سایر منابع:
سایر خبرها
مادری که دخترش را با متادون کشت
زمانی که سارا کوچک بود به او متادون داد، حالش خیلی بد شد و بچه را بیمارستان بردیم اما بعد از درمان حال سارا خوب شد. چرا سارا را کشتی؟ بعد از طلاقم سارا به اجبار و اصرار خانواده شوهرم با من زندگی می کرد و من مجبور به نگهداری از او بودم. از طرفی، از زمانی که از همسرم جدا شدم، خواستگارهای زیادی پیدا کردم. اما به محض اینکه می فهمیدند من بچه دارم، می گفتند ما بچه ات را نگه نمی ...
مثل آب نبات، کتاب بخورید!
عنوان تعدادی از فصل های کتاب هستند. **اخاذی به روش ساندویچی! در بخشی از کتاب می خوانیم: به مغازه برگشتم، حسین آقا هم که می خواست با تلفن حرف بزند، وارد مغازه شد. جلوی همه از من پرسید: چی شد که با اون مرده حرفتان شده بود و مگفتی نصف پول به تو باید بده؟ گفتم: هیچی! آقاجان با تعجب پرسید: محسن با کی دعوا مکرد؟ حسین آقا گفت: همون معتاده که ...
ارتباط کثیف مرد جوان با زن شوهردار
به گزارش خراسان، زن جوان حلقه دستبندهای فولادین قانون را بر دستانش جابه جا کرد و به کارشناس اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: کلاس دوم دبیرستان بودم که سروش مرا از خانواده ام خواستگاری کرد اما من هیچ علاقه ای به او نداشتم در واقع موضوع ازدواج را جدی نگرفته بودم. با خودم فکر می کردم اگر با سروش ازدواج کردم مدتی بعد وقتی خودم مستقل شدم از او جدا می شوم و با همسر دلخواهم ازدواج می کنم. سروش 13 ...
دعوای پیامکی خانواده بیرنگ با شهاب حسینی+ اینستاپست
دردت به عنوان یک هموطن پست تو را تکرار میکنم... "خیلی صبر کردم...خیلی توی خودم ریختم و رنج کشیدم تا بگذرم از این بی حرمتی ای که بهم شد،اونم از طرف کسی که اینروزها اسوه ادب و قهرمان ملت ماست. داستان از این قراره که من فیلمی به نام چهارشنبه کار کردم(موسیقیش را) و شهاب حسینی هم بازیگر این فیلم بود. بعد از مدتی که کار در فیلم استفاده شد متوجه شدم که هیچگونه قراری برای بستن قرار ...
زیبایی در برزخ - موارد استفاده واژه جمیل در قرآن
.jwplayer{ display: inline-block; } زیبایی به عنوان یکی از لذّت بخش ترین محسوسات بشری ارتباط عجیبی با روح و فطرت بشری دارد. روح انسان با رسیدن به زیبایی، لذّتی وصف ناشدنی را درک می کند و در این مسیر، سیری ناپذیر است. خبرگزاری مهر، گروه دین و اندیشه: انسان به عنوان اشرف مخلوقات برنامه ای دقیق و رو به تکامل دارد از این رو همیشه با دو بعد جسمی و روحی خود در قالب دنیاهای مختلفی همچون عالم ...
برای سالمرگ حسین پناهی، نظر هنرمندان و شعرا درباره پناهی
حیاتش این کارها را برایش کردیم .یکبار من و حسین فیلمی کار کردیم ، به کارگردانی آقای خسرو شجاعی .من نقش چند تهیه کننده را بازی میکردم . و حسین نقش یرادر خانم آقای تارخ و برادر خانم گودرزی بود . یادم هست ، وقتی که پیش قسط اول قراردادش را گرفت ، باور نمی کنید اگر بگوین در مسیر تا خانه کل پول را با مردم تمام کرد .مثلا اگر کرایه تاکسی 4000تومان شد به او 5000هزار تومان می داد. گفت من امروز پول دار شدم تو ...
روزهای آخر حاملگی چگونه است؟
را ما داشته ایم! صبح رفتیم منزل مادر همسر، بعد رفتیم کافی شاپ فرودگاه مهرآباد، بعد رفتیم سینما و شب هم پیتزا را در یک پیتزایی نوستالژیک خوردیم و رفتیم خانه! انگار که گذاشته اند پشت سرمان که یک وقت نرویم خانه. دلم می خواست از آخرین روزهای دونفری مان لذت ببریم. حالا چند ساعت است که چند قلپ روغن کرچک خورده ام و بدجوری دل و روده ام به هم ریخته. نمی دانم به خاطر آش مفصل خانه مادر همسر است یا این روغن ...
میرکریمی: فیلمنامه سیاسی نمی نویسم
زنم به شکل عام همه خانواده ها بتوانند موقعیت را درک کنند. به نظر من در نیمه دوم این نقدی که به این خانواده وارد است تعمیم پذیر است و خیلی ها می توانند نمونه رفتار این برادر را درک کنند کمااینکه خیلی ها به من گفتند که مشابه چنین موقعیتی را دیده اند. بعد از نمایش فیلم در جشنواره چند دختر که عکس پدرهایشان روی موبایل شان بود گفتند می خواهیم برویم پدرمان را ببینیم. یکی از اتفاقات جالب در مسکو این بود که ...
تجلیل ازبانوی نمونه اسوه صبر و استقامت در رابر
کنند ما احتیاج به دعای این بزرگوارن داریم. ابوالقاسم سلیمانی فرزند این بانوی بزرگوار، پسر شهیدخداکرم سلیمانی و برادر شهید محمود نیز در این آیین می گوید: بسم رب الشهدا و الصدیقین؛ دلم را به آسمان ها می سپارم تا نوشته هایش را به تو نشان دهد تا شاید دفتر قلبم را ورق بزنی و گوشه ای از آن را بخوانی پس برایت می گویم ، از دل غریب خود برایت میگویم، آری خیلی دلم می خواست با تو بودم در میان ابرها ...
مردی که سر صحنه فیلم 17 موز را یکجا بلعید!
است و تحمل بازیگرهای نق نقو را ندارد اگر یک چیز باشد که روی اعصابم است، آن بازیگری است که از سختی کارش می گوید. کار ما پر از لذت است، کم و بیش حس کلارنس درو را دارم که می گوید: نه سالم که بود، پدرم من را گذاشت که سیب زمینی ها را با بیل بیرون بیاروم. بعد آن وارد حوزه ی قانون و وکالت شدم و از آن موقع به بعد حتی کی روز هم کار نکرده ام. اگر یک بار دیگر بشنوم که بازیگری می گوید: باید برای این نقش آمادگی بدنی پیدا می کردم. وسوسه می شوم بخوابانم توی صورتش. ...
دانشگاه را رها کرد تا حرف امام روی زمین نماند
خواهی دوباره بروی که بهمن چیزی نمی گفت و می خندید. روز اعزام لباس های تمیز و نو خود را پوشید و خوشگل و خوش تیپ از خانه رفت. از خانه که بیرون می رفت دلم طاقت نیاورد و بدو بدو تا در کوچه رفتم تا یک بار دیگر پسرم را ببینم. دیدم همین طور که می رود پشت سرش را نگاه می کند و می خندد. از همان فاصله دوباره با من خداحافظی کرد و رفت. همان لحظه در دلم گفتم خدایا پسرم را به تو سپردم و هر چه خودت صلاح می دانی ...
اگر یک روز تابوت مرا ببینی چه کار می کنی؟
پزشکی را هم آمد و انجام داد. ساکش را هم بسته بود. همه چیز توی ساکش آماده بود. یکی دو روز قبل از حرکت بود که فهمیدم نمی آید. به آقای اردستانی گفت: "مصطفی، من همسرم را اول به خدا، بعد به تو می سپارم." گفتم: "مگر تو نمی آیی؟" گفت: "فکر نکنم بتوانم بیایم." گفتم: "عباس جدا نمی آیی؟" نگفت که نمی آید.گفت کار من معلوم نیست. یک بار دیدید که قبل از این که خواستید لباس احرام بپوشید و بروید عرفات رسیدم آن جا ...
خواب یک دختر شهید در روزهای بدون بابا/ سهمیه ای که به دختر شهید رسید
کرد که چه بسا که اگر شرایط مساعد بود، خود نیز در میدان مبارزه با دشمن متجاوز حاضر می شد. کمی بعد از شهادت پدر، مادر به اصرار همسر عمویمان که آن سال ها در مشهد ساکن بود، برای تغییر روحیه وتجدید قوا برای چند روز زیارت به مشهد می رود. من حدوداً شش ماهه بودم. منزل عمو اجاره ای بود ، اما بابا آنجا یک اتاق داشت و زمانی که برای تحصیل در مشهد ساکن بود در آن اتاق زندگی می کرد. پنجره ی اتاق بابا به طرف حرم ...
محبیان: افق دید احمدی نژاد، از انتخابات 96 به 1400 تغییر پیدا کرده/ آمدن ترامپ می تواند موقعیت او را ...
یکدیگر ادغام شده و اتحادیه هایی را به وجود می آورند؛ نهایتا در یک حوزه ممکن است که دو، سه یا چهار شرکت بزرگ باقی بماند و مابقی زیرمجموعه آن ها قرار بگیرند و سیاست ها را آن بزرگ ها تعیین کنند. در حوزه سیاست هم چنین است؛ مثلا شما احزابی را به طور متکثر ایجاد می کنید و بعد از یک مدتی این احزاب نمی توانند مشتری یا رأی لازم را به تنهایی به دست بیاورند لذا به یکدیگر نزدیک شده و پیرامون اصولی که ...
در خیابان عاشقش شدم/ پروین زن بی بندو باری بود
دقت کنی چرا که هر اشتباهی در این رابطه نه تنها زندگی تو را به نابودی می کشاند بلکه آینده چند نفر دیگر را نیز تباه می کند اما من که در خیابان عاشق شده بودم توجهی به نصیحت های پدرم نداشتم تا این که ... مرد جوان درحالی که دختر 4 ساله اش را در آغوش گرفته بود به تشریح ماجرای زندگی اش پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری طبرسی جنوبی مشهد گفت:19ساله بودم که روزی در خیابان دلم لرزید و عاشق دختری ...
باید می جنگیدم و بهترین نویسنده جهان می شدم ...
...... شاید. 22 سال داشتم که مادرم از من خواست همراه او به شهر زادگاهم آرکاتاکا برویم تا خانه مان را که در سال های کودکی ام در آن زندگی کرده بودیم، بفروشیم. وقتی رسیدیم یک حس عجیب تکان دهنده بهم دست داد. سال ها روستا را ندیده بودم، اما تصویری که از آن جا در ذهنم مانده بود، با واقعیتی که می دیدم مو نمی زد. همه چیز بی تغییر و ثابت مانده بود. انگار کتابی می خواندم که قبلا نوشته شده و ...
خواننده های ایرانی و دنیای بچه داری!
عاشقانه او را دوست دارد. وقتی که پسرش سانیار متولد شد در صفحه اینستاگرام خود نوشت: عشق من به دنیا اومد... پسرم سانیار خوش اومدی به این دنیا، زیباترین عشق این جهان و اون جهان رو تو وجود سانیارم می تونم لمس کنم... خوشحال ترین و زیباترین روز زندگیم رو با شما عزیزان تقسیم می کنم، برای سانیار من با قلب های مهربونتون آرزوی سلامتی، خیر و برکت بکنید... او نیز از آن دسته خواننده هایی است که هر چند روز یک ...
می خواست نام فرزندش را امام (ره) انتخاب کند/ لباس شهادتش را انتخاب کرده بود
طرف می شنیدم که علیرضا محافظ آقای خامنه ای شده است. حتی زمانی که علیرضا سال 60 در بازی دراز دستش را از دست داد به ما خبر ندادند. از رادیو خبرش را شنیدیم. وقتی از محمدرضا صحت این خبر را جویا شدم، گفت چند روزی می شود که این اتفاق رخ داده است. بعد از شهادتش دوستان و همرزمانش از مسئولیت ها و فعالیت هایش برایمان تعریف کردند. ** در زمان خاکسپاری محمدرضا تنها بودم به خاطر دارم که ...
دلال بازیکنان اوکراینی: من فقط به برانکو بازیکن معرفی کردم/ پای نفر سوم در میان نبود
درباره اینکه او در انتقال آنها نقش داشته گفت: من می خواهم در این باره شفاف سازی کنم چون در این چند وقت چیزهایی خواندم که خیلی ناراحت شدم. وقتی پرسپولیس در اوکراین بود، من هم به خاطر کارم در اوکراین حضور داشتم که همزمان با اردوی پرسپولیس شد. چون خودم استعداد یاب فدراسیون فوتبال اوکراین، اسلواکی و خیلی جاهای دیگر بودم و مربی گری کردم و سهام دار یکی از باشگاه های اوکراین هستم و از بچگی علاقه زیادی به ...
رضاییان: طاهری جلسه نگذاشت اما امشب برای فسخ به ترکیه می روم
پرسپولیس نیوز : مدافع فصل قبل پرسپولیس گفت با وجود اینکه از استقبال باشگاه پرسپولیس مطمئن نیست ولی امشب به ترکیه می رود و قراردادش را فسخ می کند. به گزارش پرسپولیس نیوز، رامین رضاییان با اشاره به اینکه موفق به دیدار با علی اکبر طاهری نشده است در صفحه خودش نوشت: مهربونا من امشب دارم میرم ترکیه تا الانم منتظراقای طاهری بودم چون قرار بود تماس بگیرند تا بتونیم صحبت کنیم که بدونم نظرشون چیه ...
مهر پدرانه، ضامن جلال و وقار دخترانه
بتواند در حق فرزندش بهتر مادری کند، از گفتن جملاتی مانند اینکه مطمئن بودم می توانی، تو برنده می شود ؛ من به تو افتخار می کنم، خیلی تو را دوست دارم .. دریغ نکند. این روانشناس در ادامه با بیان اینکه پدر باید نظم و انضباط را به فرزند خود بیاموزد با دختر خود به تفریح و گردش ببرود و حس نیایش و نعمت های خداوند را در او زنده کند، اظهار داشت: پدری که نسبت به دخترش بی اعتناست یا پدری که از دخترش ...
دختران دم بخت با توکل به خدا موفق خواهند شد
سادگی تمام اطلاعاتم را به او داده بودم و حتی شماره تلفن و پلاک خانه مان را نیز بلد بود. به او گفتم یا باید ازدواج کنیم یا از هم جدا شویم و او این بار پذیرفت که از هم جدا شویم خطم را عوض کردم و او خیلی راحت و بدون اینکه کمترین ناراحتی را داشته باشد از من جدا شد بعد از آن چند باری تو خیابان جلویم را گرفت و گفت من بهت نیاز دارم اما شرایط ازدواج ندارم اگر با من دوست نباشی و نیاز من را ...
بررسی عملکرد دولت در زمینه اقتصاد و اجرای اقتصاد مقاومتی+ تصاویر
خواهیم همه چیز را اسلامی کنیم اسلام برای تمامی مباحث حرف دارد ما سکولار نیستیم اسلام برای اقتصاد ما حرف دارد برای اجتماع ما حرف دارد. تمدن غرب از هم پاشیده شده از صدایش مشخص است تمام کسانی که اهل فن و علم هستند، معتقدند تمدن غرب از هم فرو پاشیده شده است بنا بر این دلیل که تئوری و ایدولوژی لیبرال دیگر شکست خورده با شکست مواجه شده است آقای فکویاما می گوید لیبرال آخر دنیا است و بعد از چند وقت دیگر می ...
صابر ابر همراه با پرتقال های کال اش
.... او به روز و به زمان پیش می رود و این بستر معاصر بودن قرار نیست ما را محدود کند. سینا دو سال و اندی روی این متن کار کرد. اصلا سال 93 متن را به من داد. در این دو سال و نیم این متن تا چه حد تغییر کرد؟ دو سال و نیم متعلق به روزگاری است که دیگر منسوخ شده! اینکه کسی بگوید من دو سال و نیم با نویسنده در ارتباط بودم. ضمن اینکه بسیاری از مخاطبان هم ممکن است بگویند برای چنین متنی دو سال و نیم ...
از زندگی عاطفی ، شکستهای عشقی و طلاق از همسر اول تا بامزه شدن نسخه نهایی “ناردون”
درباره دلیل این سرصحنه نرفتن می گوید: در ماجراهایی بودم که انقلاب درونی برایم پیش آمده بود و تحت آزمایشاتی بودم. خودکشی یکی از دوستان صمیمی ام و قبلتر هم فوت خواهرم که باعث شد دیدم نسبت به دنیا عوض شود. یعنی حس می کردم انگار به دلیل خاصی این اتفاقات پیش رویم قرار گرفته پس مبارزه کردم با کارهای اشتباهی که ناآگاهانه انجام می دادم. یک روز مقابل آینه ایستادم و با خدا صحبت کردم بعد تیغ را برداشتم و ریشهایم ...
عاشق ادا درآوردنم و دوست دارم ادای همه را دربیاورم، مخصوصا آل پاچینو!
بود بیاید. گفتم: خواهش می کنم به جک نگویید که من قرار است بیایم از روی متن بخوانم. ما قبل از آن چند تا کار با هم انجام داده بودیم. هرگز آن روز را فراموش نمی کنم. وارد دفتر آل پاچینو شدم. شنبه روزی بود و لمون یک گوشه نشسته بود و داشت جدول نیویورک تایمز را حل می کرد، بعد ناگهان سرش را بالا آورد و گفت: یا خدا! چطور تونستی بدون کمک من این کار رو بگیری؟ من دیگه خسته شده بودم که همه ش جور تو رو هم بکشم ...
مصاحبه خواندنی و جذاب با دو خادم حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها
از دانشگاه برای رسیدن به خدمتم در حرم نوشتم. که بعد از اینکه متوسل شدم، از دانشگاه با من تماس گرفتند و گفتند که با درخواست شما موافقت شده و این اتفاق بی سابقست و اصلا چنین چیزی امکان ندارد. من اون لحظه متوجه شدم که این اتفاق از طرف خانم انجام شده است. اگر صحبت خاصی دارید که فکر می کنید لازم هست بیان بشود بفرمایید. من قبل از اینکه به خادمی مشرف بشوم، یک آدم معمولی بودم، آدم بدی ...
رمان بازگشت از حجاب و شبهات یک دختر دبیرستانی می گوید
چرا دیر اومدی؟ مجوز داری؟ مانده بودم چه دروغی سر هم کنم که الهام به دادم رسید و گفت: معاونا همگی دارند بچه های دم در رو می بینند که موارد انضباطی نداشته باشند. دفتر نیستند که مجوز بدند. -آها بیا تو؛ اما دفعه بعد بدون مجوز رات نمی دم آ. در دل الهام را به خاطر جسارتش تحسین کردم و سر جایم نشستم. نا خواستم دفترم را دربیاورم که خانم معلم پرسید: تو مدرسه ی قبلی ات در ...
جزئیات پیشنهاد پرسپولیس به رضاییان مشخص شد / تمدید سه ساله قرارداد
......!!! نقل قول +10 #5 SiNA 2016-08-04 16:10 احتمالا ایشون میخواد این فصل رو تو پرسپولیس بازی کنه و فصل بعد ساز جدایی کوک کنه. رامین خان بالاخره خربزه خوردی باید پای لرزش هم بشینی نقل قول +5 #4 طاهر 2016-08-04 14:46 از خدات باشه با اون کاری که کردی بذارن از در پرسپولیس وارد شی نقل قول +3 #3 رضا 2016-08-04 14:05 به نظر من 3 ساله ...
ماجرای ربوده شدن دادستان
صنایع را در جیب پشتم داشتم که با دستهای بسته موفق شدم کم کم کارت را از جیب دربیاورم و زیر خاک پنهان کنم. در دل نیت کردم و از خداوند خواستم اگر ما زنده می مانیم علائمی نشان مان بدهد. برای چند دقیقه خوابم برد و در خواب دیدم در کوهستانی پوشیده از برف گیر افتاده ام و از دور چراغ های یک آبادی چشمک می زنند. بیدار شدم و خوابم را برای برادرم تعریف کردم. مرحوم برادرم گفت: برف نشانه سختی است و ...