سایر منابع:
سایر خبرها
علی لهراسبی، سلطان تیتراژ خوانی سریال ها
غریب را خوانده پیدا کنند و چون دسترسی به من نداشتند بچه های دفتر ایشان در برنامه من را می بینند و تماس می گیرند. فردای آن روز برای صحبت به دفتر آقای مشایخی رفتم و پیله های پرواز در سال 84 کار کردم. پس از آن دوباره با حسین سهیلی زاده در سریال فاصله ها و دلنوازان کار کردم که این اتفاقات زنجیره ای است و مافیایی در کار نبوده است. آن زمان همه می دانستند که سبک و سیاق من چگونه است و همه ...
دومین تجاوز صاحب رستوران به دختران شاغل در رستورانش
شاکی را تأیید کرده بود وی در شکایتش گفت: از اینکه رستوران معروف در کرج نیز شعبه ای راه انداخته و من استخدام شده بودم، خوشحالی می کردم. با خودم می گفتم در محلی معتبر و بدون دردسر مشغول به کار هستم. اما خیلی زود متوجه رفتارهای عجیب و محبت های صاحب رستوران شدم و پس از یک ماه و در جریان تماس های تلفنی و پیامکی به هم علاقه مند شدیم. این نخستین بار بود که مهر کسی به دلم می نشست و چون صاحب رستوران مرد ...
برای "شمر" شدن به اهل بیت توسل می کنم
کسی که مرا تو آن وضعیت دید، گفت که زنده نمی مانم؛ البته وقتی با ماشین در حال معلق زدن بودم یک لحظه خودم را در صحن حضرت عباس (ع) دیدم و تنها جسمم در ماشین بود این هم یکی از عنایت های اهل بیت (ع) که البته اینگونه عنایت ها در زندگی ام بسیار زیاد است . نسیم آنلاین : عنوان کرده بودید که یک بار نقش تان در تعزیه را تنها یک شب تا صبح حفظ کردید، در این زمینه صحبت کنید؟ غنی پور: عمویم ...
صفا یی که در کنار حسین بود و مروه ای که در کنار فرزندانش!
کوچک قدیمی، یک بیرق بر سر در منزل و اینجا منزل جانباز حسین امیری است. رضوان خانم، همسر جانباز پس از دعوت به داخل منزل؛ پرسید، مامان ناهار خوردی و بدون شنیدن جواب، یک بشقاب دم پخت گوجه خوشرنگ و دوغ جلویم گذاشت و گفت خوراک خانه آقای امیری برکت داره. روز عجیبی بود؛ مهمان ناخوانده نبودم اما پا به خانه ای گذاشته بودم که همه برایم غریب آشنا بودند. حاج خانم از دخترشان گفت که قرار است ازدواج کند و پسرشان ...
داستان "نامیرا"ی "شهید عشق"
اولیه نگارش این رمان گفته است: 6 ساله که بودم در آلمان زندگی می کردیم و از زبان ترکی فقط ناسزادادن را می فهمیدم. یک روز در کوچه دو بچه با یکدیگر دعوا می کردند که یکی به دیگری گفت یزید ، اما من معنای این کلمه را نمی دانستم. در بازگشت به خانه از پدرم پرسیدم معنای کلمه یزید چیست، و پدرم برای اینکه من با عقل بچگی خود متوجه معنای یزید بشوم گفت یزید بی شرف ترین فرد روی زمین است و من آنجا فهمیدم که یزید ...
ابوهادی: مبادا کینه انقلابیون به دشمن رسوب گیرد/ شیعه علی ذلت نمی پذیرد
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از پایگاه اطلاع رسانی سازمان بسیج کارگری کشور، "علی تمام زاده" اولین شهید مدافع حرم از جامعه کارگری در سال1355 در استان تهران ( کرج ) دیده به جهان گشود؛ دوران کودکی و نوجوانی را در کنار پدری مومن از جامعه کارگری و مادری با ایمان و انقلابی سپری کرد . یکی از دوستان نزدیک این شهید می گوید : "از قدیم خانواده علی را می شناسم مادر شهید تمام زاده زنی مومن، فعال و انقلابی بودند و در بحث دفاع از انقلاب اسلامی بسیار غیور و با غیرت بودند و هستند ، علی هم به ...
مردی که برای نجات یک همرزم از محاصره تکفیری ها به شهادت رسید
. من هم گفتم خدایا هرچه می خواهد به او بده. بعد از من خداحافظی کرد و اجازه نداد تا حیاط بدرقه اش کنم. گفت پاهایت درد می کند. این آخرین دیدارمان بود. آقا رضا از در خارج شد و دیگر بازنگشت. دو روز بعد از ازدواج جبهه رفت معصومه ولی همسر شهید فرزانه است. روحیه بسیاری خوبی دارد و خودش می گوید از روز شهادت حاج رضا، چون می داند او جانش را در مسیر ارزشمندی از دست داده است، سعی می کند ...
کیارستمی کدام فیلمساز را به عنوان کارگردان جایگزین آثار خود انتخاب کرده بود؟
این به نوع فیلم هایی که تاکنون ساخته ام، برمی گردد. من در این سال ها در این باره صحبت نکرده ام. این سؤالی بود که خبرنگار ایسنا از من پرسید و من هم ضمن تأیید، گفتم چند سال پیش در عقد قرارداد فیلم رونوشت برابر اصل ، تهیه کننده خارجی فیلم از آقای کیارستمی درخواست کرد تا در صورت نبود ایشان، کارگردان دومی را معرفی کند. آقای کیارستمی هم نام مرا در قرارداد نوشتند. بعد از آن وقتی موضوع را با من مطرح کردند ...
کشور فقط در رقابت آبگوشت بزباش حرفی برای گفتن دارد
از خدا به عهد خود وفادارتر است؟ هیچ کس و خدا به وعده خود عمل کرد. چنانکه تلاش کردید، خون دادید و جانبازی کردید و خدا پاداش آنرا در همه عرصه ها داد. نقدی اضافه کرد: روزی که دشمن به کشور ما تروریست اعزام و ناامنی ایجاد کرد،ما دستگاه اطلاعاتی نداشتیم چنانکه من که یک دانشجوی 20 ساله بودم مسئول کل اطلاعات شمال غرب و غرب کشور بودم و در مقابل ما سرویس های اطلاعاتی آمریکا، انگلیس، صدام، فرانسه ...
علی دانشجو بود و تصمیم داشتیم برایش زن بگیریم. خواهرم که رفته بود کربلا برای علی سوغاتی یک پارچه چادر ...
گذاریم دوباره به حریم حضرت زینب(س) تجاوز کنند. گریه می کرد، چه گریه هایی! و می گفت: بی بی جان من را بطلب، بگذار بیایم از حرمت پاسداری کنم. من هم دوست داشتم در این راه برود و راضی شدم. روزی که علی رفت، 15 فروردین بود. بعد از رفتنش رفتم مسجد دو رکعت نماز شکر و زیارت عاشورا و دعای توسل خواندم و بدرقه راهش کردم، احساس می کردم قلبم در حال پرواز است. گفتم: خدایا شکرت که چنین ...
خدمت در راه حفظ ارزش و دست آوردهای انقلاب
به گزارش ترنم دشتی شهید عباس نصیری نام پدر:غلامحسین نام مادر:ستاره پرویزی تاریخ تولد:1346 محل تولد:کاکی میزان تحصیلات:خواندن و نوشتن تاریخ شهادت:1365 محل شهادت:سرپل ذهاب محل دفن:گلزارشهدای کاکی زندگی نامه شهید شهید عباس نصیری در سال 1346 هنگامی که مصادف با بیست و هشت صفر سال روز وفات پیامبر اکرم بود،در خانواده ای مذهبی ...
امام خمینی و انتخاب دموکراسی
فراهم کرده است؟ در پاسخ می توان گفت: تحرکات امام خمینی تا آبان ماه 1356 که حاج آقا مصطفی خمینی به شهادت رسید، چندان زیاد نبود و در سال چند بار به مناسبت های مختلف سخنرانی می فرمودند که از طریق نوار منتشر می گردید. لذا محدودیت و فشاری از سوی رژیم بعث عراق بر فعالیت های ایشان اعمال نمی گردید. اما پس از شهادت فرزندشان، فعالیت های خود را سرعت و وسعت دادند. در این دوره شعارها معطوف به از بین بردن رژیم ...
زیر هر سنگ قبری، یک تاریخ خفته است
ایران آنلاین /نامه سهل است نوشتن به تو لیکن ترسم که تو آن نامه نخوانی که در آن نام من است معروض می دارم: چند اتفاق، این شهروند را دل آزرده کرده خبرهایی که روزی به عنوان تاریخ شهر تهران قضاوت خواهد شد. اخباری که هر روز تکرار می شود. سرقت 15 سکه طلا و نقره و یک گردنبند از نمایشگاه موزه ملی ایران در سال70، سرقت 385 سکه طلا و نقره و شش قلمدان از بخش اسلامی موزه ملی در سال 71، سر ...
طرفدار استقلال بودم ولی مجبور شدم به پرسپولیس بروم
، نصرالله عبداللهی سرپرست استقلال گفته که شما و مجتبی محرمی استقلالی بودید که به پرسپولیس رفتید. این موضوع صحت دارد؟ - بله، من طرفدار استقلال بودم و عاشق بازی های حق وردیان، اکبر کارگر جم و مرحوم ناصر حجازی. سال 55 در تیم پاس یا راه آهن بودم و دوست داشتم به استقلال بروم. شاهرخ و شاهین بیانی من را سر تمرین استقلال به نظام آباد بردند و سرمربی تیم هم ولادمیر جکیچ بود. این مربی بازی من را پسندید و ...
اثر تربیتی هیئت های مذهبی بر کودکان/ بزرگ می شوی با محبت حسین(ع)
مسائل مواجه می کردند. سنگری تصریح می کند: در سفر حضرت اباعبدالله الحسین(ع) به کربلا وقتی خبر شهادت مسلم بن عقیل(ع) رسید، امام(ع) این موضوع را از دختر کوچک ایشان پنهان نکردند، بلکه او را بر زانوی خود نشاند و موضوع را با او مطرح کرده، او را تسلی داده و فرمودند:من از این لحظه به بعد پدر تو هستم، زینب(س) مادر تو و بقیه بچه ها هم خواهر و برادر تو هستند. وقتی خبر شهادت مسلم بن عقیل ...
دختر ایرانی که همه را متعجب ساخت
. زمستان داشت تمام می شد. ساعت 5 /6 صبح روز 23 اسفند 1365 بود. همه در هول و ولای به دنیا آمدن بچه ها بودند. اول معصومه به دنیا آمد؛ بچه ای سالم و طبیعی. اما هنوز همه چیز تمام نشده بود، یک ربع بعد قل بعدی فاطمه به دنیا آمد؛ نوزادی که دست هایش رشد نکرده بودند و فقط یک پا داشت. از همه بیشتر پرستار اتاق عمل ناراحت شد چون باید این خبر را به پدر این دوقلوها و بقیه اعضای خانواده که پشت در اتاق عمل ...
امام جمعه یزدانشهر از خانواده شهید ماجد ناقوش سرکشی کردند
حضور در منزل خانواده شهید: به گزارش پایگاه اطلاع رسانی سپاه صاحب الزمان (عج) استان اصفهان ، شهید ناقوش در سال1343در نجف اشرف متولد وتولدشان در اداره ثبت احوال شهرستان با شماره شناسنامه 18925یه ثبت رسید وی دراردیبهشت ماه سال 1361به جبهه جنگ درگیلان غرب کشوراعزام وشش روز بعد ازحضور درجبهه به درجه رفیع شهادت نائل آمدند وپیکر پاک این شهید درجنت الشهدای نجف آباد در خانه ابدیت آرام گرفت. ...
کربلا؛ سرزمینی که امروز به قدوم مبارک امام حسین(ع) منور می شود
به گزارش خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) از لرستان، امروز سه شنبه، 13 مهرماه مصادف است با دومین روز ماه محرم که در چنین روزی سرزمین کربلا شاهد ورود عزیزترین دُردانه جهان آفرینش یعنی امام حسین(ع) و اصحاب و یاران و خانواده اش بود تا نام این سرزمین با خون امام حسین(ع) و یارانش برای همه تاریخ جاودان بماند. امام حس ...
چشم در چشم مرگبار در شب تولد فرزند
...، اما وقتی کمی فاصله گرفتم ناگهان با چاقو ابتدا دو ضربه به پای برادرم و بعد دو ضربه به گردن او زد. خواهرزاده مهدی که در جریان درگیری بازداشت شد، به بازپرس گفت: همراه دو نفر از دوستانم داخل پارک پرستو بودیم که مقتول با ما درگیر شد و شیشه های قلیان ما را شکست. من شیشه ها را از دست او گرفتم و بعد به طرف خانه مان رفتم که به من خبر دادند، عادل و خانواده اش پدر و مادرم را کتک زده اند. به ...
قدم به قدم با قافله امام حسین(ع) از مکه تا کربلا
و حتی فرجام آن را بیان کرده بود. شیوه حرکت: سریع و پرشتاب، پرهیز از درگیری، حرکت از مسیر اصلی، سنجیده و دقیق و با مطالعه مستمر (پرسش از مسافران و بررسی دقیق راه ها و منزلگاه ها). روش های اطلاعاتی امام: آگاهی بخشی به هم سفران در هر منزل، به ویژه در زمان پیوستن همراهان جدید. امام سجاد (ع) می فرماید: پدرم در همه منازل با اشاره به ماجرای حضرت یحیی، از شهادت خویش می گفت. در طول ...
ایوبی: فضا باز شده و می توانم علاقه ام را به میرکریمی بیان کنم
خانه سینما منصوب شدم مشکلات زیادی داشتیم و کسی به خانه سینما نمی آمد. با دوستانم صحبت کردم و به آنها گفتم باید هر یک از صنوف کارهایی مانند برگزاری مراسم و بزرگداشت ها برای اعضایش انجام دهد. من گفتم با این شرایط کار زیادی نمی توانیم انجام دهیم ولی هر کس از این در وارد می شود باید به او احترام بگذاریم. خوشبختانه این احترام گذاشتن باعث شد که کم کم سینماگران به خانه سینما بازگشتند و کم کم این محفل گرم ...
خاطرات خواندنی رییس بیمارستان امام(ره) اهواز
به گزارش دولت بهار به نقل از ایسنا، دکتر عبدالحسین مهدی نسب، با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای هشت سال دفاع مقدس اظهار کرد: در سال های ابتدایی جنگ تحمیلی، اَنترنی و رزیدنتی خود را در بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز شروع کرده بودم و زمانی که "دکتر علوی فاضل" رییس دانشگاه علوم پزشکی جندی شاپور اهواز بود، ریاست بیمارستان امام خمینی(ره) اهواز را حدود یک سال و چند ماه برعهده داشتم که این مسئولیت به سال ...
عاشقانه عزاداری کنیم یا عاقلانه/ کدام یک از رفتارهایمان حسینی و زینبی است؟
عزاداران حضرت ارباب می شویم.باور کنیم که این بار خود ائمه میزبان عزاداران عزیزشان هستند.پس روا نیست که اینگونه در مجالس روضه خود نمایی کنیم.چراکه هیچکس راضی نمی شود در مجلس سوگ عزیزش این گونه بپوشد چه برسد به امامی که همه مدعی دوست داشتنش هستیم. هرچند به قول یکی از دوستان ؛دیگر به مرگ عزیزانشان هم در این زمانه چندان ارزشی قایل نیستند چه برسد به ائمه! آه زمانه! توچه هستی که مقصر همه قصورات بشر ...
طوق بندان و دسته چوبی عزاداری ویژه گرگانی ها در محرم
محرم تا چند روز بعد از تاسوعا و عاشورا ادامه می یافت و اکنون نیز چنین است. اسدالله معطوفی افزود: دسته های مختلف سینه زنی، زنجیرزنی، روضه خوانی های مردانه و زنانه (آشوری) و گرمی بازار تکایا و سقاخانه ها از ویژگی های بارز محرم در استرآباد قدیم و گلستان فعلی است. این محقق، نویسنده و پژوهشگر تاریخ ادامه داد: دسته چوبی محلات تاریخی گرگان یکی از این رسوم است که گفته می شود از همان ...
سردار همدانی برای دفاع از مرزهای عقیدتی مجاهدت کرد
بیان اینکه سال گذشته حرف های دلم را در خصوص سردار همدانی با حضور در یکی از هیأت ها گفتم، اظهار کرد: سه شعر نیز در اوایل شهادت سردار همدانی سرودم که در نشریات و فضا های مجازی منتشر شد. جواد محقق به برگزاری جشنواره، سوگواره و یادواره برای حافظان حرم در کشور اشاره کرد و گفت: برگزاری این یادواره اولین برنامه ادبی و هنری بنیاد فرهنگی سردار همدانی است که امیدوارم سال های بعد برنامه های بهتری با ...
پیرغلامان اهل بیت(ع) و آیین سمنوپزان در اصفهان
لطف خدا حاجت روا هم شدم. از آن به بعد، به خاطر حاجت روا شدنمان، نذر کردم که هر ساله سمنو بار بگذارم و خداروشکر هر سال هم به این پاتیل ها اضافه شده. از خدا هم خواستیم که این دور همی و صله رحم که به این واسطه برقرار شده را از ما نگیرد، چون که خیلی از افرادی که پای این پاتیل ها می آیند از شهرهای مختلفی هستند و سالی یک بار همدیگر را می بینند؛ خیلی ها به اینجا می آیند، دعا می کنند و اشک می ریزند ...
توبه حر چگونه پذیرفته شد؟
می کرد: تو آزاده ای! همان طور که مادرت تو را نامیده است و تو در دنیا و آخرت آزاده ای پروانه عشقم من و شمع سحرم نیست خواهم که زنم بال ولی بال و پرم نیست از شدت شرمندگی از زینب و عباس آنگونه شدم آب که دیگر اثرم نیست سوی تو سرافکنده بیایم که بدانی در پیش وجود تو نمای دگرم نیست اذنم بده تا جان به فدایت بنمایم والله کز این آرزوی بیشترم نیست حرّم من و در بین کمند تو اسیرم جز آتش عشقت به دل شعله ورم نیست ...
با ورود به محرم؛ سوار کشتی نجات شویم!
السلام نقل کرده که روزی ایشان از در خانه ی شخصی بنام بُشر می گذشت، متوّجه سر و صدا و آواز لهو و لعبی شدند که از خانه بلند بود. از کنیزی که از آن خانه بیرون آمده بود پرسیدند صاحبخانه کیست؟ آیا بنده است؟! جواب داد: نه آقا، بنده نیست آزاد است. امام فرمود: اگر بنده بود این همه نافرمانی نمی کرد. کنیز سخن امام را وقتی وارد منزل شد به صاحبخانه باز گفت. او تکانی خورد و توبه کرد. همانگونه که در این داستان ...
با فرشاد در اتاق تنها بودم /کاری انجام دادم که آینده ام را تباه کرد
حالی که همسرم اصلا حرف مرا نمی فهمید و در بیشتر امور با من مخالفت می کرد. وقتی به او گفتم دیگر علاقه ای به تو ندارم و بهتر است از یکدیگر جدا شویم، به چشم هایم زل زد و گفت: مادرم هم به من علاقه ای نداشت اما به مرور زمان این علاقه ها ایجاد شد. از آن به بعد هر روز بیشتر از فرشاد متنفر می شدم تا این که 2 سال بعد او پولی برای شروع زندگی مشترک فراهم کرد و قرار شد پس از مراسم عروسی و برای گذراندن ماه عسل ...
مروری بر علل قیام اباعبدالله الحسین(ع)
.... شاید همان شب ویا فردای آن روز باشد که بار دیگر ابن عباس به حضور امام آمده و عرض کرد: پسرعمو! من می خواهم صبر کنم، و چیزی نگویم؛ ولی نمی توانم! من از آن می ترسم که تو به عراق بروی و کشته شوی، و آن وقت پس از تو هیچ چیز برقرار نمی ماند، وهمه چیز نابود خواهد شد!! اهل عراق مردمی غدّار و اهل فریبکاری هستند، و من می ترسم همان گونه که با پدر و برادرت عمل کردند، با تو نیز همان کنند. تو در همین ...