سایر منابع:
سایر خبرها
آمریکای ترامپ گرفتار جنون خودبزرگ بینی و کوته فکری
کارکرد ساده ای دارد: در آغاز هر گفتگو چنان دست بالا را می گیرید که کسی به گرد پایتان نرسد و تازه بعد از آن مذاکره را شروع می کنید. از این پس دنیا باید تحت این شرایط زندگی کند و بداند که که در واشنگتن مذاکره کنندگان مهربان و در عین حال وحشی ای نشسته اند که همه گزینه ها را بر روی میز دارند و دیگر مشخص نیست که به کدام ارزش ها پایبندند. فلین به تازگی سفری به مسکو داشت و در ضیافت شامی که در ...
پلاسکو این جا تلنبار می شود
که اینجا اطلاعات کامیون ها را ثبت می کند، او می گوید: شیفتی عوض می شویم. چون در تمام 24 ساعت کامیون ها می آیند و می روند. مرد جوان دیگری از پشت ساختمان سیلو به ورودی در نزدیک می شود و کاغذی که در دست دارد و حاوی تعدادی عدد و رقم است را روی پتوی قرمز رنگ روی میز می گذارد و به مرد اولی می گوید: بیا اینها را چک کن ببین با اطلاعات خودت می خونه؟... گویا وی مسوول این است که باز هم در داخل محوطه ای که ...
بعد از پلاسکو نوبت علاءالدین است؟
که بیشتر از یک نفر روی هر پله آن نمی تواند بایستد بالا بروم. امیرحسین جلوی مغازه در حال حرف زدن با دوستش است. او جوان و خوش صحبت است. از امیرحسین می پرسم بعد از حادثه پلاسکو شما در این پاساژ چه حسی دارید؟ می زند زیر خنده و با لحن طنزی می گوید: اینجا همه جور امکاناتی هست. مثلاً این آب پاش را روی سقف ببین! بعد از اینکه طبقه 7 را خراب کردند، همه جای پاساژ سیستم اطفای حریق نصب کردند. روزهای ...
سرخط ...
...، در این فاجعه، چند هزار میلیارد تومان سرمایه مردم نابود شد، براساس آمار اعلام شده توسط مسئولان حدود 3 هزار نفر بیکار شدند، اسف بارتر این که تعدادی از هموطنانمان از جمله 16 آتش نشان قهرمان در جریان آتش سوزی مهیب پلاسکو و فروریختن این ساختمان 15 طبقه 54 ساله جان خود را از دست دادند. (گرچه تا لحظه نگارش این یادداشت آمار دقیقی از جان باختگان اعلام نشده است). این حادثه آن قدر تلخ و جانکاه ...
شغل آنها قمار است و نامشان قمارباز!
در گعده های چهار، پنج نفری نشسته اند و از دور طوری به نظر می رسد که در حال خوردن غذا هستند؛ ولی نزدیک تر که می شوم، در حال کارت بازی هستند یا به قول برخی پر می زنند و پول هم بینشان ردوبدل می شود. روی موکت نشسته اند و سخت در حال کارکردن هستند؛ کاری که وقتی صبح از خانه بیرون می شوند، می آیند اینجا تا شب. فردی که در چندمتری شان آبمیوه فروشی دارد، می گوید تعطیلی هم ندارند و حتی جمعه ها و مثل امروز که یک روز برفی است هم می آیند و تا شب همین جا نشسته اند. آبمیوه فروش کلی بدوبیراه به آنها می گوید. شغل این افراد قمار است و نامشان قمارباز . ...
نگاهی تحلیلی به فاجعه پلاسکو از منظر فیلم گاو !/ چه کسانی بهتر از همه هاشمی را می شناسند؟!
. تماشاگری خبر ، این امکان را فراهم می کند که داستان تصادف را از زبان خودمان تعریف کنیم، نه دیگری و این میتواند نکته مهمی باشد در مناسبات اجتماعی مان . نیم قرن پیش، فیلم گاو، این نظاره گری فراگیر در جامعه را به خوبی نشان مان داد. مردم در فیلم گاو همین روحیه را دارند. مردم گاو ، دوست دارند همه چیز را خودشان دنبال کنند. برای همین گاهی از پشت دیوار سرک می کشند، گاهی از لای در و یا گاهی از داخل ...
کودک کار برای 300 هزار تومان حقوق دستش را از دست داد
ایران آنلاین / محمدامین کودک کاری است که در یک کباب فروشی در شاندیز مشهد کار می کرد. صبح تا ظهر مدرسه می رفت و ظهر تا شب سر میزها سرویس می برد. او با مادر و دایی اش برای نخستین بار سوار هواپیما شد تا به تهران بیاید. بیاید و در نشست بررسی وضع کودکان آسیب دیده حین کار که جمعیت حمایت از کودکان امام علی(ع) آن را برگزار کرد، شرکت کند. همان روزی که خبر آتش گرفتن احد و صمد در انبار ضایعات دل خیلی ها و البته محمدامین را سوزاند. کودکی ...
کابوس سومالی در خانه صیادان: شایعه ی خوب هم خوبه/ این همه خانواده بدبخت شدند برای یک لقمه نان حلال
، گوسفند، ظرف و ظروف و پتو داشتیم فروختیم. همه اش شد 20 میلیون تومان. دادیم که اقلاً به عبدالله غذا بدن. شریف هم بعد از عبدالماجد مرد . برای رسیدن به این روستا بیش از دو ساعت در جاده های خاکی و آسفالت رانده ایم. شهرام پسر خاله پروین، راننده است. می گوید: کنارک آخر ایرانه. بعد از اسکله دیگه آبه و خاک ایران تموم می شه. این دِه ها که برای کار ازش میان کنارک انگار آخر دنیاست . از جاده ...
پهلوان جوسر و ناپدری دیو
.... از آن طرف زنش چند روزی منتظر ماند. وقتی دید خبری از شوهر نشد، گوشت هایی را که کنار گذاشته بود، روز به روز خورد تا آنها هم تمام شد. روزی که دید دیگر خبری از گوشت نیست، رفت صحرا و مشتی جو پیدا کرد. جو را بوداد و خورد و به قدرتی خدا از آن جوها حامله شد. شکمش که بالا آمد، غصه اش بیشتر شد. اما بعد از نه ماه و نه روز پسری زائید و چون چندتایی پر جو بالا سرش بود، اسمش را گذاشت جوسر. این پسر خیلی ...
پهلوان جو سر
.... دهقان پوست اژدها را شناخت و خوشحال شد و گفت مردم این خبر را بشنوند، جشن می گیرند. الان می رود و از پادشاه مژدگانی می گیرد. مرد دوید و رفت تا رسید به قصر پادشاه و خبر داد که پهلوان پرزوری پیدا شده و اژدها را کشته است. پادشاه خوشحال شد و گفت زود این پهلوان را بیاورد پیش او. مرد از راهی که رفته بود، برگشت و جو سر را با خودش پیش پادشاه. وقتی رسیدند، پادشاه رو کرد به جوسر و اسمش را پرسید و گفت: تو ...
اینجا عاشقان دل را به آتش می زنند+عکس
باشد و دلدارانه باشد، هرچند که کلمات بخواهند یاد او را زنده کنند؛ یاد بهنام را. حجله رنگارنگ کنار خیابان پر از شمع و گل و چراغ با عکس بهنام انگار نگاهم می کند. دقیق تر که نگاه می کنم، می بینم دور حجله را سلفون کشیده اند تا شعله شمع ها خاموش نشوند. خیابان و مردم و ساختمان ایستگاه پر از حس های غریب و ناشناس اند. پرچم های کوچک سیاه و کتیبه یا حسین(ع) همه جا دیده می شود. ...
کشف و انتقال پیکر تعدادی دیگر از آتش نشانان شهید / "تغییر زمان تشییع" / "خبر عجیب" درباره تعداد مفقودی ...
اعلام مفقودی را پر می کنند. جلوی در کلانتری دو دژبان سؤال پیچم می کنند که چرا می خواهم داخل بروم. می گویم مفقودی دارم. با خودم می گویم چه فرقی می کند این روزها همه مفقودی داریم. فقدان آتش نشان ها، فقدان امکانات، فقدان شادی... اتاق کوچک تجسس کلانتری پر از جمعیت است. مردها و زنان نگران و رنگ پریده در حال پر کردن فرم مفقودی هستند. دو مرد مسن روی صندلی وا رفته اند و خیره به دیوار روبه رو ...
گفت وگوهای رئیس شیخیه با شاهزادگان و علمای تهران در سال 1275 ق
السلطنه گوید: مانند زبیق از آتش از وی فرار شدم و به اضطرار سکوت اختیار نمودم. زبان بریده به کنجی نشسته صمّ بکمٌ /به از کسی که نباشد زبانش اندر حکم گویا آن جناب لا ادری نصف العلم را نخوانده اند. [میرزا ملکم خان، حاجی محمد کریم خان و هیپنوتیزم] چنانچه نظیر این حکایت وقتی میرزا ملکم خان پسر میرزا یعقوب خان به خدمت ایشان رفته، از میرزا ملکم خان سؤال از قوه مانی تُسیم کرد، و آن قوه ...
آتش فقر بر جان سرزمین خوشه های طلایی/ پولدارها چاه می زنند اما قورباغه هم پرورش نمی دهند!+ تصاویر
...، آنها که مانده اند هم توان رفتن ندارند، زن جوان در گوشی می گوید: امنیت هم که نداریم، آدم های خوب روستا از این جا رفته اند. لبخند تلخی می زند و ادامه می دهد: من این جا مستاجرم، فکر کن توی روستا مستاجر باشی، توی اتاق دخترم نان می پزم و نان ها را می فروشم تا درآمدی داشته باشم. زن جوان دیگری در حالی که دو پسر قد و نیم قد در کنارش نشسته اند و کودک خردسالش هم در حال شیر خوردن ...
بخش خصوصی طرح های نیمه تمام را تکمیل می کند
چند روز پیش کمر خم کرد. اما انگار فقط این ساختمان نبود که کمرش شکست، مردم تهران هم انگار قامتشان خم شده، زیربار این همه خبر بد، نگرانی، غم و ترس از آینده... دختر جوان روی پله های بانک رفته تا بلکه از لابه لای گونی های آبی رنگ، آوار ساختمان و رفت و آمدها را ببیند؛ چشمانش پر از اشک است. به پسر جوانی که کنارش ایستاده می گوید: وای از این همه خبر بد، خسته شدم بس که دائم سرم توی موبایلم است ...
آمریکایی ها معتقدند ترامپ و کلینتون در طول تاریخ آمریکا منفورترین هستند /برای روسیه خانم کلینتون یک ...
دلار خواهد رسید. یامین پور : چون به نسبتی که ترامپ با دنیا برقرار خواهد کرد اشاره کردید، این سئوال را واضح تر می پرسم که آیا قرار است با ترامپ هم به سمت یک نظم نوینی حرکت کنیم؟ یعنی بازگشت از ادعای آمریکا که بعد از فروپاشی شوروی داشت و دو باره بناست آمریکا با ترامپ، صحنه جهانی را ترک کند و به داخل خود برگردد؟ سیاست های جدید در دوره ترامپ احتمال اثرات سوء بر اقتصاد ایالات متحده ...
روزنامه های سه شنبه
خواهم داخل بروم. می گویم مفقودی دارم. با خودم می گویم چه فرقی می کند این روزها همه مفقودی داریم. فقدان آتش نشان ها، فقدان امکانات، فقدان شادی... اتاق کوچک تجسس کلانتری پر از جمعیت است. مردها و زنان نگران و رنگ پریده در حال پر کردن فرم مفقودی هستند. دو مرد مسن روی صندلی وا رفته اند و خیره به دیوار روبه رو نگاه می کنند. انگار اصلاً آنجا نیستند. پسری جوان از گوشه ای به گوشه دیگر می رود ...
هاشمی گفت: با دست پر از عربستان بازگشتم ولی احمدی نژاد همه این توافقات را بایگانی کرد
تابناک آذربایجان غربی: یار دیرین امام آیت الله هاشمی رفسنجانی دو هفته قبل در سن 82 سالگی دار فانی را وداع گفت، اما جایگاه او در سیاست ایران آنقدر رفیع بود که چه بسا تا مدتها شاهد بیان خاطرات، نظرات و ناگفته ها حول شخصیت او باشیم؛ شخصیتی که خود در زمان حیات، به واسطه کتاب خاطرات سالانه اش، نقل کننده صدها و هزاران خاطره ریز و درشت از عالی ترین سطوح تصمیم سازی و تصمیم گیری در سیر انقلاب اسلامی و حاکمیت نظام جمهوری اسلامی ایران بوده ...
در 6 بهمن سال 60 در آمل چه گذشت؟
برای فرماندهی سپاه به گرگان بروی و اوضاع را سر و سامانی بدهی. در راه گرگان بودیم که شب به آمل رسیدیم. چون شهر را نمی شناختیم، تصمیم گرفتیم که به مقر سپاه رفته و در آن جا نماز بخوانیم.در بدو ورود متوجه شدیم که بین کادر سپاه آمل و فرمانده ی آن درگیری شدید وجود دارد. بچه های حزب اللهی، بسیجی ها یک طرف هستند و فرمانده ی سپاه طرف دیگر. یک روحانی هم بود که بعد متوجه شدم که ایشان امام جمعه ی آمل حضرت علامه ...
بسی بیش از اینها
/ شکاف پای در میدانک آدمیان می گذارد. عرصه میدانک با زنجیر کهنی سر در زمین، به ناپیدای آسمان بسته است. باشنده یی نیست. جز شاهدی مثالی. پهلوان در رجزی دراز باشندگان را فرا می خواند تا بیایند و خواستشان را بخواهند. اما روستاییِ بازی، روستایش زیر آب سد رفته و در جست وجوی کار دنبال سرگرد می گردد. زن سیاهپوش، شوی سرگردش ناپدید شده است، مرد تاریخ، مرد طومار، مرد چاق، مرشد همه وهمه سیارات سرگشته منظومه ...
از قضیه اختلاس در مسکن مهر تا داستان ازدواج علی نیکزاد
فاصله دارد، امکانات رفاهی ندارد، زیر ساختارهای مناسب را دارا نیست. نمی خواهم بروم زندگی کنم. نیکزاد: مثلاً کجا ؟ مجری: حالا کجا مهم نیست. نیکزاد: یکی را من گفتم باز هم میگم. مثلا گچساران همان 40 واحد را گفته بودم. من 2 هفته بعد زنگ زدم گفتند همه را دادیم به جوان ها تموم شد. آقای رنجبران دولت.... مجری: یعنی همین چند وقت پیش این اتفاق افتاد؟ ...
همه قربانیان پلاسکو، از شایعه تا واقعیت
دهد و می گوید: اینها همه شایعه است. می گویم که روند اعلام ناپدید شدن افراد چگونه است و چطور می شود مطمئن شد که چند نفر ناپدید شده اند؟ جواب می دهد که ابتدا باید در کلانتری فرم پر کنم. بعد هم آن فرم را به اداره آگاهی می فرستند تا درآنجا درباره فرد ناپدید شده تحقیق شود. می پرسم چند نفر از روزهای قبل آمده اند و برای افراد گم شده فرم پر کرده اند؟ جواب می دهد که زیاد نیستند و خودش برای نخستین بار است که ...
روستایی کپرنشین و بسیار فقرزده در جنوب کرمان
شعار سال: خِیری کنار جاده ایستاده. با چند زن و دختر بچه. ظاهر همه شان مندرس است. لباس های کهنه، چادرهای رنگ باخته. شنیده اند که دولتی ها می آیند مارز ، می آیند آخر دنیا را ببینند، آنها هم کنار جاده ایستاده اند منتظر دولتی ها. وقتی وانت ها ترمز می زنند روی شانه جاده، اول همه شان ساکتند. خنده های خفه و نگاه های دزدیده و شانه های خجالت زده، بعد از چند ثانیه، انگار همه شان ...
مصطفی ملکیان:جای فرزانگان در زندگی امروزی ما خالی است/ هیچ سبک زندگی ای نیست که در آن هزینه ای وجود ...
سختگیری پدر و مادر در کودکی بر شخصیت امروزش بپرسم که نوشیدنی هایمان را آوردند. مصطفی ملکیان با پسر جوانی که نوشیدنی ها و کیک ها را روی میز گذاشت خوش و بش صمیمانه ای کرد و تشکر جانانه ای ؛ مثل همیشه اش که سخت مبادی آداب است. همه چیز که روی میز قرار گرفت من هم سوالم را پرسیدم و پاسخش را هم از زبان مصطفی ملکیان شنیدم: من به جهت سختگیری پدرم اعتماد به نفسم را از دست دادم و همیشه از فقدان اعتماد به نفس ...
شیرین ترین لحظه عمر من بود
تهرانچی و صفاریان این ها، همه دارودسته ابراهیم یزدی بودند، به شدت هم با قطب زاده و بنی صدر رقابت داشتند و هر کدام ذهنیت خاص خودشان را داشتند. از بین این ها تشکیلاتی تر و فعال تر، گروه ابراهیم یزدی بود که در پاریس جلسه تشکیل داده بودند و گروه داشتند و بعد هم با تلفن بی سیم داخل منزل آقای تهرانچی دائماً با پاریس صحبت می شد و با هم ارتباط داشتند. برعکس، اعضای جبهه ملی و از جمله سنجابی، این تشکیلات را ...
صلوات بفرست کار پیدا کن
وقتی به آدرس نوشته شده روی تراکت رفتیم انتظارمان از آگهی دهنده حداقل مردی مسن و ریش سفید بود اما سیدرضا مجتبایی هیچ کدام از این ویژگی ها را نداشت. او مردی 43ساله است که همه او را به اسم آقا سید می شناسند و به طرز عجیبی برایش احترام قائل هستند. آقا رضا 6سال می شود که شرکت کاریابی اش را راه انداخته و در آن کارگر و آشپز و سرآشپز به رستوران ها معرفی می کند. در این مدت نیز هر 5هزار رستورانی که با او کار می کنند و تمام ک ...
پژو 207 صندوق دار؛ اولین در ایران و آخرین در جهان!
...، ایران خودرو تولید این محصول را متوقف نمود. البته چند وقتی است سری جدید 207 مجددا تولید و تحویل مشتریان نیز شده است. جالب است بدانید که این هاچ بک محبوب فرانسوی در مدل های زیادی تاکنون تولید و به بازار عرضه شده است، وجود نسخه های دو در هاچ بک، سدان و حتی استیشن نشان از محبوبیت بالای این خودرو در جهان دارد. در واقع اگر فرانسه می دانست که این پسر کوچکش در ایران این همه محبوب می شود ...
مسئولیت ایمن سازی پلاسکو متوجه مالک بود نه کسبه
می کنند. جلوی در کلانتری دو دژبان سؤال پیچم می کنند که چرا می خواهم داخل بروم. می گویم مفقودی دارم. با خودم می گویم چه فرقی می کند این روزها همه مفقودی داریم. فقدان آتش نشان ها، فقدان امکانات، فقدان شادی... اتاق کوچک تجسس کلانتری پر از جمعیت است. مردها و زنان نگران و رنگ پریده در حال پر کردن فرم مفقودی هستند. دو مرد مسن روی صندلی وا رفته اند و خیره به دیوار روبه رو نگاه می کنند. انگار ...
چک های دلهره
ای قدس، شعبه میدان خراسان، زرتشت و احتمالا شعبه خیابان مولوی. ما به این تصمیم معترضیم. چرا کسبه اصیل و قدیمی خیابان جمهوری باید به مکان های دیگر منتقل شوند؟ ایلنا درهمین راستا نوشته است: یکی از کسبه که نزدیک به 50 سال دارد، همین طور که فرم را پر می کند، حرف می زند: این بحث را مطرح می کنند که بیشتر واحدها تولیدی بوده و به همین بهانه قصد دارند یک سوله برای انتقال کسبه به این مناطق درنظر بگیرند، اما ...
هاشمی به هر 50 ایالت آمریکا سفر کرده بود
...، باغی را آماده کرد و می خواهد تابستان آنجا باشد. بعد مشخص شد که آقای هاشمی آن باغ را که جمع و جور بود و دو تا درخت گردوی بزرگ داشته، خریده است. من خودم به آن باغ رفته ام و الان هم یکی از دوستان روحانی ما با اینکه باغ سند نخورده ولی هنوز از آن باغ منتفع است و گردوهایش را مصرف می کند. *یعنی باغ هنوز به نام آقای هاشمی است. سند نزده اند ولی آقای هاشمی گفته اند که شما از این باغ ...