سایر منابع:
سایر خبرها
روزی که خبر شهادت مدرس را به ما دادند/ جواب جالب شهید مدرس به شوخی رضا خان
پدر نسخه و دارو دادند. بیمار موقعی که می خواست برود، یادم هست که پنج تومان گذاشت روی میز و رفت. من این پول را برداشتم و رفتم و با بخشی از آن برای خودم چیزی خریدم. بعد پدرم مرا تنبیه کردند و گفتند، حق نداری به پولی که می بینی دست بزنی. بقیه پول را هم از من گرفتند و بعد هم پنج تومان دادند به مستخدم منزل و گفتند ببر بده دمِ در خانة فلانی. بارها از خانه ثروتمندان که بیمار پدرم بودند، برای ایشان هدیه ...
حد و مرز رازداری و ناگفتنی ها در تحقیقات پیش از ازدواج
به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا ؛ به نقل از عصر اترک ، این که چه چیزهایی را درباره خواستگار باید بدانید، نکته مهمی است که خیلی ها ساده از کنار آن می گذرند با این توجیه که شناخت کامل زیر یک سقف به دست می آید، اما واقعیت این است که بخش مهمی از شناخت با همین پرس و جوها حاصل می شود. شما درباره این ویژگی ها باید از اطرافیان عروس خانم یا آقا داماد پرس و جو کنید: الف) خانواده، ب) اعتقادات دینی، ج ...
چرا زنان فاحشه می شوند؟
زن تن فروش برای استفاده از کاندوم، رقم دریافتی شان از مردان بسیار ناچیز خواهد بود پس اکثر آنان به آمیزش جنسی بدون کاندوم راضی می شوند. فاحشه و اعتیاد بین اعتیاد و تن فروشی نیز رابطه ای معنی دار وجود دارد. روسپیان برای تحمل افسردگی و شرایط سخت این کار اغلب به مواد مخدر و روان گردان پناه می برند. اداره کنندگان روسپی خانه ها در اولین اقدام، افراد تازه و اصطلاحا دختران فراری را ...
رسانه اصولگرا: در سالن های نمایش دهنده سلام بمبئی مجبورند چراغ ها را روشن کنند!
های رقص درست بعد از پلان عقد این دختر و پسر چه مقصدی را دنبال می کنند در حالی که می توانست از این صحنه ها در زمان آشنایی این دو استفاده کند نه درست بعد از مراسم عقد و به دست گرفتن قرآن توسط دختر! نکته دیگری که باید درباره فیلم سلام بمبئی به آن توجه کرد ارایه گسترده سینماهای حوزه هنری به این فیلم است. حوزه هنری در شرایطی سینماهایش را در اختیار این فیلم قرار داده است که بعد از انقلاب ...
جهاد فی سبیل الله؛ شرط ازدواج شهید آقاعبدالهی
شیما معصومی، همسر شهید علی آقاعبدالهی در گفت وگو با خبرگزاری بین المللی قرآن(ایکنا) ، عنوان کرد: از طریق زن عموی همسرم به هم معرفی شدیم. ازدواج ما سنتی بود و پیش از آن هم همدیگر را ندیده بودیم. بهمن ماه سال 91 بود که اولین بار ایشان را دیدم و به صورت رسمی به هم معرفی شدیم. ایشان یک جلسه به همراه مادر و خواهرشان و جلسه بعد، چند روز پس از دیدار اولیه بود که به همراه خانواده به منزل ما آمدند. پیش از ...
برای رفتن به سوریه گریه کرد و به التماس افتاد/در نبرد با مزدوران سعودی و پیروان اسلام آمریکایی بال در ...
خانواده تان بفرمایید. پدر : تولد من در یکی از روستاهای بخش شفت شهر رشت به نام مژدهه بود. پدرم کشاورزی می کرد و ما هم حوالی سال 54 وقتی من ابتدایی بودم به شهر (رشت) آمدیم. و ادامه تحصیلم در همین رشت بود. آن سال ها سطح سواد مردم خیلی بالا نبود خصوصا در روستاها و شهرستان ها. پدر ما با این که بی سواد بود ولی فرد متدینی بود. یادم هست همین چند روز قبل که یکی از روحانیون بعد از شهادت ...
پشت تارهای تنهایی
فروردین امسال او را دیدم. حبس ابد اما همه این سال ها امید شهلا را از او نگرفت؛ رویای آزادی را. رویای این که یک روز صبح او را صدا بزنند و بگویند وسایلت را جمع کن. شهلا همه این 6 سال زندان را با همین رویا سر کرد؛ با این تصور که از آن در آبی بزرگ بزند بیرون، چادرش را با دست رو سرش محکم کند و برود دنبال محمدحسین ، او را به سینه اش بچسباند و برود پی خانه ای، خوابگاهی، جایی. پدر و مادرم در این 6 سال حتی ...
این نقاشی بود که به سراغ پرویز می آمد
همچنان در خانه بستری بود و شرایطش هیچ تغییری نکرده بود. گذشت دو ماه از درگذشت پرویز کلانتری بهانه تازه ای شد تا دوستان این هنرمند به خاطر بزرگداشتی که قبلا و در زمان حیات او قول برگزاری آن داده شده بود دور هم جمع شوند. در این مراسم قرار بود آثار کلانتری را در یک نمایشگاه انفرادی ببینند، از کلانتری حرف بزنند و آرزو کنند کاش او هم شاهد چنین مراسمی باشد. آنها ...
پسردایی قاتل در کمتر از 24 ساعت دستگیر شد/ جزییات جنایت شبانه فشم+عکس
موضوع “قتل عمد” و به دستور قاضی مهرطلب ، رئیس حوزه قضایی رودبار قصران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت . اظهارات پدر مقتول : پدر مقتول در اظهاراتش به کارآگاهان گفت : ” پسرم بنام زین الدین ( 18 ساله ) چند خانه آن طرف تر از خانه ی خودمان ، بهمراه تعدادی از بچه های فامیل به صورت مجردی در محل جنایت زندگی می کرد ؛ ساعت 20:00 به دنبال ...
تاجر بدی هستم
ساخت موسیقی فیلم، در دست احساساتم قرار نمی گیرم و در خدمت فضای فیلم هستم. معمولا ملودیک یا فرمیک بودن موسیقی بستگی به فضای فیلم دارد. ** معمولا در آهنگ سازی فیلم خِست به خرج می دهید یا با دست ودل بازی از موسیقی در فیلم استفاده می کنید؟ موسیقی در سینما برای من آن قدر محترم است که اگر جایی نیاز به آن را احساس نکنم، این احترام را از بین نخواهم برد. ** به نظر شما اگر تصویر به ...
یک مصاحبه استثنایی با کی روش/ با رهبر ایران...
...، وقتی برگشت به من گفت من به خبرنگاران گفتم شما سرمربی تیم ملی شده اید و حالا اگر بخواهی رد کنی خودت می دانی. ما دو روز تا بازی با یونان فرصت داشتیم و تحت فشار زیادی بودیم، اما بازی سرنوشت ساز ما مقابل ایتالیا بود. اوسیانو کروز (کمک مربی کنونی تیم ملی ایران و شاگرد کی روش در تیم ملی پرتغال) شاهد است که من دروغ نمی گویم. در همان برهه تمرینات تیم برای سه روز به خاطر اعتصاب بازیکنان به دلیل مشکل ...
سد کمندان بعد از 12 سال به نتیجه نرسیده است
...: هر سال عاشورا پول جمع می کنیم اما این پول را نمی تونیم خرج مسجد روستای خودمان بکنیم. باید بروم به عزیز آبادی ها بگویم بیایید ما نذرمان را جمع کردیم اما ما که جا و زندگی نداریم. بیایید شما مسجدتان را، حمام تان را بسازید. من که روی آب و آتش هستم، زندگی ندارم. ساخت و ساز ممنوع شد در 12 سال انتظارِ سامان گرفتن، کشاورزان زیادی زمین ها را فروختند. قرار شد بعدا خانه ها را هم بخرند. در ...
چرا امام گردان کمیل را ملائکةالله نامید؟
همرزمانش ای طور روایت می کند: ظهر روز جمعه 13 آبان 1362، یکی از اهالی محل در راه باز گشت از نماز جمعه به در خانه ما آمد و پرسید آقا رضا شهید شده؟ من با تعجب اظهار بی اطلاعی کردم، اما به سرعت پیگیر و متوجه شهادت او در آن روز شدم. تها علامت سوالی که در طول این سال ها برای من باقی مانده این است که چگونه رضا ظهر آن روز به شهادت رسید و خبر به سرعت در مراسم اقامه نماز جمعه اعلام شد؟ یادنامه ...
داریوش ارجمند؛ به ارتفاع یک متر در خانه ام سناریو است / برخی برای رونق تجارت خانه سینما فیلم می سازند
تحصیل کرده الان هم دانشجوی مترجمی دانشگاه است. در همین مدرسه شاگرد من بود، بسیار شاگرد خوبی بود و من خیلی دوستش داشتم. *عروس خوبی هستند؟ درجه یک است. قرار بود فیلمی ساخته شود و آن زمان هنوز با امیریل آشنا نبود من دفتری در ساختمان پدر ایشان گرفتم تا با دوستم آقای هرندی فیلمی بسازم، آقای هرندی کارگردان فیلم بدون اجازه امیر یل و مهدی پاکدل را دعوت کرد و یاسمینا را هم برای نقش دختر ...
رکوردشکنی قیمت دلار با ادعای تورم 8 درصد و رونق پسا برجام/ اصرار برخی دستگاه های دولتی برای خرید ...
موضوع را به سرعت پیگیری و نتیجه اقدامات خود را به وزارت امور خارجه اطلاع دهد. به گزارش ایرنا، بهرام قاسمی اظهار داشت: عبدالحسین صفایی و سید نصرالله ابراهیمی از وکلای رسمی دادگستری و اساتید دانشگاه که از سوی خانواده دو زندانی ایرانی در کنیا به منظور پیگیری و مشاوره حقوقی زندانیان مذکور به نایروبی رفته اند، روز سه شنبه در بازگشت از دیدار با زندانیان، با بروز یک سوء تفاهم، از سوی پلیس مورد سؤال قرار ...
آشپزی را از پدرم یاد گرفتم / فرصت آشپزی در خانه را نداریم!
حمیدرضا رنجبر ، همان آشپز پرانرژی است که فعلا در شبکه نسیم انواع و اقسام غذاها را به مخاطبان آموزش می دهد. با این سرآشپز درباره علاقه اش به آشپزی و کمی درباره خانواده اش هم صحبت شدیم. به گذشته برگردیم و این که شما چگونه به آشپزی علاقه مند شدید؟ مرحوم پدرم؛ قهرمان رنجبر در هتل دربند کار می کرد تا زمانی که هتل هما ساخته شد و پدرم به این هتل رفت و درجه سرآشپزی را از این هتل گرفت. من هم در کنار پدرم به آشپزی علاقه مند شدم. رشته تحصیلی ام حسابداری است اما آشپزی را به عنوان حرفه انتخاب کردم. شانزده ساله بودم که وارد هتل هما شدم و به صورت روزمزد در کنار درس خواندن کار هم می کردم. در این هتل، مرکز فنی حرفه ای و سازمان گردشگری دوره های مختلف را آموزش دیدم. در آشپزخانه های معروف زیادی کار کردم و در دوره های هفتم و هشتم ریاست جمهوری، توانستم وارد نهاد ریاست جمهوری شوم. اول در بخش خدمات آشپزی و تشریفات فعال بودم و بتدریج توانستم وارد آشپزخانه نهاد ریاست جمهوری شوم. بعد از پخش سریال آشپزباشی از تلویزیون که در این سریال مشاور آشپزی بودم و آموزش برنامه های آشپزی شبکه پنج، اعتماد مدیران جلب شد و توانستم وارد آشپزخانه نهاد ریاست جمهوری شوم. در ادامه فعالیت هایم در تلویزیون در شبکه های یک و سه هم آموزش آشپزی دادم و اکنون هم با شبکه نسیم همکاری می کنم. در کنار این فعالیت ها، دوره زبان اشاره را هم یاد گرفتم تا بتوانم به ناشنوایان هم آشپزی آموزش بدهم و مدتی هم به نابینایان آموزش آشپزی می دادم. گفتید آشپزی را از پدر یاد گرفته اید، آیا می توان گفت که آشپزی ارثی است و از والدین به فرزندان می رسد؟ این که ارثی است را نمی دانم اما در خانه ما پدرم همیشه آشپزی می کرد و ما این کار را از او یاد می گرفتیم. پدرم با حس و حال خوبی آشپزی می کرد مادرم محکوم به این نبود که حتما باید در خانه آشپزی کند. ما از پدرم یاد گرفتیم که آشپزی کاری زنانه نیست و مردان هم می توانند با علاقه آن را انجام دهند. در خانه هم آشپزی می کنید؟ وقت زیادی برای آشپزی نداریم. همسرم هم شیرینی پزی آموزش می دهد هر دو آنقدر کار داریم که فرصت آشپزی در خانه را نداریم. یعنی بیشتر کار می کنید تا زندگی کنید؟ نه اینجوری هم نیست که زندگی را وقف کار کنیم! معمولا هفته ای دو بار برای خوردن غذا به رستوران می رویم. هفته ای یک بار مهمانی می رویم و دو هفته یک بار مهمان به خانه ما می آید. جامعه ما به بحران بیکاری رو به روست اما شنیده می شود که آشپزها هیچ وقت بیکار نمی مانند، جوانان چقدر از این حرفه استقبال می کنند؟ آشپزی حال آدم را خوب می کند. گاهی بیمارانی به آموزشگاه می آیند و آشپزی یاد می گیرند و بعد از مدتی حالشان خیلی خوب می شود و حتی جذب بازار کار می شوند. بازنشسته هایی هم هستند که بعد از آموزش در جاهای مختلف مشغول به کار می شوند. جوانان زیادی هم هستند با علاقه زیادی این حرفه را پیگیری می کنند تا به دنیای آشپزی وارد شوند. بازار کار آشپزی عالی است. اما واقعیت این است که سرآشپز و آشپز خیلی کم داریم. درآمد این حرفه خیلی خوب است و من به جوانان توصیه می کنم اگر دنبال کاری هیجان انگیز با درآمد عالی هستند حتما آشپزی یاد بگیرند. علاقه مندی به آشپزی در خانم ها بیشتراست یا آقایان؟ خانم ها به دلایل سنتی و فرهنگی کمتر به آشپزی علاقه مندند چون آن را وظیفه خود می دانند. اما آقایان به این حرفه فانتزی نگاه می کنند به همین دلیل در این کار موفق ترند. به نظرتان مردم به آشپزی سنتی کشورمان علاقه مندند یا ذائقه آنها به سمت فست فود و غذاهای اروپایی سوق پیدا کرده است؟ فست فود در دوره ای که نان های سبز، سیاه و سبز آمده بود، طرفداران زیادی پیدا کرد اما خیلی زود دوره اش تمام شد. مردم نسبت به سلامتی خود حساس شده اند و بیشتر ترجیح می دهند غذاهای سالم و ایرانی بخورند. غذاهایی مثل پاستا و استیک نتوانستند در فرهنگ ما ایرانی ها جا بیفتند. تنها ایرادی که غذاهای سنتی خودمان دارد این است که زمان پخت زیادی لازم دارند. تلاش می کنیم روش هایی را به مردم بیاموزیم که غذاهای ایرانی زودتر آماده شوند. توصیه شما به خانواده ها برای علاقه مند کردن بچه ها به خوردن غذاهای سنتی ایرانی چیست؟ خیلی از غذاهای ایرانی را می توان با طعم های مختلف پخت و تزئین کرد که برای بچه ها اشتهاآور و جذاب باشد. وقتی به بچه ها و جوانان می گوییم فلان غذا را نخور برای سلامتی ات خوب نیست باید جایگزینی به آنها معرفی کنیم که راضی کننده باشد. آشپزی سنتی را باید به روز کنیم تا هم زمان پخت کوتاه شود و هم طعم و شکل آنها خوشایندتر شود. درآمد شما و همسرتان خوب است، مدیریت مالی زندگی مشترکتان به چه شکل است؟ زندگی را به سه بخش تقسیم کرده ایم؛ مالی، اجتماعی و معنوی. تلاش می کنیم هر سه این بخش ها را به صورت موازی تقویت کنیم. من و همسرم دو حساب مشترک داریم. درآمد ، خرج، پس انداز، سرمایه گذاری و ... کاملا شفاف و مشترک است. فعالیت های اجتماعی و خیرخواهانه هم داریم. مثلا به خانم های سرپرست خانواده آموزش آشپزی می دهیم و به آنها کمک می کنیم که آشپزخانه کوچکی آماده کنند تا از این طریق بتوانند مخارج خانواده خود را تامین کنند. به صدقه دادن اعتقاد نداریم بر این باوریم که باید به نیازمندان کار یاد بدهیم تا آنها خودشان بتوانند درآمد کسب کنند. طاهره آشیانی - جام جم ...
نیم قرن خاطره بازی با جعفر والی
ده رسم بود که برای زن حامله چیزهای خوشگل مثل سیب سرخ می برند. او در فیلم نقش عروس من را داشت و از همان روز اول عروس صدایش کردم. کیمیایی از این دست ایده ها خوشش می آمد. این آدم ها بیوگرافی شان مشخص است. آدم های شاخص و زحمتکشی بودند. با پادویی شروع کردند و تحول به وجود آوردند. کار با علی حاتمی برای هر کسی افتخار است و پر از خاطره. نقش رئیس نظمیه در هزاردستان چگونه به شما رسید؟ علی یکی از ...
300تومور نوجوان هندی را محاصره کرده است+تصاویر دلخراش
به گزارش سرویس حوادث " جام نیوز "، زندگی پسر 16 ساله هندی به خاطر رشد عجیب تومورهای متعدد در بدنش تقریبا متوقف شده، او به جز خانواده خود با کسی ملاقات ندارد و معمولا تمام روز را در خانه محبوس است. پزشکان هندی معتقدند، این تومورها نتیجه بیماری neurofribroma است؛ نوروفیبروم یک تومور خوش خیم غلاف عصبی در سیستم عصبی محیطی است که در بعضی ها به این صورت رشد می کند که بسیار نادر است. ...
دفع آفات انسانی/خشونت های عریان پنهان اند
را بی دین خطاب می کند و با این قضاوت خشم فرو خورده تو را رقم می زند. نگاه دوم؛ عریان و نهان کنار هم بازار روز؛ جایی که هیاهوی خریدار و فروشنده بسیار به چشم می خورد اما گاهی اوقات مسایلی می بینی که غم بزرگی را به دل می اندازد. پدر خانواده به قصد خرید برای دخترش آمده و گویا حق انتخاب را داده است به فرزندش اما تعلل در انتخاب باعث عصبانیت پدر شده و همین لحن تند و رفتار زننده می ...
ارتباط شوم و عاشقانه تازه داماد با همکلاسی نوعروس / در دوران عقد از برزو باردار شدم و...
ازدواج شکل گرفت. ابتدا قرار بود که چهار سال در دوران عقد بمانیم تا هم درس من تمام شود و هم برزو سربازی اش را پشت سر بگذارند؛ اما همان سال اول دوران عقد باردار شدم. زن جوان افزود: من در خانه پدرم بودم و برزو در خانه پدرش. بیچاره مادرم یکی از اتاق های خانه را آماده کرده بود و هروقت مهمانی می آمد، می گفت هانیه و شوهرش اینجا زندگی می کنند. در ماه هفتم حاملگی واقعیت تلخی برایم نمایان شد. برزو ...
ماجرای 2 سال ازدواج سفید با شاپور / این دختری سر از خانه فساد در آورد
از برادر تنهایم نمی گرفتم بیماری او بدتر شده بود و مادرم نیز مدام با دوستان معتادش سرگرم بود. مدتی بعد و در سپیده دم یک روز حزن انگیز با تماس تلفنی مادرم در جریان مرگ برادرم قرار گرفتم. مرگ او برایم خیلی درد آور بود، اما من هم با شرکت در پارتی ها و میهمانی های شبانه به سوی مصرف مشروبات الکلی کشیده شده بودم و سیگار پشت سیگار روشن می کردم و خیلی زود خانواده ام را فراموش کردم و تنها آرزویم این بود که ...
دردسر ارتباط غیر اخلاقی برای دختری که 8 سال بزرگتر از پسر بود / ارژنگ عاشق من شده بود!
دختر 32 ساله ای که به خاطر عدم ثبت واقعه ازدواج از جوان 24 ساله ای شکایت کرده بود در حالی که عنوان می کرد انگشت نمای خاص و عام شده ام و مورد تمسخر نزدیکانم قرار گرفته ام، به تشریح چگونگی آشنایی خود با جوان مورد ادعایش پرداخت و به کارشناس اجتماعی کلانتری احمدآباد مشهد گفت: حدود 6 ماه قبل وقتی از مراسم عزاداری بازمی گشتم با ارژنگ آشنا شدم. آن روز به هر بهانه ای سعی می کردیم کنار یکدیگر قرار بگیریم ...
حادثه شوم برای عروس و داماد سنندجی در شب عروسی+ عکس
به گزارش رکنا، گازگرفتگی در خانه ای واقع در خیابان ژاندارمری سنندج جان عروس و داماد جوان را در خواب گرفت. نشت گاز از دودکش آبگرمکن دو خانواده را داغدار کرد. اخبار زیر را از دست ندهید:
با اصرار به عقد پسرعمه ام در آمدم/ در آن میهمانی لعنتی نادر به من مشروب خوراند
باشیم و شناخت بیشتری از همدیگر کسب کنیم. روزهای اول در شبکه های اجتماعی در ارتباط بودیم. حتی به صورت مجازی مرا عقد کرد. می گفت اگر صحبت عاطفی بینمان رد و بدل شد، مرتکب گناهی نشده باشیم. او با این ترفند سرم را کلاه گذاشت. یک شب زنگ زد و گفت: جشن تولد خواهرش است و می توانم با خانواده اش آشنا شوم. بدون اطلاع پدر و مادرم در این میهمانی شرکت کردم. نادر دروغ گفته بود . این مراسم ...
مراسم عقد در بیمارستان دزفول!
عمومی دانشگاه علوم پزشکی دزفول عصر پنجشنبه گفت: در پی تقاضای خانواده داماد برای برگزاری مراسم عقد، اتاقی در این بیمارستان به انجام مراسم اختصاص یافت. فریدون جعفریانفر افزود: با حضور خانواده عروس در بیمارستان عاقد، خطبه عقد را جاری کرد. وی افزود: داماد تحت عمل جراحی قرار گرفته و در سلامت کامل در دوران نقاهت پس از عمل به سر می برد. برگزاری آیین عقد این زوج در بیمارستان ...
زمانی که عکس های زن جوان را در مراسم عروسی دیدم وسوسه شدم / او را مجبور کردم که به خواسته ام تن دهد
جای رفتن به خانه پدر و مادرم در شهرستان، به تنهایی در این شهر زندگی کنم. هر چند پدر و مادر پیرم با تصمیم من مخالف بودند اما کارم را دوست داشتم و نمی خواستم سربار آنها باشم تا اینکه از چند روز پیش با تهدیدهای مرد ناشناسی مواجه شدم. این مرد در ابتدا تلفنی تماس می گرفت و می گفت که عکس های خصوصی مرا در اختیار دارد و می خواهد آنها را برای پدر و مادر پیرم بفرستد و به آنها بگوید که با من رابطه ...
ایرانیان باستان چگونه ازدواج می کردند
به بعد مخارج زندگی بردوش داماد است و انداختن پارچه سبز بر روی سفره عقد به جای آن به همین مفهوم می باشد. 4-تخم مرغ: به این معنا است که همه اختیاراتی که پدر و مادر عروس و داماد درحق فرزندانشان داشته اند را از خود سلب کرده و به یک تخم مرغ مصالحه کرده وآن را بیرون می اندازند و از آن به بعد درصورتی که از آنها خواسته شود راهنمایی خواهند کرد ولی زوج جوان را مجبورنمی کنند که مطابق ...
مهم ترین درد ما بعد از جنگ نفاق بود/ در حقوق های نجومی گویا دعوای این بود سر و صدایی راه بیفتد و 20 ...
. گویا به جبهه رفته بودید و از شما هیچ خبری نداشتند و خودشان به اهواز می آیند؛ درسته؟ افروغ: بله، همراه مادرشان آمدند. نمی توانستیم خبری بدهیم. هم دسترسی به تلفن نبود و هم در عملیات بیت المقدس (فتح خرمشهر) بودیم دیگر. - چطور شد؟ افروغ: وقتی یک شب ماندند و استراحت کردند، روز بعد بلیط گرفتیم و انها را رساندیم. وقتی به خانه رساندم عذرخواهی کردم و گفتم باید برگردم. البته ...
وقایع روز آخر زندگی آدولف هیتلر + تصاویر
کرده و از میز فاصله می گیرد: این را در سه نسخه تایپ کن و سپس آن را برای من بفرست. اتاق کنفرانس آماده مراسم عروسی می شود. پنج صندلی در کنار میز بزرگ نقشه جای می گیرند. والتر واگنر (Walther Wagner)، از روسای دادگاه نازی ها، همراه با کاغذهای مربوطه وارد پناهگاه می شود. پیش خدمت هیتلر هاینتس لینگه (Heinz Linge) اشاره می کند که واگنر به اندازه عروس خوشحال است! پانزده دقیقه بامداد ...
چرا برخی مخالف اعتماد به جوان ها هستند ؟/ میرداماد نابغه روضه است
برگردیم و مروری بر شکل گیری شما به عنوان یک مداح داشته باشیم ، چه افرادی در این شکل گیری موثر بودند؛ آیا در خانواده شما کسی بود که مداحی کند؟ در خانواده ، خدایش بیامرزد پدر پدری ام خیلی به تعزیه علاقه داشته و اصلاً گروهی داشتند که در هفته تعزیه اجرا می کردند. فضای خواندن و روضه هم برای من می توان گفت از آن جا شکل گرفت. پدرم نیز با این که معلم بود، تعزیه هم می خواند. در این فضا فرصتی به من ...