سایر خبرها
اربعین گویم دمادم تا حرم؛ ذکر تعجیل فرج در هر قدم
آمده بود و یا علی گفتیم و به راه افتادیم. تلفنم چندین بار زنگ خورده بود و من نتوانسته بودم جواب بدهم در آخر که پاسخ دادم یک خانمی گفت حاجی خدا خیرت دهد من بیشتر از 20 بار است که دارم با شما تماس می گیرم؛ تو رو به امام حسین (ع) اگر هنوز حرکت نکرده ای یک مبلغ پولی دارم می خواهم به شما بدهم که شروع کار موکب از سهم من باشد. این خانم یک میلیون به من داد و وقتی متوجه حال و روز و ...
چهل حدیث زیارت امام حسین علیه السلام در کربلا
کس نیست در روز قیامت مگر اینکه آرزو می کند ای کاش امام حسین علیه السلام را زیارت کرده بودم آن هنگامی که می بیند که با زوار امام حسین علیه السلام چه می کنند، چقدر نزد خداوند مورد کرامت واقع می شوند. (وسائل الشیعه/ ج14/ص424) 3-زیارت خداوند عَنْ أَبِی الْحَسَنِ الرِّضَا ع قَالَ مَنْ زَارَ قَبْرَ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ ع بِشَطِّ الْفُرَاتِ کَمَنْ زَارَ اللَّهَ فَوْقَ عَرْشِهِ ...
حمید سوریان سکوت خود را شکست
جهان و المپیک حمید سوریان را بشکند؟ چرا که نه؟ دوست دارم حسن یزدانی رکورد مرا بشکند و حتی طلاهای جهانی و المپیکی اش دو رقمی شود. یوسین بولت دونده افسانه ای دوی صد متر هم خداحافظی غمناکی داشت. یک جورهایی یاد تو افتادیم. نظرت چیست؟ (بعد از لحظه ای درنگ) ورزش قهرمانی نامرد و دوست داشتنی است! بالاخره نامرد یا دوست داشتنی؟! هر دو! شکست در ورزش حرفه ای ...
بسته شعری ویژه اربعین حسینی
می شود که بدون توأم حسین حالا پی نتیجه ی خون توأم حسین چل روز می شود که حسین همه شدم حیدر شدم، حسن شدم و فاطمه شدم مردم به جنگ نائبه الحیدر آمدند در پیش من، تمام، به زانو در آمدند آثار مرگ در بدنم هست یا حسین پس روز اربعین منم هست یا حسین آبی که تر نکرد لب تشنه ی تو را حالا نصیب خاک مزارت شده اخا چل روز پیش بود همینجا سرت شکست اینجا ...
روحانیت اصیل با همه پست و مقام ها بازهم روش دینی را برمی گزیند/ روحانیت سیاسی نباشد طعمه سیاسیون می شود
بگویم تو نخور، خودم بخورم یا تو نرو خودم بروم؛ این مسائل ضررهای زیادی را متوجه جامعه کرد. اولین ضربه از سوی مصادرات وارد شد یعنی اول انقلاب مصادره ها زیاد شد و پس از آن روز به روز دایره منع ها افزایش پیدا کرد و نکن نکن ها زیاد شد. لذا اعتبار از بین رفت، نشنیدن مردم جای شنیدن مردم را گرفت، بی توجهی به جای توجه به مردم غالب شد. همواره پیام داده شد که مردم ساده زیست باشید اما برخی خودشان بر مدار ساده ...
این قدر زوج ها را “کِش” می داد تا منصرف طلاق شوند/می گفت در قیامت درباره تبعیت از آیت الله خامنه ای ...
داشتن بهتر از جدایی و طلاق است. از ازدواج جوان ها بسیار خوشحال می شد، یادم هست مراسم عروسی یکی از خبرنگاران خبرگزاری ها بود که از صبح می گفت شب باید عروسی بروم. آن شب همراهش بودم، به خدا قسم با تمام عشق به مراسم عروسی آن خبرنگار رفت و هنگام برگشت نیز بسیار خوشحال بود. تسنیم: خاطره خاصی در این باره از ایشان دارید؟ شجونی: یکبار یک دختر و پسر را دید که باهم در حال قدم زدن هستند، حاج ...
سفرنامه بانوان ترکمن و بلوچ علی آبادکتول به مشهدالرضا + تصاویر
وحدت است و هیچ کسی نمی تواند این اتحاد را از ما بگیرد و این وحدت روز به روز مستحکم تر می شود. ما در در جوار امام رضا حاجاتمان را طلب می کنیم و بدون شک به خواسته هایمان می رسیم. جمیله رودینی درباره ی اولین زیارت خود می گوید: اولین بارم بود که به پابوس امام رضا(ع) میرفتم شاد بودم چون تا به حال فقط تعریف از امام و حرمش شنیده بودم ولی حالا قرار بود که خودم بروم و همه چیز را با تک تک سلول ...
ماجرای نماز خواندن رئیس سکولار یک آکادمی اسلامی روسی
عمرشان خطاب به من فرمودند: من تو را خیلی دوست دارم و الان که در حال مرگ هستم، خیلی دوست دارم تو را در حال نماز خواندن ببینم، پدرم می دانست که اگر من کاری را انجام دهم، آن عمل را تا آخر عمر انجام خواهم داد و صوری و ریا نخواهد شد. من نماز را شروع کردم. بعد از دو روز پدرم از دنیا رفت. ایشان از من خواستند که مسجد نور قازان که مؤسس و امام جمعه آن مسجد خود ایشان بود، را حفظ کنم. *این سؤال تا حدی ...
خوشی های کوچک و روزمره فاطمه معتمد آریا
صدای اکشن را می شنود، چشم ها، گلو و بدنش، پر می شود از همان خاطره کم رنگ: نگاه من به جامعه، مربوط به دوره ای ا ست که در کانون، آموزش بازیگری می دیدم. بعدش هم در دانشسرای هنر و بعد هم در واحد نمایش با همکاران و دوستان قدیمی ام، سعی می کردیم، همه چیز را در لحظه خلق کنیم. برای در لحظه خلق کردن، احتیاج به وسعت دید نسبت به جامعه ای که در آن زندگی می کنید، دارید. از مردم گفتن نقش ...
بدل محمدرضا گلزار، محمد اصفهانی و لیونل مسی
...:به روال سه شنبه های فرمول یک با اجرای سیدعلی ضیا، این هفته هم یک پرونده در برنامه پیگیری شد؛ "شهرت و شباهت" که با حضور بدل محمدرضا گلزار، محمد اصفهانی و مسی همراه بود. به گزارش خرداد به نقل از ایلنا، ضیا پیش از آغاز گفتگو با مهمانان، در سخنانی درباره حواشی برنامه روز دانش آموز توضیح داد: ما شنبه برنامه ای داشتیم که دو مهمان خوش سرو زبان در آن حضور داشتند، چند ویدئو از این دو ...
توزیع 50 هزار بروشور وصیت نامه شهدا توسط بنیاد شهید لرستان بین زائران اربعین
سال بعد قضا است که انشا الله برایم به جا آورید و فاتحه زیاد برایم بخوانید که من عاصی بودم و قرآن نیز زیاد بخوانید، تا روحم تازه شود. برادرانم را درس قرآن یاد بدهید تا برایم بخوانند و از آنها می خواهم که از خط امام و اسلام جدا نشوید و محکم و پوینده راه امام و شهدا باشید. در ضمن مرا با لباس فرم سپاه دفن کنید که حق به گردن من دارد، ببخشید و مرا حلال کنید و من نیز اگر حقی پیش کسی دارم، حلال می کنم. ...
مجنون آنم که هنوز نشناختمش
فهمیده بودم که در حال بازکردن غل و زنجیرهای مادی زندگی اش است. وی ادامه داد: روز دوم محرم زمانی که ازسوریه تماس گرفت وگفت پدرجان در آب فرات غسل شهادت کرده ام، دانستم میزبان بازگشتش در دفاع ازحرم این بار ما نخواهیم بود و او میزبانی بزرگتر ازما دارد که ما نیز آرزوی این میهمانی را خواهیم داشت و وقتی خبرمجروح شدنش را دادند دانستم رضا به آرزو ولیاقتش دست یافته وشهید شده است. فقط حضرت زینب ...
مهندس بازرگان معتقد بود که شاه بماند و سلطنت کند
. بعد از 75 روز ما را بردند پیش تیمسار آزموده و تیمسار کیهان خدیو و سرهنگ وزیری در دادستانی نظامی . سرهنگ وزیری عادتی داشت و آن هم اینکه یک ریز فحش ناموسی می داد! من یک طلبه جوان بودم و 21 سال بیشتر نداشتم. همه حرف وزیری این بود که: چرا همه دنبال آیت الله بروجردی می روند و تو دنبال نواب صفوی افتاده ای؟ ماآن زمان تنها و انگشت نما بودیم. چرا شما برای بازجویی به حضیره القدس -که ...
شنیدنی ها از معلم قرآن زندان اوین
دارالمؤمنین است، هستم. مرحوم پدرم از همان دوران کودکی همیشه دست مرا گرفته و با خود به مسجد می برد که از همین دوران بود که به شدت تحت تأثیر انوار الهی قرآن قرار گرفته و علاقه مند به حرکت در این میسر شدم. تجوید را فدای صوت نکنیم در همان دوران پیش از انقلاب اسلامی بود که استاد عباس عطری که شاید جوانان امروز ایشان را نشناسند ولی ایشان از مدرسان و معلمان خوب قرآنی پیش از انقلاب ...
چرا معلولان دادگاه ویژه ندارند
ناشنوایی نتوانسته منظورش را بدرستی بفهماند و حالا سرنوشت او را به پشت میله های زندان انداخته و اگر آخرین تلاش ها برای حسین جواب ندهد تا پایان ماه صفر ،قصاص انتظارش را می کشد. فاطمه می گوید: سال 91 بود که برای عزاداری های محرم به تربت رفته بودم و در آنجا شنیدم یکی از اقوام ما به مدت 15 روز گم شده و بعد هم خبر کشته شدن او رسید. همه می گفتند شاید چون معتاد بوده، دور و بری هایش در قتل او دست ...
فرهنگ + شهروندی
نیلوفر دوباره از جایش بلند شد، بدنش را به طرف سحر چرخاند و با قیافه ای گرفته گفت: چرا خانوم معلم به من یه ستاره داد، به تو دوتا؟ سحر هم فورا جواب داد: من چه می دونم خب. حتما من بهتر خونده بودم و سرش را برگرداند تا از پنچره بیرون را ببیند. همین وقت بود که خانم فریدونی، از توی آینه چشمش به نیلوفر افتاد و با غیظ گفت: بچه بشین سرجات! خطرناکه... چند بار بگم؟ و نیلوفر فورا سر جایش برگشت. چهره اش هنوز ...
دلنوشته های زائر اربعین
، امشب انشاءالله، زیارت را تکرار می کنیم. اینجا موکب یا همان هیئت خودمان به نام سلمان المحمدی استقرار دارد، درست در ابتدای جاده کربلا به بغداد، نمای عمومی آن نخلستان است اما ساختمان های نوساز زیادی به چشم نمی خورد. توی این کوچه، هر ساختمانی می بینم، یک بنر زده و عنوان موکب بر آن نقش بسته است هر موقع از شب از ساختمان یا داخل چادر بیرون بزنی، مردم عراق را می بینید که در حال تدارک ...
همسرایی شاعران برای جاماندها از کاروان اربعین
مصطفی مطهری راد کاروان رفت و قسمتم امسال نشده ، اربعین ،حرم باشم نشده قسمت دلم امسال پیش آقای "بی سرم "باشم کاروان رفت و قسمتم امسال نشده کربلا یتان آقا بروم تا ضریح شش گوشه گوشه ای تا دهی مرا ماوا خوش به حال شما که آنجایید خوش به حال شما که زوّارید خوش به حال شما که بعد ازاین صفت از نام کربلا دارید ...
گفت و گو با جواد علیزاده درباره زندگی و نوستالژی هایش
حال فرصتی بود که از شرایط روز فاصله بگیرم و به چیزهایی که دوست داشتم فکر کنم. همان جا بود که شروع کردم به نوشتن و کشیدن طنزهای فوتبالی، تخیلم را به کار انداختم و فقط به چیزی که خوشحالم می کرد، مشغول بودم، خب سختی های فراوانی هم داشت. حتما برای تان عجیب است که آن زمان به خاطر اعلامیه هایی که گروهک ها منتشر می کردند، کلا هر چیز چاپی و تکثیرشدنی با شک و اتهام مواجه بود، به طوری که وقتی یک کتاب را ...
لباس شهادت تک سایز است!
را دنبال می کرد و در فضای مجازی اخبارشان را پیگیری می کرد. آن روز ساعت 10 و 30 دقیقه شب بعد از چند روز دوری و بی خبری از حسین پیامی را در یکی از کانال های مربوط به شهدای مدافع حرم می خواند پیام این بود: حسین جان شهادتت مبارک مادر می گوید: دیگر حال خودم را نفهمیدم. حسین گفته بود مامان وقتی من شهید بشم کمتر از چند دقیقه در تلگرام خبر شهادتم را می بینی. همین طور هم شد. راستش فکر نمی کردم ...
بیرانوند برای حضور در تراکتورسازی با چه کسی مشورت کرد؟
تیم برد و من در آنجا درخشیدم. بعد کاپیتان تیم را دنبال من فرستادند که نگذار علیرضا از تیم برود. حیف می شود. یک سال آنجا بازی کردم و آقای کمپانی که الان مربی امیدهای نفت تهران است، مرا برای نوجوان ان نفت انتخاب کرد. من حتی وقتی برای نوجوان ان نفت بازی می کردم خوابگاه نداشتم. جایی نداشتم که شب ها بخوابم. برای خواب حدود سه ماه خانه عمه ام بودم ولی خب بیشتر از این نمی شد آنجا ماند، چون اذیت ...
بوشهر؛ شور نوحه های حماسی
را که به آن علاقمند بودم ضبط می کردم و بعد از گوش دادن، پاک می کردم. یک روز یادم رفت پاک کنم و برادرم، غلام عباس اتفاقی آن را گوش کرد و مرا تشویق کرد. سال 63 ابتدائی در جزیره خارک و در حسینیه منظریه، اولین نوحه خودش را خواند. وی می گوید: برای به دست آوردن یک نوار کاست، از خارک تا بوشهر با کشتی چهار ساعت باید طی می کردیم، چهار ساعت هم برمی گشتیم، یک روز کامل باید می گذاشتیم تا یک نوار ...
ساز هنرمندی که بیماری را از مرگ نجات داد
در زمان معینی ساز مرا بشنوند و به همین مناسبت لقب›ساعت› را به من داده بودند. اسطوره موسیقی ایرانی ادامه می دهد : شبی به اتفاق دوستانم از محله ای می گذشتم متوجه شدم که خانمی روی سکوی خانه اش نشسته و در حالیکه با شنیدن صدای فلوتم به شدت گریه می کرد به سراغم آمد وگفت دختری دارم که به سختی بیمار و در خانه بستری است و قادر به حرف زدن نیست. پزشک معالجش از بهبود او قطع امید کرد.اما زمانی که می توانست ...
پاداش خدمتگزاری به زائران اربعین حسینی
. وقتی که سیل عظیم زائران اباعبدالله (علیه السلام) از سراسر دنیا، بدون توجه به تعلق به سرزمینی خاص، در کنار هم به شوق حرم یار قدم بر می دارند، و جمعیتی 30 میلیونی خواهند شد، این هویت 30 میلیونی، با عقبه ی آن، خاری در چشم دشمنان اهلبیت و به تبع آن دشمنان اسلام خواهد بود. دشمنانی که قرآن کریم، مسلمانان را به آمادگی همه جانبه در برابر آنها دعوت می کند.[7] این آمادگی علاوه بر آمادگی در میدان ...
آقای بیرانوند! از من بشنو و حتی پیشنهاد هزار میلیاردی را هم بخاطر پرسپولیس رد کن
مطرح کردند و می کنند. شاید اگر حقیقی از پرسپولیس نمی رفت الان هم کاپیتان این تیم می شد و هم برای دومین بار جام جهانی می رفت؟ به هر حال اشتباهی بود که خودم کردم و اعتراف هم کردم. گذشته، گذشته و الان باید تلاش کنم از نیم فصل برگردم چون هنوز 28 سال سن دارم و جوان هستم. حرف خاصی داری؟ از هواداران پرسپولیس تشکر می کنم چون هنوز هم هر جا من را می بینند لطف شان را نشان می دهند. ...
پیچ عمود 1400 و نسیمی که در پرچم سرخ حضرت عباس(ع) می پیچد
خاندانش رفته بود به سرم ریخت و پیش از اینکه دستم به ضریح آقا برسد از حال رفتم .... امروز 17 آبان 1396 خوب یادم است آن روزی که در حرم از حال رفتم آقایی بالای سرم آمد و من محو تماشای صورت زیبایش بودم شاید به همین دلیل بود که در مسیر برگشت با کسی حرف نمی زدم و بهت زده مرتب به پشت سر نگاه می کردم. سه سال از آن روز می گذرد و باز هوای حرم ارباب را دارم یکبار آمدن به حرم امن تو برای من کافی نیست آقا ... کسی چه می داند شاید در این دو روز مانده به اربعین مرا طلب کنی و باز با سر به پابوست بیایم ..کسی چه می داند... 700 ...
مرگ در می زند!
بمیرم خدا کریم نیست؟ فهمیدم آدم زرنگیه و نمی شه سرش کلاه گذاشت. گفتم: راست می گی، حالا سوالت چیه؟ گفت: من از وقتی فهمیدم دارم میمیرم خیلی ناراحت شدم، از خونه بیرون نمی اومدم. کارم شده بود تو اتاق موندن و غصه خوردن. تا اینکه یه روز به خودم گفتم تا کی منتظر مرگ باشم! خلاصه دل رو زدم به دریا و صبح از خونه زدم بیرون، مثل همه شروع به کار کردم. اما با مردم فرق داشتم، چون من قرار بود برم و انگار این حال من ...
در آخرین اربعین آیت الله چه گذشت؟
گرفتار می شود! (بحارالانوار- ج75- ص120) حرف بعدی آقای هاشمی حرف رنج و اسارت اهل بیت اباعبدالله(ع) است. حرفشان به اینجا که می رسد بغض دیگر امان ش را می برد. از اینکه آن لشگر شقی اول سرها را فرستادند بعد اسراء را. از سوی دیگر هم نمی خواستند از این نمایش رعب و وحشت هم چشم بپوشند. پس منزل به منزل این دو کاروان را می بردند تا مردم بترسند و دیگر به فکر قیام نباشند. آقای هاشمی از وقایع انبار ...
گلچین اشعار حزن انگیز اربعین
شام آمدند گریه بر غم هات ای سالار دین در گلوشان حبس شد یک اربعین خیز از جا اشک ها را پاک کن در کنار خویش ما را خاک کن بعد تو ای شاهراه زندگی ای امید و تکیه گاه زندگی روز و ماه و سال ما را می کشد روضه گودال ما را می کشد... امیر عظیمی کاروان آمده و برگ خزان می ریزد باز از چشم حرم ...
روزی جنگ می شود و ما لباس رزم می پوشیم/ بی تابی ادامه دار فرزند شهید جاویدالاثر قاسمی
است به چهره اش نگاه نکردم و قلبم بسیار آرام بود که سه مرتبه یاحسین گفتم و از خواب بیدار شدم؛ سه روز بعد ساک شهید را به ما تحویل دادند. * فارس: پس از تحویل ساک شهید چه حس و حالی داشتید؟ پس از تحویل دو ساک شهید قاسمی، حالم خیلی دگرگون و خراب شده بود، لباس های شهید اعم از دستکش و کلاه و پیراهنش بوی شهید، حس هایش بوی سوریه و چفیه ای که در پیاده روی اربعین حسینی همراهش بود، بوی ...