زن شوهردار برای تحقق آرزوهایش صیغه مرد عرب شد! + جزییات خبر
سایر منابع:
سایر خبرها
شوک به سامورایی ها ؛ دست درازی بازیکن رقیب ایران به دو زن در هتل
دفاع کنم به همین خاطر با او درگیر شدم و سر و صورتش را زخمی کردم. مرد موتورسوار پس از آزار و اذیت، مرا رها کرد و من با وجود تاریکی شب موفق شدم شماره پلاک موتورسیکلت را حفظ کنم. با شکایت دختر جوان، تحقیقات به دستور بازپرس جنایی آغاز شد و در بررسی های اولیه و با استعلام شماره پلاک موتورسیکلت مأموران به مرد جوانی رسیدند. اما وی در تحقیقات مدعی شد که مدتی قبل موتور را قولنامه ای به برادرزنش ...
مادر و پسر بی آبرو دختر دانش آموز را به لانه کثیف کشاندند
وارد اداره فقدان که شدم اولین چیزی که از دور توجهم را جلب می کند دختر بچه ای است که با مانتو و شلوار فرم مدرسه در مقابل میز افسر پرونده ایستاده و نگاهش را به زمین دوخته است . کمی آن طرف تر زنی که به نظر می رسد مادر دختربچه است روی صندلی نشسته و آرام آرام اشک می ریزد . به آنها نزدیک می شوم و بعد از پایان کارهای اداری پرونده ، از مادر و دختر می خواهم تا علت حضورشان در اداره چهارم پلیس ...
ناگفته های یک اصفهانی از حضور امام (ره) در نوفل لوشاتو
، برای سربازی به شیراز منتقل شدم. سربازی که تمام شد، به تهران آمدم و کارآموزی وکالت را شروع کردم. بعد از دو سال، در سال 1353 وکیل پایه یک دادگستری شدم. مدتی گذشت، اما اوضاع بر وفق مراد نبود. دوستی به من پیشنهاد داد و گفت: الان شرکت های خارجی در ایران مشغول فعالیت هستند، برو خارج از ایران، زبان یاد بگیر و وکالت یکی از این شرکت ها را قبول کن. من گفتم: من حالا دستم خالی است و هرچه تا حالا درآورده بودم ...
ماجرای اقدامات عجیب زندانی سابقه دار/ ادامه سرقت ها با گرفتن مرخصی
رفتم و جلوی در مراقب اوضاع بودم تا اینکه آنها با اموال سرقتی که شامل دلار و طلا بود از خانه خارج شدند و فرار کردیم. متهم ادامه داد: در جریان فرار دوستانم برای اینکه توجه مردم جلب شود و مأموران نتوانند تعقیب مان کنند مقداری از دلارها را بیرون ریختند اما درنهایت من دستگیر شدم و خودشان فرار کردند. مرخصی برای سرقت با وجود فرار کردن 2 متهم دیگر اما با اطلاعاتی که زاغزن باند در اختیار مأموران قرار داد ...
روایت آیت الله خامنه ای از روزی که امام را دید
گرفته بودند، می بوسیدند، من گفتم، من یک نفر حداقل اذیت نکنم امام را، نرفتم، گفتم بعد می رویم خدمت امام. فردا شبش بود ظاهراً، یا یکی دو شب بود که آن مدرسه ی علوی بودند، فرستادند ما را خواستند، بنده و بقیه ی برادرانی که عضو شورای انقلاب بودیم ماها را خواستند. من وارد اتاق شدم، سر شب بود دیدم امام نشستند پشت قرآن دارند قرآن می خوانند. حالا کِی است؟ دو سه روز بعد از ورود امام، آن روزهایی که شماها ...
برشی از زندگی بانوی موفقی از شهر ری/ از تحصیل و ازدواج گرفته تا فعالیت ممتاز در طراحی دوخت
.... وی در ادامه افزود : پسرم که به پیش دبستان رفت؛ تقریبا بخش زیادی از دوره درمان رو سپری کرده بودم و کنکور شرکت کردم و طراحی لباس قبول شدم. بعد از کاردانی مجدداً کارشناسی طراحی پوشاک قبول شدم و مدرک کارشناسی طراحی پوشاک گرفتم. البته از سه سالگی پسرم کار خیاطی برای بیرون را شروع کردم اما چون بچه ها کوچک بودند یکی از اتاقهای منزل را به مزون تبدیل کردم. ترم 2 کاردانی که بودم ...
صدور حکم اعدام برای ناپدری آزارگر
سکوت کردم و شرمنده دخترم شدم، اما همیشه عذاب وجدان داشتم و حالا دیگر نمی خواهم پنهانکاری کنم. بعد از تعرض خسرو به دخترم تا مدت ها سمیرا دچار مشکلات روحی – روانی شده بود و خودش تصمیم گرفت موضوع را با پلیس در میان بگذارد. پس از آن متهم به قضات گفت: من به این دختر تجاوز نکرده ام و اظهارات این زن و دخترش را هم قبول ندارم. اما در ادامه رسیدگی به این پرونده وقتی قاضی دستور استعلام سوابق ...
گفتگو با عامل برادرکشی خونین در میرداماد / بدشانس بودم که زنده ماندم + جزییات و عکس
به گزارش رکنا، ساعت 11:30 دقیقه ظهر روز 27 دی ماه خبر درگیری خونین بین 2 برادر به پلیس گزارش شد که بلافاصله ماموران کلانتری 131 گاندی به همراه تیم بررسی صحنه به محل اعزام شدند. بازپرس در لحظه ورود به محل جنایت با خونین مرد میانسالی روبرو شد که با به رسیده بود. با شروع تحقیقات مشخص شد قربانی مردی 58 ساله و صاحب یک شرکت تجاری است که به گفته شاهدین حاضر در محل جنایت، برادر ...
متهم به قتل فراری با پای خود به کلانتری رفت
. به او گفتم تو سارقی نباید اینجا بمانی برای من دردسر می شود. اما بدون توجه به من به سمت دیگری از پشت بام رفت و مشغول استراحت شد. نیمه های شب بود که متوجه شدم سراغ دختر جوان رفته که عصبانی شدم و اعتراض کردم، اما با هم درگیر شدیم در این درگیری یک دفعه رفت عقب و تعادلش به هم خورد و افتاد پایین. من که ترسیده بودم از محل فرار کردم، اما روز بعد از طریق دوستانم متوجه شدم که او فوت کرده و در این مدت در حال فرار بودم، اما خسته شدم و تصمیم گرفتم خودم را معرفی کنم. با اعتراف مرد میانسال تحقیقات به دستور بازپرس جنایی ادامه دارد. روزنامه ایران ...
شوهرم را با یک دختر جوان در بدترین حالت ممکن دیدم/ او در خانه ام با همسرم ...
به گزارش 361 درجه ایران به نقل از فرتاک نیوز، به دلیل آن که در ازدواج اولم شکست خورده بودم بلافاصله پیشنهاد ازدواج با پسر صاحبکارم را پذیرفتم اما طولی نکشید که ... این ها بخشی از اظهارات زن 32 ساله ای است که مدعی بود به دلیل ترس از کتک کاری های همسرش از خانه فرار کرده و در مسافرخانه های مشهد سرگردان است. این زن جوان درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سپاد ...
ناپدری شیطان صفت به دخترش تجاوز می کرد | صدور حکم اعدام برای این مرد
وکاری راه بیندازم. به همین خاطر مغازه ای اجاره کرده و مشغول به کار شدم اما مردی که قرار بود برایم وسایل تهیه کند، پول هایم را گرفت و ناپدید شد. این دومین ضربه روحی در زندگی ام بود و باعث شد به بیماری روحی مبتلا شوم تا این که با مردی به نام شاهرخ آشنا شدم که مدعی بود روان شناس است. او با حرف هایش حال مرا خوب کرد و اعتمادم به اوجلب شد. بعد از مدتی خواستگاری کرد وصیغه یک ساله خواندیم. او از من خواست ...
ادامه فاجعه شوهرکشی | توطئه کثیف با سیانور
او در محله نازی آباد تهران رفتند. شواهد اولیه نشان از مرگ او بر اثر سکته قلبی داشت.همزمان با حضور ماموران در این خانه، همسر آن مرد در اظهاراتش گفت : شوهرم بیماری داشت و از سویی 15میلیارد تومان به افراد مختلف بدهکار بود . وقتی به خانه بازگشتم، فهمیدم مرده است. نمی دانم بر اثر بیماری مرده یا خودکشی کرده است . مرگ او مشکوک بود و بازپرس دادسرای جنایی تهران از پزشکی قانونی خواست درباره علت مرگ اعلام نظر ...
وقتی خودم را زیبا کردم خیانت به جانم افتاد ! / دخترخاله ام آتیش بیار معرکه بود !
آمده بودم. حتی سر این مسئله با هم مشکل پیدا کردیم. دختر خاله ام آتش بیار معرکه شد و در گوشم وزوز می کرد: شوهرت با این حرف ها نشان می دهد هیچ ارزشی برایت قائل نیست، تو جوان هستی و باید به خودت برسی. این حرف ها بین خودمان بود تا این که مادر شوهرم نیز از تیپ ظاهری ام ایراد گرفت و من سر افتادم و ... . مرده شور این تلفن همراهم را ببرند؛ آفت زندگی ام شد. متاسفانه در فضای ...
حکم مردی که هم به دخترش تجاوز کرد، هم به دخترخوانده اش
یک سال قبل دختر 14 ساله ای به نام سمیرا با مراجعه به پلیس آگاهی شکایتی را مبنی بر تعرض پدرخوانده اش ثبت کرد. وی در توضیح ماجرا به مأموران گفت: 6 ساله بودم که پدر و مادرم از هم جدا شدند و 7 سال بعد مادرم با مردی به نام خسرو که او هم از همسرش [...]
زنان خیابانی، پدیده افزایش فقر و نبود شغل
می کرد خودما را هم در اختیارشان بگذارم. نگاهش به دور دست ها خیره می ماند و می گوید: بعد از مدتی شوهرم با یک خانم آشنا شد. باورت نمی شود از اینجا تا اینجا طلا داشت. دستش را از مچ تا نصف ساعدش بالا می آورد تا نشان دهد النگوهای آن زن زیاد بودند و آرام می گوید: من همه طلاهایش را برداشتم. آهی از سر حسرت از ته دل می کشد و ادامه می دهد که این زن فرشته نجات زندگیم شد: وقتی این زن به ...
شکست های عشقی عارف قزوینی به قلم خودش/ پدر دختر گفت: تابوت دخترم را بر دوشت نمی گذارم
افتاد که آن چه جواهر دارم به تو می دهم، به شرط این که طلاق دختر را داده و به مردم هم بگویی این شهرت بی اصل بوده است. پیغام دادم: من زن از برای خرید و فروش و تجارت نگرفته بودم. پس از یاس و ناامیدی بنای شرارت گذاشتند. در مدت کمی چنان عرصه بر من از اطراف تنگ شد که چاره را ناچار به فرار دیدم. پس از مشورت با دوستان خداحافظی کرده پنهان به خارج شهر آمده در گاری پست نشسته به طرف رشت روانه شدم ...
گفت وگو با اکبر تیموری ، جانباز نخاعی دفاع مقدس از شخص آقای قاضی زاده و تیم همراهشان به هیچ عنوان راضی ...
مشغول به کار شدم. سپس به فعالیت های اقتصادی در رشته های مواد غذایی و پوشاک در منطقه شهرری پرداختم؛ که خوب هم بود. بعد هم چند جایی دعوت به کار شدم. با ارگان های مختلف کار کردم. مدتی در مجلس به عنوان معاون مهرورزی بودم که خیلی اذیت شدم؛ بخصوص زمانی که برای ناهار می رفتیم، دوستان نماینده ای را می دیدم که حرف هایشان خوشایند من نبود و با روحیات من سازگاری نداشت. اینکه از آنجا بیرون آمدم و بعد هم شغل ...
فرمانده عاشق آتش نشان زن شد + گفتگو با اولین زوج آتش نشان ایران
کسب کردم در سایر رشته های ورزشی در سطح دانشجویی نیز حائز رتبه های برتر بودم بعد از بازنشستگی چه کار میکنید؟ بنده به امید خدا علاقه دارم به کار داوری و مربیگری درعرصه رشته های ورزشی بازگردم و به کار تدریس در دانشگاه بپردازم. خوشحالی پسر زوج آتش نشان از بازنشستگی پدر و مادرش پسر 11 ساله این با اظهار اینکه از اینکه پدر و مادرم بازنشسته می شوند خوشحال بود گفت ...
انحصار بازیگری در شبکه نمایش خانگی
...> به عنوان مثال، من برای سالن نمایشی که راه اندازی کردم، هزینه های زیادی از جمله تجهیزاتی مثل نور و صدا در نظر گرفته بودم و حتی برای آنکه کودکان در آن سالن زمین نخورند و صدمه نبینند، سالن را موکت کرده بودم. با وجود تمام هزینه هایی که برای سالن انجام دادم، با فراگیر شدن بیماری کرونا عملا خسارت زیادی به من وارد شد به طوری که ناچار شدم به تهران بازگردم. البته همسرم همچنان در کتابفروشی فعالیت می کرد ...
شوهرم با زنان زیادی در ارتباط بود من هم تلافی کردم/از هر فرصتی برای تنها شدن با احمد استفاده کردم
به گزارش 361 درجه ایران به نقل از 9 صبح ؛ زن جوان از اینکه همسرش به او مدام خیانت می کند و خودش بارها او را با دختر همسایه گرفته است، آشفته شده به حدی که می خواهد به همسرش خیانت کند تا تلافی کرده باشد. در آخرین روزهای تابستان 8 سال قبل زمانی که در اوج شور و حال جوانی قرار داشتم به مشهد مسافرت کردم و به همراه خانواده ام در یک هتل ساکن شدیم آن روزها تلاقی نگاهم با نگاه جوان 23ساله ای به ...
شوهرم می گوید باید آرایش کرده و لباس باز بپوشم
موضوع رنج می کشیدم با وجود این اعتراضی هم نمی کردم تا شوهرم دلخور نشود؛ چراکه مادرم همواره تاکید می کرد زن باید با لباس عروس به خانه بخت برود و با کفن هم از خانه شریک زندگی اش خارج شود . خلاصه سه سال بعد در حالی که دخترم به دنیا آمده بود خانه را عوض کردیم خیلی خوشحال بودم چون که از دخالت های مادرشوهرم رها شده بودم . بعد از پنج سال خیاطی یاد گرفته بودم و دوستان زیاد و خونگرمی ...
پشت پرده سرقت 17 میلیاردی از خانه خانم وکیل
فرزندم را در رفاه قرار دهم. دوست داشتم مثل آدم های پولدار برای خودم کار کنم و مثل آن ها زندگی کنم و محتاج حقوق سرایداری نباشم. به همین دلیل تصمیم به سرقت گرفتم. از کجا خبر داشتی آن ها اموال با ارزش دارند؟ چند باری به بهانه های مختلف به خانه شان رفته بودم. مثلا خانه شان نیاز به تعمیر داشت یا نظافت می خواست و موارد دیگر که متوجه شدم آن ها وسایل قیمتی زیادی در خانه دارند؛ و بعد ...
فلج شدن زن تهرانی در خیانت شوهرش ! / دست در دست هم دیدمشان !
خیلی زود دریک بیمارستان مشغول کار شدم و حامد هم تلاش می کرد تا اینکه زندگی امان رو غلتک افتاد حالا وقتش بود بچه دار شویم طولی نکشید که ما صاحب 2 دختر شدیم. و زندگی عاشقانه ما هر روز بیشتر ازقبل ادامه داشت طوری که زبان زد همه ی فامیل بود... روزهای بارانی که بهترین لحظات زندگی ام با حامد بود اما یک شب بارانی وقتی فهمیدم حامد به من کرده است دنیا بر روی سرم خراب شد .... ماجرا از ...
عشق اینترنتی زن متاهل بوی مرگ می داد ! / شوهرش دمنوش خوردو مرد !
به گزارش رکنا، پاییز سال 1400، مرد میانسالی به نام شهاب به یکی از بیمارستان های تهران منتقل شد اما ساعاتی بعد جانش را از دست داد. باتوجه به اینکه مرد میانسال سابقه بیماری داشت و هر چند روز یک بار برای درمان به بیمارستان منتقل می شد، مرگ او مشکوک به نظر نرسید. مادر شهاب گفت: حدود یک هفته در خانه پسرم میهمان بودم. در این چند روز مدام حالش بد می شد و او را به بیمارستان می بردیم. دکترها هم ...
اشک های ندامت زن جوان/زندگی زن مشهدی تباه شد
خوشحال شدم که گویی دنیا را به من بخشیده اند! به همین دلیل هم خیلی به همسرم علاقه مند شدم و بدون برگزاری جشن عروسی و جهیزیه به خانه بخت رفتم ولی شوهرم نیز مهتاد بود و تنها یک سال بعد از ازدواج او را هم دستگیر کردند و به تحمل 20 سال زندان محکوم شد. در این وضعیت از هاشم طلاق گرفتم و به خانه ناپدری ام بازگشتم. هنوز مدت زیادی از این ماجرا نگذشته بود که هنگام پرسه زنی در فضای مجازی با مردی 40 ساله ...
این زن ستاره شیاطین سرخ را رسوا کرد؛ او آنقدر مست بود که با لباس خوابش برد!/ می گفت من فوتبالیستم و پول ...
... یک منبع نزدیک به رشفورد اصرار داشت که این مهاجم ساعت 1:15 صبح از کلوپ خارج شد. اما سارا می گوید آنها تا بعد از ساعت 2 صبح آنجا بودند و دوستان و بادیگاردهای رشفورد گفتند که این فوتبالیست خیلی مست است و باید به رختخواب برود. هنگام خروج یکی از کارکنان کلوپ شروع به فیلم گرفتن کرد و بادیگارد رشفورد به آنها گفت: او را به دردسر می اندازید. همه به هتل رفتند و زن فرانسوی اصرار داشت به اتاق ...
جبران خسارت هتل بیمارستان لاکچری از جیب مردم؟!
شدم و از شرایطش هم بسیار راضی بودم، تمام هزینه ای که پرداخت کردم، 600، 700هزار تومان شد. *سکانس چهارم هتل بیمارستان لاکچری، شعله ور شد... غروب روز 5 بهمن، هتل بیمارستان گاندی باز هم در صدر اخبار قرار گرفت و فضای مجازی را تسخیر کرد. این بار اما خبری از به رخ کشیدن تجملات بیمارستان یا صحبت از هزینه های عجیب درمانی در این بیمارستان خصوصی نبود. این بار، صورت مخاطبان از حرارت ...
پسرم رفتار و آرایش زنانه داشت او را کشتم
اگر من بمیرم باز پارسا همین رفتارهایش را ادامه خواهد داد در آن صورت چه بلایی بر سر خانواده ام می آید چه کسی از آنان محافظت خواهد کرد چه بلایی بر سر پسر کوچکم و زن و دختر یک ساله ام می آید. این بود که از خودکشی منصرف شدم و تصمیم گرفتم برای همیشه پارسا را خلاص کنم و بعد از آن هم هر بلایی به سر من آمد مهم نیست. باز یک هفته ای می شد که از خانه فرار کرده بود؛ روز حادثه وی را پیدا کردم و به بهانه اینکه به بیمارستان رازی می برم و بستری می کنم از خانه بیرون بردم، اما به جای بیمارستان به یکی از مناطق اطراف تبریز برده و وی را به قتل رساندم و با پلیس تماس گرفتم و ماجرا را برایشان گفتم. ...
کتک زدن یک روزنامه نگار برای برملا نشدن رازهای شاهزاده طرد شده
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : سرویس تاریخ انتخاب ؛ محمد بلوری (زاده 1315)، روزنامه نگار و مطبوعات ایران است. وی سابقه فعالیت در روزنامه های مختلف کشور را دارد و از پیشکسوتان مطبوعات محسوب میشود. وی برای مدتی در اوایل انقلاب سردبیر روزنامه کیهان و رئیس سندیکای مطبوعات در آخرین دوره آن بود. دبیر سرویس حوادث روزنامۀ ایران (73 تا 81)، دبیری روزنامۀ اعتماد و سردبیری ویژه نامه های حوادث روزنامه جام جم از جمله فعالیت های او بوده است. وی نقش مطبوعاتی پررنگی در افشا قتل های زنجیر ه ای داشت. در آذر سال 1398 از ...
سر قبری می رفتم که به اسم خودم بود!
سال 1385 در سازمان اسناد و کتابخانه ملی مشغول شدم و بعد از مدتی به عنوان عضو هیأت علمی آنجا پذیرفته شدم و زمینه کار من پژوهش بود.من همچنان به خواندن کتاب خاطرات علاقه مند بودم و به طور تصادفی در سفر راهیان نور با آقای فلاح آشنا شدم و دیدم روایت هایی را در اتوبوس می گویند. ویژگی روایت های ایشان و لحن گفتاری شان طوری بود که متوجه شدم جوانان همراه ما و دانشجو ها خوش شان می آید و استقبال می کنند. ...