سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای رد صلاحیت هاشمی از زبان دخترش
این مسیر سختی های فراوانی کشید، از شکنجه و زندان تا تخریب و اتهام اما هیچ گاه نه دچار لغزش شده و نه از مواضع انقلابی کوتاه آمد. حتی در مقاطعی بنابر مصلحت ها از خانواده خود هم برای انقلاب به نوعی عبور کرد. فاطمه، فرزند ارشد خانواده که در اوج فعالیت های انقلابی و در شرایط زندانی بودن پدر متولد شده نیز بر این موضوع صحه می گذارد. برای گفت وگو با رییس بنیاد امور بیماری های خاص برسر پروژه در ...
مثنوی و تأکید بر نقش انبیا در تربیت نفوس
. مصنوع این بیت به آیه ی 151 سوره انعام اشاره دارد: قُلْ تَعَالَوْا أَتْلُ مَا حَرَّمَ رَبُّکُمْ عَلَیکُمْ أَلَّا تُشْرِکُوا بِهِ شَیئًا وَبِالْوَالِدَینِ إِحْسَانًا ... ؛ بگو بیایید تا برخوانم شما را آن چه پروردگارتان حرام کرده است و آن این که بدو شرک؛ نیاورید و پدر و مادر را نکو دارید. این دنیا هم چون آخور است و ساکنانش به منزله ی اغنام و احشام و مربیان آنان نیز انبیا و اولیا هستند. نفس ...
زن شیشه ای یک دختربچه را ربود
باشد که یکدفعه چشمم به دختر بچه افتاد. کودک داخل حیاط خانه بود که صدایش زدم.وقتی بیرون آمد در یک حرکت دخترک را بغل کرده و به طرف خیابان دویدم و سوار پراید مسافرکش شده و رفتم. بعد از آن چه کردی؟ چند خیابان آن طرف تر پارکی بود. با دختربچه از ماشین پیاده شده و بعد از سرقت گوشواره ها و گردنبندش او را در پارک رها کردم. هیچ نترسیدی که شاید برای این بچه اتفاقی رخ دهد؟ آن موقع به ...
برای سربازان مایه دلگرمی هستیم/ از خطوط قرمز سیاسی تا اقتصاد مقاومتی در خانواده بزرگ ارتش
فعالیت های فرهنگی داشته باشید تا مردم ببینند. – ما خودمان یک خانواده ی بزرگ هستیم. مثلا در شاهین شهر بالای هزار خانواده داریم. اینجا هم که ما هستیم خودش می شود یک شهر کوچک. فقط دو هزار نیروی آماده اینجا هستند. این خیلی مهم است. مثلا دو سال گذشته آقا خرید جنس داخلی را مطرح کردند، ما فعالیتی را شروع کردیم با این استدلال که ریزش و رویش سربازان ما در طول یک سال حدود ده هزار نفر می شود و ...
مرحوم طالقانی و شهر شورایی
...، مردم شعار می دادند پیام طالقانی شهادت است و شورا. این نحوه فکر فقط به ایام انقلاب مربوط نمی شود. ایشان سال ها پیش از انقلاب و در تفسیر قرآن بر اهمیت شورا یعنی دخالت عقل جمعی در اداره امور به طور گسترده ای بحث کرده اند. نه فقط در آیاتی که به تشکیل شورا امر شده است، بلکه حتی در امور شخصی و خانوادگی مانند مسأله شیر دادن مادر به بچه که به نظر نمی رسد ربطی به شورا و مشورت داشته باشد ...
نوه داود رشیدی چگونه از مرگ پدربزرگش با خبر شد؟
رئیس سازمان سینمایی دیروز صبح به خانه داود رشیدی رفت و با خانواده این بازیگر فقید تلویزیون و سینما دیدار و گفت و گو داشت، در جریان این دیدار سینا بانکی (فرزند لیلی و نوه داود رشیدی) نیز حضور داشت و به بیان خاطره دردناکی از درگذشت پدر بزرگش پرداخت. به نقل از ایسنا، حجت الله ایوبی در حالی دیروز به همراه دبیر جشنواره فیلم فجر به خانه برخی هنرمندان از جمله زنده یاد رشیدی رفت که کیومرث ...
مدافع حرم گمنامی که بالاخره سیمش وصل شد
خواستگاری اش برویم. و ملاقات حضوری حضرت امام ( ره ) هم خیلی زود روزی شان می شود و به فاصله بسیار کوتاهی بعد از مراسم عقدش راهی سوریه برای زیارت می شود و همیشه افسوس می خورد که چرا آن موقع در آن حس و حال خوب رزق شهادت را از خداوند نخواسته است. همسر شهید خانم معصومه اسدی: آن روزها، زمان جنگ خیلی دوست داشتم به مناطق جنگی بروم و در آنجا بتوانم قدمی بردارم. معلم بودم و برای رفتن به کردستان ثبت نام ...
شکست های عشقی بازیگر مشهور با 13 دختر جوان + عکس
بودند او به یک دختر پیشنهاد ازدواج بدهد اما بهشت رابطه آنها مدتی بعد جهنم شد. بعد از چند بار دعوا و آشتی، لئو و ژیسل سرانجام از هم جدا شدند. * صحبت از عقاید سیاسی در یک مهمانی، بهانه آشنایی لئو و بار رافائلی بود. آنها در لاس وگاس با هم ملاقات کردند. حتی در کنار هم به دیدار رییس جمهورهای چند کشور رفتند و درباره صلح و شرایط آب و هوایی کره زمین گفتگو کردند. دی کاپریو و رافائل در کنار هم به ...
زندگی تلخ "سجاد" پس از تولد در میان کارتن خواب ها/ خانه ای که از اثاث خالی ماند
افتند و پدر از ترس مردن نوزادش برای کمک راهی خانه پدری می شود. خانه ای که دیگر پدری در آن نیست و مدتی است که فوت کرده و مادر به تنهایی بار خانه را به دوش می کشد. از مادر طلب کمک می کند. مادر که مدتهاست خبری از پسرش نداشته، سراسیمه به همراه فرزندش راهی پارکی می شود که نوزاد در آنجا به دنیا آمده است. مادر با نوزادی مواجه می شود که به سختی نفس می کشد و او را با خود می برد. ...
پاتوق اکبر خانه ابدیش شد
خانواده اش را می شناختم، سال 88 در یک سفر زیارتی به مشهد، نگاه های خریدارانه مادر و خواهر اکبر همان و خواستگاری از من همان. موضوع خواستگاری خانواده اکبر از من پیش آمد من سنم پائین بود و قبول نکردم. چند ماهی گذشت تا اینکه دوباره خانواده اکبر از من خواستگاری کردند و اما این بار من پذیرفتم و سال 89 پیوند محرمیت من و اکبر بسته شد. و یک سال بعد در بین دودهای منقل اسفند بزرگترها و صدای صلوات پیچیده در ...
این خانواده دستشان که باز شود به پابوس امام رضا(ع) می روند
با سودش 411 میلیون. با زندانی شدن سیداحمد، خانواده او که روزگاری برای خودشان برو بیایی داشتند، در شهر دراندشت تهران آواره می شوند و حالا هم در خانه ای تاریک و نمور در جنوب تهران زندگی می کنند. با این حال همسر سیداحمد حاضر نشده بود دستش را برای یک لقمه نان پیش کس و ناکس دراز کند و با کار کردن در خانه این و آن و نظافت مطب پزشک و مجتمع های تجاری، روزگار می گذراند. اما هنوز در ...
مستخدمی بچه همسن و سال بچه خودش را کشت
به دست آوردند که آنان را به این زن رساند چراکه شاهدانی دیده بودند شب حادثه، این زن در حالی که بسته سیاهی دردست داشته نیمه شب به طرف رودخانه رفته بود. اما با وجود تمام دلایل او باز هم منکر هر گونه جنایتی بود. حتی پدر بردیا نیز در تحقیقات به پلیس جنایی گفت: خدمتکار خانه اش را نیمه شب دیده که بسته ای زیر چادرش مخفی کرده و به طرف رودخانه رفته است.حتی وقتی از او درباره بسته پرسیده بود مدعی ...
بچه هایی که در زندان بزرگ می شوند
باز می شود، آفتاب پایش را جمع می کند. ساختمان اسیر سایه است با آن پنجره های کوچک سقفی. بچه ها تصوری از خانه و آشپزخانه ندارند بعد از در ورودی زندان سه راهی است. روبه رو زنانی با چادرهای رنگی پشت پرده پچ پچ می کنند؛ آنجا بند است محل زندگیشان تا پایان دوره محکومیت. سمت چپ راهرویی که به حسینیه می رسد با دیوارهایی که دو طرفش را عکس پوشانده با عکس دست هایی که رو به آسمان است و ...
لوله های آویزان و منبعی پر از خونابه
مسیح دانشوری همه سرفه می کنند. حتی من هم سرفه ام گرفته. ملاقات کننده هایی که توی راهروی سفید با کیسه های آبمیوه در رفت و آمدند هم سرفه می کنند. به هر اتاق که سر می زنم چند بیمار ریوی بستری است که البته همه شان فقط به خاطر مصرف سیگار به اینجا نیامده اند. اما در هر اتاق حداقل یک نفر را پیدا می کنید که قرار است بعد از مرخصی و به دست آوردن سلامتی اش، سیگار را ترک کند. عزت الله هم یکی از این بیماران است ...
آیا سونامی ایدز ایران را تهدید می کند؟
به سمت انتقال جنسی می رفتیم که ناگهان اپیدمی در زندان ها بین مصرف کنندگان مواد مخدر تزریقی به علت سرنگ مشترک ایجاد شد. ظاهرا دهه 70 بود که در زندان کولونی های این بیماری به وجود آمده بود؟ بله و بعد با برنامه کاهش آسیب که ایران خیلی خوب آن را اجرا کرد. این ویروس در معتادان کنترل شد اما الان متاسفانه به سمت انتقال جنسی رفته است. مسئله مهم این است که جوانان نسبت به این موضوع ...
درد دل قهرمان المپیک
بعد از قهرمانی در المپیک حرف می زنید؟ خانواده ام به این دلیل از کسب مدال من بسیار خوشحال شدند چون آن ها می گفتند که سهراب می تواند مدال بگیرد و بقیه می خندیدند. شاید من را تمام شده می دانستند. -بعد از قهرمانی المپیک کسی بود انتظار تبریک از او را داشته باشید اما این کار را انجام نداد؟ اصلا برایم مهم نبوده است. تعریف، تمجید و حتی حرف های منفی زیاد بر روی کار من اثر ...
عکس پروفایل، دزد گاوصندوق را گرفتار کرد +عکس
کلید اصلی را بدون آن که مالباخته متوجه شود، داخل جیب کت گذاشتم و از فردای آن روز محل سکونت مالباخته را در ساعت های مختلف زیر نظر گرفتم. سرانجام زمان مناسب فرارسید و زمانی که مالباخته همراه همسر و فرزندش با خودرو از خانه خارج شده بود، مرتکب سرقت شدم. سرهنگ کارآگاه سعدالله گزافی، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: در ادامه رسیدگی به پرونده، خریدار طلا و جواهرات سرقتی در محدوده بازار تهران شناسایی و متهم پرونده نیز با قرار قانونی روانه زندان شد. ...
رابطه هاشمی و احمدی نژاد چگونه است؟/ هاشمی به روحانی گفت در کارت دخالت نمی کنم
به گزارش نامه نیوز، فاطمه هاشمی، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه در گفت وگو با اعتماد گفت: در همان روزهای ابتدایی شکل گیری انقلاب، آغاز تندروی ها را در جریان چپ آن زمان و اصلاح طلبان امروزی شاهد بودیم. بخشهایی از مصاحبه را می خوانید: ارتباط آیت الله هاشمی بعد از ریاست جمهوری روحانی با او چگونه و به چه صورت است؟ ایشان در روزهای آغازین تشکیل دولت به روحانی می گفتند من ...
شهیدی که ستاره درخشان آسمان روحانیت بود
پیمایی اعتراض آمیز در برابر نظام شاهنشاهی به سال 1331 ترتیب داده شد. به دنبال حرکت عمیق و عظیم آیت الله مدنی، وحشت بی سابقه ای مسئولان را فرا گرفت، به گونه ای که افراد سرشناس و فعال راه پیمایی، شناسایی و در عملیات وحشیانه ای دستگیر و زندانی شدند. این بار نیز شهید مدنی از غیرت دینی مردم بهره جست و آنها را به تحصن در تلگراف خانه برای آزادی دستگیر شدگان دعوت و تشویق کرد. مردم متحصن به دستور شهید مدنی ...
یک درخواست از احمدی نژاد/یونسکو مجبور به ثبت جهانی نقالی شد!
بود و نقال ها هم همینطور بودند، ولی من هم در کار بازیگری در تئاتر و سینما و تلویزیون فعالیت داشتم و درکنارش نیز به نقالی می پرداختم. برخورد مردم با شما چطور بود؟ بستور: خیلی ها مخالف بودند و نمی گذاشتند که نقالی انجام شود ولی من تلاش کردم که این آیین گذشته ما در شهر اصفهان بازسازی شود. خیلی ها به من خرده گرفتند که تو می خواهی از این طریق گدایی کنی و خیلی ها می گفتند شاه مُرد چرا ...
عطا در میهمانی به کلی آبرویم را برد / شوهرم اصلاً احساس ندارد
جشن تولد مفصل گرفتم، آبرویم را پیش همه برد و مرا تحقیر کرد. ما تازه سه ماه بود با هم ازدواج کرده بودیم. از طریق یکی از آشناهایمان به هم معرفی شده بودیم و بعد از 5 ماه آشنایی نیز تصمیم به ازدواج گرفتیم. دوران نامزدیمان هم خیلی کوتاه بود. با این حال در همین مدت کم من عاشق عطا شدم و وابستگی ام به او روز به روز بیشتر می شد. تصور می کردم او مرد خوب و مهربانی است. یعنی خودش را این طور به من ...
نگاهی به فیلم ضد ایرانی سپتامبرهای شیراز
فیلم با سیاه نمایی علیه سپاه پاسداران، دست اندازی نیروهای سپاه به اموال این خانواده یهودی را نشان می دهد، اما چنین روایت می کند که اعضای سپاه تنها کسانی نیستند که اموال آنها را می برند، بلکه چند سال پیشتر، این خانواده چند فقیر خیابانی را وارد زندگی شان می کنند، حبیبه (با بازی شهره آغداشلو) که خدمتکار خانه است، و پسر وی مرتضی (با بازی نوید اخوان)؛ به رغم سخاوت خانواده اسحاق، مرتضی غیرت ...
حواشی زندگی هاشمی و ماجرای رد صلاحیت آیت الله از زبان دخترش: فرش خانه پدرم برای قبل از انقلاب است
به این گروه قطع کردند و آنها هم به اشاعه شایعه و تخریب ها علیه هاشمی و پولدار بودن ایشان دامن زدند. بعد از انقلاب هم مخالفین و خارجی ها بر این موضوع دامن می زدند، علت آن مشخص بود؛ تاثیرگذاری شخص آیت الله در انقلاب. تا به نوعی تاثیرگذاری ایشان را با پخش شایعات دروغین کم کنند و معمولا عوام هم پذیرای این شایعات هستند. به هر حال در این کشور بزرگ و در تهران و شمال شهر همه خانه دارند پدر من هم یک خانه ...
کار عجیب و باور نکردنی مردی که از دست زنش به ستوه آمده بود +عکس
دست زده و حاضر نیست حتی یک ساعت دیگر در آن خانه زندگی بکند و ترجیح می دهد بقیه عمر خود را در پشت میله های زندان بگذراند. مامورین پلیس با پی بردن به هدف اصلی این مرد 70 ساله و این که او نه اسلحه ای داشته و نه واقعا قصد سرقت بانک را داشته است بعد از سه روز تصمیم به آزاد کردن او می گیرند و روزچهارشنبه به او می گویند که می تواند به خانه برود. اما مرد مذکور اعتراض می کند و می گوید ...
ناگفته های یک عکاس که شاهد عینی فاجعه منا بود +عکس
حادثه که خودم بیهوش شدم وقتی چشم هایم را باز کردم دیدم در بیمارستان هستم دوربینم هم شکسته بودند. شما در چه ساعتی بیهوش شده بودی؟ حدود ساعت 9.10 دقیقه بود. یعنی همین اول وقت این اتفاق می افتاد. جمعیتی که به آن سمت می روند. از چه ساعتی شروع کردید به رفتن. حادثه منا از ساعت 8.30 یا 8.45 اتفاق افتاد. دیگر تا 9.30 کشت و کشتارها هم تمام شد. ساعت ...
زمانی که از خواب بیدار شدم از دیدن وضعیت همسرم شوکه شدم /یک نفر به خانه ام آمده بود
طلاق کشید و در حالی که فربد سه سال بیشتر نداشت طعم جدایی پدر و مادر را تجربه کرد و سودابه با بخشیدن همه حق و حقوقش حضانت پسرش را پذیرفت. سعید دوباره تنها شد. همه زندگی اش کار بود و دلخوشی اش دیدن پسرش برای 24 ساعت در هفته. اما این تنهایی دو سال بعد با ازدواج او و فرشته پایان یافت. همسر دوم سعید دختری ساده و کارمند یک شرکت معمولی بود که یکی از بستگان سعید، آنها را به هم معرفی کرد ...
عناوین مهمترین روزنامه های صبح شنبه 1395/06/20
به خانواده هم اهمیت زیادی می دهد و به خواسته فرزندانش هم در محیط خانه توجه زیاد دارد. ایشان در روزهای آغازین تشکیل دولت به روحانی می گفتند من در کارهای شما هیچ دخالتی نمی کنم. اگر مشورت از من خواستید در کنارتان هستم اما دخالت هرگز. اگرچه برخی مواقع با یکدیگر دیدار و ملاقات خصوصی و عمومی دارند. روزنامه اعتماد با انتشار عنوان 350 هزار واحد مسکن مهر خالی از سکنه و فاقد متقاضی است، در گفت و ...
سرقت دسته کلید در تالار عروسی برای دستبرد به خانه فامیل دور
زمانی که مالباخته همراه همسر و فرزندش با خودرو از خانه شده بودند، وارد آنجا شدم و دست به سرقت زدم.پس از آن هم به یک طلافروشی در محدوده بازار رفتم و طلاهای مسروقه را فروختم.در همین حال سرهنگ کارآگاه سعدالله گزافی، رئیس پایگاه دوم پلیس آگاهی تهران، گفت: متهم پس از اقرار به سرقت با قرار قانونی روانه زندان شد. ...
ترس دشمن از ولایتمداری مردم است/ ولایت پذیری رمز پیروزی در جنگ تحمیلی
سختی بود که هر جایی با مادر می رفتم مرا به خاطر سن کم به جبهه اعزام نمی کردند، یادآور شد: در آن زمان یکی از دوستان گفت که به خانه شهید مدنی بروم و من نیز به خانه او رفتم و گریه کردم که مرا به جبهه اعزام نمی کنند . ایثارگر قهرمان دفاع مقدس خاطرنشان کرد: ایشان در آن زمان به من گفتند که فردا به نماز جمعه بروم و بعد از نماز فرمی می دهند که پر کنم؛ یادم هست در نماز جمعه تنها 50 فرم برای ...
داغ منا هنوز تازه است
ساعت ها پشت سرهم گذشتند شدند روز، روزها گذشتند شدند هفته... بی خبری شان به ده روز که رسید دیگر دل توی دلشان نبود. اگر چاره داشتند می رفتند تا عربستان، 13هزار کیلومتر آن طرف تر از تهران، خودشان دنبال عزیزشان می گشتند، ملافه ها را کنار می زدند، یکی یکی... داخل کانتینرهای پر از جنازه را می گشتند، دنبال رد و نشانی از حاجی گمشده شان. حاجی هایی که تا چند ساعت قبل از مراسم رمی جمرات زنگ زده بودند، حرف زده بودند، زنده بودند... اگر چاره داشتند می رفتند و خودشان را می رساندند به تقاطع خیابان 204 و 223 در شهر مکه. همان جا که داغ نشاند به دل آنها و خانواده بیش از 7000 هزار حاجی دیگر؛ داغی که هنوز تازه است، مثل روز اول... در آستانه فاجعه منا نشسته ایم پای صحبت همسران دو شهید رسانه ملی در فاجعه منای حج 94 شهید سیدحمیدرضا حسینی، خبرنگار شبکه خبر و شهید سیدحمید میرزاده، گوینده و مدیر تولید رادیو عربی و این جمله را از زبان هر دو خانواده می شنویم؛ این که داغشان تازه است و کهنه نمی شود. خانم شعبانی چند سال با شهید حسینی زیر یک سقف زندگی کردید؟ کمتر از هشت سال. خانم ابطحی شما چند سال با شهید میرزاده زندگی کردید؟ حدود 30 سال. چطور شد که همسرتان برای پوشش خبری مناسک حج به این مراسم اعزام شد؟ زهرا شعبانی: این انتخاب سعادت بزرگی است و برای همه خبرنگاران یک افتخار به حساب می آید. از دوسال قبل، اسم همسرم برای این مراسم رد می شد حتی کارهای گذرنامه و... را هم انجام می دادند، اما بنا به مشکلاتی قسمت نمی شد اعزام شود، تا این که اردیبهشت سال گذشته با من تماس گرفتند و گفتند برای اعزام خبرنگار به مراسم حج قرعه کشی می کنند، اما رئیسم گفته قرعه کشی لازم نیست امسال دیگر نوبت توست. اینها را پشت سرهم گفت و پرسید بروم؟ گفتم بله حج است؛ نصیب هرکسی نمی شود. گفت اما 56 روز طول می کشد به تو و دخترمان سخت می گذرد. گفتم دلمان که تنگ می شود، اما بالاخره این دوماه تمام می شود و برمی گردی. گفت دوماه نه ! 56 روز... می بینید ما سر چهار روز با هم چک و چانه می زدیم، اما هیچ وقت برنگشت... ناهید ابطحی: همسر من چون بزرگ شده لبنان بود و در این کشور تحصیل کرده بود تسلط کاملی به زبان عربی داشت. به همین دلیل و به واسطه علاقه و مهارت هایش سال ها در صدا و سیما به عنوان گوینده عربی بخش برون مرزی فعالیت می کرد. سال گذشته هم با این که قبلا یک بار حدود پنج سال پیش به این مراسم اعزام شده بود، دوباره برای پوشش خبری این اتفاق انتخاب شد. خانم شعبانی همسر شما چطور؟ قبلا تجربه شرکت در مراسم حج را داشتند؟ هدیه ازدواج پدرم به ما حج واجب بود، البته از اول برنامه ای برای آن نداشتیم. یک هفته قبل از ازدواج ما، پدربزرگم که خیلی برایم عزیز و ارزشمند بود در مکه درحال طواف خانه خدا از دنیا رفت. انگار که این حج و زیارت، دعوتی بود از سوی خدا به ایشان. همان روزی که خبر فوت پدربزرگم به مارسید پدرم ما را به محضر دعوت کرد. آنجا من فیش حجی را که پدرم سال ها قبل برای من خریده بود به اسم همسرم زدم و پدرم فیش حج خودش را به اسم من زد. بعد هم قرار شد بعد از بازگشت از مراسم حج زندگی مان را شروع کنیم که این اتفاق افتاد و ما آذر و دیماه 86 را مکه بودیم. حالا که به گذشته ها دقیق تر نگاه می کنم می بینم زندگی مشترک ما فاصله بین دو حج واجب بود، تا این که خدا همسرم راطلبید. درباره این فاجعه بزرگ و شهادت بیش از 7000نفر درمراسم حج چه نظری دارید؟ شعبانی: معتقدم که فاجعه منا سهل انگاری نبود. 7000کشته در عرض یک ساعت اتفاقی است که با یک سهل انگاری رخ نمی دهد. این فاجعه نقشه شومی بود که دولت آل سعود توانست اجرا کند و چنین سرنوشتی را برای 7000 نفر از مسلمانانی که برای انجام واجب دینی شان به مکه رفته بودند رقم بزند. البته این سرنوشت برای خود حاجی های شهید ما عاقبت به خیری بود، بهتر از این مگر داریم؟ این که مهمان خانه خدا باشی و در چنین روزی و در چنین مکانی پاک پاک ازدنیا بروی؟! اما به همان نسبت که این نوع مرگ برای آنها افتخار بود این انتظار و بازنگشتن شان از سفر حج، برای ما بسیار سخت بود. ابطحی: من هم موافقم که این حادثه برای خود شهدا یک جور عاقبت به خیری بود. آقای میرزاده بعد از حادثه سقوط جرثقیل ها برای تهیه گزارش به مسجدالحرام اعزام شده بود، بعد از تهیه گزارش چندبار با هم تلفنی صحبت کردیم و ایشان بارها گفت: خیلی دلم گرفته... مرگ حق است، هرکس به طریقی از این دنیا می رود، اما اینجا درحالی که مهمان خانه خدا هستی از دنیا بروی سعادت بزرگی است. نمی دانم که آن لحظه ها که این حرف را می زد مرغ آمین در راه بود یا این که آن قدر صاف و ساده از ته دل این نوع مرگ را خواست و از آنجا که بدون اجازه خداوند حتی یک برگ از درخت نمی افتد، این اتفاق در تقدیر خودش هم نوشته شد. چون شهدای فاجعه منا، همه انتخاب شده بودند. خانم ابطحی نظرشما درباره این فاجعه چیست؟ من حادثه منا را یک اتفاق نمی دانم و معتقدم این یک حرکت عمدی بود . به نظرم عربستان به هردلیلی، یک جور برنامه ریزی داشت برای رخ دادن این حادثه. حتی در جلسه ای که با حضور حجت الاسلام والمسلمین قاضی عسگر، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت داشتیم، من به ایشان گفتم آمارها می گویند جنگ یکساله عربستان با یمن 7000 کشته داشته و این کشور موفق شد در عرض یک ساعت 7000 مسلمان را با لب تشنه به خاک و خون بکشد! بدون برنامه ریزی مگر امکان دارد؟! آخرین باری که قبل از شهادت با همسرتان صبحت کردید خاطرتان مانده؟ شعبانی: ما روزی پنج شش بار تماس تصویری داشتیم. حمیدرضا بخصوص دلش برای دخترکوچمان مه سیما تنگ می شد. در لحظه های دیگر هم با تلگرام و پیامک در ارتباط بودیم. آخرین باری که با هم تماس تصویری داشتیم شب عرفات بود، لباس احرام پوشیده بود ...