سایر منابع:
سایر خبرها
ماجرای ازدواج حضرت علی(ع)و حضرت زهرا(س)
مادر شریفش ارث می برد و به عالی ترین کمالات انسانی آراسته بود. پیش از حضرت علی علیه السلامافرادی مانند ابوبکر و عمر آمادگی خود را برای ازدواج با دختر پیامبر(ص) اعلام کرده بودند و هر دو از پیامبر(ص) یک پاسخ شنیده بودند و آن این که درباره ازدواج حضرت زهرا (س) منتظر وحی الهی است. هنگامی که حضرت علی علیه السلام برای خواستگاری فاطمه علیهاالسلام رفت، پیامبر در خانه ام سلمه بود. حضرت علی علیه ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه به آتنا تجاوز کردم و نه او را کشتم! + تصاویر
پرونده های قبلی ات کمکت می کرده... نه به خدا اینها همه دروغ است؛ ما حدود 25 سال است که با او قهریم و رفت و آمدی هم نداریم و او هم تبریز است نه پارس آباد. هر چی می گن دروغه. حال مادرت به خاطر کارهای تو خیلی خوب نیست؛ می گه روی بیرون رفتن از خانه را ندارد؛ یک جورایی خانواده ات می گویند تو آبروی آنها را هم برده ای... (پس از مدتی سکوت) مادر و خانواده ام من را می شناسند ...
درس هایی که از ازدواج حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه(س) باید گرفت
(حدود شصت جنگ اتفاق افتاده)، در اغلب آنها امیرالمؤمنین هم بوده است. حالا شما ببینید، او [حضرت زهرا علیهاالسلام [خانمی است که در خانه نشسته و شوهرش مرتب در جبهه است و اگر در جبهه نباشد، جبهه لنگ می ماند... از لحاظ زندگی هم وضع رو به راهی ندارند... در حالی که دخترِ رهبر است، دختر پیامبر است، یک نوع احساس مسئولیت هم می کند. ببینید انسان چه روحیه قوی ای باید داشته باشد تا بتواند این شوهر را تجهیز کند ...
جداسازی بحرین از ایران، زمینه ها، فرآیند و تبعات آن
.... همینجاست که شاه در بهمن 1348 با اسدالله علم وزیر دربار خودش صحبت می کند و یک جا در این گفت و گوها شاه به علم می گوید: ... به نظر تو در ادامه حل مساله بحرین، آیا ما به مملکتمان خیانت می کنیم؟ آیا آن طور که بسیار کسان در اقصی نقاط جهان گفته اند، در مرز به دست آوردن موفقیت بزرگ هستیم و منطقه را از درگیری های بیهوده و کمونیسم نجات خواهیم داد؟ که اصلاً از این گفت و گو ها حیران می مانیم!؛ بعد از ...
ناگفته های جدید مادر حمید صفت درباره قتل همسرش
حاج آقا زد. پسر من قاتل نیست؛ حتی من ندیدم که گلدان را به سمت او پرتاب کند. پس چرا هوشنگ به بیمارستان منتقل شد؟ من با پسرم از خانه بیرون رفتم و نمی دانم چه اتفاقی افتاد. فقط با من تماس گرفتند و گفتند هوشنگ در بیمارستان است. همسر شما چند روز در بیمارستان بستری بود؟ بعد از اینکه ما از آنجا رفتیم، حال همسرم بد شد و همسایه ها با اورژانس تماس گرفتند و او را به بیمارستان ...
بیانیه خانواده حمید صفت + عکس
دیگری داشته باشد؛ صحبت هایی که در صورت اثبات صحت آنها می تواند به طور کلی مسیر این پرونده را تغییر دهد. حمید قاتل نیست مادر حمید صفت زنی است میانسال، از یک سو در غم از دست دادن همسرش سوگوار است و از سوی دیگر نگران آینده و سرنوشت فرزندش. همسری داغدار، مادری نگران و زنی آشفته از حادثه تلخی که هفت روز پیش شروع شد. او صبح دیروز به عنوان مطلع به اداره آگاهی تهران رفت تا بار دیگر ...
شیطان پارس آباد: وجدانم راحت است نه آتنا را آزار دادم نه او را کشتم! + تصاویر
یه شهر دیگه؛ بعد از اون ماموران پلیس امنیت اخلاقی آمدند و به من گفتند باید بروم دادگاه؛ من هم رفتم؛ پدر دختر و قاضی در دادگاه حضور داشتند؛ بعد از حرف های پدر دختر گفتم که آن دختر رفته مسافرت و من پارس آبادم؛ چطور ممکنه باهم فرار کرده باشیم؟ خلاصه تبرئه شدم ولی 10 روز بعد خود فرانک آمد سراغم و گفت اگه با من نیایی من خودم را می کشم؛ من هم گفتم برو بکش؛ من با تو فرار نکردم؛ خلاصه بعد از یک ماه ...
راهی افغانستان شد تا اذن والدین را برای راهش بگیرد
...> داداش محمد هشت کلاس درس خواند اما متأسفانه به خاطر شرایط خانواده نتوانست به تحصیل ادامه دهد برای همین سر ساختمان کار می کرد. البته سنگ کار ماهری بود. داداش کمک خرج خانواده بود. هر چند خانواده در ایران نبودند اما ایشان ثمره تلاش و کارش را برای پدر و مادرمان به افغانستان می فرستاد. رزمنده جبهه مقاومت اسلامی محمد مشغول کار و زندگی روزمره اش بود که با شهادت دوستش تقدیر زندگی اش طوری دیگری رقم ...
اخراج منصوریان دوای درد استقلال نیست/ دوست نداشتم استقلال را 2-0 ببریم!
محمد تقوی ستاره سال های نه چندان دور استقلال و تیم ملی بعد از نزدیک به دو دهه دوری از فوتبال ایران شب گذشته در آزادی حاضر شد تا این بار در کسوت مربی با سمت مدیرفنی پدیده به مصاف تیم محبوب خود برود اما شکست استقلال و شعارها علیه منصوریان حضور این چهره محجوب در ورزشگاه را تحت الشعاع قرار داد. دوست نداشتم استقلال را 2-0 ببریم شاید گفتن این واقعیت خوب نباشد آن هم با سمتی که من ...
گفتگو با مادر حمید صفت / به هوشنگ گفت چرا مادرم را می زنی و دعوا شروع شد
. حمید نیست مادر حمید صفت زنی است میانسال، از یک سو در غم از دست دادن همسرش سوگوار است و از سوی دیگر نگران آینده و سرنوشت فرزندش. همسری داغدار، مادری نگران و زنی آشفته از حادثه تلخی که هفت روز پیش شروع شد. او صبح دیروز به عنوان مطلع به اداره آگاهی تهران رفت تا بار دیگر آن روز را برای ماموران بازگو کند. اظهارات این زن کم و بیش همان چیزی بود که حمید در جلسه بازپرسی بیان کرده بود ...
شهیدان سبکبالان مکتب ایثار و حقیقت
شیفته ایشان و راه امام می شود.وی با حضور در دعاهای کمیل دانشجویان مسلمان پیرو خط امام به امام علی(ع) علاقه مند و شیعه می شود و بلافاصله به ایران عزیمت و در مدرسه حجتیه مشغول تحصیل حوزوی می شو. در ادامه این گزارش آمده است: در سال 63 به رغم تمام محدودیت های امنیتی که برای اعزام افراد غیرایرانی به جبهه وجود داشت به هر ترفند و با اصرار فراوان از طریق لشکر بدر به جبهه رفت و در عملیات های ...
گفت و گو با - حمید ص - درباره ی قتل ناپدری اش
چیز قابل تشخیص بود و برای مثال معلوم بود که پای چشم مادرم کبود شده است. حتی یک بار پسر خودش را که ایران آمده بود با چاقو تهدید کرد. آن موقع صبح همیشه خانه بود؟ بله. او کاری در ایران نداشت و من چند بار به او گفته بودم که این تندخویی هایت از همین بی کارت است. به او می گفتم بیرون برو. کاری در یک بنگاه بگیر و مشاور املاک شود اما توجهی نمی کرد و فقط در همان آلمان یک مغازه عتیقه ...
گفت وگویی اختصاصی در زندان انفرادی ادعای عجیب قاتل: آتنا از روی پله افتاد و مرد
دوست بود؛ یک بار رفته بود سفر و به من گفت که بعد از سفر میاد اردبیل منم از پارس آباد برم اردبیل تا یک روز با هم بگردیم؛ گفتم باشه؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند "تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده" و از این حرفها؛ من هم گفتم "من اینجام اون یه شهر دیگه"؛ بعد از اون مأموران پلیس امنیت اخلاقی آمدند و به من گفتند باید بروم دادگاه؛ من هم رفتم؛ پدر دختر و قاضی در ...
توسعه انسانی مهم تر از توسعه کالبدی است
شفا آنلاین:شما روحانی زاده ای بودید که علی رغم میل پدر پزشکی خواندید و بیشتر از طبابت درگیر کارهای اجرایی شدید؟ به گزارش شفا آنلاین : در سال 1318 در اردکان یزد در یک خانواده مذهبی به دنیا آمدم. پدرم روحانی بود. تا 6 سالگی در اردکان بودم و پدرم برای اینکه ادامه تحصیل بدهد یک سال به تهران مهاجرت کرد و پیش نماز یکی از محله های تهران شد ولی چون برایشان اغناءکننده نبود به قم مهاجرت کرد و ...
قدیمی ترین پزشک یزد که سال ها پزشک شهید آیت الله صدوقی بود/ هنر نفوذ در دل مردم حتی پسرخاله شاه! +تصاویر
تهیه کن؛ چند روزی است هروئین مصرف نکردم .گفتم برادر من! اینجا مکان مقدسی است؛ اینجا بیمارستان سوانح است نه مغازه هروئین فروشی! ناراحتی داری قبول؛ ترتیبی میدهم تا صبح را راحت بخوابی. یکی دو آمپول برایش تزریق کردم بعد از دقایقی ارام گرفت.پهلویش نشستم .گفتم به سوالاتم درست جواب بده. نامت چیست؟گفت سیامک محوی هستم حدود سی و پنج سال سن دارم اهل تهران هستم و پسر خاله شاه و پدرم سپهبد ...
اعجاز قرآن کریم و ثمره ازدواج علی(ع) و فاطمه(س)
...؛ از این رو نزد او رفتند و گفتند: "اشراف قریش از دختر پیامبر خواستگاری کرده اند و پیامبر در پاسخ آنان گفته است که کار زهرا منوط به اذن خداست. ما امیدواریم که اگر تو از فاطمه خواستگاری کنی پاسخ موافق بشنوی". آن حضرت به خواستگاری حضرت زهرا(س) رفت و عرض خود را مطرح نمود. پیغمبر فرمود: "یا علی! قبل از تو دیگرانی نیز این تقاضا را داشتند، ولی هر گاه من به فاطمه می گفتم اظهار بی میلی می کرد ...
شکسته، و دوتا! | ناصر آملی
خیره شد و گفت تنهایی؟ گفتم نه، و همسر و دختر یکساله ام را که در وانت نشسته بودند، نشانش دادم. از مغازه بیرون آمد، نگاهی به اطراف کرد و برگشت داخل؛ آنگاه آدرس را تند و شفاهی داد و گفت برو! رفتم داخل کوچه، پشت مسجد، و روبه روی خانه ای با سقف سیخی- سفالی ایستادم و درب حلبی موجدارش را کوبیدم. صدای پیرزنی، گویی از ته چاهی، با لهجه ی غلیظ مازنی دعوت به درونم کرد. پیرزن روی لبه ی پله ی ...
شهیدی که طلبگی را بر پزشکی ترجیح داد
سال 64 به جبهه رفت، مدتی راننده آمبولانس بود اما وقتی متوجه شد جبهه به طلبه نیاز دارد، در این کسوت به وظایف خود عمل کرد و آخرین بار که به جبهه رفت در کربلای چهار در اثر اصابت خمپاره آرپی جی به شهادت رسید. مادر شهید فرشچی نیز در ادامه این دیدار گفت: هر هفته به نماز جمعه می رفت و اغلب نیز دنبالم می آمد تا با هم به نماز جمعه برویم. بسیار درسخوان و مهربان بودو هر لحظه از من می پرسید، مادر ...
گفت وگو با بازیکن ایرانی که با رونالدو ارتباط دوستانه ای دارد
و ما با هم آشنا شدیم. بعد هم که من به دانمارک برگشتم و دوباره بعد از چند وقت به تمرینات جوانان رئال مادرید رفتم و در این بین بازهم به دیدن رونالدو رفتم که دیگر من را به چشم دوست می دید. با هم حرف زدیم و یک عکس سلفی هم که با هم گرفتیم و خیلی مشهور شد، همانجا بود. سوار ماشین رونالدو هم می شوی؟ ما با هم ارتباط داریم ولی هیچ وقت سوار ماشین رونالدو نشدم. اینکه سوار ماشین رونالدو ...
کاش روزی بگویند موسیقی نیازی به مجوز ندارد
من چند تا کار دارم می خواهم شما بشنوید. اگر خوشتان آمد بخوانید. گفت من مشهدم می توانی بیایی؟ گفتم بله و سریع یک بلیت گرفتم و رفتم مشهد. من آن زمان جوان بودم و تجربه ای نداشتم؛ ولی ایشان آقای شجریان بودند. بااین همه با من قرار گذاشتند و آمدند فرودگاه. با اینکه می توانستند آدرس بدهند من بروم یا کسی را بفرستند. برف سنگینی هم باریده بود؛ به حدی که پرواز نمی توانست بنشیند. من خیلی حالم گرفته شد. ولی در ...
پدر ورزش صبحگاهی ایران را بشناسید +عکس
ورزش به جای دیگری می رود و مصاحبه اینطور تمام می شود: الحمدلله من مشکل یا بیماری خاصی ندارم اما فروردین سال گذشته که همسرم را از دست دادم افسرده شدم. خاطراتش که یادم می آید حسابی به هم می ریزم. واقعا خانم بود. هنوز وقتی وارد اتاق ها می شوم و می بینم چقدر همه چیز مرتب است و چقدر پرونده ها و مدارک را در پوشه های مختلف منظم روی هم چیده است. دلم تنگ می شود. به همین خاطر دکتر رفتم و فقط یک سری ویتامین ...
همت در جذبِ بازماندگان از زندگی
از کودکان بازمانده از تحصیل زاهدان به خبرنگار ایرنا گفت: تنها کلاس اول را به مدرسه رفتم و پس از آن به دلیل شرایط نامطلوب مالی خانواده مجبور شدم تا برای کار کردن مدرسه را رها کنم. سعید زابلی ادامه داد: خیلی دلم می خواهد به کلاس درس بروم و سواد داشته باشم اما فرصت اینکار پیش نمی آید و باید هر روز بیشتر کار کنم. وی افزود: کار من گل فروشی در چهار راه های مختلف از جمله چهار راه جانبازان ...
بسته خبری سه شنبه 31 مردادماه 1396
. به همین جهت بازگشت پذیری آن به شرایط اولیه خود به هیچ عنوان محدود به چند ساعت و چند روز نمی باشد و شاید تنها در خوش بینانه ترین حالت ساخت مجدد سانتریفیوژهای از بین رفته آن نزدیک به یک سال زمان ببرد ادامه مطلب را در این لینک yon.ir/p2q5s مطالعه کنید ✅ @safir_channel شبکه خبری سفیر, [22.08.17 21:10] [ Photo ] برخی رسانه های وابسته به لابی اسراییل مدعی شدند ...
او که نسخه ما را می پیچد!
شاگردان اول شهرستان بودم و سال 55 با معدل و رتبه کنکوری که کسب کردم، رشته پزشکی را در همین اهواز قبول شدم. وی ادامه داد: دو سال بعد با شروع جنگ تحمیلی به امدادرسانی در جبهه کشش پیدا کردم. بالاخره بومی استان و در معرض مستقیم جنگ بودیم. سال 62 که پزشک عمومی شدم به دلیل شرایط خاص ناشی از جنگ و نیاز به وجود پزشک جراح، رشته جراحی را انتخاب کردم و سال 67 مدرک جراحی ام را گرفتم. این ...
حمید غلامعلی: می خواهم مخاطبان قدیمی و نسل جوان را راضی کنم
این کار را بهرام شاه محمدلو (ایفاگر نقش آقای حکایتی) خوانده است. کم و بیش فعالیت های من ادامه داشت تا اینکه سال 71 قطعه مادر را به آهنگسازی برادرم علی غلامعلی در تلویزیون اجرا کردم. جرقه های موسیقی پاپ در همان سال ها زده شد و من هم از اولین ها بودم. نمی توانم بگویم اولین خواننده پاپ پس از انقلاب بودم ولی از نسل اول موسیقی پاپ پس از انقلاب هستم. البته در چند مورد نفر اول بودم؛ مثلاً من خواننده ...
مرد پولادین انقلاب خار چشم منافقین
و در این مدت به ساماندهی افراد مذهبی در چارچوب جلسات سیار همت گماشت. او در ادامه مبارزات خود با ورود سرمایه گذاران آمریکایی به ایران در فروردین 1349، مبادرت به تکثیر اعلامیه ای تحت عنوان "گامی دیگر در راه تشدید غارتگری" کرد و در اردیبهشت همان سال دستگیر شد و در زیر شکنجه های ددمنشانه دژخیمان ساواک کمرش شکست و بینایی یک چشم خود را نیز تا حد زیادی از دست داد و به چهار سال حبس محکوم شد. ...
قاتل آتنا درباره پرونده زنا و قتل چه می گوید؟ | ماجرای عصمت و فرانک از زبان اسماعیل رنگرز
؛ بعدازظهر یه آقا و خانمی آمدند مغازه من و گفتند تو که با دختر من فرار کردی بگو کجاست؛ اون با یکی نامزده و از این حرفها؛ من هم گفتم من اینجام اون یه شهر دیگه؛ بعد از اون ماموران پلیس امنیت اخلاقی آمدند و به من گفتند باید بروم دادگاه؛ من هم رفتم؛ پدر دختر و قاضی در دادگاه حضور داشتند؛ بعد از حرف های پدر دختر گفتم که آن دختر رفته مسافرت و من پارس آبادم؛ چطور ممکنه باهم فرار کرده باشیم؟ خلاصه تبرئه شدم ...
ژوان راه خودش را پیدا کرده بود
مادرش مخالف تصمیم او برای تغییر دین و سفر به ایران بود، او راه خودش را پیدا کرده بود. عزیزه می گوید: اتفاق جالب دیگر درباره برادر ناتنی کمال، سلیم رخ داد. او در دانشگاه المصطفی آلمان درس می خواند و بدون اینکه جریان شهادت برادرش را بداند، مسلمان و شیعه شده است. حاج محمد ادامه می دهد: من این را یک معجزه می دانم. چطور می تواند این اتفاق بیفتد که 2 پسرم که مسیحی بودند، مسلمان و شیعه ...
کودکان زخم خورده ای که در نبود قوانین، تبدیل به زنان و مردان جامعه ستیز می شوند
ادامه می دهد: بچه ام را به زور از بغلم درآورد و برد. آن خانواده هم هیچی نمی گفتند. باور نمی کردم که آرش با بچه مان چنین کاری کرده یعنی یک ذره هم حس پدری نداشت. بعد از چند دقیقه با خوشحالی آمد گفت: بهار می روم یک موتور بخرم. به خاطر یک میلیون تومان، بچه سه ماه هام را فروخت. جیغ کشیدم، گریه کردم، التماسش کردم که بچه ام را برگرداند. به همسایه التماس کردم. آنها می گفتند که آن خانواده رفته اند. از کجا می ...
شهید تربت جامی که پس از 18 ماه زنده شد!
بود اسم من علی اکبر و اهل اصفهان هستم و پدر و مادر ندارم و شما پدر و مادر من هستید. آزاده تربت جام تاکید کرد: برای شناسایی شهید و از نگرانی درآوردن بستگانش تصمیم دارم شهریور امسال به اصفهان بروم تا شاید نشانی از شهید پیدا کنم. رمضانی علی با اشاره به تنها آرزویش بیان داشت: تاکنون چند بار به کربلا مشرف شده ام؛ اما زیارتی که در زمان اسارات رفتم برایم متفاوت است و تنها آرزویم تشرف مجدد به عتبات و دیدن اردوگاه رمادیه می باشد. انتهای پیام/ ...