سایر منابع:
سایر خبرها
مجید درخشانی : موزیسین ها به خون هم تشنه هستند
موسیقی یکنواخت و خسته کننده باشد و از سویی دیگر می تواند یک موسیقی حماسی و نشاط آور باشد. اگر بجا و درست و روی اصول استفاده شود، می تواند نشاط آور و انرژی بخش باشد، اما اگر اصولی استفاده نشود همین وضعیتی می شود که سالهاست موسیقی ما گرفتارش شده است. متاسفانه مهره گم شده موسیقی ایرانی جمله بندی است؛ یعنی همان چیزی که از سیستم ردیف به دست می آید و نه با هیچ چیز دیگری. به این مفهوم که نوازنده و خواننده ...
ماجرای آخرین دیدار با سردار سلیمانی/ رُمان هایی که شهید همدانی می خواند
کتاب در من به حدی بالا بود که از همان زمان حاضر بودم اسلحه به دست بگیرم و با رژیم طاغوت مبارزه کنم. جنگ حق و باطل، عدل و ظلم، و مفاهیمی مثل موحد و مشرک و مستضعف و مستکبر در آن کتاب بسیار زیبا به تصویر کشیده شده بود. با خواندن کتاب/ ابوذر غفاری عصر بی خبری برایم به پایان رسید و به قول مرحوم سهراب سپهری رفتم از شهر خیالات سبک بیرون . *فرماندهی از زیرپتو اوایل سال 1370، نیروهای ...
عمو سپاه حسن می رسد به یاری تو/ من آمدم که حسن را نشان تان بدهم
...> آمدم سهم، کسی از تو نخواهد ببرد تیغ بر بال ِ کبوترشدنت نگذارد زینت ِ دوشِ نبی، سینه ی تو پا نخورد زنده تا هست یتیم ِ حسنت، نگذارد یوسفِ عمّه، به جانِ تو قسم هیچ کسی دست، حتی به پَرِ ِ پیرهنت نگذارد پسرت بودم، از این پس سپرت خواهم شد شمر تا چکمه به روی ِ دهنت نگذارد گرچه این تیغ به قصد ِ سرِ تو می آید بازوی ِ کوچک ِ این سینه زنت نگذارد دستِ ...
نام مقتل های معتبر در گزارش واقعه عاشورا
، ص 655 [17] مانند آنکه اسب امام حسین (ع) به تنهایی 26 سواره و 9 اسب را کشت، ص 51؛ و یا جنگ از روز سوم محرم شروع شد و امام در همان روز سوم هزار نفر را کشت، ص 36؛ و اموری دیگر، ر.ک: ص 7، 37، 41، 44، 48و ... [18] مانند شهید طباطبایی که آن را در ضعف و جعل مانند مقتل منسوب به ابومخنف و سراسر قصه می خواند، تحقیق درباره اول اربعین حضرت سیدالشهدا (ع)؛ ارباب، محمد، أربعین حسینیه، ص ...
دیدم نگاه چشم عمو رو به خیمه هاست...
حرم مومنین هست به خاطر همان شعاع است. حضرت علی(ع) فرمود: مومنین چهار خصلت دارند؛ یکی از این چهار صفت متوسم بودن است. بعد ذیل آن ادامه میدهند: همان طورکه نور ماه را از خورشید می گیرید، نور ما را از مومن بگیرید. نور ما در مومن وجود دارد. بنابراین میتوان اینگونه جمع بندی کرد که همه قوام جسم مومن، روح مومن و قبر مومن به وجود امام است. به این معنا که هر جا مومنین هستند، ائمه هستند. ارواح ...
نگاهی به شهادت حضرت رقیه (س) در مقاتل
. آن طفلان خسته مانند مرغان پر شکسته دامن عمّه را می گرفتند که ای عمّه، مگر ما خانه نداریم؟ مگر بابا نداریم؟ می فرمود: چرا نور دیدگان، خانه های شما در مدینه، و بابای شما به سفر رفته است. در میان آنها دخترکی بود از امام علیه السلام به نام فاطمه که درد هجران کشیده، گرسنگی و تشنگی ها آزموده، رنج سفر و داغ پدر و برادر دیده، بر بالای شتر برهنه راه درازی پیموده، کعب نیزه و تازیانه خورده ...
دو طفلان زینب(س) به عشقت اسیر، امیری حسین(ع) و نعم الامیر
نیشابوری یکی از این شاعران است که در بخشی از شعر خود درباره فرزندان شهید زینب(س) در کربلا و از زبان حضرت عقیله بنی هاشم (س) چنین می سراید: گفت زینب یا اخی من حق مهمانی دهم دوست دارم در ره عشقت دو قربانی دهم من به درگاه تو سوز و آه آوردم حسین با امیدی رو به این درگاه آوردم حسین بین سپاه خویش را همراه آوردم حسین هستی خود را به لشکرگاه آوردم حسین ...
اینجا روستای "فردو" مدهوش عطر "شهدا"+عکس
آشپزخانه روی بدنمان پخش می شود به دل می نشیند. سراغ مادر و پدر شهیدان را می گیریم، دو سفر کرده که نمی دانستیم. از همان تاریخ های شفاهی جنگ که دیگر رفته اند و با دنیای خاکی رابطه ای ندارند. قاسم اویسی، برادر بزرگ تر، میزبان ماست، مردی پابه سن گذاشته؛ او هم خاطراتش درهم است. زنش آرام می گوید وقتی ابوالفضل و مجتبی در یک روز با هم رفتند آن قدر به همه فشار آمد که حافظه ها در هم ریخت. قاسم اما ...
بررسی سبکی رساله ی عشقیه
در رنج باشد آن کل هم در زحمت می افتد: چون او اصل است و هرچه هست فرع اوست پس ذات حضرت وحدت با کثرت است از این جهت مقام شفاعت ختم بر آن حضرت است و به ذات مطلق هیچ کس نرسید مگر محمد رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم) (همان، الف8). از دیدگاه او عالم نشأت گرفته از عشق است؛ آتش سوزندگی عشق، باد بی قراری عشق و آب حرکت عشق: خاک قرار عشق است؛ موت مستی عشق است؛ حیات هوشیاری عشق است؛ شب خواب عشق است ...
ناکام اگر که من بروم باز بهتر است ... این زندگی بدون عمو ننگ می شود
به گزارش خبرگزاری فارس از قم، شب و روز پنجم ماه محرم الحرام به نام تعدادی از اصحاب بزرگ و کوچک امام حسین(ع) و از جمله به نام حضرت عبدالله بن حسن(ع)، یادگار امام مجتبی(ع) در کربلا نامگذاری شده است، شخصیتی که مظلومیت و مصیبتش در شعر شاعران آئینی قم هم دیده می شود. عباس احمدی یکی از این شاعران است که از زبان حضرت عبدالله بن حسن(ع) چنین روضه خوانی می کند؛ شعری که با یاد حضرت علی اصغر(ع) و ...
سومین روز محرم، روز حضرت رقیه
...، اکنون برخیز و رقیه (س) را پیدا کن . در این هنگام حضرت زینب سراسیمه از خواب برخاست، هر چه صدا زد، حضرت رقیه (س) را نیافت و با خواهرش ام کلثوم(س)، درحالی که گریه می کردند، از خیمه بیرون آمدند و به جستجو پرداختند؛ تا اینکه نزدیک قتلگاه صدای او را شنیدند، کنار بدن های پاره پاره؛ رقیه (س) را دیدند که خود را روی پیکر مطهر پدر افکنده و درحالی که دست هایش را به سینه پدر چسبانیده است، درد دل ...
فرزندان شعر محتشم
مُغتَنَم وزید/ از رودِ رودکی به نِی بَلخ زد... وَز آن/ بر شاه بیتِ مَشعَرِ باغِ اِرَم... وزید / وَز جانبی که رازِ بلیغت در آن گم است / ترجیعِ بَند بَندِ دِلِ مُحتَشَم وزید (علیرضا الفبایی) این شاعران بی شک تحت تأثیرسبک و سیاق سرایش شعر در زبان ها و نواحی مختلف ایران اند یعنی دست یازیده به آن جوهره مراثی اقوام: فراز منبر نی قرص ماه می بینم / خدای من نکند اشتباه می بینم / بتاب یوسف من بوی گرگ می ...
اشعار شب ششم محرم - حضرت قاسم بن الحسن (ع)
سرویس شعر آیینی عقیق: به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم الحرام و ایام سوگواری حضرت اباعبدالله الحسین (ع) عقیق تعدادی از اشعار آیینی را به منظور استفاده ذاکرین اهل بیت (ع) منتشر می کند. غلامرضا سازگار: ای جگر پارۀ امام حسن وی ز سر تا به پا تمام حسن تیرها بر جگر زده گرهت زخم ها بر بدن شده زرهت گرگ ها بر تن تو چنگ زدند دلشان سنگ ...
افتخارم جراحی صورت 1000مجروع دفاع مقدس است
مجروح جنگی آمار خیلی زیادی است. فشار کاری زیاد نبود ؟ به دلیل فشار کاری زخم اثنی عشر هم گرفتم: به علت مشغله زیاد ساعات کار، تغذیه، خواب و استراحت هم به هم خورده بود و به دلیل استرس متعاقب آن خونریزی روده پیدا کردم و 1 ماه بستری شدم. از ساعت 7 صبح راهی بیمارستان بودم تا 3-2 بعدازظهر مشغول بودم. پس ازآن باید به مطب می رفتم و شب ها نیز بعضی اوقات باید به بیماران سر می زدم، بنابراین امکان نداشت ...
آقا سلام! ماه محرم شروع شد(چشم به راه سپیده)
...> مهری بزن به نام کرب و بلای من محمد بیابانی *** اگر این روضه ها نبود... جایی نداشتیم اگر این روضه ها نبود عشقی نبود اگر غم کرب و بلا نبود از دستمال اشک تو خونابه می چکد آقا مگر به زخم دو چشمت دوا نبود؟ من را کسی به قدر دو گندم نمی خرید این چشم اگر به خیمه تان آشنا نبود بر ما ز آبروی خودت خرج کرده ای ای وای اگر که لطف نگاه شما نبود ...
افتخار عارف: ادبیاتی که دغدغه زمان خودش را نداشته باشد به درد نمی خورد!
... افتخار حسین عارف در ادامه این آیین اظهار کرد: چهار سال در انگلیس و دو سال در فرانسه زندگی کرده ام و برگشته ام اما آن قدر که امروز از رفتنم از ایران ناراحتم، هنگام بازگشت از آن دو مکان ناراحت نبودم. وی افزود: محبتی که از مقام معظم رهبری گرفته تا تمام شاعران ایرانی، در ایران دیده ام، جایی ندیده ام. سال ها رئیس فرهنگستان ادب بودم، اما هیچ جایی مانند ایران به من لطف و محبت نشده است ...
مردم برای دیدن حسین(ع)، چه کتاب هایی را بیشتر خوانده اند؟
استحسان اوست، مفاهیمی جدید و نگاهی نو به شخصیت حضرت عباس بن علی(ع) . "من می گویم شما بگریید" علیرضا قزوه ناشر سوره مهر کتاب حاضر، مجموعه از مرثیه های عاشورایی است که آن را علی رضا قزوه در 263 صفحه و پنج فصل آورده است. مرثیه های عاشورایی کتاب از سیف فرغانی، مولانا جلال الدین بلخی، محتشم کاشانی، اقبال لاهوری و شاعران صاحب اثر معاصر، همچون حمید سبزواری، محمدعلی مرادش و ...
گفت وگو با جیم جارموش: برای جهان بیانیه صادر نمی کنم
دوست دارم؛ چه مترو باشد چه در رستوران. همیشه فال گوش می ایستم. بخشی از آن حرف هایی را که آن دو پسر درباره دخترها می گفتند، خودم 10 سال پیش در یک رستوران شنیده بودم. سعی کردم همان چیزهایی را که آن موقع شنیده بودم در فیلم بازسازی کنم. البته بقیه دیالوگ ها را از خودم درآوردم ولی همیشه عاشق گوش کردن به حرف های مردم هستم. چیزهای از این جالب تر هم شنیده ام. یک بار داشتم در یکی از خیابان های نیویورک قدم ...
بعد تو ضرب المثل شد دختران بابایی اند...
مزار کنونی حضرت رقیه بنت الحسین علیهماالسلام در شام، از اول مشهور بوده، گویا حضرت امام حسین علیه السلام نشانی را از خود در شام به یادگاری سپرده است، تا فردا کسانی پیدا نشوند که به انکار اسارت خاندان طهارت علیهم السلام و حوادث آن بپردازند، این دختر خردسال گواه بزرگی است بر اینکه در ضمن اسیران حتی دختران خردسال نیز بوده اند، ما ملتزم به این هستیم که بر دفن حضرت رقیه علیهاالسلام در این مکان شهرت قائم است، حضرت علیهاالسلام در این مکان جان سپرده و دفن شده است. ما به زیارتش شتافتیم، و باید احترام او را پاس داشت. ...
نه تو هستی نه عمو و نه علی اکبر هست/ پس برای چه کسی شعر بخوانم بابا؟
...> **** سخن آغاز کنم از دهنم یا گوشم که در اینجا دهنم زخم شد آنجا گوشم چار انگشت که مردانه و نامحرم بود پلی از درد زده چشم مرا تا گوشم نبض دارد همه صورتم از کثرت درد شده از شدت خون قلب من اما گوشم می پرم یک سره از خواب نگو مثل رباب بعد اصغر شده حساس به لالا گوشم پای تا سر همه از شوق تو چشمم اما به نسیم سر زلف تو ...
آرام در رفتار، طوفانی در ورزش
بهمنشیر خوزستان شیمیایی شده. می خواهم بگو یم ما همه اینها را با پوست و گوشتمان احساس کردیم. می دانستیم هم مجروحیت دارد و هم شهادت. فاش نیوز: خب شما چطور به جبهه رفتید؟ - من دیگر نتوانستم تحمل کنم. در آن شور و نشاط و بحبوحه جنگ سال 65 اردیبهشت ماه بود که راهیان حضرت رسول که از تهران نیرو اعزام می کردند. گفتند باید 18 سالتان باشد که من 15 ساله بودم. با همان شیطنت های نوجوانی ...
از خاطرات تلخ 9 سال اسارت تا ترور شخصیت ها در جنگ نرم
رفت و فرو آمد و فریاد سرخ رگانمان را به آسمان افشاند کدامین چشم گواهی داد؟ بر رویش اولین دیوارهای زندان و پیوستن اولین دانه های زنجیر و ثقل سهمگین اولین غل و یوغ، و بر ظلمت غلیظ سیاهچال، خانه قرنهامان، کدامین دل گواهی داد؟ بر اولین شب گرسنگی مان که گرسنگی تا تاقمان می برد، کدامین انسان گواهی داد؟ و کدامین تشنگی شناخته گواه اولین قطره مرگی بود که در دهان آبخوانمان چکاندند و پس از آن کدامین گوش ...
جیسون بورن چگونه متولد و محبوب شد؟
و بارها و بارها هرگز گفتند. با این حال، در یک روز آفتابی سپتامبر، دیمون و گرین گرس بار دیگر سر صحنه بودند تا یک جیسون بورن کاملا جدید را فیلمبرداری کنند. پس چه اتفاقی افتاد؟ گرین گرس این را تایید می کند که: من هفت- هشت سال گذشته را که با فکر ساختن یک جیسون بورن دیگر نگذراندم. من همیشه به ساختنشان افتخار می کنم، ولی دیگر از ذهنم بیرون رفته بودند و واقعا از این بابت راحت بودم ...
یک روز بودم یاس باغ آرزویت، حالا بیا با خود ببر نیلوفرت را
پایان می آوریم: خبر آمد که ز معشوق خبر می آید ره گشایید که یارم ز سفر می آید کاش می شد که ببافند کمی مویم را آب و آئینه بیارید پدر می آید نه تو از عهده ی این سوخته بر می آیی نه دگر موی سرم تا به کمر می آید جگرت بودم و درد تو گرفتارم کرد غالبا درد به دنبال جگر می آید راستی گم شده سنجاق سرم، پیش تو نیست سر که آشفته ...
اشعار شب پنجم محرم - شهادت حضرت عبدالله بن الحسن (ع)
...> دو قدم مانده، تحمل کن و از حال مرو آمدم زخم کسی بر بدنت نگذارد لشکری دست به ترکیبِ تنت نگذارد آمدم سهم کسی از تو نخواهد ببرد تیغ بر بالِ کبوتر شدنت نگذارد زینتِ دوشِ نبی ، سینۀ تو پا نخورد زنده تا هست یتیمِ حسنت، نگذارد یوسفِ عمّه، به جانِ تو قسم هیچ کسی دست حتی به پَرِ پیرهنت نگذارد پسرت بودم، از ...
کارآفرین نمونه کشوری با 98% سوختگی
لباسم خیس بود وگرنه در آنجا قلب و ریه هایم هم می سوخت. وقتی همه جا آتش گرفت، آن قدر هول شده بودم که به جای آنکه پله ها را برگردم و بالا بیایم، دویدم داخل آشپزخانه؛ بنابراین تا بیایند من را پیدا کنند، خیلی سوختم. زنگ زدم گفتم: خانم من صبحانه می خواهم! سه سال در بیمارستان بودم. در دو سال اول نتوانستم از تخت پایین بیایم. از شدت درد پاهایم را توی شکمم جمع کرده بودم و پایم همان جا ...
دوباره قافله رفت و رقیه جا مانده!/ چه تند می رود! این ساربانِ وا مانده
ببین که فقط چند ردِ پا مانده بگو چه کار کنم! تا به عمه ام برسم؟ توانِ پایِ پُر از زخم، کربلا مانده خودت که داخلِ گودال گیر افتادی! عمو کجاست بیاید؟ ببین کجا مانده؟ به یاد دردِ لگدهای شمر افتادم دوباره چادر من دستِ خارها مانده بگو به مرگ، به فریاد دخترت برسد سه ساله فاطمه ای دست بر دعا مانده کجاست خنجر کهنه به دادِ من ...
چگونه مثل یک شهید از دنیا برویم؟
است غصه نخواهید خورد. در خطبه 156 نهج البلاغه آمده است که: امیرالمومنین علیه السلام گریه کنان نزد پیغمبر صلی الله علیه و آله آمد و فرمود: یا رسول الله، مصعب، حمزه، حنظله و 70 نفر دیگر شهید شدند چرا من شهید نشده ام؟ چون حضرت 70 زخم برداشته بود اما شهید نشده بود. پیغمبر صلی الله علیه و آله به ایشان فرمود: خیالت راحت باشد تو در نهایت شهید خواهی شد اما پرسش مرا جواب بده، چقدر بر ...
موسیقی در اسلام
بلور باده ها ریزیم صافی تر ز نور یک قدح خواهم به قدر آسمان قطره ها در وی چو شام و اختران موعد مستان و یاران میکده است مجلس این غمگساران میکده است میکده چبوَد؟ سرای مهوشان مهوشان در وی به سانِ بیهشان جملگی از پای تا سر چون دل اند نه چون این یاران که سر تا پا گِلند جمله رقاصند و دف زن تا ابد ...
در برنامه نود چه گذشت؟/ بررسی تیم ملی فوتبال، فوتسال و جام حذفی در نود
شیراز آمده بودم و بازیکنان پرسپولیس و استقلال در اولویت بودند. شیری در پاسخ به این که ایا در تمرینات جدی بوده یا حوصله تمرین کردن نداشته گفت: نه اگر حوصله نداشتم که در این سن بازی نمی کردم. برای این که بتوانم بازی کنم باید کاری می کردم که شرایط بدنی آماده داشته باشم و همیشه آماده بودم و این قدر هم تنبل نیستم.(با خنده) این به سبک مربی مربوط است و ممکن است یک مربی به بازیکن فانتزی علاقه داشته ...