سایر منابع:
سایر خبرها
سوالی که مهمان دورهمی از جواب دادن به آن طفره رفت
کند چنین چیزی را تجربه نکنم. وی درباره انتخاب ها و تصمیماتش که باعث پشیمانی اش شده باشد، گفت: یک بار به خاطر اعتمادی که داشتم، فیلمنامه ای را انتخاب کردم. بعد از 3 روز وقتی جلوی دوربین رفتیم، دیدم آن چیزی نبود که من فکر می کردم و از همان جا به خانه برگشتم. بلافاصله تهدید و اذیت آنها شروع شد و من یک هفته تمام از ترس در خانه گریه می کردم! حبیبی در پاسخ به سوال مدیری که آیا در ...
ظلم و گناه نتیجه فراموشی مرگ و قیامت/ محبت و ولایت اهل بیت، سرمایه مواقف هولناک قیامت است/ چگونه مرگ، ...
گروه معارف - رجانیوز: یکی از مسائلی که بشر همواره درگیر فهم آن بوده است، مسئله جهان بعد از مرگ او است. همواره در طول تاریخ، ادیان الهی، عقل و فطرت آدمی انسان را به وجود قطعی جهانی بعد از مرگ خبر داده است. فلاسفه و متکلمین در طول تاریخ و در مباحث بسیار مهم خود، وجود جهان بعد از مرگ و شروع زندگی حقیقی پس از اتمام دنیای فانی را ثابت کرده اند. از طرف دیگر قرآن کریم، ائمه معصومین(ع) و علمای اخلاق یکی از مهم ترین عناصر تذکر دهنده و هدایت کننده و متنبه کننده برای آدمی را ذکر مرگ و آماده شدن برای آن روزِ قطعی دانسته اند. در حدیثی از رسول گرامی اسلا ...
جادوگر پرسپولیس شجاع دل فوتبال ایران است
خبرنگاران خود را بایکوت کرده اند! جواب دادم: شما به سرمربی تیم ملی کشورم توهین کردید. فرقی نمی کند تیم باخته باشد یا برده. این توهین فراموش نخواهد شد و... از سالن کنفرانس خارج شدم و لحظاتی بعد خود کی روش برای تشکر نزد من آمد. همان جا و بعدتر اعلام کرد بهترین خاطره از خبرنگاران ایرانی را روز کنفرانس خبری آن هم بعد از شکست مقابل لبنان تجربه کردم و... بله، من مهدی یکتا هستم! دنبال سفر جام جهانی 2018 هم ...
زندگی بربادرفته با لباس های خارجی
. تازه به استخدام شرکت درآمده بودم تا در بخش انفورماتیک کار کنم. در یکی از مراجعاتم به بخش اداری بود که او را برای نخستین بار دیدم. چند روز بعد به بهانه خراب شدن لپ تاپ به سراغم آمد و آشنایی ما شروع شد تا اینکه یک روز فهمیدیم به هم علاقه مند شده ایم. همیشه به پاکیزگی اهمیت می دادم و سعی می کردم لباس های تمیز و مرتب بپوشم. پری سیما هم لباس های هماهنگ و ساده ای می پوشید که متفاوت از سبک پوشش دخترهای ...
خاک و ماسک
به خاطر حادثه ای از مردم کمکی بگیرند، صدای بلندگوهایشان که بلند بود؛ ولی اکنون که مردم، نیازمند به حداقل امکانات هستند خبری از ایستگاه کمک رسانان ماسک نیست! در تلخی اندیشه ی ماسک و هوا، خوزستان بی هوا را همچون نینوای بی آب دیدم و بی آنکه به هلال احمر بروم، راهم را در پیش گرفتم و چفیه ی دفاع را که از همایش آمادگی دفاعی در بوشهر، هدیه آورده بودم بر صورت خود بستم و دل را به جاده و خاکش زدم و از ساختمان "شیشه ای" استانداری دور و دورتر شدم. ...
2 دوست شیطان صفت پدر خمارم در پایان شب نشینی من و خواهرم را ..!
چند سال قبل که در چنگ شیطان های کثیف افتاده بودیم و هر روز بیشتر در گرداب فلاکت فرو می رفتیم حتی نمی دانستیم که قانون از ما حمایت می کند، ترس از آبروریزی و خیانت های نامادری ام زندگی من و خواهرم را به نابودی کشاند و آن قدر در لجنزارهای خلاف فرو رفتیم که دیگر ... دختر 23 ساله که به همراه خواهرش و به اتهام کیف زنی و جیب بری دستگیر شده بود در حالی که سعی می کرد با پذیرش اتهام سرقت ...
داستان 11 رهایافته ها از قصاص
...، انگار ماجرا قفل شد، هیچ جوره پولش تأمین نشد، وقتی این گروه تشکیل شد، در کمتر از یک هفته مبلغ جور شد و چند ماه بعدش آزاد شدم. محمد چهار سال پیش، در جریان یک درگیری در شهرشان، یکی از بچه های محل را با چاقو کشته بود: اصلا نفهمیدم چطور این اتفاق افتاد، حتی نفهمیدم که من کشتم، این قدر که شلوغ شده بود. هنوز هم نمی دانم چطور آن شخص کشته شد. محمد حالا در کار پخش قطعات موبایل کار می کند: اعضای گروه ...
زندگی تلخ دختری که با پسرهمسایه ازدواج کرد/دخترم عقب مانده ذهنی است چون شوهرم سخت معتاد بود
شناختی از او نداشتیم. اما پدرم که انگار دنبال بهانه ای بود تا از دست من خلاص شود بدون هیچ تحقیق و حتی بدون اینکه نظر مرا بپرسد با پدرخواستگارم قرار عقد و عروسی را گذاشت. با اینکه آن اتفاق می توانست بهترین خاطره زندگی ام باشد اما خوشحال نبودم. ولی هیچ مخالفتی نکردم چون هیچ وقت معنای خوشبختی را نفهمیده بودم. من و میثم بعد ازطی تشریفات معمول زیر یک سقف رفتیم. هر دونفرمان کم سن و سال و ...
انگلیسی عیاش، آلمانی سختکوش| یادداشتی بر فیلم شتاب به کارگردانی ران هاوارد
می بیند، نیکی به او می گوید ما دو تا راننده کوچک فرمول سه بودیم. الان بزرگ شدیم. و هر دوتایمان قهرمان فرمول یک شدیم. این جالب نیست؟ بعد به جیمز می گوید موقعی که روی تخت بیمارستان افتاده بودم و داشتند ریه هایم را تخلیه می کردند و من بین مرگ و زندگی دست و پا می زدم تنها چیزی که باعث شد زنده بمانم این بود که از تلویزیون می دیدم تو داری امتیازهای مرا یکی پس از دیگری می گیری. داستان نیکی ...
پیرزن از کارهای کثیف دختر مطلقه اش پرده برداشت!
گناهش بگذر! از 10 سال قبل که به خاطر اعتیاد شوهرم طلاق گرفتم به زنی پرخاشگر و افسرده تبدیل شدم. موجودی عقده ای بودم و نمی فهمیدم با مادرم چه می کنم!... در این هنگام مشاور کلانتری داستان جان دادن سخت پسری در آستانه مرگ را برای او بازگو کرد که مادرش از او ناراضی بود و تنها این مادر با وساطت پیامبر بزرگ اسلام(ص) از فرزندش گذشت کرد و آن پسر با لبی خندان جان سپرد... هنوز سخنان مشاور ...
جنایت واقعی پس از درگیری در فضای مجازی
لفظی در فضای مجازی اعتراف کرد و در شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران که ویژه رسیدگی به جرایم اطفال است پای میز محاکمه ایستاد. در جلسه دادگاه اولیای دم برای محمد درخواست قصاص کردند سپس محمد در جایگاه ویژه ایستاد و در تشریح جزئیات ماجرا گفت: از مدتی پیش با پسری 17 ساله به نام آرمان در فضای مجازی درگیری لفظی داشتم. من چند بار برای یک دختر نوجوان پیام گذاشته بودم و آرمان از این بابت ...
از دعوا در تلگرام تا نزاع مرگ بار در خیابان
برای دختری که من دوستش داشتم، مزاحمت ایجاد می کرد برای همین تصمیم گرفتم او را ادب کنم و با او قرار دعوا گذاشتم. متهم درباره روز حادثه گفت: روز حادثه با یکی از دوستانم به نام رضا برای درگیری با مقتول و دوستانش به محل نزاع رفتیم که ناگهان مقتول من را به زمین کوبید و درحالی که روی سینه ام نشسته بود، با مشت و لگد مرا کتک می زد. خیلی ترسیده بودم برای همین چاقو را از زیر لباسم درآوردم و یک ضربه به ...
این پسر 17 ساله بخاطر نامادری وسوسه گر پدرش را کشت!
را به نام خودش کند. از ماجرای قتل بگو. پنجم مرداد سال 92 بود که بار دیگر پدرم و نامادری ام با هم درگیر شدند. نامادری ام قهر کرد و همراه دختر و پسرش به خانه مادرش رفت. آن روز بشدت سردرد داشتم و از دعواهای همیشگی آنها خسته شده بودم و مدام به حرف های نامادری ام فکر می کردم. پدرم عصر وقتی از محل کارش به خانه برگشت خواهر و برادرناتنی ام را هم با خود به خانه آورد. ولی نامادری ام ...
شیموس هینی شاهدی ایرلندی
احمقانه و انتقام ها،/ تنفرها و بدگویی های آلتینگ،/ دروغ و زن، صلح/ از سر فرسودگی،/ خاطره آبستن از خون های ریخته. حقیقت ملموسی که پشت ایدئولوژی حماسه های وایکینگ پنهان شده، از این قرار است: مبارزه برای پول و زمین، بهره کشی از زنان در ازدواج های وابسته به دودمان، مجموعه ای از خیانت ها، انتقام ها و فریب کاری های بی حاصل. شاید آلتینگ (مجمع عمومی ایسلند) اشاره ای باشد به پارلمان استورمونت که به ظاهر ...
من اولین زن استنداپ کمدین ایران هستم
مدام همراه من بود. در مدرسه هم اوضاع همین بود. مسابقه ورزشی اول، روزنامه نگاری اول، آن دوران مسابقه های هفتگی آقای قرائتی را هم شرکت می کردم و برایم جایزه می فرستادند. سرود می خواندم، عضو گروه تواشیح می شدم. سوره بقره را حفظ کرده بودم و سوم کشوری شدم. یادم می آید یک روز از بس جایزه گرفته بودم. با دست پر و سربالا مجبور شدم به خانه بیایم. از ساعت دیواری گرفته تا مدادرنگی های بزرگ. شوآف را دوست داشتم ...
افسانه هزار پایان ادای دین به هزار دستان بود
قسمت 20 به بعد گل می کند. فکر می کنم در همه جای دنیا همین است. خودتان قصد ندارید در فصل های بعدی مقابل دوربین بروید؟ – نه. البته چند بار گریم شدم اما نشد. پشیمان شدید؟ – نه، پشیمان نشدم. من بازیگرم و با بازیگری وارد این حرفه شدم و همچنان دوست دارم که در کنار کارگردانی، بازیگری هم بکنم. اما به خاطر حجم کار و تمرکزی که باید روی کار می گذاشتم، این اتفاق نیفتاد. اتفاقاً ...
نگاهی به اندیشه سیاسی شهید آیت ا... شیخ فضل الله نوری
. آقا سید محمد طباطبایی و آقای سید علی بهبهانی و دو نفر دیگر به منزل من آمدند واز من کمک و استمداد خواستند، من از قصدشان برای این کار پرسیدم، در پاسخ گفتند: که عزل صدراعظم (عین الدوله) و میسونوز بلژیکی و محدود کردن سلطنت مقصود ماست. دیدم حرف درست و قصد صحیحی است از این رو با علما همراه شدم و به طرف قم حرکت کردم. مقاومت و پایداری کردیم تا شاه تسلیم شد و عین الدوله و میسونوز را عزل کرد و ...
نقشه کثیف خواهر شوهر برای عروس/شوهردومم من را در شرایط بدی دید و ..!
مقاومت کرد. وقتی اوضاع را علیه خودم دیدم با ایجاد سر و صدا از همسایه ها کمک خواستم و به آن ها به دروغ گفتم که راننده قصد تعرض به من را داشت و به خاطر همین آن ها به شدت او را کتک زدند. بعد از این ماجرا به خاطر زورگیری و ضرب و شتم راننده به زندان Prison افتادم. چه شد که به سمت اعتیاد کشیده شدید؟ بعد از ازدواج متوجه اعتیاد شوهرم شدم. هر بار برای اعتیادش اعتراض می کردم به بهانه ...
لباس های مارکدار یک زندگی را پایان داد!
درآمده بودم تا در بخش انفورماتیک کار کنم. در یکی از مراجعاتم به بخش اداری بود که او را برای نخستین بار دیدم. چند روز بعد به بهانه خراب شدن لپ تاپ به سراغم آمد و آشنایی ما شروع شد تا اینکه یک روز فهمیدیم به هم علاقه مند شده ایم. همیشه به پاکیزگی اهمیت می دادم و سعی می کردم لباس های تمیز و مرتب بپوشم. پریسیما هم لباس های هماهنگ و ساده ای می پوشید که متفاوت از سبک پوشش دخترهای فامیل و همکاران بود. بعدها ...
قاتل حدیثه 8 ساله کیست؟!
داستان های عاشقانه عجیب ولی واقعی/تصاویر
واقعا با یکدیگر ملاقات کردند و در نهایت با هم ازدواج کردند. مارک و زو در سال 2003، زو هر روز برای کار با قطار به لندن می رفت. یک روز مردی که قبلا هرگز متوجه او نشده بود در حال کتاب خواندن در همان قطار بود. زو فکر کرد او بسیار جذاب است و از کتابی که انتخاب کرده بود فهمید باید مرد باهوش و عمیقی باشد. زو چند بار سعی کرد توجه او را جلب کند، اما مرد همیشه آنقدر روی کتابش تمرکز کرده ...
معلوم نشد چه کسی در کوی دانشگاه، دانشجویان را زد
...، بنابراین می بینیم که این خط و خطوطی که مطرح می شود خیلی واقعیت ندارد. البته ممکن است افرادی بگویند که این به خاطر نفوذ شخص آقای هاشمی بود. بله، آقای هاشمی فرد بانفوذ و باسوادی بودند اما این افراد هم آدم های کمی نبودند، حرف هایشان و شعارهایشان را عوض کردند. یادم هست ما در آن اوایل، اساسنامه وزارت دفاع را نوشتیم و به نظر آقای هاشمی هم که فرمانده جنگ بود رساندیم و ایشان ...
استعدادهای هندبال همدان تشنه لیگ برتر/امکانات ضعیفی که جوابگونیست
به تیم خود در فصل جدید لیگ برتر بیان کرد: سال گذشته همراه پتروشیمی قهرمان لیگ برتر شدم و احتمالاً با توجه به شرایط خوب این باشگاه امسال را همراه این تیم در لیگ برتر باشم. خوش قدم عنوان کرد: خدا رو شکر امسال برای نخستین بار مقام سوم هندبال ساحلی آسیا را به دست آوردیم ولی امیدوارم یک روز تیم ملی هندبال ایران به المپیک صعود کند. ورزش خانم ها ازلحاظ مسیر با ورزش آقایان متفاوت است ...
رد شنی تانک ارتش روی پیکر مادرم مانده بود
جمعه با همسرم در جلسات مبارزه با بهائیت شرکت می کردیم. وقتی مکتب توسط ساواک بسته شد، من در مسجد نبی واقع در کوه سنگی مشهد کلاس های مذهبی خودم را ادامه دادم. هر روز کلاس های این مسجد شلوغ تر می شد. یک کلانتری روبه روی مسجد قرار داشت. وقتی جمعیت خانم ها همگی با چادر مشکی پوشیده از مسجد خارج می شدند، بعضی ها فریاد می زدند: کلاغ سیاه ها درآمدند. کمی بعد کلاس ما را تعطیل کردند که مجبور شدیم در خانه ...
گفت وگو با دستفروشی که اقدام به خودسوزی کرد
داشت مرا خاموش کرد. از آنجا مرا به بیمارستان شهید مطهری رساندند. فکر می کنم حدود یک ماه در کما بودم. نزدیک به 37-36 درصد دچار سوختگی شدم (سوختگی درجه 3). تمام هزینه بیمارستان هم به گردن خودم افتاد. در آن چند روز که در کما بودی یا بعد از آن کسی به سراغت آمد از احوالت جویا شود؟ از اهالی پاساژ که نه! آنها فکر می کردند من مرده ام. از مسئولان و مثلا شهرداری هم کسی نیامد. بدبختی ...
چگونه سازمان سیا به طور پنهانی اساتید را جذب می کند
تا موریس، از صربستان تا سری لانکا در این کنفرانس حضور داشتند اما هیچ کس از روسیه نبود. وقتی که در بالکن سالن کنفرانس بودم، یک مرد جوان قلمی کیف در دست، بدون هیچ اسم و رسمی به پنل ها گوش می داد. به او نزدیک شدم و خودم را معرفی کردم و اسم او را پرسیدم، او گفت: الکساندر و پس از مکث کوتاهی گفت: بلوسووف [6] نظری درباره کنفرانس داری؟ او در حالی که سعی می کرد از بقیه پرسش ها فرار ...
دولت بسیار بزرگ شده و فساد را افزایش می دهد/ تاسف مشاور خاتمی از وضع حجاب در دوران اصلاحات
عامل خبرگزاری بودم، مدیرعامل خبرگزاری کویت که یکی از شاهزادگان آنها بود که فردی بسیار متشرع و متدین و همچنین دوستدار ایران بود. یک روز که به دعوت ما به تهران آمده بود، از او خواستم شبی را با یکدیگر در تهران بگردیم. یادم هست در خیابان مطهری و ولی عصر زمانی که از مقابل مغازه ها عبور می کردیم به من گفت ناصری، تو دیدگاه من را نسبت به جمهوری اسلامی می دانی! این دختران با لباس های تنگ و مانکن هایی که در ...
پسر ناخلف به مرگ محکوم شد
...، اما از سوی قضات شعبه 37 دیوان نقض و به شعبه همعرض فرستاده شد. بنابراین پرونده بار دیگر در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی بابایی روی میز هیئت قضایی قرار گرفت. در آن جلسه سامان بعد از شرح ماجرا از خودش دفاع کرد. سپس پروین بار دیگر جرمش را انکار کرد و گفت حرف های سامان دروغ و ساختگی است. در پایان هیئت قضایی پسر نوجوان را برای دومین بار به قصاص محکوم کرد و زن جوان از معاونت در قتل تبرئه شد. منبع: روزنامه جوان ...
فاطمه(س)؛ الگوی تمام عیار جامعه از دیروز تا فردا
علیهاالسلام را از جهت خردمندی، فرزانگی و عقل و معرفت الگو و سرمشق قرار دهند؛ از بُعد عبادت، مجاهدت، حضور در صحنه تصمیم گیری های عظیم اجتماعی، خانه داری، همسرداری و تربیت فرزندان صالح از زهرای اطهر علیهاالسلام پیروی کنند . (1) الگوپذیری از برترین و بزرگترین زن جهان هستی یکی از بزرگترین وظایفی است که بر دوش یکایک ما است. در ادامه به برخی از ویژگی های حضرت زهرا(س) که باعث شده ایشان اسوه و الگوی ...
بیوگرافی الناز حبیبی
. وی در یکی از مصاحبه هایش در خصوص همسرش گفته بود : همسرم سال هاست که در خارج از کشور اقامت دارد و چون شرایط کاری من هم به گونه ای است که نمی توانم به واسطه شغلم از ایران بروم به همین خاطر من و ایشان از وقت های بیکاری مان استفاده می کنیم و به همدیگر سر می زنیم هر چند که این دوری و جدایی سخت است اما در شرایط کنونی چاره ای جز تن دادن به آن نداریم. مادر الناز حبیبی نیز از ...