خانه
سایر منابع:
با دوستان خود به اشتراک بگذارید
می پسندم
0
سایر خبرها
پایبندی به مقدسات ما را در اسارت حفظ کرد
های شهربابک، حمید رضا مستقیمی از بچه های سیرجان که اکنون کارخانه سنگ شکن در ابراهیم آباد رابر دارد، سید علی نور الدینی و احمد یوسف زاده نویسنده کتاب آن 23 نفر که با هم برنامه های فرهنگی در دوران اسارت داشتیم ، من را کاملامی شناسد، حتی در نامه ای که به صدام نوشته بود، اسم من را آورده بود و گفته بود؛ آن موقعی که مختار افروغ 14 ساله زیرکابل سربازان شما دست پا می زد، آیا این حقوق بشر شما کجاست؟ آیا ...
بدترین خبر دوران اسارت به روایت یکی آزادگان دفاع مقدس
.... اولین روزی که اسیر شدید چگونه گذشت و چه احساسی داشتید؟ سادات: من مجروح بودم و به خاطر جراحات زیادم ابتدا به بیمارستان منتقل شدم. یک نوجوان 16 ساله هنگامی که در خاک دشمن اسیر می شود، خیلی برایش سخت می گذرد و این گونه 9 سال از عمرم در اسارت سپری شد. درباره دوران اسارتتان بگویید. سادات:عراقی ها که از ما دل خوشی نداشتند بچه ها را شکنجه می کردند تا حدی ...
گلپا: منتظر مرگ هستم
یکی از روزهای بهمن ماه سال 1312 بود که صدای گریه نوزاد پسری در تکیه زرگرهای تهران پیچید. وقتی مادر و پدرش به صدای گریه فرزندشان گوش می دادند، شاید تصور نمی کردند روزی صدای او قلب میلیون ها ایرانی را به تسخیر درآورد. گلپایگانی خیلی زود به عنوان قاری قرآن در کلاسش برگزیده شد. یک سال بعد خراز و تعزیه خوان محل، به استعداد درخشان اکبر پی بردند و اصول اولیه موسیقی را به او آموختند. گلپا تحصیلاتش را ادامه می داد اما از موسیقی جدا نبود ...
نوه مصدق به فرزند کاشانی: تاریخ جواب ادعای شما را داده است با کسینجر و برژنسکی در دانشگاه هاروارد هم ...
.... خون و مدفوع قاتل در خانه بود. پلیس آن سال گفت که ما امکان آزمایش DNA نداریم، شما اگر می خواهید با هزینه خودتان این موارد را به خارج بفرستیم تا بررسی کنند. ما هم موافقت کردیم اما دیگر خبری از آنها نشد. هیچ وقت نتیجه بررسی هایشان را به ما اعلام نکردند. صحبت که به اینجا رسید، مصدق گفت: -خانم بگذارید موضوعی را اولین بار به شما بگویم. زمانی که خواهرم به دنیا آمد، من در ...
هیچ کسی نمی دانست اسیر شدم/ وقتی آزاد شدم خانواده ام بهت زده شدند
اسارت نیروهای بعث عراقی بودم، و در 19 شهریور سال 69 آزاد شدم، در خصوص چگونگی آزادی خود نیز گفت: یک روز غروب یکی از افسران عراقی به ندامتگاه آمد و گفت شما دیگر آزاد هستید ولی چون دروغ زیاد می گفتند حرفهایش را جدی نگرفتیم و توجهی نکردیم و پیش خودمان می گفتیم چنین چیزی امکان ندارد مگر اینکه معجزه شود. این آزاده افزود: دوباره بعد از چند ساعت یکی از افسران عالی رتبه بعثی ها برای بازدید آمد و ...
حیله انگلیسی برای کودتای هالیوودی
وزیر را! این اشتباهی بود که از دکتر واقع شد. و دنبال آن این مرد را دوباره برگرداندند به ایران. به قول بعضی که محمدرضا شاه رفت و رضا شاه آمد ! بعضی گفته بودند این را به دکتر که کار شما این شد که محمدرضا شاه رفت- خوب، محمدرضا آن وقت یک آدم بی عرضه ای بود و تحت چنگال او بود- او رفت و رضا شاه آمد یعنی یک نفر قلدر آمد. این ها آن وقت گفتند نمی دانستند که بعدها رضا شاهِ چند آتشه [محمدرضا پهلوی] است. این هم ...
سرنوشت مبهم 11 هزار اسیر ایرانی در عراق
27 سال از سالروز بازگشت آزادگان به کشور گذشت. به گزارش عطنا به نقل از ایسنا ، بنفشه سا م گیس در روزنامه اعتماد نوشت: پاییز 89، مهمان گردهمایی 900 آزاده دفاع مقدس بودم؛ مردانی که سال های اسارت را در اردوگاه تکریت 12 سپری کردند. تکریت 12 ، موصل 4 ، تکریت 11 ، موصل 3 ، رمادیه 10 و کمپ 7 امروز برای من و شما معنایی ندارد و حتی شاید هفته بعد، این اسامی به یادمان هم نماند و اگر هم به یاد ...
روح عاشورایی محسن حججی استمرار ندای عزتمندانه هیهات من الذّله بود
خبرگزاری مهر -گروه استانها، حجت الاسلام مسعود صفی یاری: اولین بار که تصویر شهید را دیدم ناخداگاه تمام وجودم جذب نگاه نافذ و چهره مصمم او شد. نامش را خواندم " محسن حججی " تصویر منتشر شده گویای این بود که وی اسیر چنگال دشمن است. دشمنی پلید ، سخیف ، کریه و به تمام معنا وحشی در نگاه عادی و معمولی اسارت آن هم در چنگال قبیله ای وحشی به نام داعش ، موجی از ترس اضطراب و وحشت را به همراه دارد اما در چهره و ...
روایت اولین اسیر فراری
نبود هر سه نفر قول داده بودیم همدیگر را تنها نگذاریم و با هم بمانیم، در این فکرها بودم که پرویز هم که حسابی خسته شده بود، گفت: من هم باید بروم! متعجب فقط نگاهش کردم و چیزی نگفتم... پرویز هم مرا در آن تاریکی های شب در دل کوه تنها گذاشت و رفت... باورش برایم سخت بود اما به خودم قبولاندم که آنها از من بچه تر و کم سن و سالترند و بعد از این همه سختی کم آورده اند و حق دارند و نمی توانند پاسوز منِ ...
هنوزهم آزاده و برای دفاع آماده ام
شناسایی مناطق جنگی بودم و در سال 63 در منطقه فکه در حین شناسایی منطقه به اسارت دشمن بعثی درآمدم و چهار سال را در اردوگاه های الاماره، بغداد، تکریت، موصل و رمادی عراق گذراندم و اکنون هم به مقاومت در برابر دشمن اعتقاد دارم و اگر سر به سر تن به کشتن دهیم ، از آن به که کشور به دشمن دهیم. وی بیان کرد: گاهی با دقت به مسائل اجتماعی کشور به فضای صمیمی و با اخلاص بچه ها در دوران اسارت غبطه و حسرت می ...
14 اعتراف شوکه کننده درباره زندگی بازیگر زن پس از جدایی از همسرش
کرده است و برای این که دیگران زخم هایش را نبینند مجبور بوده برخی چیزها را پنهان کرده و به مادرش دروغ بگوید. 13- او احساساتش را به بچه هایش نشان نمی دهد همه می دانیم که جولی فرزندانش را بسیار دوست می دارد و علناً اعلام کرده که برای محافظت از فرزندانش هر کار دیوانه واری انجام خواهد داد. در چند سال اخیر زندگی برای جولی بسیار سخت بوده و ازدواجش با برد پیت به بن بست خورده است. به ...
سیمین فمنیست نبود
است که حدود هشت دهه در ادبیات زندگی کرد و حدود شش دهه یعنی بیش از شصت سال شعر گفت و عمده شعرهایش غزل بود. او چه در غزل هایی که سنتی بود و چه در غزل هایی که نیمه سنتی بود و چه در غزل های دیگرش، خیلی به غزل نو نزدیک شده بود، درواقع یک جور نگاه مدرن داشت و در همه آن ها تلاش کرد تجربه های روحی و حس خود را به شکل مطلوبی بیان کند و در شمار نسبتا قابل توجهی در این غزل ها توانست به عنوان یک شاعر برجسته ...
عراقی ها می گفتند شما بسیجی ها مخ ندارید!
...> دیدارتان با خانوادتن در کجا بود؟ من17 ساله بودم که برای دفاع از مرز و بوم کشورمان به جبهه رفتم ، حال در سن 27 سالگی پس از گذشت 10 سال خیلی چیزها تغییر کرده بود، وقتی به ساری رسیدم با خانوادم روبه رو شدم که از اونها می پرسیدم که مثلا پدرم کجاست و چرا نیامده؟جواب میدادند که می آید که ینی فوت شدن وقتیکه من به اسارت برده شدم یک سوم از فامیل های نزدیکمان از دنیا رفتند . کسانی که به همراه ...
یک آسمان پایداری
با آغاز تجاوز عراق به ایران، هزاران نفر از مردم ایران، نظامی و بسیجی راهی جبهه های نبرد حق علیه باطل شدند. در طول جنگ تحمیلی در کنار پیروزی های رزمندگان اسلام که در نهایت منجر به عقب راندن رژیم بعث از سرزمین عزیزمان تا قلب عراق شد، 45هزار نفر از رزمندگان اسلام به اسارت نظامیان بعثی درآمدند. اسرای انقلابی ایران با تفکر و دلسوزی، توانستند انقلابی ماندن و امید را برای ما معنا کنند و صبوری ...
مسئولین شهرستان خلخال به دیدار آزادگان رفتند + تصاویر
. حوادی ادامه می دهد: در آن شرایط دشمن با ادوات زرهی و توپخانه سنگین و بالگرد ها ما را به اسارت گرفتند. وی افزود: پس از سه روز شکنجه توسط عوامل بعثی ها، ما را به موصل انتقال داده و در اردوگاه موصل یک زندانی کردند. او می گوید: در طول بیش از 8 سال اسارت، در خدمت رزمندگان بودم و آنان را مداوا می کردم. جوادی ادامه می دهد: سخت ترین صحنه هایی که از اردوگاه موصل به یاد دارم لحظاتی است که همرزمانم به علت ضربات سخت شکنجه بعثی ها در اردوگاه موصل شهید شدند. عکس : سید مصطفی مرادخانی انتهای پیام / خلخال ...
روزسوم بررسی صلاحیت وزیران پیشنهادی کابینه دوازدهم
...، که این موضوع نیز کی از نقاط مثبت وی محسوب می شود. با بیان اینکه اهتمام و حمایت همه جانبه از جبهه مقاومت، سپاه قدس و سردار حاج قاسم سلیمانی نیز در برنامه های این وزیر پیشنهادی نیز آمده است، گفت: این وزیر پیشنهادی برای تامین و دفاع از کشور در همه ابعاد، تامین دفاع و امنیت کشور در همه ابعاد، تجهیز مرزبانی و عمیق راهبردی دفاعی در سطح منطقه را نیز در برنامه دارد. عضو هیات ...
گزارشی از تعداد آزادگان ، شهدای آزاده و عناوین برخی کتاب ها و فیلم ها
درعملیات والفجر8 شهید شده بود به همراه حجله شهید مومنی و شهید حیدری تابش به کمک بچه ها جمع کرد. پس از آن همراه با دوستان برای گفتن تصمیم حضور در منطقه دور هم جمع شدیم. از یک محله 10 نفر با یکدیگر به جبهه اعزام شدیم. در جبهه بودیم که دوستان متوجه حضور پرویز شدند. یکی دو بار شهید چیت سازیان به سراغ پرویز آمد و به او گفت شما برگرد. فعلاً خانواده شما آمادگی حضورتان در جبهه را ندارند. اما ...
افسانه سه یار دبستانی دروغ محض است/پاواراتی یک میلیون سال دیگر هم نمی توانست ردیف آوازی را ...
می تواند بگوید هزار شاعر درجه یک دارم؟ مسئولان ما غافل شده اند. اپرای عاشورا را در دوره دولت قبلی به ایتالیا برده بودم که بی احترامی هم به رئیس جمهورمان (محمود احمدی نژاد) شده بود؛ ما دو شب اجرا داشتیم و سفرای کشورهای متعدد برای تماشای اپرا آمده بودند؛ سفیر پاکستان در ایتالیا به من گفت شما طی این دو اجرا در رم به اندازه دو سال سفر رئیس جمهورتان به امریکا برای ایران اعتبار کسب کردید. چون ما در ...
آزادگان قهرمان در قاب تلویزیون
. این اثر روایتگر زندگی جاویدالاثر سردار حاج احمد متوسلیان است که شش مقطع دوران کودکی، مبارزات پیش از انقلاب، ورود به سپاه، آغاز جنگ تحمیلی و تمرکز در منطقه کردستان، فتح خرمشهر و حضور در کشور لبنان و ربایش او توسط رژیم صهیونیستی را شامل می شود. هادی حجازی فر، امیرحسین هاشمی، فرهاد فداکار و عماد محمدی در این سریال ایفای نقش کردند. البته تا امروز همچنان خبری از سرنوشت حاج احمد متوسلیان بعد از اسارت در ...
عاشق نقش منفی هستم
اتاق خبر 24 : امیرحسین صدیق یا همان بابای زی زی گولو چهره آشنایی برای بچه های دهه 60 است. او از جمله بازیگران توانمند و خوش اخلاق سینما، تلویزیون و تئاتر است که تاکنون در فیلم های سینمایی چون میم مثل مادر ، نوک برج ، مربای شیرین ، نسل سوخته و سریال هایی نظیر معمای شاه ، آب پریا ، کتاب فروشی هدهد و... به ایفای نقش پرداخته است. گفت وگوی زیر به مناسبت اکران عمومی بیست و یک روز بعد به ...
حقایقی جالب از زندگی شخصی آنجلینا جولی
هایش تاثیر گذاشت. وی در این باره گفته است: به عنوان یک مادر این موضوع بسیار وحشتناک بود. بچه هایم را تا جایی که امکان داشت در هنگام ناهار در کنار خودم داشتم و بعد از یک روز کار سریع به سمت خانه می رفتم. فقط می خواستم که خودم را به حماقت بزنم. چنان احساساتی بودم که دیدم رفتارم با کودکانم بسیار بسیار احمقانه شده است. از اینکه می دانستم فرزندانم کجا هستند و حالشان خوب است، بسیار خوشحال بودم. ...
ماجرای رجبعلی خیاط و عاشق دلباخته
!) سؤال کردیم: آقا! شما در این کبر سن که نود و اندی سال دارید، چطور دست بر زمین نمی گذارید و بلند می شوید، در حالی که ما بچّه شما هستیم و عصا داریم؟ فرمودند: من مراقبه کردم که مکروهات را انجام ندهم و مستحبات را عمل کردم. امّا آنچه که اینان را می سوزاند، در درون است، خشیة الله! می ترسند به کفر دچار شوند. کفر چهارم چیست؟ نکند یک امر خدا را اطاعت نکنند. لذا اولیاء الهی برای همین نالان هستند ...
حکایت رمال
.... چند لحظه بعد دوباره به اتفاق برگشتند. گفتم منعی ندارد می توانید بنشینید ولی باید ساکت باشید تا تحقیق از این خانم تمام شود. در پاسخ سوالات دادگاه، قبل از این که خانمی که از وی تحقیق می شد پاسخ دهد، دو نفر دیگر همزمان پاسخ می گفتند. پس از چند بار تذکر، پذیرفتند سکوت کنند، اما تا دادگاه سوالی را می پرسید، باز به همان شیوه همصدا شروع می کردند به حرف زدن. شاکی در حالی که ...
غذای پرطرفدار اسارت
ادامه داد: نصفه شب آرام وارد خانه مان شدم، همه خواب بودند. وسایلم را جمع کردم می خواستم بیرون بروم که پدرم بیدار شد و گفت "کجا مسعود؟" جواب دادم: "من رفتم جبهه! خداحافظ!" به هر حال به مسجد رفتیم و از آنجا برای شرکت در عملیات فتح المبین منتقل شدیم که البته فقط در بخش پشتیبانی این عملیات حضور داشتم. خوش نظر گفت: دومین عملیاتی که در آن شرکت کردم بیت المقدس در کانال بیوض بود. 10 اردیبهشت سال ...
2 دهه همدلی با نیازمندان +عکس
حتی به دختر بزرگ تر آن خانم به صورت رایگان آرایشگری یاد دادم و او بعد از طی کردن دوره آموزشی برای خود سالن آرایشگری باز کرد. جالب است بگویم چند سال بعد این دختر را به صورت تصادفی در خیابان دیدم، او مرا در آغوش گرفت و حسابی گریه کرد و گفت خانم انتصاری من نیز همان راه شما را ادامه داده ام و به چند دختر نیازمند بدون هزینه حرفه آرایشگری آموخته ام. افراد نیازمند را چگونه شناسایی ...
اقتدار نظام ثمره سال های سخت اسارت آزادگان است
...> محسن گلابی نیز با حضور در این جلسه ضمن تبریک سالروز ورود آزادگان به میهن اسلامی اظهار داشت: بی شک آزادگان عزیز خاطرات تلخ اسارت را به یاد دارند، خاطرات سال های دور از وطن و خانواده و آزار و اذیت هایی که رنج فراوانی به همراه داشت. وی با بیان اینکه 140 نفر از آزادگان متعلق به شهرضا بودند، افزود: 140 آزاده به شهرضا و 30 آزاده هم به دهاقان بازگشتند که همه آن ها افتخار بزرگی برای وطن به ...
مهارت جوشکاری حاج حسین در جبهه،کارآیی زیادی داشت/فرمانده شجاع
بصیر اضافه کرد: زمانی که فرمانده تیپ بود، به خود جرأت می داد که در نیمه شب، در میان نیروها باشد. این کارش موجب تعجب همه شده بود، زیرا کسی انتظار این کارش را نداشت. برنامه شان این بود که در شب های عملیات خودشان مستقیم حضور داشته باشند و بچه ها را راهنمایی کند. محمد نژاد درپایان با اشاره به نحوه شهادت حاج حسین گفت:حاجی در عملیات کربلای 10 به طوری که مثل همیشه در خط مقدم جبهه بود، شهید شد. زمانی که با او بودم، بیشتر به معنویاتش پی بردم و دیدم که از مرگ هراسی ندارد. تازه فهمیدم تعریف هایی که همیشه از او می کردند، واقعیت داشته است. ...
ذکر امان از دل زینب(س) به ما آرامش می داد/ اسارت را نمی توان معنی کرد/ چه بگویم وقتی شنونده ای نیست!
... آقا می خواستیم با شما مصاحبه کنیم ... در چه رابطه ای !!!؟؟؟ ... خاطرات اسرای ایرانی در عراق .... تا حالا شده است یک نفر از خودت قوی تر و از لحاظ هیکل بلندتر، سیلی محکم به صورتت بزند و از دماغت خون بیاد و زیر چشمانت کبود شود... صدای بوق ممتد .... الو ... قطع شد ... انگار نفهمید من چی می گویم ... مثل اینکه ناراحت شد ... خنده ام گرفت. ...
سیل زدگان باغملک اردوگاه اسکان اضطراری ندارند
.... به کوه زدیم جهانگیر باقرپور یکی از عشایر سیل زده با بیان اینکه تابستان همیشه در این منطقه مستقر هستیم، می گوید: باران های فصلی معمولا دردسرساز هستند و هشت سال قبل هم بارندگی مشابهی که خرابی به بار آورد را دیده بودیم ولی امسال رعد و برق، بارش شدید باران و تگرگ همه به صورت همزمان و به یک باره شروع و اولین بار است که می بینم در این فصل قبل از بارندگی تگرگ بیاید. ...
آزادگان ما، وارثان شهیدانند
اندیشی در ترویج این فرهنگ در جامعه است و تأثیرپذیری فرهنگ شهر از فرهنگ جبهه و جنگ مقاومت در اسارت . هنگامه کوچ آنان که در سال های درد و فراق، دور از دیار به سر می بردند، کوله باری از خاطرات تلخ و شیرین به همراه دارند که هرکدام از آن ها، درس بزرگی از استقامت و آزادگی است. عصر 27 مردادماه 1369، ساعتی به یاد ماندنی و منظره ای فراموش ناشدنی بود. چشم ها سخن می گفت ...
