سایر منابع:
سایر خبرها
مرحوم آهی بین تزکیه و تعلیم زندگی می کردند
دوستانشان زنگ می زدند، وقتی مطرح می کردیم که فلان دوست شما اصلاً به شما زنگ نمی زند یا از شما سراغ نمی گیرد، می گفتند: پدر! من که نیازی به زنگ آنها ندارم با کار من کاری نداشته باشید . وی در ادامه به بیان خاطره ای از دوران جوانی خود پرداخت و گفت: زمانی که 18 سال داشتم یک منافق را دستگیر کرده و سیلی در گوش آن فرد زده بودم. وقتی این فرد را می خواستند به زندان منتقل کنند مرحوم پدر که مسئول کمیته ...
قتل هایی که تلگرام مقصر آن ها بود
درباره انگیزه اش از قتل گفت: دو روز قبل از قتل متوجه شدم که همسرم عضو تلگرام شده است. او در گروه هایی حضور داشت که مردان غریبه هم بودند. این موضوع آزارم می داد. شب جنایت با هم صحبت کردیم و از او خواستم که تلگرام را پاک کند، قبول نکرد. درگیر شدیم و با چاقو دستش را زخمی کردم. بعد با شال بستم. نیمه شب خواست به خانه مادرش برود که مانع شدم. بعد جوراب زنانه ای را دور گردنش پیچید و تهدید به خودکشی ...
حمام گله داری، از فراموش خانه تا جاذبه توریستی + عکس
خانه ها آبگوشت بود. نیکونام در ادامه افزود: 5روز در هفته ماهی و غذای دریایی می خوردیم و روزهایی که غذا آبگوشت بود، می فهمیدیم زن ها به حمام رفته اند. وی بابیان اینکه خانم ها با تشریفات خاصی به حمام می آمدند و چون تا بعدازظهر می ماندند با خود خرما و ارده، نخود و تخمه می آوردند، اضافه کرد: در آن زمان دیدار جوان ها باهم آزاد نبود و خانواده ها برای پیدا کردن همسر برای پسرانشان ...
قتل نوعروس همچنان مبهم مانده/دامادجوان:7سال است بیگناه در زندانم/دیوانعالی،اعدام را نپذیرفته
در وسط اتاق پذیرایی افتاده بود روبه رو شدم. من همسرم را دوست داشتم. باور کنید من او را نکشته ام! سپس خواهر نوعروس در برابر قضات ایستاد و از مشاجره های شوهرخواهرش گفت که چگونه خواهرش را مورد آزار قرار می داد. او گفت: حتی شب قبل از قتل خواهرش به او تلفن زده و از رفتارهای شوهرش به شدت گلایه کرده بود. وی گفت: من مطمئن هستم که شوهرخواهرم، خواهر بیچاره ام را کشته است. سپس رئیس ...
محله های قدیمی خراسان؛ معماری دیروز، گمشده امروز
ساخت وسازهای جدید به ویژه در یک دهه اخیر، از آن حیاط ها خبری نیست و فقط برخی ها در بام ها سبزه کاری و در تراس منازل گلدان می گذارند و پیش ورودی خانه ها در آپارتمان نیز به فضای باز ختم نمی شود. به طورکلی پس از سال ها الگوی معماری قوم های مختلف خراسان شمالی به یک شکل شد و اکثر خانه های قدیمی بزرگ و قشر متوسط باهم ترکیب شدند و قشر مرفه هم همین طور بوده فقط تعداد اتاق ها و فضا اضافه می شده ...
اولین کارتن خواب رسمی تهران: محمود هستم، کد 01، تخت 1
زود می خوابی. بذار یه چیزی بدیم بهت که سر حالت بیاره. همین شد که من اولین بار شیشه کشیدم. شیشه کشیدن همانا و سه شبانه روز بیدارماندن همان. حالا 20 سال بود معتاد بودم. اولین باری که با آنها شیشه کشیدم، چهار ماه نشد که کارتن خواب شدم. ماجرا این بود که وقتی مواد مخدر هروئین و تریاک بود، حداقل 20 سال طول می کشید تا طرف کارتن خواب بشه، اما این شیشه کشیدن تو یک هفته خیابون خوابت می کنه. شیشه بکشی، سر ماه ...
استفاده از امکانات دولتی برای انتخابات ریاست جمهوری جرم است
این دوستان یا در فضای سیاسی کشور ایجاد می شود؟ نمی دانم. من تحلیلگر سیاسی نیستم و نمی توانم پیش بینی کنم؛ اما همانطور که در دور قبل به این درخواست که درخواست قانونی نبود، توجهی نشد، طبیعتاً در این دوره هم وضع به همانگونه خواهد بود. برای شورای نگهبان تفاوتی نمی کند که چه کسی انتخاب شده و چه کسی نامزد هست و چه شرایطی وجود دارد. نگاه شورای نگهبان به چارچوب های قانونی است و بر اساس قانون ...
اعمال تذکر لاریجانی به دولت پس از 2 ماه/ ذوق زدگی خبرنگار آمریکایی از یک اظهارنظر نسنجیده!/ هووتراشی ...
آن که خائفانه و از موضع ضعف و قابل شماتت بفرمایید؛ برجام نبود کارمندان مان هم بی حقوق می ماندند! با این توصیف تصور می کنید دیگر وزیر خارجه تان روئی برای نشستن مقابل حریف و از توانی برای دفاع مقتدرانه از مواضع و منافع ملی ایران در مقابل دشمن بدسیرت برخوردار خواهد ماند؟ مگر آن که بپذیریم عامدانه به جای آن که موظف به انتقال فشار از داخل به خارج باشید می کوشید از طریق انتقال فشار خارجی به ...
آسمانی شدن شهید حسینی با نماز اول وقت
.... گفت کاری می کند که من آمادگی کامل را به دست آورم. گفت تو فکرت را آماده کن، جسمت با من. نیم ساعت قبل از مبارزه یک قرص به من داد و گفت که این قرص نیروی بدنی ات را بالا می برد و کمک می کند که موفق شوی. من هم با اتکای به آن قرص انرژی مضاعفی گرفتم و در مسابقه پیروز شدم. بعد از مسابقه متوجه شدم که حمید می خندد. گفت می دانی قرصی که به تو دادم چه بود؟ گفتم مگر قرص تقویتی نبود؟ گفت نه، قرص ویتامین ...
جنجالی ترین قاتلان زن ایران
پرسپولیس به آلمان رفته بود، شبانه وارد خانه او شد. شهلا یک سال بعد به قتل لاله اعتراف کرد و درباره جنایت گفت: همسرم با پرسپولیس به آلمان رفته بود. من تصمیم گرفتم با استفاده از غیبت او برای همیشه لاله را از زندگی ام حذف کنم. شب حادثه با کلیدی که از خانه ناصر داشتم، داخل خانه او رفتم و پشت شوفاژ پنهان شدم. از آنجا دیدم لاله همراه دو فرزندش و دوستش به خانه آمدند. تا صبح پشت شوفاژ بودم. وقتی فرزندان لاله ...
همسرم در مراجعه به بیمارستان سالم بود/ منتظر جواب پزشکی قانونی هستیم
هیچ مشکل روحی و جسمی نداشت. وی با اشاره به اینکه همسرش زایمان طبیعی داشته است، افزود: پس از بستری همسرم و انجام معاینات پزشکی توسط پزشک متخصص و اعلام سلامت جسمی و حیاتی، او را حدود ساعت 8:15 به اتاق زایمان منتقل کردند. همسر الهه زارعی خاطرنشان کرد: من برای انجام امورات اداری و بیمه از بیمارستان خارج شدم و ساعت 11:00 مجدد به بیمارستان بازگشتم و وقتی جویای حال همسرم شدم به من ...
ورود "جم" به شبکه نمایش خانگی/اینجا نانوایی است نه...؟!
به گزارش شهدای ایران ، همین چند روز پیش در یکی از سوپرمارکت های پایتخت مشغول خرید بودم که به عادت معمول یکی دو انیمیشن دارای هولوگرام، شناسه دار و مجاز را انتخاب کردم که پسرم در خانه تماشا کند. سرقت غیرمسلحانه از جم ! چند روز بعد وقتی شب هنگام به خانه برگشتم متوجه شدم تلویزیون ما دارد جم جونیور (Gem junior) پخش می کند، یک لحظه فکر کردم، علم آنقدر پیشرفت کرده که بدون گیرنده و ...
پژو تمام قطعه سازان ایرانی را سرکار گذاشت/ قیمت مواد خوراکی از تورم جلو زد/ دومینوی بدهی دولت در سال ...
دولت قدری به فکر ما بیفتند. وی تأکید کرد در این باره به روزنامه های حامی دولت هم زنگ زده ام ولی اغلب آنها یا جواب سربالا می دهند یا اینکه اصلاً پاسخگو نیستند و نمی خواهند حرفی در نقد سیاست های اشتباه دولت روحانی بنویسند. این فرد که سهامدار شرکت سایپاست همچنین با انتقاد از بسته ماندن طولانی مدت نماد شرکت ها در بورس گفت: پس از گذشت 72 روز نماد شرکت سایپا (خساپا) در بورس را باز کردند ...
به خدا التماس کردم که نجاتم بده!
ماشین های تسطیح اراضی بود. بعد از فارغ التحصیلی در یک شرکت استخدام و در قسمت ماشین آلات مشغول به کار شدم. مدتی بعد رفتم آمریکا و چند سالی هم همانجا ماندم و تجربه بیشتری در زمینه تخصصم به دست آوردم. دلم می خواست همسرم هم کنارم باشد، اما نیامد. در آمریکا هم مصرف موادم ادامه داشت و آنجا کوکائین مصرف می کردم. چون آزاد بود و کسی هم کاری نداشت. مدتی هم برای کار در دبی بودم و زمانی که برای مرخصی به ایران می ...
چه بلایی بر سر نوعروس بیچاره آمد + عکس
را دیدم، فهمیدم ماجرا چیست. حدود 8 ماه قبل از حادثه او به خواستگاری ام آمده بود. اما چون شنیدم که متاهل است به او جواب رد دادم و مدتی بعد نامزد جوان دیگری شدم. من تا آن موقع نمی دانستم که همسر آن مرد پریسیماست و همه حرف هایی که زن اسید پاش گفته تهمت است و من اصلا قصد ازدواج با شوهر او را نداشتم. عامل اسید پاشی چطور دستگیر شد و دادگاه چه تصمیمی درباره اش گرفت؟ شوهرش او را لو ...
زندگی نامه شهید آلبرت الله دادیان
مورد هم نبوده که خانواده ها مبل یا صندلی نداشته باشند. حتی خانواده هایی بودند که وضع مالیشان خوب نبود و فقط یک اتاق برای زندگی داشتند؛ اما وسط همان یک اتاق، میز ناهارخوری گذاشته بودند! اصلاً عادت ندارند روی زمین بنشینند و صندلی و مبلمان، ظاهراً جزء جدایی ناپذیر زندگی ارامنه است. مثل تمام دیدارها، حضرت آقا، قبل از هر چیز، عکس شهید را می طلبند و چند دقیقه ابتدایی صحبت را از شهید و محل و ...
وقتی فهمیدم مریم باردار است، تصمیم گرفتم او را بکشم+فیلم گفتگو با متهم و عکس
آنجا با او آشنا شدم. مگر با رضایت خودتان ازدواج نکردید. پس چرا اختلافتان به اینجا رسید؟ نمی دانم چرا ازدواج کردم. من اصلا فکر ازدواج نبودم و بیشتر فکر دوستی بودم تا ازدواج، اما به خاطر مادرم که روی تخت بیمارستان بود و از من می خواست که قبل از مرگش داماد شدنم را ببیند تن به این ازدواج دادم. قبل از ازدواج با هم اختلاف نداشتید؟ مشکل ما از روز اول شروع شد و ...
دیوانه بازی قاتل در جلسه دادگاه+عکس
بعد نوید در حالی که اسلحه ای را زیر کاپشنش پنهان کرده بود به سمتم آمد و با تهدید از من خواست تا سوییچ و موتور را به او بدهم .من هم از ترسم سویچ را به او دادم و از موتور پیاده شدم. او بلافاصله سوار موتور شد اما هنوز چند متری دور نشده بود که روی زمین افتاد و یک تیر از اسلحه اش شلیک شد. پسر جوان سوار موتور شد و کرد و من با پلیس تماس گرفتم. ماموران وقتی به محل آمدند پوکه تیری را که از اسلحه نوید شلیک ...
کامیار کارهایی با من می کند که عقل جن هم به آن نمی رسد
خرید و هرچه دلت خواست برایت می خرم. من هم همان طور که خواسته بود عمل کردم. آن طور که شیده تعریف می کند، شوهرش اخلاق های عجیبی دارد. اوایل عقدمان اغلب اوقات کامیار به من بی توجهی می کرد. البته گاهی هم برای حفظ ظاهر سرسری زنگ می زد و حالم را می پرسید. با این که ناراحت می شدم، اما نشان نمی دادم. همان موقع هم اخلاقش خیلی خوب نبود، اما مثل الان هم نبود که وادارم کند عذرخواهی کنم. معنی اینها ...
عکس های ناجور زنان غریبه ، زن شوهردار را به دردسر انداخت
عصر مشغول کار می شد، من هم در خانه تمام کار های منزل را انجام می دادم و عصر ها به امید دیدن اردشیر، دقیقه شماری می کردم. اما او بعد از آمدن به خانه، باز هم می گفت مقداری از کار هایش ناتمام است و خودش را در اتاق مشغول می کرد. این گونه رفتار او ادامه داشت و از من می خواست که مزاحم کارش نشوم و من هم در تنهایی به سر می بردم. روز ها به همین ترتیب سپری می شد تا این که فرزندم به دنیا آمد و ...
جوانی را اجیر کردم تا با زن سابقم دوست شود و او را به باغ بیاورد! / سیمین آمد و ما...
چند روز بیشتر تا مراسم بله برون نمانده بود. من از همان روز اولی که سیمین رادر پارک دیدم، شیفته ظاهرش شدم و تصمیم قطعی ام را برای ازدواج با او گرفتم. قبل ازدوستی با سیمین، دوستان و آشنایان، چند دختر را که جایگاه اجتماعی و خانواده خوبی داشتند برای ازدواج معرفی کرده بودند اما من که به ظاهر افراد اهمیت زیادی می دادم آنها را نپسندیدم. بعد از دیدن سیمین فقط به او فکر می کردم و ...
علیرضا عصار ، شهروندی ساده مشغول به شغل شریف موسیقی
انجام دهم، این طوری بخوانم که نتیجه این شود. من همین را بلد بودم و شانس آوردم همینی که بلد بودم مردم دوست داشتند. این تواضع شماست که می گویید شانس بوده. وقتی موسیقی خوب، نوآوری، صدا و شعر خوب کنار هم قرار گیرد، در همه جای دنیا نتیجه خوبی می دهد. اما نقشه ای پس این ماجرا نبود. این چیزی بود که از قبل اتفاق افتاد. روزی که مولانا می خواندم یا با پیانو راخمانینف می زدم، فکر نمی کردم ...
ناگفته های ملوان تبهکار از شب های آبادان+فیلم گفتگو و عکس متهم
دادم تا دیگر خلاف نکنم و پس از آن ازدواج کردم و صاحب 3 فرزند شدم و ملوان لنج تجاری بودم تا اینکه از یک ماه پیش به شیشه اعتیاد پیدا کردم. وی افزود: از 10 روز قبل صبح تا شب سرگرم مواد کشیدن بودم و دیگر سرکار نمی رفتم و از همان روز برای تامین هزینه زندگی ام شروع به سرقت کردم. سارق شیشه ای ادامه داد: سرقت به شیوه خم کردن درهای خودروها را داخل گوشی موبایل یکی از دوستانم دیدم و همین ...
محاکمه مجدد داماد خونسرد به خاطر قتل نوعروس سیاه بخت+عکس
مظنون بازداشت کند. سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: من عاشق گلی بودم که با او ازدواج کردم.باور کنید ما اختلاف خاصی با هم نداشتیم. وقتی از سر کار به خانه برگشتم کسی در را باز نکرد. با کلید در را باز کردم و با جنازه همسرم روبه رو شدم. گمان می کردم همسرم به خاطر برق گرفتگی جان سپرده اما وقتی پلیس به خانه مان آمد فهمیدم همسرم با 9 ضربه چاقو کشته و گردنش بریده شده است. من نمی ...
قاتل: من قاتل نیستم، همسرم خیانت کرد
...> چند بار ترک کردی و دوباره مصرف مواد را از سر گرفتی؟ بارها به کمپ رفته و ترک کرده بودم. چند وقت قبل از این حادثه نیز در کمپ بستری بودم و پس از بازگشت به خانه، بسیارعصبی و به هم ریخته بودم. سوءظن تو نسبت به همسرت در این مدت به وجود آمد؟ بله، در مدتی که در منزل نبودم و در کمپ بستری بودم، فکر می کردم همسرم با فرد دیگری در ارتباط است، تا هنگامی که از دخترم جویای ...
کار غیر انسانی و باورنکردنی پدر مشهدی با دختر یک ساله اش!
منزلم را ترک کرد و به خانه مادرش رفت. وی اضافه کرد: من 15 سال مواد مخدر مصرف می کردم و از 5 سال قبل، دیگر پاک شده بودم و مواد نمی کشیدم اما حدود یک هفته قبل از وقوع قتل دوباره مواد کشیدم ولی هنگام جنایت کاملا هوشیار بودم ، در این هنگام متهم با دستور رئیس دادگاه به تشریح چگونگی قتل همسر و فرزندش پرداخت و گفت: بعد از آن که همسرم به خانه بازگشت مرا تهدید کرد که اگر فردا سرکار نروم و همچنان بیکار ...
شرط اطاعت، نصب ولی فقیه است نه رأی اکثریت
شده باشد، ولی بعدا ایشان گفتند من در آن نامه جریان انحراف را به آقای احمدی نژاد هشدار دادم و نوشتم اطرافیان شما، شما را به زمین خواهند زد. این گونه نبود که این مسائل به ایشان تذکر داده نشود . به گفته جلالی، بعدها در اواخر دولت نهم، آیت الله مصباح در منزل دکتر الهام در تهران، سه جلسه دوساعته با حضور احمدی نژاد برگزار کرد: تفاوت الهام های رحمانی از الهام های شیطانی و راه تشخیص عرفان صحیح از ...
بیهقی حرف های درگوشی را می شنید
روایت من شکل یک رمان تاریخی یا زندگی نامه داشته باشد و توضیح دادم که برای این کار بعضی جاها را حذف کردم. مثلا یکی دو نامه طولانی در کتاب وجود دارد که آن ها را هم کنار گذاشتم چون وقایع شرح داده شده در نامه ها در جایی دیگر از داستان آمده و نیازی به حضور دوباره شان نبود. اواخر داستان که سلطان مسعود بعد از جنگ دندانقان به سمت هند فرار می کند، بیهقی می گوید از این جا به بعد به تاریخ خوارزم می پردازم و ...
تئاتر آلترناتیو استحاله می شود
خود در آن جاری می شوم. حالا بعضی وقت ها درست و گاهی هم به غلط. عین رانندگی که بعد از مدتی، در هنگام تعویض دنده به آن فکر نمی کنید و خودش عوض می شود؛ یعنی به این فکر نمی کنید که به سرعت 40 که می رسید، به دنده سه بروید، بلکه خودبه خود اتفاق می افتد. تو، موتور، دنده، خیابان و همه چیز با همدیگر به طوری عجین می شوید که تمام این اتفاقات می افتد. مدیوم ها که تعویض می شود، باز همان مکانیسم اتفاق می ...
سقفی برای آرامش
. اصن دیگه انگار او آدم که تو افغانستان دیده بودم نبود. آرزوهای آسیه وقتی نقش بر آب شد که فهمید همسرش، دست بزن دارد. معذرت خواه اما دیدم رو تنش پر از خط و خطوطه چاقوئه. اون اولا همش ازش می پرسیدم اینا جای چیه؟ می گفت: سرساختمون اینطور شدم. از رو داربست افتادم اما خو من میدونستم واسه این چیزا نیست. کم کم عصبانیتش رو روی من خالی می کرد. گردنش را نشانم می دهد: کافی بود یه چیزی بگم، هرچی دم دستش بود طرف ...