سایر منابع:
سایر خبرها
پایان فراق 84 ساله با وجود 120 نوه
رسیده کمی در مورد این شهید بزرگوار بگوئید؟ شبانی: بله حسین شبانی فرزند بزرگم و حاصل ازدواج نخست من است که در سن 25 سالگی و در عملیات والفجر 2 به شهادت رسیده است. تسنیم: از اینکه طایفه پدری خود را یافته اید،چه احساسی دارید؟ شبانی: روزهای نخست باورم نمی شد تا اینکه جواب آزمایش DNA از تهران رسید وقتی برای نخستین بار 3خواهر کوچکتر از خودم را که تنها بازماندگان خانواده ام ...
یا امام رضا من دزد نیستم!
سال از خدا عمر گرفتم و سه دختر دارم همسرم زنی نمونه و فرشته ای واقعی است. تا چند سال قبل کار و بارم بد نبود، ولی ورشکست شدم و کاری از دستم برنمی آمد روی کار سر گذر هم نمیشد حساب باز کرد من به سختی و با کمک های همسرم توانستند چرخ زندگی ام را بچرخانم ،روی لقمه حلال و حرام هم خیلی مقید هستم. امیدوارم به حق ماه مبارک رمضان خدا کمکم کند که از شرمندگی زن و بچه هایم در بیایم البته آنها صبور هستند و با قناعت مثل کوه پشت سرم ایستاده اند اخبار زیر را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید: ...
دعا برای درمان ناباروری
می کرد به حدی که گاهی اوقات هفتصد مرتبه در روز این کار را انجام می د اد و برای او ده پسر متولد شد. این خبر به گوش معاویه رسید. او هم به آن مرد گفت: چرا از او سوال نکردی که این گفته را از کجا آورده؟ مجددا آن حضرت (ع) نزد معاویه آمد، آن مرد پرسید و ایشان در جواب فرمود: مگرنشنیده ای که خداوند عزوجل در داستان هود فرموده است: بر نیرو و قدرت شما بیفزاید و در داستان نوح فرموده است: شما را به اموال و ...
شوهرم ارتباط من و پسرخاله اش را فهمید! - او مرا با چرب زبانی ..
به گزارش جوان ایرانی ، زنی که پیامک بازی ها و ارتباطات عاطفی او و جوان 32 ساله ای در مشهد انگیزه یک جنایت هولناک شده است، روز گذشته پس از آن که به سوالات تخصصی و فنی قاضی کاظم میرزایی (قاضی ویژه قتل عمد) پاسخ داد به تشریح ماجرای زندگی و چگونگی آشنایی اش با مقتول پرداخت و در حالی که عنوان می کرد هیچ گاه به فکرم نمی رسید که کسی بتواند مرا اغفال کند، گفت: ما 13 خواهر و برادر بودیم و در یک خانواده ...
ماجرای مرگ بن لادن از زبان همسر چهارمش
'أمل احمد الصداح' به همراه شش فرزندش و در کنار دو تن دیگر از همسران اسامه بن لادن در خانه ای امن در ابیت آباد پاکستان زندگی می کردند. همسر اول بن لادن 'نجوا' که در نوجوانی با وی ازدواج کرده و 11 فرزند از بن لادن داشت، دو روز پس از حملات 11 سپتامبر همسرش را ترک کرد. امل ادامه داد: شب تاریکی بود و نمی شد به خوبی دید در خیابان چه اتفاقی می افتد. روی چمن های آنطرف تر 24 نفر از نیروهای ویژه ...
او به وعده عروسیش با من عمل نکرد حتی پسر غریبه ای دیگر را هم سر قرار آورد و ..
به گزارش سرویس حوادث جام نیوز ، غرق در رویای شهرنشینی بود و پشت به خانواده اش کرد و خواست زندگی جدیدی را با پسر غریبه آغاز کند اما از خود نپرسید آیا پسر غریبه به دختری که به خانواده خودش پشت کرده و حیثیت آن ها را بر باد داده برای زندگی مشترک اعتماد می کند؟ حالا که پدرش روی تخت بیمارستان و مادربزرگش را از دست داده است به حماقتش و این که چطور اینقدر راحت اسیر هوسرانی پسری شده است می خندد ...
41سال زندان برای جوانی که 6زن را آزار داد و طلاهایشان را دزدید/ تماسهای تلگرامی زن ،به قیمت جان یک مرد ...
حرفی به من نزد تا اینکه پنجشنبه متوجه تماس های پسر خاله و خاله اش با او شدم. آنها سراغ آرش را می گرفتند. تا اینکه متوجه شدم کیوان بعد از جلب اعتماد پسر خاله اش، با او قرارملاقاتی گذاشته و روز حادثه با خودرواش به دنبال آرش، رفته است. دوربین های مداربسته کارخانه محل کارپسرخاله اش هم این تصاویر را ضبط کرده بود.زن جوان ادامه داد: تماس های خاله و پسر خاله کیوان، باعث شد تااو خودش را ببازد و رنگ از چهره اش ...
احسان علیخانی جلوی صحنه منشوری ماه عسل را گرفت/ شکست سیندرلای قصه در ماجرایی عاشقانه
...؛ من فرزند خوبی نبودم. حتی مادرم می گفت پدرت حق دارد؛ اجازه بده محمد سربازی برود و بعد از اینکه شرایطش خوب شد، با هم ازدواج کنید؛ اما من فقط حرف خودم را می زدم. نسترن در پاسخ به سوال علیخانی پیرامون حضور دوباره او در خانه بعد از فرار گفت: پدرم از من خواست دو نفری به خانه بیاییم. زمانی که آمدیم؛ محمد گفت صداتون بلند نشه دست روش نذارید میذارم و میرم اما از لحظه به لحظه اش خبر دارم آن ...
مسئولان عالی رتبه چگونه با همسرانشان آشنا شدند؟
. بانو خدیجه [ مادر حضرت آیت الله خامنه ای ] که در اندیشه ازدواج پسر دومش بود، دست به کار شد و دختری را که در خانواده ای سنتی و با علائق مذهبی پرورش یافته بود، به او پیشنهاد کرد. پا پیش گذاشت و مقدمات خواستگاری را فراهم نمود. همان راهی را که چهار پنج سال پیش برای سید محمد رفته بود، این بار برای سید علی پیمود. حاج محمد اسماعیل خجسته باقرزاده، پدر عروس، از کاسبان دین دار و باسواد مشهد بود. وی ...
ماجرای مرگ بن لادن از زبان همسر چهارمش
' تعریف کرد و وی در این گفت وگو تصریح کرد که بن لادن به دست نیروهای ویژه آمریکایی پس از حمله به اتاق وی و درگیری با فرزندان او کشته شد. بخش هایی از این کتاب در روزنامه 'ساندی تایمز' انگلیس منتشر شده است. 'أمل احمد الصداح' به همراه شش فرزندش و در کنار دو تن دیگر از همسران اسامه بن لادن در خانه ای امن در ابیت آباد پاکستان زندگی می کردند. همسر اول بن لادن 'نجوا' که در نوجوانی با وی ازدواج کرده و 11 ...
انتقاد از سوال مهران مدیری در دورهمی
دست چندمی و بی اهمیت تبدیل شده به یک دغدغه مهم برگرداند، برای همین است که هیچ کدام از مهمانان برنامه دورهمی از تیغ این سؤال مجری در امان نیستند؛ چه ازدواج کرده باشند و چه ازدواج نکرده باشند. اما از جنبه منفی طرح چنین سؤالی هم نباید ساده عبور کرد و به نظر می رسد هرچند هدف خوب است اما روش طرح سؤال درست نیست و باید به شیوه دیگری آن را بپرسند تا نتیجه معکوس ندهد. وقتی از دختر یا ...
فیلم/ احسان علیخانی جلوی صحنه منشوری را در برنامه زنده ماه عسل گرفت!+ عکس
...؛ اجازه بده محمد سربازی برود و بعد از اینکه شرایطش خوب شد، با هم ازدواج کنید؛ اما من فقط حرف خودم را می زدم. نسترن در پاسخ به سوال علیخانی پیرامون حضور دوباره او در خانه بعد از فرار گفت: پدرم از من خواست دو نفری به خانه بیاییم. زمانی که آمدیم؛ محمد گفت صداتون بلند نشه دست روش نذارید میذارم و میرم اما از لحظه به لحظه اش خبر دارم آن لحظه از خودم بدم اومد، شکستن پدرم را دیدم. شاید ...
تماسهای تلگرامی زن ،به قیمت جان یک مرد تمام شد/ راز عجیب قتل پسرجوان/ آتش سوزی عمدی یک خانه جان2جوان را ...
را می گرفتند. تا اینکه متوجه شدم کیوان بعد از جلب اعتماد پسر خاله اش، با او قرارملاقاتی گذاشته و روز حادثه با خودرواش به دنبال آرش، رفته است. دوربین های مداربسته کارخانه محل کارپسرخاله اش هم این تصاویر را ضبط کرده بود.زن جوان ادامه داد: تماس های خاله و پسر خاله کیوان، باعث شد تااو خودش را ببازد و رنگ از چهره اش بپرد. او به من گفت آرش را با طناب خفه کرده و جسدش را داخل چاه خانه مادرش انداخته است ...
خدا کدام یک از مؤمنین را بیشتر دوست دارد؟/ بهترین زمان برای دعا
ابوحمزه در دل شب خوانده می شود. بدانیم این دعا، بسیار باعظمت است. اگر از این دعا غفلت کنیم، باختیم. در سال گذشته به این جا رسیدیم که عرضه می داریم: إِذَا رَأَیْتُ مَوْلَایَ ذُنُوبِی فَزِعْت وَ إِذَا رَأَیْتُ کَرَمَکَ طَمِعْتُ ، ای خدا، وقتی گناهان خودم را نگاه می کنم فزع می کنم که خاک بر سر من، عمرم را تلف کردم، بیچاره شدم و ... . امّا کرم تو را که می بینم، طمع می کنم. فَإِنْ عَفَوْتَ ...
هیچ چیز بهتر از شهادت نیست
به دنیا آمد. سال 1349 ازدواج کردیم آن زمان مثل الان نبود که بنشینیم با هم صحبت کنیم، پدر و مادرم آشنایی کامل از خانواده زمانی داشتند 14 ساله بودم که حسینعلی را به عنوان همسر قبول و زندگی مشترک را با وی آغاز کردم. معیارش برای انتخاب همسر، ایمان، حجاب، صحبت نکردن با نامحرم و بیشترین اعتقادش به ولایت فقیه بود. من اعتقاد داشتم اول زندگی، زندگیمان را باید ساده برگزار کنیم اما همسرم علاقه ...
چهره ها در شبکه های اجتماعی (462)
سلامی دوباره خدمت همه شما عزیزان. مثل همیشه با گزیده ای از فعالیت چهره ها در شبکه های اجتماعی در روز گذشته در خدمتتان هستیم. امیدوارم طاعات و عباداتتان در این ماه عزیز مورد قبول درگاه حق قرار گیرد و تا اینجای کار سخت نگذشته باشد، چیزی به عید نمانده و ماه رمضان روی سرازیری افتاده، دقیقا مثل آمپول هایی که خانم پرستار در دوران کودکی میگفت اصلاً درد ندارد. یادش بخیر. ممنون از این که امروز هم ما را ...
ارتباط خارج از عرفم با شهلا در عکس دو نفره غوغا به پا کرد / او خواهر دوستم بود و ..
شدم و تنها با وعده و وعیدهای پوچ و توخالی و ارسال عکس و پیامک هایی با عناوین من دوستت دارم، من عاشقت هستم آن ها را به ادامه ارتباط های خیابانی با خودم ترغیب می کردم. پدرم کارگر یک کارخانه تولیدی البسه بود و مادرم نیز در یک تولیدی تشک کار می کرد. با آن که تک پسر خانواده بودم ولی نمرات درسی بالایی داشتم، تا این که بعد از گذراندن کلاس ششم ابتدایی، در مدرسه نمونه دولتی پذیرفته شدم و پدرم یک ...
خدا مرگت بده معصومه/پدر و مادر معصومه علینژاد چگونه می اندیشند؟
...> میدانستی چادری که اکنون بر سر دارم را خودم میبُرم و میدوزم؟ معصومه من اینترنت بازی بلد نیستم ، ولی پسر برادرم به من نشان داد که داری چکار میکنی! برای همین میگویم : خداوندا یا هدایتش کن یا عمرش رو ..... که بیش از این مایه عذاب پدر و مادرش نشود! بخدا دلم هلاک است برای پدرت. مادرشوهرم از قول زهرا خاله میگفت رفقای خبرنگار معصومه می آیند تا با پدرش صحبت کنند ...
وقتی به خانه برگشتم با صحنه کثیفی از شوهر و دخترم روبرو شدم / آن ها را در حال بدی دیدم!
. خودم هم دچار افسردگی شدیدی شده ام و حالم خوب نیست. رادیو سهام 110 شوهرم متوجه راز بین من و پسرخاله ام شد و ../ او تلاش می کرد خود را به من برساند و .. وقتی متوجه علاقه شدید برادر شوهرم به خود شدم او را در نبود شوهرم به خانه آوردم و .. مرد همسایه وقتی دید دختر دانشجو در حمام است او هم.. + عکس اخبار داغ روز: همسرم با ترفندهایی که به او آموزش داده بودم با مردان غریبه ارتباط برقرار می کرد و با آنها.. نوعروسی که نتوانست ارتباطش را با پسر جوان قطع کند و حتی با او .. ...
قتل پدر و دختر فقط بخاطر 125 هزار تومان
-مستشار- محاکمه شد. رحیم هنگامی که در برابر قضات ایستاد گفت: برادرم با پیرمرد خیلی صمیمی بود. به همین دلیل مرا برای انجام کارهایشان به خانه شان برد و با پدر و دختر آشنا کرد. پیرمرد و دخترش آدم های خیلی خوبی بودند اما من به خاطر اعتیادم دست به هر کاری می زدم. حتی زن و فرزندانم را به شهرستان بردم و خودم در تهران ماندم تا بتوانم پول مواد وهزینه های زندگی را تأمین کنم. اما یک روز پیرمرد با ...
روایتی مادرانه از سردار شهید موصل: ماندن را نمی پسندید
آمد بگویم نرو. می گفتم: خدا پشت و پناهتان. انشاالله با پیروزی و دست پُر برگردید . او آخرین جملاتی که میان او و پسرش رد و بدل شد را به خاطر دارد و از این گفت وگوی آخر چنین می گوید: خدا کند بتوانیم راهش را ادامه دهیم. همیشه می گفت: مادرجان! تو بی تابی نکن، من می روم آنجا در کربلا فقط برای تو دعا می کنم . بار آخر که زنگ زد، گفت: آمده ام روی پشت بام به تو زنگ می زنم . گفتم: ماه رمضان می آیی ...
وقتی شهادت، تنها آرزوی مردان خدا می شود
است و هدیه عروسم گلوله و تور عروسم خون است. مادرم! از شهادتم ناراحت نباشید و سعی کنید، با صبر خود به دشمن بگویید، اگر صد فرزند داشتم، در راه اسلام و قرآن به جبهه می فرستادم تا شهید شوند. به قول برادر شهید ابوالفضل نوری: وای به حال آن خانواده ای که یک شهید در راه خدا نداده باشد، چون در روز محشر در پیشگاه حضرت زینب (س) شرمنده و سرافکنده خواهد بود پس با صبر خود به دشمنان ضربه بزنید. ...
رگ دستش را زدند و رهایش کردند
همه متوجه شهادت عادل شده بود. بعد خبر را به برادر بزرگم داده بود که عادل به شهادت رسیده. شب به من و مادرم خبری ندادند چون ایشان در بیمارستان بود. ما آذری ها افتادن دندان در خواب را خیلی بد می دانیم و درست همان روزی که عادل شهید شد من چنین خوابی دیدم. شهادت عادل برای همه مان یک ضربه روحی بزرگ بود. خودم یک ارتباط نزدیک قلبی با او داشتم و نبودش خیلی برایم سنگین بود. مادرم بعد از شهادت برادرم و فوت ...
توضیحاتی در مورد نمایش بن بست+ عکس
داماد خانواده برای نجات خانواده خانه پدری ارث خود را فروخته و شرایط را مهیا می سازد، پسر کوچک خانواده پس از رفتن برادر با معشوقه او ازدواج می کند و حال پس از 10 سال مادر خانواده در بستر شدید بیماری و در بیمارستان بستریست که خبر بازگشت پسر بزرگ می رسد... اخبار زیر را از دست ندهید:
بلیت یک طرفه عراق را گرفت و رفت
...> جواد به گونه ای دفتر زندگی اش را در شهرش بست که گویی راهی بی بازگشت در انتظار اوست. از کارش استعفا داد. ماشینش را فروخت و سهم الارثش را واگذار کرد و تمامی حساب هایش را خالی کرد و حتی قرض های کوچکش را هم تصفیه کرد تا راحت تر به دیدار خدا برود. خودم برایش بلیت گرفتم؛ بلیت یک طرفه ای به عراق. قرار بود چند روز در عراق باشد تا کارهای ثبت نامش در حشد الشعبی انجام شود اما این چند روز به 6 روز و شهادتش یک ...
ازدواج به سبک چند قرن قبل
. هر روز گوساله نازک بدن را بر دوش می گرفت و 600 پله به پایین می آمد و بعد از چرا، دوباره او را 600 پله به بالا می برد. گوساله گاوی سترگ و تنومند شد، اما گل اندام که تمرین هر روزه داشت هنوز هم به راحتی گاو را می برد و می آورد. روزی دست بر قضا بهرام گور او را دید و از توانش در شگفت شد. ماجرا را پرسید و وقتی آگاه شد گفت این زور بی دلیل نیست، کار نیکو کردن از پر کردن است! قصه گویان دوست دارند بگویند ...
به خاطر پسر همسایه، من و مادرم پدرم را بیهوش کردیم و...
کانون با قانون آشنا شدم. در مدتی که در کانون هستم قرآن و نماز می خوانم و هر روز که می گذرد بیشتر متوجه اشتباهی که مرتکب شده ام می شوم. من حالا دلتگ پدرم هستم اما می دانم دیگر کاری از من ساخته نیست. در این بین بار دیگر قضات دادگاه نظر دو برادر مهسا را درباره گذشت از خون پدرشان پرسیدند اما آنها گفتند حاضر به گذشت نیستند. یکی از آنها گفت: من رابطه خوبی با خواهرم داشتم اما او دست به اشتباهی ...
اگر امروز از این انقلاب حراست نکنیم فردا باید جوابگو باشیم
سیدمحمد میر صالحی چهاردهم دی 1337 در شهر بروجن به دنیا آمد؛ پدرش سیدعباس و مادرش شیرین نام داشت؛ تا پایان دوره متوسطه در رشته علوم انسانی درس خواند و دیپلم گرفت؛ معلم بود؛ سال 1360 ازدواج کرد و صاحب یک پسر شد؛ از سوی بسیج در جبهه حضور یافت؛ بیست و دوم بهمن 1364 با سمت فرمانده گروهان در عملیات والفجر 8 (اروندرود) بر اثر اصابت خمپاره به شهادت رسید؛ مزار او در روضه الشهدای زادگاهش قرار دارد. ...
چرا دختر نوجوان پدرش را کشت؟!
از موضوع باخبر شد، بشدت مخالفت کرد و گفت که به هیچ عنوان نباید با پسر مورد علاقه ام ازدواج کنم. به همین دلیل از شدت ناراحتی تصمیم به قتل پدرم گرفتم و موضوع را با مادرم درمیان گذاشتم. آن قدر گفتم تا مادرم قبول کرد. صبح روزحادثه با همدستی مادرم مقداری مرگ موش خریدیم و آن را در غذای پدرم ریختیم، اما هیچ اتفاقی نیفتاد. ساعت 11شب بود که تصمیم خودم را گرفتم و کاردی برداشتم و به سراغ پدرم که روی تخت ...
شوهرم وقتی دوست دختر سابقش را پیدا کرد که او شوهر کرده بود ولی بوالهوسی پایان نداشت تا اینکه ...
که در حبس بود سرکار می رفتم و از جانم مایه گذاشتم تا بچه ام کم و کسری نداشته باشد. برادرم هم زیر پر و بالم را گرفت و می گفت صبر کن اوضاع درست می شود. فریبا با اشاره به آزاد شدن محسن از زندان گفت: دوران بیکاری اش دوباره آغاز شد. به او گفتم تو فقط بنشین و بچه را نگه دار، خودم سرکار می روم. اما پس از چند روز دوباره به سراغ شوهر آن زن رفت. از آن به بعد هم شیشه مصرف می کرد و مواد مخدر با یک ...