سایر منابع:
سایر خبرها
تنها خواسته شهید حججی از سرلشکر سلیمانی
یک بار وقتی داخل تانک بودم ، تانک را زدند، همه گفتند که حتما شهید شدم اما من حتی یک خراش هم برنداشتم. بعد می گفت زهرا، لابد من یک جای کارم می لنگد ، یک جای کارم اشکال دارد که شهید نمی شوم. گله می کرد که چرا من شهادت را می بینم اما شهادت به سمتم نمی آید... آن موقع من هنوز باردار بودم ،می گفتم غصه نخور، صبر کن، حتما باید شرایطش مهیا باشد. محسن هم می گفت: من یک سقف بالای سر تو و این بچه درست کنم ...
بوسه بر پای پدر و مادر اذن شهادتش شد/ همسر یک شهید، آسمانی شدن محسن را به من بشارت داده بود/خبر اسارت و ...
اصلی شان بودم این موضوع را به کسی نگفتم، بعد از رفتنشان که این موضوع را به بقیه گفتم همه شوکه شدند که چه طور به رفتنش راضی شده ام. ادامه صحبتش وصل سفر اول به دومین سفر بود اما با فاصله دو سال و اذعان کرد: بعد از بازگشت از سفر اول قبل از اربعین دو سال پیش، از همان هفته اصرار به رفتن مجدد به سوریه را شروع کرد، اما موافقت نمی شد؛ تا اینکه با ایشان تماس گرفته شد و گفتند که قرار است نیرو به ...
یک گروگان 23 روز در چاه تاریک زندانی بود/مرگ را جلوی چشمانم دیدم
بود، جست وجو کرده، اما ردی از من پیدا نکرده بودند. بعد از نجات تازه متوجه شدم، در چاهی در اطراف دماوند بوده ام. تحقیقات برای دستگیری عضو فراری این باند در پلیس آگاهی تهران ادامه دارد. اخبار اختصاصی رکنا را از دست ندهید: اخبار زیر را از دست ندهید:
3 دختر در تله پسر پولدار
...: مدتی قبل در یکی از گروه های تلگرامی با پسر جوانی آشنا شدم. خودروی بی ام دبلیو و تیپ عالی پسر جوان که درعکس تلگرامش دیده می شد مرا به ادامه رابطه وسوسه کرد و زمانی که این جوان پیشنهاد ازدواج داد، بدون هیچ تحقیقی قبول کردم تا اینکه به بهانه صحبت در رابطه با ازدواج مرا به یک خانه ویلایی در شهریار برد و قربانی نقشه شومش کرد. با توجه به این احتمال که هر سه دختر جوان قربانی ...
او که حرف می زند پرنده ها سکوت می کنند + صوت
دبیرستانم را به پایان رساندم. کلاس اول یا دوم، جوان 13 یا 14 ساله بودم که وارد رادیو نفت ملی در آبادان شدم. البته ابتدا به صورت غیرحرفه ای در مسابقه ای شرکت کردم و بعد دیگر همکاری ام را این گونه آغاز کردم که هفته ای یک روز برنامه ای مستقل داشتم که شعر نو را معرفی می کردم و پدیده ی تازه ای بود. این هم شانسی بود که شاعری بزرگ، معلم ادبیات ما شد و ایشان مرا به دنیای ادبیات کشاند و دیگر راه من انتخاب شد ...
محسنم عاشق امام خامنه ای بود/ خبر اسارت و شهادتش را خودم به بقیه اطلاع دادم
...، من هم چون مشوق اصلی شان بودم این موضوع را به کسی نگفتم، بعد از رفتنشان که این موضوع را به بقیه گفتم همه شوکه شدند که چه طور به رفتنش راضی شده ام. ادامه صحبتش وصل سفر اول به دومین سفر بود اما با فاصله دو سال و اذعان کرد: بعد از بازگشت از سفر اول قبل از اربعین دو سال پیش، از همان هفته اصرار به رفتن مجدد به سوریه را شروع کرد، اما موافقت نمی شد؛ تا اینکه با ایشان تماس گرفته شد و گفتند ...
شهادت آرزوی محسن بود
سپاه نبود، یعنی بحث مبارزه و... هنوز در زندگی اش مطرح نشده بود، با این حال علاقه زیادی به شهادت داشت. یادم است سر سفره عقد که نشسته بودیم، به من گفت: الان فقط من و تو، توی این آینه مشخص هستیم، از تو می خواهم که کمک کنی من به سعادت و شهادت برسم. من هم همان جا قول دادم که در این مسیر کمکش کنم. در این چند سال هم همیشه همه تلاشم این بود که این خواسته ای را که سر سفره عقد از من داشت، انجام بدهم. حتی خودم ...
ماجرای نجات معجزه آسای رزمنده حشدالشعبی پس از اعدام توسط داعش + تصاویر
.. اولین ساعات صبح روز بعد بود که همه ما را با خودرو پیک آپ به منطقه ای که آن امیر داعشی دستورش را داده بود و آن را جزیره می نامید، منتقل کردند .. در مسیر ما را از مناطق مسکونی و غیر نظامی عبور دادند، در حالی که مردم به ما نگاه می کردند و عناصر داعش با پخش کردن شیرینی میان آنها، اسارت ما را جشن گرفته بودند . این سرباز عراقی روایت می کند: مقصد منطقه الرمانه شهر القائم بود که قرار بود، در ...
رفیق کشی به خاطر رابطه عاشقانه با خواهر!
هایش را باور کرده بودم. این مرد درباره روز حادثه به مأموران گفت: روز حادثه درحالی که شرب خمر کرده بودم، جلوی خانه سعید رفتم و پس از چند دقیقه او را دیدم که با ماشینش وارد کوچه شد و به طرفم آمد. اول برای اینکه با هم حرف بزنیم، سوار ماشینش شدم. او ریموت پارکینگ را زد و وارد پارکینگ شدیم. نمی دانم چرا ناگهان ترسیدم و حس کردم چند نفر از اقوامشان آنجا هستند و می خواهند به من آسیب برسانند ...
بوستان اشراق یک فضای همه چیز تمام است/توجه مدیریت شهری به عدالت محوری
نشاط بسیاری در درون من ایجاد شود. او ادامه می دهد: وقتی متوجه شدم امروز قرار است در کنار کوه نخودی ورزش کنیم سر از پا نمی شناختم چون مدت ها بود که وصف حال بوستانی که در کنار این کوه بود را شنیده بودم و می خواستم هرچه زودتر آن را از نزدیک ببینم و چه از این بهتر که در افتتاح آن باشی آن هم وقتی در حال ورزش کردن هستی!؟ آن طرف تر موتور سواران و دوچرخه سواران به اجرای حرکات نمایشی در پیست ...
تهران پسا قالیباف
پیش دارد و هیچ پروژه ای را بدون مناقصه واگذار نخواهد کرد، اما در پایان همه این حرف ها و سوال و جواب ها مرعشی از اعضا خواست تا به او رأی ندهند: اگر گزینه ای جز من نبود، شهردار می شدم. او بعد هم گفت که اگر حق رأی داشت، به نجفی رأی می داد و این یعنی تلویحا انصراف از شرکت در رأی گیری. بعد از او نوبت به محسن مهرعلیزاده رسید که با همراهان زیادی به شورا آمده بود. او برنامه مفصلی داشت؛ برنامه ای که در دو ...
بی .ام .دبلیو وسیله پسر جوان برای اغفال دختران
خواهد رابطه نزدیکی با هم داشته باشیم. من هم قبول کردم و وقتی از من دعوت کرد به باغش در شهریار بروم، قبول کردم. چون پسر جوان به من گفته بود سگ های گران قیمتی دارد و می خواهد آنها را به من نشان دهد. با خودم فکر کردم این راه آشنایی خوبی است و من هم می توانم بیشتر او را بشناسم؛ با این حال تنها نرفتم و دوستم را هم با خودم بردم. در ویلا بودیم که صدایی به جز صدای کیارش شنیدم و از ...
گول زدن دختران جوان با عکس "بی ام و"
همین برایم پیام فرستاده است. او خودش را اشکان معرفی کرد و مدعی شد که من شبیه یکی از بازیگران موردعلاقه اش هستم. پیامش باعث شروع دوستی تلگرامی ما شد تا اینکه مدعی شد به من علاقه مند شده است. دختر جوان ادامه داد: از عکس پروفایل اشکان در تلگرامش به نظر می رسید که پولدار است چرا که لباس های مارک دار و گران قیمت به تن داشت و کنار یک خودروی بی ام و که ظاهرا متعلق به خودش بود عکس گرفته بود. او ...
ارتباط خارج از عرف با جوانی داشتم که هم سن پسرم بود / وقتی شوهرم فهمید ...
مشتریان کارگاه بود با شنیدن وضعیت زندگی ام برایم دلسوزی می کرد و همین گفت وگوها به ابراز علاقه منجر شد. من که در طول 25 سال زندگی مشترک جمله محبت آمیزی از همسرم نشنیده بودم، ارتباط تلفنی ام را با آن جوان ادامه دادم تا این که همسرم متوجه ماجرا شد و آبرویم را در بین دوستان و آشنایان به بازی گرفت. همسرم مدام سرزنشم می کرد و کتکم می زد. نیش و کنایه های اقوام و فرزندانم از من یک بیمار ...
همسرم به فرزندانمان زیادی محبت می کند
.... وقتی با سارا آشنا شدم او هم همسرش را از دست داده بود و با تنها دخترش که 5 ساله بود زندگی می کرد. ما عاشق هم شدیم و خیلی زود ازدواج کردیم. تصور می کردم بعد از ازدواج با سارا زندگی خوبی خواهم داشت و فرزندانم هم سایه مادر را بالای سر خود حس می کنند. اما از همان روزهای اول زندگی مشترک متوجه رفتارها و محبت های افراطی سارا به دخترش شدم. دختر سارا به دلیل همین محبت ها بشدت لوس و بداخلاق شده بود ...
شکار مردان پولدار در شهر
خریدیم و بعد از محل دور می شدیم و به محل خلوتی می رفتیم تا او را رها کنیم چند ساعتی زمان می خواست. وقتی قربانیان را دست و پا بسته رها می کردی، به خودت نمی گفتی چه بلایی سر آنها می آید؟ متهم جوان سکوت کرد. ظاهرا یکی از قربانیان پرونده تان بشدت آسیب دیده است؟ مرد جوان سرش را پایین می اندازد و با شرمساری می گوید: عصبانی شدیم و او را کتک زدیم. دندان هایش داخل ...
معیارم همیشه قانون بوده و هست
کالج البرز در خدمت دکتر مجتهدی که خدایش بیامرزد، بودم. بعد که تعیین رشته کردیم، در دوره دوم متوسطه، ادبی را انتخاب کردم و به دارالفنون رفتم. هر سه سال را شاگرد اول بودم. در ششم ادبی شاگرد اول پسران تهران بودم. البته به خاطر این شاگرد اول شدن در دو سال پنج و شش دبیرستان مجبور شدم ریاضیات و فیزیک و شیمی را در نهایت گرفتاری و زحمت بخوانم تا نمره بالایی بیاورم. علاقه من به حقوق عوامل متعددی داشت؛ اولا ...
کارهای من باعث شد شوهرم را از دست بدهم و زندگی ام نابود شود
دیوانه می شدم. به همسرم گیر می دادم که باید کاری کند. او، که نیروی قراردادی یک شرکت بود، کاری از دستش بر نمی آمد. سر همین مسئله اختلاف پیدا کردیم. همسرم، که کلافه شده بود، بعدازظهرها به مغازۀ دوستش می رفت. بعد از مدتی، متوجه تغییر رفتارش شدم. فهمیدم معتاد Addicted شده است و موضوع را به پدر و برادرم اطلاع دادم. داغ کرده بودند و می خواستند او را به صلابه بکشند اما فایده ای نداشت. مواد مخدر Drugs صنعتی ...
قتل ناموسی در ملارد / دوست صمیمی ام با همسر و خواهرم همزمان ارتباط شوم داشت!
اینکه روزی از زبان صفر حرف هایی شنیدم که زندگی ام را تغییر داد. او مدعی بود با خواهر و همسرم رابطه دارد! با شنیدن این حرف شوکه شدم. فکر کردم شوخی می کند، اما وقتی از من خواست همسرم را طلاق دهم تا با او ازدواج کند، متوجه شدم قضیه جدی است. متهم در شرح حادثه Incident گفت: آن روز صفر از من خواست، او را با ماشین به جاده صفادشت برسانم، بین راه یاد حرف هایش افتادم. خشم همه وجودم را گرفته بود. طاقت نیاوردم ...
مشایی در جمع احمدی نژادی ها: باید سازمان داشته باشیم
ها روشنتر می شود. این وعده الهی است این بزرگترین وعده الهی است، من برای خودم می گویم این تذکره المرا لنفسه قوی، این تذکره برای خودم نیست، این تذکره الهی است و این تذکره برای خداوند است، خداوند فرمود والذین جاهدوا فینا لنهدینهم سبلنا، من الان می خواهم یک جمله از نظر خودم بسیار استراتژیک را محضر شما تقدیم کنم. یک سوال و بعد هم جواب ساده هست و البته مثنوی هفتاد من کاغذ شرح آن می طلبد ولی موجز و ...
پسرقاتل: پدرم اگر زنده بود باز هم می کشتمش!
. بررسی های مقدماتی در حالی ادامه یافت که اجساد زن 49 ساله و مرد 52 ساله ای درون یک تخته پتو گذاشته شده و در صندلی عقب خودرو به آتش کشیده شده بود. در تحقیقات میدانی مقام قضایی و کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی، تکه هایی از یک گلدان سفالی و شیشه نوشابه به همراه یک گوشی سوخته داخل خودرو کشف شد. هنوز هویت قربانیان این حادثه وحشتناک آشکار نشده بود که با توجه به سن و سال مقتولان ...
قاتل بنیتا حکومت است یا ربایندگان؟
محسن رنانی ایمیل: renaniassistant@gmail.com بخش اول: مقدمه در دهه شصت زمانی که دانشجو بودم گاهی برای مطالعه با دوچرخه به اتاقکی در باغ پدرم می رفتم. هر بار در مسیر باغ از کنار چاله بزرگی که وسط خیابان بود رد می شدم و با خودم می گفتم بالاخره این چاله خطرساز خواهد شد . چند ماه بعد دیدم این چاله با آسفالت پر شده است. گفتم بالاخره شهرداری این چاله را پر کرد ...
ازبررسی کاندیداهای دولت دوازدهم تا انتقاد از برخی نمایندگان مجلس/ائمه جمعه استانهای سراسر کشور این هفته ...
...> وی در خطبه دوم بعد از سفارش به تقوای الهی به روز حمایت از صنایع کوچک اشاره کرد و ادامه داد: مقام معظم رهبری در برنامه ششم تاکید بر حمایت از تقویت تولید داخل کردند و دولت در چهار سال اینده باید روی این مبحث برنامه ریزی دقیق کند. حجت الاسلام پارسا با بیان اینکه نباید هر چند مدتی بشنویم فلان کارخانه قدیمی ورشکست شده، تصریح کرد: بانکها به جای پرداخت سود و دلالی با تزریق پول از صنایع کوچک ...
مرد عراقی که زنی ایرانی را شکنجه کرده بود، دوباره محاکمه شد
برایم باز کرد، او را به اتاقش بردم و پس از روشن کردن تلویزیون او را در اتاق حبس کردم سپس به سراغ غزاله رفتم و او را شکنجه دادم. در ادامه تحقیقات، مأموران متوجه شدند امین در سال 81 در برلین از همسرش جدا شده است و چند سال بعد به ایران بازگشته و در اصفهان با دختر جوانی وارد رابطه شده است مدتی بعد این دختر از امین شکایت کرد و از او جدا شد، اما در نهایت قبل از رسیدگی به پرونده رضایت داد ...
حکم اعدام برای عروس شوهرکش
طرفی چند وقتی بود که به او مشکوک شده بودم برای همین گوشی را از دستش گرفتم که مرا تا حد مرگ کتک زد. من هم به او حمله کردم تا از خودم دفاع کنم. وقتی چاقو را دیدم از شدت عصبانیت بدون اینکه بفهمم دارم چه کار می کنم ضربه ای به شوهرم زدم اما زود پشیمان شدم. با دستپاچگی رفتم سراغ مرد همسایه و کمک خواستم که همسایه ها آمدند و اورژانس خبرکردند اما افسوس که خیلی دیر شده بود. از آن روز بود که سیاه بخت شدم ...
از وقتی که راز زنم را از دختر خاله ام شنیدم به همسرم بدبین شدم و...
.... او ادامه داد: من سرویس دخترخاله ام بودم و او را روزها به دانشگاه می بردم و در این بین چند بار سیما همکلاسی دخترخاله ام را دیدم و یک دل نه صد دل عاشقش شدم، یک روز علاقه ام به سیما را به دخترخاله ام مطرح کردم و او هم با خوشحالی گفت، نگران نباش من با او صحبت می کنم، خیلی زودتر از آنچه فکرش را می کردم جلسه خواستگاری برگزار شد، دو ماه بعد زندگی مشترکمان را زیر یک سقف آغاز کردیم، زندگی ...
حجت الاسلام نقویان: کسی می تواند از حجاب دفاع کند که منافع نداشته باشد و متهم نباشد
چوبی که آن را مرد زد بر نمد آن را نزد بر گرد زد انسان هایی که مثل کودکان نگاه می کنند، خیال می کنند قالی را می زنند، در حالی که با قالی که بد نیستند، بلکه گرد و غباری که در تار و پود این قالی جای گرفته، می زنند که بیرون بیاید و آنگاه مولانا برای نمونه می گوید: مادر ار گوید تو را مرگ تو باد مرگ آن خو خواهد و مرگ فساد مادر وقتی که بچه ی خود را نفرین می کند براستی طالب ...
اشک های بی امان مژگان در دادگاه + عکس
جزییات ماجرا گفت: من و همسرم زندگی خوبی داشتیم تا اینکه مدتی بود به رفتارهای بهنام مشکوک شده بودم. او مدام گوشی موبایلش را در دست داشت و پیامک می فرستاد. او کمتر از قبل به من اهمیت می داد به همین خاطر به او مشکوک شدم.صبح وقتی از خواب بیدار شدم و دیدم بار دیگر بهنام گوشی موبایلش را در دستش گرفته است شروع به داد و فریاد کردم. می خواستم گوشی را از او بگیرم و ببینم به چه کسی پیامک فرستاده است اما گوشی ...
درآمد 200 میلیارد تومانی دولت از شماره گذاری خودرو/ماجرای وثیقه قاضی زاده هاشمی برای فریدون/توضیح یکی ...
تحولات در گذر است و خبر هیچ گاه متوقف نخواهد شد؛ خبرهایی رسمی و گاه غیر رسمی؛ خبرهایی که مورد توجه قرار می گیرد یا ممکن است همه به راحتی از کنار آن بگذرند. رسانه های خبری هر یک به فراخور وابستگی جناحی خود، خبرهایی را برجسته می کنند و در مواردی هم از کنار آن می گذرند. اگر خبر به ما هو خبر موضوعیت داشته باشد، وابستگی جناحی نباید در کمرنگ و پر رنگ منتقل کردن آن تأثیری داشته باشد. رصد خانه تابناک ، جایی است که خبرهایی گاه غیررسمی و گ ...
محاکمه مهندس کامپیوترشش سال بعد از قتل یک زن/وقتی از خانه خارج شدم پوریا که همکار زنم بود جلو درخانه ...
همکاری به نام پوریا داشت که چندین بار او را دیده بودم. آن مرد خیلی شبیه به پوریا بود به همین دلیل به او مظنون هستم. او در ادامه گفت: بعد از حادثه کیف همسرم را گشتم و متوجه شدم کارت عابر بانک و تعدادی مدارک از او سرقت شده است. با انکار جرم توسط شوهر مقتول او از اتهام به قتل همسر تبرئه شد و با توضیحات او مأموران آن مرد 30ساله به نام پوریا را که مهندس کامپیوتر بود، شناسایی و دستگیر کردند. ...