سایر منابع:
سایر خبرها
نطق فاطمه حسینی درباره حقوق های نجومی از سر بی تجربگی بود/اگر در حلب نجنگیم داعشی ها به کوچه پس کوچه های ...
حزب بازی کنید و من قبول نکردم. س: در کارهای خانه کمک نمی کنید؟ کواکبیان: دوست دارم اما وقت ندارم. س: تخم مرغ بلد هستید بپزید همسرتان می گویند بلد نیستند. کواکبیان: من تست نکردم. گاهی اتفاق افتاده است دور از خانه چند روزی باشم و همان دوران جبهه بود و کمی تجربه داریم ولی نه به اندازه خانم باشد. س: بحث سیاسی هم در خانه می شود؟ کواکبیان ...
شاهکار دوست نداشتنی داستایوفسکی
: داستایوفسکی را دوست ندارم. مثل موش با نفرت در سایه ها می خزد و هدفش رسیدن به نور ایمان و عشق است. ایده محوری ابله همان طور که خود داستایوفسکی در یک نامه نوشته، ارائه تصویر کامل از یک انسان زیبا است. پرنس میشکین ابله مقدس روسی و از تبار دون کیشوت است، یک نوع مسیح در جهانی غیرمسیحی. نویسنده و شخصیت این داستان با مشکلاتی که تمام شخصیت های خوب رمان های دیگر روبه رو می شوند، مواجه می شود. در ...
لرستانی: بارها در زندگی شکست را تجربه کردم/ بهمنی: من بدخط ترین شاعرم!
کلاسی در این باره ثبت نام کردم. جلسه سوم استاد به من گفت دیگر به کلاس نروم؛ چرا که برای بقیه بد آموزی دارم (خنده). لرستانی درباره بهترین نقشی که بازی کرده، گفت: هنوز نقشی که دوست داشته باشم را بازی نکردم اما بازی در سریال فرار بزرگ محمدحسین لطیفی را خیلی دوست دارم. به خاطر اینکه بعد از هشت سال درگیری برای موسسه پیشکسوتان، بازی کردم. همچنین فیلم سینمایی زیر درخت هلو برایم خاطره انگیز است ...
می سی سی پی نشسته می میرد ؛ تراژدی خنده روی لب های تماشاگر
.... بعد فیلم هندی و بعد آرنولد و رامبو و راکی و فیلم های هیچکاک و غیره را بدون اولویت نگاه می کردم... شب ها هم عاشق حمله هوایی با صدای آژیر قرمز و خاموشی بودم، چون می توانستم از روی بالکن خانه، آتش بازی ناوهای جنگی با هواپیماها را، (که گاهی بابای خودمان در یکی از آن ناوها مأموریت داشت)، تماشا کنم. بعد هم که به مدرسه رفتم انضباط بالای 14 را تجربه نکردم. در راهنمایی به خاطر روکم کنی معلم ...
گفتگو با دنیا فنی زاده، مامان کلاه قرمزی
گردان و گوینده گوشه ای مانده بودند. کپل و دم باریک دوست داشتنی ترین عروسک های من روی شانه های آقای طهماسب بودند؛ و من به موجود پرشوری نگاه می کردم که حالا آرام گرفته بود. شما در کنار پدری بزرگ شدید که شاید هرکس توقع داشت یا بازیگر شوید یا کارگردان، چرا سراغ این ها نرفتید؟ پیشنهاد بازی داشته ام. دوست پدرم، کارگردان خوب سینما، بهرام بیضایی، به من گفت بازی کنم. قبول این پیشنهاد ...
واکنش دختر قربانی آهک پاشی به قصاص عامل جنایت
گذشت سال ها درد آن روز نحس را از چهره اش پاک نکرده است، گفت: آن شب خانه عمه ام بودیم. می خواستیم برگردیم خانه خودمان. شوهرعمه اصرار کرد شب را همان جا بمانیم. ساعت 3 شب بود که شوهرعمه از خواب بیدارم کرد و مرا به دستشویی برد. بعد مرا به طبقه پایین خانه که یک خرابه بود، برد و روی زمین انداخت. با دست های قوی اش دو دستم را گرفت. با پاهایش نیز پاهایم را به زمین چسباند. در همان موقع آهک را در چشمانم ریخت ...
این زن، مادر سه هزار بچه ایرانی است
در فغان و در غوغاست و هنوز نفهمیده ام چه چیزی در وجودم است که من را به این سمت و سو، سوق می دهد. من در سراشیبی زندگی هستم و 90 سالگی را رد کرده ام و دیگ رهم دوست ندارم مشهور باشم و از راز و رمز موفقیت بگویم اما حرف های من برای شما جوان ها حکم وصیت را دارد. به نظر من سن و سال فقط ظاهر آدم را تغییر می دهد نه سرشت و ذاتش را. من شاید ظاهری خسته و چروکیده داشته باشم اما انگیزه های زندگی من ...
ماجرای حُر شدن گنده لات تهران +تصاویر
. کار اصلی او در قسمت تلفخانه حزب بود. منزل آقای طیب در محله سوهان پز خانه(محله ای بین میدان مولوی تا دروازه غار تهران) بود. آقای اسماعیلی در دوره طیب جزو نوچه های او به حساب می آمده است. برای خود من تعریف می کرد که یک روز همراه طیب داشتیم از محله عبور می کردیم که دیدیم اسباب و اثاثیه یک خانم کنار کوچه ریخته شده است. آن روزها مردها؛ خانم ها را به نام آبجی صدا می کردند. طیب که آن خانم را ...
چه کسی بر پیکر طیب نماز خواند/ ماجرای حُر شدن گنده لات تهران
* دسته عزاداری امام حسین گفتگو از حسین جودوی
گفتگو با دختری که شوهرعمه اش را قصاص کرد - دست هایم را گرفته بود و آهک در چشمانم می ریخت
دادگاه به قصاص چشمهایش محکوم شده بود سرانجام صبح سه شنبه در تهران و با حضور متخصصان پزشکی قانونی و سرپرست دادسرای جنایی تهران، با آهک نابینا شد. یک روز پس از اجرای این حکم، فاطمه که حالا 11 ساله شده است به تشریح آن روز شوم و احساساش پس از اجرای حکم پرداخت. دخترک که هنوز چهره اش غمبار است و گذشت سالها درد آن روزنحس را از چهره اش پاک نکرده، گفت: آن شب خانه عمه ام بودیم. می ...
تنهایی پر هیاهو
.... یک روز، خیلی زود می رسه به روستا، هوا تازه روشن شده بود و مرکز رفاه هنوز تعطیل بود. کنار مرکز رفاه یک مزرعه بوده و می بینه کسانی در مزرعه مشغول کارن. میره ببینه چکار می کنن، می بینه که خانم فرمانفرماییان با لباس کارگری، همراه با کارگرا مشغول وجین سبزیه.... یکی از دانشجوها بر اثر فقر خانواده مجبور بود کار کنه. از درس عقب موند و مشروط شد. فرمانفرماییان صداش کرد و گفت دو ترم مشروط شدی و طبق ...
گفتگوی جالب با مژده لواسانی مجری تلویزیون +عکس
را پس زده اند و یا چه بخش هایی باید اضافه شود. حتی در این برنامه های روتین من به عنوان مژده لواسانی هر چقدر هم که تحقیق و پژوهش داشته باشم باز هم ممکن است به نوعی تکرار برسم و یا حتی لحنم برای مردم تازگی نداشته باشد. روز تولدم حس عجیبی دارم و چندان از خودم راضی نیستم وی درباره تولید سری دوم رو به راه توضیح داد: هنوز تصمیم جدی در این باره نگرفته ایم با این حال شبکه دو خانه من است و تلاش ...
جایگزینی برای کتاب نخواهد آمد/مسئولین ازکتاب غافل هستند
به گزارش عصرفارس، یاد آن روزها بخیر، آن روزهای که به جای گوشی های هوشمند و چرخیدن در شبکه های مختلف اجتماعی، روی تابِ گوشه حیاط چرخ می خوردیم و به جای گوشی های هوشنمد کتاب در دست می گرفتیم و تا ساعت ها محو خواندن آن می شدیم، یاد شب های بلند پاییز و زمستان بخیر که همه دور کرسی جمع می شدیم و پدربزرگ حافظ می خواند و شاهنامه. اما این روزها دیگر نه خبری از حافظ و شاهنامه است نه از کرسی و ...
اولین سالگرد جوان ترین شهید مدافع حرم در منطقه 18 تهران برگزار می شود/با مداحی زیبای نریمان پناهی +عمه ...
نمی زد. من خیلی حرف هایش را در مورد سوریه رفتن، جدی نمی گرفتم و فکر هم نمی کردم که برود. من به شدت به مصطفی وابسته بودم و او این را می دانست. خانه ای که در آن زندگی می کنیم، اجاره ای است و سال گذشته، قبل از این که به منزل جدیدمان بیاییم، با سیخ های چوبی کباب، چراغ خواب درست کرده بود که نورپردازی بسیار زیبایی داشت. من آن را خیلی دوست داشتم و وقتی متوجه علاقه ام شد، آن را در وسیله های ...
حجت الاسلام رفیعی: صحیفه سجادیه؛ یکی از کتب عرفانی کشیش های آمریکایی
درست است بلکه موقع جان دادن پیغمبر صلی الله علیه و آله، امیرالمومنین، امام حسن و حسین علیهم السلام به دیدنت می آیند. آن شخص همینطور گریه می کرد و گفت: می توانم دستتان را به سینه و چشمانم بزنم؟ حضرت اجازه داد. امام باقر علیه السلام فرمود: هر کس می خواهد چهره بهشتی در دنیا ببیند به این پیرمرد نگاه کند. اصل و نسب و نام هم مهم نیست. امام صادق علیه السلام فرمود: ولایت من به امیرالمومنین ...
نمود پلورالیزم حسینی همراه با تسامح و برادری در پیاده روی اربعین
ویژگی در او جلب توجه میکرد، اول اینکه مقلد رهبر فرزانه انقلاب، و ارادت وصف ناپذیر او به معظم له کم نظیر بود عکس ایشان رو در دالان خانه و اتاقها نصب کرده و میگفت تمام مصالح این منزل تا دکواسیون و حتی نخود غذای منزل را از جنس ایرانی تهیه کرده و می کنم. تا کشور ولایت فقیه تقویت شود و تاکید میکرد اربعین هرسال کاروان شما مهمان من هستید و جایی قول ندهید خونه بزرگتر میسازم. با اینکه روضه فارسی خوانده میشد ...
سخنی با مدیران و مسئولین شهرم به بهانه ی وضعیت فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی شهر
به قدرت برسد هم ثروت را برایش به دنبال دارد و هم گواهینامه ی هر عِلم دلخواهی را با ثروتش خواهد خرید. این وسط برخی آقایان به لطف میز انگار همه چیز را فراموش کرده اند و به تعبیر قرآن به صُمٌّ بُکْمٌ عُمْیٌ رسیده اند که برایشان هم لا یسمعون را به دنبال داشته است و هم لایبصرون را و ظاهراً لَا یَرْجِعُونَ این روزها خیلی ها، بیخیالِ مشکلات و گرفتاری های مردم ، سرخوش از قدرت مقام و ...
روایت زنان سعودی از زندگی غم انگیز خود
دیگری به نام ساره که یک پزشک 42 ساله در ریاض است نوشت: هر بار که قصد مسافرت داشته باشم باید از پسر نوجوانم اجازه بگیرم. زن دیگری نوشت: خواهرم بدون اجازه همسرش به کتاب فروشی رفت وقتی برگشت کتک مفصلی از همسرش خورد. یک دختر 23 ساله نیز می گوید: من خانه را ترک کردم به سازمان حقوق بشر پناه بردم و از مشکلاتی که با پدرم داشتم برایشان گفتم. اما این سازمان هیچ کاری نکرد فقط توصیه کرد که برای ...
حماسه ی یک سرباز
رفته است. سرباز شب ها را غالباً به دعا و نیایش سپری می کند. بسیاری از روزها روزه ی مستحبی می گیرد و دلبستگی شدیدی به امام دارد و دستور ایشان را مطاع می داند در عین حال مقلد حضرت آیت الله العظمی گلپایگانی است. قبل از ورود به جهرم( جهت خدمت سربازی)، در سال های خفقان به مبارزه و پخش اعلامیه می پردازد. همسر سرباز در این باره می گوید: در روز 16 آذر در زد و خوردی که دانشجویان با گارد دانشگاه داشتند شرکت ...
اخراج 43 هزار زن در ایران به خاطر مادر شدن !
موضوع قطعاً در کارگروه مدیریت و مشارکت سیاسی معاونت پیگیری خواهد شد. در ادامه این نشست، با اشاره به غرق شدن دختر دانشجوی ایلامی در خرم آباد و ناپدید شدن یک خانم خانه دار در جوی آب منطقه پاسداران تهران که دوشنبه شب و به دنبال بارندگی شدید رخ داد، از مولاوردی خواست تا موضع خود را در این باره به عنوان بالاترین مسئول دولتی در امور زنان بیان کند.معاون رئیس جمهوری با ابراز تأسف از این اتفاق ...
افشاگری و صحبت های صریح بازیگر تازه بازگشته از شبکه GEM
حین کار مسائل غیراخلاقی نیز وجود داشته است که سیرتی این موضوع را رد می کند و می گوید فضای دوستانه ای حاکم بوده است: ممکن بود روسری و غیره را برداشته باشند و اما سفارش شده بود لحظاتی که من متوجه نیستم یا آن خانم متوجه نیست صحنه های زشتی اتفاق نیفتد. آداپته شده بودند و مطابق روز زندگی می کردند اما من خطایی ندیدم. او مشکلش برای کار با این گروه را فنی و تکنیکی می داند از فضای سردی میان خود و کارگردان ...
هر شب کنار عکس خسرو می خوابم تا شاید به خوابم بیاید
حضور درمنزل خانواده معظم شهدا برگزار می شود. عزیز سفرکرده ... درکوچه پس کوچه های این شهر، مادران شهدا فارغ از هیاهوی شهر با پناه گرفتن در گوشه خانه، روزها را با جای خالی عزیز سفرکرده شان می گذرانند. در این برنامه میهمان خانواده شهید خسرو اسپندار هستیم. مادر بزرگوار این شهیدوالامقام با مهربانی و صفای وجودی خاص ما را به خانه دعوت می کند تا دقایقی پای صحبت هایش بنشینیم. فاطمه محمدی ...
نگاهی به مال و ثروت در سبک زندگی اسلامی
که شرافت انسان را حفظ می نماید. امام باقر(ع) به پیشگاه خداوند عرضه داشت: بارالها، کدامیک از بندگانت نزد تو بیشتر مورد خشم و غضب است؟ فرمود: آن کسی که در شب مانند مرداری افتاده و در روز، عمرش را در جامعه به بطالت و بیکاری می گذراند و کار نمی کند و می خواهد از دسترنج مردم ارتزاق نماید . (بحار الانوار، ج 13، ص 355) بیکاری و نیازمندی در نهایت، چنین افرادی را به آدم های کلاش و ...
موراکامی؛ نویسنده ای که از خودش خسته می شود
نوعی غسل تعمید جادویی دارد تا جهان این طرف را با دنیای آن سو ارتباط دهد. 2. داستان کوتاهی که مدت ها پیش نوشته ام، نصفه شب سرزده وارد خانه ام می شود، مرا تکان می دهد تا بیدارم می کند و فریاد می زند: هی! الان که وقت خواب نیست! نباید فراموشم کنی، هنوز باید یک چیزهایی بنویسی! من که مسخ آن صدا شده ام، خودم را می بینم که دارم یک رمان می نویسم. می توانم بگویم داستان های کوتاه و رمان های من در ...
خط قرمزهای علیرام نورایی/ با توهین کنندگان به حرمت خون شهدا زاویه می گیرم
که یکی از بستگانش در آن بازی می کرد. سینما می رفتید؟ یادم هست شهر موش ها را در سینما دیدم. (می خندد) بله، کم و بیش می رفتم، اما این که به سینما و بازیگری فکر کنم یا علاقه داشته باشم، نه. بازیگر محبوب هم داشتید؟ بله، آقای خسرو شکیبایی. اصلا شب های نوجوانی و جوانی ام با شنیدن صدای ایشان گذشت. ما یک ضبط لاسونیک دوکاسته داشتیم، از آنها که باندهایش جدا می شود و من نوار دکلمه ...
اولین سالگرد جوان ترین شهید مدافع حرم در منطقه 18 تهران برگزار می شود/با مداحی زیبای نریمان پناهی +عمه ...
نمی زد. من خیلی حرف هایش را در مورد سوریه رفتن، جدی نمی گرفتم و فکر هم نمی کردم که برود. من به شدت به مصطفی وابسته بودم و او این را می دانست. خانه ای که در آن زندگی می کنیم، اجاره ای است و سال گذشته، قبل از این که به منزل جدیدمان بیاییم، با سیخ های چوبی کباب، چراغ خواب درست کرده بود که نورپردازی بسیار زیبایی داشت. من آن را خیلی دوست داشتم و وقتی متوجه علاقه ام شد، آن را در وسیله های ...
پاکروان: فیلمبرداری خانه کاغذی 10 روز دیگر به پایان می رسد/ هیچ کسی نمی تواند فروش سینمای ایران را به ...
کارگردان فیلم سینمایی خانوم در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: در ابتدای امر قرار بود تنها به عنوان مدیرتولید در فیلم خانه کاغذی همکاری داشته باشم اما زمانی که متوجه شدم فیلمنامه این کار بسیار درخشان شده تمامی تلاش خود را به کار بردم تا سهم بیشتری در روند تولید این اثر سینمایی داشته باشم و به همین دلیل سکان این کشتی را در دست گرفتم و به عنوان تهیه کننده همکاری ام را با خانه کاغذی آغاز کردم. ...
خودنوشتی از زندگی پسر قدسیه
هنگام به گوش مردم محله دهنو رسید. زن های همسایه، یازدهمین بار، وارد خانه اکبرخداداده شدند و هریک به نوعی با بازی محلی زیر لب نجوا کردند: این زنکه، خسته نمی شه. بازم بچه می خواد. ده تا مردن، بس نیس. ول کن دیگه! صدای گریه نوزاد را قدسیه شنید و در همان وانفسای درد و دردمندی با زبان بی زبانی، اما این بار، با تمام وجود، خدا را مخاطب قرار داد. آن هم با زبان دل: خدایا، به حق اونایی که دوستشان داری ...
بابک حمیدیان: قرار نیست سوپر استار شوم
به این مراقبت ها توجه ندارند و با کتاب ها و فیلم های روز بیگانه اند. به همین دلیل می خواهم آن را باز کنم و بپرسم مثلا این روزها دقیقا چه کتابی می خوانید؟ - کتاب خواندن برای من از بچگی به عنوان یک تکلیف در کنار درس خواندن وجود داشت. پدرم می پرسید چه کتابی خوانده ام و در موردش حرف بزنم. زمانی که آدم مستقلی شدم و تصمیم گرفتم کتابخانه مستقلی برای خودم داشته باشم، همه جور کتابی در آن قرار ...
دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی چراغ ایستگاه صلواتی را تا پایان ماه صفر روشن نگه می دارند /اینجا چراغی ...
مردم کمک می کنند. سال اول فقط تا 10 شب چای می دادیم؛ بعد سال بعد تاسوعا عاشورا یک دیگ آش به سختی پختیم و به مادهایمان زنگ می زدیم و کمک می خواستیم. سبزی و حبوبات را تا صبح پاک می کردیم کردیم و نمیخوابیدیم.ایستگاه پایین آب نداشتیم و دبه دبه از خانه آب آوردیم. یا سماور را در خانه جوش کردیم و به سختی با میلاد تا ایستگاه می آوردیم. مشارکت مردم هم خوب است سال گذشته دوتا خانم آمدند و دستکش و کیسه زباله ...