سایر خبرها
از نامه سرگشاده قبادی به کیارستمی تا پیام تسلیت
(کسی از گربه های ایرانی خبر نداره)را دوست نداری. ناراحت نشدم، اما تعجب کردم.!.همین فیلم را برای اول بار نه در ابوظبی، بلکه چندین ماه پیش در خانه خودم در تهران دیده بودی. و گفته بودی دوستش داری.حیرت آور بود که شخصیتی چون شما در عرض چند ماه چنین فراخ، تغییر عقیده دهد. با این همه، همچون همیشه نظرت برایم مهم بود و از شما تشکر کردم. اما ادامه دادی. حرف هایی زدی که باور نمی کردم هیچگاه از زبان شما ...
3 داستان کوتاه طنز، به مناسبت عید سعید فطر
جرم برهم زدن نظم عمومی و ایجاد موقعیت حادثه در مترو، دارم در بازداشتگاه آب خنک می خورم، آن وقت شما دارید به من ... اصلا آب خنک کجا بود در این ماه مبارک؟ هنوز یکی دو روز دیگرتا عید سعید فطر باقی مانده و... آخ جان؛ قرار است به خاطر جشن و شادی این عید بزرگ و عزیز، من آزاد بشوم و پس از چند ساعت حبس، به آغوش گرم ننه و بابایم برگردم !... ای روزگار! کی باور می کرد کامی زبل با این همه زرنگی و ...
پایان مرحله اول مشروطیت و آغاز استبداد صغیر
راهی باز می شد و از ورود قشون روس جلوگیری می شد. فردای آن روز من دیگر از منزل بیرون نرفتم تا بعدازظهر که دیدم از طرف انجمن فرستاده و مرا دعوت می کنند. وقتی که رفتم، دیدم انجمنی ها خوشحالند و معلوم شد از آن ها که صبح به بازار رفته اند بعضی از تجار فرنگی و اعضای بانک و غیره را دیده اند و آن ها با اظهار خوشوقتی و تبریک و خبر خوش به آقایان گفته اند که روس ها می آیند. هرچه زمان می گذشت ظن آنان قوی تر می ...
تنها شهید عید فطر قزوین به روایت مادر
چه اینجا آمده ای؟ اما من گفتم: اتفاقا من آمده ام که بروم خط مقدم تا با دشمنان بجنگم. چرا مرا اینجا نگه داشته اید؟ خلاصه آن روز خیلی خوش گذشت. من که کلی حسینم را تماشا کردم و با هم حرف زدیم. گفتم: کی خانه میای؟ جواب داد: قرار است پس از گذراندن دوره آموزشی، هفده روز مرخصی بدهند آن وقت به خانه می آیم. این را که گفت کمی خیالم راحت شد و وقتی هم که ساعت ملاقات تمام شد، ساعت چهار بعدازظهر روز ...
عباس کیارستمی پیش از انتخابات 84 به احمدی نژاد چه نوشت؟
از او بیسکویت خواست و من هم از او خواستم که بیسکویتی به من بدهد. اما بهمن یک بیسکویت بیش تر نداشت. بلاتکلیف به هر دوی ما نگاه کرد که تنها بیسکویتش را به کدام یک از ما دهد. دوست من مشکل را ساده کرد و به او گفت: "بیسکویت را به کسی بده که بیش تر دوستش داری." بهمن نگاهی به هر دوی ما انداخت و به من گفت: " بابا من تو را بیش تر دوست دارم اما دلم می خواهد بیسکویتم را به او بدهم." هنوز نمی دانم ...
من و تو با هم هوو شدیم خاله جان - دختر از کودکی با ما بود - ازدواج شوهرم با دختر پرورشگاهی
همه محبّتی که به تو کردم!" و برای همیشه از خانه بهادر بیرون آمدم. یک ماه از جدایی م می گذشت که مادرم نیز به فراسوی خزان روزگار رهسپار شده و فوت کرد. ضربات سهمگین زندگی یکی پس از دیگری بر من فرود آمده و کمرم را بیشتر می شکست. روحم آنقدر آزرده و قلبم آنقدر شکسته بود که دیگر از همه چیز و همه کس بیزار شده بودم. ماهها طول کشید تا توانستم بار دیگر اندکی روحیّه ام را به دست آوردم ...
گفتگو با هرکول بوشهری +عکس
اید؟ اذیت نمی شوید؟ الان کمی وزنم را به خاطر تابستان و هوای گرم و شرجی بوشهر پایین آورده ام و 158 کیلو هستم. انشالله مهر ماه که قصد شرکت در مسابقات را دارم وزنم را بالا خواهم برد. ولی وزن 170-175 کمی سخت بود. عضلات زیر بغلم فشار وارد می کرد، راه رفتن و دراز کشیدن سخت بود ولی دیگر عادت کرده ام و تحمل می کنم. شما از کودکی همینجوری بودید یا از یه سن به بعد اندامتان تنومند شد؟ ...
از بی حسی نیمی از بدن تا فتح قله دماوند
وحیدزندی فخر: عقربه ها دقیقا ساعت 3 بعدازظهر را نشان می داد. درست در همین زمان، قرار مصاحبه داشتم. کاری نداشتم به جز انتظار کشیدن. ناخودآگاه به سمت پنجره رفتم و از طبقه دوم ساختمان خبرگزاری به درون حیاط، چشم دوختم. زنی را دیدم که داشت دوچرخه اش را به یکی از درختان کناری محوطه زنجیر می کرد. با خودم گفتم: "این خانم چه فکری با خودش کرده که در این موقع روز و در هوایی چنین گرم، دوچرخه سواری می کند؟ علاوه بر آن، در این ساختمان چه می کند؟ یعنی ...
دست نوشته قرآنی آقا برای دانشجوی منتقد/چرا نماینده رهبری پیشانی فتنه را می بوسد؟
...: دیدار رمضانی دانشجویان با رهبر انقلاب طبق سنت هرساله امسال نیز در حسینیه امام خمینی و در فضای گرم و صمیمی برگزار شد که در ادامه حاشیه های این دیدار می آید: جلوی در چند نفر از دانشجوها نشسته اند و مسئولشان دارد با تلفن هماهنگی های لازم را برای ورودشان انجام می دهد. این طور که می شنوم ظاهراً یکی دو تا از سخنرانان برنامه هم بین شان هستند که اسم شان هماهنگ نشده. همین طور که دارم ...
بهمن هاشمی: هر چه در زندگی دارم از قرآن و ماه قرآن دارم
کسی دارد استفاده می کند مثل یک تیم ملی از هر انرژی کاری دارد استفاده می کند. *ولی یک چیزی بگویم که شما هنوز برند شبکه 2 به حساب می آیی. خودشان مرا از دست دادند من واقعا شبکه 2 را دوست داشتم. اما بیشتر دوست داشتم به من اهمیت بدهند و نگذارند بروم. من آدمی نبودم که شبکه عوض کنم. اصلا دوست نداشتم، دوست داشتم فرا شبکه ای باشم گاهی هم این شبکه یا آن شبکه اجرا کنم ولی هیچ وقت دلم ...
سعید عبدولی: جایی می روم که هیچ کس مرا نشناسد!
تنها فکر و ذکرش باید ورزش کردن باشد، سخت می کند. چند روز پیش که در اردوی تیم ملی بودم از سازمان آب آمده بودند در خانه ام تا آب را قطع کنند که با وساطت همسایه ها به خیر گذشت. به مسائل مالی خیلی اهمیت می دهی؟ خیلی پولکی هستی؟ - به هیچ عنوان. هر کس که فکر می کند من وضع مالی خوبی دارم، حاضرم همه زندگی ام به همراه نیمی از مشکلاتم را به او بدهم. از طرفی، من تا به حال به چه کسی و کجا ...
خاطره بازی با سریال امام علی (ع)
در این سریال بود. او نیز درباره ایفای نقش در این سریال می گوید: فیلمبرداری این سریال و قسمت ضربت خوردن امام علی (ع) در ماه رمضان بود و من در لوکیشن خانه قطام بودم که آقای میرباقری به من گفت، کریم می خواهم ضربت خوردن را برای شب نوزدهم بگذارم تا در آن حس قرار بگیری. گفتم به قرآن اگر در آن شب بتوانم بازی کنم، دیوانه می شوم. گفت شوخی کردم و خندید و رفت. فیلمبرداری فاصله ای که من حمله می کنم تا جایی که ...
بسته پیامکی ویژه عید سعید فطر
ها تموم میشه، حس غریبی دارم... چه برسه به این دفعه که مهمونی خدا داره تموم میشه... استشمام عطر خوش بوی عید فطر از پنجره ملکوتی رمضان گوارای وجود پاکتان عید است و دلم خانه ویرانه ، بیا این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا یک ماه تمام میهمانت بودیم یک روزه به مهمانی این خانه بیا عید فطر، عید رهایی از اسارت شیطان مبارک باد منبع: بلاغ /1102001307 ...
خواهر و برادر نهال هم حضور پدرشان را در خانه احساس می کنند/ بچه ها می گویند بابا خودش خواسته شهید شود
روز خواستگاری زد دلم را گرم می کرد. وقتی که گفت تمام تلاشم را می کنم هر طور که شده نان حلال دربیاورم دلم قرص شد. حالا شما بگویید مادیات مهم است یا شوهر خوب خوش اخلاق داشتن؟ بچه ها را برکت زندگی می دانست محمدمتین ، نهال و محمد یاسین سه فرزند خوش سروزبان شهید قاضی خانی هستند که دو ساعت حضورشان در تحریریه خبرگزاری ما برای همه کاملاً محسوس بود. علت داشتن سه فرزند در زمانه ای که ...
8 دانشجو در دیدار با رهبری چه گفتند؟
، جمعی نیز با پیدایش ضرورت مبارزه رویاروی با دشمن تکفیری، سلاح به دست گرفته و قدم در راه صعب و خونین دفاع از حریم ملکوتی اهل بیت نهاده و شربت شهادت نوشیده اند. آهنگران تصریح کرد: ما امروز به نمایندگی از همه آن عزیزان، خالصانه و صادقانه خدمتتان عرضه می داریم که فرزندان جهادیتان که امروز در اقصی نقاط جهان اسلام دنبال کننده الگوی جاوید جهادالبنا هستند، در هر عرصه دیگری هم که نیاز به حضور باشد ...
از روز اعزام تا شهادت مرتضی11روز بیشتر طول نکشید/ زخمی فتنه 88، شهید مدافع حرم شد
من درست روبه روی محل کار بابا بود. صبح ها من را سوار موتورش می کرد و به مدرسه می رساند. بعد که تعطیل می شدیم، دنبالم می آمد و با هم به محل کارش می رفتیم تا کارش تمام شود و به خانه بیاییم. من همه اش جلوی موتور بابا نشسته بودم و با او این طرف و آن طرف می رفتیم. خیلی با هم دوست بودیم. الان دلم برای بابا تنگ می شود. شش ماه است که او را ندیده ام. بعد شعری را که برای بابا گفته و در مراسم ...
لیست امید با چه پول هایی بسته شد؟/ رابطه وزارت خارجه و نیروهای نظامی
به گزارش بلاغ ، آواز خوش چرندگان! محمد صرفی در کیهان نوشت: مولوی در دفتر پنجم مثنوی معنوی حکایت لطیفی دارد. در محله ای مسیحی نشین، موذنی سخت بدصدا اذان می گفت؛ یک مؤذن داشت بس آواز بد/در میان کافرستان بانگ زد . صدایش چنان کریه بود که از او می خواستند خاموش باشد تا جنگی درنگیرد! اما او به کار خود ادامه می داد. تا آنکه مردی مسیحی با هدایای نفیس، پرس پرسان سراغ او را گرفته و پیدایش کرده و پس از تعریف و تمجید از ...
حالا هرچقدر که دوست دارید می توانید حرف بزنید!/ طولانی ترین دیدار دانشجویان با امام خامنه ای
فضای بعد افطار، شاداب تر شده.حالا هم ما جان گرفته ایم و هم آقا انگار دوست دارند بیشتر برایمان بگویند.لابلای صحبت ها، آقا گاهی از خاطرات دوران مبارزه می گویند، گاهی از جلساتشان با یکی از روسای جمهور سابق و گاهی شوخی هایی می کنند که همه مان را سر ذوق می آورد. در برخی لحظات دیدار، کاملاً حس می کنم نه در محضر شخص اول کشور ، که در کنار پدربزرگم نشسته ام و نه از بیانات رهبر کبیر انقلاب، که از خاطره ها و تجربه های شیرین پدربزرگ لذت می برم! جلسه،مثل دریایی از آب شیرین شده. دریایی که آدم دلش می خواهد در آن غرق شود و هیچ وقت بیرون نیاید... ...
عید فطر محصول شیرینی شب زنده داری روزه داران است/ زکات فطره شرط قبولی روزه ماه رمضان
...... بنابر این گزارش، ماه مبارک رمضان آمد و رفت، زمین و زمان، دریاها و اقیانوس ها همه و همه به انتظار آمدنت نشسته اند و می نشینند، نامت که می آید بغضی گلویم را می فشارد، اشک شوق از چشم هایم روانه می شود و در نبود تو گویی اینجا دریایی شده است. ماهی ها هم کنار ساحل به انتظار آمدنت به شن های ساحل دلم نزدیک تر می شوند و با من حرف می زنند و انتظار را معنا می کنند و اللّهُمَّ ...
تو برو، من محکوم به ماندنم!
! خیلی دوست داشتم مفهوم زندگی را از سایه روشن نگاهش بفهمم . . . دلم می خواست بدونم سیاه و سفید زندگی او چه رنگ های دیگری دارد. . . روزها گذشت و من که به دیدن هر روزه اش عادت کرده بودم، دیگر او را ندیدم، به گمانم فرزند خود را به دنیا آورده بود و گوشه ای از این شهر شلوغ، لذت در آغوش گرفتن فرزند را تجربه می کرد ... آرزو می کردم همسری داشته باشد که او را تنها نگذاشته و در این شرایط ...
شهره آغداشلو درباره خاطرات کودکی با کیارستمی گفت؛ همه چیز از دبیرستان جم قُلهک شروع شد
داشته باشم. به قول شیرازی ها نَمی تونم داشته باشم. آن موقع ها می خواستم و نداشتم، الان هم می خواهم و ندارم! پلان های کودکی در فیلم های کیارستمی آغداشلو: عباس آدم آرام و دقیقی است. خیلی وقت پیش ها هم نوشتم ما در مدرسه می دیدیم که عباس به ما و همه حوادث نگاه می کند ولی مداخله زیادی نمی کند. آن زمان از کجا می توانستم بفهمم که او هرچه را می بیند فیلمش را می گیرد و در بایگانی ذهنش ...
بابای آسمانی نیایش
.... تا صبح آن روز، آرام و قرار نداشتم، چیزی ته دلم می لرزید. تمام روز، سرم را به کارهای خانه و بیرون گرم کردم اما از دلشوره ام کم نشد. دلم خیلی می جوشید و اصلا به حال خودم نبودم. خواهرم گفت: چقدر دلواپسی. گفتم: برای رضاست. گفت: مهدی زنگ زده گفته حال رضا خوب است. می دانستم که رضا اگر حالش خوش باشد، خودش زنگ می زند اما زنگ نزده بود. خیلی دلواپسش شده بودم. پسر کوچکم مرتضی زنگ زد و گفت که باجناق ...
کریم انصاری فرد: قهوه خانه ها جای زمین های فوتبال را گرفته اند / نبودِ امکانات مناسب یکی از دلایل عقب ...
مدیر برنامه هایم ایمان دارم، هنوز تصمیمی نگرفته ام. با همه این ها من یک سال فوق العاده را در یونان داشتم و تصمیم گرفتن در این شرایط کار سختی است. قرار نیست به فوتبال ایران برگردی؟ سال قبل وقتی از اسپانیا برگشتم، خیلی از تیم های ایرانی پیشنهاد بازی دادند، اما نه آن موقع و نه الان قصد بازگشت به فوتبال ایران را نداشتم و ندارم. حداقل الان فکر می کنم که نباید تصمیم به برگشتن به ...
واکنش به درگذشت عباس کیارستمی/ از توئیت ظریف و روحانی تا پیام تسلیت اولاند و اسکورسیزی
در سینمای ایران به دنبال خود کشید. در فیلم های او زندگی جاری بود. آدم های آثار کیارستمی به دنبال زندگی، عشق و محبت بودند. پسرک خانه دوست کجاست برای یافتن رفیقش از دل دشواری ها می گذشت. فیلمساز زندگی و دیگر هیچ برای یافتن شخصیت های خانه دوست کجاست راهی سرزمین های زلزله زده می شد. شخصیت اول طعم گیلاس در برزخ خودکشی و زندگی سرانجام به زندگی چنگ می زد. کیارستمی در فیلم ای.بی. ...
متن کامل سخنان مهم رهبری در دیدار رمضانی با جمعی دانشجو
میکنم پیشرفت فکر را؛ آن وقتی که این جلسه شروع شد، بعضی از شماها دانشجو که نبودید هیچ، شاید به دبستان هم هنوز نمیرفتید. امروز من مشاهده میکنم که با گذشت زمان، انگیزه های انقلابی، فکر انقلابی، فکر روشن، استدلال متین و خوب، روزبه روز در بین قشر دانشجو دارد گسترش پیدا میکند. امروز هم این را من مشاهده کردم؛ این برای من خیلی پرمعنا است. حالا اگر ان شاءالله وقت شد که تا قبل از اذان همه ی حرفهایمان را بزنیم ...
فراستی، فرهادی و اسکورسیزی در پی درگذشت عباس کیارستمی چه گفتند؟
پس از زمستان. حالا دل سینمای جهان در فصل های پی در پی بی تو تنگ می شود و تو آسوده و بی درد و آرام باش ، که رسیدی، و خانه دوست همان جاست. کمال تبریزی: استاد آرام سینما به آرامی رفت در میان بزرگان سینما فیلم هایش بیش از همه مرا دچار حیرت می کرد و با دیدن آن ها تحت تأثیر عجیب و غیرقابل توصیفی قرار می گرفتم؛ حسی کاملا نزدیک به حقیقت زندگی و به شدت متفاوت با دنیای سینما! دنیایی ...
کلاه صورتی به نهال رسید+عکس
آقا یک کلاهی روی سرش دارد، به او گفتم این کلاه را مادرت برایت درست کرده؟ او هم گفت: بله، گفتم کلاهت را میدهی به من؟ گفت: این مال خودم است، لازمش دارم. برای تو یکی دیگر میخرم. من هم گفتم پس اگر میخواهی برای من بخری، صورتی اش را بخر... از نهال پرسیدم آقا دیگر چه گفتند؟ گفت: حال تو و داداش ها را پرسید و گفت چرا برادر هایت را نیاورده ای؟... قند توی دلم آب شد. سرتا پای نهال بوسیدم که همچین ...
قاسم خانی: مجبورم کردند خداحافظی کنم
هزینه چند 10 میلیونی برای خانه اجاره ای تان هم معلوم می شود. آیا تلاش می کنید چنین نگاه شادی را در داستان هایتان هم بازتاب دهید؛ آن هم در شرایط امروز که همه به نوعی غمگین زندگی می کنند. نه راستش را بخواهی، برای چنین هدفی هیچ وقت تلاش زیادی نکرده ام. اصلا نمی دانم همین زندگی کردن برای امروز یک اتفاق خوب هست یا نیست. به هر حال نگرانی های فردا همیشه وجود دارد ...
اس ام اس تبریک عید فطر
...> عید است و دلم خانه ویرانه، بیا / این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا یک ماه تمام مهیمانت بودیم / یک روز به مهمانی این خانه بیا عید فطر بر شما مبارک . . . به حکم مرجع اعلم که عشق نامش هست لب تو فطریه اش بوسه های کشدار است ! . . . برگ تحویل می کند رمضان / بار تودیع بر دل اخوان ...
تو را دوست دارم!
ای در تیر آمده و در تیر رفته؛ چه زود گذشت 76 سالی که در زمین زیستی و چه برق آسا از 1319 تا 1395 را پشت سر نهادی! اول تیر چشم بر جهان گشودی و چهارده تیر دیده از جهان فرو بستی. چه خوب نشان دادی که" خانه دوست کجاست" . می دانستی که " باد ما را خواهد برد" و چگونه "زندگی و دیگر هیچ" را به تصویر بکشی و " کلوزآپ" را ملندگار کنی. حالا می فهمم" طعم گیلاس" چگونه است و " کپی برابر اصل" چیست. ...