سایر منابع:
سایر خبرها
تصمیم جنون آمیزعروس
نوشید و پس از مکثی کوتاه با صدایی گرفته شروع به صحبت کرد: از ازدواج من و بیتا دو سالی می گذرد. اما سرنوشت برای ما طوری رقم خورد که حتی یک روز خوش هم نداشتیم. دو ماهی به مراسم ازدواج مان مانده بود که کارم را از دست دادم. هرگز فکر چنین روزهای سختی را نکرده بودم. آه در بساط نداشتم که حتی بتوانم پول پیش یک خانه کوچک را جور کنم. به همین دلیل با اصرار پدرم، جهیزیه بیتا را در یکی از اتاق های خانه پدری ام ...
خشونت علیه زنان؛ چهاردهمین آسیب اجتماعی کشور
حمایتی هستند که در آنها مادر و فرزند از هم جدا نمی شوند تا استرس کمتری به مادر وارد شود و آنان می توانند فرزندان پسر کمتر از 12سال و فرزندان دختر بدون محدودیت سنی را همراه خود به خانه های امن بیاورند، مدت اقامت در خانه های امن نیز چهار ماه بوده که قابل تمدید است. وی درخصوص خدماتی که در این خانه ها ارائه می شود نیز گفت: در خانه های امن، خدماتی مانند مددکاری اجتماعی، روانشناختی و حقوقی در سطح فردی ...
راز کشته شدن سلطان سیمان
! گردنبند مخصوص مرداد سال 1357 در حالی که دوران سربازی را می گذراندم و در عین حال که افسر نیروی هوایی بودم مأمور خدمت در سازمان ورزش شدم. برای این سازمان نشریه تخصصی منتشر می کردم. در یکی از روزهای مرداد سال 57 دکتر مصباح زاده، مدیر روزنامه کیهان را ملاقات کردم،هنوز احوالپرسی نکرده بودیم که در گوشم گفت: ضعیف فکر! (همیشه مرا با این نام صدا می کرد!) داستان سقوط ابتهاج به رودخانه جاجرور ...
آمار می سازم چون متخصص اش هستم
کند؟ مگر در خانواده ها پدر و مادر نمی بینند که پسرشان ابرو برمی دارد؟ مگر شما نمی بینید؟ البته الان که فکر می کنم می بینم کم گفته ام و آمار، خیلی بیشتر است. چند درصد؟ درصد نمی گویم ولی می دانم بیشتر شده است. برای پی بردن به سند حرف من کافی است فقط بروید میدان ونک بایستید و بشمارید و ببینید که از هر 100نفر پسر چند نفر، از لوازم آرایشی استفاده کرده اند. قبول دارید با ...
کودکان دستفروش مترو از خواسته هایشان می گویند
شعار سال : وقتی از او می پرسم که می داند سه معاون اول رئیس جمهور سوار مترو شده و با یکی از کودکان دستفروش همچون او هم صحبت شده و دستور داده است تا به مشکلات کودکان کار رسیدگی شود و گزارشی از خواسته هایشان از سوی مسئولان دفتر او تهیه شود، خیلی عادی جواب می دهد که هم اسحاق جهانگیری را می شناسد و هم خبر دارد که او سوار مترو شده و با چند نفر ازجمله یک کودک دستفروش صحبت کرده است. می پرسم اگر تو جای آن کودک بودی چه چیزهایی به او می گفتی و می خواستی؟ خیلی بی تفاوت و نه چن ...
طعم گس فقر زیر خرمالوهای کن
سوارکرده و اسمش را گذاشته خانه ! خانه ها یا مجردی اند یا متأهلی، اما تعداد مجردها بیشتر از متأهل هاست. به گزارش عطنا ، به نقل از ایران : پشت سر زنش خیلی حرف بود، می گفتند با یک نفر رابطه داشته، چند ماهی بیشتر از عقدشان نگذشته بود که، کسی باورش نمی شد. یک روز وسط همین کوچه به جان هم افتادند، یارعلی تا جا داشت روی کمرزن، چمباته زده بود، زن بیچاره زیر دست و پا فقط جیغ می زد. ...
دانشجوی پسری که برای دید زدن با لباس زنانه وارد بخش زنانه شد
شود که در کوچه و خیابان و یا در مجالس مهمانی Party به زنان یا دختران چشم دوخته ای تو را با کمربند کبود خواهد کرد. این حرف ها همواره آویزه گوشم بود و از ترس این که مبادا پدرم مرا در کنار دختری ببیند حتی جرات بازی کردن با خواهرم را نداشتم. اگرچه در خانه ما از ویدئو و یا ماهواره خبری نبود اما مادرم اجازه دیدن فیلم های خارجی را نیز به ما نمی داد. وقتی بزرگ تر شدم این شرایط سخت تر هم شد به طوری که همواره ...
محاکمه پسر 16 ساله به خاطر قتل پدر و مادرش!
خانواده ام از من بخواهند رابطه ام را با مهدی قطع کنم. البته مهدی مشکل دیگری هم داشت و آن اینکه مدام با پدر و مادرش دعوا داشت. او خیلی وقت ها از پدرش کتک می خورد و در این باره با من درد و دل می کرد. با این وجود من ترجیح دادم به جای گوش دادن به حرف پدر و مادرم دوستی ام را با مهدی ادامه بدهم. یک روز که به خانه مهدی رفته بودم مادرم با خانه آنها تماس گرفت و به مادر مهدی گفت که اگر مهدی به دوستی اش با من ...
چرا مردان به زنان خیانت می کنند؟
. این جدایی برای هر دوی ما خوب بود. البته می دانم کار من به هیچ وجه اخلاقی نبود اما در تنهایی هایم تنها چیزی که می توانست به من آرامش دهد یک همزبان بود. اعتراف چهارم: رابطه اشتباه من با نامزدم در دانشگاه آشنا شدم . ما از همان ترم اول با یکدگیر دوست شدیم. پس از فارغ التحصیلی، هر کدام از ما به شهر خودش برگشت اما پیش از آن با هم نامزد کردیم. من تقریبا همه آخر هفته ها به شهر او ...
مونولوگ: خاطره اکبر عبدی از بازی در فیلم خوابم میاد
برای فیلم سینمایی خوابم میاد من شرطی . داستانش از این قرار است که رضا عطاران یک روز آمد خانه ما و گفت می خواهم در فیلم من بازی کنی .گفتم چه نقشی باید بازی کنم؟ گفت نقش مادر من را!....خب من اولش تعجب کردم و فهمیدم قراره مامان رضاعطاران بشوم و گفتم شوهرم کیست؟ گفت ناصر گیتی جاه.من با رضا عطاران شرط گذاشتم. گفتم میام گریم می شوم، وقتی مردم و خودم و شما پذیرفتیم که واقعا مادرت شدم، قبول می کنم که این ...
دختر هتلدار 21 ساله پولداری که الکی الکی زندگی اش را ...
روانم را به هم ریخته است و به زنی گوشه گیر تبدیل شده ام به کارشناس و مشاور اجتماعی کلانتری گفت: پدرم یکی از ثروتمندترین افراد شهر است و درآمد زیادی دارد ولی از زمانی که به خاطر دارم پدر و مادرم مواد مخدر مصرف می کنند. آن زمان که وارد مدرسه ابتدایی شدم آن ها ماده ای سیاه رنگ به نام تریاک مصرف می کردند. ولی پدرم مدام برای سرکشی از مراکز تجاری اش بیرون می رفت و بیشتر اوقات را نیز در دفتر ...
زنم وقتی من بیرون بودم مرد غریبه ای را به خانه آورده و میگوید متمدن باش
فشار قرار دادن من، آزادی Freedom عمل بیشتری به دست آورد. دیگر زندگی ام در حال متلاشی شدن بود که متوجه شدم همسرم در یکی از شبکه های اجتماعی با فردی به نام مجید آشنا شده است. همسرم دیگر راه خطا را در پیش گرفته بود و از دست من هم کاری بر نمی آمد. به همین خاطر چند روز قبل با حالت قهر از منزل خارج شدم و به منزل پدرم رفتم. اما باز هم برای دیدن فرزندانم دلتنگ شدم و با نصیحت های مادرم به منزل بازگشتم تا ...
می گفت برای من دعای شهادت کن
ناگهان راهی شده بود؟ اتفاقاً همین را از علی پرسیدم، گفت: در خانه نشسته بودم که دوستان به من زنگ زدند و گفتند تروریست ها می خواهند حرم عمه سادات را خراب کنند. اگر می خواهی به جنگشان برویم بیا فلان جا. من دو دست لباس برداشتم و رفتم پیش دوستانم. آن لحظه اصلاً حال و روز پدر از یادم رفت. کلاً فراموش کردم که بابا فوت شده است. همان شب با همراهی و هماهنگی بچه ها رفتیم. ابتدا مدت 20 روز آموزش دیدیم و بعد ...
آشنایی با جنیفر لارنس بازیگر زن جذاب و بدون حاشیه هالیوودی + عکس ها
سال های 2007 و 2009 پخش می شد و نخستین حضور سینمایی او, نقش مکملش در فیلم “گاردن پارتی” 2008 بود. شهرت را از طریق بازی در فیلم “زمستان استخوان سوز” 2010 که به اسکار راه یافت تجربه کرد. در فیلم سینمایی “مردان ایکس: کلاس اول” 2011 نقش میستیک را ایفا نمود, فیلمی که دنباله های دیگری بر آن ساخته شد و لارنس نقش میستیک را در انها ادامه داد. شهرت لارنس با ایفای نقش کتنیس اوردین, در ...
نقشه 2 نوجوان برای جنایت هولناک
مادرم در خانه تنها بودم، به او قرص خواب آور خوراندم و بعد با همدستی سعید و با استفاده از شال، مادرم را به قتل رساندم. متهم درباره دومین قتل گفت: چند دقیقه گذشته بود که زنگ خانه به صدا درآمد و پدرم وارد شد. او جسد را ندید و من چند قرص داخل شربت انداختم و به پدرم دادم. او بعد از نوشیدن شربت بی حال شد و درست در همین زمان بود که سعید شال را دور گردن پدرم انداخت و او را خفه کرد. بعد از آن بود ...
7 سلبریتی مشهوری که از آنجلینا جولی بیزارند + عکس ها
وجود آمدن عبارت برانجلینا شد و خیلی زود مشخص گردید که برد پیت و آنجلینا جولی به هم نزدیک شده اند.. تیم آنیستون در برابر تیم جولی بسیار جنجالی شد و حتی تیشرت هایی با طرح هایی از رویارویی این دو به بازار عرضه شد. وقتی که آنجلینا علناً اعلام کرد که برای همکاری با برد پیت عجله دارد آنیستون سخنان وی را تقبیح کرد و بعد از مدتی اعلام کرد که این دو از اعتماد او سوء استفاده کرده و باهم وارد رابطه ...
پرداخت حق ویزیت با رطب، گوجه، پیاز یا غذاهای محلی
بارداری به من مراجعه می کرد که 15 ساله بود. من تازه به این به منطقه آمده بودم و آن روز تنها پزشک منطقه من بودم و خدا را سپاس توانستم فوری وضعیتش را روبه راه کنم. حدود یکی دو هفته بعد که به دیدنم آمد؛ نگاه کردم حالش خیلی خوب هست و وقتی نوزادش را نگاه کردم و هنگامی که که اظهار کرد: ممنون که جانم را رهایی دادی و پدر و مادرش از من تشکر نمودند. واقعا احساس خوبی داشتم که با حضورم موجب کمک به یک مادر باردار ...
مجازاتی متفاوت برای نجات یک مجرم مواد مخدر
انجام دادم. خیلی دوست دارم زندگی من درس عبرتی باشد برای تمام جوان های کشورم. یک لحظه غفلت داشت تمام زندگی ام را نابود می کرد. اگر کاری نمی کردم دیگر نمی توانستم مثل گذشته زندگی کنم. اعتیاد به جز نابودی هیچ چیز دیگری ندارد. چند وقت است ازدواج کرده ای؟ یک سال و نیم است که ازدواج کرده ام و با مادر و همسرم در یک خانه اجاره ای زندگی می کنیم ولی دیگر هیچ گله ای ندارم و خدا را شاکرم ...
اعتراف وحشتناک پسر 17 ساله تهرانی به قتل پدر و مادرش
مردم نیوز : عصر دوازدهم شهریور ماه سال 95پسر 17ساله ای به نام محمد که همراه خواهرش از گردش به خانه برگشته بود با پلیس Police پردیس گرفت و از مرگ مشکوک پدر و مادرش خبر داد. وی به ماموران گفت: من و خواهرم صبح زود از خانه بیرون رفتیم اما وقتی برگشتیم متوجه بوی شدید گاز شدیم. پدر و مادرم به خاطر نشست گاز فوت شده اند. بررسی های اولیه نشان می داد این زن و مرد به خاطرپارگی شیلنگ گاز آشپزخانه ...
اصلاح طلبان چه کسی را حصر و حبس خانگی کردند؟
رفع حصر و نامه به سید محمد خاتمی اشاره می کند که نتیجه ای به بار نداشته است. وی همچنین به تذکر کتبی خود و چند تن از نمایندگان مجلس در دی ماه سال 81 به سید محمد خاتمی نیز اشاره دارد. (8) اکبر اعلمی: دولت خاتمی و شورای عالی امنیت ملی تحت ریاست او رسماً و عملاً در حبس خانگی آیت الله منتظری مشارکت داشتند. 2. مجید انصاری معاون پارلمانی دولت اصلاحات؛ مجید انصاری نیز به عنوان ...
حاج آقای عبودیت عبد خالص خدا
میده؟ حاج آقا عبودیت می فرمودند: یک تاجری بود به نام محمدعلی دزفولی چند ماه یک بار از اهواز میامد اصفهان جنس بخرد. وقتی این می آمد بازار، همه قیمت ها را پایین می گفتند تا محمدعلی ازشون بخرد. (کم فروشی می کردند) حالا به نظر شما این ها روزی بده و رازق رو خدا می دانستند یا محمدعلی دزفولی! محبوب حقیقی خداست حاج آقا عبودیت می فرمودند ...
تغییرات اجتماعی جدید در بساط زنان دستفروش
سؤالات پاسخ دهند و بعد هر چه سریع تر به کارشان بازگردند. مصاحبه با مسافران و بررسی نظرات و نگرش آنان درباره پدیده دستفروشی در مترو و گفت و گو با پلیس مترو نیز بخش دیگری از این گزارش تحقیقی بود. زنان دستفروش چه می گویند؟ مهناز و مریم خواهرهستند، اولی 17ساله و دومی 19 ساله؛ سرپرست خانواده هفت نفره شان. پدرشان چند سال پیش فوت کرده و سرپرستی خانواده تمام و کمال به عهده این دو خواهر ...
قلب یک مادر ارمنی برای رهبر انقلاب می تپد + عکس
تا یکی دو هفته دیگر به خانه خواهم آمد ولی آن یکی دو هفته، هشت سال طول کشید. مادام آهی کشیده و ادامه داد: پسرم به جنگ رفته بود ولی بعد از مدتی دیگر از او خبری نشد فقط تلویزیون را نگاه می کردم تا خبری از پسرم بگیرم ولی خبر زنده ماندن و خبر شهادتش را نمی دادند و هر کسی یک حرفی می زد و انگار زمین باز شده و امیل داخل آن رفته بود. عکس امیل را چنان به آغوش می کشد که انگار سال 69 ...
روایتی مادرانه از شهید محمود چیتی
به گزارش رسانه خبری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، ویژه برنامه ستارگان پرفروغ این هفته روز سه شنبه سوم بهمن ماه در خانه شهید محمود چیتی برگزار شد و محمدرضا جمالی، مدیر فرهنگی هنری منطقه 10 به منظور گرامی داشت یاد و خاطره شهدای این منطقه با مادر این شهید والامقام دیدار و از وی تجلیل کرد. مادر شهید چیتی در این دیدار گفت: محمود 20 فروردین ماه سال 45 به دنیا آمد و هشتم مردادماه سال 65 ...
تماس شبانه مادر فرزند سرباز با آیت الله آل هاشم
دانشجو بودم که مادر با من تماس گرفت و مرا از این موضوع مطلع کرد و ملتمسانه به من می گفت که کاری کنم. من هم یادم آمد که در یک دفترچه قدیمی شماره ای از دفتر سرلشکر صفوی یادداشت کرده بودم که به سراغ آن رفتم و آن شماره را به مادر دادم و گفتم که با ایشان تماس بگیرند و با همان حس مادرانه، وضعیت را توضیح دهند که ظاهراً از طرف دفتر کسی گوشی را جواب داده بود و شماره ای به مادرم داده بودند که با آن تماس ...
ویژگی های فرهنگ ایران برای گردشگران جذاب است
ثروتمندان مصادره شد و مؤمنان تحت فشار قرار گرفتند، تعدادی از اقوام ما از طریق راه های پنهانی و با پای پیاده به ایران گریختند. نام های دو خواهر مادربزرگ مادری ام یعنی گوهر و سرور که آنها نیز به ایران گریخته بودند، در خاطرات کودکی ام ثبت شده است. و داستان پدرم که همراه با قوم و خویش خود که یکی از روحانیون بسیار معروف آن زمان در مشرق بود به ایران فرار کرده، دو سال در کنار وی در مشهد زندگی کرده و بعد ...
خالق بابا برقی : دوست داشتم راننده اتوبوس شوم
براین که می خواهید در آینده چه کاره شوید؟ یادتان است چه شغلی را برای آینده انتخاب کردید و درباره آن نوشته بودید؟ احتمالا نگفتید که می خواهید کارگردان انیمیشن شوید! نه این که بخواهم بگویم از سه چهارسالگی در فکر این بودم که می خواهم در آینده چه کاره شوم، اما تقریبا در همان سن، به خاطر اولین نقاشی که برای مادرم در روز مادر کشیدم، خیلی مورد تشویق خانواده ام قرار گرفتم. از آن موقع احساس کردم ...
بردنِ حس به درونِ واژه ها/ بخشی از سخنرانی شیموس هینی درباره شعر و تجربه های شاعرانه
غریبی بر من؛ اثری که با نخستین سال های کودکی پیوند دارد. صحبت درباره کَره باتلاقی برایمان آشنا بود، کَره ای که سال ها زیر تورب، تازه می ماند. [تورپ (peat)، مواد گیاهی نیمه تجزیه شده در اثر آب، که در زمین های باتلاقی یافت می شود و در بستانکاری یا برای سوخت به کار می رود.] بعدها زمانی که به مدرسه می رفتم، اسکلت گوزنی از باتلاق نزدیک بیرون کشیده شده بود و عکس چند تن از همسایگان ما در حال زل زدن به ...
سناریوی تلخ برای قتل پدر و مادر
و سپس خفه شده اند. کشف این سرنخ، کارآگاهان را به تحقیق از امید، پسر 17 ساله خانواده واداشت و به این شکل راز جنایت فاش شد. امید گفت: یک سال پیش در اردو با پسری 16 ساله به نام سعید آشنا شدم، اما پدر و مادرم به خاطر این که او قلیان و سیگار می کشید، مخالف این دوستی بودند. چند بار از من خواستند به دوستی مان پایان بدهم اما مخالفت کردم. سعید هم با پدر و مادرش اختلاف داشت و چند بار از من پرسیده ...
محمد لقمانیان و لقمه اش؛ عروسکی که صدای مردم شد
. حالا لقمه ای که خودش صدا ندارد، در فضای مجازی صدای همه می شود، گاهی اعتراض دارد، گاهی آواز می خواند و گاهی هم از دست روزگار شاکی می شود. من محمد لقمانیان، متولد قطر من دوحه قطر به دنیا آمده ام و تا سه سالگی آن جا بودم، اما خودم را قوچانی می دانم و از سه سالگی به بعد در آن جا زندگی کردم. حضورمان در قطر هم به دلیل شغل پدرم بود که در آموزش و پرورش کار می کردند و آن زمان برای ...