سایر خبرها
24 ساعت زندگی یک بچه پولدار
.... برایم مهم است که یک عده به نان شب شان هم محتاجند؛ این قضیه ذهنم را آزار می دهد و تا حدی کمک می کنم ولی مسئول بی پولی این آدم ها که من نیستم. * مثلا به این بچه های سر چهارراه ها، چقدر کمک می کنی؟ یک اشتباهی که در مورد من می کنید این است که انگار با این فضاها غریبه ام و فقط از پشت شیشه ماشینم می بینم شان ولی گفتم، خانه ما منیریه است و من با خیلی از این آدم ها برخورد دارم ...
پیکر شهید بعد از 16 سال در حالی کشف شد که سالم بود
من بچه قم بودم و چگونه جان دادم (شهید شدم) و بعد گفت خواهش می کنم کمی به من آب بده که خیلی تشنه هستم. و من به چشمان محمد که می گفت آخرین لحظات زندگیم هست نگاه می کردم. صدای محمد خیلی آهسته شده بود او خیلی صدایش رسا و بلند بود، ولی دیگر خبری از آن صدا نبود. دستم را به سمت قابلمه هایی که در آن آب بود بردم و بلند کردم و به سمت محمد بردم. همه کسانی که در سلول بودند، بیدار بودند و با نگرانی ...
بوسه ی امام بر پیشانی اشلو
به گوشم! سلام آقا مرتضی، اوضاع؟ مخلص آقا محسن عزیز هستم! خسته نباشی، وضعیت؟ بچه ها تک تک سلام می رسونن، ملالی نیس، جز دوری شما! بعد انگار که گوشی را به سمت نیروهایش گرفته باشد، صدای الله اکبر و مرگ بر صدام افرادش را از پشت بی سیم شنیدم! گفتم: اشلو، وضع تلفات، تدارکات و مهمات گردانت... با آب و تاب گزارش داد: به حول و قوه اللهی ...
معامله های میلیونی بین معتادان دیجیتالی
مراقب باشید معتاد نشوید! این جمله ای است که مسئولان کافه بازار در توضیح بازی ای نوشته اند که مدت هاست به یکی از پرطرفدار ترین گیم های گوشی های هوشمند و تبلت ها تبدیل شده است؛ کلَش آف کلَنز یا همان جنگ قبایل که برعکس بیشتر بازی های اینترنتی، مخاطبانش سن و سال خاصی ندارند و بین علاقه مندانش همه جور آدمی دیده می شود؛ از بچه های 11 – 10ساله تا جوان ها و بزرگ ترهایی که دوره میانسالی را می گذرانند. ...
چند سالی بود پرسپولیس با این طراوت بازی نمی کرد
خودم نظر بدهم. امیدوارم مربیان و هواداران پرسپولیس راضی بوده باشند. البته تماشاگران پرسپولیس بعد از پایان بازی با پدیده مشهد بزرگوارانه برای تیم دست زدند و ظاهراً از عملکرد بچه ها راضی بودند، هر چند خیلی حیف شد. 3 امتیاز بازی با پدیده مفت پرید! فکر می کنی دلیلش چه بود؟ گل های بدی خوردیم. ایمان صادقی دروازه بان خوبی است اما تازه به پرسپولیس ملحق شده و همین ناهماهنگی کمی مشکل ساز ...
توضیح خانم بازیگر در خصوص عکس خبرساز پسرش
اینستاگرام بگذارم که فردایش دیدم روزنامه درآمد و تلویزیون صحبت کرد و... گفتم عرشیا اینجا جهانی شدی! گفت چرا اینکار را کردی؟ گفتم برای دل خودم این کار را کردم و نمی دانستم اینطور می شود. ولی همه استقبال کردند. بله برایش توضیح دادم که همه خوش شان آمده و گفتم اینجا به تو نمی گویند عرشیا خلیلیان، گفتند کریستیانو مقانلو، می خندید. ولی خودش هم خوشحال بود و گفت اگر دوستان ورزشی را دیدید از ...
از مصاحبه الناز شاکردوست با مجله تا سلفی خانوادگی سردار آزمون
؟؟؟ گفتم تا حالا نخوندم... گفت: اینی که من میخونم رو حفظ کن، بعد باهم یه بار بخونیم ... شروع کرد به خوندن: ای وای من... ای وای من... زرین دل شیدای من... آتش به سر تا پای من... خاکسترم کردی... چه آوردی...منم که خوب حواسمو جمع کرده بودم شروع کردم باهاش خوندن... بعد از یکی دو بیت، صداشو قطع کرد و گذاشت تنهایی بخونم... وقتی خوندنم تموم شد متوجه شدم که همه ی بازیگرا و عوامل دور ما جمع شدن... ازم خواستن ...
هافبک پرسپولیس : اعصابم خرد شد، الکی الکی نبردیم
هافبک دفاعی هستم و نهایتا 7-6 بار می توانم خودم را پشت 18 قدم حریف برسانم. اگر پاس بدهند می توانم گل هم بزنم. * گفتی هم زانویت آسیب دیده هم کشاله ات. - بله، کشاله ام درد می کرد و نمی توانستم زیاد پاس بدهم. پاس های پشت دفاع را ریز می دادم چون کشاله ام داغان بود. باور کن هر یک تکلی که می زدم اشکم درمی آمد. عجیب و غریب درد داشتم. روی غیرتم ماندم توی زمین. غیرتم که برای خودم بود ...
تاجیکستاندا هرنه بولدوخ، ائله دوخ یا هرنه باشاریردوخ، ائله دوخ/شرط توفیق ایران، بهره مندی از همه پتانسیل ...
...، بیزدن ده بیر یاد ائله ین ساغ اولسون اجازه بدهید با عنایت به تقارن ایام فاطمیه با نوروز و عشق و ارادت مردمان کشورمان به بزرگ بانوی اسلام عرض ارادتی بکنیم به اهل گرامی ترین خانه و خانواده تاریخ اسلام، خانه ای که در آن، پدر، علی است؛ مادر، فاطمه؛ پسران، حسن و حسین؛ و دختران، زینب و ام کلثوم سلام الله علیهم اجمعین. خلاصۀ همۀ فضیلتهای انسانی و ارزشهای ماورایی را در زیر سقف خانۀ علی(ع ...
24 ساعت زندگی یک بچه پولدار/ ماهی 40 میلیون پول تو جیبی می گیرم
؟ خب منم آدمم. برایم مهم است که یک عده به نان شب شان هم محتاجند؛ این قضیه ذهنم را آزار می دهد و تا حدی کمک می کنم ولی مسئول بی پولی این آدم ها که من نیستم. * مثلا به این بچه های سر چهارراه ها، چقدر کمک می کنی؟ یک اشتباهی که در مورد من می کنید این است که انگار با این فضاها غریبه ام و فقط از پشت شیشه ماشینم می بینم شان ولی گفتم، خانه ما منیریه است و من با خیلی از این ...
نسل جدید تعریف مشخصی از سینما ندارد/اندازه هایمان را نمی شناسیم
تلویزیونی است و به بهترین شکلش این کار را انجام می دهد، چه کسی براساس ادبیات دراماتیک کار می کند و چه کسی فقط فیلم بفروش می سازد . پس همه چیز قرار و قاعده داشت و به همین دلیل بسیاری در کار خودشان موفق بودند و به اوج می رسیدند. یادم می آید سالیان سال، رسول ملاقلی پور فیلم هایی در اوج می ساخت، چون در زمینه جنگ بهتر از هر کسی فیلم می ساخت. در فیلم هایش روابط عاطفی و مسائل اجتماعی هم وجود داشت اما مسیرش ...
از تهیه ترشی تا همسر جانباز شدن / در کنار موجی مهربان
دوخت و دوز لباس های رزمندگان. عموی من هم هر چند وقت یک بار یک کامیون پر از وسایل را به جبهه های جنگ می رساند و چند باری به جبهه اعزام شد. خدا پاداش حضور در پشت جبهه ماندن من را هم داد و در نهایت همسر یک جانباز شدم. از خدا خواستم جبهه برود اما شهید نشود زمان ازدواج 13 ساله بودم و حسن 18 ساله. آن زمان چون سن من کم بود ما را عقد نمی کردند. برای همین ما را به داد سرا بردند و آنجا ...
گفتگو با قاتلی که زنی را مقابل چشمان فرزندانش کشت/قاتل:به آخر خط رسیده بودم
...، چون همه آنها معتاد بودند و شیشه و متادون مصرف می کردند. علاوه بر این پسر بزرگم مدتی قبل دچار 80 درصد سوختگی شده و 20 میلیون تومان هزینه درمان او کرده بودم، همه اینها با هم جمع شده و خسته ام کرده بود. به آخر خط رسیده بودم. چه شد که پسرت سوخت؟ کتری آب جوش روی صندلی و کیسه برنج کنار آن بود، بچه از کیسه برنج بالا رفت و صندلی را گرفت که ناگهان آب جوش رویش ریخت و سوخت ...
خاطرات جالب بهترین دروازه بان سال فوتبال
عامل جالب بود و آمد از من پرسید : تو بچه کجایی؟ گفتم لرستان گفت شب ها کجا می مانی؟ گفتم دور میدان آزادی و در کارواش. این را که شنید مربی را صدا کرد و پرسید که چرا نگفته اید که بچه ها خوابگاه ندارند؟ و قول داد که خوابگاه فراهم شود اما باز هم خبری نشد و تا مدتی خوابگاه نداشتیم. بعد از آن یک نفر به من پیشنهاد داد که یک جا به تو خانه می دهیم ولی باید کاری انجام بدهی. گفتم چه کاری؟ گفتند رفتگری. ...
باز هم گلی به جمال کیمیایی و فرمان آرا ...!
که در ردیف اول نشسته اند، از کسانی هستند که در چهار سال گذشته به شکل های مختلف برای آقای شمقدری خوش خدمتی کرده اند. با خودم گفتم پس آن رفتارها چه بود؟ تویی که وقتی بسیاری از سینماگران قبول نمی کنند داور جشنواره شوند، داوری را می پذیری، چرا الان حس می کنی دوران جدیدی آغاز شده و باز باید در صف اول باشی؟ اما مانی حقیقی که متوجه کنایه ی سنگین فرمان آرا به خود درباره ی پذیرش داوری جشنواره ی ...
درخواست وزارت خارجه برای عملیات در عراق
الکترونیکی هواپیمای خود را در رادار دشمن از یک هدف به چند هدف تبدیل می کردیم؛ که دشمن در اینگونه موارد با سردرگمی مواجه شده و توانایی ردیابی را به طور کلی از دست می داد. **"جنگ در جنگ" مسئله ای که بامبرهای نیروی هوایی در دوران دفاع مقدس با آن مواجه بودند همچنین از جهتی دیگر ما یک دستگاهی به نام "هارد" که از آن در جنگ الکترونیک استفاده می شد را در اختیار داشتیم، این دستگاه که مختص ...
علامه محمدتقی بهلول و قیام تاریخی مسجد گوهرشاد
مرحوم بهلول هم همین طور. ایشان با داماد ما، مرحوم حاج شیخ احمد سعیدی قوچانی دوست بود و من چند بار که به قم رفتم، ایشان را در منزل همشیره دیدم. بعد از فوت مرحوم آقا هم گاهی که به مشهد می آمد، سری هم به ما می زد. هیچ وقت در جایی ساکن نبود. * هنوز منبر می رفت؟ نمی دانم، ولی یک بار در روز جمعه ای در منزل جلسه روضه داشتیم و همه جای خانه پر از جمعیت بود. حاج شیخ احمد سعیدی قوچانی در ...
ما دقیقا چند نفر را کشتیم؟
.... ساعت 10 صبح لویس می گوید به احتمال فراوان قبل از اینکه ما به تینیان برسیم، ژاپنی ها تسلیم می شوند. او در گزارش خود یک چیز دیگر را اضافه می کند: همه یک چرت خوابیدند. همه شما را دوست دارم. آکی هیرو دو بار از رودخانه اوتا بیرون آمد تا دوباره به داخل آب بپرد و درد سوختگی هایش را کم کند. او یکی دیگر از بچه های مدرسه به نام توکوجیرو هاتا را نیز در رودخانه اوتا دیده است ...
بگومگوهای خانوادگی در تلگرام
رکوئست داشتم، اون وقت با تو ریلیشن شیپ زدم.. هامون: پس لابد این من بودم که توی چت می گفتم بیا خواستگاریم وگرنه پوک های عباس آقا رو لبیک میگم! بعدشم به اد رکوئست نیست که... پنج هزار تا فرندت شد یه بار مطلبی ازت شیر کنن؟ مهشید: بیا برو پیج اکرم خانم رو ببین چه خبره... همش سفره... یا سانفرانسیسکوئه یا لاس وگاس... تو والِ اینستاگرامِ منو تباه کردی... هامون: حیفِ من که ...
چند ساعت هم نشینی با حاج محمدرضا طالقانی، پهلوان پایتخت
اینطور پاسخ داد: هفته پیش خانم... می گفت بعد از حسن آباد قم، چند تا خانواده هستند که 3 ماه است شب ها نان و سیب زمینی می خورند. با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم به آن جا برویم و مقداری غذا برایشان ببریم. پدر خانواده هم زیر لب بدرقه شان کرد: بروید به سلامت، خدا خیرتان بدهد. طالقانی که لبخند رضایت کاملا روی لبانش نشسته بود، دوباره شروع به صحبت کردن کرد: اینکه زن و بچه ام اینطوری به فکر مردم ...
انتشار خاطرات تکاوران نیروی دریایی در خرمشهر
...> - بله. خودم پرواز و شلیک هواپیماهایشان را دیدم . - داری تسویه حساب می کنی؟ - بله قربان . - آهی کشید و گفت: می خواهی بمانی یا بروی؟ فکر همه چیز را کرده بودم و بزرگ ترین و حساس ترین تصمیم زندگی ام را گرفته بودم. گفتم: فکر می کنید می توانم بروم؟ تو بازنشسته شده ای. می توانی بروی . در حالی که سعی می کردم بغض گلویم را فرو بدهم و بر ...
شاعری که مقهور سیمین بهبهانی نمی شود!
فاتحه نمی چرخد و دست خودم هم نیست. این را دیگری گفته اما خود آقای قزوه سرانجام فاتحه خوانده ! لابد اگر سیمین بهبهانی از مرحوم حسین منزوی جلو می افتاد و با او مسابقه می گذشت، یا شعرش را داریوش نمی خواند و به جای این که در پیری جوانی کند مثل بسیاری از مردم دچار پیری زودرس می شد زبان همه شان از ابتدا به فاتحه می چرخید . اتفاقا در مراسم تشییع جنازه شاعر حضور هزاران ایرانی علاقه مند و احترام ...
از فوتبال و والیبال تا تلاشی یک ساله برای کنکور
. سین:تصور عامه اینه که کسی رتبه 4 اورده حتما همش سرش تو درس و کتاب بوده؟ جیم:نه من که اینجور نبودم تفریح هاتم محدود بود اما اینجور نبود که همش سرم تو کتاب باشه. سین : دوران تحصیل در چه مدارسی تحصیل کردید؟ جیم :دبستان غیرانتفاعی بودم اما راهنمایی دبیرستان تیزهوشان سین : به چه درس هایی علاقه داشتید؟ جیم :فیزیک و زیست سین ...
باید مرد باشی
.... برای خودت هم دعا کن. از خدا صبر بخواه. دیگر من را نخواهی دید. برگشتن مبادا گریه کنی، ناراحت بشی، تو قول دادی به من." گفتم: "من فکر می کردم تو الآن تو راهی داری می آیی." گفتم: "به همین راحتی؟ دیگه تمومه؟" گفت: "بله. پس این همه باهم حرف زدیم بیخود بود؟ از خدا صبر بخواه. ارتباطت را با امام زمان بیشتر کن." او حرف می زد و من این طرف گوشی گریه می کردم و توی سر خودم می زدم ...
دنیاعزت مردم ایران را لمس می کند/از تهدید نمی هراسیم
که 777 روز پیش در مصاحبه عنوان شد ، با طرح این موضوع که چرا ایران مذاکره را انتخاب کرد و آن را جدی گرفت، اظهار داشت : آنچه من آن روز فکر می کردم این بود که ملت ایران در همه صحنه ها موفق بوده و امکان پذیر نیست که این ملت در صحنه ای شکست بخورد و یا تسلیم شود اما همان وقت گفتم پیروزی در سایه حمایت مردم، رهبر معظم انقلاب و تدبیر دولت، امکان پذیر است. دکتر روحانی ادامه داد :در مقام عمل هم دیدیم که ...
پنجِ پنج عاشورای مردم اراک بود
است و وقتی که بلند شدم، در انفجارهای بعدی مجروحیت یافتم. از شدت انفجار به هوا پرتاب شدم و چند ثانیه ای روی هوا بودم. وقتی که به زمین افتادم تا مدتی فکر می کردم پاهایم جایی آویزان است! چراکه هیچ حسی نداشتند. همه جا را گرد و غبار فرا گرفته بود. اولین نفری که بالای سرم آمد، برادرم بود. مدتی می شد که از خارج کشور برگشته و در اراک ساکن بود. برادرم با دیدن بمباران کارخانه خودش را رسانده بود. یک شهید در ...
ما اطلاعاتی بودیم و بالطبع فضول!
... خب، ترسیدم! جمع کنید بیاورید ببینم چند تایش را می توانم ببرم. تقریبا دوازده سیزده نفر از شهدا را جمع کردیم و چیدیم پشت وانت و به خاطر اینکه سنگینی نکنند و نیفتند از هر طرف محکم با طناب بستیم. رحیم گفت: من که گفتم نمی برم به این خاطر بود که حالا با آن سرعت که باید این پشت را رد کنم، اگر فنر منری بشکند آن وقت همه مان می مانیم توی راه. خودش خوب می دانست که این حرفش مشتری ندارد. سپردم وقتی رسید ...
روایت کفشدار مسجد گوهرشاد از جنایت رضا خانی
.... من کفش هایم را پوشیدم و گفتم که بیکار هستم بروم وضو بگیرم و نماز بخوانم. آقای متولی و یک سرهنگ بود که آمدند و همه نشستیم مشغول ذکر و دعا شدیم. در این بین خبر اوردند که بهلول کشته شده است و مردم با سنگ بطرف قشون حمله کرده اند و چند نفر کشته شده اند و نعش آنها توی صحن افتاده. بلند شدم با خودم گفتم بروم ببینم بهلول کشته شده رفتم دیدم نواب احتشام توی حرم افتاده و حالش بهم ...
گفتگو با نجات یافته ای که از 6 سالگی معتاد بود!
مراجعه به کنگره فهمید اگر جایی بتواند مشکلی را که او دارد حل کند، همین کنگره است. به همین دلیل مسافت 800 کیلومتری شهر خودش تا تهران را طی کرد و در خیابان سهروردی به دنبال زندگی تازه اش گشت: به سرعت مراحل درمانم را پشت سر گذاشتم. همان موقع با خودم گفتم عده ای کاشتند من برداشتم. حالا من باید بکارم و عده ای دیگر بردارند. به همین دلیل وارد کنگره شدم و تصمیم گرفتم آنجا کار کنم. بعد از آزمون کمک ...
ملاک های شیعه چیست؟
آمد بر سر قرآن نیاید، رسول خدا به امر خدا وصی تعیین کردند. در روایاتی که در منابع شیعه و سنی آمده پیامبر می فرماید بعد از من 12 خلیفه اند. البته درباره اینکه این 12 نفر چه کسانی هستند میان شیعه و سنی اختلاف است. شیعه یک انشعاب از اسلام نیست. شیعه از نظر ما پایداری بر سر اسلام پس از پیامبر(ص) است. برای اینکه اسلام پس از پیامبر(ص) همان اسلام زمان پیامبر(ص) باشد. پس اگر کسی شیعه را این ...