سایر منابع:
سایر خبرها
گفتگو با جوانی که با یک دختر زندانی ازدواج کرد / سیما عروس زندان شد!
خانواده ام سرخورده شدم. دیگر کار در جایی که من را به یاد دختر مورد علاقه ام می انداخت سخت و طاقت فرسا شده بود و برای همین از سر لجبازی کار در قنادی را رها کردم و به یکی از شهرهای شمالی کشور رفتم. بعد از گذشت مدتی از طریق یکی از دوستانم به عنوان شاگرد اتوبوس مشغول به کار شدم. صاحب ماشین خودش زیاد رانندگی نمی کرد و اتوبوس را دست دوستم سپرده بود. اتوبوس بین استانی بود و مدام بین شهرهای شمالی ...
مهلتی برای زندگی
. دوباره به سمت من آمد و تهمت دزدی زد. من هم عصبانی شدم و یک سیلی به صورت او زدم. بعد از چند ثانیه دیدیم با چوب به سمت من حمله ور شد، من هم با چاقو به شکم او ضربه ای زدم و با ماشین فرار کردم. به دنبال این اظهارات و در بررسی های بعدی مشخص شد که مقتول چندی قبل از روز حادثه تازه خدمت سربازی را تمام کرده و با زحمت فراوان یک سمند خریده بود، آن را جلوی در خانه پارک می کرده و علاقه زیادی هم به آن ...
توطئه زن خیانتکار برای قتل همسر
اعتراف کرد. جسد را آتش زدیم خلیل در بازجویی ها به کارآگاهان گفت: لیلا از من خواسته بود برای چند ماه شوهرش را در محل ناشناسی حبس کنم.طبق نقشه روز 22 دی به در منزلشان در خیابان جمالزاده شمالی رفتم و طبق هماهنگی قبلی، لیلا در خانه را به رویم باز کرد و من وارد شدم. لیلا قبل از آمدن من، همسرش را با داروی خواب آور بیهوش کرده بود. زمانی که بالای سر شوهرش رسیدم، به نظرم او فوت کرده ...
سرنوشت عجیب سه اعدامی
جوان که آیدین نام داشت در تحقیقات به قتل اعتراف کرد و گفت: حسن از مدت ها قبل با مادرم اختلاف و مشاجره داشت. روز حادثه به خانه مادرم رفته و با حسن درگیر شده و خفه اش کردم. وقتی جسدش روی زمین افتاد از خانه بیرون رفتم و شب برگشتم. وقتی دوباره برگشتم جسد را داخل پلاستیک و پتو پیچیدم وآنرا داخل وان حمام گذاشتم. قاتل پس از تایید نهایی حکم قصاص اش، اوایل امسال برای مجازات پای چوبه دار رفت اما ...
کشف جسد سوخته در بیابان های نطنز
آرمان - راز قتل مرد میانسال و سوزاندن جسدش با دستگیری همسرش و مرد غریبه پس از یکسال فاش شد.روز 23 دی ماه سال گذشته خانم جوانی با مراجعه به کلانتری 148 انقلاب به ماموران اعلام کرد:همسرم به نام مهدی 40 ساله صبح امروز از خانه برای رفتن به محل کارش در جاده مخصوص کرج، از خانه خارج شد و پس از آن پاسخگوی تماس های تلفنی من نبود. با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدان افراد و به دستور بازپرس شعبه چهارم ...
رهبر انقلاب، آیت الله بهشتی و هاشمی رفسنجانی کجا بودند
بیمارستان امام خمینی [هزار تخت خوابی] آمدم... ماشین را در کوچه ای داخل خیابانی که منتهی به بیمارستان امام خمینی می شود پارک کردم. با اتوبوس هایی که تدارک دیده شده بود مثل همه مردم، به فرودگاه رفتم... از باند فرودگاه تا سالن، امام را با یک بنزی آوردند... پریدم و تریبون را گرفتم و با بلندگو مردم را هدایت کردم تا امام بتواند صحبت کند... امام جلو بلیزر نشست و احمد آقا هم عقب و آقای رفیق دوست ...
حکایت دعای خیری که شیخ عبدالکریم را به مرجعیت شیعه رساند
...> وارد کلبه که شدم با جسد آن مرد رو به رو شدم. ناگهان همسرش به حرف آمد و گفت: او از سحرگاه دیروز، در تب و تاب بود؛ گاه به نماز می ایستاد و با خدای خود راز و نیاز می کرد و گاه دستان خود را به طرف آسمان می بُرد و از کوتاهی هایی که در بندگی خدا داشته است سخن می گفت؛ گاه نیز سر به سجده می گذاشت و خدا را به بخشندگی اش سوگند می داد تا از تقصیراتش بگذرد و او را با مقرّبان الهی محشور فرماید؛ اما ...
مرد جوان قربانی رابطه پنهانی همسرش شد
همسرش نسبت به انتقال اموال وی اقدام کند. روز حادثه به درِ منزل مقتول در خیابان جمال زاده شمالی رفتم. لیلا طبق هماهنگی قبلی درِ خانه را باز گذاشته بود. وارد خانه شدم. لیلا قبل از آمدن من، همسرش را با داروی خواب آور بی هوش کرده بود. زمانی که بالای سر مقتول رسیدم، به نظر فوت شده بود. او را بسته بندی کردم و داخل ماشین گذاشتم. داخل ماشین بود که اطمینان پیدا کردم مهدی جان باخته است. جسد را به بیابان ...
شیعه و دفاع از حریم آن، در خطبه های حضرت زهرا علیهاالسلام
...، حکمٌ فصلٌ و قضاءٌ حتمٌ. و ما محمّدٌ الاّ رسولٌ قد خَلَت مِن قَبلهِ الرُّسُلُ أَفَاِن ماتَ اَو قُتل انقَلبتُم علی اَعقابکم و مَن یَنقلب علی عَقِبیهَ فَلَن یَضُرَّ اللّهَ شیئا و سیجزیِ اللُّه الشاکرینَ ؛(20) آیا می گویید: دیگر محمد صلی الله علیه و آله مرد؟ پس حادثه بزرگی است که ضعف و سستی حاصل از رحلت پیامبر بیشتر شده، شکاف پدید آمده از هجران او فراخ تر گشته و پیوندهای محکم شده در عصر رسول خدا ...
مرد جوان قربانی رابطه پنهانی همسرش شد
انگشت از همسرش نسبت به انتقال اموال وی اقدام کند. روز حادثه به درِ منزل مقتول در خیابان جمال زاده شمالی رفتم. لیلا طبق هماهنگی قبلی درِ خانه را باز گذاشته بود. وارد خانه شدم. لیلا قبل از آمدن من، همسرش را با داروی خواب آور بی هوش کرده بود. زمانی که بالای سر مقتول رسیدم، به نظر فوت شده بود. او را بسته بندی کردم و داخل ماشین گذاشتم. داخل ماشین بود که اطمینان پیدا کردم مهدی جان باخته است. جسد را به ...
طنز؛ برف بازی جبار
حیاط را باز کردم بروم سر کار که ناگهان یک سری برگ و بار و شاخه پاخه ریخت روی سر و کله ام و دمر شدم روی زمین و غلتان سُر خوردم تا پارکینگ. همزمان که می چرخیدم و می رفتم پایین، آقای جبّار را دیدم که سرش را از قرنیز پشت بام بیرون آورد و گفت: لیز بازی می کنی نوروزی؟ و از همانجا گوله برف درست کرد، پرت کرد طرفم و داد زد: بگیر که اومد! مرد بی مزه و نامسئولی ست که یک وقت هایی از زندان مرخصی می گیرد می آید ...
جنایت در تهران؛ کشف جسد سوخته در بیابان
کوتاهی من نیز به دنبال وی وارد خانه شدم؛ زمانی که وارد آپارتمان شدم، مقتول به حالت نیمه بیهوش روی زمین افتاده بود اما هنوز زنده بود؛ پس از بستن دست و پای مقتول، دو نفری مقتول را به داخل ماشین شخصی اش منتقل کرده و پس از آن به راه افتادیم. سهیل در ادامه اعترافاتش به کارآگاهان گفت: در طول مسیر، هر نیم ساعت، خلیل سرنگی را به مقتول تزریق می کرد؛ خلیل مدعی بود که داروی بیهوشی است. سهیل ...
اعلام گذشت از قاتل سرباز وظیفه برای رضای خدا
برای اجرای حکم در زندان رجایی شهر پای چوبه دار رفت. در حالی که طناب دار بر گردن متهم آویزان بود پدر و مادر مقتول بدون هیچ قید و شرطی وی را بخشیدند. بدین ترتیب متهم به زودی از جنبه عمومی جرم در دادگاه کیفری محاکمه می شود. قاتل پدر خوانده پای چوبه دار مهلت گرفت سال 89 بود که مأموران پلیس تهران از قتل مرد میانسالی در یکی از محلات جنوبی تهران با خبر و راهی محل شدند. مأموران در محل ...
ارتباط پنهانی برای قتل شوهر
خصوصی است و با یکی از همکارانش که مردی 38 ساله به نام خلیل است ارتباط دوستی دارد. در حالی که بررسی ها در این باره در جریان بود به کارآگاهان پلیس خبر رسید که جسد سوخته مردی جوان در بیابان های شهرستان نطنز کشف شده است. از آن جا که احتمال می رفت جسد متعلق به مهدی باشد، خانواده اش با حضور در پزشکی قانونی هویت وی را شناسایی کردند. بعد از شناسایی هویت مقتول، پرونده با موضوع قتل عمد تشکیل شد و ...
کشور به دو مجلس نیاز دارد
سیاسی قدس با اوست. آقای مهندس شما در انتخابات آخر مجلس شرکت نکردید. بازنشسته هم هستید. خب این روزها چه می کنید؟. اگر بر فرض تصمیم داشتم به مجلس بیایم می رفتم کرمان و از آنجا کاندیدا می شدم. اما تصمیم گرفته بودم در انتخابات شرکت نکنم. دلیلش این است که باید چرخش نخبگانی در حکومت و مناصب باشد. راستش باید به برخی کارهای دیگر بپردازیم و ما قاعدتاً بازنشستگی هم نداریم و ...
شهید مدافع حرمی که شهادت اش همچون حضرت عباس(ع) بود
باهوش و زرنگ که من بعداز شهادتشان فهمیدم که یک تخریپچی نمونه در کشور بوده. اما همیشه خودش را یک درجه پایین تر حساب میکرد. علی آقا به امام رضا (ع) ارادت خاصی داشتند وتا جایی که امکان داشت سعی میکردند هفته ای یکبار به زیارت بروند. آخرین باری که رفتیم به همرزمانشان و دوستانشان گفتند من از امام رضا شهادت را خواستم. یک مرتبه من به داخل شهر رفتم. یکی از دوستانم را دیدم. خیلی خوشحال شدم. شماره ...
یک روز قبل از شهادت حاج آقا مصطفی/اولین جرقه انقلاب چگونه زده شد؟
خانواده اش را هم به همراه دارد، گفتم: پس برویم منزل. گفت: نه ما باید هر چه زودتر برگردیم. تعجبم بیشتر شد. هر چه اصرار کردم الان هنگام شب، خوب نیست شما برگردید، امشب استراحت کنید فردا صبح هر کجا خواستید بروید گفت: حاج آقای صندوق عقب ماشین پر از اعلامیه امام خمینی است. آقای پسندیده از قم برای شما فرستاده است. من فقط این را آوردم تحویل شما بدهم و فوری هم برگردم. گفتم: پس چرا خانواده را با خود آوردید ...
زن خیانتکار در تله شوهر افتاد
گیر کردن لقمه غذا در گلو، جان خود را از دست داد. ساعت 9:50 صبح روز گذشته مأموران کلانتری 138 جنت آباد در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند زن جوانی در منزلش به کام مرگ فرورفته است. بنابر اظهارات مأموران، متوفی زن بیست و پنج ساله ای بود که حین غذا خوردن، لقمه غذا داخل گلویش گیر کرده و باعث خفگی و در نهایت مرگ وی شده بود. با دستور بازپرس امور جنایی تهران، جسد ...
پیام رونالد به دونالد از جهنم!/ با مردم زندگی کنید
نشسته بودند نگاه کرد و دنبال واکنش بهتری می گشت. از مسافران عقب هم که ناامید شد، دوباره به من نگاه کرد و گفت: دلمون به همین جوکا خوشه وگرنه تو این ترافیک اگه بخوام همه ش آه و ناله کنم که شب دیگه اعصابی واسه م نمی مونه با زن و بچه م حرف بزنم. یک مرد میانسال که عقب نشسته بود، گفت: اینا قبلاً جوک بود آقا. الآن که شما داشتی تعریف می کردی من توی ذهنم داشتم فکر می کردم آخرین باری که رفتم رستوران ...
مرد همسرکش: حشیش کشیدم و متوهم شدم، دست به چاقو بردم
مهمانان جشن، ناگهان وحید با چاقو ما را تهدید کرد که با اورژانس تماس بگیرید! ما هم ترسیده بودیم! به او گفتم اجازه بده به خانه شما بیایم تا مشکل را حل کنیم! اما او گفت: موضوع خانوادگی است و به شما ربطی ندارد! همسایه متهم به قتل ادامه داد: او با چاقو محکم به در و دیوار می کوبید و ما سعی داشتیم همسر او را از معرکه خارج کنیم ولی او همسرش را به داخل منزل کشید! در این هنگام ما با اورژانس و پلیس تماس گرفتیم اما او همسرش را به شدت با چاقو مجروح کرده بود! وقتی پلیس به محل رسید و اسلحه را به سمت او نشانه رفت به ناچار چاقویش را انداخت که بعد کارآگاهان آن را ضمیمه پرونده کردند. ...
آرش دختری را برای ارتباط شوم به من معرفی کرد و پس از قرار اول بود که!+ عکس
بیست و یکم بهمن ماه سال 95 به پلیس Police نازی آباد خبر رسید در گیری دو دوست به نام های مرتضی و آرش به خون کشیده شده و در این میان پدر آرش کشته شده است. پلیس به محل درگیری رفت و با جنازه مرد سالخورده که با یک ضربه چاقو به سینه اش از پا در آمده بود روبه رو شد. پلیس به تحقیق پرداخت. آرش به ماموران گفت: من و دوستم مرتضی با هم درگیر شده بودیم که پدرم برای میانجگری وارد دعوا شد. ولی نمی ...
متهم: مقتول قصد میانجیگری داشت
به گزارش خبرنگار ما، بیست و یکم بهمن ماه سال 95، مأموران پلیس از قتل مرد میانسالی در یکی از خیابان های نازی آباد باخبر و راهی محل شدند. جسد متعلق به مرد 60 ساله ای به نام علی بود که به قصد میانجیگری در جریان درگیری دو مرد جوان با ضربه چاقو به سینه اش کشته شده بود. با انتقال جسد به پزشکی قانونی – کیوان - پسر مقتول که در محل حاضر بود به مأموران گفت: ساعتی قبل من و دوستم مهرداد به خاطر اختلافی که از ...
راننده اینترنتی دختر جوان را به قربانگاه برد
فیزیوتراپی ادامه داد: بلافاصله خودم را به بیمارستان رسانده و بعد از بررسی های لازم متوجه شدم خانم قدرتی در اتاق احیا است که متأسفانه بعد از چند بار احیا دچار مرگ مغزی شده بود. دوست وی (خانم حبیب زاده) نیز به آی سی یو انتقال یافته بود. در نهایت با یکی از همکاران که جراح مغز و اعصاب است تماس گرفتم و او نیز به بیمارستان پیامبران آمد و مرگ مغزی خانم قدرتی را تأیید کرد. خسروی گفت: خانم حبیب زاده پس ...
بی بال پریدن!
.... دم صبح بچه ها را بیدار کردم و لباس های مناسب تنشان کردم. پیش خودم فکر می کردم اگر خانه شلوغ بشود، بابت بچه ها خیالم راحت باشد. ساعت نه صبح بود. پسرم را فرستادم میوه بخرد که نرفته برگشت و با رنگ پریده گفت: مامان همسایه مون با یک مرد غریبه داشتن درباره بابا صحبت می کردن. من رفتم دم در، آن مرد غریبه را دیدم. آنها از دیدن من جا خوردند. من قسمش دادم حقیقت را بگوید. اما او همچنان طفره می رفت و گفت ...
زن، شوهرشیشه ای اش را به قتل پسرشان متهم کرد | پزشکی قانونی:پسر دچار گازگرفتگی شده،جنایت نیست
شوهر سابقم به خاطر قتل بچه ام شکایت دارم. این اظهارات درحالی مطرح شد که پدر پدرام هیچ کدام از اتهاماتش را نپذیرفت و مدعی شد که هرگز پسرش را کتک نزده است. درحالی که تحقیقات در این باره ادامه داشت، پزشکی قانونی چند ساعت بعد اعلام کرد که پسر 9 ساله بر اثر گازگرفتگی جان باخته است و هیچ جنایتی در کار نبوده است.بدین ترتیب پدرپسرک به دستور بازپرس سجاد منافی آذر آزاد شد اما تحقیقات در این خصوص ادامه دارد. ...
مخالفت آیت الله خامنه ای با استعفای میرحسین
صدای ایران - خاطرات آیت الله هاشمی سال60 پس از نماز، مشغول کار شدم . دیشب برف سنگینی آمده و زمین و درختها ودیوارهاپوشیده از برف است . منظره جماران بسیار جالب و زیبا است . چهارروز عقب ماندگی خاطرات را نوشتم . مقداری برای خطبه های نماز جمعه مطالعه نمودم . ساعت یازده صبح به دانشگاه رفتم . پس از اقامه نماز جمعه به منزل برگشتم . آقای [اسدالله ] لاجوردی دادستان انقلاب تهران ...
طیف دکتر یزدی از همان اول برداشت ناصواب از اسلام داشتند
رساندید . آن شب ما در کلانتری بودیم. رئیس کلانتری دستور داد که از خانه اش برای ما غذای مفصلی آوردند. یادم می آید که یک مرغ درسته و بزرگی آوردند. رئیس کلانتری پنهانی ما را حتی تشویق هم می کرد، آن شب ها صدای تکبیر مردم از پشت بام ها بلند شد. من هم بلند شدم و خیلی جدی به این افسران گفتم: بلند شوید . با تعجب گفتند: چی!؟ گفتم: برویم پشت بام . یکی از آنها به دیگری گفت: این، یک دفعه از دنده یک می ...
خیلی از مسئولان دنبال ویزای آمریکا هستند/ از ریاء تاجزاده تا درگیری با اکبرخوش کوشک از زبان سجادی
آرمان پرس l مصاحبه فارس با داریوش سجادی-اصلاح طلب سابق و مقیم آمریکا: آقای سجادی اگر اجازه دهید از کمی قبل تر برخلاف گفت وگو های روتینی که این روزها دارید باهم گپ بزنیم و برای همین کمی به عقب برگردیم، و به موضوع راه اندازی و تعطیلی شبکه هما بپردازیم. سجادی: من سال 1378 با یک بورسیه تحصیلی به آمریکا و دانشگاه هاروارد رفتم. فارس: بورسیه ای که به واسطه همسرتان گرفتید. سجادی: ببینید بعد از روی کار آمدن آقای خاتمی و مطرح شدن ب ...
مرد ثروتمند پس از غلبه بر سرطان دارایی اش را بخشید
، یک خانه داشتم که نیمه کاره رها شده بود، رفتم و در طبقه ی اول آن ساکن شدم. آن شب نگاهی به گل شمعدانی ام کردم و به این فکر افتادم که قبل از مهندس شدن، همیشه دوست داشتم یک ماجراجو باشم ، منظورم هر ماجراجویی ای نیست بلکه من سبک زندگی کوله گردی را دوست داشتم. همان ماجراجوهایی که همه ی زندگی شان در یک کوله خلاصه شده و با همان یک کوله، در دنیا سفر می کنند و در سفر و برای شناخت دنیایی دیگر کار می ...
قتل مرد معتاد هنگام انتقال به کمپ
پای مقتول را بست و جسد را در کانال آب انداخت. سپس مازیار برادر کوچک تر در جایگاه ایستاد و او نیز خلاف اظهاراتش گفت: بعد از اعتراف برادرم به قتل شروین، چند ماه بعد پسرش به دنیا آمد به همین دلیل عذاب وجدان گرفتم و تصمیم گرفتم حقیقت را بگویم. یوسف در قتل شروین نقشی نداشت و خودم دست و پای مقتول را بستم و وقتی متوجه مرگ او شدم جسدش را به تنهایی در کانال آب انداختم و فرار کردم . در پایان هیئت ...