سایر منابع:
سایر خبرها
جزئیاتی از زندگی شخصی علی مسعودی
بانکی ام 28 هزار تومان پول داشتم و در عوض حدود 40 میلیون تومان بدهی؛ البته کارهایی بود اما نه کاری که دوست داشته باشم. دلم می خواست کاری انجام دهم که از آن لذت ببرم. نوشتن مانند شریک زندگی است باید سر چیزهای با هم تفاهم داشته باشید. من اگر در یک دوره کاری آقا و خانم سنگی را نوشتم فقط برای مشکلات مالی ام بود. بیش از 10 طرح داده بودم که همه را رد کردند و بعد ایده هایی که در کارهایم بود را ...
17 سال در جبهه بدون مرخصی/ بهترین خاطره دیدن امام بود
کجا می رویم؟ به من پاسخ دادند آنجا مرز ایران و عراق است. آنجا به عربی حرف می زنند بگویند تعال تعال یعنی بیا و روح روح یعنی برو! من هم به شوخی می گفتم من را جایی ببرید که زبانش فارسی باشد من زبان آن ها را نمی فهمم (با خنده) ما تا به اهواز رفتیم یک عملیاتی در شرق کرخه بود که آهنگران آن زمان می خواند آمدم تا کرخه را از خون خود دریا کنم. این عملیات را با موفقیت انجام دادیم و آن منطقه را آزاد کردیم. وقتی ...
400 میلیون تومان برای نجات از مرگ
من زد. روحیه ام را باخته بودم دیگر حوصله کار کردن نداشتم. بعد چه شد؟ چند ماهی خانه نشین شدم تا این که با حرف های اعضای خانواده ام که مدام دلداری ام می دادند، سعی کردم خودم را جمع و جور کنم. تصمیم گرفتم برای به آرامش رسیدن روح مادرم، شرایط زندگی ام را بهتر کنم. دوباره سر کار حاضر شدم، اما دلم همچنان پیش مادرم بود. هنوز هم با گذشت بیش از 4 سال از فوت مادرم نمی توانم مرگش را ...
اصغر فرهادی: رعنا نخواست آبروی خاطی، ابزار انتقام گیری شود
، خودشان را نسبت به شما منتقد بی رحم نمی دانستند. سراغ فروشنده برویم . گویا فیلمنامه فروشنده را زمانی نوشتید که درگیر جدایی ... بودید . این طور بوده؟ بعد از جدایی... جرقه هایی در مورد فروشنده در ذهن من بود. مثلا اینکه داستانی بنویسم که تئاتر در آن سهم داشته باشد. من بعد از آنکه داستان کلی و بدون دیالوگ پروژه اسپانیا را نوشتم، درگیر فروشنده شدم، یعنی از ابتدای سال گذشته. سال ...
37 سال است به فوت پدرمان مشکوکیم/ از زیر کالبدشکافی پدرمان در رفتند
، پدر و نهضت آزادی با آنها ارتباط داشتند اما ایام انقلاب در پادگان ها به روی همه باز بود بنابراین اسلحه در اختیار همه قرار داشت. پدر معتقد بود که باید کاری کرد مجاهدین دست به اسلحه نبرند چون اگر دست به اسلحه ببرند و جرقه ای زده شود تا 20 سال دیگر آتش آن خاموش نمی شود. مهدی طالقانی: پدر معتقد بود اسلحه را باید از سازمان مجاهدین خلق گرفت و نباید اسلحه دست آنها باشد. طاهره خانم شما هم قبول ...
سکوت 29 ساله در برابر بی لیاقتی آل سعود!
تاکید داشته و دارند. روز ششم ذیحجه سال 1366 (ه . ش ) ، حاجیان ایرانی به همراه برخی از حجاج سایر کشورها که به صف ایرانیان پیوسته بودند ، راهپیمایی عظیم برائت از مشرکین را در مکه معظمه آغاز کردند .حجاج بیت الله الحرام در این راهپیمایی باشکوه ضمن اظهار تنفر از آمریکا و اسرائیل ، از همه کافران و مشرکان اعلام برائت نموده ، مسلمانان سراسر جهان اسلام را به اتحاد ویکپارچگی ، جهت مبارزه بی امان با سلطه ...
زندگی خصوصی آیت الله
.... آیت الله طالقانی شش ماه پس از انقلاب زنده بود و اکثرا او را تا قبل از آزادی شان از زندان نمی شناختند. فقط تعداد کمی از روشنفکران او را می شناختند. بعد از انقلاب اما یکباره همه او را شناختند. چراکه در مورد مردم حرف می زد و حرف مردم را می زد و در عین حال سیگار هم به دست داشت! پس از پیروزی انقلاب، اوایل فروردین یا اسفند ماه برای بازدید به زندان اوین رفت. شب که اخبار از تلویزیون پخش می شد، جلوی ...
روحانی روشنفکر؛ از نرمش درباره دگراندیشان تا دید متفاوت درباره جامعه
تاکنون زنان ما چگونه زندگی می کردند؟ مگر چادر می پوشیدند؟ کی در این راهپیمایی ها زنان ما را مجبور کرده که با حجاب یا بی حجاب بیایند؟ این ها خودشان احساس مسوولیت کردند اما حالا اینکه روسری سر کنند یا نکنند باز هم هیچ کس در آن اجباری نکرده است". خانم اعظم طالقانی نیز در مصاحبه ای با تاریخ نیز این موضوع را مورد تاکید قرار داده بود. او در این گفت و گو که در شهریور سال 1390با روزنامه شرق انجام ...
سخنان امیرحمدی درباره اتهام جاسوسی، دلالان تحریم، برجام و احمدی نژاد
را بگیرم و کمک کرد که رابطه ایران و آمریکا را به عنوان یک بحث مطرح کنیم و عملاً جلسه و کنفرانس بگذاریم. از اینجا مسئله ایران و آمریکا به یکی از مهم ترین مسائل زندگی من تبدیل شد. 27 سال عملاً متولی فکر و حرکت در این حوزه بودم. این موضوع برای من هم مثبت بود و هم صدماتی را به من وارد کرد و اتهاماتی چون دلال رابطه و جاسوس آمریکا را به من نسبت دادند. من این حرف ها را پشت گوش انداختم و سرم ...
اخبار حوادث
خصوصی حرف بزنم اما وقتی پسرم رفت، دوباره با همسرم دعوایم شد و اول با چاقو دو ضربه به دستش زدم و بعد با جوراب خفه اش کردم. ترسیده بودم برای همین فرار کردم و صبح با پسرم تماس گرفتم و گفتم به مادرت سر بزن. حدودا 19 روز در شهرهای مختلف بلاتکلیف بودم تا اینکه تصمیم گرفتم خودم را به پلیس معرفی کنم. با ثبت اعترافات متهم، پرونده برای صدور حکم در اختیار شعبه نهم دادگاه کیفری استان تهران به ریاست قاضی ...
شهید مدنی در کلام دوست و آشنا / دزدان از پیر و کودک نمی ترسند، باید جوانان را آگاه کنیم
ولی وضع مالی ام بد بود عبایم پاره شده بود من هم نمی خواستم راجع به دنیا و فقر مالی ام حرف بزنم . وقتی می رفتم قسمتی که سوراخ شده بود را در مشت می گرفتم و همه جا مواظب بودم که دستم را از روی آن بر ندارم و پارگی عبایم مشخص نشود . در حرم امام رضا (ع) رفتم زیارت کردیم و بیرون آمدیم دیدم همه جا باید حواسم پی این سوراخ باشد و باید مواظب باشم که دستم را رها نکنم هم ناراحت شده بودم و دیگر خسته شده بودم که ...
طالقانی مظهر مهر و مدارا
گروه سیاسی-رسانه ها: غلامرضا امامی در روزنامه شرق نوشت: ز آنکه از قرآن بسی گمره شوند/زان رسن قومی درون چه شوند/این رسن را نیست جرمی ای عنود/چون تو را سودای سر بالا نبود. حضرت مولانا سر پیچ شمران، اولین بن بست خانه او بود؛ خانه دل ما. خانه طالقانی، آیت الله طالقانی. از خانه که بیرون می آمدیم، به خیابان انقلاب می رسیدیم. دست راست میدان امام حسین بود و دست ِ چپ ادامه خیابان به میدان ...
شهید حاجی حسنی از تعلیم قرآن خسته نمی شد/ در اوج خستگی تلاوت های نابی داشت
مشهدی و دارنده رتبه نخست مسابقات بین المللی قرآن مالزی در سال 94 بود. جوانی که همگان در این یک سالی که از آسمانی شدنش می گذرند، همواره از ویژگی های اخلاقی شاخص و خوبش سخن گفتند و در از دست دادنش اشک حسرت ریختند. اما در این میان شاگردان وی از جمله افرادی بودند که بسیار در این فقدان سوختند. شاگردانی که تقریبا همه آن ها نوجوان و جوان هستند که این هم خود از دیگر ویژگی های این شهید منا است که ...
گفتگوی خواندنی با برگزیده جشنواره کتاب سال رضوی؛جایی نزدیک بهشت؛ روایت گم شده ای که گم نشده بود
نخوانده ام پس قضاوتی نمی کنم ولی شنیده ام کار خوبی است. * فکر نمی کنید چون موضوع مذهبی هست به دلیل حساسیت این حوزه نویسندگان ما خیلی جرئت ورود ندارند؟ ** جسور بودن و سراغ موضوعات بکر رفتن ایرادی ندارد. شما وقتی موضوع خوب داشته باشید، هر آدمی که تخصص داشته باشد، می تواند وارد این حوزه شود. می گویم افراد متخصص، یعنی کسانی که اصول داستان نویسی را بدانند. مشکل عدم داشتن این تخصص ...
مریلا زارعی: سینما به من زندگی کردن آموخت
همراه کنم. دعا می کردم الفت از مریلا زارعی فاصله بگیرد و بتواند در قلب ها وارد شود و همان تأثیری که من از فضای قصه و احوال شخصیت گرفتم به مخاطب منتقل شود. همه اینها که گفتم انکار زحمات کارگردان و عوامل حرفه ای کار نیست، بلکه من به نیروی بزرگ تری تکیه کرده بودم و پاسخش را هم گرفتم. گاهی اوقات خلوص و صداقت برای نمایش یک نقش جلوتر از تکنیک و فن می ایستد؛ یعنی همه چیز مقهور نیت و فکر شما می شود. ...
افراد می توانند هر نقدی به فیلم وارد کنند و حتی تخریب کنند اما حق فحاشی ندارند/ رعنا نخواست آبروی مرد ...
معلم و شاگردی دربیاید. یادم می آید از دخترم پرسیدم وقتی شما این درس را می خواندید بچه ها چه سئوالی از معلم تان می کردند و دخترم گفت یکی از بچه ها از خانم مان پرسید که این داستان واقعی است و خانم مان جواب داد واقعی است. بعد آن دانش آموز پرسید چطوری واقعی است؟ مگر می شود یک آدم گاو بشود و بچه ها خندیدند. من نمی دانم معلم به آن دانش آموز چه جوابی داده بود، اما من این سئوال را در فیلم ...
گفت وگو با مردی که اعضای بدن دخترش را اهدا کرد/ حالا چند دختر و پسر دارم
بود و بعد هم خودش گرفت. آیا این تصمیم را به تنهایی گرفتید یا با کسی مشورت کردید؟ تصمیم را اول خودم گرفتم و بعد به همسرم گفتم و او هم پذیرفت. چطور با موضوع اهدای عضو آشنا شدید؟ چند بار در تلویزیون دیده بودم، وقتی جگرگوشه خودم از دست رفت درحالی که ناراحت بودم، تصمیم گرفتم دیگران را شاد کنم. نظر همسرتان در این مورد چه بود؟ او هم مشکلی نداشت و گفت هر تصمیمی من بگیرم ...
تلخ اما شیرین!
همه دعوا داره، همه دشمن ان. همه غریبه ان. عیب داره. اَخه... بس کن زن، تو این قهوه خونه کی ما رو می شناسه که واسه ما تره خورد کنه! گیرم بعدِ رفتن ما این آقایون بگن اینا چه خل هایی بودن، بگن، فکر می کنی کجای دنیا کج می شه! پیرمرد به سرفه افتاد. فری کج گفت: عین بابای من حرف می زنه! پیرزن سکوت کرد. چایش را با دست های لرزان به لب نزدیک کرد. داغ بود آن را پس زد و گفت: سوختم. اگه حواس ...
سرخط ...
سه شنبه شب بود. اینها همه به آن معنا است که معامله گران بازارهای مختلف انتظار ندارند که کمیته بازار آزاد فدرال رزرو در آینده نزدیک دست به انقباض بیشتر پولی بزند. این کمیته در دسامبر 2015 برای اولین بار در 10 سال پیش از آن دست به افزایش نرخ بهره وجوه فدرال زد. در آن مقطع به نظر می رسید که نیمه نخست سال 2016، شاهد افزایش دیگری نیز باشد؛ ولی احیای کند اقتصاد آمریکا و چالش های پرشمار پیش روی اقتصادهای ...
گزارشی از اجاره کانتینرهای انبار کالا
نو باشند، بعد از این دست دوم حساب می شوند و قمیتی ندارند. حالا در قراردادهای جدید اجاره 6ماه را پیش می گیرد. مسئول انبار داستان زنانی را که سفره دل شان را پیش او باز کرده اند، واگو نمی کند. این رازها مثل اسباب و اثاثیه به انبار سپرده می شود. من خودم دیگر تحمل شنیدن این غصه ها را ندارم ولی خیلی از مسائل را با خانم منشی درمیان می گذارند. اگر می خواهید بروید دادگاه خانواده با خودشان حرف ...
پدرم میگوید به خاطر عدم تمکین همسرم زن دوم بگیرم اما ...
. دو سال بلاتکلیف مانده بودم تا اینکه به همسرم گفتم از پدرت خواهش کن یک برگ چک تضمین به من بدهد، اما وقتی دنبال چک رفت دیگر برنگشت و بعد هم مهریه اش را اجرا گذاشت. حالا من نه تنها سندی برای اثبات مشارکتم ندارم بلکه مهریه همسرم را هم باید بدهم. با این حال زنم به همراه بچه هایم مرا ترک کرده و نمی دانم چه کنم... این بار پدر جمال که تا این لحظه سکوت کرده بود به حرف آمد و گفت: آقای قاضی ...
روزنامه های صبح چهارشنبه
جریان های مقاومت، دست سران دستگاه های اطلاعاتی و امنیتی عربستان سعودی در دست مقامات رژیم صهیونیستی بود. در خصوص بازی آل سعود در زمین ایالات متحده آمریکا نیز موضوع کاملا مشخص است. طی 5 سال اخیر، رژیم سعودی در راستای کشتار مردم مظلوم مسلمان در عراق، سوریه، یمن و بحرین از هیچ گونه اقدامی دریغ نکرده است. تجهیز داعش و النصره و دیگر گروه های تروریستی به انواع سلاح ها و مهماتی که از غرب به ریاض می رسد ...
55 سال طبابت با بیش از30 هزار جراحی مغز و اعصاب
دیپلمی دارم که می شود با آن دو کار انجام داد. هم پزشکی هم مهندسی. حالا شما می گویید چه کار کنم؟ نوشتند: اگر من هر حرفی بزنم مثل قصه شتری می شود که از دو طرف دارد مهار می شود. یک طرف می خواهی حرف مرا گوش کنی طرف دیگر هم علاقه خودت است این طوری هیچ کاری نمی توانی بکنی. حالا من حرفی نمی زنم هرکجا که خودت دوست داری برو. من هم همان سال فوری پزشکی قبول شدم دانشگاه تهران. آن زمان دانشگاه ها هرکدام کنکور مستقل ...
فیلم های بلاک باستر/پاپ کورنی پاییز 2016
احتمالا با اثر خیلی خوبی طرفیم. چون بسیاری از منتقدان آن را فیلمی معرفی کرده اند که بعد از این همه سال واقعا در تکرار فستیوالِ دلهره ی پروژه ی جادوگر بلر موفق بوده است. ببینیم و تعریف کنیم! اسنودن Snowden چند سالی است که داستان مهندسِ سازمان های CIA و NSA که مدارک سری دولتی را در مطبوعات فاش کرد و بعد مجبور شد به روسیه پناهنده شود، بحث روز اخبار سیاسی است. تمامی ...
داستان های یک مربی اسطوره ای
. کمی استرس گرفتم. به هر حال او برایان کلاف بود. برای یک مرد جوان ملاقات با او می توانست بسیار هیجان انگیز باشد. به محل ملاقات رفتیم. ابتدا نگاهی به کوین مدیر برنامه هایم کرد ولی حاضر نشد که با او دست بدهد. رو به من کرد و گفت: پسر! می توانم کمی با تو صحبت کنم یا این که باید با او (مدیر برنامه های ساندرز) هم کلام بشوم؟ در پاسخ گفتم: با خودم صحبت کنید آقای کلاف! ...
هوشنگ مرادی کرمانی: بچه بودم شمر می شدم
رفتید زادگاهتان؟ حدود یک ماه پیش. پس زیاد می روید؟ نه، این سری بعد از دو سال فاصله رفتم سیرچ. اگر بخواهید مردم را به سیرچ دعوت کنید چه جاذبه هایی را می گویید؟ یک جایی مثل اوشان فشم تهران است. یعنی فضای ییلاقی دارد؟ پشت کوه در یک دره ای واقع شده است تا کرمان نزدیک به هفتاد کیلومتر راه است، البته سیرچ خیلی معروف است نه فقط ...
داستان کودکانی که به دست تکفیری ها یتیم شدند
حالی که بچه ها با پدر زندگی می کنند، بر اثر اتفاقی پدر کشته شود، چه حسی پیدا می کنند و اگر در این شرایط کشور در حال جنگ باشد و مجبور شویم به کشوری دیگر پناهنده شوند که زبان آن ها را بلد نیستند، چه احساسی به شما دست می دهد؟ در پاسخ به این سؤال مصاحبه شوندگان ابراز ناراحتی کردند و علاقه مند بودند که به این دو کودک کمک کنند. در ادامۀ برنامه یکی از حضار خانم داخل استودیو با بیان اینکه از دیدن ...
فرزاد موتمن: از شبهای روشن متنفرم!
دلیل بعد از یک سال دوندگی هیج تهیه کننده ای حاضر به ساخت هفت شب ما نشد، خودمان هم پولی در دست و بالمان نداشتیم. این کار هفت بازیگر حرفه ای می خواست و به دلیل اینکه اکثر آن در شب می گذشت و بیرونی بود، فیلم پر هزینه ای به شمار می رفت؛ به سعید گفتم فیلمنامه ای بنویس که فقط دو شخصیت داشته باشد و توی یک اتاق اتفاق بیافتد. دور روز بعد با ایده شب های روشن آمد. وی افزود: نام داستایوفسکی، نام بزرگی است ...
پوران درخشنده: 9 سال کار نکردم چون مضمون فیلم هایم برای برخی ناخوشایند بود
...، مهربان و با محبت است و این محبت و مهر و دلسوزی را در کارهایشان هم می بینید. خانم درخشنده و درخشنده های سینمای ایران افتخار فرهنگ و تمدن این کشور هستند. همه ما که سفیر فرهنگی هستیم تلاشمان این است که یک چهره درخشان از ایران در جهان نشان بدهیم. ایوبی اظهار کرد: یکی از بزرگ ترین سوالات دنیای معاصر حتی جهان شرق این است که زن در کشور شما چه جایگاهی دارد؟ خانم درخشنده با تلاششان جایگاه ...
گودرزی:مهماندوست افتخار ماست
.... باید جلو بیایند، نباید بروند پنهان شوند. باید به صحنه بیایند، حرف بزنند، تحلیل کنند، شکست ها را بپذیرند. ما می پذیریم؛ توفیقات مال ورزشکاران و مربی ها، شکست هایشان مال ما. هرکدام از ما به نسبت اختیاراتی که داشته ایم باید مسئولیت بپذیریم و در پاسخ به سؤال شما هم باید بگویم بله، حتما از ایشان این موضوع را سؤال می کنیم و توضیح می خواهیم. ...