سایر منابع:
سایر خبرها
عبدولی: خدا از کسی که فیلم من را منتشر کرد نگذرد
بروم و داعشی ها را نابود کنم. منتظرم مسئولان اعلام کنند و هر زمان که این کار انجام شد راهی سوریه می شوم. و صحبت پایانی. از شما و همه مردم ایران که برای من دعا کردند تشکر می کنم. امیدوارم توانسته باشم لطف آنها را با این مدال برنز جبران کرده باشم. ضمن اینکه از آقایان حسنوند، لطفی نسب و کریم پور هم سپاسگزاری می کنم. ...
ملاقات بازیگر سینما با خانواده زندانی 20 میلیونی/ بزرگ مرد کوچک و خانواده اش چشم انتظار کمک خیرین+عکس
...، اما من میگم پیرمرده خدا گفته احترام بزرگتر باید حفظ بشه، برای همین حرفی نمی زنم. هیچ حرفی برای گفتن نداشتم، فقط دستش را گرفتم و قول دادم هر جور شده از این وضعیت نجاتش دهم. وارد اتاق که می شویم علی به دو مدال و حکم قهرمانی که به دیوار اتاق زده اشاره می کند و می گوید: عاشق ورزش هستم و این مدال ها را برای مسابقات ژیمناستیک گرفتم، اما کشتی رو بیشتر دوست دارم و دلم می خواهد ...
یازده فیلمنامه کوتاه 100 ثانیه ای
...! زن: این کارو نکن!... می دونی به این کار چی می گن؟ مرد: زرنگی! (می خندد) شایدم دزدی؛ آره؟! زن: ( ناراحت) آره؛ دزدی! مرد: ( قهقهه می زند) خب دزد نگرفته، پادشاه اس خانم!! مگه نمی دونستی؟! مرد راننده چون جایی برای دور زدن ندارد، دنده عقب می گیرد و سپس فرمان را می پیچاند و قصد دارد از خیابان به سمت بالا حرکت کند که ناگهان پا روی ترمز می گذارد و ...
خاطرات محمد علی کلی از حضور در جبهه های جنگ
دارد و بی صاحب نیست و علمای زیادی دارد و 14 معصوم دارد. برای همین آرزو دارم در ایران بمانم و زندگی کنم و خیلی به این مردم علاقه درام چون بچه که بودم آمدم و گوشت و پوست و استخوانم ایرانی شده است. من می خواهم خداوند و امام زمان و آقای خامنه ای و دولتمردان کمک کنند تا شناسنامه من ایرانی شود. با صحبت های شما گذشته ها به یاد من آمد، از سوالات شما خوشحال شدم. منبع: خبرآنلاین به ...
ابراهیمی: فقط خودم مقصر حذف از مسابقات جهانی هستم/ مقابل حریف روس بد کشتی گرفتم
جهان برخوردار بود، گفت: کاری با وضعیت دیگر کشتی گیران ندارم اما من فقط روز و شب به فکر مدال جهانی جوانان بودم تا با خاطره ای خوب به کارم در این رده پایان بدهم. سال گذشته که دهم جهان شدم واقعا به لحاظ آمادگی بدنی و روحی در وضعیت بسیار بدی قرار داشتم اما امسال خیلی آماده بودم اما نمی دانم چرا مقابل حریف روس اینقدر بد کشتی گرفتم. وی افزود: نباید خیلی با حریفم نزدیک کشتی می گرفتم تا او ...
ما که دادیم دل و دیده به طوفان بلا
...، زنجیر را پاره کنیم بخندد؟ بالای سر قبر رفتم، دیدمش. واقعا داشت لبخند می زد. چند روز بعد از مراسم هم، عکس های قبل و لحظه خاکسپاری را برایمان آوردند. یقینم به خنده شهیدم آنجا بیشتر شد بود که 3 روز پس از تشییع، محمدرضایم را در خواب دیدم. گفتم: مادر! مگر تو شهید نشدی؟ گفت: بله . گفتم: پس چرا خندیدی؟ گفت: من چیزی را که در آن دنیا و این دنیا بهتر از آن و بالاتر و قشنگ تر از آن نیست ...
روایت فرمانده ای که با لباس ساده بسیجی به میدان رزم رفت
...> رفتم تیپ و با شرمندگی وارد اتاقش شدم. او اجازه نداد لب های من به عذرخواهی باز شود، یک دفعه از پشت میز بلند شد و آمد جلو و مرا تنگ گرفت توی بغلش. صورتم را بوسید و گفت: اگر اشتباهی کردیم، شما ما رو ببخش. این بزرگواری و وارستگی، در آن لحظه ها چنان مرا تحت تأثیر قرار داد که بی اختیار چشمانم خیس اشک شد. هنوز هم بعد از سال ها وقتی به آن موضوع فکر می کنم ، می بینم با این که من کاملاً مقصر ...
از پرسپولیس که رفتم یتیم شدم،آرزو دارم برگردم+عکس
-31 01:54 انصافا هافبک دفاعی روی دستش نبود...کمال نصف اینم نیست...بازیهاش توی پیام مشهد مو به تن ادم سیخ میکرد وقتی از 40 متری گل میزد....تمام توپهای هوایی و زمینی مال این بود....جلوش بازی کرده بودم...معرکه بود...انگار از یه سیاره دیگه اومده بود...رونهاش 3 برابر بازیکن های دیگه بود....همه بهش میگفتن هی پسر تستسترون میزنی؟؟؟؟!!!!!! حیف که قدر خودتو ندونستی رضا حقیقی....حیف...تو الان باید ...
بهروز بقایی: یک بار مرده ام!
بهروز بقایی که به تازگی با سفرنامه های خندوانه به تلویزیون برگشته بخش مهمی از خاطرات دهه شصتی هاست. با مجموعه هایی مثل همسران، دنیای شیرین و دنیای شیرین دریا خیلی از ما خاطره ساختیم و وقت مان را پر کردیم. بهروز بقایی بعد از سال ها دوری از دلایل دوری اش برای ما گفت و اینکه چه اتفاقاتی در این مدت برایش افتاده است. او شاعر هم هست و شعرهای عجیبی دارد و بخشی از آنها را برای تان خواهیم نوشت. جالب است بدانید بهروز بقایی یک بار تا دم مرگ رفته و حرف های زیادی برای گفتن دارد. ...
لیلا رجبی: اگر خارجی نبودم بی غیرت خطابم نمی کردند / پشیمانم در المپیک مسابقه دادم
به گزارش آنا، لیلا رجبی که سابقه حضور در المپیک لندن هم داشت برای بار دوم به المپیک اعزام شد. در این رقابت ها او نتوانست رکورد های قبلش را تکرار کند و در همان دور اول حذف شد اما متاسفانه حواشی بعد از عملکردش و به کار بردن کلمه بی غیرت در مورد او بیشتر از همیشه مورد توجه قرار گرفته است. لیلا رجبی و همسرش پیمان رجبی روز گذشته با حضور در خبرگزاری آنا، در مورد المپیک و حاشیه هایی که بعد از آن که برای وی ایجاد شد صحبت کرد. * از المپ ...
گناهان عامل از بین رفتن بهجت - عفو نزد خدا از عقوبت محبوب تر است
که مردم ایمان بیاورند. ولی ثمَّ با این متناسب نیست. چرا؟ برای این که این جا می گویند کافر شدند. آدم به آدم می گوید که این همه خوبی ها من به تو کردم، چه کردم، تو بعد از آن آمدی به من چه کردی، یعنی چه؟ یعنی کار تو متناسب نیست. باید به من خوبی می کردی. پس این ثمَّ چه کار می کند؟ استبعاد ما بعد را از ما قبل تعیین می کند. خدا زمین و آسمان را آفریده است که شما خوب بشوید، مؤمن بشود. چطور شده است، زمین و ...
گفتم: ضامن من شو!
مشهد بودم. خدا را شکر که آقا دوباره ما را طلبید. خیلی خوشحالم که زائر مشهد شدم چون باید نذرم را ادا می کردم. عابدینی مقام چهارمی اش در المپیک را هم لطف امام رضا(ع) می داند. او می گوید: آقا علی ابن موسی الرضا(ع) ضامن بود و ضامن من هم شد.خیلی وقت ها آقا ما را نمی طلبد و ما ورزشکاران از همان تهران یا زمین مسابقه نذر می کنیم. نذر من همیشه اجابت می شود و وقتی که برمی گردم در نخستین فرصت نذرم ...
با حاتم طایی سیستان آشنا شوید
... بله واقعا مهم است. من چند سال پیش دانش آموزی داشتم که یا دیر به مدرسه می آمد یا اصلا نمی آمد. پیگیر که شدم فهمیدم صبح ها آنقدر در خانه می ماند تا بلکه تکه نانی پیدا کند و بخورد و به مدرسه بیاید، او مشکلات شدید تغذیه ای داشت. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم به همه بچه ها صبحانه بدهم نه فقط به این دانش آموز چون تبعیض قائل شدن را دوست ندارم. البته اوایل کار را از حجم کم شروع کردم و فقط با نان خالی ...
وضعیت خوب تکواندو در گلستان/لزوم استفاده از سیستم داوری جدید
حضور خود در تیم ملی تکواندو نیروهای مسلح ایران توضیح دهید. معمولا ورزشکارانی که عضو فعال بسیج، سرباز و یا در یکی از کادرهای نظامی کشور حضور دارند می توانند در این تیم فعالیت کنند. من دو سال پیش وارد این تیم شدم البته از سال های قبل نیز در اردوهای تیم ملی حضور داشتم اما موفق به حضور در تیم اصلی نشده بودم. در سالی که من در تیم ملی تکونداو نیروهای مسلح عضویت داشتم، اردوی 10 روزه ای در شهرستان ...
شهدا دنبال مطرح کردن خود نبودند/ برخی در زبان از رهبری پیروی می کنند
شهید تورجی زاده به طور مشترک در خواب دختر و مادر رفته بود و به آنها وعده تمکن مالی مناسب من را در آینده داده بودند و من را نزد این خانواده تضمین کرده بود. وی ادامه داد: شهدا مانند امامزادگان به مردم حاجت می دهند، شهید کسی است که وصل به خدا شده است و شهید اسم خداوند است، خداوند بیش از هزار اسم دارد و یکی از اسم های خداوند که علی بود به علی ابن ابی طالب(ع) داده و اسم خود که شهید بود را به ...
از قهرمانی در مسابقات کاراته تا قرائت قرآن و شهادت
از طرف دیگر خوشحال بودم که راضیه به آنچه که لیاقت داشت رسید و اکنون در کنار شهدا آرام گرفته است، هم خوشحال بودم و هم از عمق جان می سوختم. شنیدن خبر بمب گذاری از زبان خائنین باعث خشنودی ام شد سعدی ادامه داد: هر شنبه شب در حسینیه سیدالشهدا(ع) مجلسی برپا می شد و قرآن دوستان در آن مجلس تجدید عهد می کردند. در 24 فروردین سال 87 بود که راضیه به حسینیه رفت تا طبق معمول همیشه در این مجلس شرکت ...
آیا المپیک از مهریه عبور می کند؟؟؟؟
بکن برای قضیه فوتسال که خودتو کشتی! س: یکم تحقیق بد نیست . بهتر بیشتر کتاب بخونی . ش: چه ربطی داشت !! فاز روشن فکری جواب نداد. و شهین به افق خیره می ماند. ** علی صادق زاده عضو تیم ملی وزنه برداری جانبازان و معلولین ایران که مدال برنز پارالمپیک پکن و لندن را در کارنامه اش دارد، بدلیل به اجرا گذاشته شدن مهریه توسط همسرش نمی تواند از کشور خارج شود و این روزها به مشکل خورده است. صادق زاده: 514 سکه بدهکار هستم و از اردیبهشت ممنوع الخروجم. تنها با رضایت همسرم می توانم از کشور خارج شوم. #محمد_زارع #یزد_ندا انتهای پیام/ ...
پایان ارتباط مجازی در شیره کش خانه واقعی
تصور می کرد از غم و غصه دنیا بی خیالش می کند موادمخدر صنعتی بود. زن جوان در بیان قصه زندگی اش گفت: من بچه ته تغاری خانواده بودم. پدرم از راه کشاورزی چرخ زندگی مان را می چرخاند و البته وضع مالی اش هم بد نیست. خواهران و برادرانم همگی ازدواج کرده اند و سر و سامان گرفته اند. تکتم خمیازه ای کشید و با صدایی خسته گفت: حدود سه سال قبل از طریق گوشی تلفن همراه با پسری آشنا شدم. این ...
برهانی: حساس ترین گل ملی ام را به قطر زدم
فرق می کرد.غیبت علی دایی هم سبک بازی ما را عوض کرد و بیشتر روی کارهای زمینی برنامه داشتیم. به نظر تو قطر نسبت به آن سال ها خیلی قوی تر شده؟ قطر آن زمان هم چند بازیکن خارجی داشت و الان هم دارد. موفقیت آنها بیشتر به خارجی های این تیم بستگی دارد. در مجموع آنها معمولا در یک سطح هستند قطر مثل امارات نیست که جوانگرایی کند و بیشتر چشم به ستاره های خارجی دارد. ...
دیگر تحمل باخت در آزادی را ندارم
جوانی که تازه به تیم ملی رفته بود و در جام جهانی 6 تا 7 سرویس زد و همه خوشحال بودند. درست است که طرفدار این قدر زیاد نبود اما بچه ها کار کردند که حالا مردم این قدر به والیبال توجه می کنند. والیبال راه خیلی سختی را پشت سرگذاشت تا به اینجا برسد .انتظارات از والیبال خیلی زیاد شده است. شاید توقع درست باشد اما نه دیگر در این حد که ما توقع داشته باشیم در اولین تجربه المپیکی مدال هم بگیریم. تیمی مثل ...
یوزپلنگ روی جلد روزنامه + عکس
در شاهرود هم در نزدیکی خراسان بود و در مسیر عبور و مرور. بهمن بعد از پاسگاه محیط بانی درونه در کاشمر، وارد منطقه حفاظت شده توران شد. خارتوران منطقه حفاظت شده بی نظیری بود که مهم ترین رویداد زندگی بهمن نجفی را رقم زد. او می گوید: روز زلزله بزرگ طبس، 25 شهریور سال 57 که همه درگیر تبعات زلزله در شهرها و روستاهای طبس بودند، من به دشت و بیابان زده بودم و اولین یوزپلنگ را در همان روز دیدم. زمین لرزه ای ...
ورزش ابزاری نوین برای تبلیغ دین و ارتباط بهتر با قشر جوان/ توکل به خداوند لازمه پیروزی در هرکاری است
وارد حوزه علمیه شدید؟ حجت الاسلام سلطانی: من محمد سلطانی متولد کرمان هستم ودر گلباف بزرگ شده ام. از سال تحصیلی 75-74 وارد حوزه علمیه قم شدم. اولین مدرسه ای که بودم مدرسه علمیه شهابیه، از آثار ماندگار حضرت آیت الله مرعشی نجفی بود. یک ماه و نیم تا دو ماه آنجا بوده و سپس وارد مدرسه علمیه الهادی قم شدم که زیر مجموعه تولیت آیت الله مشکینی بود که تا پایه ششم آنجا بودم سپس وارد مدرسه آقای ...
مبارزی که اهل خودسازی بود
و منطقه را خالی کردند. 5)یکی از بچه ها به شوخی پتویش را پرت کرد طرفم. اسلحه از دوشم افتاد و خورد توی سر کاوه. کم مانده بود سکته کنم؛ سر محمود شکسته بود و داشت خون می آمد. با خودم گفتم: الان است که یک برخورد ناجوری با من بکند. چون خودم را بی تقصیر می دانستم، آماده شدم که اگر حرفی ،چیزی گفت، جوابش را بدهم. کاملاً خلاف انتظارم عمل کرد؛ یک دستمال از تو جیبش در آورد، گذاشت رو زخم سرشو بعد ...
مرا بهانه شکرت نکن...
انجمن هشت سال پیش در اثر یک حادثه ویلچر نشین شد. "سر کار یک جسم سنگین از ارتفاع بر رویم سقوط کرد. همان لحظه چند ثانیه ایست قلبی کردم، 15 روز در کما بودم و چند ماه در بیمارستان. بعد هم با ویلچر از بیمارستان مرخص شدم." رفع تکلیف با رمپ می پرسم چگونه با محدودیت های جدید زندگی با ویلچر کنار آمدید؟ "اوایل اصلاً نمی دانستم آسیب نخاعی چیست. چند ماه اول چندین بار شیشه های اتاقم را ...
روایتی داستانی از روزهای آغازین تهاجم عراق
طرفم دست درازی کنن! غیرتی شدم، حرفش تکانم داد، احساس کردم همه وجودم پر از غرور شد، گفتم: - نقل این حرفا نیست طاهره جان، اگه تو اینجا نباشی من خیالم راحت تره، بهتر می تونم جلوشون بمونم! صدای گلوله آن قدر نزدیک بود که احساس کردم از ابتدای خیابان ما شنیده می شود. صدای غرش تانک ها انگار زیر گوش مان بود. رفتم به طرف چمدانی که پر از وسایل شخصی و اسناد و مدارک و مختصری هم طلا بود ...
به خاطر کشیدن مواد باید با خاله اش ازدواج می کردم!
پیدا کنم. کارم به جایی رسید که وقتی ، نیاز به مصرف مواد پیدا می کردم نمی توانستم چشم هایم را باز نگه دارم و تمام بدنم لمس و بی حس می شد. بابک گفت: دیگر نمی توانستم مثل قبل کار کنم. از طرفی مادرم فهمیده بود چه بلایی سر خودم آورده ام و دنبالم می گشت تا گوشمالی ام بدهد. به خانه یکی از دوستان بی سروپایم پناهنده شدم. پدر معتادش می گفت درست نیست جوانی نامحرم در خانه ما ...
می گفت همین الان وقت شهادت در رکاب امام زمان(عج) است
میخواست خداحافظی کند و برود خیلی گریه میکردم. ما معتقدیم تا خواست خدا نباشد برگی روی زمین نمیافتد. کسی که ایمان دارد میداند همه چیز این دنیا با مصلحت خداست و نمیتوان یک لحظه عمر آدم را کم و زیاد کرد. اگر عمر محمد به دنیا نباشد چه بهتر که شهید شود اگر عمرش هم به دنیا باشد که میرود و برمیگردد. ناراحتی و گریه ام از سر دلتنگی است. الان به محمد میگویم خوش به حالت به هدفت رسیدی. تو رفتی و شاید ...
زخم جنگ خوب می شود؛ ناملایمات مسولان نه
سرانجام در عملیات والفجر 8 با 40 درصد شیمیایی به درجه جانبازی نائل شد. این جانباز شیمیایی سخنانش را این گونه شروع می کند: سال 61 بود که با اجازه پدر و مادر راهی جبهه شدم. آن زمان 19 سال بیشتر نداشتم و در کلاس سوم دبیرستان درس می خواندم. خیلی عاشق رفتن به جبهه بودم. باوجوداینکه می دانستم باید سختی ها و مشقت های زیادی را تحمل کنم اما عِرق به وطن و حراست و حفاظت از کشور عزیزم ایران و ...
خانه دختر خوب مامان
مامان همیشه می گفت، تو دختر خوب مامان هستی. اصلا یک جورایی دختر خوب مامان گفتن به من، ورد زبانش شده بود؛ از صبح که پا می شد از خواب تا شب که می رفت توی رختخواب، فقط این من بودم که دختر خوب مامان بودم. شاید مامان راست می گفت، آخر من که نه می توانستم بازی و شیطنت کنم، نه جیغ و فریاد بکشم و یا با پر حرفی هایم، مامان را کلافه کنم. بابا اما خیلی من را دوست نداشت، نه اینکه اصلا اصلا دوستم نداشته باشد ...
وقتی جوان نخبه ارومیه ای، رییس واحد اختراعات دانشگاه استانبول می شود/عدم حمایت، مهدی بشیری را راهی ترکیه ...
سال گذشته پژوهشگر و فناور برتر دندان پزشکی شناخته شده و مسابقات رباتیک استانبول، مدال طلا را ازآن خود می کند؛ وی در مسابقات مربوط به حوزه پزشکی از بین 85 دانشگاه کشور های اسلامی که دارای 335 پرونده حوزه پزشکی بود رتبه یک را کسب می کند. بشیری که هم اکنون مشغول برگزاری دوره های آموزش و مسابقات اختراعات است، 18 اختراع در حوزه های داندانپزشکی، پزشکی و معلولین را به ثبت رسانده و هم اینک رییس ...