سایر منابع:
سایر خبرها
مکتوبات تازه یاب صدراعظم قاجار / نامه های قائم مقام فراهانی: از زن و موش می ترسم
.... چادر، دو سری داریم و تجیر نداریم اگر در صحراها می نشینید، مختارید. او در این نامه ها گاه از ترس ها و گاه از آرزوهایش می گوید: قربانت شوم خدای تعالی به فضل و کرم خودش همه چیز به شما داده است سوای حوصله. تصدق تو باشم من چه حد دارم صاحب شما شوم اما خوش نیست از شما که اسم برادر این طور ببرید. خدا آن روز را نصیب شما نکند که پروا نداشته باشید. خدا مرا بکشد همچنین لفظی ...
برای تحصیلات تکمیلی به خارج از کشور فکر می کنم/ حمایت های قابل توجهی از دانش آموزان پژوهشگر نمی شود
.... **باشگاه خبرنگاران: از چه زمان کارهای پژوهشی شروع شد و در چه مجامع علمی شرکت کردید؟ از سال دوم دبیرستان پژوهش از مدرسه شروع شد و به تدریج با توجه به علاقه ای که به این عرصه داشتم فعالیت هایم در حوزه پژوهش به ویژه زیست شناسی شدت گرفت و بر این اساس طرحی که در جشنواره خوارزمی ارائه شد را آغاز کردم و تا کنون علاوه بر جشنواره خوارزمی کشوری در نمایشگاه علوم اعصاب همایش اقتصاد ...
روایت زندگی شهید مدافع حرمی که تمام زندگی اش امام حسین (ع) بود
همینطور که من شما را پیدا کردم مادر شهید مرا پیدا کرد و گفت: چند وقت پیش در کار پسرم گره افتاده بود. خیلی تلاش می کرد به سوریه اعزام شود ولی به هر دری می زد، نمی شد. چند وقتی به همین منوال گذشت. بعد از مدتی کارش درست شد. وقتی داشت اعزام می شد، به من گفت: مادر اگر رفتم و برگشتم، که هیچ؛ شهادت قسمتم نبوده. ولی اگر شهید شدم، خوابی را دیده ام که می خواهم برای دو نفر تعریف کنی. وقتی به کارم گره افتاده ...
معرفی 9 آلبوم از موسیقی ایران در سال 95
هدایت با ما شوخی می کند! شوخی ترسناکی هم می کند؛ کدام مُد؟ تصور کن با یک دستگاه کامپیوتر قدیمی مثل اسپکتروم یا آمیگا 500 نشسته ای و در محیط basic یک برنامه نوشته ای با کلی دستور و بند و بساط تا بالاخره بارگذاری شود و صدایی از جایی دربیاید و تو خوشحال شوی اما دو مگ RAM بیشتر نداری و همه چیز گیر می کند، و می روی به 25 سال بعد تا موسیقی اش را بشنوی. موومان سوم؛ می شنوی و همه چیز برایت شروع می شود ...
گفتگو با بازیگر و کارگردانی که تغییرجنسیت داده: همه تون منو می شناسین
تغییر جنسیت هم مشکلات زیادی در پیش روی این افراد باشد. مشکلاتی که شما در نمایش هایتان سعی می کنید به آن اشاره کنید. بله در نمایش همه تون منو می شناسین به برش هایی از زندگی یک فرد ترنسکشوال بعد از عمل جراحی پرداختم و در همان باش که نیستی به سختی های پیش از عمل پرداختم، به تهدیدهایی که در زندگی این افراد وجود دارد، به آنچه به آنها تحمیل می شود. در همان باش که نیستی ازدواج ...
لباس شهادت برازنده قامت پسرم بود/ در سلام کردن به کوچک و بزرگ سبقت می گرفت
و 13 روز بعد در همان شبی که ساعت 2 نیمه شب به زیارت کربلا رفته بودم، ذکریا ساعت 11 به شهادت رسیده بود و من بی اطلاع بودم. در اولین تماسی که پسرم با من از سوریه داشت گفت شرایط اینجا آرام است و منم هم گفتم تو را به حضرت زینب(س) می سپارم. مادر شهید شیری سفر پیاده روی اربعین در سال 94 را با دلی ناآرام طی میکند و نگرانی بی خبری از فرزندش لحظهای او را رها نمی کند. این ...
از رَد پیشنهاد کیمیایی تا تردید بازی در هزاردستان
مدرسه من ادب بود و واقعا هم از این مدرسه و استادانش درس و ادب آموختیم. همان موقع در مدرسه انجمن تئاتر ادبی و ورزش داشتیم و فعالیت های هنری انجام می دادیم. حتی شاید جرقه های اصلی کارهای هنری ما از همانجا زده شد و ما را به سینما بیشتر علاقه مند کرد و در نهایت هم باعث شد پایمان به عرصه بازیگری باز شود. تا جایی که حافظه ام یاری می کند حدود 12 سالم بود که کم کم سینما آمد. از همکاری با ابراهیم ...
گَپ عیدانه درباره رقابت های روی صحنه، رفاقت های پشت پرده حاجی دلیگانی: ایرادی ندارد گاهی با هم تند شویم ...
، همه را به یک چشم نگاه و مدیریت کردن پیچیدگی هایی دارد. همچنین گاهی زمان هم محدود است و باید در یک زمان مشخص قانونی تعیین تکلیف شود. شما شاهد جلسات شبانه روزی ما بودید، من گاهی با آقای لاریجانی شوخی می کردم و می گفتم شما سرکارگر شدی و ما هم شدیم کارگر افغانی و حسابی از ما کار می کشی و خودت هم بالای سرکار هستی. هر دستورکاری هم در مجلس هست ایشان از قبل تخصص پیدا کرده اند. آقای حاجی هم شهادت می دهند ...
حکایت حسن حسین پور ؛ نحوه برخورد تکاور صابرین با نوعروس+عکس
...> چون حسن آقا یک نظامی بود و من ندیده تصمیم داشتم نه بگویم. اما آن روز به مادشان حرفی نزدم. بعد از رفتن مادر حسن آقا به مادرم گفتم : اگر تماس گرفتند که برای قرار بعدی پسرشان را بیاورند، بگو جواب دختر من نه هست. فعلا قصد ازدواج ندارد. فردای آن روز که از مدرسه آمدم ( شغل من معلمی هست) از راه نرسیده، مادرم گفت : خانم حسن پور تماس گرفتند و قرار گذاشتند که فردا عصری با آقازاده شان تشریف ...
خروش جبهه مردمی از دل نیروهای انقلاب/ سفر آیت الله هاشمی رفسنجانی به دیار باقی
درست است. *پرویز داوودی: بعد از چهار سال نه تنها قدمی جلو نرفته ایم بلکه عقب گرد هم داشته ایم معاون اول دولت نهم با بیان اینکه پیشرفت در صنایع نظامی ما را در دیگر صحنه ها نیز موفق خواهد کرد گفت: روحیه اینکه باید همه چیز را از خارج وارد کنیم روحیه غلطی است؛ بعد از 4 سال نه تنها قدمی جلو نرفته ایم بلکه عقب گرد هم داشته ایم. *حاجی بابایی: دوران تصمیم گیری از بالا به ...
چرا دنبال کار و شغلی که دوست داریم، نمی رویم؟
راحت و آسان انجام می دهید؟ چه موضوع یا فعالیتی را سریع یاد می گیرید؟ تفریحات و سرگرمی هایتان چیست؟ تمامی اینها می توانند سرنخی برای کشف علاقه و استعدادهایتان به شما بدهند. علت این که علاقه و استعداد را باهم به کار می برم این است که آنها معمولا باهم همسو و سازگار هستند. اگر شما واقعا به گرافیک، نویسندگی یا فوتبال علاقه دارید، به احتمال زیاد در آن زمینه استعداد هم دارید. برای بیشتر ما ...
ای کاش یاد بگیریم مثل اویس قرنی باشیم
و بندگی را درست انجام دادیم، سر منزلگاه مثل اویس قرنی دست تقدیر خدا، ما را می آورد که هم یاور علی(ع) و هم تثبیت کننده سخن رسول اکرم برای حضرت امیر(ع) شد و هم با سپاه معاویه جنگید. مدیر مدرسه علمیه آیت الله قاضی دزفول در پایان تصریح کرد: چرا ما اصرار می کنیم که حتماً الان باید در خدمت حضرت ولیعصر(عج) باشیم؟ کسی که تکلیف و وظیفه خود را انجام دهد، این بهترین دیدار است. ما دیدیم افرادی که ...
هفت توصیه ضروری برای داشتن یک مسافرت بدون مریضی
به گزارش خبرنگار اتاق خبر 24 : تعطیلات به نیمه رسیده و خیلی ها برای همین هفتۀ دوم عید برنامه ریزی سفر کردن. صبح سفر معمولاً ساعت خیلی زود زنگ می زنه و باید بعد از چند روز خوابِ طولانیِ، صبح زود از تخت کَند. امنیتِ خونه رو آمادۀ چند روز خالی موندن کرد و پیش به سوی فرودگاه یا راه آهن یا مستقیم ماشین شخصی و جاده. طبیعتاً هیچکس دلش نمی خواد چند روز مسافرت رو با مریضی و مشکلات ...
خاطره شنیدنی فرمانده کل سپاه از ارائه اولین طرح جنگی اش در سوسنگرد/مگر عملیات کردن الکی است + تصاویر
درصدد انجام دادن کارهایی بودیم که به واسطه آن بتوانیم یخ جبهه سوسنگرد را آب کنیم. من، از آنجا که مسئول خمپاره اندازها بودم، بیشتر مواقع می رفتم خط مقدم جبهه و با دوربین خطوط اول عراقی ها را دید می زدم. یک روز که به اتفاق صفایی مقدم رفته بودیم کنار رودخانه نیسان داشتیم مواضع دشمن را بررسی می کردیم، به ایشان گفتم: برادر مقدم، ببینید! اطراف ما تا دلتان بخواهد جوی آب و کانال خشک شده و علفزار ...
راز هووی فیلیپینی در دعوای عروس و مادرشوهر لو رفت / امیر به هر دو زن دروغ گفته بود!+عکس
دهم کتک کاری از سوی زهرا باشد، اما نمی دانم چطور از این ماجرا باخبر شده است. ماموران در گام بعدی سراغ زهرا رفته و در حالی که وی ناراحت بودم، با صدایی پر از غم گفت که می خواسته انتقامش را از هووی خارجی بگیرد. زهرا درباره کتک کاری اش به ماموران گفت: از همان روز نخست زندگی ام رابطه خوبی با خانواده همسرم نداشتم و در این مدت با همه بدرفتاری های شان ساختم و زندگی ام را ادامه دادم ...
نباید به هنر و هنرمند به صورت جناحی نگاه کرد/ وضعیت نگه داری از آثار هنری در تبریز فاجعه است
تلفیق کنم و هنری را دنبال کنم که تقلیدی نباشد. تصمیم گرفتم سنگ را انتخاب کنم که هم مقاوم است، هم رنگ های متفاوتی دارد و هم اینکه در دسترس همه می باشد. کار اولی که انجام دادم با سنگ های آکواریوم آموزشگاهم بود. پس از آن چهره ستارخان را کار کردیم که هم اکنون در موزه مشروطه قرار دارد. پس از مدتی نیز این رشته به عنوان رشته ای جدید با مبدا تبریز در سازمان صنایع دستی ثبت شد و در ادامه نیز دو سال پیش این ...
وقتی زنان جوان را در پارک خلوت می دیدم بعد از سرقت از آن ها چنین کار کثیفی هم انجام می دادم! + عکس
مقاومت کنم؛ اما او چاقو را نزدیک صورتم آورد. خیلی ترسیده بودم. دیدم نمی توانم مقاومت کنم؛ برای همین هرچه را داشتم به او دادم؛ اما آن مرد من را رها نکرد و با زور من را به گوشه ای از پارک برد. به او گفتم هرچه داشتم را به تو داده ام، دیگر با من چه کار داری؛ اما او من را رها نکرد و با زور به من تعرض کرد. خواستم فریاد بزنم؛ اما چاقو را نشانم داد. حالم بسیار بد شد؛ اما نتوانستم خودم را نجات ...
نامه تند سرگشاده معاون احمدی نژاد خطاب به او
گشته اید و با شعارها و اندیشه های اولیه شما فاصله گرفته است همان تفکری است که فرصت ارزشمند خدمت را در دولت از بین برد و موجب حاشیه دار شدن دولت و فاصله گرفتن از خط اصیل انقلاب و روحانیت گردید. همه حامیان اصلی شما از مردم انقلابی و علما و روحانیت و فرهیختگان سیاسی جامعه از دلسوزان و یاران انقلاب کنار رفتند و شکاف با مجلس اصولگرا، جریان های انقلابی و ارزشی روز به روز عمیق تر گشت و تلاش دوستان برای ...
دام شیطانی موتورسوار مسافرکش یرای مشتری بانک
...: برای رفتن به دانشگاه عجله داشتم. در کنار خیابان منتظر موتوری بودم که مردی با کلاه کاسکت جلوی پایم توقف کرد و در مسیر خواست برای سیگار خریدن جلوی سوپرمارکتی توقف کند. زمانی که داخل کوچه ای ایستاد و من منتظر شدم تا خریدش را انجام دهد ناگهان 4 مرد با 2 موتور در کنار من ایستادند و با تهدید چاقو و قمه کیف پول و گوشی موبایلم را دزدیدند و مرد موتورسوار بعد از فرار دزدان از مغازه بیرون آمد و پیش از ...
لحظه عجیب خداحافظی شهید صفوی با خانواده
یادگیری درس های حوزه را آغاز نمود. با شروع جنگ تحمیلی به دلیل این که حضور در مدرسه انسان سازی(دفاع مقدس) برایش از اولویت خاصی برخوردار بود و در رأس همه امور قرار داشت، از ادامه دروس حوزوی منصرف شد. شهید صفوی برای انجام واجبات و ترک محرمات اهمیت ویژه ای قائل بود، انس عجیبی با قرآن داشت و نسبت به ائمه اطهار(ع) عشق می ورزید. برادر ایشان می گوید: قبل از عملیات کربلای 5 به منزل ایشان رفته بودم ...
عباس جدیدی: من چندگانه سوز هستم
؟ - بله. هنوز هم می گویدم زاویه دید من باید رو به دیوار باشد؟ خب ببخشید از این به بعد آن طرفی می ایستم. این زشت است. جوک است. فکاهی است. الان با همین 100 عکسی که شما از من گرفتید، می شود کلی سوژه برای من درست کرد. این اسمش مردی است یا نامردی؟ می گویند: نکته بیابند در این دنیا بسی/ واقفند بر حال و احوال کسی نکته بین در این دنیا زیاد است. بعضی ها تا می بینند کسی در بحث مدیریت شهری رو می آید ...
اگر تونل می زدند، پدرم را سالم پیدا می کردند، ولی قالیباف اجازه نداد
بیدار می شود و به پلاسکو می رود. ساعت 9 صبح همسرش با خبر می شود که پلاسکو آتش گرفته و به سرعت با همسر خود تماس می گیرد، محمود هم به او خبر می دهد که ساختمان آتش گرفته ولی آتش نشان ها آتش را خاموش کرده اند و رفته اند، اما چند ساعت بعد فاجعه رخ می دهد. آن روز، مرحوم محسنی کی به پلاسکو رفت؟ پسر 16 ساله اش که درست روبروی عکس پدرش نشسته بود، شروع به حرف زدن کرد. ...
ماجرای شعرخوانی صابر خراسانی در مسابقه پرش اسب!/ از هشتِ هشتِ هشتاد و هشت شعر هشت بیتی ام سر زبان ها ...
؛ گفتم که من کلاً فضای مذهبی را نمی شناختم از این فضا کاملاً دور بودم. یعنی شما آدم مذهبی ای نبودید؟ فضای مذهبی منظور هیئتی است ما اصلاً خانواده هیئتی نبودیم یعنی من چیزی که یادم است این است که پدرم ما را می برد دوره قرآن و فقط محرم ها یک هیئتی می رفتیم در زمان های دیگر درگیر هیئت نبودیم. خب در مورد مرحوم آقاسی می گفتید یک زمانی یادم می آید از من می پرسیدند ...
کراماتی عجیب از مقدس اردبیلی!
خود را شنید از آنجا بیرون آمد. من هم در تعقیب او حرکت کردم. وقتی به دروازه شهر رسید، هوا روشن شده بود. پیش از آنکه از دروازه خارج شود با صدای بلند او را مورد خطاب قرار داده، گفتم: ای آقای ما، من از آغاز تا انجام کار همراه شما بودم، اینک بفرمایید آن دو بزرگ که با آنها درباره مسائل علمی صحبت می کردید چه کسانی بودند؟ مقدس وقتی این درخواست را شنید، پس از آنکه تعهدات لازم را گرفت که تا موقع حیاتش به کسی ...
حنجره ام بدون مردم معنی ندارد
آموزش آواز پرداختم و ردیف های آوازی عبدالله خان دوامی را نزد استاد تعریف آموختم. در سال هایی که من مشغول به یادگیری موسیقی بودم کمتر تصنیف ارائه می شد و بخش اعظمی از آثار اساتید زمان را آواز تشکیل می داد. در حالی که حالا سلیقه مردم به سمت تصنیف گرایش پیدا کرده است. بسیاری از مخاطبان هنگام اجرای کنسرت، درخواست قطعات آوازی دارند و برخی دیگر می خواهند تصنیف اجرا کنیم. من تلاش داشته ام تعادلی میان این ...
ظرافت شعار احمدی نژاد و ترامپ به هم شباهت داشت/اگر هیتلر و شمر هم در لیست امید بودند برخی رأی می دادند
صحبتی را انجام داد اما من در جواب گفتم "شما دارید طرف من را تخریب می کنید تا من طرف شما را تخریب کنم" دقیقا جزئیات را یادم نیست چون دیگر آن نوار را گوش ندادم با وجودی که خیلی ها گفتند مهم بود و تأثیر جدی در نتیجه انتخابات داشت. من بر مبنای خلوص کاری به آن مناظره رفتم و به گفتمان اعتماد کردم 6، 7 سال بعد از آن مناظره یادم می آید یک روحانی برجسته حوزه علمیه قم زمانی من را در هواپیما دید ...
سعیدسهیلی: حسن روحانی را نمی شناسم
؟ (مدتی می گذرد و سهیلی پاسخی نمی دهد) *جوابی نداری؟ شما طی دو روز پشت سر هم در افطاری حسن روحانی شرکت کردید و فردایش در افطاری محمود احمدی نژاد. دقیقا درست است. *خودت تا حالا به این فکر نکرده بودی؟ اتفاقا فکر کرده بودم. من یک اعتقادی دارم و می گویم کسی که به تو احترام گذاشت و تو را دعوت کرد باید دعوتش را بپذیری. به خصوص که آن دعوت افطاری باشد ...
ماجرای روی میزگذاشتن پای جلیلی چه بود؟
. خاطرات آقای فابیوس هست که آقای ظریف عصبانی شدند و رفتند، بعد از 3 روز آمدند همه خواسته ها را پذیرفتند. مهم نتیجه است. حالا اینکه من یک خودکار پرت کنم. آخرش که چی؟ چه نتیجه ای گرفتی؟ درباره آقای جلیلی هم صحبت هایی می کنند که نادرست است. مثلاً می گویند ایشان پایش را گذاشته روی میز. خب این دروغ است. این که شیوه مذاکره کردن نیست. درست است رابطه شما با آقای جلیلی مثل قبل نیست و شما موافق ...
اظهار نظر جالب سخنگوی وزارت خارجه درباره ظریف
خبری بودم یک دفعه تلفنم زنگ خورده ،جواب دادم و بعد متوقف و جریمه شدم.یا مثلا یک بار در اتوبانی متوجه سرعت نبودم با سرعت بیش از حد حرکت می کردم که باز متوقف و جریمه شدم اما تعدار این موارد خیلی زیاد نیست ولی اگر بدانم جایی ورود ممنوع است یاتخلفی که که مشخص باشد ان کاررا انجام نمی دهم. **پلیسی که جریمه کرد، حضرتعالی را نشناخت ؟ قاسمی: نه ،البته در دوره سخنگویی که شاید بیشتر چهره ...
برای استقلال بازی کرده ام اما پرسپولیس عشق من است
موقع خاکی بود و ما در آنجا تمرین می کردیم. اما یادم می آید زمانی بود که در سالن بولینگ پرسپولیس تمرین داشتیم. در ورودی عروسی جوانی به پروین گفت که استعداد دروازه بانی دارد و می تواند بهترین دروازه بان ایران شود. پروین هم همان جا گفت کتش را در بیاورد و شیرجه بزند. به این ترتیب در ورودی سالن عروسی کت و شلوار طرف را کاملا خاکی کرد! آرزویتان برای سل 96؟ آرزویم سلامتی برای همه در سال 96 است. در فوتبال هم ما در تهران تلافی را سر عربها در می آوریم و امیدواریم که اولین ستاره خود را در آسیا به دست آوریم. منبع: جام نیوز ...