سایر منابع:
سایر خبرها
فرزانه فصیحی، سریع ترین دختر ایران را بشناسید (+عکس)
کنیم تا استقامت بدنی مان بالا برود. به هر حال نکته مهم این است که تمرین های ما قطع نمی شود. قبل از دوندگی، ورزش دیگری انجام نمی دادی؟ الان حدود چهار سال است که به صورت حرفه ای دوندگی می کنم اما قبل از آن قهرمان ژیمناستیک بودم. چه رشته ای درس خواندی؟ من لیسانس تربیت بدنی دارم. وقتی تو را با دونده های دوی سرعت دنیا مقایسه می کنیم، جثه متفاوتی ...
اس ام اس جدید روز پدر
روز سوسک کشان بی سنگر! آشغال دم در گذران بی ادعا! شوفر تاکسی های بی حقوق! کت شلوار پوشان بی اتو و دکمه! شیران بی غرش و دندان! جوراب پوشان قانع! جارو کنان و شیشه پاکنان استاد بند بازان نصب پرده! بچه های لوس مامان جوناشون! خروپف کنان سلب آسایش! این فوتبال دوستان همیشه ادعا بی تحرک! اخبار گوش کنان تکراری روشنفکران به روز ...
خوشحالی بعثی ها از اسارت ژنرال های زن ایرانی
مقنعه ها می پوشند و زیرش نارنجک می بندند. مقنعه ام را دوباره تکاندم و دست های کاملاً خالی ام را نشان دادم تا خیال شان راحت شود که زیر مقنعه ام چیزی ندارم. گویا تا حدودی پذیرفته بودند که پوشش خواهر بهرامی مربوط به هلا احمر است. ولی با شک و تردید به کفش و لباس من نگاه می کردند. حتی اگر با انگشت بینی ام را می خاراندم، قیافه شان عوض می شد و اسلحه شان را می جنباندند. بخشی از خاطرات بانوی آزاده معصومه آباد برگرفته از کتاب "من زنده ام” *سایت جامع آزادگان ...
ده خاطره از ده مادر شهید
دادند دستم ،گفتم شماره پادگان محسنه .می تونی به ش زنگ بزنی. خیلی وقت بود ازش بی خبر بودم .زود شماره را گرفتم .تانگاه کردم ،دلم هری ریخت .گفتم این که شماره بیمارستانه. گفتند: نه مادر .شما که سواد نداری.این شماره ی پادگانه . گفتم : راستش رو بگید .خودم می دونم بچه ام طوریش شده . هم (ب) رو بلدم ، هم (الف) رو. پادگان رو که با (ب) نمی نویسن. 3) کم حرف می زد. سه تا پسرش شهید شده بودند. ازش ...
بازخوانی یکی از آخرین گفته های مهرداد اولادی/دل شکسته از حرف مردم!
بوندسلیگا نرفت و در ایران ماند تا حالا به این نقطه از زندگی برسد. مهرداد میهمان کافه خبر بود تا از اتفاقات مهم زندگی اش بگوید. حرفهایی جذاب و خواندنی.... فراز و نشیب زندگی سه سال قبل وقتی داشتم از ملوان به پرسپولیس می آمدم، زندگی ام با الانی که داشتم خیلی فرق می کرد. نمی دانم، ولی فکر می کنم بالا و پائین فوتبال را در این سه سال لمس کردم. روزی آن بالا بودم و همه دنبال بودند و حالا ...
از تلاش برای بازگشت تا اسارت
.... آرام درون آن گودال رفتم. مجبور بودم تا شب بی حرکت بمانم. دقایقی بعد چند نفر از سربازان دشمن بالای سرم با زبان عربی صحبت می کردند. معنای جملات آنها را متوجه نمی شدم. می خواستم آرام چشمم را باز کنم که با حرکت پلکم، یکی از سربازان متوجه زنده بودنم شد و فریاد زد: ایرانی، ایرانی، میت ایرانی. به سرعت همه آنها دور مرا گرفتند و دیگر لو رفتم... نان خشک و پرتقال یکی از آنها روی ...
حکایتی تلخ از قافله ای که بی وقفه مسافر سوار می کند
متفاوت می شود، اظهار کرد: یکی از اختلالات، شب ادراری است که این اختلال به معنای هر گونه دفع ادرار در هنگام خواب نیست بلکه حتما باید بیش از دو بار در هفته و سه ماه متوالی ادامه داشته باشد و در سن بیش از پنج سال باشد، بدین معنا که کودکان با سنین کمتر از پنج سال در این تعریف مشمول شب ادراری نیستند. وی با بیان اینکه شب ادراری در پسر بچه ها بیشتر مشاهده می شود و سابقه فامیلی می تواند در این ...
محسن مسلمان در گفت وگو با متافوتبال: 4 فینال پیش رو داریم که باید برنده از آن خارج شویم / طارمی چون من ...
اونها بازی نکرده بودم و این دومین باری بود که به میدان می رفتم. فکر می کردی گل بزنی؟ اصلا فکر نمی کردم .چون اینهمه بازی بود که گل نزده بودم، حالا ببینید که تو چه بازی گل زدم. این خواست خدا بود و مهدی ] طارمی [ همه کار این گل رو کرد و جا داره ازش تشکر کنم. چون شاید هرکس دیگه ای بود می رفت واسه هتریک و پاس نمی داد اما مهدی پاس داد تا من هم گل بزنم. دستش هم درد نکنه. ...
از چهره های مشهور در شبکه های اجتماعی چه خبر؟! (1)
قوچان نژاد در کنار همسرش سروین بیات زانیار خسروی : دلم واست تنگ میشه پسر با معرفت... ساره بیات : با عشق و نور تقدیم به مردم عزیز کشورمون سولماز آقمقانی : بهار وقتی تو طبیعت قدم میزنی ، یهو بارون میباره ، به نظرم باید به قدم زدن ادامه بدی.... سید علی صالحی : خدا رحمت کنه همه پدرهایی که در بین ما نیستن و سلامت بداره همه پدرهایی که هستن سیروان ...
پیام های ورزشکاران و هنرمندان برای تسلیت درگذشت مهرداد اولادی(1) +تصاویر
....... لیلا حاتمی : مصیبت بزرگ رو به جامعه فوتبال و خانواده اولادی عزیز تسلیت عرض میکنم مازیار فلاحی : حرفی نیست .. یادش گرامی .. محسن یگانه : هیچی نمیشه گفت،...روحت شاد.... مستر تیستر : مهرداد اولادی درگذشت خدا به خونوادش صبر بده❤️ #فوتبال #ایران نعیمه نظام دوست : باورم نمیشه جوانی با این همه امید و عشق به زندگی و ورزش از دنیا بره ،حالم بده و تو شوک ...
در کمال فروتنی می گویم من کسی بودم که آرتیست تربیت کردم
نمایش ایرانی کار کرد و برخی نمایشنامه های رحمانیان لفظ مجلس در ابتدای اثر داشت. جلوتر که می رویم درام نویسان ایرانی فعال تر می شوند. تعدادشان بیشتر می شود. در آن دوره تعداد ما کم بود. من هم یکی از کسانی بودم که از دوران دانشجویی در رشته کارگردانی علاقه مند بودم شاهکارها را کار کردنم؛ به عنوان یک کارگردان، یک انیگزه هنری و خلق اثر هنری. میل کارگردانی هملت 25 سال در من وجود دارد. یا یک اثر ...
عملیاتی که کمتر از آن گفته شده
... پاتک عراق در واقع زمانی انجام شد که به غیر از گردان حمزه نیروی دیگری در آنجا نبود. شب بعد هم گردان ما باید در آن منطقه پدافند می کرد. فردای آن شب، یعنی روز اول اردیبهشت من داخل خاکریز بودم که شهید دستواره آمد داخل خاکریز. من با او خیلی رفیق بودم ولی به خاطر اینکه شب پیش، حمله عراق را از زبان من باور نمی کرد، من رویم را از او برگرداندم. او هم به خاطر این که از دل من درآورد و هم یک خسته ...
پدرها هدیه نمی خواهند ولشون کنید!
چی کار نکنم رفته به پدرش گفته بابا من پدر شدم! پدره هم گفته: یه هفته ای چه جوری پدر شدی؟ گفته: بچه از پرورشگاه آوردم. پدره عصبانی شده و گفته: [فلان فلان!] یعنی نمی خوای هدیه بدی؟ پسره گفته: چرا ولی شما هم باید بدی. پدره یه ارزیابی کرده و نگاهی به جیبش انداخته بعد با یه چرخش الهام درجه گفته: پسرم آیا همین صفا و صمیمیتی که بین ماست خودش یک نوع هدیه الهی نیست؟ چه زیباست که این مراسم ها رو ساده و به ...
همسر شهید: هیچ کس نمی داند در این سال ها به خانواده شهدا چه گذشته است/ پول همه چیز را حل نمی کند
اینکه زمان سربازی اش بشود رفت. به او اصرار کردم که باید ازدواج کنی. خدارا شکر یک پسر هم از او به یادگار مانده. آن و قت ها با بشکه نفت می آوردند. اکبر به کمک مردم میرفت و برایشان حمل می کرد.به او می گفتم تو چه لزومی دارد بروی و لباس هایت را کثیف کنی. می گفت:” باید به همه کمک کرد. فقط نماز خواندن که شرط مسلمانی نیست؛ باید در عمل هم مسلمان باشیم!” همیشه آماده بود تا به دیگران کمک کند. هر سه ماه یک بار ...
رمان پدرخوانده از فیلمش غنی تر است
پدرخوانده ، کار بر شما سخت می شد؟ به هر حال ترجمه رمان وقتی چاپ شد که سال ها از انتشار نسخه دوبله فارسی فیلم آن در کشور می گذشت کار به هیچ وجه سخت نشد. البته ترجمه ماریو پوزو را با آخرین پدرخوانده شروع کردم و در هر دو کار، هدف اولم نه ترجمه عمومی برای همه کس، بلکه ترجمه ای بود که دوستان و آشنایانم بخوانند و لذت ببرند. هنگام انجام بازگردانی هم از کار بسیار لذت می بردم و آن را به سرعت به ...
توضیحات نیلوفر امینی فردر خصوص کودکی اش + اینستاپست
پدرمه که محکم گرفته منو ... حالا داستان پندآموزمو بخونید که مطمینم عجیب رو شما هم تاثیر می ذاره .بچه تر که بودم وقتی مهمان می آمد مانند یک گربه جلویشان قِل میخوردم و تمام شیرین کارهایی که بلد بودم انجام میدادم تا بیشتر بمانند .. فقط میخواستم بیشتر بمانند دیرتر بروند اصلاً نروند ..! بعد مامان من را میبرد به گوشه ای و میگفت هیچ وقت اصرار نکن؛ هر کسی خودش دوست ...
روایتی از آغاز 36 سال جانبازی بانوی شهید
بود آن لحظات تلخ ترین لحظات زندگی ام است. یکی از روزهای غم انگیز، حادثه غم انگیز تری رخ داد که همه را در ماتم نشاند: در یکی از محله های جزیره مینو عده ای از عشایر جشن عروسی بر پا کرده بودند و دور هم جمع شده بودند، قبلا اعلام شده بود که شب ها نباید هیچ نوری از خانه ای دیده شود زیرا ممکن است عراق آن را بزند. اما عشایر آن شب در مراسم جشن عروسی فانوسی را روشن کردند و عراق هم همان جا را هدف گرفت و تمام ...
بررسی کتاب نور الانوار در حوزه مهدویت
رأیته من قبل ؛ آن شب و در مجلس وزیر شخصی بود که او را نمی شناختم و قبل از این ندیده بودم (نجفی، 1426: 72). به هر رو، هر یک از نظریات ذکر شده به گزارش یا روایاتی استناد جسته اند؛ در حالی که محلی به نام شمراخ یا شمریخ در کتاب های علمای شیعه یافت نشد و گویا اولین مصدر این کلام و استنباط کننده از نامه منسوب امام مهدی (عج)، به شیخ مفید،شیخ احمد احسایی و کتاب های او بوده است. شیخ احمد احسایی ...
پاسخ هوشمندانه استاد بهمن بیگی به فرح پهلوی (+تصاویر)
...، کراوات عاریتی، موهای سیاه، در گوشه تصدیق می درخشید و قلب پدرم را از شادی و شعف لبریز می کرد. آشنایی در کوچه و محله نماند که تصدیق مرا نبیند و آفرین نگوید. تبعیدی ها، مأموران شهربانی، کاسب های کوچه، دوره گردها، پیازفروش ها، ذرت بلالی ها و کهنه خرها همه به دیدار تصدیقم آمدند. من شرم می کردم و خجالت می کشیدم ولی چاره ای نبود. پیرمرد، دلخوشی دیگری نداشت. روز و شب، با فخر و مباهات، با ...
من هم ستایش هستم
ذهنیتش نادیده می ماند. جمله هایش طولانی تر و دقیق تر هستند و گویی با تجربه بیماری ای که داشته، توانسته دنیا را به شکل دیگری ببیند: زهرا، تو راه مدرسه چه چیزی تو رو می ترسونه؟ وقتی دارم میرم خونه، دزد باشه می ترسم. از کوچه ها که تاریک باشه. برات پیش اومده که وقتی داری میری خونه یه مردی بخواد تعقیبت کنه؟ یه بار یه مرده می دوید دنبالم که داشتم می رفتم نونوایی. من جیغ زدم ...
مرد گرگ نمای آمریکایی علیه سیاه پوست هایی که سفید شدند
فون فورستنبرگ که من پوشیده بودم، لباس های خودم بود که به صحنه برده بودم. به محض آن که فیلم برداری در خیابان های نیویورک آغاز شد، مشکلات با استودیو هم شروع شد. اسکورسیزی: خیابان ها پر آدم بود و گرمای هوا هم فوق العاده غیرعادی بود. شب ها حتی بدتر هم می شد. می توانید این را در آن صحنه فیلم که بچه ها در حال بازی با شیر آتش نشانی هستند، حس کنید. مدام باران می آمد، به همین خاطر همیشه همه جا ...
قصه ی غصه دار علی و پوشش برخی بانوان
نکرده یه خطایی ازمون سر بزنه. (بعد هم بغض کرد و سرش و انداخت پایین)" صادقانه بگم، نتونستم جوابی بهش بدم. فقط کمی دلداریش دادم و سعی کردم نقش سنگ صبور رو براش بازی کنم. تا شب اما سر درد داشتم. حرف های علی مدام توی گوشم صدا می کرد. این چندمین دفعه است که بچه های مدرسه از نوع پوشش خانوادهاشون میان پیشم گله می کنند و از من هیچ کاری بر نمیاد. آخه چطور میشه به خانواده ها این موضوع رو منتقل کرد ...
آثار دزیده شده تاریخی تهران از کجا سر در می آورد؟
به گزارش شفا آنلاین ،در خیابان امامزداه یحیی هستم، محله عودلاجان تهران. مقابل مسجد- مدرسه معمار باشی. جای خالی کاشی های سردر بنا به قول سرپرست مدرسه معمارباشی که حالا محل سکونت طلبه های جوان است بدجوری توی چشم می زند. اسمش را نمی گوید اما چند بار تکرار می کند که دو شب اینجاست، دوشب می رود خانه اش. هیچ کس تا حالا نفهمیده چه بلایی سر کاشی های مسجد آمده. دو تکه باقیمانده اش را هم خودش کنده گوشه ای ...
ضدقهرمان بودن در نقش اصلی بسیار دشوار است/بازی نقش محمدرضا پهلوی راه رفتن روی لبه تیز شمشیر است
تصور می شود نیست. مطمئناً بازی عالی و حرفه ای خانم شریفی نیا یک مقدار از آن عدم شباهت شان را پوشش می دهد. نمی توانستیم بازیگری را بیاوریم که شبیه ثریا باشد، اما نتواند از عهده نقش بربیاید و کار لطمه بخورد، چون زمان نداشتیم. باور بفرمایید از 7 صبح تا 11 شب همه گروه با عشق کار می کردیم و زمان برایمان اهمیت نداشت. معتقدم هر کس به هر کاری که می کند باید اعتقاد داشته باشد و به کارم اعتقاد داشتم و امکان ...
سنخ شناسی روابط دختران با جنس مخالف؛ از دوستی ازدواج محور تا عشق سیال
...، کوتاه، سرشار از آگاهی پیشین از شکنندگی و از این جهت نیازمند مهارت های اکتسابی در سریع به پایان رساندن و شروع مجدد است. غزل 23 ساله و دانشجوی مقطع لیسانس می گوید: "من می دونم که تهش این رابطه یه جایی دیر یا زود تموم می شه. برای همین از همین حالا همه وقتم رو صرف یک نفر نمی کنم که بعداً با رفتنش اذیت بشم." دوستی هم بالینی: در این نوع رابطه، اختصاص زمان جهت شناخت همدیگر معنایی ...
نظر محافظ امام(ره) درباره فیلم بادیگارد
گذاشتند برای حفاظت اگر شما منعی نبینید من درخدمت شما باشم. امام فرمودند: کی گذاشته ؟ گفتم آقایان مطهری وبهشتی. گفتند: خیلی خب منعی ندارد. گفتم خواهش می کنم ده دقیقه برای این بچه ها صحبت کنید که آرامش ایجاد کنیم . از صبح که بهشت زهرا بودید اضطراب زیادی وجود بچه ها را گرفته است. آقا همان زمان پذیرفتند. تشکر کردند و به دوستان امید دادند و شرایطی که پیش خواهد را گوشزد کردند. بعد هم در اتاقی که آماده ...
انتقاد مردم از مدیریت تاج در سازمان لیگ/ نگرفتن پنالتی استقلال و اعتراف مظلومی +عکس
به گزارش مشرق ، طبق روال هر دوشنبه شب، برنامه 90 روی آنتن رفت و به بررسی اتفاقات فوتبالی هفته اخیر کشورمان پرداخت. دربی 82 بدون شک حساس ترین بازی لیگ در هفته گذشته بود و بیشتر زمان برنامه به این موضوع اختصاص داشت. سوال مسابقه پیام کوتاه درباره انتخاب زیباترین دربی سال های اخیر پخش شد که شامل گزینه های زیر بود: 1- استقلال 3 پرسپولیس 2 : اسفند 93 (گل برتری پیروز قربانی) ...
سردار بی ادعای بابلسر عاشق گمنامی بود
سقط شد، گفتم پدر مواظب بچه ام باش. عید غدیر چون سید هستیم مهمان خیلی داریم. مادرم خواب دید پدرم خوشحال است، همیشه مهمان داشتیم مهمانان که می رفتند، پدرم از مادرم به خاطر پذیرایی تشکر می کرد. شهید مبارزه با گروهک پژاک روح الله سلطانی که سال گذشته به شهادت رسید، قبل از شهادتش وقتی به منزلمان آمد به همسرش می گفت صبوری را از همسر شهید حبیب الله پور یاد بگیرید. بعد از شهادت پدرتان به سوریه رفتید، با خانم زینب(س) چه درد دلی کردید؟ همیشه فکر می کردم وقتی حرم حضرت زینب(س) را دیدم دعاهای زیادی می کنم اما وقتی حرم بی بی را دیدم گفتم پدرم فدای تو. همه زندگی ما فدای تو یا حضرت زینب (س). ...
ژیلبرت بارو؛ ماموریتی دو هفته ای که پنجاه ساله شد
، یاد یک قنادی بزرگ و عجیب می افتادند که فرقش با بقیه، ارزان بودن محصولاتش و نبودن صندلی در پشت میزهایش بود. سالهاست که اولین مدیر قنادی فرانسه در ایران نیست اما اینجا هنوز هم مشتری های پر و پاقرص خودش را دارد، مشتری هایی که بهمن ماه سال گذشته با خبری عجیب در فضای مجازی روبه رو شدند: شیرینی فرانسه به خاطر عرضه شکلات هایی با طرح قلب و نوشته LOVE در روز ولنتاین پلمب شد. حالا چند روزی است که ...