سایر منابع:
سایر خبرها
پردیسان گسل جوان تهران؛ چه باید کرد ؟
تهرانی ها به وجود آورده است که وقوع زلزله در این شرایط می تواند آثار مخرب غیر قابل جبرانی برای کلانشهر تهران و کشورمان به دنبال داشته باشد. علی بیت اللهی رییس بخش زلزله شناسی مرکز تحقیقات وزارت راه، مسکن و شهرسازی در گفت وگو با گروه پژوهش و تحلیل خبری ایرنا درباره شناسایی گسل های جدید در تهران می گوید: ابتدا تصور می کردیم این گسل ها قطعات کوچکی هستند اما با انجام آزمایش و تحقیقات متعدد دریافتیم ...
مهلت 10 روزه به قالیباف برای پاسخ درباره پلاسکو
حضور دارد اما پس از مدتی موضوع تکذیب شد. عضو شورای اسلامی شهر تهران خاطرنشان کرد: دفاع بد از افراد و مسئولان در جریان وقوع حوادث موجب جریحه دار شدن احساسات مردم می شود. حکیمی پور گفت: به سهم خود از مردم عذرخواهی می کنم، چرا که ما مصوبات شورا را پس از ابلاغ و در مرحله اجرا پیگیری نکردیم. وی با انتقاد از ارائه گزارش معاون شهردار تهران در جلسه امروز گفت: وقتی مدیرعامل ...
آیین تجلیل از نیم قرن خدمت صادقانه پیشکسوتان مدیریت شهری
دارد اول اینکه مجموعه شهرداری مجموعه ای زحمتکش است که خالصانه و صادقانه به مردم خدمت می کند، من معتقدم این مجموعه امانتی است که از دست شما و با فکر و ذهن شما که عمر خود را برای آن گذاشته اید و شهرداری را به این نقطه رساندید و به عنوان امانت به من سپرده شده و اینجا به شما قول می دهم از این امانت که ثمره عمر شما است با تمام توان دفاع کنم. شهردار تهران در ادامه افزود: با توجه به اینکه فاصله ...
گلایه های عباس جدیدی از تحریف عملکردش/منتشر کنندگان عکس های طنزم را حلال کردم
حقوق بود برخی از مشکلات شهروندان را با طرح لوایح مختلف در شورای شهر کاهش دهم. جدیدی در رابطه با دلایل اعتماد شهروندان تهرانی و رای آنها به اعضای ورزشکار شورای شهر تهران اذعان کرد: اعضای ورزشکار شورای شهر تهران به صورت مستقل در انتخابات حاضر شده و مردم با اعتماد به آنها تشخیص داده اند که این اعضا باید در شورای چهارم شهر تهران حضور داشته باشند. وی با بیان اینکه خدمت به مردم ...
متاسفانه فصل سوم قانون اساسی در اکثر موارد مغفول مانده است
.... وی در پاسخ به سوال دانشجویی که از او پرسید ظاهرا شما روز گذشته نامه ای به رئیس مجلس خبرگان نوشته اید گفت: بله من به آقای جنتی رئیس مجلس خبرگان نامه نوشتم و موضوع رفع حصر خانگی رهبران اعتراض خانگی سال 88 را مطرح کردم و گفتم که این موضوع در دستور کار مجلس خبرگان در نشست بعدی قرار دهند و حتی اگر لازم است با رهبری مشورت کنند و راهی برای حل این موضوع پیدا کنند. وی افزود: درباره ...
حساسیت جبهه مردمی نسبت به رعایت حقوق ملت
کشور بوده ایم که جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی می تواند در ساماندهی این مسائل نقش آفرینی کند. عضو شورای مرکزی جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی عنوان کرد: این جبهه در حقیقت به دنبال استفاده و بهره مندی از ظرفیت های نیروهای انقلابی است تا بتوانند مسائل و مشکلاتی که جامعه با آن مواجه است را برطرف کنند. وی افزود: مردم شهر مقدس قم همواره در صحنه های مختلف انقلاب حضور فعالی ...
هماهنگی و تبادل اطلاعات میان دستگاه های موجب کاهش جعل و زمین خواری می شود
اما موضوع جدیدی که مطرح شده نیز مهم است و باید پیگیری شود. معاون اول رییس جمهوری همچنین از رییس کل بانک مرکزی خواست به همراه نمایندگان مجلس شورای اسلامی، دادستان تهران، دبیرخانه ستاد و با حضور مدیران عامل بانک ها، موضوع جدید در خصوص ورشکستگی را طی جلساتی بررسی و نتیجه را به ستاد ارائه کنند. معاون اول قوه قضاییه هم در این جلسه با ارائه توضیحاتی در خصوص بحث ورشکستگی، به اقدامات ...
دنبال فردی قوی تر از روحانی هستیم/ روحانی نمی تواند خود را از اصلاح طلبان جدا بداند/ بخشی از مشکلات با ...
به گزارش کوگانا سی و هفتمین قسمت از برنامه جهان آرا با موضوع بررسی آرایش جریانات سیاسی کشور دوشنبه شب با حضور محمدرضا باهنر نماینده ادوار مختلف مجلس شورای اسلامی این برنامه روی آنتن شبکه افق سیما رفت. در ابتدای این برنامه مجری با این توضیح که دو مفهوم راست و چپ از اواخر دهه 70 کارایی خود را در تبیین جهت گیری های سیاسی احزاب موجود از دست دادند و منازعه بین دو جریان اصول گرا و اصلاح طلب ...
برنامه دانشگاه آمریکایی برای جذب هنرمندان و کارگردانان ایرانی +عکس و فیلم
دانشگاه استنفورد] تلاش کرده تا هنرمندانی مانند بیضایی را به استنفورد بیاورد تا شکل های مختلف هنر در ایران را به نمایش بگذارد و بحث درباره فرهنگ ایرانی و ایرانی-آمریکایی را ترویج کند. دانشگاه استنفورد در گزارش خود اصرار دارد اولاً فرهنگ مردم ایران را از محافل زیرزمینی یا حتی میان ایرانی های مهاجرت کرده به آمریکا جست وجو کند و دوماً میان دولت و مردم ایران تمایز قائل شود. میلانی در این ...
روحانی بهتر است فارغ از مشاوران خود، مقداری با خودش خلوت کند
این چهره دیکتاتورمأبانه که از شورای نگهبان توسط رئیس مجلس نشان داده شد از خودش دفاع کند. نادران تصریح کرد: رئیس مجلس نباید از واکنش مردم و شبکه های اجتماعی که باعث شدند مجلس مصوبه اش را پس بگیرد، عصبانی شود و اگر جرأت و جسارت دارد، باید جلوی ده هزار میلیارد تومان که در بودجه 96 به اقتصاد کشور تحمیل شده را بگیرد. چرا به جای چنین اقداماتی از واکنش مردم به یک مصوبه اشرافی گری عصبانی می شود. ...
مردم منتظر گزارش دولت از اجرای اقتصاد مقاومتی هستند
فتنه در کشور تصریح کرد: مردم فتنه گران را سرجای خود نشاندند اما آنها در سمت های مختلف هستند؛ آنها چطور با حزب اللهی ها برخورد می کنند. رئیس مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: باید آنها را شناخت و عامل نفوذی تلقی کرد اما آنها مساله آشتی ملی را مطرح می کنند و این بدان معنا است که می گویند هر بلایی سر مردم آوردیم و الان دنبال کرسی مدیریتی هستیم و به ما جایگاه بدهید. وی تاکید کرد: مردم ...
فوتبال عاشورایی به جای دستاوردهای برجام!/ تاجرنیا: روحانی به ما اعتماد ندارد؛ اگر یک اصلاح طلب کاندیدا ...
را به مردم دنیا نشان دهد. به گزارش مشرق، وی همچنین افزوده است: وظیفه ما در قبال رأیی که مردم به ما داده اند امیدبخشی به مردم است و این در حالی است که متاسفانه بعضی وقت ها با طرح مشکلات و سیاه نمایی، حس ناامیدی در مردم القا می شود . *قضاوت درباره بحث فوتبال عاشورایی را به مخاطبان محترم واگذار می کنیم! چه اینکه دولت محترم به جای صحبت کردن از دستاوردهایی که برجامش ...
شوالیه های مرگ
به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن ... به گزارش شفاف، و خروجی روز، مرگ است و ارمغان شب، مرگ؛ که روز، هر لحظه مرده می آورند، با بدن های تکه تکه، دست و پای سوخته، گوشت های پخته، استخوان های سیاه، چشم های از حدقه درآمده و شب، برای آنها، برای شوالیه های قدرتمند مرگ با خیال مرگ و کابوس آن می گذرد ... با آوازی غمناک، غمناک خروجی آن روزها هم برای شناسندگان مرگ که در همسایگی مردگان تهرانی خانه دارند، مرگ بود؛ وقتی تن های سوخته و استخوان های جداشده آتش نشان های شهید را آوردند و گفتند: شناسایی کنید. آنها گفتند شناسایی کنید و آن 9 نفر دست به کار شدند؛ 9 پزشکِ پزشکی قانونی استان تهران که دو هفته نخوابیده بودند و حالا کم کم داشت آماده باش شبانه روزی شان تمام می شد. و چه چیز سخت تر از باز کردن لباس های آتش نشان هایی که هیچ ازشان نمانده بود؟ وقتی زیپ لباس هایشان را باز می کردیم، اسکلت ها و گوشت های پخته شان می ریخت. جمجمه هایشان هم کاملا از بین رفته بود ولی پودر نشده بود. یک سری دیگر هم از همان اول که آوردند، استخوان بودند. و چه چیز سهمناک تر از دیدن تن های تکه تکه آتش نشان های ناجی پلاسکو، بعد از آن همه سروصدا، بعد از شنیدن شیون تازه عروسان مردان آتش زده، بعد از آن همه عکسی که شاید کمترین شان، صورت گریان و تکیده مردی بود که جفتش، قُل همیشه یاورش، زیر خروارها خاک و آتش، خُرد شده بود. همین سختی ها هم بود که بغض 15ساله عباس ساداتیِ 50ساله را شکست؛ بغض او را که معاون سالن تشریح پزشکی قانونی تهران است و حالا چسبیده به دیوارهای سرد ساختمان قدیمی کهریزک، زیر آن نور سفید، وسط ویزور چشم های زن جوان کنجکاو تازه از راه رسیده، از روزهایی می گوید که شبانه روز آماده باش بود و وقتی یکی، یکی اجساد آتش نشان ها را برای شناسایی آوردند، اشک، گلوله سهمناکی شد که ریز ریز و پنهانی از چشم های دنیادیده اش به بیرون پرتاب شد. درست است که ما به این کار عادت کرده ایم ولی باز هم خیلی وقت ها موقع کار، احساساتی می شویم و گریه می کنیم. مثلا این حادثه پلاسکو خیلی ما را ناراحت کرد؛ اصلا قبل این که جسدها را ببینیم، اشک ما را درآورده بود. نمی دانم چه مظلومیتی در این بچه ها بود که قبل از این که بدن هایشان پیدا شود، اشک همه را درآورد؛ شاید مظلوم بودنشان و این که از قشر ضعیفند و همیشه با مردمند. حادثه حله و قطار هم ما را بسیار ناراحت کرد. عباس ساداتی یکی از قدیمی ترین هاست؛ یکی از شناخته شده ترین پزشکان سالن تشریح، آن جا که به قول خودش، هر روز کالبد دست کم 30 مرده را می گشایند، در جست وجوی یافتن حقیقت، برای زبانِ دفاع شدنِ بی زبان های دست از دنیاکوتاه. آن روزهایی هم که آتش نشان های معروف تهرانی را می آوردند تا نامشان مشخص شود و هویتشان، دکتر ساداتی مثل همیشه خط مقدم بود، با بغضی سنگین در گلو و زبانی آرام بخش برای هشت دکتر سالن تشریح و تکنیسین های سالن که خودشان به آنها پروسکتور می گویند. چند روز اول منتظر بودیم که جسدی نیاوردند. بعد از آن من یک شب این جا کشیک بودم که یک نفر را آوردند و خود بازپرس کشیک هم آمده بود. موقعی که آمد، داشت تلوتلو می خورد. می گفت چند روز است که نخوابیده ام ولی می خواهم ببینم زمان مرگ این فرد کِی بوده است. اجساد اولیه ای که آوردند همان هایی بودند که می گفتند در موتورخانه گیر کرده بودند. درست است؟ درباره زمان مرگ آنها حرف و حدیث های زیادی بود. بله، اما زمان مرگ با همان زمان وقوع حادثه جور درمی آمد، چون فاسد شده بودند. آنها همان روز اول فوت کرده بودند. یک وقت سنگ به سر آدم می خورد و درجا می میرد، یک وقت زلزله می آید و زیر آوار، جایی هست که بتواند پناه بگیرد و برای یکی، دو ساعت زنده باشد ولی در مورد پلاسکو، بعضی از این افراد جا در جا مرده بودند و بعضی دیگر هم که جا در جا نمرده بودند، بعد از چند ساعت فوت کردند، در همان روز حادثه؛ یعنی این طور نبود که دو، سه روز کسی زنده مانده باشد. ما اجساد را دیدیم، آنها فساد نعشی داشتند و بررسی هایمان نشان داد که روز حادثه فوت کرده بودند. ساعت مرگشان دقیقا به همان روز می خورد. بقیه را هم که روزهای بعد آوردند، بدنشان متلاشی شده بود و از آنها دی ان ای گرفتیم. آمار فوت شده ها هم همانی بود که مراجع قضائی اعلام کردند. نفر آخری را هم که آوردند و گفتند کارگر بوده، من خودم دیدم، اعضای بدنش کاملا متلاشی شده بود. و غم یادآوری، لبخند گشاده و ملایم ساداتی را چنگ می زند و قورت می دهد: تمام فیلم های پلاسکو را در تلفن همراهم ذخیره کرده بودم؛ آن آتش نشانی که در پنجره بود، نتوانسته بود وارد سبد نجات شود و فوت کرد. جمجمه او شکسته بود و ما سرش را دوباره درست کردیم. فیلم او را در گوشی ام داشتم، می گفتند یکی، دو ماه مانده بود تا خدمتش تمام شود، خب، این برای ما خیلی ناراحت کننده بود. مرده ها نقش اول زندگی دکتر ساداتی اند؛ زندگی کسی که از نگهبان های ساختمان پزشکی قانونی در کهریزک که بامعنا به بهشت زهرا چسبیده است تا منشی ها و حراست و تکنیسین ها، او را زبان گویای تاریخ پزشکی قانونی می دانند. حالا هم او که در یک صبح سرد و بعد از یک شب تا صبح شیفت، نشسته در اتاقش و با صورتی خندان و بشاش، از روزهای پرتلاطم حادثه پلاسکو می گوید، اشاره اش مدام به نقش مرده ها در زندگی اش است، در کارش و روحیه اش: خب، لحظاتی هست که کم می آورم و حتی می زنم زیر گریه. مثلا در قضیه حادثه حله باز توانستم خودم را جمع و جور کنم با این که حدود 40–50 نفر را این جا آوردند که بدن هایشان متلاشی شده بود، ولی در حادثه پلاسکو گریه کردم، به نظرم این آتش نشان ها هیچ فرقی با شهدای غواص ندارند با این فرق که شهدای غواص می دانستند که دارند به سمت شهادت می روند ولی این بنده خداها نمی دانستند که قرار است بمیرند و آن روز با بقیه روزها فرق می کند. آنها بیرون آمده بودند و باز به داخل ساختمان رفتند تا مردم را نجات دهند. بعد از پلاسکو، من خودم را بارها جای خانواده های آتش نشانان قرار می دادم و گریه می کردم تا خودم را خالی کنم. من خانواده های آنها را می دیدم که برگه به دست در راهروهای این جا می رفتند و می آمدند و گریه می کردند. گریه خیلی خوب است، خیلی بد است که می گویند مردها نباید گریه کنند، آدم هایی که گریه نمی کنند، یک دفعه می ترکند. و اینجاست که زنگ قدیمی تلفن اتاق رنگ و رورفته معاون سالن تشریح، حس او را به هم می ریزد؛ صحبت از یک جسد یخ زده است، جسدی که آن را از خارج کشور آورده اند و گذاشته اند بدنش نرم و جواز برایش صادر شود و حالا این دکتر ساداتی است که باید مهر دفن شدن او را برای زیر خاک منتظر پذیرنده گورستان بزند پایین پرونده اش. جواز مرگ صادرکردن برای مرده ها سال هاست در سرنوشت اوست؛ مثل سرنوشت محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح پزشکی قانونی که وقتی پیراهن سفید دکتری اش را می پوشد و جا می گیرد پشت میز رنگ و رورفته اتاقش، دستی به چال چونه ته ریش دارش می کشد و حرف هایش را مثل معاونش از پلاسکو شروع می کند؛ از آن روزها که سخت ترین شدند در یادش برای سال های سال. اولین آتش نشانی که آمد از بیمارستان مطهری به این جا منتقل شد و قابل شناسایی بود؛ چون چهره اش سالم مانده بود. هر چه یافتن پیکرها با تأخیر اتفاق افتاد، شناسایی از طریق چهره ها سخت تر شد. شناختن کسانی که در روزهای اول از زیر آوار پیدا شدند، از چهره راحت تر بود ولی بعد از آن به دلیل حجم آوار و میزان حرارت، دیگر پیکرها از روی ظاهر قابل شناسایی نبودند. البته متعلقاتی اطرافشان بود ولی مشخص نبود که مال آن شخص باشد. با آن وضعیت، ما برای این که ضریب اطمینان را بالا ببریم، آزمایش دی ان ای انجام دادیم. نکته مهمی که وجود دارد این است که در این حوادث دسته جمعی، حضور پزشکی قانونی در صحنه الزامی است؛ در صورتی که در مدیریت بحران ما چندان نقش پزشکی قانونی را در آن مرحله پررنگ نمی بینند، یعنی فکر می کنند که خب ما پیکرها را پیدا می کنیم و بعد می فرستیم که شما بقیه کارها را انجام دهید. آمار جانباخته ها همانی بود که اعلام شد؟ بله، 16 آتش نشان بودند که شناسایی شدند؛ 5 تا هم جانباخته غیرآتش نشان؛ کلا 21 نفر. هنوز هم از بین نخاله ها قطعات و تکه های اجساد را برای شما می فرستند؟ بله، برای ما می فرستند و ما هم می فرستیم آزمایش ژنتیک، هنوز جواب قطعی به دست ما نرسیده است. آمار ما همان آمار قبلی است. یعنی در نخاله ها کسی پیدا نشده است؟ مثلا آن نگهبان؟ آن نگهبان، پنجمی بود که پیدا کردند. مابقی که برای ما فرستادند، قطعات استخوان کوچک و بزرگ بود که هنوز جواب قطعی آنها نیامده است. از نگهبان هم قطعاتی از بدنش به این جا آمد؟ یک پیکر نیمه کامل بود، با آزمایش ژنتیک تطبیق دادیم و احراز هویت قطعی انجام شد. آن روزها همه پزشکان و تکنیسین های پزشکی قانونی استان تهران در ساختمان کهریزک هر دقیقه منتظر بودند که کسی را بیاورند برای شناسایی، تا جوابی داشته باشند برای گفتن به خانواده های چشم انتظارشان؛ محبوبه عسگری 42ساله، زن تر و فرز و باتجربه کادر پزشکی هم یکی از آنها بود. او یکی از سه زنی است که در کادر پزشکان پزشکی قانونی کار می کند و حالا با ناخن های لاک زده و صورتی ریز و قشنگ و با پلک هایی که خستگی شیفت از شب تا صبح دیروز، آنها را با شیب ملایمی روی حدقه هایش چشمش انداخته، از نیمه دوم امسال می گوید که یکی از سخت ترین تجربه های کاری اش بود؛ نمونه اش همین حادثه پلاسکو. او یکی از شناسندگان آتش نشان های شهید و سوخته بود. مرگ آتش نشان ها خیلی ها را جریحه دار کرد، همه آماده باش بودند. در سالن تشریح بالای سر آنها بودم و با همکارانم، جواز دفن می دادیم، خیلی تأسف آور بود. لباس های آتش نشان ها نسوخته بود ولی وقتی آنها را باز می کردیم، فکر می کردیم که جسد سالم است، در حالی که کامل از بین رفته بود، برخی تبدیل به استخوان شده بود. و حال و روز او هم آن روزها مثل بیشتر همکارهایش بود. خب خیلی تأثیر منفی روی ما می گذاشت، خیلی متأثر می شدم اما با دقت هر چه تمام تر، برای تعیین دی ان ای، کارشان را انجام دادیم، فرستادیم برای بخش دی ان ای، پیگیری های لازم انجام شد، کالبدشکافی خوب انجام شد و حنجره ها را خوب نگاه کردیم آنهایی که عضله مانده بود و استخوان هایی که سالم بود به دی ان ای فرستادیم. به هر حال مردم منتظر بودند و چشمشان به نظر ما. این که آن روزها می گفتند بدن هایشان به پودر تبدیل شده بود، درست نبود؟ نه پودر نشده بودند ولی بعضی استخوان ها به طور شدیدی از بین رفته بود به طوری که فقط قسمت هایی از استخوان مانده بود. برای بعضی دیگر هم حرارت زیاد، باعث شده بود فساد اتفاق بیفتد. مهم ترین فاکتور فساد جسد، حرارت بالاست، چون حرارت محیط بالا بود، میکروب هایی که باعث فساد می شوند، در داخل ریه و روده بزرگ هستند و شروع به فعالیت می کنند. در روز تشییع جنازه، حستان چطور بود، وقتی دیدی که آن جمعیت زیاد به بدرقه آنها آمده بودند. آن روز این جا غم عجیبی داشت. اسامی شان را که اعلام می کردند، مدام با خودم می گفتم اینها را از زیر دست ما با آن وضعیت بردند، آنها را ما شناسایی کردیم، من همه شان را دیدم. و دنبال حرف های محبوبه عسگری را نیکو دهقانی زاده ، دیگر پزشک زنی که جزو اصلی ترین شناسندگان اجساد در پزشکی قانونی است، پی می گیرد؛ زنی با صورتی تپل، چشم هایی روشن و با تجربه و صدایی نازک که حس، اولین نکته بیرونی آن است. او تازه از سالن تشریح آمده با دستکشی سفید روی دست های گوشتالو و ماسکی سفیدتر که به اعتقاد همکارهایش عبور می دهد میکروب هایی را که باید سدشان شود؛ تا بیاید دستکش ها را دربیاورد و امضاهای لازم را برای اجساد تر و تازه امروز بنشاند پایین پرونده های سبز، فرصت، خودش را نشان می دهد برای حرف زدن درباره آن روزهای خون و آتش: من جزو کسانی بودم که آن روزها از این ماجرا خیلی تحت تأثیر قرار گرفتم؛ خیلی، خیلی، خیلی. واقعا خیلی. این ماجرا خیلی فرق می کرد. یادم است سقوط هواپیمای آنتونوف که اتفاق افتاد هم همین حال را داشتم. همه جسدهایی را که بررسی می کردم، با خودم می گفتم که خب هر کدام اینها عازم جایی بوده اند و حالا این جا خوابیده اند؛ مدام گریه می کردم. برای پلاسکو هم در خود سالن تشریح گریه می کردم. همکارها خودشان را کنترل می کردند ولی من همین طور کار می کردم و حین کار گریه می کردم. موقع در سالن تشریح کارکردن، وقتی بدانی که آن ماجرا یک اتفاق بولد است، خب برایت خیلی تأثیرگذار است. در آن چند روز عکس هایشان را دیده بودیم و وقتی آنها را برای شناسایی آوردند، خیلی سخت بود، واقعا سخت بود. وقتی جسد به سالن تشریح می آید، نباید وارد حواشی آن بشوی، این که بستگانش چه کسانی بوده و چه اتفاقی افتاده است، وگرنه خیلی اذیت می شوی. روز تشییع آتش نشان ها این حس را داشتم که اینهایی که با آن شکوه روی دست مردم تشییع می شدند، ما بالای سرشان بودیم و تشخیص شان دادیم. خیلی حس عجیبی بود. اما مرگ، چطور خودش را به آنها نشان می دهد، وقتی که هر روز. . . گرداگرد آنها را مردگانی زیبا فراگرفته اند آنها 9 نفرند؛ با حدود 20 نفر دستیار که مسئول اصلی شکافتن بدن مرده هایند؛ با گله ای همیشگی که چرا همه فکر می کنند ما بدن های اجساد را تکه و پاره می کنیم؟ آنها 9 نفرند با ماهی حدود سه تا چهار میلیون حقوق و یک دنیا سختی؛ 9 نفر و دستیارانی که در طول سال، 10 تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد را در سالن تشریح پزشکی قانونی تهران بررسی می کنند. هیچ کدام از پزشکان پزشکی قانونی را سرنوشت به سالن تشریح نکشاند؛ همه شان انتخاب کردند. مثل دکتر ساداتی که هر چند عجیب ولی انتخابش درنهایت کارکردن با مرده ها شد: این را شنیده اید که می گویند هر کس از چیزی بدش بیاید، ناخودآگاه به سمتش می رود؟ من بچه که بودم و حتی بزرگتر که شدم، مدرسه ام را یک بار به این دلیل که کنار بیمارستان بود، عوض کردم؛ یک بار به این دلیل که کنار قبرستان بود و جالب است که اگر یک بار در خیابانی بودم که تابوت و جنازه ای را از آن می بردند، من دیگر از آن خیابان رد نمی شدم. اما زندگی هر روز، مرحله ای را جلوی پای آدم ها می گذارد که خودشان فکرش را هم نمی کنند. در زمان پزشکی عمومی، با وجود همه اینها باز هم وقتی یک جسد را در بیمارستان می دیدم، خیلی کمتر تحت تأثیر قرار می گرفتم تا مثلا وقتی در قبرستان می دیدم که تابوتی را می بردند، حسش کاملا متفاوت بود ولی وقتی وارد پزشکی قانونی شدم، همان ماه اول وارد تالار تشریح شدم. جسد هم انواع و اقسام داشت؛ یک وقت هایی جسد تر و تمیز است، ولی جسد فاسد، جسدی که زیر خاک بوده آن را درآورده اند و برخورد خانواده ها و مسائل احساسی هم مطرح بود؛ اینها مسائلی بود که اوایلش روبه رو شدن با آنها سخت بود و کم کم به آن خو گرفتم. او یادش می آید آن اول که در تالار تشریح پارک شهر کار می کرد، همکار آذری زبانش همیشه حرف شیرینی به او می زد: او به من می گفت دکتر ساداتی از مرده ها نترس، از زنده ها بترس؛ می گفت امروز داشتم می آمدم در اتوبوس مردم داشتند من را له می کردند، این مرده ها که کاری به کار ما ندارند. این جمله او برای من قشنگ بود، دیدم واقعا راست می گوید و مرده هایی که ما با آنها کار می کنیم، بی ضررترین و بی خطرترین آدم ها هستند ولی به هر حال این کار سخت است، آلودگی و بیماری دارد ولی باز هم بیماری هایی که از طرف آدم های زنده ما را تهدید می کند، خطرشان خیلی بیشتر از این مرده های بی آزار است. منظور از بیماری ها، اچ آی وی و هپاتیت و سل ریوی است، کافی است زمان خونگیری سوزن به دست ما فرو برود، این موضوع ما را خیلی تهدید می کند. همه اش اما این انواع و اقسام بیماری ها نیست؛ ساداتی از تجربه هایی می گوید که در این سال ها، زندگی او را پر و پرتر کرده است؛ تجربه هایی خاص از مرگ: فقط این حوادث جمعی نیستند که ما را ناراحت می کنند؛ مثلا من معمولا شب های سال تحویل این جا کشیک هستم. آن لحظه ای که عید می شود و مثلا پدری می آید که نیم ساعت پیش بچه هایش تصادف کرده اند و دو سه تایی با هم مرده اند، نمی توانید تصورش را کنید که چقدر برای ما سخت است. همین الان هم که دارم درباره اش صحبت می کنم، بغض کرده ام یا مثلا نیم ساعت مانده به سال تحویل، جسد یک پیک موتوری را می آورند که چیزی را جایی می برده تا خرج زن و بچه اش را دربیاورد و حالا با مغز ترکیده در تصادف، او را برای شناسایی می آورند؛ خب اینها ما را خیلی اذیت می کند. و راست می گوید، بغض مانعی می شود برای ادامه دادن. یا مثلا صبح های زود می آییم و می بینیم که یک کارگر شهرداری یا سوپوری را که در خیابان ها کار می کنند با همان لباس کارشان آورده اند، چون در خیابان ماشین به آنها زده و کشته شده اند. کلا سوپورها به دلیل این که لباس شبرنگ تنشان است، کمتر دقت می کنند و فکر می کنند راننده ها آنها را می بینند ولی راننده ها خیلی راحت آنها را می زنند. خیلی وقت ها صبح ها در راه سازمان، ما آنها را می بینیم که خیابان ها را تمیز می کنند و بعد دو ساعت می بینیم که جسدشان را با همان لباس کارشان آورده اند. خب اینها ما را ناراحت می کند. کاش به آنها آموزشی داده شود، چون خیلی بی محابا در خیابان کار می کنند. این حرف همه کسانی است که در سالن تشریح پزشکی قانونی کار می کنند؛ نگاه مردم به آنها، ترسشان، کلیشه های معمولی که سال هاست با آنها دست به گریبانند و احتیاط های افراطی که سبک زندگی شان شده؛ محبوبه عسگری ، یکی از سه پزشک زن سالن تشریح هم سال هاست درگیر این حرف هاست. مردم از ما می پرسند از مرده ها نمی ترسید؟ نام پزشکی قانونی که می آید، همه فکر می کنند یک جسد روی دست ماست. اما واقعیت این نیست، من کمیسیون پزشکی برای قصور پزشکی می روم، فوت هایی که در بیمارستان ها رخ می دهد یا درصد ارش و دیه که انجام می شود، آن جا دیگر مرده ای وجود ندارد. به عنوان پزشک جنایی و قتل اگر باشد، سر صحنه فوت می رویم، این جا موارد خاصی می آورند، گلوله خوردگی و چاقوخوردگی یا در مراکز نگهداری می شوند یا از سالمندان و... علت فوت آنها را هم تعیین می کنیم. 5 درصد کار پزشکی قانونی تشریح است. اگر بروید در معاینات، آنها اصلا تشریح نمی بینند، ارش و دیه می بینند، کسی که در کمیسیون کار می کنند، اصلا جسد نمی بیند. شما این جا فقط روی زنان کار می کنید؟ نه؛ در سالن تشریح من فقط روی زن ها کار نمی کنم. مردها هم خانم ها را می بینند ولی اگر خانم جوان باشد، ممکن است خانم ها ببینند، باید نمونه برداری از واژن انجام شود. تعداد زنانی که این جا می آورند نسبت به مردان کمتر است؟ مردان بیشتر هستند چون حادثه کار بیشتر برای مردان است. اوردوز بیشتر مربوط به آقایان است یا سکته های قلبی. خودکشی های اگرسیو، بیشتر برای مردهاست و.... خیلی ها ممکن است تا متوجه شوند شغل تان این است، فکر کنند که تأثیر این کار روی زندگی شما چه می تواند باشد؟ من بابت هر یک موردی که می بینم ناراحت می شوم مثلا جوانها را که می بینم، قتل و گلوله ای. نگرانی در من ایجاد می شود، اما این که هیچ حقی ضایع نشود، قتلی صورت گرفته، وضعیتی ایجاد شده، این که این قتل بوده یا خودکشی و... برای من مهم است که حقش ضایع نشود. وقتی استراحت می کنم یا در خواب، می فهمم که این کار رویم تأثیر می گذارد، در خانه که به این مسأله فکر می کنم، احساس می کنم چه تصادف سختی بود یا مثلا در برنامه های تلگرام می بینم، کسی که خودکشی کرده، همه ابراز تأسف می کنند، من آن روز آن جسد را دیده ام اما نمی توانم حرف بزنم، چون اینها اسرار پزشکی به شمار می رود. در خانه هم کسی از من سوالی نمی پرسد، عادتشان دادم. امروز چند تا جسد دیده اید؟ من دیشب کشیک بودم، امروز از ساعت 6:30 تا 8، 10 تا جسد دیدم. دیروز هم سر یک صحنه احتمال قتل رفتم، هم بیمارستان رفتم و هم خانه رفتم صحنه دیدم، نمونه های بیمارستان را هم دیدم، یک سری موارد در خیابان آمده بودند، مجهول الهویه آورده بودند، آن را هم دیدم. بررسی هر جسد حدودا چقدر طول می کشد تا کار تمام شود؟ بستگی به کیس دارد، اگر مورد جراحی باشد، ممکن است یک ساعت هم طول بکشد، اگر گلوله خورده باشد باید سر تا پایش را عکس بگیرم که ببینم آثار گلوله وجود دارد یا ندارد. و در میان همه این تجربه های معمول، دیدن کدام مرده برای آنها خاص تر از همیشه بوده است؟ چرا که... مرگ، مسخی است دردناک در کوچه های شایعه برای من دیدن جسد یک بچه بسیار سخت است. بارها شده که حتی گریه کرده ام و هیچ وقت برایم عادی نمی شود. مرگ هیچ وقت برای ما عادی نمی شود، درست است که کارمان است ولی نه، آن ترومایی که باید در روح و روان و جسم ما بگذارد، می گذارد. آن حالت محتاط بودن و... را در ما ایجاد می کند؛ مثلا من همیشه نگرانم که برای اطرافیانم و فرزندانم نگرانم. اینها حرف های نیکو دهقانی زاده است؛ دیگر پزشکی که می نشیند به گفتن خاطره های جور و واجورش در این سال های گشایندگی کالبد. مثلا یک پرونده داشتم، موقعی که یزد کار می کردم. از طبس پزشکمان زنگ زد گفت جسدی در خیابان افتاده بوده، تصادفی و له و لورده، گفت خانم دکتر جوازش را بدهم؟ من همیشه در ذهنم این بود که باید به این نوع جسدها خیلی حواست جمع باشد چون ممکن است او را به قتل رسانده و برای اختفای موضوع، او را به حالت تصادف در خیابان رها کرده باشند. خلاصه به دکتر گفتم ببین اگر علایم زمان حیات دارد و واقعا تصادفی است، جوازش را بده، اگرنه به هیچ وجه. گفت دادستان خیلی اصرار دارد که جوازش را صادر کنیم، خلاصه فردایش جسد را فرستادند مرکز و رفتم بررسی کردم، هیچی از جسد نمانده بود یعنی نمی شد فهمید سرش کجاست و تنش کجا، به همکارها هم گفتم و آنها گفتند تصادفی است. بعدش به پروسکتورمان که جسد را باز می کند، گفتم پشتش سه تا سوراخ کوچک است، گفتم پشتش را باز کن، سوآپ زدیم دیدیم رفت تا قفسه سینه، گفتم وای خاک عالم، یک وقت این گلوله نباشد؟ بعدش فرستادیمش رادیولوژی، دیدیم گلوله است. بعدش همکارم گفت واقعا که تو شوالیه ای، چطوری فهمیدی؟ اینها ولی همه خاطره های خاص نیستند؛ جالب ترین خاطره ها را شاید دکتر ساداتی، معاون سالن تشریح می گوید با آن شوقی که برای گفتن و گفتن دارد: اجساد هنرمندان و ورزشکاران بارها شده که به این جا منتقل شده؛ مثلا اولادی و خدابیامرز هادی نوروزی را که بازیکنان پرسپولس بودند، برای کالبدشکافی این جا آوردند. من پرسپولیس دوآتشه ام، خودم بالای سر اولادی بودم موقع کالبدشکافی. روزی هم که هادی نوروزی فوت کرد، من شیفت بودم، زنگ زدم به بچه ها گفتم برای هادی خیلی مواظب باشند. مثلا همین اولادی را خودم کالبدگشایی کردم. بچه مازندران بود و من هم بچه مازندرانم و وقتی دیدم پدرش در برنامه 90 صحبت و گریه می کرد، یک ساعت گریه کردم. ما خیلی از این هنرمندان را می شناسیم و اجسادشان را می آورند و ما بررسی شان می کنیم. و حالا نوبت گفتن از تلخ ترین خاطره است: ما این جا همکاری داشتیم که پنجشنبه ها می آمد و به ما کمک می کرد. یک روز صبح که آمدم سر کار، دیدم یک پرونده ای آمده و اسم همین آقا که همکارمان بود روی آن است، به خودم گفتم حتما اشتباه است یا اسمش شبیه همکارمان است ولی بعد یکی از همکارها گفت که همان است و دستور قضائی بر کالبدگشایی بود. هیچ کس حاضر نبود که کار را انجام دهد، خلاصه همه کنار کشیدند و رئیس تالار گفت دکتر ساداتی شما سابقه ات از همه بیشتر است، شما زحمت را بکش. دلیل مرگش عارضه قلبی بود و خب آن روز خیلی به من سخت گذشت. این روز و شب های سخت اما کم نیستند: شب هایی که این جا کشیک هستیم، صبح ساعت 6 که از خواب بیدار می شویم، وارد سالنی می شویم که حدود 30 جسد را کنار هم خوابانده اند؛ شما حساب کن بیشتر صبح های ما این طوری شروع می شود. این اجساد هم انواع و اقسام دارند؛ مثلا یکی را می بینی با کت و شلوار و کراوات روی تخت است، بعد می بینیم که مثلا با کیف سامسونت در فرودگاه بوده و داشته می رفته خارج کشور اما سکته کرده و مرده است. این جا به ما آموخته است که زندگی واقعا همین است؛ طرف با کت و شلوار و آمال و آرزو دارد می رود مثلا سواحل بارسلونا، یک دفعه سر از پزشکی قانونی درمی آورد یا مثلا یک بار استاد دانشگاه خودمان را که 70سالش بود در سالن تشریح دیدیم و یکی، دو نفر از پزشکانمان تا ظهر در شوک بودند. و آخرین حرف ها از زبان محمدجواد هدایت شده ، رئیس تالار تشریح است. او از اجساد مجهول الهویه می گوید و مومیایی کردن بعضی از آنها. تعداد اجساد مجهول الهویه زیاد است؟ تعدادشان خیلی زیاد نیست. شاید در روز، متوسط دو تا سه نفر باشند که ممکن است فردی در اماکن عمومی فوت کرده باشد و کارت هویت همراهش نباشد. این جا کاری که انجام می شود عکس و فیلم گرفته می شود. با هماهنگی با پلیس آگاهی داریم این عکس ها را در اختیار آنها قرار می دهیم. کسی که گمشده ای دارد، اول به پلیس مراجعه می کند. پزشکی قانونی روالش این است که اگر بخواهد عکس های ما را ببیند باید از مراجع انتظامی و قضائی نامه ای داشته باشند. به همین دلیل افراد ابتدا به کلانتری و آگاهی مراجعه کنند و آن جا عکس ها را به خانواده نشان می دهند و بعد ما در جریان قرار می گیریم. با این روند، 90 درصد افراد مجهول الهویه هویت دار می شوند. آنهایی که نمی شوند، با هماهنگی قوه قضائیه دفن می شوند، البته اینها طی یکی، دو ماه شناسایی می شوند. در ماه مشخص است که چه تعداد اصلا شناسایی نمی شوند؟ شاید زیر 10 نفر باشند. جای خاصی این اجساد را دفن می کنند؟ احتمالا؛ ما در تهران این اجساد را به بهشت زهرا منتقل می کنیم. چون به هرحال هم سردخانه ما محدودیت دارد و هم این که جسد بعد از مدتی فاسد می شود. سردخانه نقش کُند کردن فساد جسد را دارد نه متوقف کردن آن. جسدی که سه روزه فاسد می شود، در سردخانه دو هفته ای فاسد می شود. ما نمونه برداری و مستندسازی می کنیم. بعد از دستور قضائی جسد دفن می شود، مثلا بعد از 6 ماه اگر خانواده آمدند، ما با نمونه برداری که کردیم، مطابقت می دهیم و به این ترتیب جسد هویت دار می شود. درخواست مومیایی کردن جسد هم می شود؟ معمولا از طرف چه کسانی و چقدر هزینه اش می شود؟ مومیایی کردن اجساد، برای اجسادی است که از کشور خارج می شوند، چون اینها باید در هواپیما قرار گیرند. دلیل این کار هم جلوگیری از فاسد شدن جسد و انتقال بیماری است. این کار را ما با درخواست اولیای دم با مواد تثبیت کننده ای انجام می دهیم که مانع از فساد جسد می شود. چون به هرحال این جسد قرار است در بار مسافر و داخل هواپیما قرار گیرد، هزینه آن هم براساس تعرفه های دولتی که مصوب قوه قضائیه است، تعیین می شود. هزینه آن چقدر است؟ الان فکر می کنم حدود دو میلیون تومان است. درِ بزرگ و سفید پزشکی قانونی نزدیک ظهر بسته می شود؛ با سروصدایی که به صدای خودرو بزرگ حمل اجساد درمی آمیزد، خودرو بزرگی که بدن های امروز را آورده برای پزشک های منتظر تا شناسایی شوند، دلیل مرگشان مشخص شود و... و آنها زبانی بشوند برای بی زبان ها، در برزخ مرده ها. مهمترین نکات حرف های پزشکان تالار تشریح به گفته این پزشکان بیشتر پیکرهای آتش نشانان حادثه پلاسکو به کلی از بین رفته و از آنها تنها قطعاتی باقی مانده بود پزشکان سالن تشریح پزشکی قانونی می گویند همه زیرآوارماندگان حادثه پلاسکو همان روز اول جانشان را از دست داده بودند در طول سال، 10 هزار تا 11 هزار جسد، ماهانه بین 900 تا 1000 و روزانه بین 30 تا 35 جسد برای بررسی به سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می آیند در حال حاضر در پزشکی قانونی استان تهران 9 پزشک، مسئول شناسایی و تشخیص علت مرگ اجسادند از این 9 پزشک، 6 نفر مرد و 3 نفر زن هستند پزشکان پزشکی قانونی هرماه بین سه تا چهار میلیون تومان حقوق می گیرند بر اساس عرف پزشکی قانونی، حوادثی که بالای 12 کشته داشته باشند، حوادث بحرانی اند هرماه حدود 10 جسد مجهول الهویه وارد سالن تشریح پزشکی قانونی تهران می شوند معمولا هویت 90 درصد اجساد مجهول الهویه تهرانی مشخص می شود هزینه مومیایی کردن اجساد برای خروج از کشور دو میلیون تومان است منبع:روزنامه ی شهروند ...
پیام رئیس خبرگان به سران فتنه
نمایندگی مجلس و کرسی های مدیریتی هستیم و به ما جایگاه بدهند، آن ها درواقع می گویند به ما جایگاه بدهید. این سخنان رئیس مجلس خبرگان رهبری درباره لزوم سبک نشمردن فتنه و انتقاد از حضور فتنه گران در پست های حساس در حالی بود که علی مطهری شب گذشته با نامه سرگشاده به آیت الله جنتی خواستار رسیدگی و پرداختن مجلس خبرگان به مساله حصر سران فتنه شده بود که البته آیت الله جنتی تاکید کرد: فتنه هم سر جای خود است مسأله فتنه را نباید سبک گرفت، فتنه اگر مسأله اول ما نباشد مسأله دوم ما است. چه کسی باید بگوید که هنوز فتنه خاموش محسوب نشده است عده ای دنبال فتنه هستند. ...
انتخاب شهرداری کارآمد و دلسوز؛ بزرگترین انتظارات مردم از اعضای شورا
جاری شهروندان از مقدمات یک تحول بزرگ شهری است. یکی از بزرگترین انتظارات مردم از اعضای شورا انتخاب شهرداری کارآمد و دلسوز است منتخبین مردم برای ابقا یا انتخاب یک شهردار در معرض امتحان الهی قرار دارند و مردم چگونگی و شفافیت انتخاب شهردار را رصد و تعقیب می کنند. عضو شورای شهر تهران گفت: اعضای شورا برای انتخاب بهترین گزینه ممکن و شایسته باید با مطالعه و بررسی گزینه های برتر بر اساس یک ...
درد پشت اتاق های خالی از تجهیزات پزشکی بیمارستان ها
سازمان و همراهی نمایندگان مجلس محقق شد. تاج الدین با اشاره به پیشنهادات متعدد کمیسیون های مختلف مجلس شورای اسلامی درباره احکام برنامه سال آینده با موضوع تأمین اجتماعی گفت: در این پیشنهادات، موارد نگران کننده ای نیز وجود داشت که با تعامل نمایندگان خانه ملت، حوزه های حقوقی و امور مجلس و سایر حوزه های سازمان، هیچ کدام از آنها تصویب نشدند. معاون حقوقی و امور مجلس سازمان تأمین اجتماعی با بیان اینکه در بودجه سال آینده مثل بودجه سال های اخیر، هیچ مورد آسیب زایی به منافع بیمه شدگان وجود ندارد، گفت: این شرایط، فرصت هایی را برای ارتقای خدمات و کسب رضایتمندی ذی نفعان این سازمان خلق می کند. ...
نظارت بر انتخابات شوراها مصیبت است و حساب و کتاب ندارد +ویدیو
مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم اشاره کرد و گفت: اکنون مسأله ما مسأله معیشت مردم است، بیکاری و اشتغال مهمترین مسأله کشور است که ما با آن مواجهیم؛ ما هر کجا می رویم، جوانان شایسته ای را می بینیم که دنبال شغل هستند و مسئولان باید تدبیر کنند و پاسخگو باشند و بدانند که بیکاری جوانان چه عوارضی برای آنها در کشور دارد. رئیس مجلس خبرگان افزود: مخصوصا جوان هایی که متأهل و بیکار هستند باید دغدغه مسئولان ...
نظارت بر انتخابات شوراها مصیبت است
انقلابی بودن دانست و دفاع از ارزش های اسلام، جهاد در راه خدا، موضع گیری در مقابل دشمنان خارج از کشور، پیروی از خط امام و حمایت از مظلوم و مستضعف در مقابل ظالم را از ویژگی های اساسی انقلابی بودن توصیف کرد. وی با انتقاد از کسانی که به گفته او طرح دوستی بر دشمن می ریزند، به مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم اشاره کرد و گفت: اکنون مسئله ما مسئله معیشت مردم است، بیکاری و اشتغال مهمترین مسئله ...
اهداف افراد و جریان های خاص در حمله به مجلس تنها سیاسی و انتخاباتی است
به گزارش تابناک ایلام ؛ جلال میرزایی در واکنش به هجمه سیاسی و رسانه ای برخی گروه های و جریان های خاص به عملکرد تقنینی مجلس شورای اسلامی در بحث حقوق های مدیران، گفت: به نظر من این رویکرد و اقدامات جریان های خاص با اهداف انتخاباتی انجام می شود، زیرا در شرایط کنونی در آستانه انتخابات ریاست جمهوری قرار داریم و این گروه ها به دنبال استفاده از شرایط کنونی به نفع خودشان هستند. نماینده مردم ...
در مورد بقایی اظهار نظر نمی کنم
...> دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره حضور خود در برنامه تلویزیونی و انتقادش نسبت به حضور پر رنگ اصولگرایان در رسانه ملی افزود: من باید از مدیران قبلی و فعلی صدا و سیما دفاع کنم، زیرا مدیریت رسانه ملی یکی از سخت ترین مدیریت هاست. من دیشب با مجری درباره این موضوع که حضور اصولگرایان در صدا و سیما پر رنگ است، شوخی کردم که البته قصدم این بود که صدا و سیما دقت بیشتری کند تا این شائبه به وجود نیاید که ...
پناهجویی زیر چکمه های انکار نژادپرستی
رؤسای جمهور کشورهای عضو اتحادیه در مالتا (8 فوریه) علناً یک جبهۀ متحد علیه ترامپ شکل گرفته بود و به نظر می رسد فعلاً انتقاد به ترامپ در بین مقامات اروپایی مُد شده است. بازارِ توپیدن به ترامپ داغ است و هر مقام و نهاد اروپایی به سادگی پشت تریبون های مختلف فریاد اعتراض به عوام گراییِ ترامپ، نژادپرستی، تبعیض وی علیه پناهجویان، دستورهای ناسیونالیستی، توییت های تند و تنش زا، فحاشی، اخراج ...
آیا نماینده باید از شورای نگهبان بترسد؟
عصر ایران؛ مهرداد خدیر - در سخنان اخیر رییس مجلس شورای اسلامی در واکنش به ابهام افکنی درباره سقف مصوبه حقوق کارکنان دولت یک نکته سیاسی چندان که جا داشت مورد توجه قرار نگرفت. علی لاریجانی از این که مصوبه مجلس درباره سقف حقوق کارکنان و متخصصان به گونه ای تفسیر شد که انگار 60 درصد اضافی شامل مدیران می شود خشم گرفت و به منتقدان گفت: چرا به شورای نگهبان ایراد نمی گیرید، لابد از رد صلاحیت ...
قصه پرغصه کولبرانی که زیر سنگینی بارها له می شوند/پلاسکو ایمنی می خواست و کولبران، شغل
زننده وضعیت اقتصادی. آن ها تنها مردمانی از جنس تمام ملت بودند که برای زیستن دست به چنین کارهای سختی می زدند و خوشا به دل مسئولان وقت که راحت ترین راه، یعنی سلب مسئولیت از گردن خویش و اتهام زنی به مردم را انتخاب کردند. اما اکنون که قرار است کمیته ای حقیقت یاب از مجلس شورای اسلامی برای رسیدگی به وضع کولبران به مناطق مرزی اعزام شود، توقع آن است که نمایندگان مردم با در نظر داشتن کشته شدن کولبر 18 ساله ...
تذکراتی از سوی امام خمینی(ره) و رهبر معظم انقلاب که فراموش شده اند + فیلم
اکید رهبر معظم انقلاب اسلامی حضرت آیت الله خامنه ای به سران قوا برای نظارت بیشتر قرار گرفت. ایشان در سخنرانی های مختلف خود خظاب به مسئولین با صراحت وجود و گسترش این مهم را تذکر دادند. شما در فایل صوتی زیر بیانات رهبر انقلاب را در دیدار رئیس جمهور و اعضای هیأت دولت در تاریخ 1384/06/08 را خواهید شنید. دانلود فیلم اما در چند روز پیش مجلس شورای اسلامی سقف حقوق 24میلیونی را برای ...
اشکالاتی که باید اصلاح شوند
...، از تجربه بسیار ارزنده در نجات بیماران برای سال های جنگ و محرومیت، با پیوند کلیه از اهداکنندگان زنده استفاده کرد و موضوعات اخلاقی و حقوق انسانی و دفاع از محرومین و اهداکنندگان را بیش از پیش در نظر گرفت. بر این اساس این بحث اخیراً در شورای عالی پیوند نیز مطرح شد و در حال پیگیری است. محورهای برنامه ساماندهی پیوند کلیه کاظمینی افزود: در عین حال برخی محورهای برنامه ساماندهی ...
درب بانک های ایرانی به روی آمریکایی ها باز شد
، تمامی بانکهایی که نام آنها از فهرست حذف شد، توانستند بار دیگر به این سیستم متصل شوند. وی ضمن انتقاد از تداوم اظهارنظرها مبنی بر لغو نشدن تحریم های سوئیفت گفت: برخی با وجود اعلام مکرر بانک مرکزی و اعلام سوئیفت مبنی بر برقراری ارتباط با ایران، می گویند این ارتباط برقرار نیست، در حالی که این موضوع صحت ندارد. مدیرکل امور بین الملل بانک مرکزی: فعالیت بین المللی نظام بانکی ایران ...
هاون کوبی سعودی در شرق دور
مردم ایران و عراق ادامه خواهد داشت. این سفرها برای ما مایه نگرانی نیست و اتفاقی در روابط ما رخ نمی دهد چون عمق روابطمان به گونه ای است که با این سفرها تحت تأثیر قرار نمی گیرد. همچنین، در ارتباط با طرح عربستان برای آینده کشورهای سوریه و عراق، محمد جواد جمالی، عضو هیأت رئیسه کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بر این باور است که عربستان با پشتوانه آمریکا و رژیم صهیونیستی به دنبال ایجاد آشوب ...
اگر امنیت در کشور نباشد دولت بودن دولت زیر سوال می رود/ نظم و آموزش های لازم ویژگی های یک سرباز است
به گزارش شلمچه نیوز به نقل از خبرنگار سیاسی خبرگزاری دانشجو سردار عبدالله عراقی جانشین فرمانده نیروی زمینی سپاه پاسداران صبح امروز در نهمین جشنواره حضرت علی اکبر(ع) (جوان سرباز) که در مجموعه الغدیر برگزار شد اظهار داشت: بشر از ابتدای خلقتش تاکنون به انحای مختلف همواره به دنبال امنیت بوده است وی با بیان اینکه امنیت بیس اصلی هر توسعه ای است افزود: ایجاد امنیت پایدار و ثبات آن برای ...
انتقادات شدید آخوندی به قالیباف/وقتی شهرداری قانون بفروشد ، رئیس جمهور چه بگوید؟
آراس_ سرویس سیاسی : محمدرضا عارف، رئیس مجمع نمایندگان تهران که رئیس دومین هم اندیشی لایحه مدیریت شهری هم بود در سخنانی تأکید کرد که این لایحه انتقادات شدید آخوندی به قالیباف/وقتی شهرداری قانون بفروشد ، رئیس جمهور چه بگوید؟با تغییراتی به خصوص در حجم باید در دولت به نتیجه برسد و تقدیم مجلس شورای اسلامی شود. به گزارش آراس به نقل از شرق، او تأکید کرد برای اجرای این قانون و تحقق موارد درخواست شده در آن موانع قانونی وجود ندارد. او افزود: در دوره ای که معاون اول بودم در تفسیر اصول قانون اساسی با مشکلی روبه رو ...
سرهنگی: مصاحبه شاه کلید نشر دفاع مقدس است
...> وی اظهار کرد: حدود 25 سال قبل پیرمردی روستایی به دفتر ما آمد و بقچه ای به همراه داشت و گفت این بقچه دست نوشته های پسرم است. بعد متوجه شدیم که یادداشت ها درباره انقلاب و دفاع مقدس است که در قالب کتاب چاپ شدند. این پیرمرد هر از چندگاهی، پیگیر کتاب پسر شهیدش می شد. به او می گفتیم که شما برو، ما هر وقت کتاب چاپ شد، آن را به دست شما می رسانیم. کتاب که چاپ شد با آقای بهبودی یک روز به زیرآب قائمشهر ...