سایر منابع:
سایر خبرها
اتوبوس پاکستانی به نمایشگاه کتاب تهران می رسد
. آنقدر که مهندس بلند شد برود. بعدش گفته باید مهندس آنقدر گوشه ای بنشیند که عشق از سرش بیفتد. مهندس هم که معلوم نبوده از کجا ارادت پیدا کرده بوده به نقال، کار و کارخانه را ول کرده به امان خدا و پدر را که تازه آمده بوده توی کارخانه و هنوز بی جا و مکان بوده را به کار گرفته و آن زیر پله را ساخته اند و مهندس رفته داخلش که مثلاً عشق از سرش بیفتد. سند مغازه را هم خودش به نام پدر زده. فقط شرط کرده هر چیزی ...
سومین پسرم را تقدیم حضرت زهرا(س) کردم
از حال فرزندشان باخبر می شوند منتهی فکرش را هم نمی کردم خدا سومین پسرم را نیز برای شهادت انتخاب کرده باشد. مادر شهید اخلاقی گفت: شب خواب رضا را دیدم که خوشحال بود، اما سرش را بسته بود و می گفت سرم درد می کند. به دخترهایم گفتم بروید برایش هر چه می خواهد بیاورید تا دردش خوب شود. اما او خندید و رفت، تا چند روز پیش که خبر شهادتش را آوردند. این مادر سه شهید مدافع حرم بیان کرد ...
کیایی: کِیف می کنید مردم فکر کنند تئاتر سخت است؟ خسرو احمدی: اصولا آدم بامزه ای ام | علی احمدی: مخالفم ...
دیدی آن جا چه گفت؟! دیدی چه تکه ای انداخت؟! دیدی لباسش چه طوری بود؟ و... حرف می زنند و درصد کمی هستند که می گویند ببین آن قدر مشروب خورد که گند زد به مهمانی. ما داریم می بینیم که همه این اتفاقات باعث می شود لیز با بازی نسیم ادبی بعد از این همه سال زندگی، در نهایت خُروش کند. آیا اگر او این ها را زودتر گفته بود زندگی اش همین شکلی بود که الان هست؟ او تا الان آدم تو سری خوری بوده که یک دفعه ...
روایتی خواندنی از جشن75 سالگی محمدعلی بهمنی
...: این لذت ها و این انرژی ها تا آخر تاریخ می ماند. ارتباط شعرهای بهمنی با موسیقی امروز محمد سریر آهنگ ساز و موسیقی دان ایرانی نیز برای تبریک گفتن به بهمنی روی صحنه حاضر شد. وی با اشاره به رفاقت 50ساله با بهمنی گفت: سال 55 شعری از او به دست من رسید که جایی منتشر نشده بود دل من یه روز به دریا زد و رفت این شعر چنان روی من تاثیر گذاشت که با وجودی که تنها چند روز در ایران بودم و در حال مهاجرت، قطعه ...
حیف باشد که تو یار من و من یار تو باشم
ادامه ی آواز با کمانچه 24- عشق در دل ماند و یار از دست رفت/ دوستان دستی که کار از دست رفت سالار عقیلی عشق ماند تصنیف افشاری / عشق امیر اشکان غلامی مسافران مردد سعدی 25- هر که دلارام دید از دلش آرام رفت/ چشم ندارد خلاص هر که در این دام رفت جمال الدین منبری تک آهنگ های جمال الدین منبری یاد تو (دلارام) 26- خوش می روی به تنها تن ها فدای جانت/ مدهوش ...
علی نصری: روی کارآمدن دولت تندرو به صلاح منافع ملی نیست
....او حتی قبل از اینکه نهادهای بین المللی فرصت کنند مقصر حمله شیمیایی به خان شیخون را پیدا کنند، با 59 موشک به پایگاه نظامی سوریه حمله کرد. این برای ما هم هشدار دهنده است چرا که خودش هم قبلا گفته بود که اگر بخواهد به جایی حمله کند لزوماً قبل از اعلام نمی کند. حتی مثال موصل را هم زنده بود و گفته بود که اگر بخواهم بزنم٬ میزنیم.به نظرم هدفش این بود که این بُعد شخصیتی خودش را به نمایش بگذارد تا مخالفانش ...
چگونه برای کاندیدای موردعلاقه مان در انتخابات تبلیغ کنیم؟/ نامزدبازی در وقت اضافه!
گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو؛ بلاخره انتظارها به سر رسید و فهرست رسمی نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری رسماً رونمایی شد. حالا ماییم و یکی از جذاب ترین رقابت های انتخاباتی تاریخ پس از انقلاب که جنس نامزدهایش، جور ِ جور است. بیست روز پر از تبلیغ، هیجان،شور و البته استرس انتظارمان را می کشد. سراغ هر فعال دانشجویی یا سیاسی را که بگیرید، خاطرات شیرینی از روزهای حضور در ستاد برایتان خواهد داشت ...
ادعای متفاوت دختر و پدر در مرگ مادر
مردی که به اتهام قتل همسرش در بازداشت است، در حالی ادعا می کند در سقوط مرگبار همسرش نقشی نداشته که دخترش نظر دیگری دارد. به گزارش همشهری، این حادثه دوم فروردین ماه در یکی از محله های تهران رخ داد. آن روز زنی پس از سقوط از بالکن طبقه دوم خانه شان به شدت مجروح و به بیمارستان منتقل شد اما چند روز بعد و در 21فروردین جانش را از دست داد. او پیش از مرگ به خانواده اش اعلام کرده بود ...
من فرمانده خوبی نبودم
صادق چناری: تو ستاد تبلیغات جنگ یه سربازی بود به اسم عامری؛ بچه همدان و خوش بر و رو و قدبلند و ماجراجو. سرش تو کار خودش بود. شیطنت نمیکرد. چند ماه یه بارم مرخصی میگرفت، می رفت شهرستان به خونوادش سر میزد. یه روز دیدم بند پوتیناش بازه، خواستم تشر بزنم، دیدم چشماش قرمزه و انگار گریه کرده. اون روزا تو شلمچه خیلی از رزمنده ها شهید شده بودن، فک کردم احتمالا برای اونا غصه خورده. گفتم عامری چه وضع پوتینه ...
ویترین خاطرات
مانند الاغ و اسب؛ اما حاج محمدعلی خواجه آن را به قهوه خانه تغییر کاربری داد و اشیای بسیاری را برای تزئین آن خریداری کرد و تعداد زیادی از این عتیقه جات نیز به او اهدا شد. حسن آقا می گوید، خرید هر عتیقه قصه خاص خودش را دارد و این مجموعه با خون دل جمع شده است. تعداد بسیار زیادی چراغ های نفتی و فانوس در این قهوه خانه چشم نوازی می کند که به گفته حسن خواجه، پدرش در ابتدا چراغ های مختلفی را که در گذشته ...
وقتی شوهرم را با دوست صمیمی ام در قرار عاشقانه دیدم خشکم زد و
سفید از خانه اش بروم. اما صدافسوس که او راهی برای ادامه زندگی برایم نگذاشت. اگر از خودش بپرسید از عشقمان می گوید و این که چقدر او را دوست داشتم. با کم و کاستی های زندگی مان ساختم. زن جوان ادامه داد: همه چیز خوب پیش می رفت تا این که از چند ماه پیش متوجه تغییر رفتار او شدم. کمی دیر به خانه بازمی گشت. بهانه می آورد که در اداره جلسه دارد. زیاد با من حرف نمی زد. مدام سرش در گوشی تلفن همراهش ...
معلم؛ قربانی اصلی تنبیه دانش آموز و پنج ابهام بی پاسخ
خصوصا غیرانتفاعی از این خبرها نیست؟ نکند فقرا و محرومان و ندارها، باید کتک بخورند و متمولین که لای پر قو بزرگ می شوند و مرفه هستند، نباید از گل پایین تر بشنوند؟! نکند، کتک و تنبیه هم خریدنی شده و دانش آموزی که هزینه هنگفت میلیونی می دهد باید نوازش شود و او که به مدارس دولتی در مناطق محروم می رود، خون بی رنگ تری دارد و می شود توی سرش زد؟! هیهات! سوم؛ اینکه مگر مدرسه را خانه دوم و معلم را ...
دستور قتل داشتند! گفتند قبرش آماده است و گلوی مرا در بیابان بریدند ولی .../ این مرد را با شاسی بلند BMW ...
این مرد که نمی دانست چه سرنوشتی در انتظارش است به جلو در خانه رفت و زمانیکه قصد داشت سوار بر خودروی BMW شاسی بلند شود چند مرد که قمه به دست داشتند به او حمله کردند و یکی از مردان ابتدا انگشت دست این مرد را هدف قرار داد. همایون که شوکه شده بود با تهدید مردان قمه کش سوار بر خودرویش شد و در حالیکه سرش زیر صندلی بود خودرو شروع به حرکت کرد. همایون ترسیده بود و از مردان غریبه می ...
برادرم در اتاقی شهید شد که در آن آرزوی شهادت می کرد
سالم نداشت. توی سرش هم چند ترکش جا مانده بود. رضا تا مرا دید بلند شد و روبوسی کرد. گفت: چند قدم مانده به بهشت! بعد چون هوس مرغ کرده بود، به مادرم گفت: برایم مرغ درست کن از بس در جبهه کنسرو بادمجان خورده ام قیافه ام شبیه بادمجان شده است، مادرم چلومرغ درست کرد و رضا خورد. همین حین داشت تلویزیون نگاه می کرد. یکهو گفت نمی خواهم تلویزیون ببینم. ما آن را از اتاق خارج کردیم. اما ناگهان رضا داد زد: تا بهشت ...
دختر سه ساله ای که به دست منافقین کوردل در آتش سوخت+عکس
که اصفهان آمده بودیم یک روز رفته بودیم باغ. فاطمه پدرش را خیلی دوست داشت و به او وابسته بود و همه هم این را می دانستند. پدربزرگش گفت: فاطمه دلش برای باباش تنگ شده که فاطمه گفت آره. اما وقتی گفت بلیط بگیریم برود پیش پدرش فاطمه جواب داد من نمی روم ماهشهر. سه سال بیشتر نداشت اما مثل اینکه از این مسئله آگاه بود. قرار بود همگی از اصفهان برویم مشهد که همسرم آمدند و گفتند کاری دارند و باید ...
فرمانده تیم اقتصادی دولت مشخص نیست/ زنگنه وزارت نفت را از نیروی انسانی تهی می کند/ نظارت در سازمان ...
دولت یازدهم و رویکردی که در این 4 سال داشته است چیست؟ من نمی خواهم نگاه سیاسی به موضوع داشته باشم ولی از اواخر سال 90 و 91 که ما در شرایط خاص اقتصادی بخصوص در عرصه بین الملل قرار گرفتیم، تقریباً همه اذعان دارند وضع خوب نبود، اصلاً ربطی به دولت هم نداشت دولت قبل یا این دولت، خروج از آن شرایط که بالاخره فروش نفت، تولید نفت ما کاهش پیدا کرد و از 4 میلیون بشکه تا یک میلیون بشکه و یک مقطعی ...
برانکو یک مربی کاربلد است/ پرسپولیس امسال فواق العاده بود/ ماجرای هانی را احساسی نکنید
قهرمانی فقط باید بازیکنان حضور داشته باشند و نباید جایی برای حضور لیدرها و مسئول اداری باشگاه باشد. کجای دنیا در مراسم قهرمانی حضور مسئول اداری باشگاه و عکس یادگاری گرفتن او با جام را دیده ایم؟ اگر مسئول اداری علاقمند به گرفتن عکس یادگاری با جام برای صفحات مجازی و دل خودش است بهتر است هنگام قرار گرفتن جام در ویترین باشگاه با آن عکس بگیرد. بازیکن پیشین پرسپولیس یادآور شد: بهتر بود باشگاه ...
قرار بود با زنان قلعه چه کنند؟
سرریز می شود، می نشیند و های های گریه سر می دهد. کسی لیوان آبی به لبش می رساند و رفتار دوستش را توجیه می کند: خلقش تنگ است، می بخشید. گریه اش فرو می نشیند، شرم زده پوزش می خواهد: اینکه گفتم ما بیچاره نیستیم و احتیاج به ترحم نداریم، دروغ است. ما آدم های از همه جا رانده ای هستیم. نگاه کنید از ربابه که دربان است بگیر... تا بچه ها و آن باباپیری... اسمم شهین است. پنج سال است توی این خراب شده ام ...
جرمش این بود که شوخی هویدا می کرد!
پکن علی آقا خودش را لو داد. آنجا که می خواست چای را شیرین کند و رو به ملی پوشان کرد و گفت: نمک نیست که؟! با همین سؤال پروین، صدای خنده فضا را پر کرد و البته یک وزنه صدکیلویی از روی دوش طراحان شوخی با بازیکن شهرستانی برداشته شد چون می ترسیدند پروین بفهمد پوست سرشان را بکند. حالا بماند که بازیکن شهرستانی هم از پروین مجوز گرفت و نیمه شب که همه خواب بودند در رختخواب چند بازیکن تیم ملی برای تلافی قالب ...
رنگ پریده تر
که پاهایش کبود شده بود و تا چند هفته نمی توانست راه برود. حالا هم دیگر پایی نیست، امیدی هم برای رفتن نیست. همان طور خیره به سَرَک در گوشه ی اتاق روی تخت افتاده. کنارش روی تخت نشستم. کُمپل را رویش کشیدم، چقدر کوتاه تر شده بود. بیشتر شبیه پری گل بود تا من. اما صورتش رنگ پریده تر از پری گل است. ته سری را کنار زد و همه ی کارت پسته هایی که برایشان فرستاده بودم را به من نشان داد. دیگر رنگ و رویی نداشت ...
خنده هایش آغاز ماجرا بود
. قفسه ای پر از کتاب که طول و عرض شان تناسبی باهم نداشت. بعدها آقا رضا گفت که قفسه کتاب را به اصرار او در مغازه اش گذاشته، آخر همیشه معتقد بود قفسه کتاب هرجا که باشد آدم را بالاخره وسوسه می کند کتابی بردارد و ورق بزند و همان ورق زدن حتی چند صفحه از کتاب می تواند ذهن آدمی را از این رو به کمی آن رو تر کند. شدت خند ه اش را از لرزش قفسه می شد حدس زد. آن روز، تنها روزی نبود که در آن ...
گفتگوی خواندنی با علی پروین / راز عدم صعود به جام جهانی 94
کدام برنده می شود؟ این تیم داره میرسه به ما. ولی وقتی میخوان گل بزنن تن مردمو می لرزونن. میخوان یه گل بزنن هی کشش میدن. آیا علی پروین با این همه افتخار خودش را بهترین فوتبالیست تاریخ ایران می داند؟ خدا بیامرزه همایون بهزادی رو. من اون موقع که به تیم پیکان رفتم بچه بودم. ته مینی بوس می نشستم. کوچولو بودم دیگه باید می رفتم ته می نشستم. کلانی، بهزادی و محراب بزرگای تیم ...
بی کاری لنج سازان در قشم/کارگاه های لنج سازی به موزه تبدیل می شود
، حاج عبدالله مدالی، یکی از لنج سازهای قدیمی، به ازای هر لنجی که می ساخت، چند درخت هم می کاشت تا 10 سال بعدش، از چوب همان درختان، بدنه لنج جدیدی بسازد. به گفته پوزن، این کار نمونه توسعه پایدار در گوران بود اما از آن حمایتی نشد: از آن زمان که لنج سازی در گوران شکل گرفت تا حالا، نزدیک به 150 تا 200 لنج ساخته شدهاست. پوزن ادامه حرف هایش را می گیرد: همه رفته اند سمت فایبرگلاس. اما ما نرفتیم و ...
روستایی که نامش دوقوزآباد است
شهدای جنگ 8 ساله. تورقوزآباد مدافع حرم هم دارد، هم ایرانی، هم افغان. این را از زبان بیدگلی، عضو شورای روستا می شنوم. او که خاندانش بیش از 150 سال در این روستا قدمت دارند و به گفته خودش اجدادش برای خرمن کوبی از کاشان به این روستا آمده و مقیم شده اند، اطلاعاتی از بافت جمعیتی روستا در اختیارمان می گذارد. می گوید: این جا تقریبا جمعیت افغان های مهاجر با ایرانی های مقیم برابری می کند ...
مرد مریخ اندیش
.... ماسک شش فوت قد دارد اما اگر از هرکسی که او را می شناسد بپرسید می گوید که بزرگ تر به نظر می رسد. او به طرز مضحکی چهارشانه، هیکلی و لاغر است. ممکن است فکر کنید او از مزایای ظاهری خود استفاده می کند و وقتی وارد جایی می شود مثل یک مرد محکم شق ورق جلوه می کند. اما در عوض، او تقریبا خجالتی بود. وقتی که راه می رفت سرش را کمی پایین گرفته بود، سر میز رسید برای سلام کردن به سرعت دست داد و سپس روی صندلی ...
در تابستان کدام سریال ها را از تلویزیون ببینیم؟
...، کار فازبندی را انجام داده و سیدجمال سیدحاتمی را در کنار خودش دارد. سیدحاتمی در سینما تجربه لاک قرمز را در حوزه کارگردانی دارد و حالا باید ببینیم در حوزه تهیه کنندگی چقدر موفق خواهد شد. پیش از این گفته شده بود که زمان پخش این سریال بعد از به اتمام رسیدن پخش معمای شاه است اما هنوز زمان قطعی برای پخش سرزمین کهن مشخص نشده است. فصل اول این سریال از شبکه سه سیما پخش شد و فصل جدید آن از شبکه یک سیما ...
مصاحبه با همسر شهید حسن احمدی + تصاویر
.... از همسرم هفت سال کوچک تر بودم. مشابهت فامیلی ما برمی گردد به نسبت فامیلی که با هم داشتیم. فامیل دور بودیم، تازه وارد سن 16 سالگی شده بودم که سر سفره عقد نشستم. سال 81 بود. مراسم جشن عقد ما در خانه و خیلی هم ساده برگزار شد. برای عروسی هم تصمیم گرفتیم که به پابوس امام رضا(ع) برویم. دو سال بعد یعنی سال 83، رفتیم مشهد و بعد از بازگشت از آن سفر، زندگی مشترک مان را شروع کردیم. حسن آقا یک ...
سندهای پرسپولیس و سازمان لیگ علیه یکدیگر / نام نوروزی در لیست بود یا نبود
ندونستن واین جوری با پسرش برخورد کردن شرم بر کسانی بادکه دل یک بچه یتیمو شکستن نقل قول +15 #1 مهگل 2017-04-20 18:49 حالا پرسپولیس و سازمان لیگ تو سر هم بزنن ولی مهم اون بچه بود که دلش شکست..امیدوارم هانی دوست نداشته باشه فوتبالیست بشه چون تو این فوتبال خیلی اذیت میشه نقل قول تازه کردن لیست نظرات RSS نظرات این ارسال اضافه کردن نظر ...
من رئیس جمهور نیستم نانوا هستم!
! رفت تا 4 سال تمام، چو دیروزی یعنی در روز ارتش، در مدح همان ارتشی سخن بگوید که پر از سرهنگ است! همان که او نبود! همان که او تأکید داشت بگوید من اهلش نیستم! من سرهنگ نیستم! حال جا دارد ببینیم مترادف چیست سرهنگ بودن که او محکم بر سینه کوبید تا اعلام کند سرهنگ نیست؟! برخورد چکشی؟! تندی؟! زور؟! تفنگ و گلوله؟! جامه رزم؟! ای زنده باد آن سرهنگ و آن سرباز و آن سردار و آن امیر که این همه را خرج مصاف با دشمن ...
متن روضه امام موسی کاظم (ع) به سبک مداحان اهل بیت
و ببخش تو هیئت دارم میگم، تو حرم نمی شه از این حرفا زد، هر پایی دوتا زانو داشت، می فهمی چی می گم یا نه، حالا میان قحطی تابوت های شهر باید به تخته های دری اکتفا کند همه از موسی بن جعفر گریز به کربلا می زنن، چهار نفر زیر تخته چوب و گرفتند، تشییع کردند، من دیگه بیشتر از این روضه نخونم،از همین جا دلم رفت یه جا، خدا مادرم را کجا می برند... آخه ...