوهر خود را به قتل رسانده است.دخترم می گفت قصد داشته اند جسد را در داخل حمام خانه شان تکه تکه کنند اما از پس این کار برنیامده اند. برای همین از من کمک خواستند تا جسد را سر به نیست کنند. با اطلاعاتی ...
شهید سید رضی به من گفت تو زن سومم هستی | خودم را سرباز او می دانستم | معتقد بود حاج احمد متوسلیان شهید ...
.... من وظیفه خودم می دانستم همراهش باشم. به عنوان یک زن می توانستم بگویم من خسته شدم، بچه بیمار دارم، تو هیچ وقت خانه نیستی! البته بگویم که همه چیز را برای ما مهیا می کرد، اگر خودش نبود من منتظر یک کیلو میوه نمی ماندم، مثلاً اگر مهمان داریم من دغدغه مایحتاج نداشتم و می دانستم خودش فراهم می کند. با قاطعیت می گویم که به عنوان همسر سید رضی موسوی، در این 40 سال و با داشتن یک ...
افشای راز سرقت 17 میلیاردی از خانه خانم وکیل ! / گاف دزدان چه بود ؟!
جات است. من و شوهرم خیلی نگران اموالمان نبودیم چون ساختمان سرایدار دارد و مجهز به است. چند روز قبل همراه شوهرم برای تفریج به ویلایمان در شمال کشور رفتیم و وقتی به خانه برگشتیم متوجه شدیم قفل در خانه تخریب شده است. دزدان تمام محتویات گاوصندوق خانه را به برده بودند. از دلار و یورو گرفته تا طلا و جواهران و سنگ های قیمتی. ارزش این اموال بیش از 17میلیارد تومان بود. ردپای آشنا با ...
خلاصه داستان قسمت 335 سریال ترکی خواهران و برادران
ایاس و صرب به شبگردی میخوان برن که یاسمین میخواد اونم ببرن اما صرب به اصطلاح سرشو شیره میماله و با ایاس سریعا از خانه بیرون میرن یاسمین دلخور میشه. اوگولجان در نبود الیف به خانه آیلا میره و ازش میخواد بزاره بره اتاق الیف چون واسش سورپرایز آماده کرده ایلا قبول میکنه. اوگولجان پروژکتوری طرح آسمان و کهکشان خریده و رو تخت الیف میزاره سپس به حیاط میره. نباهت و آکیف براب خوردن شام به رستوران پیرن که بعد ...
قتل شوهر خیانتکار به دست زن معتاد در مشهد
بدون آنکه کفش های دخترم را بردارم، او را به آغوش گرفتم و از خانه فرار کردم. به خاطر اینکه خیلی خمار بودم ابتدا به کنار دیواری در نزدیکی پمپ بنزین جاده کلات رفتم و بعد هم ماجرای قتل را برای مرد ضایعات فروش بازگو کردم که در سرمای آن روز مرا به داخل اتاق برد تا هنگام مصرف مواد مخدر دختر کوچکم از سرما نلرزد و ... این زن جوان در حالی که بیان می کرد دلم برای دختر 3 ساله ام می سوزد با دستور سرهنگ گلزاری (رئیس کلانتری بانوان) در اختیار کارشناسان دایره مددکاری اجتماعی قرار گرفت. منبع: خراسان ...
25 ضربه چاقو تاوان خیانت زن متاهل شد/او با چندین مرد رابطه داشت
خونین زن جوان پس از رسیدن بازپرس به صحنه جنایت به دستور وی به پزشکی قانونی منتقل شد. نوار زرد صحنه جرم مقابل در خانه مقتول کشیده شده بود و کارآگاهان جنایی به دنبال تحقیقات اولیه کسانیکه با صحنه قتل را مشاهده کرده بودند شروع شد . زن جوانی که خانه دار بود مدعی شد هنگام بازگشت از خرید بودم که دیدم مردی غریبه مقابل خانه زن همسایه ایستاده و با ناهید جرو بحث میکند در یک چشم به هم ...
خلاصه داستان قسمت 336 سریال ترکی خواهران و برادران
صفحه اقتصاد - سریال ترکی خواهران و برادران روزهای یکشنبه، سه شنبه و جمعه ساعت 21 از شبکه جم سریز و یک ساعت بعد از شبکه جم سریز پلاس پخش می شود. در قسمت 336 سریال ترکی خواهران و برادران چه گذشت؟ آکیف تو خوردن نوشیدنی زیاده روی کرده و در حالیکه تو حال خودش نیست میره دم در خانه ثریا. ثریا در حال آماده شدن واسه خوابه که صدای آکیف را میشنوه از تو حیاط که با ترس پنجره را باز میکنه و با دیدن آکیف شوکه میشه و ازش میخواد آروم باشه الان سوسن از خواب بیدار میشه سپس ثریا میره دم در که آکیف میاد تو و باهاش حرف میزنه و میگه تو چرا با اون مرتیکه نامزد ...
خلاصه داستان قسمت 334 سریال ترکی خواهران و برادران
زودی گاز را هم بهت پس میدم و با مادرش از اونجا میره. تولگا به آکف زنگ می زنه و برای برگردوندن استاد بوراک ازش کمک می خواد آکف قبول می کنه و میگه اولیا را بسپار به من. بعد از قطع تماس یاسمین پیش تولگا میره و تولگا ازش می پرسه چرا نمیای تو جبهه ما؟ تو که می دونی حق باهامونه سپس بهش میگه حواسم نبود تو دختر شوال خانومی معلومه که پشت مادرتو خالی نمی کنی، یاسمین با درماندگی سکوت می کنه. آسیه و آیبیکه در ...
پیدا کردن گمشده ها،تخصص خانم کارآگاه
24ساعت بعد فرد گمشده، پیدا می شود. این مسئله معمولا مربوط به گم شدن نوجوان هاست. آنها معمولا به حالت قهر خانه را ترک می کنند و نزد دوستان شان می روند و بعد از 24ساعت به خانه برمی گردند. تعدادی دیگر هم به دلیل اختلاف با اعضای خانواده، خانه را ترک می کنند تا نزدیکان شان دچار نگرانی شوند. اما در پرونده گم شدن کودکان، ماجرا فرق می کند. آنها گاهی در جاهای شلوغ دست والدین شان را رها می کنند که سرنوشت شان ...
مرگ دختر 17 ساله در مهمان پذیر غیرمجاز در بلوار توس مشهد + عکس
که پانصدمتر دورتر از محل بود بردیم و از آنجا فرار کردیم. در ادامه حتما بخوانید مرگ مشکوک زن جوانی که گاه به گاه غیب می شد | تحقیقات پلیس آغاز شد بازجویی از دیگر متهم پرونده یکی دیگر از افرادی که در این پرونده نقش داشته، مردی جوان است که این سوئیت را به آن ها اجاره داده است. این فرد در بازجویی ها اعلام کرد که از قبل متهمان را می شناخته و قبلا نیز آن ها این سوئیت را ...
زنا ن مطلقه و بیوه گزینه اصلی رحم اجاره ای
احساسی باشد. گفتم مریضی داشتم که می گفت بچه را به من نشان ندهید چون اگر ببینم خیلی سخت است که از آن دل بکنم یا به خانم می گفت خواهش می کنم از من نخواهید که به آن شیر بدهم، درست است که به این پول احتیاج دارم اما نمی توانم به چشم یک قرارداد به آن نگاه کنم. اما مریضی هم داشته ایم که در هفته 34 اصرار داشت که بیایید بچه را در بیاورید. چون پول را لازم داشت و می خواست دوسوم پول قرارداد را بعد از زایمان ...
به بهانه این روزهای آلن دلون؛ ضدقهرمان تنهای محبوب سینما
جشنواره را به خود جلب کرد و از این به بعد بود، آلن دلون دیگر آلن دلون سابق نبود و یک شبه به یک ابرستاره سینما تبدیل شد. آل دلون سال 1970 و زمانی که برای مدتی در آمریکا به سر می برد، در گفت وگوی تلویزیونی ضمن تایید این داستان گفت: آن موقع خیلی جوان و تازه از ارتش برگشته بودم. قرار نبود بازیگر شوم. در کل اصلا نمی دانستم می خواهم چه کاری کنم. و در پاسخ مجری که پرسید که این درست است ...