سایر منابع:
سایر خبرها
تعبیر آیت الله وحید درباره تبعیت از رهبر انقلاب
گوید و من به همسرم چه می گویم. همسرم با لبخندی آمد و رئیس ساواک به وی گفت، زنها که می آیند و همسرشان را می بینند گریه می کنند، شما چرا می خندید؟ گفت برای اینکه ایشان(من) نه قاچاقچی است و نه دزد و نه خائن و طرفش هم شاه است حتی 10 سال هم زندان باشد ما افتخار می کنیم. آیت الله منتظری خودش در سبلان تبعید بود، مرحوم آقای انتشاری را فرستاده بود درِ منزل ما که ببیند زن و بچه من اگر مشکل مادی ...
متهم: پسرمعتادم من را برای قتل تحریک کرد
روز حادثه گفت: آن روز در خانه استراحت می کردم که داریوش دوباره برای گرفتن پول به خانه ما آمد. همسرم عصبانی شد و با داد و فریاد شروع به بدگویی از عروسمان کرد. من که در اتاق دیگری صدای مشاجره آنها را می شنیدم ناگهان با حرف های پسرم شوکه شدم. او به مادرش می گفت می دانم با افراد غریبه در ارتباط هستی و. . . لیلا پس از شنیدن این حرف ها او را از خانه بیرون کرد. بعد از رفتن داریوش عصبانی از اتاق ...
سرگذشت دو خانواده ای که نوزادشان در بیمارستان جابجا شد
نفر از ما دو خانواده در ایجاد این مشکلات نقشی نداشته و تمام مشکلاتی که در این کشور اتفاق می افتاد قابل پیگیری است اما تا این لحظه برای مشکل چند بعدی خانواده های ما راهکاری پیدا نشده است و گاهی اوقات با خود می گوییم شاید بهتر بود هیچ وقت متوجه واقعیت نمی شدیم. ایران 110 این اخبار را از دست ندهید: عمل زشت نصاب ماهواره با زن جوان تنهای تهرانسری / او اعدام ...
بولتن سینما و تلویزیون: چوب زدن به سرزمین مادری در حراجی بیگانه/ بی عفتی و بی اخلاقی را نمی توان رفع ...
کنجکاوی کنم و اگر الان در این جایگاه قرار گرفته ام، مدیون کمک و همراهی شان هستم. حالا آقای پوراحمد، روایت شما از ملاقات با احسان بیگلری چیست؟ پوراحمد: خواندن نامه احسان و بعدش تأکید همسرم به واسطه رفاقت با خواهر احسان باعث شد فکر کنم بد نیست این جوانِ علاقه مند، از نزدیک فضای فیلم سازی را تجربه کند. پیش تولید فیلم اتوبوس شب شروع شده بود و من به دستیار دو نیاز داشتم. گفتم این ...
ماجرای جوان 26ساله که 2 بارتا پای اعدام رفت
افسرنگهبان اسمش را صدا کند و برادر و خواهر و مادرش بعدازظهر سومین روز اردیبهشت، با خودروی سفید بیایند دنبالش و ببرندش خانه و تمام. 11 سال سختی و خستگی و شب زنده داری و اتاق امنیت و چوبه دار و خداحافظی ها و خدابیامرزها، تمام. تمام نه مثل داستان زندگی اش، نه مثل آن شبی که مهرداد رفیق شفیق اش را کُشت و هیچ وقت برایش تمام نمی شود. ایشالا آزادی همه. سیاوش ش... وسایلت را جمع کن. بیا آزادی. یالله. بعد ...
حکایت تلخ از بی مهری به استعداد علمی جوانان
نتوانند هزینه سفر را تهیه کنند و از مسابقه باز بمانند؟ گفت بله، یکی، دو نفر بودند که با افراد دیگری جایگزین شدند! گفتم سطح آنان که بازماندند و آنانی که آمدند چگونه بود؟ گفت خب! آنانی که جایگزین شدند، نتوانستند آن چنان که بایسته و شایسته است کاری کنند و از این رو رتبه ایران در آن مسابقه آسیب دید! و البته من هم به سختی فرستاده شدم. پرسیدم به ازای برنزت چه پاداش گرفتی؟ گفت یک کارت هدیه 50 هزار تومانی ...
گروگان گرفتن زن و شوهر جوان به خاطر طلب 800 میلیون تومانی/ فرار عجیب قاتل پدر و دختر از طناب دار/ گفت ...
در بسته حوادث امروز تیترشهر اخباری درباره گروگان گرفتن زن و شوهر جوان به خاطر طلب 800 میلیون تومانی، فرار عجیب قاتل پدر و دختر از طناب دار،گفت وگو با جوان 26ساله ای که دو بارتا پای اعدام رفت، می خوانید... گروگان گرفتن زن و شوهر جوان به خاطر طلب 800 میلیون تومانی زن و شوهر جوان به خاطر اختلاف مالی 800 میلیون تومانی گروگان گرفته شدند. حدود یک ماه قبل مردی با حضور در پلیس آگاهی ...
کلاهبرداری دستفروشان با لباس های 3000 تومانی!
...: همسر استاد دانشگاه را به بیابان کشاندم و به گفتم شوهر تو هم با زن من ارتباط داشته و .. یک دفعه صحنه کثیفی در اتاق خواب دیدم / آن ها به محض دیدن من با دستپاچگی..+ عکس نگاهم که به دختر زیبا افتاد او را به خانه ام بردم و.. / وقتی دختر جوان به میهمانی مختلط رفت همه چیز به هم ریخت! ...
مادر شهید: با کت و شلوار به سوریه رفت، به من گفته بود به سیستان می رود/ موقع خداحافظی برگشت و گفت اینقدر ...
پسر کوچکتر قبل از برادرش ازدواج کند، اما هر چه به آقا مهدی می گفتیم بهانه می آورد. به حجت گفتم شما بیا زن بگیر. آخرین جایی هم که به خواستگاری رفتیم به دختر خانم گفته بود که حتی اگر ازدواج هم کند باز به سوریه خواهد رفت. چند ماه قبل از اعزام، 10 روز برای آموزش به کرج رفت، اما وقتی که خواست به سوریه برود من ابتدا مخالفت کردم، اما گفت مامان دیگه زیرش نزن. خودت قول داده بودی. روزی ...
نقش زن مشهدی درپرونده قتل پسرخاله شوهرش
سرانجام مورد ظن همسرش قرار گرفته و او از ماجرا باخبر شده است. این زن جوان ادامه داد که شوهرش به همین خاطر با پسرخاله اش (جواد) طرح دوستی ریخت و به او نزدیک شد تا در فرصتی مناسب به حساب او برسد تا اینکه روز پنجشنبه سر سفره ناهار به من گفت که این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم و چند دقیقه بعد هم که زنگ خانه مان به صدا درآمد، با وحشت از منزل خارج شد و تاکنون بازنگشته است. من هم که به او ...
یک قابلمه اسید و 17 ضربه چاقو بخاطر یک شک!
؟ چند روز بعد از اینکه از کما بیرون آمدم...خیلی ناراحت شدم ... یادم است داشتند من را می بردند اتاق عمل، در سقف اتاق عمل یک چراغ بزرگ بود، که توی آن خودم را دیدم. دیدم همه جای بدنم بانداژ است. همان موقع تصور کردم که شکلی شده ام. بعد کم کم از وضعیتم آگاهی پیدا کردم و فهمیدم که چشم راستم دیگر دید ندارد. بعد گفتند باید چشم تخلیه شود، همان موقع فهمیدم که آسیب چقدر زیاد است .بعد هم که به مرور ...
دانشجوی فیزیک که با عشق فیلم کارگردان شد
همسرم به واسطه رفاقت با خواهر احسان باعث شد فکر کنم بد نیست این جوانِ علاقه مند، از نزدیک فضای فیلم سازی را تجربه کند. پیش تولید فیلم اتوبوس شب شروع شده بود و من به دستیار دو نیاز داشتم. گفتم این همان موقعیت خوبی است که احسان می تواند در آن قرار بگیرد. یک حس توضیح ناپذیر به من می گفت که احسان می تواند، بدون اینکه حتی احسان را دیده باشم این حس را داشتم شاید به دلیل نامه تأثیرگذارش. به همین دلیل خودم ...
نکته های مهم درباره خریدهای آنلاینی
اتاق خبر 24 : خرید کردن به صورت آنلاین بسیار راحت است، اینکه تنها با چند کلیک ساده می توانید محصول یا محصولات بیشتر را با قیمت مناسب تر بدون هیچ زحمتی در منزل خود تحویل بگیرید. اما در فضایی که کاربر و انتقال وجه وجود دارد، هکرهای مخرب و پرسه زن هم برای ضربه زدن به حساب ها وجود خواهند داشت و یکی از تاکتیک های مورد علاقه هکرهای مخرب راه اندازی وب سایت های خرید جعلی است. اول از ...
فیاض:روحانی شوکه است/آزادارمکی:رئیسی هم سوخت
.... اهمیت حوزه اجتماعی است در هیچ دوره ای از تاریخ ایران وجود نداشت. به نظرم واقعی است توهمی نیست و اثراتی دارد. خبرآنلاین: آقای فیاض گفتند شعارهای هر دو طرف پوپولیستی بود، نظر شما چیست؟ آزادارمکی: هر دو پوپولیستی بود اما جنس و جهت پوپولیستی بودن شان با هم فرق می کند. یکی شان پوپولیستی بود که می خواست از جمهوری اسلامی عبور کند اما آن یکی پوپولیستی بود که می خواست جمهوری اسلامی ...
آینه ای برای ایران دوره زندیه مروری بر یک اثر مهم فرهنگی-انتقادی
میر ابوطالب اصفهانی که امروز از ورثه آخوند مولا محمد باقر مجلسی او مانده، خود مشافهةً به فقیر نقل کرد که در وقتی که افغان به خانه ما آمد، در یک صندوقی را وا کرد، بیست دست خلعت شاهی درآنجا بود. همه را برداشت و یک قبای سفیدی برای من گذاشت، و به من گفت سید شما این را بپوشید . شخص دیگر گفت که در کرمانشاه بود، افغانی تاچه تنباکوی به سهل البیعی به عجمی می فروخت، و آن عجم باز سماجت می کرد ...
قسم خوردم هر اسیری دیدم، بکشم
سپرد و با یکی دیگر از هم استانی ها به عنوان دو نماینده استان خراسان راهی جبهه های غرب میشود. شکفته از حال و هوای آن روزهایش میگوید: اخبار ناگواری که هر روز از رادیو و تلویزیون پخش میشد، ناراحت و نگرانم کرده بود، در همین اوضاع و احوال امام خمینی(ره) دستور مقابله با ضد انقاب را صادر کردند و با این دستور حجت بر من تمام شد. شب که از سر کار به خانه آمدم موضوع رفتن به جبهه را با همسرم در میان گذاشتم، او ...
راهبرد مشخصی برای اعزام مبلغ به خارج از کشور نداریم
، گفت ما از شما گله داریم. شما برای تبلیغ به اینجا می آیید و بعد شروع به توهین به بزرگان مذهب ما و صحابه پیامبر خدا می کنید. چرا باید اینطور باشد؟ من گفتم: اگر من بخواهم شما را جذب کنم به هر چیزی که باشد به مذهب، به کالا به شخص خودم و ... آیا با توهین کردن می توانم؟ گفت: نه. گفتم پس گمان نمی کنید آن کسی که به نام مبلغ شیعه اینجا می آید و شروع به توهین به اهل سنت و مقدسات آن می کند اساسا به دنبال جذب ...
قتل پسرخاله بخاطر دوستی پنهانی با همسر قاتل
مشکوک شده بود به طوری که یک بار وقتی جواد (مقتول) به خانه ما آمده بود، همسرم عنوان کرد که در خانه دوربین مدار بسته گذاشته است. زن جوان ادامه داد: همسرم در پی این ماجراها که در زندگی من رخ می داد با جواد طرح دوستی ریخت تا این که روز گذشته وقتی سر سفره ناهار بودیم خطاب به من گفت: این آخرین ناهاری است که با هم می خوریم! این حرف او در حالی بود که هیچ کس از جواد خبری نداشت! در همین لحظه ناگهان صدای زنگ ...
گرفتاری در چرخه شوم طنز ، تراژدی و وحشت
و گویا راهی جز تسلیم شدن ندارند. داستان در یک خانه مجردی می گذرد. پنج جوان به نام رسول، امیر، ایرج، محسن، کولاک در شرایطی سخت کنار هم زندگی می کنند؛ شخصیت هایی که نمود بیرونی دارند و مشکلاتشان بازتابی از شرایط اجتماعی طبقه خودشان هستند. سربازی که در کل فیلم در یک گوشه اتاق در خواب است، دانشجویی که باید برای امتحانات درس بخواند تا دوباره مشروط نشود، برادر بزرگتر او که خود را بزرگ جمع می داند در ...
سفره افطار ایرانی ها هر سال کوچک تر می شود
...> او توضیح می دهد: مسئولان می گویند گرانی وجود ندارد اما مگر می شود؟ قیمتی که آنها می بینند و اعلام می کنند با قیمتی که ما آن را در زندگی مان لمس می کنیم، خیلی متفاوت است. گرانی را از جیب خالی ما کارگران باید فهمید، نه قیمت اعلام شده در رسانه ها. این سرپرست خانوار ادامه می دهد: هر سال دلم می خواهد که خانواده خودم و همسرم را برای افطار به خانه مان دعوت کنم. اما این قیمت های سرسام آور ...
شعر آئینی خیال نیست؛ عنایت روح الامین است
حسینیه این کارها را کرد موفق بوده اگر خیر. باید روز قیامت مسئولان حسینیه پاسخ گو باشند. این مداح جوان کشورمان تصریح کرد: اگر حسینیه خانه امام حسین و حضرت زهرا(س) است. همان حضرت زهرایی که طبق گفته آیه قرآن سه روز خودش و بچه هایش گرسنه خوابیدند. پس باید عملکرد متفاوتی داشته باشد. اگر امام حسین(ع) خودشان درب این حسینیه را باز می کردند آیا زن بی سرپرستی روبه روی حسینیه فقیر می ماند؟ دین باید ...
نگاهم که به دختر زیبا افتاد او را به خانه ام بردم و.. / وقتی دختر جوان به میهمانی مختلط رفت همه چیز به ...
به گزارش پیک نکا ، کاش از همان روز اول پلیس را در جریان ماجرا می گذاشتم تا آن ها از طریق قانون به این موضوع رسیدگی کنند اما دلسوزی های من برای نجات آن دختر از افتادن در دام خلافکاران باعث شد تا خودم این گونه درگیر دادگاه و کلانتری شوم. من آن دختر را نجات دادم در حالی که نمی دانستم او تحت تعقیب پلیس است و ... زن 36ساله در حالی که قطرات اشک چشمانش بر دستبندهای فولادین حلقه شده بر دستانش ...
همسر استاد دانشگاه را به بیابان کشاندم و به گفتم شوهر تو هم با زن من ارتباط داشته و ..
...> این اخبار را از دست ندهید: در حمام بود که دختر 20 ساله سایه شوم خطرناکی را بالای سر خود دید! شوهرم که در رختخواب خوابش برد با ناصر تماس گرفتم که به اتاق خوابم بیاید و.. + عکس عمل زشت نصاب ماهواره با زن جوان تنهای تهرانسری / او اعدام می شود؟ + عکس مرد آبادانی گفت وقتی نگاهم به مردی که در رختخواب زنم بود افتاد من هم فکر پلیدی به سرم زد و .. + عکس ...
انفجار مین به جای مانده از جنگ تحمیلی سه فرزند قد و نیم قدم را از من گرفت
مردم زیادی کنار مسجد جمع شده بودند. نزدیک تر که شدم عده ای از هم ولایتی هایم گفتند بر اثر انفجار مین چند کودک به شهادت رسیده اند. حتی به ذهنم هم خطور نمی کرد که فرزندان خودم نیز در میان شهدا باشند. جلوتر که رفتم، پدرم به استقبالم آمد؛ پدرم مرد با روحیه ای بود. پدرم دستش را دور گردنم انداخت و گفت: بدون اینکه آه و ناله راه بیاندازی جلو برو و با فرزندانت خداحافظی کن. من مانده بودم که چه ...
سکوت معنادار مصباح یزدی بعد مبارزه انتخاباتی با چراغ خاموش /آیت الله با سیاست خداحافظی کرده است؟
نشدن جلیلی پای صندوق ها آمدند. آیت الله مصباح یزدی اما به فاصله چند روز بعد از آن شکست حرف های مهمی زد. نکاتی گفت که از آینده سیاست ورزی اش حکایت داشت . او گفت : یا اینکه فردی با کمترین امکانات و هزینه ها، رأیی نزدیک به کسانی بیاورد که میلیاردها خرج کردند، تأثیر نیست؟ مخصوصا اینکه تنها همین چند روز کار شد و اگر مدت بیشتری با این اخلاص و جدیت کار می شد، نتیجه کیفی کار نیز بالاتر بود. پس نمی ...
گفت وگو با جوان 26ساله ای که دو بارتا پای اعدام رفت
جوری بگویم چه اتفاقی افتاده. هرچه تلاش کردم، نشد. یک روز به بهانه سبزی کاری با خواهر و دامادمان رفتیم باغ. به ترفندهای مختلف آنها را به جایی که مهرداد را خاک کردم، کشاندم. بیل را که در زمین کوبیدند، جسد مهرداد معلوم شد. همه ترسیدند. خودم هم بعد از این همه مدت که جسد را می دیدم، وحشت کردم. کمتر از یک ساعت دیگر، تمام محله روستا اطراف باغ جمع شدند، با یک عالم ماشین پلیس و مامور. مادر سیاوش سینی ...
تا شهر را آزاد نکردی به خانه برنگرد
که اجازه ندادند به خرمشهر برویم خانم ها چادرهایشان را به کمر بستند و دویدند. رزمنده ها جلوی آن ها را گرفتند و گفتند اینجا تک تیرانداز هست، میرویم ولی باید با احتیاط و شیوه ای که به شما می گوییم حرکت کنید. خانه به خانه حرکت کردیم. وارد یک منزل شدیم که ساعت روی دیوار عدد پنج دقیقه به یک را نشان می داد. به یکی از آقایان گفتم به نظرت پنج دقیقه به یک ظهر یا شب بود که شهر بمباران شد؟ چشمم به دفتر مشقی ...
سناریوی نافرجام سرقت میلیاردی زوج سرایدار
روبه رو شدم. پس از باز کردن دست و پاهایش، شنیدم که 3 مرد قوی هیکل در نقش مامور آب و فاضلاب وارد خانه شده و پس از کتک کاری با همسرم به طبقه دوم ساختمان رفته و دست به سرقت زده اند. به سرعت خودم را به طبقه دوم رساندم که دیدم گاوصندوق خانه طبقه دوم که همگی به سفر رفته بودند، تخریب شده و همه چیز را به سرقت برده اند. در این مرحله کارآگاهان مرد صاحبخانه را که در سفر بود از ماجرای دستبرد به خانه اش ...
تولیداولین شمش مس سرچشمه چگونه اتفاق افتاد؟
یعنی از سال 1360 تا 1363 در شهرک سرچشمه بودند.من در تهران، شبها در دفترم می خوابیدم چون در تهران منزلی نداشتیم. حتی یک شب آقای موسویانی وزیر معادن و فلزات گفتند که شب را می خواهم پیش شما بیایم. در پاسخ گفتم: من خانه ای ندارم وشب ها در دفتر می خوابم. خلاصه آمد و در دفتر شام مختصری سفارش دادیم وبرای خواب، یک پتو برای ایشان و یکی هم برای خودم پهن کردم.مسائل کاری و مشکلات را برای ...
سماجت یک ورزشکار برای برقراری ارتباط با زن شوهردار / سهیلا مرا از خود بی خود کرده بود!
...> عکس های شخصی رامین گفت: آن طور که از اطلاعات داخل گوشی متوجه شدم گوشی متعلق به زن جوانی به نام سهیلا بود که مدام با برادرش چت صوتی و تصویری داشت و عکس های شخصی اش را برای برادرش فرستاده بود. من از روی چت ها و عکس ها، ویژگی ها و خصوصیات شخصی زن جوان را به دست آوردم. با دیدن چهره سهیلا از او خوشم آمد و تصمیم گرفتم تا او را راضی به جدایی از همسرش کنم و به عقد خود درآورم. با این تصمیم ...