سایر منابع:
سایر خبرها
زخم کهنه ای که دوباره دهان باز کرد
به گزارش دولت بهار به نقل از فارس، متروی شهرری صبح روز گذشته در کانون توجهات بود. خبر درگیری و تیراندازی، چُرت دم ظهر را پاره کرد. مردی که حال عادی نداشت با تیغ موکت بُری به طلبه ای جوان حمله کرده و او را سخت مجروح می کند. یکی از افراد حاضر در صحنه برای کمک به این روحانی وارد ماجرا می شود اما ضارب او را هم مجروح می کند. درگیری بالا می گیرد و پلیس وارد ماجرا می شود؛ ضارب مقاومت کرده و تسلیم نمی ...
انسان عالم تحت سلطه قرار نمی گیرد/ خلق انسان برای کمال روح است
.... پدرم پاسخی نداد و سر خود را پایین انداخت. مطلب مشخص بود. رجعت مسئله ای اجماعی بین همه ی علمای شیعه و سنی است. چهل سال قبل خواب دیدم در یک سربالایی هستم و عده ای از علما با لباس سفید سوار بر اسب های سفید، با صورت هایی قرمز و با یک حالت عجیبی حضور دارند. مرحوم آیت الله العظمی بروجردی و مرحوم پدرم را هم دیدم که ایشان را در عمر خود به آن حالت ندیده بودم. هنگامی که ایشان صبح ها زیر آسمان ...
جنایت به خاطر 350 هزار تومان
رفت و خانه را زیر و رو کرد، اما هیچ پولی پیدا نشد. رحیم، دست خالی فرار کرد و به خانه پدرش برگشت. چند سال بعد، عاشق شد و ازدواج کرد و حالا در 48 سالگی، دو فرزند پسر و یک دختر 7 ماهه دارد. او که یک ماه پیش هنگام تردد با خودرویش از سوی پلیس دستگیر شد، به برنامه رادیویی یک پرونده، یک روایت رادیو جوان می گوید: آن روز به قصد سرقت رفته بودم، اما مرتکب قتل شدم. در تمام این مدت، کابوس ها دست از سرم برنمی ...
اینجاهنوز هم بوی بهار می دهد/ گفت وگویی با سیدجواد ، معروف ترین عطر فروش ایران را دوباره بخوانیم
بیان می کند: عطرهای جدید هشت سالی می شود وارد بازار شده اما ما پیگیر شدیم باز هم بهترین کیفیت ها را ارائه دهیم. از سید جواد می خواهم به یکی از همان توصیه های صبحگانش در حرم، میهمانم کند. کتاب دعایش را می بندند و می گوید:عاقبت بخیری و اگر مشکلی داشتی بعد از نماز صبح 144 مرتبه یا مقلب القلوب یا تا 40 روز سوره مبارکه یاسین بخوان. همراه پدر در صبحگان می آید دست سید بزرگ را به احترام ...
مگر نویسنده ها هم می میرند؟
داستانی با صدای زنده یاد کورش اسدی، پیام نسیم خاکسار نویسنده خوزستانی توسط کوراوند خوانده شد. در این پیام آمده بود: "کورش اسدی هم رفت. او هم چراغ را خاموش کرد و تمام. این که با دست خودش راه این دم زدن را بست حرفی است. باید چیزی باشد تا او را با آن حس قوی و غریزی، و آن شعور ورزداده در درک و شناخت پیرامون، به این عمل و به آن لحظه آخر بکشاند. حس حضور نامیمون همان ...
عطر 23 لاله گمنام دفاع مقدس در فضای فارس می پیچد/ برپایی 50 مراسم وداع با شهدا
و گفت: پیکرهای مطهر این شهدا عصر فردا، 26 تیرماه وارد فرودگاه شهید آیت الله دستغیب شیراز خواهند شد و مراسم استقبال رسمی از این شهدا ساعت 8 صبح سه شنبه، 27 تیرماه در مسجد فرودگاه شهید دستغیب برگزار خواهد شد. برپایی 50 مراسم وداع با شهدا در فارس گرامی با بیان اینکه مراسم استقبال و همراهی با کاروان شهدا تا معراج شهدا واقع در بنیاد حفظ آثار و نشر ارزش های دفاع مقدس فارس ادامه ...
رمز موفقیت برنامه صبحگاهی که حالا 6 سال دارد/ آشپزی نیمایی، مختص علاقه مندان به خوراکی
درباره آیتم دیگه چه خبر که اخبار مهم روز قبل در ایران و سایر نقاط جهان را بازگو می کند، با مجری ها حرف می زند. وی پیرامون طراحی محتوای این برنامه گفت: برنامه های صبحگاهی در تمام دنیا از یک سری مولفه های خاص پیروی می کنند که به نوعی به استاندارد این سبک از برنامه ها بدل شده است. این برنامه هم تلاش کرده به لحاظ محتوایی بر اساس آن مولفه ها و استانداردها عمل کند. حسینی ادامه داد ...
آشنایی با کارآفرینان موفق ایران- شکوه السادات هاشمی
. البته نمی گویم که همه ی این کارها را برای بچه های زن دوم پدرم هم می کردم اما به نوعی در زندگی آنها هم نقشی مثبت داشتم که شاید در ادامه ی صحبت ها هم به آن برسم. در شش سالگی با ازدواج دوم پدرم و نقل مکان ما از شهریار به تهران مواجه شدم. وضع مالی پدرم خوب بود اما گرفتن زن دوم و تن به کار ندادن، کم کم اوضاعش را به هم ریخت. هر کس هر قدر که سرمایه داشته باشد، حتما باید کار کند تا اگر سرمایه اش ...
افسانه ای که از خاکستر بر می خیزد
راهروهای بیمارستان قدم می زدند ونگران حال جسمانی افسانه بودند. رد نگاه افسانه راست می گفت؛ یک سوی این داستان افسانه هایی هستند که قفس زندگی برایشان تنگ شده و سوی دیگر این ماجرا، جوان هایی که می خواهند این قفس را بشکنند. یکی از همان ها بود، دختر جوانی که در کودکی پدر و مادرش را از دست داده است. جمله هایش و تک تک کارهایش از سر انسانیت است اما خودش اسم همه این ها را می گذارد وظیفه . سرچشمه ...
مشکلاتی که کمر درودگران قم را خم می کند/کلاهبرداری با ظاهر آراسته
کارش چقدر ارزش دارد و قدر هنر خود را نمی داند که ارزان عرضه می کند که این از ضعف های اتحادیه است که آموزش ندارد. این صنعتگر قمی عنوان کرد: اتحادیه ها در همه جا نقش فعال دارند حتی تولیدات را خریداری و صادر می کنند و یا دستگاه های مورد نیاز را وارد می کنند اما در قم عده ای دلال این کارها را انجام می دهند. وی به راهکار این مشکل اشاره کرد و گفت: اعضای اتحادیه درودگران باید ذی نفع ...
حمله رسانه ای صهیونیسم به ایران اسلامی با استعمار فرانو
خود از همه ابزارهای هنری استفاده می کند. فیلم و داستان و... بخشی از ابزار استعمار فرانواست. نکته دیگر اینکه پس از اصل اسلام، سراغ مصادیق می روند. در نخستین گام ایران هراسی را در دستور کار قرار می دهند، فیلم هایی مانند300 و آرگو می سازند، تحریم اقتصادی و منزوی کردن ایران را عملی می کنند تا ایران به سمت خط پایان حرکت کند. مرحله بعدی هجمه گسترده علیه فکر و روح جوان است. تهاجم فرهنگی که در امتداد ...
فیلم هایی که بازیگر سینمای وسترن حاضر نیست ببینید
داستانش را بگوید و شخصیت هایش را آشکار کند و تا حد ممکن کم دیالوگ باشد، آن وقت می شود یک تمام عیاری که از تمامی امکانات سینمایی اش بهره برده است. برای اجرای سینمایی، من در تمام موضوع ها مناسب تر از یک داستان وسترن نمی شناسم. کسانی که به طعنه، فیلم های وسترن را (اپرای اسبی) لقب داده اند آدم های افاده ای و متظاهری هستند و منتقدان اغلب از این دسته اند. با وجود این، من آدمی نیستم که از همه ...
پدرام کشتکار: زحمات زیادی در موسیقی کشیدم ولی همه را آب برد!
.... * این داستان برای چه سالی است؟ حدود سال 73 یا 74 بود. من و بهروز کارهایی با کیبورد می کردیم که عجیب بود و خارج از ایران هم هر وقت کیبورد می زدم، همه جمع می شدند. در رویاهایم استیج های ایران را شکیل تر و باکلاس تر می دیدم. اما وقتی اولین کنسرت های ایران را دیدم که در آن فرش خاکی می اندازند، برایم جذاب نبود و گفتم که من اگر نوازنده هم باشم، نوازنده این طور برنامه ها نیستم. به همین ...
آیت الله فخر زنجانی در گفتگویی عنوان کرد: هیچ هوای نفسی در امام خمینی نبود/ در این زمان مرجعیت به شکل ...
با من ازدواج کرد و نزدیک به شصت سال با من زندگی کرد. * چندتا فرزند دارید؟ ** یک دختر و سه پسر. * همه فرزندان شما در تهران هستند؟ ** همین که فرزندانم سالم هستند من راضی هستم. تربیت فرزندان من هم زیر نظر همسرم بود و من در تربیت آن ها هیچ دخالتی نداشتم. به طور کامل مواظب تمام اعمال آن ها بود. همسرم از زنان نمونه بود و من شکی ندارم که ایشان اهل بهشت است و ...
همسری برای تمام فصول!
نتوانند تا ظهر بخوابند و عصرها باهم به پارک بروید و کاری کنید که فعالیت بدنی داشته باشند تا خسته شوند و بتوانند خواب خوب و آرامی در شب داشته باشند. اتاقی برای مامان و بابا وقتی بچه ها مدت طولانی تری در خانه هستند و تکلیف و درس و مشق و امتحان ندارند، حضورشان در خانه بیشتر حس می شود. آنها همه جا هستند و هر لحظه ممکن است خلوت شما را به هم بزنند. شاید نتوانید کاری کنید که شب ها زود ...
آلبالو؛ مرواریدِ سرخِ با ارزشی که قیمت ندارد
بسیار پایین بخرد تا تولید کننده مجبور شود محصول خود را به همان دلال بدهد و همین مسئله موجب می شود تا مصرف کننده همواره با قیمیتی بسیار بالا میوه ها و محصولات کشاورزی را دریافت کند و این در حالی است که خود کشاورزان آمادگی این را دارند تا محصولات خود را بدون واسطه به دست مردم و مصرف کنندگان برسانند. نجف علی عسگریان دیگر کشاورز زازرانی در ادامه با گلایه از اینکه با توجه به قیمت تمام شده ...
پسرم صبح به صبح برای دیدن من می آید
زمانی که از جبهه برای ما نامه ارسال می کرد، برای مدیر مدرسه، معلم ها، پسر عمه ها و پسر عموها به صورت جداگانه نامه ارسال می کرد. زمانی که می خواست به جبهه برود همیشه از همه خداحافظی می کرد، انگار می دانست که شهید می شود. بسیار دنبال راه امام بود. همیشه در جلسات بسیجیان شرکت می کرد و حتی در همان جلسات شام نمی خورد، برای شام خوردن به خانه می آمد و می گفت شام حق بسیجیانی است که بیشتر زحمت می کشند. حالا فقط منتظرم تا علیرضا چند روز آینده بیاید و دیدگان شهر ما را روشن کند. سرباز حسین(ع) بازگشتت مبارک. این کلمات هدیه ای است به راست قامتان تاریخ اسلام، باشد که بپذیرند. ...
درددل های همسر شهید تیموری از زندگی عاشقانه اش/ این زن همسرش را در ماجرای حمله داعش به مجلس از دست داد
انتخاب سخت بود و توکلم به خدا. آقا جواد و خانواده شان که آمدند، وقتی با هم صحبت کردیم، ملاک مشترک و اولیه هردویمان ایمان و اخلاق نیکو بود. تقریباً 20 دقیقه ای در مورد حجاب، قناعت، تعهد، تصمیم گیری در زندگی مشترک، میزان مقاومت در برابر مشکلات و... صحبت کردیم و همه چیز عالی بود؛ اما تردیدها همچنان باقی. او ادامه می دهد: دو رکعت نماز توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها خواندم و گفتم خانم، من ...
صحبتهای پسر 6ساله که ناپدری اش بدن او را سوزانده است
مربی مهد هم نمی گفتم که مهرداد مرا سوزانده است چون می ترسیدم او به مهرداد بگوید و دوباره... او حتی به بعضی جاهای (حساس) بدنم سوزن می زد که یک بار دست خودش هم خونی شد و از من خواست آب بریزم تا دستانش را بشوید. مهرداد به همه می گفت پشت من به خاطر ریختن آب جوش سوخته است و من هم همین حرف را می گفتم تا این که یک روز صبح وقتی از خواب بیدار شدم، شلوارم به زخم هایم چسبیده بود. وقتی به مهرداد گفتم، او ...
گم گشته ی دیر آشنا
محمد منصوری/ میرملاس: از هنگام نوجوانی و جوانی با او کم و بیش آشنایی داریم که پس از آن چنان ما را در کام کشیده است که هر لحظه می توان با او زندگی کرد ، این هم حقیقتا نه مجازا واقعیت دارد. روزی نیست که به او نیاندیشیم یا از او نگوییم یا با [...] محمد منصوری/ میرملاس: از هنگام نوجوانی و جوانی با او کم و بیش آشنایی داریم که پس از آن چنان ما را در کام کشیده است که هر لحظه می توان با او زندگی کرد ، این هم حقیقتا نه مجازا واقعیت دارد. روزی نیست که به او نیاندیشیم یا از او نگوییم یا با او سخن نگوییم یا به آثارش مراجعه نکنیم یا شعری از اشعارش را در خاطرمان نگردانیم یا در نوشته ای به کار نبریم و یا در خطابه ای از آن استفاده نکنیم لذا با زندگی روحی و فکری ما عجین شده است . باری ؛ مولانا جلال الدین محمد بلخی شاعر پارسی زبان قرن هفتم ، با آنکه چند سال اول کودکی را در خراسان زندگی کرد اگر چه نگوییم او شاعر ایرانی به معنای مصطلح امروزی کلمه است ولی به ایران بزرگ و حوزه فارسی زبان متعلق می باشد ؛ اما چه زشت است که بر سر ایرانی بودن یا ترکی بودن یا روسی بودن مولانا کشمکش دارند ؛ هر چند که مولوی برای حوزه فارسی زبان فخر ملی ست اما مولانا اختصاص به مالکیت و محدود به مرز های جغرافیایی ندارد ؛ او از آنِ کسی است که مثنوی را احساس می کند و می فهمد . می دانیم که در بلخ زاده شد مرز میان افغانستان و تاجیکستان کنونی که یک سال قبل از حمله مغول در دوازده سالگی هجرت کرد و سرنوشت چنین بود که گر چه مغول ها به ایران حمله کردند و آن ویرانی و کشتار را پدید آوردند ولی در فضای به وجود آمده به رشد نوعی از شعر ، عرفان و بلاغت مجال داد که دست کم چند شاعر بزرگ به ما تقدیم کنند که مولانا یکی از آنها بود و لذا او به حج رفت و نهایتا به ترکیه و در قونیه سکونت گزید که در آنجا حلقه ای از یاران پارسی زبان داشت و چنین بود که می توانست این اشعار را بسراید چنان که می دانیم مولوی در خلوت نمی نشست تا شعر بگوید ، نه غزل هایش و نه مثنوی معنوی او چنین سروده شده اند . مثنوی معنوی که همچنان مورخان نوشته اند و خود مثنوی گواه می دهد ، مولانا شب ها می نشست با یاران خویش و گاهی تا سپیده دم می گفت و آنها می نوشتند . او دست به قلم نمی برد و چیزی بر کاغذ نمی آورد ، در همین دفتر اول اشاره ای هم می کند : صبح شد ای صبح را پشت و پناه / عذر مخدومی حسام الدین بخواه (1) بنابراین نشان می دهد که سخن تا صبح می کشید ، مجلسی بوده و گاهی نامحرمانی وارد مجلس می شدند و مولوی دم در می کشید و سخن نمی گفته است : چون که نامحرم در آید از درم / پرده در پنهان شوند اهل حرم چون در آید محرمی دور از زند / بر گشایند آن ستیران روی بند (2) دوستان مولانا حقیقتا به سان ضبط صوت های امروز عمل می کردند حتی یک کلمه از سخنان او را نمی گذاشتند روی زمین بیافتد و همه را ثبت می کردند به همین دلیل اختلاف نسخ میان مثنوی و دیوان شمس نه اینکه چیزی نباشد اما نسبت به آن هجم عظیم شصت هزار بیت مسلما کم است و اینها حافظان بسیار امین و احسانا با سواد بودند گر چه بسیار از آنان هم افراد عادی بوده اند به همین خاطر مولوی قدری مسیحا وار عمل می کرد ؛ نزد عالمان و فرهیختگان و فضلا نمی رفت و مجلس او از مردم عادی ، بازاری ، کسبه و نافرهیختگان و تحصیل نکرده گان تشکیل می شد و حتی بر ایشان خرده می گرفتند که این جماعت نا اهل هستند که در جواب می گفت : ” اگر اهل بودند خود خدمتشان می رسیدم ” . او اینچنین رفتار می کرد ، دیگران که این وضعیت را ملاحظه می کردند که مولانا با اینگونه افراد می جوشد در مجلسش شرکت نمی کردند اما همین دسته های عادی بزرگترین خدمت را به او می کردند که به ثبت این اشعار در تاریخ انجامید . به عقیده نگارنده ؛ مولانا به ظاهر شاعر ولی جامعه شناسی زبردست در حوزه روش شناسی مردم نگارانه است ، وی همچنین د رحوزه کنش متقابل نمادین نیز ورود کرده که روش او روش هم دِلانه است زیرا که ا با حضور یافتن در بین گروه های مختلف زندگانی آنها را در قالب شعر و پند و اندرز بیان کرده است . باید به این نکته توجه داشت که سبک در گذشته اینگونه بوده است که تحصیل کرده گان مخصوصا کسانی که در علوم دینی تحصیل کرده اند ، ذولسان بوده اند . به دو زبان قطعا مسلط بوده اند خصوصا در زبان فارسی و عربی که مولانا یکی از آنهاست ، همچنین حافظ و سعدی . مولوی اشعاری هم به زبان عربی ، ترکی و همچنین یونانی عامیانه دارد اما مطلقا از اهمیت شعر های پارسی اش برخوردار نیست زیرا که با اشعار ترکی و عربی و ... تفنن می کرد . به گفته تحلیل گران ، اشعار عربی حافط بلاغت چندانی ندارد و سست می باشند اما سعدی را عربی دان درجه یک می دانند که قصاید فوق العاده ای هم دارد . مولانا در جایی شعری دارد که شاید با مزاق ما پارسی زبانان خوش نیاید آنجا که می گوید : لی حبیباً حُبهُ یشویالحشاء / لَو یَشیع یَمشی الی عینی مشاء (3) من دوستی دارم که عشق او دل من را بریان کرده است ... که سپس می گوید : پارسی گو گرچه تازی خوشتر است / عشق را خود صد زبان دیگر است بوی آن دلبر چون پران می شود / آن زبان ها جمله حیران می شوند (4) در نتیجه زبان اصلی او پارسی بوده است و بدین زبان اشعارش را می سروده است ، در دیوان شمس هم همینگونه است حتی غزل های ملمع دارد. ما با چند شخصیت از مولوی در “مثنوی معنوی” ، “غزلیات شمس” و همچنین در “فیه ما فیه” مواجه هستیم ؛ در مثنوی شیوه مولوی معلم وار است ، گاهی شور شاعری او بالا می گرفته است اما خویشتن داری می کرد و می کوشید بر آن مهار بزند یا به قول خودش : در چنین مستی مراعات ادب / خود نباشد ور بود باشد عجب (5) عبد الحسین زرین کوب در جایی می گوید (6)که سبک مولانا ” منبری ” است گویی که مخاطبان و مستمعان در حضور او هستند و برایشان سخن می گفته است و به فراخور حال مخاطبانش توجه می کرد ، اگر می دید ملول اند قصه یا مثلی می گفت حتی گاهی سخنانی می گوید که از داستان های عامیانه هم پایین تر است تا جایی که الفاظ رکیک چاره ی کارش بوده است ؛ این شیوه نزد هیچ یک از بزرگان دست کم یافت نمی شود . علاوه بر این که نکوهشی هم بوده و خواسته از آن حشمت فضلایی خویش بکاهد تا به زیر آید و همنشین دیگران گردد . در مثنوی چنین است که ، پند می دهد واعظی می کند اما در عین حال حکمت های خیلی عمیق می گوید و قابل درک است چون در خور فهم مخاطبانش نگفته است و مشخص است که برای دیگران سروده است . مرحوم جلال همایی تعبیر خوبی دارد ، می گوید : مولانا به سان یک غواص است که تا مدتی روی آب شنا می کند و یکمرتبه غوطه می خورد و متوجه نمی شوی تا چه عمقی رفته و از جایی دیگر دوباره سر بیرون می آورد . به همین خاطر است که تمام احوال مولوی در مثنوی منعکس شده است ، و همچنین بهترین آینه ای که بخواهیم مولوی را در آن ببینیم و بشناسیم همین کتاب مثنوی ست که چیزی نیست که او فرو ننهاده باشد آنجا که می گوید : ما چه خود را در سخن آغشته ایم / کز حکایت ما حکایت گشته ایم گر هزارن طالب اند و یک ملول / از رسالت باز می ماند رسول اسب خود را ای رسول آسمان / در ملولان منگر و اندر جهان فرخ آن ترکی که استیزه نهد / اسب خود در خندق آتش جهد گر پشیمانی بر او عیبی کند / اول آتش در پشیمانی زند خود پشیمانی نروید از عدم / چون ببیند گرمی صاحب قدم (7) بر خود نهیب می زد که تند و گرم برو آن وقت ملالت های دیگران تو را سرد نخواهد کرد . و همچنین مولوی شاعر و عاشق در دیوان شمس را می یابیم ؛ به تعبیر خود : حلاج اشارتگر از خلق به دار آمد / از تندی اسرارم حلاج زند دارم (8) می گوید من در دیوان شمس راز هایی را فاش می کنم که اگر حلاج بود او خود مرا دار می زد . ” شمس به مولانا آموخت که در ساحت عشق محققانه سخن بگوید ” (9)؛ تا پیش از شمس مولوی یک غزالی دیگر بود ، مرد عالمِ مفتی ، خطیب و واعظ و همچنین خوش زبان و بلیغ ولی عنصری که کم داشت ” عشق ” بود این همان گوهری بود که شمس در واقع نصیب مولانا کرد . شمس در سطحی نبود که به مولانا مطالبی یاد دهد چون مولوی از او عالم تر بود اما در حقیقت شمس این بارهایی را که بر دوش مولوی سنگینی می کرد ، دویدن او را کند تر کرده بود ، گرفت : گفت که تو شیخ شدی شمع شدی رهبر این جمع شدی / شمع نیم جمع نیم دود پراکنده شدم (10) تمامی متعلقاتش را از او ستاند و به فرمان شمس آنها را ترک گفت و به همین خاطر سماع پیشه کرد . صاحب نظران بر این باورند که مثنوی ؛ قرآن در زبان فارسی است ؛ تفسیر قرآن نیست بلکه قرآن است در زبان فارسی . مولوی اذعان می کند که به او هم وحی شده است حتی بدون اینکه بداند اشعار را بر زبان آورده است ؛ اگر بپذیریم که این ادعا صحیح باشد به توجه به ابیات مولوی آیا سکوت دو ساله ی او بین دفتر اول و دوم شباهتی با ویژگی هایی از حضرت محمد (ص) ندارد؟ . مدتی وحی به پیامبر نمی رسید و از این حالت ملول شده بود که آیه رسید : مَا وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ قَلَی(11)؛ خدا تو را ترک نکرده ، و با تو وداع نگفته است . در نظر مولوی اینچنین بوده است چون مقدمه ای بلند که بر مثنوی در دفتر اول نوشته است آنجا تمام اوصافی که قرآن برا خویش شمرده است او برای مثنوی ذکر می کند : ” کتابی که جز پاکان دستشان به آن نرسد یا خداوند با این کتاب عده ای را گمراه و عده ای را هدایت می کند ” . یا در جایی می گوید : هست قرآن حال های انبیا / ماهیان پاک بحر کبریا (12) او معتقد بود که وحی پایان نپذیرفته است ، برای خویش مقام پیامبری قائل نبوده است ولی متوجه این امر هست که وحی پایان نیافته است ، نه اینکه هر کسی که به او وحی شود پیامبر است چرا که وقتی کسی ماموریت پیامبری دارد ، پیامبر است به همین خاطر است که می گوید برای اینکه عامه انکار نکنند می گوییم وحی دل است و الا منظور همان وحی حق است چون وحی یک امر ذو مراتب است هم ضیعف تر هم قوی تر دارد همچنان که در قرآن است و مولوی هم بدان استناد می کند ، حتی در مثنوی هم اذعان می کند : نه نجوم است نه رمل است و نه خواب / وحی حق الله اعلم بالصواب از پی رو پوش عامه صوفیان / وحی دل خوانند آن را در بیان (13) او اذعان می کند که وحی حتی بر زنبور هم فرو آمده چرا که بر اثر وحی الهی زنبور مولد عسل شده است سپس ما آدمیان که خداوند فرموده است : وَ لَقَد کَرَمنا بَنی آدم ... وحی نازل شده بر ما قطعا برتر از زنبور خواهد بود و لذا چرا به ما وحی نشود تا ما از طریق الهام و کشف حقایق را دریافت نکنیم . چون که او حی الرب الی النحل آمدست / خانه ی وحیش پر از حلوا شده ست این که کرمناست بالا می رود / وحیش از زنبود کی کم می رود (14) مولانا هم اهل طریقت ، شریعت و هم حقیقت بوده است و این سه کمتر در یک نفر جمع می شود که این بزرگوار این سه را در خود گرد آورده است . . مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی غزلیات شمس ؛ غزل شماره 264 ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر دوم ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم ، مولوی پله پله تا ملاقات خدا ؛ دکتر عبدالحسین زرین کوب مثنوی معنوی ؛ دفتر سوم ، مولوی غزلیات شمس ؛ غزل شماره 1459 ، مولوی قمار عاشقانه ؛ فرج دباغ غزلیات شمس ؛ غزل شماره 1393، مولوی قرآن کریم ؛ سوره الضحی ، آیه -3- مثنوی معنوی ؛ دفتر اول ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر چهارم ، مولوی مثنوی معنوی ؛ دفتر پنجم، مولوی درج شده توسط : مصطفی شکری " سردبیر سایت میرملاس " ...
وعده های توخالی و آرزوهای بزرگ با برجام!
...> - حصر ایران شکست - غروب تحریم، ساحل توافق - و انفجار امید فضا را آن چنان درست کردند که گویی همه چیز تمام شد، اما از همان فردای آن روز معلوم شد این حرف ها توهم است، یک طرف قرارداد پرداخت نقد دارد، طرف دیگر وعده نسیه. نه انفجار امیدی در کار است نه فتح الفتوحی، نه حصری برداشته شده است و نه تدبیری به خرج داده شده است. آنچه هست بدعهدی و نقض پیمان و ادامه طلبکاری ...
ادبیات و زندگی
...؛ ورزشکاری در تخت خواب، همان طور که هنری میشو خاطرنشان کرد. وقتی حیوان می میرد، فرد بیشتر حیوان می شود و به عکسِ این پیش داوری معنویت گرایانه، این حیوان است که می داند چگونه بمیرد که از مرگِ خود حس یا پیش آگاهی دارد. ادبیات با مرگ خارپشت شروع می شود؛ آن طورکه لارنس گفت، یا مرگ یک موش کور نزد کافکا: پاهای قرمز کوچک بینوایمان گشوده برای شفقتی ترد و شکننده. به قول کارل فیلیپ موریتز (1793-1756 ...
زیر سقف دودی ؛ فیلمی با آدم های غیرمتعارف و ناشناخته
دختر و پسر الانه با نسل قبل و قبل تر، زمین تا آسمان تفاوت دارند. بله! دارند اما سرایتش ندهیم و کمدی اش نکنیم. اگر به فیلمساز برنمی خورد باید خیلی رک ادعا کرد که توی باغ نیستند و از ناکجاآباد سخن می گویند. همینطور که مشکلم با نمونه گیری فیلم جدی است. دست گذاشته روی کاراکترهایی نسبتاً غریبه و به قول امروزی ها خرمایه ناشناخته ! و این نمونه حداقلی و هرچه بینشان هست را به همه تعمیم می دهد. چنان از ...
خاطره زایمان من، حسی به رنگ آسمان
وبلاگ صبورا نوشت: صبح خیلی زود از خواب بلند شدم. گشنه ام بود. برای خودم املت درست کردم و خوردم. بعدش یادم افتاد که نباید چیزی می خوردم. برای ساعت نه صبح وقت عمل سزارین داشتم. بعد با خودم فکر کردم که تو این چهار پنج ساعت باقی مونده غذا هضم میشه. ساک وسایل خودم و نی نی آماده بود . یه بار دیگه چک کردم که چیزی از قلم نیفته . رفتم دوش گرفتم و صبحونه برای همسرم و دخترم ...
پرطرفدارترین نوشیدنی های غیرالکلی دنیا
عبارت اند از قهوه اربیکا و روبوستا. قهوه در بیش از 70 کشور دنیا کشت می شود و کیفیت ها و طعم های مختلفی دارد. قهوه نوشیدنی ای است که خواب صبح را از سر خیلی ها می پراند و خیلی ها نیز برای شب زنده داری آن را می نوشند. این نوشیدنی بین المللی سالیانه میلیارد ها دلار فروش دارد و پرمصرف ترین نوشیدنی دنیا به شمار می آید. ...
مسابقه دانستنی های انتظامی
برای شرکت در این مسابقه جذاب که هر هفته یکشنبه ها برگزار می شود، شما می توانید با توجه به متن زیر، به سوال چهارگزینه ای مربوطه پاسخ دهید تا به قید قرعه هدایایی ارزنده تقدیم شود. برای شرکت در این مسابقه می توانید پاسخ خود را به شماره 09139026414 همراه با نام و نام خانوادگی و ذکر مسابقه دانستنی های انتظامی پیامک کنید. ضمنا آخرین مهلت شرکت در مسابقه بیست و نهم تیر است. خطر خواب ...
مرثیه ای برای مریم ایران
باقر کریمی عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز در یادداشتی برای انصاف نیوز به بهانه ی درگذشت دکتر مریم میرزاخانی، ریاضیدان ایرانی نوشت: در این چند روز، این دومین باری بود که عمیقاً متأثر شدم. بار اول برای مرگ بسیار مظلومانه، دردآور و اسفناک آتنا اصلانی بود که خبرش همچون میل داغی بود که بر قلبم کشیدند. هنوز هم نمی توانم به عمق این تراژدی فکر کنم. اما بار دوم صبح شنبه بود که خبر ...
رازقتل مدیر تئاتر دهقان چه بود؟
. در آن روز ملعون که دقیقا خاطرم هست پنجم خرداد 1329 روزی که حقوق ما هنرپیشه ها و کارگردانان را می دادند به همین خاطر من در آنجا حضور داشتم تا اینکه همان پسر جوان به نام حسن جعفری روی نیمکتی در دالانی که به اتاق دهقان می رفت، نشسته بود. روی میز داخل جعبه هفت هزار تومان پول برای حقوق ها بود که دهقان به معاونش می دهد تا بین ما تقسیم کند و بعد این جوانک وارد اتاق می شود کنار دهقان می ایستد، نه روبه ...
شوهرم مچم را سر قرار گرفت!
دبیرستان را می گذراندم که با عابد ازدواج کردم. او همسر شایسته ای بود و به من عشق می ورزید. چند سال از بهترین روزهای زندگی ام را در کنار او سپری کردم، چرا که همسرم همه تلاش خودش را برای فراهم کردن یک زندگی زیبا برای من و دو دختر خردسالم به کار می گرفت. اما همه بدبختی های من از زمانی به وجود آمد که همسرم حدود دو سال قبل با یک سری مشکلات مالی رو به رو شد. او که شغل آزاد دارد، نتوانست به دلیل کسادی ...
سقف بلند آرزوی دختران سیستانی
به گزارش جهان نیوز ،ی خندیدند، می خندیدند و دنبال یکدیگر می دویدند. باد خشکی در میان لباس های پر از رنگشان می پیچید و گاه روسری شان را جابه جا می کرد، بی تفاوت به همه این ها در بازی های کودکانه شان غرق بودند. برای آن ها زندگی همین است، همین که صبح تا شب دست در دست همدیگر باشند و بخندند و بازی کنند و رویا ببافند؛ دیشب خواب دیدم معلم شدم و درس می دم، خانم معلم شده بودم! اگه تو معلم بشی، منم معلم می ...