فلج شدن زن تهرانی در خیانت شوهرش ! / دست در دست هم دیدمشان !
سایر منابع:
سایر خبرها
دختر 15ساله: در مترو فریب پسری شدم و به خانه او رفتم
به خاطر یکی از بستگان نزدیکم به آن جا می رفتم که او نیز مدام به خانه پدربزرگم می آمد. روابط بین من و حمید به گونه ای پیش رفت که او از من سوءاستفاده می کرد ولی نمی توانستم این موضوع را برای اطرافیانم بازگو کنم. حمید پسر جوانی بود که بسیاری از بستگان و فامیل به او احترام می گذاشتند و معتقد بودند که او پسری درس خوان و مودب است. آرام آرام طوری از حمید نفرت پیدا کردم که ...
شوهرم می گوید باید آرایش کرده و لباس باز بپوشم
زن 30 گفت: 15 ساله بودم که به طور سنتی با بهزاد ازدواج کردم و زندگی مشترکم در طبقه دوم ساختمان محل سکونت مادرشوهرم آغاز شد. همسرم از سرکار که به خانه بازمی گشت ابتدا ساعتی به دیدار مادرش می رفت و سپس به منزل خودمان قدم می گذاشت. حدود دو سال بعد وقتی اولین پسرم به دنیا آمد او به بهانه این که گریه های فرزندم آزارش می دهد و نمی تواند استراحت کند ، شب ها را بیشتر در خانه مادرش می خوابید و من از این ...
دلایل زن جوان برای جدایی از شوهر: از خیانت در پارتی تا اعتیاد
.... خانواده اش سعی کردند کاری کنند که ترک کند اما نتوانستند. طوری شد که این اواخر مواد را جلوی بچه ها می کشید. *چند فرزند دارید؟ یک سال بعد از به دنیا آمدن بچه بزرگم دوباره باردار شدم و دخترم به دنیا آمد. بچه ها حالا چهار و پنج ساله هستند. *طلاق شما توافقی است و شوهرت هم راضی به این جدایی است؟ هر روز در خانه دعوا و درگیری است. همسرم با بچه ها عصبانی ...
در موبایل زنم صحنه ای دیدم که سکته ام داد ! / مهشید گردن نمی گرفت !
بشدت به همسرم مشکوک شده بودم تا اینکه مدتی بعد مدارک دیگری از این ارتباط پیدا کردم. اعصابم به هم ریخته بود و خواب و خوراک نداشتم. روز حادثه دخترم را که 8 سال داشت به مدرسه بردم و به او گفتم ظهر به خانه مادربزرگش برود چون من و مادرش می خواهیم جایی برویم. وی ادامه داد : بعد خودم به سرکار نرفتم و به خانه برگشتم. باید تکلیف این ماجرا را روشن می کردم وقتی به خانه رسیدم از همسرم خواستم توضیح ...
استوری جنجالی ارسلان قاسمی | آقای بازیگر فاز برد پیت گرفته است
خاطر آن کار 3 سال و نیم شمال بودم. برای من که بچه کوچکی بودم و قبلا هم این کار را انجام نداده بودم، خیلی سخت بود، چون این سریال بسیار سنگین بود. اما شرایطی که آقای جوزانی و آقای کاسه ساز در طول کار فراهم کرده بودند، خوب بود و از سختی کار کم می کرد. برای اولین بار بود که این تعداد آدم را می دیدم و مجبور بودم با 40- 30 نفر یک جا باشم و زندگی و کار کنم. استرس داشتم و احساس دلتنگی و غربت می کردم. ...
کولی دادن یک شهید به مادرش
به گزارش گروه سایر رسانه های دفاع پرس ، خواهر شهید حسین منتظری از شهدای دوران دفاع مقدس، تعریف می کند: یک شب حسین همراه پدر و مادرم آمدند خانه ما شب نشینی. زمانی که می خواستند بروند، به مادرم گفت: خواهشی دارم و اصلاً دوست ندارم نه بشنوم! مادرم با خوشرویی گفت: بگو پسرم! حسین گفت: 9 ماه من رو حمل کردی تا به دنیا اومدم؛ حالا من می خوام شما رو دوش بگیرم و تا خونه ببرم. ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی
بعداز آن که به دلیل خیانت های همسرم از او طلاق گرفتم و کوهی از نفرت و کینه را در دلم کاشتم اکنون شنیده ام که قصد دارد دوباره مرا به زندگی مشترک بازگرداند در حالی که من زنی زخم خورده از خیانت هستم و نمی توانم مرهم زخم های مردی باشم که بعد از من دو بار دیگر ازدواج کرد و ...
کتاب خاکستر گنجشک ها حامد عسکری منتشر شد
به گزارش شهرآرانیوز ؛ کتاب خاکستر گنجشک ها نوشته حامد عسکری به تازگی توسط نشر معارف منتشر و روانه بازار نشر شده است. این کتاب چهل و چهار داستان کوتاه درباره غزه و بمباران بیمارستان المعمدانی و شهادت هزاران کودک، زن و مرد است. عسکری در ابتدای این کتاب درباره نحوه نگارش آن می گوید: سال دو هزار و بیست و سه است، می شود هزار و چهارصد و دو هجری شمسی. من آن شب سر ضبط برنامه ای بودم ...
خلافکار پولدار
درباره خلاف هایش می گوید: پدرم راننده کامیون سنگین بود و وضعیت مالی خوبی داشت و دغدغه مالی نداشتم اما دله دزدی و کارخلاف توی خونم بود و ازبچگی درهرموقعیتی دزدی می کردم. اصلا می دانید چه بود؛ ازاین کار وهیجانش لذت می بردم. پدرم چون بار به خارج از کشور می برد کمتر در خانه حضور داشت و من با مادرم که پرستار بیمارستان بود وعلاوه بر کار روزانه، هفته ای دو شب شیفت شب داشت، زندگی می کردم. در اوج نوجوانی کسی ...
رفتار زشت زن بابا با پسر نوجوان مشهدی / مادر نگران به کلانتری رفت!
زن 32 ساله که نگران آینده فرزندانش بود درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: 14 ساله بودم که به طور سنتی با بهزاد ازدواج کردم و زندگی مشترکم در طبقه دوم ساختمان محل سکونت مادرشوهرم آغاز شد. همسرم از سرکار که به خانه بازمی گشت ابتدا ساعتی به دیدار [...]
این شیطان به دختر خودش و دختر ناتنی اش رحم نکرد / اعدام بهترین مجازات
به گزارش رکنا، رسیدگی به این پرونده با شکایت دختر 14 ساله ای به نام دنیا آغاز شد. وی که به پلیس آگاهی رفته بود از پدرخوانده 45 ساله اش به نام شاهین شکایت کرد. وی گفت: چند سال قبل وقتی کودک بودم پدر و مادرم از هم جدا شدند و من همراه مادرم زندگی می کردم. تا اینکه یکسال پیش مادرم با شاهین ازدواج کرد .او همیشه رفتارهای عجیبی داشت و من از او وحشت داشتم تا اینکه آخرین بار در حضور مادرم مرا ...
پدری در تبریز فرزند 17 ساله اش را به دلیل رفتار و آرایش زنانه به قتل رساند
هفته با من همراهی کرد اما بعد از دو هفته ناگهان وسط کار متوجه شدم پارسا نیست، با مادرش تماس گرفتم تا ببینم چه مشکلی برایش پیش آمده که امروز سرکار نیامده است (من شیفت شب بودم و تا ظهر کار می کردم اما برای راحتی پارسا با صاحب کار صحبت کرده و از وی خواهش کرده بودم پارسا تنها از صبح تا ظهر سرکار باشد که وی هم قبول کرده بود)؛ که مادرش گفت خانه نیست. انگار دنیا روی سر من و مادرش خراب شد. کارم را ول کردم و ...
قتل پسر جوان به دست پدرش در تبریز / پسرم رفتار زنانه داشت و به هم جنس گرایش داشت، نتوانستم تحمل کنم
از وی خواهش کرده بودم پارسا تنها از صبح تا ظهر سرکار باشد که وی هم قبول کرده بود)؛ که مادرش گفت خانه نیست. انگار دنیا روی سر من و مادرش خراب شد. کارم را ول کردم و در شهر غریب دنبال پارسا گشتم. هفت شبانه روز کل اصفهان را دنبال پارسا گشتیم و بعد از هفت روز، وی را در یکی از باغ های اصفهان با وضعیت زننده پیدا کردیم. دیگر اصفهان نماندیم و به خاطر پارسا به تبریز بازگشتیم؛ اما از ...
گفت وگو با اکبر تیموری ، جانباز نخاعی دفاع مقدس از شخص آقای قاضی زاده و تیم همراهشان به هیچ عنوان راضی ...
.... گفتم حالا من گفتم. بعد از ظهر که برای شناسایی رفتیم، همان شب مجروح شدم. فاش نیوز: برای دوستتان هم اتفاقی افتاد؟ - ایشان هم شب عید بود که در منطقه ماهوت عراق، موقع خواندن نماز، با گلوله خمپاره به شهادت رسید. فاش نیوز: حال وهوای منطقه چگونه بود؟ - خیلی عالی بود. دوستان خوبی داشتیم. البته من خواب این اتفاق را دیده بودم و مطمئن بودم. فاش نیوز ...
قاتل فراری با پای خودش به کلانتری رفت
رسید وی به دستور بازپرس جنایی بازداشت شد. اما وقتی تحت بازجویی قرار گرفت گفت: من خانه و خانواده ای ندارم از آنجا که جایی برای زندگی و خواب نداشتم شب ها روی پشت بام این خیاط خانه می خوابیدم. مدتی قبل هم با این پسری که الان فوت شده آشنا شدم و کم کم به هم علاقه مند شدیم. بعد هم قرار شد با هم ازدواج کنیم. شب حادثه او سراغ من آمد و در حال صحبت بودیم که مردی میانسال که از آشنایان من و نگهبان ...
دختر هنرمند در کف خیابان
از گزینه های آخر موقعیت کاری در نظر گرفته می شود، اما چه شد که شما در ابتدای مسیر زندگی به آن فکر کردید؟ من روی چوب و سفال و جاعودی نقاشی می کنم و آن ها را کنار خیابان می فروشم. این موضوع هم یک دفعه به ذهنم رسید و هیچ کس هم، خبر نداشت که قرار است چه کاری انجام دهم. یک روز، خیلی عادی به بیرون رفتم و بعد بساط کردم، خیلی هم استرس داشتم که آیا اصلا کسی به وسایلم نگاه می کند؟ اما از مردم ...
ماجرای آخرین تلفن شهید برونسی با خانواده اش
هر وقت من تلفن می زنم، میگی کِی میای؟ بگو کِی شهید میشی. مادر وقتی دید ناراحت شدم، انگار به زور خندید و گفت: بابات شوخی می کرد، پسرم. معلوم بود خودش هم خیلی ناراحت است، اما نمی خواست من بفهمم. وقتی رفتیم خانه، از خودم می پرسیدم: چطور شد این بار گریه ام نگرفت؟! رازش را چند روز بعد فهمیدم؛ چند روز بعد از عملیات بدر، روزی که خبر شهادت پدرم را آوردند. آن تلفن، تلفن آخرش بود. خاطره ای از ابوالحسن برونسی برگرفته از کتاب خاک های نرم کوشک ؛ روایت هایی از زندگانی شهید برونسی ...
فرمانده عاشق آتش نشان زن شد + گفتگو با اولین زوج آتش نشان ایران
که آیا زن هم مگه می شود آتش نشان باشد ...که بعد از موفقیت در نجات فردی که زیر آوار مانده بود با غذر خواهی به سراغم آمد . اگر چه هم اکنون مردم پیشتر باور کردند که زن هم میتواند آتش نشان باشد اما هنوز هم هستند افرادی که در پذیرش این موضوع مشکل دارند. چه اتفاقی افتاد که شغل آتش نشانی را انتخاب کردید؟ به آتش نشانی علاقه داشتم و با تشویق پدرم به آتش نشانی وارد شدم. وقتی وارد آتش ...
قتل مرد تهرانی با سیانور به دست زن خیانتکار
روزهای اول به خاطر اختلاف سنی زیادی که باهم داشتیم همیشه دعوایمان می شد و برای اینکه خانواده متوجه اختلاف ما نشوند به تهران آمدیم. اما بعد از چند سال وقتی رفتار او روز به روز بدتر و نسبت به من و زندگی مان بی تفاوت تر شد،من هم برای جبران جای خالی او با مرد دیگری آشنا شدم. او در ادامه گفت: بارها از او خواستم تا به این زندگی بدون علاقه پایان دهیم اما او قبول نکرد تا اینکه تصمیم پرفتم ...
دلیل عجیب قتل برادرزاده توسط عمه بی رحم + جزئیات
.... مدتی قبل متوجه شدم رفتارهای عجیبی دارد. او به دختر من ماهک که 32ساله است خیلی نزدیک شده و ماهک را از راه به در کرده بود. نازی مواد مصرف می کرد. به او گفتم اگر می خواهد مواد مصرف کند اجازه ندارد در خانه من بماند. متهم گفت: نازی دخترم ماهک را هم با خودش به محل های نامناسبی می برد. آنها نیمه شب به خانه می آمدند و من نگران سرنوشت دخترم بودم. به همین خاطر روز حادثه به نازی گفتم یا ...
خلاصه داستان قسمت 337 سریال ترکی خواهران و برادران
اوگولجان به ایاس زنگ میزنه و او اونجا میاد و به پلیسها میگه من خودم موتورمو دادم بهشون پلیسها میگه ولی پسرخاله تون گزارش دزدی دادن ایاس میگه نه اشتباه شده سپس از اوگولجان و عمر معذرت خواهی میکنه و میگه من به حسابش میرسم شما ولش کنین دیگه. شب اورهان و بچه ها وقتی به خانه میرن میبینن که فاطما گاز و تلویزیون و لپ تاپ خریده و میگه پولشو از کجا آوردی؟ او میگه یه زمینی بود که تو انحصار وراثه بود بعد ...
زن 25 ساله: با اینکه متاهل بودم ولی فریب پسری شدم
به خانه ناپدری ام بازگشتم. هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که هنگام پرسه زنی در فضای مجازی با مردی 40 ساله آشنا شدم. فیروز اعتیاد نداشت اما در یک سانحه رانندگی به خاطر آسیب نخاعی، حس پاهایش را از دست داده بود . بعد از گذشت چندماه بخاطر علاقه ای که به او پیدا کردم سر سفره عقد نشستم. او خانواده ای بسیار مهربان داشت و در حاشیه شهر خانه ای خرید و با خودروی پرایدی که داشت ...
مرد خانه به دوش با پای خود نزد پلیس رفت / عذاب وجدانش چه بود ؟
ساعتی بعد به محل برگشتم تا سروگوشی آب بدهم که دستگیر شدم. پایان فرار سه ماهه همزمان با انتقال جسد به پزشکی قانونی، مشخصات مرد 53 ساله در اختیار مأموران پلیس آگاهی قرار گرفت. در حالی که تحقیقات برای دستگیری وی جریان داشت، او روز گذشته خودش را به پلیس تسلیم کرد و در توضیح حادثه گفت: 24 ساله بودم که به مصرف تریاک و شیشه معتاد شدم و از آن زمان به مصرف مواد اعتیاد دارم. جایی هم برای ...
سر قبری می رفتم که به اسم خودم بود!
چند روز بعد، پیکر شهیدی به خانه محسن فلاح آورده می شود که کاملا شبیه او بوده و لباس های او را به تن داشته. مدتی بعد، نامه ای از طرف صلیب سرخ و از عراق به خانواده می رسد که نشان می دهد محسن زنده است اما پذیرش این موضوع از طرف خانواده ای که محسن را به خاک سپرده بودند، راحت نبود. در نشستی با حضور راوی و نویسنده این کتاب به همت تم استوری در کافه کتاب زیتون به بررسی حاشیه هایش پرداختیم. در ابتدای این ...
خاطرات بانوی کاراگاه آگاهی از پنج پرونده مهم
دروغ بافی سعی داشت خودش را بیگناه نشان بدهد اما او در آخرین جلسه بازجویی حرف مهمی به من گفت که مطمئن شدم قاتل لاله، خود اوست. آن روز من و شهلا وقتی برای چند لحظه در اتاق تنها شدیم، او رو کرد به من و گفت: من به خاطر علاقه شدید و عشقم به ناصر، هرکاری حاضرم انجام دهم. شهلا این جمله را با لحنی عجیب به من گفت. تا قبل از این تردید داشتم که آیا او قاتل است یا نه، اما پس از گفتن این ...
سخنگوی فراجا: جرم علیه کودک تحمل ناپذیر است
رمز آنها را می ربودند؛ بلافاصله متهم با تلاش کارآگاهان در مخفیگاه خود دستگیر شد. در موارد متعدد دیگری نیز حمایت از حقوق کودکان و جلوگیری از در معرض جرم قرار گرفتن به کرات از سویِ فراجا و کارکنان پلیس مورد توجه قرار گرفته است. وی ادامه داد: هر چند برخی از کودکان از سوی خانواده و نزدیکان خود آسیب می بینند که باید مورد حمایت قرار گیرند، اما در سوی دیگر، باندهای مخوف مافیای تجارت کودکان ...
من زن سوم شهید سیدرضی موسوی بودم ! / همان روز خواستگاری به من گفت !
بخش هایی از سخنان همسر شهید سیدرضی موسوی را در ادامه خواهید خواند: – وقتی جنگ تحمیلی آغاز شد سید هم علی رغم سن نوجوانی مصمم می شود که برود جبهه اما پدرش اجازه نمی دهد و به او می گوید: تو تنها پسر من هستی! اما گوش پسر بدهکار شنیدن این حرف ها نبوده [...]
پدر کارگری که فرزندان قرآنی تربیت کرد
وقت باعث نشده که از کارهای دیگرم از جمله درس خواندن و کمک به مادرم و بقیه تفریحاتم باز بمانم. حافظ قرآن کریم بیان داشت: قرآن تأثیر زیادی روی اخلاق من در خانه، مدرسه و درس خواندن من داشته است پدر و مادرم در راه حفظ و قرائت قرآن از من و خواهرانم بسیار حمایت می کنند و گاهی که در مسابقات قرآن رتبه کسب نمی کردم حرف های امیدوارانه آنها به من آرامش می داد و صحبت هایی می کردند که من برای مراحل ...
مرگ اسرارآمیز دختر معتاد در خانه یک سارق I بلایی که مصرف زیاد مواد سر این دختر آورد
جوان را آغاز کردند و راهی محل زندگی اش شدند اما او در خانه نبود و ناپدید شده بود. از آنجا که ماجرا مشکوک بود، دستور بازداشت وی صادر شد و تحقیقات پلیس برای دستگیری او ادامه یافت تا اینکه چند روز پیش اطلاعاتی به دست آمد که نشان می داد متهم فراری در یک کمپ ترک اعتیاد به سر می برد. او که فریدون نام داشت دستگیر شد و پس از انتقال به اداره آگاهی مدعی شد که نقشی در مرگ دختر جوان نداشته است. وی گفت: کار ...