سایر منابع:
سایر خبرها
پدر شهیدان خرسندیان به فرزندان شهیدش پیوست
سیاه چادر به دنیا آمد و با تربیت مردی مبارز و زنی مومن رشد کرد. او بعدها بنیانگذار سپاه یاسوج شد و عضو رسمی سپاه پاسداران. او پسر داشت و هنوز پسر سومش پا به عرصه ی خاک نگذاشته بود که در سال 1360 در فیاضیه آبادان به شهادت رسید. امرالله در این باره می گوید: همسرم در مراسم تشییع جنازه شهید پایدار خبر تولد فرزند سوم الله کرم را اعلام کرد. عبدالله میثمی در حال سخنرانی بود که این خبر ...
روایت خواهر و برادر حافظ قرآن/ از برنامه نویسی تا مشاعره قرآنی
إنّهما لَنْ یَفْتَرِقا حَتی یَرِدا عَلَیَّ الحَوْضَ﴾ ، همانا من دو چیز گرانبها را در میان شما باقی می گذارم، کتاب خدا و اهل بیتم را، تا زمانی که به این دو چیز گرانبها تمسک کنید گمراه نخواهید شد، این دو از یکدیگر جدا نخواهند شد تا اینکه روز قیامت در کنار حوض کوثر نزد من برگردند. وی در مورد نقش برجسته همسرش در علاقمندی و یادگیری قرآن توسط بچه ها می گوید: همسرم تأثیر بسزایی در ایجاد علاقه به قرآن در بین فرزندان داشته، چرا که بیشتر آموزش ها و پیگیری ها را همسرم انجام داده است. کد خبر 6074256 ...
ماموریت های بمباران با اف چهارده ابتکار شهیدبابایی بود
پاسداری اش با ما. POL را به ما بدهید! ؛ منطقه ای که ویژه ماشین های حامل سوخت است. او هم قبول کرد. آن روزها بخشی از پایگاه را قرق کردیم و هرج و مرجی به پا شد که بیا و ببین! ملت را تا صبح اسیر کردیم. تیراندازی و بگیر و ببند شد و خلاصه که در حقش نامردی کردیم. فردا صبحش همه ما را جمع کرد و گفت نمی خواهد پاسداری بدهید! همه بروید مرخصی! بعد از یک ماه هم که آمدیم، شروع کردیم به شیطنت که فرز ...
خجالت می کشیدم بگویم من هم مادر شهید هستم!
حاج خانوم! مسئولیت داره. فقط می تونم امانتی های شهید رو تحویل تون بدم. ساعت مچی و دوربین امیر را تحویلم داد. التماس کردم تا راضی شد برای یکی دو دقیقه در تابوت را باز کند. صورت امیرم مثل ماه شب چهارده می درخشید! تسبیح مخصوص نماز شب دور گردنش بود. چشم بستم و زبان دلم را باز کردم؛ سلام پسرم! سلام مامان جان. چقدر خوشگل شدی عزیز دلم! اون شمشیر ذوالفقاری که تو خواب دیدم، تو بودی جان مادر؟! در راه خدا ...
گذری بر زندگی و خاطرات شهید صیاد شیرازی
فاش نیوز - همسر سپهبد علی صیادشیرازی بعد از ترور همسرش در خاطره ای وضعیت جسمی و روحی شهید یک روز قبل شهادت را اینطور روایت کرد: یادم هست شب قبل از شهادتش -20 فروردین 1378 - را در مشهد بود. آن روزها مادرش مریض بود. شب را تا صبح در بیمارستان و کنار مادر مانده بود... به گزارش خبرگزاری ایسنا نوشت: امروز 21 فروردین ماه بیست و سومین سالگرد ترور سپهبد علی صیادشیرازی در سال 1378 است. ...
تلاقی رنگ سبز دلنشین فضای ارک و شادمانی های کودکانه در هیأت
ساله شان که چادر کش دار مشکی قشنگی سرش کرده بود. دستش را روی پای مادر گذاشته بود و مادر از روی کتابی چیزی می خواند و انگار داشت به دخترش چیزی یاد می داد و دخترک هم زمزمه می کرد. جلوتر که رفتم کتاب کوچک آشنایی را در دست مادر مشاهده کردم؛ مسطورا؛ سطر سطر زندگی با آیه ها . برایم جالب بود که در شب های مسجد ارک هم زندگی با آیه ها وارد شده است. گفتم خوب است که سر صحبت را با او باز کنم. صحبتش ...
بیماران ام بی اس همچنان در انتظار دارو
ای از جنس درد که به گفته خودش برای بزرگ شدن روحش لازم بود. سجاد از همان نخستین روز تولد یعنی دی ماه 1390 تا آخرین لحظه ای که نفس در بدن داشت، حوالی اسفند 1402 یعنی درست زمانی که دوازده سالگی را پر کرده بود، در جای جای زندگی اش درس مهربانی و عطوفت به همه داد و همین مهربانی و عطوفتش بود که ماندگار شد. هیچ کس حتی نمی تواند تصور کند که نبود یک آنزیم کبدی زندگی سجاد را در قالب یک بیماری نادر ...
ترنس های تبریزی در زندان تن / بیرونم درونم را آتش می زند! / ترنس ها دوجنسه نیستند!
به بندگان، چرا برخی ها به نام اسلام با ما بد رفتاری می کنند؟ مردم در همین شهناز با دست نشان ام می دهند و به همدیگر می گویند خدا شفایش بدهد، من در جامعه ای زندگی می کنم که تردد در خیابان هم برایم سخت است، من مثل همه شما نمی توانم زندگی کنم، بیرونم درونم را آتش می زند! با کمک او توانستم به دیگر ترنس هایی که تبریزی اند وصل شده و با آن ها صحبت کنم، تا می شنیدند خبرنگارم سریع قرار را کنسل ...
شهید صیاد به روایت خاطرات
قبل از شهادتش را در مشهد بود. آن روزها مادرش مریض بود. شب را تا صبح در بیمارستان و کنار مادر مانده بود و روز بعدش را آمده بود تهران. خیلی خسته بود با این حال مقداری به درس ریاضی بچه ها رسیدگی کرد. صبح روز شهادت ساعت شش ونیم بامداد، با من خداحافظی کرد اما من به دلیل مشغله کاری متوجه خداحافظی اش نشدم و او رفته بود. هنوز دقایقی از رفتنش نگذشته بود که صدای شلیک گلوله آمد و من با این تصور که بچه ها در ...
شهید مازندرانی که روز و ساعت شهادتش را می دانست
بعدها با هدایت پدر و مادر با حضور در مساجد و مراسم های مذهبی،روحی تازه در او دمیده شد. هر چه بزرگ تر می شد رشد معنویت او در میان هم سن و سالانش جلوه گری می نمود به طوری که بعضا از او شنیده می شد که ای کاش در پیروزی انقلاب حضور می داشتم،بعد از اخذ دیپلم با اشتهای وصف ناپذیری وارد خدمت سربازی شد. پس از پایان خدمت سربازی اش، در شهرداری مرکزی تهران در واحد موتوری مشغول به کار شد که این بار پدر ...
همه ازدواج های بابا پنجعلی سریال پایتخت ! / آخرین زن خیلی جوانتر از خودش+ بیوگرافی علیرضا خمسه ، عکس ها ...
بیوگرافی و زندگینامه را در ادامه مشاهده فرمائید. نام :علیرضا نام خانوادگی :خمسه تاریخ تولد :1331/11/9 محل تولد:تهران تحصیلات :فارغ التحصیل رشته روانشناسی ------------------------------------------------------- علیرضا خمسه در 9 بهمن ماه سال 1331 در تهران به دنیا آمد. وی از هنرجویان مدرسه هنر و ادبیات صدا و سیما بود. ...
چشم هایم را بخوان!
...، توانایی حضور در مدرسه را دارد اما معلم ها و مدیر بنای مخالفت و سرسختی گذاشتند. ناطق اضافه کرد: بعد از 20 روز کلنجار رفتن با مسئولان مدرسه دیگر خسته شدم و او را در مدرسه کودکان اوتیسم ثبت نام کردم. او در این مدرسه در کنار کودکان دارای اوتیسم شدید قرار گرفته و تیک های رفتاری کودکان دیگر را یادگرفته است. این درحالی است که آموزش و پرورش کشورهایی مانند آمریکا و ژاپن این کودکان را اصلا ...