سایر منابع:
سایر خبرها
لبخندی که در خاطرات دختر قاب شد
خاطره دارد را برای خود یادآوری می کند اینکه پدر او را بیشتر از محمد (برادر کوچکتر زهرا) دوست می داشت و اینکه چگونه همیشه این خنده ها و بازی های کودکانه پدر بود که به خانه جان می داد. حالا زهرا کنار تختی که هفت سال پدر بر آن دراز کشیده ایستاده است و انگشت های پدر را در دستان خود لمس می کند و وقتی دلش از همه جا می گیرد می داند این اتاق کوچک ، بهترین جای دنیاست که می آید و از ناراحتی هایش برای ...
نگرانی زنانی که مردان شان برای کولبری جان می دهند
مرد اما بقیه جوان هایی که کارت پایان خدمت ندارند، مثل نوه حلیمه، با موتوری می روند پایین کوهستان تا بارهای کولبران را سوار بر ترک موتورشان کنند. همه درس خوانده اند اما آخرش کولبری است . حلیمه هم شغل پدری اش کشاورزی بوده. گندم و جو می کاشتند و ناآشنا به رسم کولبران. حالا رسم زندگی خانه پدری فراموشش شده. فقط آرزویش وجود کارخانه ای در این منطقه است. می گوید این جا فقط یک کارخانه چغندر در ...
معتاد! دقت کن
...> الف) چرا استادیوم های مملکت اینقدر کوچکند که برای دانش آموزان معتاد ما جا ندارند ب) چرا بچه های ما اینقدر چاق شده اند که حتی بعد از اعتیاد هم نمی شود صد و سی هزارتایشان را در استادیوم آزادی جا داد ج) چرا بقیه دانش آموزان ما رعایت می کنند و اجازه نمی دهند انگیزه پیدا کنیم که ورزشگاه های بزرگتر بسازیم د) چرا هر کی هر چی دهنش می رسد مثل ایشان به زبان نمی آورد با توجه به این ...
شوهرم در اتاق پنهان شده بود | نمی دانستم او در خانه است!
به گزارش بامردم ، رابطه من و شهرام مدت ها ادامه داشت و همیشه خیالم از بابت تهیه مواد راحت بود تا این که بالاخره شوهرم به من شک کرد. دستم برای شوهرم رو شده بود و مجبور شدم همه چیز را برایش تعریف کنم. فرشاد، شهرام را مقصر معتاد شدنم می دانست و از همان روز اول از او کینه به دل گرفت. او از من خواست به بهانه تهیه مواد شهرام را به خانه بکشانم تا از او انتقام بگیرد. من هم کاری را که شوهرم ...
رونمایی از کتاب خواننده و بازیگر آمریکایی در شهر کتاب فرشته
ایران آنلاین /این کتاب داستان دوقلوهایی است که در روز تولد دوازده سالگی شان، کتابی از افسانه های قدیمی از مادربزرگ خود هدیه می گیرند. اما هدیه آن ها یک کتاب معمولی نیست، نیمه شب سروصدایی از توی کتاب توجه بچه ها را به خودش جلب می کند و به این ترتیب بچه ها با قدرت جادویی کتاب وارد دنیای افسانه ای قصه ها می شوند. آن ها آن جا با شخصیت های داستان های کلاسیک ملاقات می کنند. این کتاب تخیلی که ...
چطور با 30 سالگی مواجه شویم
ایران آنلاین /درست است که روزهای سخت کم نداشتیم و یک روزهایی بریدیم و کم آوردیم و گریه کردیم اما در نهایت یاد گرفتیم تلاش کنیم و همه چیز را به دستان توانگر خدای مهربان بسپاریم و یاد گرفتیم مجموعه همه این حال های خوب و بد در کنار هم یعنی زندگی. یاد گرفتیم در لحظه زندگی کنیم و قدر داشته هایمان را بدانیم. چندین سال قبل، سی سالگی برایم خیل ...
چرا تلگرامی ها منزوی هستند؟
حرف های سارا مادر یک دختر 16 ساله است.: در گذشته بیشتر با دخترم بیرون می رفتیم و با هم وقت می گذراندیم اما حالا او هم بیشتر دوست دارد در اتاقش با گوشی همراهش سرگرم باشد تا اینکه با هم برای تماشای یک فیلم به سینما برویم. مادر الناز هم طرفدار ثابت صفحه های اینستاگرامی است. کار صبح تا شب او تنها باز کردن صفحات سلبیریتی های دنیاست تا با تقلید از آنها دریچه ای به دنیای مد باز کند. وقتی از ...
جای خالی دنیا فنی زاده در ساخت یک اثر خاطره انگیز
فرشته طائرپور تهیه کننده خاله قورباغه از آغاز فیلمبرداری این اثر تا 10 روز آینده خبر داد. فرشته طائرپور تهیه کننده سینما در گفتگو با خبرنگار مهر درباره زمان ساخت فیلم سینمایی خاله قورباغه به کارگردانی مسعود کرامتی گفت: ما یکی دوبار به صورت آزمایشی این فیلم را کلید زده ایم زیرا این اثر متکی به سی جی آی است و آثار عروسکی به خاطر محدودیت هایی که عروسک گردان ها در دکور دارند در مراحل تست ...
یک روز با کارتن خواب های بزرگراه همت تهران/ این تهران معتاد مریض
ساله است و حالا 10 سال است کارتن خواب است، پیش از اینها ساکن ولنجک بوده و برای خودش برو بیایی داشته. می گوید: من الکل زیاد مصرف می کردم. تریاک کشیدم که الکل رو بذارم کنار، بعد شیشه و بعدم تموم. مامان و بابام توی تصادف مردن و من حالم ریخت به هم. کلی هم پول مونده بود برام، آن قدر که فکر نمی کردم تموم شه. اما راستشو بخوای تموم شد. دیگه سراغ بقیه نرفتم. زن و بچه رو گذاشتم و زدم بیرون. الان ...
قانون درباره طلاق توافقی چه می گوید
. با این حال ترفندهای پیشین برای بهبود حال روحی او حالا بی ثمر می نمایاند. یک هفته،10 روز، یک ماه و40 روز و چندماه تأثیری در وضعیت احمد نداشت.بهتر که نمی شد هیچ روز به روز بیشتر در لاک تنهایی خودش فرو می رفت. به ظاهر مشکل خاصی نبود، نه دعوایی، نه بحث و اختلافی، اصلاً گفت و گوی چندانی صورت نمی گرفت که منجر به بحث شود. اما در عمق خانه سردی رخنه کرده بود و حالا تنهایی فرشته در خانه اش و غریبی با همسرش ...
به مادرم بسپارید...
به گزارش ایسنا، نگاه های ما شاید برای سه تا چهار ساله ها همان نگاه های امن خاطره انگیز باشد، اما برای هفت ساله ها تنها یادآور این است که هفت سال نه مادر داشته اند نه پدر. شاید یادآور این باشد که هفت سال هویت خود را از ابر و خورشید و ستاره ها گرفته اند. بهشت اینجا کوچک است. چون مدرسه همینجاست، خانه همینجاست، خانه خاله و عمو و دایی و مامان بزرگ هم همینجاست؛ انزوا، خلوت، شلوغی، تفریح، جتسجو و ...
قصه خانه هایی برای امروز
حدیث لزرغلامی شاعر و نویسنده کودک از آنجا که همه چیز با سرعتی باورنکردنی در حال تغییر است، دیگر تصور مادربزرگ های قصه گو، کمی دور به نظر می رسد. آن مادربزرگ ها که حتما در روزگاری دور با یک عالمه قصه زندگی می کردند و حالا جایشان را به کتاب های صوتی و حضور نمادین در جشنواره ها داده اند! خوب البته این هم طعم روزگار ماست و کتاب های صوتی و قصه های شفاهی ضبط شده ای که بشود آنها را ...
زندگی در برزخ بی شناسنامگی!
...؛ گاهی با آتش زدن چادرها به بهانه اسکان غیرمجاز و گاهی با رانده شدنشان از خانه های مسکونی... یکی از 30 چادری که سه ماه پیش در قلعه حسن خان شهریار به بهانه اسکان غیرمجاز در آتش سوخت، محل سکونت سحر و خانواده اش بود. درست از وقتی او هفت ساله شد و دید که بچه ها گروه گروه به سمت مدرسه سرازیر می شوند و او خانه نشین است، فهمید یک جای کار می لنگد. اصلا همان جا بود که فهمید شناسنامه نداشتن یعنی ...
اپیزود اول از فصل اول پادکست فین تک لند منتشر شد
بگیرند . حالا بعد از چند سال دوری از پادکست، از این هفته می خواهیم از این کانال برای ارتباط و پیام رسانی استفاده کنیم. رابطه من و پادکست به دو سه بخش تقسیم می شود. قبل از 27 دی ماه 1389، صدها پادکست تولید کردم ولی آن زمان مثل امروز نه بسترهای پخش مناسب وجود داشت در ایران و نه شبکه های اجتماعی جا افتاده بود. تجربه خوب آن روزها من را رساند به 27 دی ماه 1389. 27 دی ماه 1389 در ...
چند روایت معتبر از شهرآورد 84/ بازی زندگی
مدرسه ای هایی که از مدرسه، با اجازه یا بی اجازه، بیرون زدند و بازی بزرگ روز یکشنبه را تماشا کردند. حالا، آن ها خاطره ای دارند که می توانند تا سال ها برای دیگران تعریف کنند و به آن ببالند. مانند انبوه خاطراتی که فوتبال، در تاروپود زندگی های ما ساخته است.
چالش 30 روزه تمیزکاری
به گزارش شفا آنلاین : هر روز ماه یکی از این کارها را انجام دهید و آخر ماه مرتب ترین خانه دنیا را داشته باشید. آیا به خانه تکانی علاقه دارید؟ آیا دوست دارید خانه تان را عین دسته گل کنید؟ آیا فکر می کنید این کار سخت است و خیلی زمان می برد؟ حالا که وقت خانه تکانی رسیده اصلا نگران نباشید چون با این راه حل های هوشمندانه ظرف مدت یک ماه می توانید خانه تکانی کنید و به منزلتان کلی سر و س ...
لحظه شیرین بازی تئاتر با معلولان
. من هم فعالیت را دوباره شروع کردم و به تک تک منازل بچه ها سر زدم و گروه را دوباره دور هم جمع کردم. این بار اما جا و مکان هم نداشتیم. این شد که کار را در زیرزمین خانه خودم که یک منزل استیجاری هم بود، آغاز و تمرینات را همان جا شروع کردیم. بعد از آن، نخستین اجرای تئاتر را در مشهد گرفتیم. در آن زمان حتی اداره کل ارشاد هم به ما سالن نداد. این اتفاق 8 سال پیش افتاد اما ما تئاتر را در سالن ...
دختر مهندس بازرگان درگذشت /خاطرات فرشته بازرگان از ترجمه سخنان امام در روز ورود به ایران تا مشی پدرش
فرشته بازرگان سومین فرزند مهندس مهدی بازرگان در بیستم دی 1324 در تهران چشم به جهان گشود، مادر او ملک طباطبائی از خانواده ای روحانی تبار بود. او فرزند آیت الله سیدمحمد طباطبائی و نوه آیت الله شیخ مرتضی آشتیانی است. فرشته در رشته آموزش وپرورش قبل از دبستان و روان شناسی تربیتی در مدرسه عالی شمیران و دانشکده علوم تربیتی دانشگاه تهران تحصیل کرد و سال ها به تدریس زبان انگلیسی و تحقیقات و مطالعات پژوهشی ...
بچه های این روستا عروسک را نمی شناسند! +تصاویر
خودشان در این باره می گویند بعد از اینکه سفرهای ما با این رویکرد شکل جدی تری به خودش گرفت بعد از یک مدت به این نتیجه رسیدیم که نمی توانیم هر ماه از مردم بخواهیم که برای هزینه های مختلف درمان،تعمیرات خانه و... کمک کنند، برای همین هم تصمیم گرفتیم که برای افرادی که به کمک نیاز دارند ایجاد شغل کنیم؛ به همین خاطر یکی از کارهایی که در طول سفرمان انجام می دادیم این بود که از زنان روستایی درباره کارها و ...
برای برقراری نظم در گردان دوم حریف طلبیدم!
صفوی از همان جا رقم خورد. ما با اسلحه فرار کرده بودیم و شب ها حوالی منزل حاج آقا خادمی که رئیس حوزه علمیه اصفهان بود نگهبانی می دادیم. حاج آقا خادمی از انقلابی های شناخته شده اصفهان بود که فعالیت جوان هایی مثل ما را ساماندهی می کردند. شما بچه اصفهان هستید و پایه گروه دستمال سرخ ها از پادگان ولیعصر(عج) تهران شکل گرفت، چطور با شهید وصالی و دستمال سرخ ها آشنا شدید؟ انقلاب داشت آخرین روزهای ...
حال ناخوش زندگی در اطراف هامون
به گزارش بولتن نیوز ، روزنامه جام جم نوشت: دو شاخه بلند درخت و ریسمانی که حکم تور را دارد، بجز زمین هایی که از بی آبی لب هایشان ترک خورده و قایق هایی که در حال دفن شدن زیر توفان ریزگردها هستند، این به ظاهر تور والیبال تنها چیزی است که نشان می دهد به یکی از نزدیک ترین روستاها به هامون رسیده اید. روستایی که حالا به نظر می رسد دور ترین نقطه دنیا به دریاچه هامون است، زیرا از آبادانی که به نام تالاب ها گره خورده در این روستا خبری نیس ...
شهیدی که هیچ گاه لباس نو نپوشید/روز خواستگاری از پنجره بیرون پرید
به گزارش تابش کوثربه نقل از مجله مهر:اهالی خیابان 17شهریور تهران سال ها عادت داشتند به یکی از دیوارنگاری های محله شان خیره شوند و از روی ارادت به تصویرنقش بسته بردیوار سلام کنند. به تصویر پهلوان محله شان که حالا زینت کوچه های محله است. اما شاید کمترکسی فکر می کرد که کتاب زندگینامه این پهلوان روزی این چنین گره گشای بچه های امروز باشد. بچه هایی که سالها بعد از شهید ابراهیم هادی به دنیا آمده اند اما ...
استرس همیشه بد نیست!
انطباق می پذیرند و بعضی ها نه. بچه ای که دچار استرس می شود با این کار واکنش طبیعی خودش را به شرایط جدید نشان می دهد. مهم این است که ما شرایط را درک کنیم. ممکن است جابه جایی خانه از نظر والدین خیلی مثبت باشد ولی باید بدانیم که شاید عادت کردن به شرایط جدید برای او زمان بر است. خیلی وقت ها، خانواده ها دقیقاً قبل از فصل مدرسه جابه جا می شوند که هم زمانیِ آن با شروع سال ...
بخشی از خاطرات منتشر نشده فرشته بازرگان
فایزه توکلی در یاداشتی در روزنامه شرق نوشت: روز گذشته بانوی فرهیخته ای رخت از جهان بربست که شاید تاکنون کمتر در رسانه ها از آن عزیز یادی شده باشد، بانویی که نقش بی بدیلی در روز ورود امام (ره) به فرودگاه مهرآباد در سال 1357 اجرا کرد، تنها فردی که به دلیل آشنایی با زبان انگلیسی توانست گزارش و پیام امام را به زبان انگلیسی برای تمام خبرگزاری های حاضر در فرودگاه ترجمه کند. در تابستان 1387 ...
شاید روزی پدر با دست های پر از راه برسد
هم شام. شوهرم 2 ماه است خانه نیامده، چشم به جاده ایم تا دست پر برگردد. همه آدم های روستا وضع شان مثل ماست. جوان هایشان برای کار میناب و هشت بندی و بندرعباس می روند. اگر نروند که از گرسنگی می میریم. روستای نزوپرارن را با همه دردها و رنج هایش ترک می کنیم، رنجی که باورش برای هر تازه واردی سخت است. مخصوصاً اینکه بشنوی10 سال پیش اینجا رودخانه ای و باغ ها و زمین های آباد داشته و حالا کویری بی ...
آواز و همهمه کولبران در مه و برف!
کولبران به خانه برگردد. با لباسی سر تا پا گل و صورتی که سرما سوزانده. حسن ابراهیمی با 60 سال سن، هنوز هم کارش کولبری است. انگار این کار بازنشستگی ندارد. سال ها در سردشت کار می کرده و الان چند سالی است به پیرانشهر آمده. او هم مثل همه کولبرانی که در این گزارش با آنها حرف زدم با مجوز کولبری می کند تا لااقل از خطر تیراندازی مأموران مرزی، در امان باشد. ابراهیمی با لهجه غلیظ کردی می گوید: حداقل هفته ای ...
25 بهمن روایت مهربانی خیرین کوچک
و وسایل لوازم تحریر را آماده و بسته بندی کنند. این رسم هر ساله موعود است. حاج یوسفی می گوید: ما در این موسسه تلاش می کنیم موانعی که باعث می شود بچه ها نتوانند به تحصیل شان ادامه دهند ( این موانع می تواند سرطان مادر باشد که هزینه بالایی دارد یا اجازه خانه یک خانواده.) و دغدغه خانواده را بر طرف کنیم. نه این که ماهیانه 50 تا 100 هزار تومان به آنها کمک کنیم. این نوع کمک کردن کمک ...
یک شغل عجیب؛ این آقا برای شما وقت می گیرد!
وقت این کار را می کرده، اما حالا، از وقتی تولیدی شان تعطیل شده، نوبت بگیری شغل تمام وقت اوست. مشتری ها را در همین صف های طولانی انتظار پیدا می کند. زنان و مردانی که سنی ازشان گذشته و نای منتظر ماندن های طولانی را ندارند. ترجیح می دهند مزدی به او بدهند تا به جایشان وقت دکتر بگیرد: برای بیمارستان ها باید خیلی زود وقت گرفت. ساعت 4، 5 صبح. خیلی جا ها وقت گرفتن تلفنی شده، اما هنوز هم در خیلی ازبیمارستان ...
وعده 50 میلیونی دادند که همراهشان باشم/ 7 سال است خانه نشینم
شهرری بودم و دو سه روز را در گران ترین خیابان تهران زندگی می کردم و دلیل آن هم، درآمد خوبم بود. تولید مانتو، راه تأمین درآمدم بود و بازار خیلی خوبی هم داشتم.به نحوی که هرچه خرج می کردم، باز سر جایش پر می شد. اما حالا از لحاظ مالی به این روز افتادم. من در این 7 ساله دنبال کار بودم، شاید باورتان نشود تمام ادارات و وزارتخانه را سر زدم اما هیچ جا همکاری نکردند. برای من که از سن کم کار کردم، خوشایند ...
ضرورت به کارگیری روش های مختلف برای قصه گویی
قصه گو به مدارس می روم و برای بچه ها قصه می گویم. این قصه گو در حال حاضر یک نوه دو ساله دارد. می گوید: از آن جا که خیلی کوچک است هنوز به سنی نرسیده که برایش قصه بگویم تا او هم گوش کند و برایش جذاب باشد. اما وقتی بچه هایم کوچک بودند خیلی برای آن ها قصه می گفتم. دوران جنگ بود، همسرم جبهه بود. من هم تنها بودم و باید خانه و بچه ها را حفظ می کردم. اغلب قصه ها خاطره های زندگی ام بودند که در قالب ...