خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
خون بهای 600 میلیونی برای فرار از قصاص
رفتم و با چاقو و قمه ای که همراهم بود، ضرباتی به مقتول زدم. وی گفت: پس از قتل، چاقو را به حیاط خانه یکی از همسایه های مقتول انداختم و اصلا فکرش را نمی کردم که مقتول بمیرد. من تصور می کردم که او زخمی شده چون اصلا قصد کشتن او را نداشتیم.متهمان پس از اقرار، صحنه جنایت را بازسازی کردند و در شعبه71 دادگاه کیفری پای میز محاکمه رفتند. متهم اصلی به قصاص محکوم شد و حکم به تأیید قضات شعبه17 ...
جهانگرد ایرانی که با دوچرخه سفر می کند
...> برای یک خانم تبتی قرآن خواندم سفر یک ایرانی با دوچرخه و سر زدنش به مناطقی که شاید کمتر ایرانی رفته باشد برای اهالی جذاب است. البته آقای محمودزاده در این سفرها با مسلمانانی هم مواجه شده که از دیدن او بسیار خوشحال شده اند: در سفر به تبت با خانم مسنی به نام فاطمه آشنا شدم که صاحب یک رستوران بود و آن را بسیار با سلیقه اداره می کرد. وقتی برای ناهار به آنجا رفتم او با روی باز از من استقبال کرد ...
بچه شیعه باس... ؛ گفتگو با مدیر یک صفحه اینستاگرام محبوب +تصاویر
جیب خود هزینه و یک لوگو طراحی کردیم. یک خانه که با تسبیح ساخته شده است که منظورمان سبک زندگی ایرانی – اسلامی است. در ابتدا طرح های شخصیت ها و کاراکتر ها بسیار ساده بود و فقط 3 نفر بودند. یک خانم، یک آقا و یک زوج. *مخاطب و گروه هدف شما چه کسانی بودند؟ ما چون در فضای مجازی فعالیت می کنیم عمده مخاطب های ما در بازه سنی 18 تا 30 سالگی هستند. در این حدود سنی هم پسر مجرد داریم، هم ...
دلم گفته بود این بار برود شهید می شود
هم ریخته است، از همسرم پرسیدم شهید شاطری که بود که تو به خاطرش اینقدر منقلب شدی؟ گفت هم محل بودیم و کمی از کارها و اقدامات شاطری را برایم توضیح داد. محمد از شهادت و نبودنش حرفی نمی زد، نمی خواست که من ناراحت شوم. چون می دانست با تمام وجودم او را دوست دارم. شهید از چه زمانی تصمیم به رفتن گرفت؟ از سال 1392 شروع کرد به مقدمه چینی برای رفتن به سوریه. اوایل کاملاً مخالفت می کردم، هر بار ...
خاتمی در یزد؛ یادنامه آیت الله سید روح الله خاتمی
خانم آقا نقل می کردند وقتی علی پسرم دانشگاه قبول شده بودند، احتیاج به دو هزار تومان پول داشتند. خدمت آقا رفتیم پول بگیریم. آقا فرمودند بنده پول ندارم به آقا گفتیم شما همیشه پول دارید. ایشان گفتند دارم، مال امام زمان(عج) است؛ خودم پولی ندارم. بروید به آقای شاکر بگویید که بیاید و انار باغ را بچیند و پول انار را به علی بدهید. - یکی از افراد خانواده ایشان می گفت: یک روز بنا بود ...
اگر شهید نشوم از غصه می میرم
. * شما شاغل هستید یا خانه دار؟ پس از شهادت شهید رشیدپور زندگی شما تغییر می کند؟ خانه دار هستم، نمی خواهم راکد بمانم به خاطر بچه ها باید رشد کنم و این راهی را که آقا مصطفی شروع کرده را ادامه بدهم و باید تحقیق کنم و با افراد صاحب نظر گفت و گو کنم تا از این پس در حد واندازه های همسر یک شهید ظاهر شوم تا در شان او باشم و مرا بپذیرد و مورد قبول آل الله باشیم. حالا که ...
سرمایه گذاری فرهنگی باید از دوران کودکی آغاز شود/چند نقطه ضعف در انجمن ها وارد است/سال ها یواشکی در ...
...: صحبت در زمینه نویسندگی و هنر هرمزگان بسیار طولانی است فقط به همین قدر بسنده می کنم که چشمه های کشف نشده بسیار هستند که من خودم را در مقابل این همه اساتید و صاحب سخن ها فقط نقطه ای میبینم و از بندرعباس تا بشاگرد و حاجی اباد و قشم و جزایر کوچک و بزرگ فرهنگ موج میزند و این قلم نویسندگان این خطه است که توانسته آن را زنده نگه دارد هرچند بسیار کم است و باید بیشتر در این زمینه کار شود. با ...
روایت هولناک زنان از روزی که خرمشهر سقوط کرد
فکر می کردیم در حد درگیری های دیگر است، حتی از خانواده خداحافظی نکردیم. پدرم خانه نبود، به مادرم گفتم و رفتم. نیروهای عراقی آمده بودند مرز. فردای آن روز حمله کردند و جنگ شروع شد. شهلا سال هاست بی خواب است، در آنچه نه خواب و نه رؤیا می گوید، بوی سیب می آید و گرمای دست دختربچه ای پشت وانت. همان روزها خانواده شهلا از شهر می رفتند. اول فرار کردند سمت نخلستان، با همان لباس هایی که ...
متن کامل گفتگوی فائزه هاشمی با حسین دهباشی [+فیلم]
! ولی من معتقدم عمدة این ها سیاسی ست. مثلاً شما ببینید آقای پالیزدار می یاد می گه که پوست هندونه هایی که اسب های فائزه می خورند – رسمی است یک سخنرانی هست که پخش هم شد- اون ها فقط 300 هزار تومان هست حالا بقیه مخارج این اسب ها رو ببینید چقدر است؟ روزی 300 هزارتومان هست. من نه اسبی دارم نه اسبی داشتم. من یک اسبی خانم باشگاه دار، خانم منتظمی به من هدیه داد که من اصلاً نبردمش، گفتم برای خودت، خودت هم ...
چه کسانی نباید کتاب دینی بنویسند؟
بی تفاوتی بود و باورداشت که شاعر فقط نباید شعر بگوید، بلکه شعرش باید صدای حق باشد. اولین مجموعه شعری او در سال 58 منتشر می شود و شاعر در این مجموعه با زبانی تندتر و صریح تر از پیش مردم را به بیداری دعوت می نماید و دشمنان مردم را نفرین می کند. تمامی آثار صفارزاده از شعر گرفته تا ترجمه همگی مملو از انسجام و برنامه ریزی است و نشان می دهد که خالق آنها در کارهایش روشی همچون شیوه ملایی قدیم را در پیش ...
از کود، پول دربیاورید
استخدامی آموزش و پرورش شرکت کردم. آزمون را که راحت قبول شدم و چون سابقه تدریس هم داشتم مشکل خاصی پیش نیامد. البته ازدواج هم کرده و صاحب فرزند هم بودم و یک مقدار فاصله میان محل زندگی و کارم و رسیدگی به امور خانواده کار را سخت می کرد. سال1389بود که حنجره ام مشکل پیدا کرد. پزشک ها توصیه کردند این کار را کنار بگذارم یا میزان ساعت های تدریسم را کاهش دهم. اصلا بروم سراغ یک شغلی که استرس نداشته باشد. ...
پرسپولیس با خالق قشقایی صدرنشین می ماند؟
. گسترش فولادی که فقط یک برد دارد. به نظر می رسد که تراکتورسازان اگر تراکتورگونه بازی کنند پیروزی برایشان دور از دسترس نیست. گسترش فولاد هم که از انتهای جدول فاصله گرفته می خواهد در این بازی بازنده نباشد. گسترش با 5 گل زده ضعیف ترین خط حمله لیگ را در اختیار دارد و تراکتورسازی با 14 گل زده به همراه استقلال خوزستان صاحب زهردارترین خط حمله است. سایپا- سپاهان؛ فرکی مقابل زردپوشان بدون نویدکیا ...
روایت حاج مهدی عرب از عشق 50 ساله به سپاهان
می پسندید؟ سپاهان در این سال ها خیلی بازیکن عوض کرده است، اما علیرضا رحیمی بهترین فورواردمان بود. دکتر دهقان و محسن یزدخواستی هم هافبک های درجه یکی بودند. این بازیکنان هم سن و سال من بودند و حالا پیشکسوت شده اند. برای بسیاری از هواداران سپاهان، حساب محرم نویدکیا با سایر بازیکنان جداست. برای شما چه طور؟ محرم را از وقتی کم سن و سال بود و به تیم سپاهان آمده بود، می شناختم. قبلا ...
حال و هوای بهشت زهرا؛ از ابطال شناسنامه تا خرید قبر
قیمت دارند. گاهی به سرش می زند برود بالای سر قبرها دعا بخواند: دعا خوان ها روزی 150 تا 200 هزار تومان درآمد دارند. یک بار همکارم را بردند برنامه ماه عسل گفت خیلی به ما می رسند. دروغ گفت! به سنگ قبر فروشی های نزدیک بهشت زهرا می روم. صاحب چند مغازه تأیید می کنند آنهایی که قطعه قدیمی می خواهند، اینجا به مغازه ها می سپارند: اینجا قبر 80-90 میلیون هم خریده اند، خانم حالا حالاها باید بیایید، اینجا داستان های خودش را دارد. راست می گویند اینجا داستان های خودش را دارد. ...
فوت برادرم تنها عامل جدایی دو ساله ام از فوتبال بود/پروین مخالف آمدنم به سپیدرود بود
برادر زاده خود بازی می کرد. شما واقعا متولد 64 هستید؟ من ترسی از کسی ندارم و همواره واقعیت ها را می گویم.در شناسنامه من متولد 64 می باشم ولی سن واقعی من سال 63 می باشد.یک شناسنامه هم بیشتر ندارم. در مورد مصاحبه آقای پورکیانی قائم مقام باشگاه استقلال خوزستان که گفته بود کعبی 35 سال است و تیم گیرش نمی آید چه نظری دارید؟ من جواب این آقا را بدهم گنده می شود.دوست ندارم ...
نجات خریدار اورانیوم با حکم آیت الله
...، به یکباره استعفا دادید و خانه نشین شدید. در این دوره شاه تصمیم به هسته ای شدن ایران می گیرد و سازمان انرژی اتمی ایران را راه اندازی می کند و شما هم مأمور خرید اورانیوم برای ایران می شوید. چه شد که شاه این پست را به شما داد؟ وقتی من از شرکت مس استعفا دادم بی کار شدم و به خانه برگشتم و متوجه شدم هیچ سرمایه ای برای ادامه زندگی ندارم و حتی 350هزار تومان هم قرض دارم و خرج همان ماه خانه را ...
گفت و گوی خواندنی با مسعود فروتن و امیرعلی نبویان
را بفرست بیاید از او تست بگیرند. امیرعلی هم رفت. موقعی که قرار شد از او تست بگیرند امیرعلی یک حرکت قشنگ کرد. وقتی که نشست از او تست بگیرند گفت شما اصلا ملاحظه نکنید که مسعود فروتن فامیل من است و اگر فکر می کنید به درد این کار می خورم مرا بپذیرید چون این کار اصلا پارتی بازی بر نمی دارد. آنها از این برخورد و شعور امیرعلی خیلی خوش شان آمد و در ضمن خیلی هم خوب بود. بانمک این است که بعدا خانم ...
هوشنگ مرادی کرمانی؛ از سر قصه های مجید تا ته خیار
مجله اینترنتی کمونه (Kamooneh.com) : گفت توی کرمان شوخی های بامزه ای می کنند. مثلا خانم خانه با تواضع و فروتنی تمام، از غذاهایی که روی سفره گذاشته بد می گوید، از سبزی خوردن تا فسنجان را طوری به خاک و خون می کشد که ممکن است آدم خنده اش بگیرد. این از جنس تعارفات کرمانی هاست. هوشنگ مرادی کرمانی از آن مردمان خوبی است که عادت ندارد از قصه هایش تعریف کند، اما برای جواب هر سوال آن قدر ...
روایتی از خانواده ای قربانی سازمان منافقین
می خواهم که در مورد این دو خواهرش بیشتر بگوید و می گوید: دکتر محبوبه افراز، نابغه بود و هفت سال با معدل الف، شاگر اول دانشکده پزشکی بود. محبوبه، 16 سالگی وارد دانشکده پزشکی تهران شد و 23 سالگی فارغ التحصیل شد. رفعت هم بعد از آنکه تهران آمدیم، دو سال معلم مدرسه رضویه در جنوب شهر بود و بعد تأسیس مدرسه رفاه در سال 47-48، مدیریت و صاحب امتیازی دبستان را در کنار تدریس دینی و عربی دبیرستان رفاه، از مدارس به نام شهر را بر عهده داشت. ...
پایپ به دست از خانه همسر تا خانه مجردی
مادرم برگشتم. با کمک مادرم شیشه را ترک کردم و مدت 3 سال پاک بودم که با چند نفر رفیق شدم و چون آنها شیشه مصرف می کردند من هم مجدداً به وسوسه آنها دوباره شروع به مصرف کردم و این کار موجب شد تا با بردارم اختلاف پیدا کردم و دیگر به خانه مادرم نرفتم وبرای خود خانه مجردی اجاره کرده که با افراد ناباب معاشرت داشتم که چندی بعد توسط پلیس به همراه مقداری موادمخدر شیشه دستگیر شدم. از کرده خود بسیار پشیمان هستم و ...
مراسم نکوداشت چهار چهره سینمایی برگزارشد
سینماداران گفت: این برای اولین بار است که از انجمن سینماداران تجلیل می کنند. انجمن سینماداران یکی از قدیمی ترین اصناف سینمای ایران است که بیش از نیم قرن در تولید و پخش فعالیت داشته است اما بر خلاف صنف های دیگر از چنین مراسم هایی محروم مانده است. از خانه سینما که امروز مراسم تجلیلی برای یکی از قدیمی ترین سینماداران ایران تدارک دیده است تشکر می کنم. آقای خادم در کشتی هم مانند سینما شهرت داشته است و ...
شلوار عراقی
که بخرم. رفتم گمرک، یه دست دومش رو گیر آوردم. تف به این شانس، مفتِ مفت بود، اما سایزش به من نمی خورد. صاحب فروشگاه گفت، ببر خیاطی درستش کن. گفتم، بابا این یه ذره دو ذره نیست که، من و بابام توش جا می شیم! سرباز لشکر 21 حمزه زد زیر خنده. یک خمپاره نزدیک شان خورد. این بار دراز کشیدند روی زمین و تکیه دادند به خاکریز. رضا گفت: سایز تو چنده؟ سرباز لشکر 21 حمزه گفت: چهل ودو! - ای پسر، خدات رو شکر ...
مرگ هاجر روستایش را آباد و خانواده اش را آواره کرد!
کرده بودم. گفتم: هاجر پول ندارم. هاجر گفت: برگردیم خانه خوب می شوم... ." * جان خانم عکس هاجر را نشان داد و گفت: حیف! همین یک عکس را از صورت ماهش دارم این وقایع مربوط به سه روز قبل از مرگ هاجر است که مادرش جان خانم آلیاز تعریف می کند. می گوید: "به هاجر که بی رمق در بستر افتاده بود و به برادرهای کوچکش که دورش نشسته بودند نگاه کردم. گریه کردم از فقر، تنهایی، از ستم روزگار. نزدیک ...
پاسخ محقق رحمت واسعه به منتقدان
با مراجعه به مروج الذهب می بینیم که هشتاد و هشت نفر در مصدر آمده است، فقط به ذکر مطلب در پاورقی اکتفا شده و متن فرمایش ایشان تغییر نکرده است. این کار دو دلیل عمده داشته است؛ اولاً رعایت امانت چنین اقتضا می کرد که تغییر محتوایی در سخنان ایشان داده نشود؛ زیرا صاحب سخن اکنون در قید حیات نیست و نمی تواند تغییرات را بازبینی کند و این از اصول پذیرفته شده و مسلّم در تألیف است؛ ثانیاً در ضمن تحقیق در ...
چوبه دار؛ فرجام قتل همکار سابق
با همسرم دعوا کرده بودم. او به من گفت تو مرد بی لیاقتی هستی و هرجا می روی اخراجت می کنند؛ به همین خاطر هم من را از خانه بیرون کرد. دو شب بود که به خانه نمی رفتم، یاد دوستم افتادم؛ او نگهبان شرکت بود و می توانستم شب را نزد او بمانم. وقتی به شرکت رفتم، سر صحبت باز شد و با او درددل کردم؛ گفت با صاحب شرکت صحبت می کند تا من دوباره برگردم. راستش دوست نداشتم برگردم، شیشه هم کشیده بودم و حالت عادی نداشتم ...
راکعی: صفارزاده تنها یک شاعر نبود/ شاعری که با طنین کلمات مخاطب را جذب می کرد
. اگر نگویم برجسته ترین اما بدون شک باید بگویم که او یکی از چهره های شاخص فرهنگی کشور، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است زیرا با ایمان قوی و محکم و با عشق به قرآن عمرش را صرف انقلاب کرده است. خیلی ها معتقدند که طاهره صفارزاده از کسی پیروی نمی کند و خودش صاحب سبک است. آیا شما هم، چنین نظری دارید؟ او نه در زندگی و نه در شعر به سبک یا روشی وابسته نبود و به شکل یک مسلمان ...
آفت جشنواره زدگی در سینمای ایران از منظر سینماگران
باره گفت: بدترین آفت جشنواره زدگی آن است که فیلمساز هویت خود را فراموش کرده و برای خوش آمد جشنواره ها فیلم می سازد که من به هیچ عنوان این مسأله را دوست ندارم و این نوع حرکت ها مورد قبولم نبوده و نیست. طی سال های اخیر برخی از جشنواره ها و به ویژه جشنواره های جهانی باعث شده اند تا بسیار از فیلمسازان به خصوص در قشر جوان مبادرت به ساخت فیلم هایی کنند که شبیه به سبک خاصی از فیلمسازان خارجی است که پیش از ...
مسکن بی مهر
رئیسی به همراه دختر 12 ساله اش دارد به سوپر مارکت می رود؛ آخر اینجا مدتی است هم سوپر مارکت راه افتاده، هم کابینت سازی و هم میوه فروشی. رئیسی از اینکه اینجا ساکن شده، رضایت دارد. او می گوید: اینجا از این نظر که خانه مال خودمان است، خیلی خوب است. پیش از این مجبور بودم 20 میلیون تومان پول پیش بپردازم و ماهانه 500 هزار تومان اجاره خانه. ولی حالا همان اجاره خانه را می دهم برای قسط و خانه مال خودم است ...
یادی از نخستین عید بی پدر/ به انسان هایی مثل پدرم افتخار می کنم
پدر پرسیدم، گفت: خیلی وقت بود که رفته بود بیرون، دیر کرده بود، دلواپس شده بودیم، با شنیدن صدای ماشین پدر رفتم جلوی پنجره، دیدم با حالتی آرام به صندلی تکیه داده، وقتی صدایش زدم جوابی نشنیدم، احساس کردم خسته است، عاطفه رفت پایین و بابا را صدا زد، خیلی ترسیده بودم، حالت خاصی داشت، داشت نگاهم می کرد، وقتی پدر را به بیمارستان بردند خیلی ناراحت بودم، وقتی شنیدم پدر شهید شده اصلاً باور نمی کردم، دلم می ...
آنچه در برنامه 90 گذشت
. ورزشگاه گیت دارد اما این سوالات را باید از نیروهای بازدارنده مطرح کنید. طالقانی در پاسخ به این که آیا عملکرد خودتان را در این ماجرا بدون نقص می دانید گفت: وظایف ما چیزهای دیگری است و تهیه زمین بازی، اسکوربرد، امکانات رسانه و از این کارهاست که به خوبی انجام دادم و هیچ مشکلی نداشته ایم. وی ادامه داد: شما گفتید من به عنوان رئیس هیئت برتر سال گذشته انتخاب شدم که این طور نبوده و فقط یک ...
