سایر منابع:
سایر خبرها
مایلی کهن : دیدم دختر و پسرم قلیان می کشند بدنم لرزید / از دیدن علی کریمی کیف کردم / کی روش رفته گل بچیند
من اجازه ندادم. وی تصریح کرد: صورت این بازیکن در آن بازی به شکلی آسیب دید که همه وحشت کرده بودیم. من خودم به همراه او نزد جراح عمومی رفتم و بالای سرش بودم. تا آن لحظه نمی دانستم عمق مصدومیت او چقدر است اما آنجا دیدیم که چقدر این مصدومیت خطرناک بوده است. * جایگاه ملوان ناشی از لطف خدا و تلاش تیمی است مایلی کهن همچنین گفت: اگر امروز ملوان شرایط خوبی در جدول دارد این ...
مساله شر در الهیات پویشی و حکمت متعالیه
همه رویدادها و نیز افعال بشری آگاه باشد. 4- خداوند خیرخواه انسان هاست، اما در این خیرخواهی او هیچ احساس و عاطفه انسانی ای وجود ندارد. از منظر هارتشون، در الهیات سنتی، لطف و عشق خدا به انسان ها چنین نیست که او از درد و رنج و انسان ها متاثر و غمگین شود و از خوشحالی آنها خرسند گردد، بلکه مانند خورشید است که به همه موجودات نورافشانی می کند و همه جا را روشن می کند، اما از روشنایی و گرمای مفیدی که ...
مشکل جانبازان نخاعی فقط راه رفتن نیست / درمان سطحی عمق زخم ها را بیشتر می کند
پیروی علایقم به درآمد مستقل نیز نیاز فکر می کردیم. تدریس یکی از آرزوهایم بود که رییس دانشگاه کرج آن را محقق کرد اما پس از گذشت شش ترم دیگر کلاس به من ندادند. از آن پس در شرکت پژوهش کشاورزی سازمان کوثر مشغول به کار شدم. من هم مانند باقی مردم گاهی خسته شدم اما ناامید نشدم تا جایی که امروز با وجود شرایطی که دارم سنگ صبور افراد مشابه خودم هستم. آرزوی محقق نشده به یاری نیاز دارد ...
متن کامل گفتگوی مفصل هادی خامنه ای با حسین دهباشی
با شوق و ذوق و امتحان می گرفتیم آن درس هایی که می دادیم. مباحث ایدئولوژیک و سیاسی و چیزهای خوبی بود. و شهرستان ها هم همه می رفتند راه های دور و نزدیک، که واحدهای نظامی آن جا بودند. دیگر آن هم تا زمانی که بود ادامه پیدا کرد و خب افتاد دست بقیه دوستانی که در عقیدتی سیاسی بودند. دیگر عرض کنم که آن جا.. آهان یکی دیگر از کارهای من عضویت در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی بود در مشهد. و عملاً دیگر... ...
دختران ایرانی در رسیدن به موفقیت هیچ چیز کم ندارند/از شهید گمنام 18 ساله خواستم در ریو کمکم کند
ورزشکارانی که این شرایط را تجربه کرده اند حال و روزم را خوب درک می کنند. حضور موفق در این مسابقات جهانی مستلزم تمرین زیاد و آمادگی بالاست. مصدومیت برای ورزشکاران حرفه ای شرایطی غیرقابل تحمل است. چطور با این موضوع کنار آمده اید؟ خودم رشته آسیب شناسی ورزشی را برای ادامه تحصیل در دانشگاه دوست دارم، البته قبل از آن باید دیپلمم را بگیرم (با خنده). آسیب برای یک ورزشکار خیلی بد است ...
مردگان متحرک شهر به کجا می روند؟
بین خانواده احترام داشتم، حالا نه احترامی دارم و نه حرمتی. وقتی به سراغ هر یک از همنوعانم می روم تا کمکم کنند، همچون آب دهانی من را بیرون می اندازند. البته حق هم دارند، وقتی که زن باشی و معتاد، وضعت بدتر است. به خاطر زن بودنت، حرف های بدتری را باید بشنوی و به روی خودت نیاوری. گویا پای درد دلش باز شده باشد، ادامه می دهم: دوست داشتم ، مادری مهربان برای فرزندانم باقی می ماندم. سرپناهی داشتم ...
شما از این جریان برجام تا این رهبر را دارید واهمه نکنید/ مؤمنین هم باید فضای مجازی داشته باشند
. فطرت ها بین این دو تا انتخاب بکنند. کسی اهل فطرت است دین را انتخاب بکند کسی که اهل طبیعت و دنیا است آن طرف را انتخاب بکند. این طور باشد می شود لا اکراه اما حالا که این گونه نیست! این سازمان ملل سرتا سر برای اکراه به کفر است. شما ببینید برای اسرائیل و موجودیتش چگونه تلاش می کنند؟! فلسطینی ها هم آدمند چه کسی برای آن ها کار می کند؟ این ها به چه کسی پناهنده بشوند؟ پول ها دست چه کسی است؟ پول ...
زنان موتورسوار در پیست آزادی چه می کنند؟
موتورسواری پارک کوهسار تهران برگزار شد، شرکت کردم. در آن مسابقه مادرم هم شرکت کرده بود، من اول شدم و مادرم دوم. خبرنگاران زیادی سراغم می آمدند، یک جا به یکی شان گفتم، خیلی دوست دارم خانم اشلی فیولیک قهرمان موتورسواری امریکایی را ببینم، او هم این حرف من را در یک خبرگزاری فرانسوی خوانده بود و از من دعوت کرد به امریکا بروم. به گفته نورا، سال 2010 بود که به دعوت اشلی فیولیک به امریکا رفت ...
نورآفاق، الگویی از زنان شجاع تاریخ است
از چگونگی انتخاب تان برای بازی در نقش نورآفاق بگویید. آقای ورزی چطور شما را انتخاب کردند؟ آیا بازی های قبلی تان را در سینما و تئاتر دیده بودند؟ خیر. ایشان از قبل هیچ بازی ای از من ندیده بودند، اما چون کارم را از تئاتر شروع کرده بودم، فکر می کنم خیال شان بابت بازی ام راحت بود و اعتماد زیادی به من کردند. البته خیلی خوشحالم ایشان این اعتماد را به من کردند و اجازه دادند خودم را نشان بدهم. از ابتدا قرار بود در این مجموعه با مادرتان همبازی باشید؟ اول کدام تان انتخاب شدید؟ حدود دو سال قبل از این که کار به صورت رسمی کلید بخورد و ضبط آن آغاز شود، من همراه عده دیگری به دفتر آقای ورزی رفتیم و تستی دادیم و گفتند با ما تماس می گیرند. بعد از حدود یک سال زنگ زدند و گفتند برای این پروژه انتخاب شده ام. البته من فکر می کردم طرح دیگر تمام شده و خوشحال شدم وقتی دیدم کار تازه قرار است مقابل دوربین برود. انتخاب شدن من حتی پیش از مادرم بود و بعد به این نتیجه رسیدند که چه بهتر است خانم گوهر خیراندیش هم در نقش طوبی (مادرم) بازی کنند که بازی در کنار ایشان و بزرگان دیگری چون سعید نیکپور، جمشید مشایخی و دیگران واقعا برای من جای افتخار و خوشحالی داشت. تعریف شما از شخصیت نورآفاق چیست؟ او چه خصوصیات و ویژگی هایی دارد؟ نورآفاق خیلی به شخصیت خودم نزدیک بود و من این سوءاستفاده را کردم که بتوانم شخصیت این دختر را با توجه به ویژگی های خودم بسازم. او دختری مسئولیت پذیر و باخانواده است و بزرگ تر و کوچک تر و ارزش های ارتباطات خانوادگی را می شناسد. معیارهایی که در آن زمان خیلی مهم بودند و متاسفانه رفته رفته کمرنگ شدند. به نظر می رسد نورآفاق به نسبت دیگر دختران هم سن و سالش در آن سال ها ویژگی متمایزی دارد. شیطنت می کند، در اجتماع حاضر است و شبیه دیگر دختران آن دهه نیست که عموما از خانه خارج نمی شدند. به نظر خودتان این تصویر چقدر دقیق و واقعی است؟ تمام تلاشم را کردم که این اتفاق بیفتد. البته نورآفاق نمودی عینی هم دارد و آقای ورزی این شخصیت را از روی یکی از زنان فعال و انقلابی آن دوران که البته الان اسمش در خاطرم نیست، الهام گرفته است. به نظرم نورآفاق نمادی از زنانی است که در آن دوران وجود داشتند و می تواند الگویی برای زنان روزگارمان باشد. به لحاظ گویش و اجرا چقدر تلاش کردید به تاریخ وفادار باشید؟ در این راه از چه منابعی استفاده کردید و راهنمایی های آقای ورزی چقدر کمک کننده بود؟ نوع ادبیات محاوره ای آن زمان ها با دوره کنونی خیلی متفاوت بوده است؛ به لحاظ رفتار و گفتار خب آن زمان ها همه چیز خیلی مودبانه تر بوده و آدم ها ارزش های بیشتری را در گفت وگوهایشان برای هم قائل بودند. حتی آداب غذا خوردن ها هم فرق داشت. مسلما من در آن زمان ها نبوده ام و پیدا کردن شکل درست آن برایم سخت بود؛ اما آقای ورزی، کارگردان تیزهوش و نکته سنجی هستند و راهنمایی هایشان بسیار به کمکم آمد و از این بابت واقعا مدیون شان هستم. البته خودم هم به سراغ منابعی رفتم و از طریق اینترنت سعی کردم عکس ها و فیلم های موجود از آن دوره را ببینم و با بازی ام تطبیق بدهم. شما در خانواده ای هنرمند بزرگ شده اید و قطعا نقش والدین و این محیط هنری در رشدتان بی تاثیر نبوده است. آیا از ابتدا تصمیم داشتید بازیگر شوید؟ بازیگری چقدر برایتان جدی است؟ نه. اصلا از ابتدا چنین قصد و تصمیمی نداشتم، چون شرایط سخت و دشواری کارها را به شکل برجسته تری می دیدم و در خودم این توان را نمی دیدم با این شرایط کنار بیایم و به این شکل بازی کنم. به نظرم هنرپیشگی برخلاف اسم زیبایی که دارد، جزو یکی از دشوارترین کارهاست. هنوز هم بازیگر نشده ام؛ فقط به صورت ناخودآگاه و ژنتیک تحت تاثیر محیطی که در آن بزرگ شده ام، این ویژگی در من شکل گرفت و پرورش یافت. با این حال کار واقعا برایم لذت بخش و شیرین بود. ما تحت شرایط سخت و فشرده ای این کار را ضبط کردیم. گاه به خودمان می آمدیم و می دیدیم از صبح تا مثلا ساعت هفت شب بدون این که غذایی خورده یا استراحتی کرده باشیم، مشغول کار بوده ایم و این گذشت زمان را متوجه نمی شدیم. یا زمان هایی بود که خسته و خالی از انرژی به خانه می آمدم، اما هنوز ذوق کار را داشتم و منتظر بودم فردا صبح دوباره برای ادامه اش بروم. در این مدت حضورتان در عرصه هنری، فعالیت در سینما، تئاتر و تلویزیون را تجربه کرده اید. کدام یک از این عرصه ها را بیشتر دوست دارید؟ اولویت خودتان به لحاظ کاری چیست؟ نمی توانم انتخابی بکنم. من هیجان و کسب تجربه های مختلف را دوست دارم و به خاطر همین مایل هستم در تمام این عرصه ها حضور داشته باشم. با این حال شاید بهتر باشد این طور بگویم که تئاتر از اولویتی کمی بالاتر برایم برخوردار است؛ چراکه زندگی همه ما صحنه ای از تئاتر است و دائم در حال تمرین آن هستیم. تئاتر پایه و اساس زندگی یک هنرپیشه حرفه ای و نقطه تعالی روح اوست و تمرینی است که موجب روز به روز بهتر شدن بازیگر به روی صحنه می شود. لذا تئاتر برایم در منزله نوعی کلاس درس است. سینما و تلویزیون عرصه هایی هستند که به من این اجازه می دهند امتحانم را پس بدهم و تا حد امکان جلوی دوربین قابل قبول باشم. نگران نیستید سایه و نام والدین تان موجب شود خودتان به صورت مستقل دیده نشوید؟ نه اصلا. البته در سوالات قبلی هم به نحوی پاسختان را دادم. نگران نیستم. فقط احساس می کنم این قضیه شاید به نوعی باعث شده حساسیت ها روی من بیشتر باشد. من درس این رشته را خوانده ام و تلاش خودم را کرده ام تا مثل گوهر خیراندیش، پله پله از اول شروع کنم و جلو بیایم و در نقش هایم شناخته بشوم. البته کار برایم سخت تر است و این قضیه را انکار نمی کنم. تصمیم تان برای ادامه بازیگری چیست؟ الان مشغول چه کاری هستید؟ در حال حاضر مشغول کار خاصی نیستم. همان طور که گفتم، از آنجا که تئاتر را دوست دارم تمام تلاشم را می کنم از این محیط خیلی دور نشوم و یادم نرود باید بازیگر بهتری بشوم. باید مدام این توانایی ها را تمرین کنم، لذا الان سر کلاس محمد رحمانیان هستم و گرچه با توجه به سنم کمی دیر به این نتیجه رسیدم که باید بازیگر بشوم، اما ایشان مرا بخوبی و به عنوان فردی مستقل، نه دختر آقای اسماعیل خانی و خانم ...
مسابقه ای با حال برای ارتباط صنعت و دانشگاه/ فن آورد آوردگاه دانشجویان خلاق
به درد کشور خودمان بخورد و مشکل ایرانی را حل کنند. قمری که خود از فارغ التحصیلان علوم کامپیوتر دانشگاه شریف است ادامه می دهد: سال 93 اولین دوره مسابقات را در رشته IT برگزار کردیم. با تعدادی از شرکت ها صحبت کردیم و از آنها خواستیم تا مشکلات شان را به ما بگویند. آنها هم توضیح می دانند که فلان مشکل را دارند یا مدتی است دنبال شخصی با تخصص ویژه ای هستند اما پیدا نمی کنند. آنطور که ...
فریاد و جنجال تنها راه علاج درد ازدواج کودکان نیست
سخنان روز گذشته یکی از نمایندگان مجلس نیز در نوع خود تکان دهنده بود. محمدعلی پورمختار، عضو کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس، روز یکشنبه مدعی شد: برخی دفاتر ثبت ازدواج بدون توجه به الزامات قانونی، با ثبت سن غیر واقعی دختران شرایط ازدواج آنها را فراهم می کنند. وی افزود: در برخی موارد ثبت ازدواج در دفاتر به شکل نادرستی انجام می شود، به این معنی که سن واقعی دختران ثبت نمی شود و سن بالاتر از حد قانونی ثبت می شود. بنابراین سوءاستفاده هایی این چنینی صورت می گیرد. ...
چند شاهکار نیمایی/ آن گل صحرا به غمزه شکفت
توان کاسه این تار شکست " این وزن هم دارد . همین با تمام کسانی که شعر بی وزن می گویند این اختلاف سلیقه را دارم که راه زیادی نیست که شما این وزن را بپذیرید . احتمال دارد یک مقدار به نظرتان سخت بیاید ، این طور نیست . از ساده شروع کنید ، هم لذت بخش تر است و هم در ذهن همه می ماند و مردم به خاطر وزنش آن را به یاد می آورند . شاملو از نیما می گوید روز اول سال 1325 بود، ما در تهران بودیم ...
از حاشیه سازی و اتهام زنی به خانواده هنر بیزارم
؟ من اگر پنج فیلم دیگر بسازم و در مجموع بگویند فلانی کارگردان صاحب سبکی است، به نظرم ضرر کرده ام. این حرف یعنی فیلم هایم شبیه یکدیگر و فرم شان یکی است. در حالی که هر موضوعی فرم خاص خودش را می طلبد. یعنی نفس هیچ شباهتی با شیار 143 ندارد ؟ آبیار: به جز جنس بازی ها و موضوع رئالیستی دو اثر، چه شباهت دیگری می توان بین این دو فیلم پیدا کرد؟ من اگر موضوع جدیدی دارم باید بگردم و فرم خاص ...
آرزو داشت که اولین شهید روستایش باشد که شد/ همسر شهید: منتظر بودم لااقل با پیکرش وداع کنم، اما چیزی از ...
همسر از مواردی بود که در خواستگاری مطرح کردند. می گفت برای من خیلی مهم است که شما احترام پدر و مادرم را حفظ کنید. خیلی به پدرو مادرش احترام می گذاشت. هروقت که خسته از شهر دیگری که دانشگاهش بود برمی گشت تا پدرومادرش کاری را می گفتند همان جا روی پله کیفش را می گذاشت و می رفت دنبال کاری که خواسته بودند. بعد از ازدواج پنجشنبه و جمعه ها از تهران می آمدیم آمل به محض رسیدن به سراغ پدر و مادرش می رفت تا اگر ...
با هدف کسب طلای جهانی برمی گردم/ دوست داشتم فضانورد شوم!
بشوم و برای ان هم بسیار تلاش می کردم و هنوز هم این مسئله جزء بزرگترین آروزهای من است که بتوانم برای یکبار هم شده به فضا سفر کنم، و شاید این مسئله محال باشد اما من فضانوردی را دوست داشته و دارم. من همیشه دوست داشتم کاری انجام دهم که برای اولین بار رخ می دهد و بطور کلی متفاوت باشم و زمانی که وارد تکواندو شدم این رشته ورزشی زندگی من را به طور کلی عوض کرد و خداراشکر مسابقاتی پیش روی من قرار ...
بازیگر معمای شاه : از دیدن تصاویر واقعه 15خرداد حیرت کردم
آنها می گوید از کشور ما بیرون بروید ، اما هرگز دیگر چنین حالت و برخوردی تا پایان سریال از وی مشاهده نمی شود. حتی در دوره پیری می گوید یک بار در جوانی درگیر شدم اما فقط همان یکبار بود و چون هیچ وقت نقشی را آنقدر نرم بازی نکرده بودم، این مسئله نقشم را سخت می کرد. از طرفی بازی کردن نقش های طولانی سبب می شود که بازیگر با شخصیت آن نقش زندگی کنید. مثلاً من هر وقت که بخواهم محمود وزیری را می توانم به ...
خانواده ای که درآمد زندگیشان تنها ماهی 100 هزار تومان است / زنی که معلولیت همسرش را صبوری می دهد + تصاویر
تلاشش بی فایده بود.. پیرمرد بیچاره با همسر مریضش را با کوله باری پر از غم و حسرت از اینکه در دنیایی با این همه پیشرفت و تکنولوژی باید با چنین شرایط سخت زندگی کنند به امید لطف مردمانی مهربان و خیر و حمایت دستگاه های حمایتی به امان خدا می سپارم و از روستا خارج می شوم.. تنها کمکی که توانستیم به صدیقه خانم و محمد امین با این همه مشکلات و مشقات که با آن دست وپنجه نرم می کند، کنیم ...
محدثی: دین باید پاسخگو باشد - قائمی نیا: دین درمقام تعریف یا تحقق؟
برآن شدیم که این مناظره را با حضور دو طرف مورد بحث ادامه دهیم. ضرورت بررسی کارنامه دین و اینکه از چه جایگاهی و با کدام عقلانیت می توان ناظر به عملکرد دین، آن را مورد نقادی قرار داد، موضوعی است که طی این مناظره در خبرگزاری مهر مورد بررسی قرار گرفته است. بخش اول این مناظره را در ادامه می خوانید؛ *آیا می توان کارنامه دین را مورد سنجش و ارزیابی قرارداد؟ اگر پاسخ آری است چنین سنجشی باید درون ...
هشت برداشت از زندگی سردار شهید تقوی فر؛ از اعتماد به جوانان تا استکبارستیزی
.... آن مقطع زمانی در خوابگاه بسیج زندگی می کردیم. در اوقات بیکاری هم برای رزمندگان خط مقدم آجیل بسته بندی می کردم. سال ها بعد از جنگ تحمیلی در حالی که چهار فرزندمان محصل بودند، از من خواست تا درسم را ادامه بدهم. رشته مدیریت فرهنگی قبول شدم و خودشان من را در دانشگاه ثبت نام کردند و امروز دانشجوی ارشد مدیریت فرهنگی هستم. برداشت سوم: ارتباط صمیمانه با جوانان ...
گفت و گو با حامد همایون که امسال ستاره شد
حق اش باشد. حامد سال ها به موسیقی عشق ورزید و تلاش و مطالعه و تجربه کرد و در کنارش، در خانواده ای تحصیلکرده، تحصیل اش را هم فراموش نکرد و تا مقطع فوق لیسانس درس خواند. او این استایلش در خواندن را رایگان و اتفاقی به دست نیاورده است. تلاش کرد و تلاش کرد و وقتی با واسطه سامان امامی آهنگساز و نوازنده به محسن رجب پور معرفی شد، آنقدر توانایی و دانش داشت که این تهیه کننده باسابقه و باتجربه بگوید با او ...
کارآفرین موفق ایرانی؛ عشق به کار، من را ماندگار کرد
! نه. واقعیت این است که من و برادرم با تلاش و درآمد خودمان کار را ادامه دادیم. البته در همه این سال ها از وام نیز استفاده کرده ایم، اما در حد اعداد و ارقام کوچک. چون وام های کلان نیاز به سند و اعتبار داشتند که ما فاقد هر دو بودیم. اما وام های کوچکی گرفته ایم که در همان دوران واقعا توانسته گره کارمان را باز کند. مسئله ای که من همیشه و در هر بحثی به آن اشاره می کنم، این است که سرمایه ما اعتبارمان ...
امام رضا (علیه السلام) و تشیع در ایران
روی منبر گذاشتند. حمد و ثنای خدا گفت و بر پیامبر خدا و خاندان او صلوات فرستاد. آن گاه گفت: ایها الناس! مردم با علی بیعت کرده اند. از خدا بترسید و علی را یاری کنید که به خدا از اول تا آخر بر حق بوده است و پس از پیامبر شما، از همه کسانی که رفته اند و تا روز قیامت خواهند بود، بهتر است. سپس دست راست خود را به دست چپ نهاد و گفت: خدایا! شاهد باش که من با علی بیعت کردم. پس از آن گفت: خدا را شکر که مرا تا ...
تکِ فرهاد، محرومیت مطلق، غفلت مسئولین
دست وپنجه نرم می کند، پزشک جلوی پیرزن روی زمین می نشیند وحرفهایش را می شنود انگار پیرزن ساکت تر شده، پیش خود فکر می کنم کاش همه مسئولین این گونه بودند. همین گونه که در اُرت می چرخیم به زن جوانی با چادر صورتی بلوچی زیبا برمی خورم می گویند دیروز عروسی اش بوده! جز چادر وچهره بزک کرده اش که اگر نبود شاید متوجه نمی شدم. می گوید آرایشگر آشنا داریم برای عروسی ها می آید وعروس را می ...
استاد کوچولو
اند را از دست بدهند و برای همین، به کمک ایده ی موفقیت و همچنین نوعی زیبایی شناسی شخصی، تلاش می کنند تا از تصویرِ آینده ی خود فرار کنند. آن ها دوباره یک فیلم درباره ی مردم بدبخت و مفلوک دیده اند، یک کابوس از فردایِ خود. اما وضعِ منتقدانی که چنین نظری دارند، با تماشاگرانِ معمولی فرق می کند. یکی از آدم های کله کوچکی که به واسطه ی یک مجله و نشر و مهمانی های آخر هفته ی خود، می خواهد سری تو سرها بزرگ ...
انکار ایران، انکار وجود خویش است
ها صرفنظر کند. تعلق همیشه خوب نیست یا همه تعلق ها را نمی توان خوب دانست ولی آدمی با تعلق آدمی می شود. البته او می تواند در سیر معنوی مراتب نازل تعلق را کنار بگذارد و به تدریج به جایی برسد که جز خدا نبیند و در دوست فانی شود ولی این برای همه اتفاق نمی افتد. هر چند که با تحقق چنین امکانی است که مردمان تصوری از آزادگی پیدا می کنند و راه رهایی را می یابند ولی مردم بهر حال اهل تعلقند و اگر تعلق به آئین ...
پدیده 1-2 پرسپولیس / برد رویایی با گل ثانیه آخر امیری
عالیه این پسر،باید 90 دقیقه بازی کنه،فکرشو کنین اگه نمیبود الان بازی مساوی میشد،سانترهاش عالیه،همه ی تیمها از خداشونه که احمدو داشته باشن،اونوقتو تو پرسپولیس نیمکت نشینه،قدرشو خیلی بیشتر از اینا باید بدونیم نقل قول +16 #68 mr A 2016-12-10 17:03 نقل کردن جفت شیش: به خدا اون کرنر که اعلام شد من به بابام گفتم که این گله! وقتی گل شد باور نکردم از این چیزام ما ...
خبرهای جدید از ساخت پایتخت5
به گزارش جام جم آنلاین ، مجموعه تلویزیونی پایتخت که تا به حال 4 سری از آن ساخته شده، از جمله پرمخاطب ترین و محبوب ترین سریال هایی است که تا به حال از تلویزیون پخش شده و تکرار آن بارها از شبکه های مختلف به روی آنتن می رود. آن طور که فارس نوشته است، ماه مبارک رمضان یکی از مهم ترین باکس های پخش سریال برای تلویزیون محسوب می شود، مدیران تلویزیون تصمیم گرفته اند مذاکراتی با سیروس مقدم داشته باشند تا او سری پنجم سریال پایتخت را برای رمضان 96 کارگردانی کند. این پیشنهاد در حالی مطرح شده که پیش از این اعلام شد مقدم وارد پیش تولید هنگام بیداری شده است. این سریال از جمله آثار الف ویژه است که به مقطع تاریخی مقاومت مردم بوشهر در برابر انگلیسی ها و شخصیت آیت الله سید عبدالحسین لاری می پردازد. پایتخت 1 و 2 و 3 در نوروز 90 ، 92 و 93 از شبکه یک سیما پخش شد و پایتخت 4 نیز در رمضان 1394 پخش شد. در این سریال محسن تنابنده، احمد مهرانفر، علیرضا خمسه، ریما رامین فر، مهران احمدی، نسرین نصرتی، هومن حاجی عبداللهی، هدایت هاشمی و محمدرضا علیمردانی و سارا و نیکا فرقانی اصل بازی می کنند. ...
حقایقی درباره هدیه تهرانی که نمی دانستیم
باور باشد ودرس اجرا شود . در سینمای دنیا هم فقط بازیگر نیست که سعی می کند کاراکتر جذاب و متفاوتی خلق کند آنجا مجموعه ای از عوامل وتواناهایی دست به دست هم می دهند تااین اتفاق را تسهیل کنند در سینمای ما گاهی هر کدام از این عوامل نهایت کوششان را می کنند که این اتفاق نیافتد!حالا من باید تلاش مضاعفی بکنم تا به رغم همه این عوامل بازدارنده ،جوری جلوی دوربین و روی پرده ظاهر شوم که توی ذوق نزنم ومردم ...
هر کسی می گوید مدافعان حرم برای پول می روند یزیدی است
48 در مازندران متولد شدم. 16 سالم بود خدا علی را به من داد. البته ابتدا قرار بود نامش را صادق علی بگذاریم چون صبح زود وقت اذان صبح به دنیا آمد. خیلی نگران سلامتی اش بودم و اینکه نکند اتفاقی هنگام زایمان برایش بیافتد. شاید چون سن کمی داشتم بر نگرانی ام افزوده می شد. تا اینکه یک ماه قبل از تولدش خواب دیدم پهلو درد شدیدی دارم، دکترهای زیادی رفتم و هر کدام یک چیزی می گفتند. شب آقای قد بلند کمر بسته ای ...
اگر ننویسم می میرم.../ یادی از کیهان نویس آران و بیدگل
ورق پاره و رنگ و رو رفته ای به اسم سجل میلادم به بیستمین روز از اولین ماه گرم تابستان به آن زمان که 1320 سال از سفر پر خطر محمد (ص) از مکه به مدینه می گذشت رقم خورده است. و حتم دارم حقیقت در این میان گم گشته است... ...من، یازدهمین فرزند پدر و مادرم بودم. پیش از من، ده تای دیگر، همه مرده بودند. فقر و ناداری و نبود بهداشت، دارو و درمان، علت های اصلی مرگ و میر شمرده می شد. آ شیخ اسماعیل، بر ...